الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
به وبلاگ من خوش آمدید
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تفسیر آیه ۱۸۷ سوره مبارکه آل عمران ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 27 مرداد 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیه ۱۸۷ سوره مبارکه آل عمران

۱۸۷وَ إِذْ أَخَذَ اللّهُ میثاقَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنّاسِ وَ لا تَکْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلیلاً فَبِئْسَ ما یَشْتَرُونَ

ترجمه
۱۸۷ ـ و (به خاطر بیاورید) هنگامى را که خدا، از کسانى که کتاب (آسمانى) به آنها داده شده، پیمان گرفت که حتماً آن را براى مردم آشکار سازید و کتمان نکنید! ولى آنها، آن را پشت سر افکندند; و به بهاى کمى فروختند; و چه بد متاعى مى خرند؟!

تفسیر
به دنبال ذکر پاره اى از خلافکارى هاى اهل کتاب، این آیه، به یکى دیگر از اعمال زشت آنها که مکتوم ساختن حقایق بوده اشاره مى کند، مى فرماید: «به یاد آرید زمانى را که خداوند از اهل کتاب پیمان گرفت که آیات کتاب را براى مردم آشکار سازید، و هرگز آن را کتمان نکنید» ( وَ إِذْ أَخَذَ اللّهُ میثاقَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنّاسِ وَ لا تَکْتُمُونَهُ ). جالب توجه این که: جمله «لَتُبَیِّنُنَّهُ» با این که با لام قسم و نون تأکید ثقیله همراه است و نهایت تأکید را مى رساند، باز با جمله «وَ لا تَکْتُمُونَهُ» بدرقه شده است که آن هم دستور به عدم کتمان مى دهد. از مجموع این تعبیرات بر مى آید که خداوند به وسیله پیامبران پیشین، مؤکدترین پیمان را از آنها براى بیان حقایق گرفته بوده، اما با این همه، در این پیمان محکم الهى خیانت کردند و حقایق کتب آسمانى را کتمان نمودند، لذا مى فرماید: «آنها کتاب خدا را پشت سر انداختند» ( فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ ). این جمله کنایه جالبى است از عمل نکردن و به دست فراموشى سپردن; زیرا انسان هر برنامه اى را که مى خواهد ملاک عمل قرار دهد، پیش روى خود مى گذارد و پى در پى به آن نگاه مى کند، ولى هر گاه نخواهد به آن عمل کند، و به کلى به دست فراموشى بسپارد، آن را از پیش رو برداشته پشت سر مى افکند. در جمله بعد، اشاره به دنیاپرستى شدید و انحطاط فکرى آنها مى کند و مى فرماید: «آنها با این کار تنها بهاى ناچیزى به دست آوردند و چه بد متاعى خریدند» ( وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلیلاً فَبِئْسَ ما یَشْتَرُونَ ). اگر آنها در برابر این خیانت بزرگ (کتمان حقایق)، ثروت عظیمى گرفته بودند جاى این بود که گفته شود، عظمت آن مال و ثروت، چشم و گوش آنها را کور و کر ساخته، ولى تعجب در این است که همه اینها را به متاع قلیلى فروختند (البته منظور از این جمله، کار دانشمندان دون همت آنها است).
آیه فوق، گرچه درباره دانشمندان اهل کتاب (یهود و نصارى) وارد شده ولى در حقیقت اخطارى به تمام دانشمندان و علماى مذهبى است که آنها موظفند در تبیین و روشن ساختن فرمان هاى الهى و معارف دینى بکوشند، و خداوند از همه آنها پیمان مؤکدى در این زمینه گرفته است. توجه به ماده «تبیین»، که در آیه فوق به کار رفته، نشان مى دهد: منظور تنها تلاوت آیات خدا و یا نشر کتب آسمانى نیست، بلکه منظور این است، حقایق آنها را عریان و آشکار در اختیار مردم بگذارند، تا به روشنى همه توده ها از آن آگاه گردند، و به روح و جان آنها برسند، و آنها که در تبیین، توضیح، تفسیر و روشن ساختن مسلمانان کوتاهى کنند، مشمول همان سرنوشتى هستند که خداوند در این آیه و مانند آن براى علماى یهود بیان کرده است. از پیغمبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) نقل شده: مَنْ کَتَمَ عِلْماً عَنْ أَهْلِهِ أُلْجِمَ یَوْمَ الْقِیامَةِ بِلِجام مِنْ نار: «هر کس که علم و دانشى را از آنها که اهل آن هستند (و نیاز به آن دارند) کتمان کند خداوند در روز رستاخیز، دهنه اى از آتش به دهان او مى زند» «حسن بن عمار» مى گوید: روزى نزد «زهرى» رفتم ـ بعد از آن که نقل حدیث را براى مردم ترک گفته بود ـ و به او گفتم: احادیثى که شنیده اى براى من بازگو، به من گفت: مگر تو نمى دانى که من دیگر براى کسى حدیث نقل نمى کنم! گفتم: به هر حال، یا تو براى من حدیث بگو یا من براى تو حدیث نقل مى کنم، گفت: تو حدیث بگو! گفتم: از على(علیه السلام) نقل شده که مى فرمود: ما أَخَذَ اللّهُ عَلى أَهْلِ الْجَهْلِ أَنْ یَتَعَلَّمُوا حَتّى أَخَذَ عَلى أَهْلِ الْعِلْمِ أَنْ یُعَلِّمُوا: «خداوند از افراد نادان پیمان نگرفته که دنبال علم و دانش بروند، مگر این که قبل از آن از علماء و دانشمندان پیمان گرفته است که به آنها علم بیاموزند»! 2 هنگامى که این حدیث تکان دهنده را براى او خواندم، سکوت خود را شکست و گفت: اکنون بشنو تا براى تو بگویم و در همان مجلس، چهل حدیث براى من روایت کرد! 3 براى اطلاع بیشتر از خیانت دانشمندان اهل کتاب، به آیات 79 و 174 سوره «بقره» و آیات 71 تا 77 سوره «آل عمران» مراجعه شود.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام رضا (علیه السلام):رزق و روزی

لَا تَسْتَقِلُّوا قَلِيلَ الرِّزْقِ فَتُحْرَمُوا كَثِيرَه‏؛
رزق و روزی کم را ناچیز نشماریدزیرا این کار، شما را از رزق و روزی فراوان منع می کند(بحارالانوار،ج75،ص347)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیه ۱۸۷ سوره مبارکه آل عمران , به خاطر بیاورید , خدا , کتاب آسمانی , پیمان , آشکار , کتمان , بها , متاع , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

موارد مرتبط

تفسیر آیه ۱۶۸ سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیات ۱۶۹ تا ۱۷۱ سوره مبارکه آل عمران

تفسیر آیات 172 تا 175 سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیات ۱۷۶ تا ۱۷۷ سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیه ۱۷۸ سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیه ۱۷۹ سوره مبارکه بقره ...

تفسیر آیه ۱۸۰ سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیات ۱۸۱ تا ۱۸۲ سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیات ۱۸۳ تا ۱۸۴ سوره آل عمران ...

تفسیر آیه 185 سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیه 186 سوره مبارکه آل عمران ...

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

 حضرت امام حسین(علیه السلام)

امام خامنه ای:

امام حسن و امام حسین را گفته‌اند: «سیّدی شباب اهل الجنّة». با این‌که اینها همیشه جوان نبودند و این دو بزرگوار به سنین پیری و کهولت هم رسیده‌اند، اما «سیّدی شباب» به آنها گفته‌اند؛ یعنی جوانی اینها باید به عنوان یک الگو همیشه در مقابل چشم جوانهای دنیا باشد. جوانی خود پیغمبر و جوانی امیرالمؤمنین هم همین‌جور است.۱۳۸۳/۰۵/۱۷

امام خامنه ای:

تلاش اهل بیت(علیهم السلام) برای زنده نگه‌داشتن راه حسین‌بن‌علی(علیه السلام)

مسأله‌ی شهید و ایثارگری، کهنه‌شدنی نیست؛ این، موتور حرکت جامعه است؛ بعضی‌ها از این نکته غفلت می‌کنند. این که می‌بینید بعضی با سخن، قلم و حرکات خود، نگاهی به ایثار و شهادت می‌اندازند که آن نگاه منفی و ناسپاسانه است، بر اثر غفلت آنهاست؛ نمی‌فهمند پاسداری از حرمت شهیدان و ایثارگران چقدر برای یک جامعه و ملت و کشور دارای اهمیت است. شما ببینید خون مطهر حسین‌بن‌علی (علیه‌السلام) در کربلا در غربت بر زمین ریخته شد؛ اما بزرگترین مسؤولیتی که بر عهده‌ی امام سجاد (علیه‌الصلاةوالسلام) و زینب کبری (سلام‌اللَّه‌علیها) قرار گرفت، از همان لحظه‌ی اول این بود که این پیام را روی دست بگیرند و به سرتاسر دنیای اسلام آن را، به شکلهای گوناگون، منتقل کنند. این حرکت برای احیاء دین حقیقی و دین حسین‌بن‌علی و آن هدفی که امام حسین برای آن شهید شد، یک امر ضروری و لازم بود. ۱۳۸۳/۰۴/۱۶

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

سلام بر سفیر عشق مسلم بن عقیل ... | تفسیر آیات 168 الی 186 سوره مبارکه آل عمران ... | دعا ... | انتخاب شخصیتی مردمی از تبار سیادت و علم ... | نباید بگذارید یک چنین اتفاقی بیفتد ... | به یاد شهدا ...

http://meysammotiee.ir/post/1017

https://www.mashreghnews.ir/news/417989

یکی از شهیدان حزب الله لبنان لحظاتی پیش از شهادت، با خون خود نوشت
سقطنا شهداء ولن نرکع.. انظروا دمائنا وتابعوا الطریق
در خون خود غلتیدیم و هیچ گاه تسلیم نخواهیم شد..
به خون ما بنگرید و راهمان را ادامه دهید.

پیوندها:

https://t.me/fazylatha

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام رضا (علیه السلام):رزق و روزی

لَا تَسْتَقِلُّوا قَلِيلَ الرِّزْقِ فَتُحْرَمُوا كَثِيرَه‏؛
رزق و روزی کم را ناچیز نشماریدزیرا این کار، شما را از رزق و روزی فراوان منع می کند(بحارالانوار،ج75،ص347)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: اهمیت , پاسداری , حرمت , شهیدان , ایثارگران , الگوی جوانان , الگو , جوانان , زینب کبری (سلام‌اللَّه‌علیها) , امام سجاد (علیه‌الصلاةوالسلام) , ظهور , یا زهراء سلام الله علیها , امام خامنه ای , تفسیر قرآن کریم , سوره مبارکه آل عمران ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
خداوند به من و امت من هديه‏ اى داده است كه ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : پنج شنبه 21 مرداد 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام رضا (علیه السلام) :
هر کس در قبال خوبی مردم تشکر نکند ، از خداوند هم تشکر نکرده است.
عیون الاخبارالرضا"ع" جلد۲ صفحه۴۲

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام حسن مجتبی علیه السلام:
کسی که مرتب در رفت و آمد به مسجد باشد، به یکی از هشت نیکی می رسد
۱-اعتقادات محکم،
۲-برادری مفیدِ
۳-دانشی همه جانبه،
۴-رحمت الهی،
۵-گفتاری که او را به هدایت می رساند یا
۶- او را از کار زشتی باز می دارد و
۷- ترک گناه از روی شرم حیا یا از خوف و
۸-خشیت خداوند تبارک و تعالی

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام حسن مجتبی(ع) فرمود: ای فرزند آدم!
۱-نسبت به محرمات الهی عفیف و پاک دامن باش تا عابد و بنده خدا باشی.
۲-راضی باش بر آنچه خداوند سبحان برایت تقسیم و مقدر نموده است، تا همیشه غنی و بی نیاز باشی.
۳-نسبت به همسایگان، دوستان و هم نشینان خود نیکی و احسان نما تا مسلمان محسوب شوی.
۴-با افراد [مختلف] آن چنان برخورد کن که انتظار داری دیگران همان گونه با تو برخورد کنند

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

مؤمن بخاطر وظیفه سعی میکند استعداد های خود را خوب بشناسد و برای شکوفا کردن آن برنامه ریزی کند تا در نهایت توان، در مسیر بندگی خداوند تلاش و کوشش نماید،اما تکیه او هرگز بر خود نیست، تکیه او بر پروردگار متعال است،از این رو مؤمن هرگز در بن بست قرار نمیگیرد و نا امید نمی شود و خداوند آنچه صلاح اوست برایش آشکار میسازد. اساس رها شدن از ناامیدی ها، توجه کامل به خداست.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تمام تلاش انسان موحد ایجاد زمینه توجه بیشتر به خداوند و پرهیز از موانع توجه به اوست و سکوت از بهترین ابزار در این زمینه است. سکوت شعار و علامت کسانی است که نسبت به حقائق عالم آگاهی بررسی دارند. سکوت کلید هر گونه آسایش دنیوی و اخروی است، موجب رضایت و خشنودی خداوند متعال می شود، حساب انسان را در روز رستاخیز سبک و آسان کرده و انسان را از خطا و لغزش و اشتباه مصون می گرداند.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام حسن مجتبی علیه السلام:

هلاکت و نابودی دین و ایمان هر شخص در سه چیز است:
۱-تکبر،
۲-حرص و
۳-حسد.
تکبر سبب نابودی دین و ایمان شخص است و به وسیله تکبر شیطان با آن همه عبادت، ملعون گردید.
حرص و طمع، دشمن شخصیت انسان است، همان طوری که حضرت آدم(ع) به وسیله آن از بهشت خارج شد.
حسد سبب همه خلاف ها و زشتی هاست و به همان جهت، قابیل برادر خود هابیل را به قتل رساند

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

در نگاه انسان موحد، یکی از راه های احترام به خداوند احترام به آفریده های اوست. بر اساس این نگاه آبروی انسان ها برگرفته از احترام الهی، محترم و محفوظ است چه مسلمان معتقد باشند و چه نباشند، اگرچه مسلمان معتقد با امثال خود دلبستگی و همبستگی بیشتری دارد ولی این به معنای بی احترامی به دیگران نیست. در نگرش دینی هر که به دنبال آبروریزی دیگران نباشد خداوند لغزش هایش را می بخشد.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام حسن(ع) می فرماید: «إنّ الْحِلْمَ زینَهٌ، وَالْوَفاءَ مُرُوَّهٌ، والْعَجَله سَفَهٌ؛ شکیبایی زینت شخص،
وفای به عهد علامت جوان مردی،
و عجله و شتاب زدگی [در کارها بدون اندیشه] دلیل بی خردی می باشد

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام صادق عليه السّلام فرمود: دوست داشتن برادران دينى رشته‏ اى است از علاقمندى شخص به دين خود.

(خصال شیخ صدوق)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بسم الله الرحمن الرحیم

امام باقر عليه السّلام فرمود: خداى عزّ و جلّ ميفرمايد:
بجلال و جمال و بهاء و والائى و برترى ام سوگند بنده‏ اى كه خواسته مرا بر خواسته خويش مقدم بدارد بپاداش،
1.دلش را بى‏ نياز سازم
2.و تمام همتش را در كار آخرت ‏اش قرار دهم
3.و نگهدار دارائى او باشم
4.و آسمانها و زمين را ضامن روزى‏اش گردانم
5.و خودم در تجارت هر تاجرى بنفع او پشتيبانى خواهم كرد.

(خصال شیخ صدوق)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس، چيزى را كه مورد رضاى خداى عزّ و جلّ است آرزو كند از دنيا بيرون نرود تا به آرزويش برسد.

(خصال شیخ صدوق)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام صادق عليه السّلام فرمود: از امير المؤمنين پرسيدند دانشمندتر از همه كيست؟ فرمود:
كسى كه دانش مردم را بر دانش خويش بيفزايد.

(خصال شیخ صدوق)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمود: بخدائى كه جانم بدست او است بهتر از پيوستگى هر چيزى بچيز ديگر پيوند بردبارى است بدانش.

(خصال شیخ صدوق)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

ابو حمزه نقل مى‏كند كه امام سجاد (علیه السلام) فرمود: زبان فرزند آدم هر روز بر اعضاى بدنش متوجّه مى‏شود و مى‏گويد: حال شما چطور است؟ آنها مى‏گويند: اگر تو ما را ترك كنى حالمان خوب است و او را سوگند مى‏دهند و مى‏گويند: همانا ما به وسيله تو به ثواب يا عقاب مى‏رسيم.

(خصال شیخ صدوق)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام صادق (علیه السلام) فرمود: حواريون به عيسى بن مريم گفتند:
اى آموزگار نيكى ها به ما ياد بده كه
۱-سخت‏ترين چيزها چيست؟ گفت:
سخت‏ترين چيزها خشم خداوند است.
۲-.گفتند: با چه چيزى از خشم خداوند مى‏توان دورى كرد؟ فرمود:
به اينكه شما به كسى خشم نگيريد.
۳-.گفتند: سرچشمه خشم چيست؟ فرمود:
تكبر و خود بزرگ بينى و كوچك شمردن مردم.

(خصال شیخ صدوق)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام صادق (علیه السلام) فرمود:
شرافت مؤمن در نماز شب او، و عزّت او در پرهيز از آزار مردم است.

(خصال شیخ صدوق)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام صادق (علیه السلام)
پيامبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به جبرئيل فرمود:
مرا موعظه كن! او گفت:
اى محمد!
۱.هر چه خواهى زنده بمان كه بالاخره خواهى مرد
۲.و هر چه را كه خواهى دوست بدار كه از آن جدا خواهى شد
۳.و هر چه خواهى انجام بده كه آن را ملاقات خواهى كرد،
۴.شرافت مؤمن در نماز شب او و عزّتش در پرهيز كردن از عرض مردم است.

(خصال شیخ صدوق)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام صادق (علیه السلام) فرمود: خداوند بندگان را با چيزى‏ سخت‏تر از دادن پول امتحان نكرد.

(خصال شیخ صدوق)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

مفضل بن عمر مى‏گويد: از امام صادق (علیه السلام) پرسيده شد: كمترين حق مؤمن بر برادرش چيست؟ فرمود: خودش را در چيزى كه برادرش به آن محتاج‏تر از اوست، مقدم نكند.

(خصال شیخ صدوق)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام صادق (علیه السلام) فرمود:
با مواسات با برادران خود، خويشتن را به خدا نزديك كنيد.

(خصال شیخ صدوق)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

شخصی به امام صادق (علیه السلام) عرض كرد كه چه چيزى ايمان را در بنده پا برجا و ثابت مى‏ كند؟ فرمود:
۱.چيزى كه او را در ايمان ثابت مى‏كند، ورع و پرهيزگارى،
۲.و چيزى كه او را از ايمان بيرون مى‏كند طمع است.

(خصال شیخ صدوق)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام كاظم (علیه السلام) فرمود:
تند راه رفتن وقار مؤمن را از بين مى‏ برد.

(خصال شیخ صدوق)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام صادق (علیه السلام) فرمود:
هر كس كه در برابر ستمى كه به او مى‏شود خشمگين نشود، شكر نعمت نكرده است.

(خصال شیخ صدوق)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام باقر (علیه السلام) فرمود:
شهادت در راه خدا كفاره هر گناهى است مگر وام،
كه كفاره ندارد، مگر ادا شود
و يا رفيقش آن را بپردازد
و يا صاحب حق آن را ببخشد.

(خصال شیخ صدوق)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام صادق (علیه السلام) از پدرانش نقل مى‏كند كه پيامبر خدا فرمود:
خداوند به من و امت من هديه‏ اى داده است كه به هيچ يك از امت‏ها آن را نداده و اين كرامتى از جانب خداوند بر من است. گفتند: اى پيامبر خدا! آن هديه چيست؟ فرمود:
۱.افطار كردن
۲.قصر (باصطلاح شکسته) خواندن نماز در سفر است،
هر كس اين كار را نكند هديه خدا را رد كرده است.

(خصال شیخ صدوق)

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام رضا (علیه السلام):دوستی مردم

التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ.مهرورزی و دوستی با مردم،نصف عقل است.(تحف العقول، ص 526).

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: خوبی , مردم , تشکر , خداوند , مسجد , رفت و آمد , نیکی , هشت , اعتقادات , مواسات , برادری , مفید , محکم , دانش , رحمت الهی , هدایت , گفتار , زشتی , ترک گناه , شرم , حیا , خوف , خشیت , عفیف , عابد , بنده خدا , غنی , بی نیاز , همسایگان , دوستان , احسان , مومن , وظیفه , استعداد , تلاش , سکوت , رستاخیز , هلاکت , نابودی , دین , ایمان , تکبر , حرص , حسد , موحد , احترام , مسلمان , معتقد , لغزش , عجله , برادران دینی , سوگند , تجارت , تاجر , دنیا , آرزو , , ظهوز , یا زهرا سلام الله علیها , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تفسیر آیه ۱۸۶ سوره مبارکه آل عمران ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : دو شنبه 18 مرداد 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیه ۱۸۶ سوره مبارکه آل عمران

۱۸۶ لَتُبْلَوُنَّ فی أَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ مِنَ الَّذینَ أَشْرَکُوا أَذىً کَثیراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ

ترجمه
۱۸۶ ـ به یقین (همه شما) در اموال و جان هاى خود، آزمایش مى شوید! و از کسانى که پیش از شما به آنها کتاب (آسمانى) داده شده (یهود)، و (همچنین) از مشرکان، سخنان آزار دهنده فراوان خواهید شنید! و اگر استقامت کنید و تقوا پیشه سازید، (شایسته تر است; زیرا) این از کارهاى محکم و قابل اطمینان است.

شان نزول
هنگامى که مسلمانان، از «مکّه» به «مدینه» مهاجرت نمودند و از خانه و زندگى خود دور شدند، مشرکان دست تجاوز به اموال آنها دراز کرده، آنها را به تصرف خود در آوردند و به هر کس دست مى یافتند، از اذیت و آزار زبانى و بدنى فروگذار نمى کردند. و به هنگامى که به «مدینه» آمدند، در آنجا گرفتار بدگوئى و آزار یهودیان «مدینه» شدند، مخصوصاً یکى از آنان به نام «کعب بن اشرف» شاعرى بد زبان و کینه توز بود، که پیوسته پیامبر و مسلمانان را به وسیله اشعار خود، هجو مى کرد و مشرکان را بر ضد آنها تشویق مى نمود، حتى زنان و دختران مسلمان را موضوع غزلسرائى و عشقبازى خود قرار مى داد. خلاصه کار وقاحت را به جائى رسانید که پیامبر(صلى الله علیه وآله) ناچار دستور قتل او را صادر کرد و به دست مسلمانان کشته شد. آیه فوق طبق روایاتى که از مفسران نقل شده، اشاره به این موضوعات مى کند و مسلمانان را به ادامه مقاومت تشویق مى نماید.

تفسیر
با توجه به آنچه در شأن نزول آمد، مسلمانان به هنگام مهاجرت به «مدینه» سخت از سوى دشمنان تحت فشار، و مورد انواع آزارها قرار مى گرفتند، آیه فوق آنها را دعوت به استقامت مى کند و از آینده درخشانى که در انتظار آنها است، اجمالاً خبر مى دهد. نخست مى فرماید: «شما در جان و مالتان، مورد آزمایش قرار خواهید گرفت» ( لَتُبْلَوُنَّ فی أَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ ). اصولاً این جهان صحنه آزمایش است، که به ناگزیر باید خود را آماده مقابله با حوادث و رویدادهاى سخت و ناگوار کنید، و این در حقیقت هشدار و آماده باشى است به همه مسلمانان که گمان نکنند، حوادث سخت زندگى آنها، پایان یافته و یا مثلاً با کشته شدن «کعب بن اشرف » ، شاعر بد زبان پرخاشگر و آشوب طلب، دیگر ناراحتى و زخم زبان از دشمن نخواهند دید. به همین جهت، در جمله بعد مى فرماید: «به طور مسلّم در آینده از اهل کتاب (یهود و نصارى) و مشرکان سخنان ناراحت کننده فراوانى خواهید شنید» ( وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ مِنَ الَّذینَ أَشْرَکُوا أَذىً کَثیراً ). مسأله شنیدن سخنان ناسزا از دشمن با این که جزء آزمایش هائى است که در آغاز آیه آمده، ولى به خصوص در اینجا به آن تصریح شده، و این به خاطر اهمیت فوق العاده اى است که این موضوع، در روح انسان هاى حساس و با شرف دارد، چه این که طبق جمله مشهور: «زخم هاى شمشیر التیام پذیرند اما زخم زبان التیام نمى یابد»! سپس قرآن به وظیفه اى که مسلمانان در برابر این گونه حوادث سخت و دردناک دارند، اشاره کرده، مى فرماید: «اگر استقامت به خرج دهید، شکیبا باشید، و تقوا و پرهیزکارى پیشه کنید، (از کارهائى است که نتیجه آن روشن است و لذا) هر انسان عاقلى باید تصمیم انجام آن را بگیرد» ( وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ ). «عزم» در لغت، به معنى «تصمیم محکم» است و گاهى به هر چیز محکم نیز گفته مى شود، بنابراین «مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ» به معنى کارهاى شایسته اى است که انسان باید روى آن تصمیم بگیرد یا به معنى هر گونه کار محکم و قابل اطمینانى است. تقارن «صبر» و «تقوا» در آیه، گویا اشاره به این است که: بعضى افراد در عین استقامت و شکیبائى، زبان به ناشکرى و شکایت باز مى کنند، ولى مؤمنان واقعى صبر و استقامت را همواره با تقوا مى آمیزند، و از ناشکرى و شکایت دورند.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام رضا (علیه السلام):دوستی مردم

التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ.مهرورزی و دوستی با مردم،نصف عقل است.(تحف العقول، ص 526).

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیه ۱۸۶ سوره مبارکه آل عمران , یقین , اموال , جان , آزمایش , کتاب آسمانی , یهود , مشرکان , سخنان , سخنان آزار دهنده , آزار دهنده , استقامت , تقوا , شایسته , محکم , قابل اطمینان , ظهور , یا زهراء سلام الله علیها , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تفسیر آیه ۱۸۵ سوره مبارکه آل عمران ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : دو شنبه 18 مرداد 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم


تفسیر آیه ۱۸۵ سوره مبارکه آل عمران

۱۸۵ کُلُّ نَفْس ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاّ مَتاعُ الْغُرُورِ

ترجمه
۱۸۵ـ هر کسى مرگ را مى چشد; و شما پاداش خود را به طور کامل در روز قیامت خواهید گرفت; آنها که از آتش (دوزخ) دور شده، به بهشت وارد شوند نجات یافته و رستگار شده اند و زندگى دنیا، چیزى جز سرمایه فریب نیست!

تفسیر
به دنبال بحث درباره لجاجت مخالفان و افراد بى ایمان، این آیه، اشاره به قانون عمومى مرگ و سرنوشت مردم در رستاخیز مى کند، تا هم دلدارى براى پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مؤمنان باشد، و هم هشدارى به مخالفان گناهکار!. این آیه نخست اشاره به قانونى مى کند که حاکم بر تمام موجودات زنده جهان است، مى فرماید: «تمام زندگان خواه و ناخواه روزى مرگ را خواهند چشید» ( کُلُّ نَفْس ذائِقَةُ الْمَوْتِ ). گرچه بسیارى از مردم مایلند، فناپذیر بودن خود را فراموش کنند، ولى این واقعیتى است، که اگر ما آن را فراموش کنیم، هرگز ما را فراموش نخواهد کرد، حیات و زندگى این جهان، بالاخره پایانى دارد، روزى مى رسد که مرگ به سراغ هر کس خواهد آمد و ناچار است از این جهان رخت بربندد. منظور از «نَفْس» در آیه، مجموعه جسم و جان است، اگر چه گاهى نفس در قرآن، تنها به روح نیز اطلاق مى شود، و تعبیر به «چشیدن» اشاره به احساس کامل است; زیرا گاه مى شود انسان غذائى را با چشم مى بیند و یا با دست لمس مى کند، ولى هیچکدام از اینها احساس کامل نیست، مگر زمانى که به وسیله ذائقه خود آن را بچشد. گویا در سازمان خلقت بالاخره مرگ نیز یک نوع غذا براى آدمى و موجودات زنده است. پس از آن مى گوید: بعد از زندگى این جهان، مرحله پاداش و کیفر اعمال شروع مى شود، در اینجا عمل است بدون جزا و آنجا جزا است بدون عمل، مى فرماید: «و شما پاداش خود را به طور کامل در روز قیامت دریافت خواهید کرد» ( وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ ). جمله «تُوَفَّونَ» که به معنى پرداخت کامل است، نشان مى دهد: اجر و پاداش انسان به طور کامل در روز قیامت پرداخت مى گردد، بنابراین مانعى ندارد که در عالم برزخ (جهانى که واسطه میان دنیا و آخرت است) قسمتى از نتائج اعمال خود و پاداش و کیفر را ببیند، زیرا این پاداش و کیفر برزخى کامل نیست. آن گاه اضافه مى کند: «کسانى که از تحت تأثیر جاذبه آتش دوزخ دور شوند و داخل در بهشت گردند، نجات یافته، و محبوب و مطلوب خود را پیدا کرده اند» ( فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ ). کلمه «زُحْزِحَ» در اصل به معنى این است که انسان خود را از تحت تأثیر جاذبه و کشش چیزى تدریجاً خارج و دور سازد و «فازَ» در اصل به معنى نجات از هلاکت و رسیدن به محبوب است. گویا دوزخ با تمام قدرتش انسان ها را به سوى خود جذب مى کند، و راستى چنین است، عواملى که انسان را به سوى آن مى کشاند، جاذبه عجیبى دارند. آیا هوس هاى زودگذر، لذات جنسى نامشروع، مقام ها و ثروت هاى غیر مباح، براى هر انسانى جاذبه ندارد؟! ضمناً از این تعبیر، استفاده مى شود: اگر مردم نکوشند و خود را از تحت جاذبه این عوامل فریبنده، دور ندارند، تدریجاً به سوى آن جذب خواهند شد. اما آنها که با تربیت، تمرین و آموزش و پرورش خود را تدریجاً کنترل مى نمایند و به مقام نفس مطمئنه (روح آرام شده) مى رسند نجات یافتگان واقعى محسوب مى شوند، و احساس امنیت و آرامش مى کنند. و در آخرین جمله، بحث گذشته را تکمیل مى کند و مى فرماید: «زندگى دنیا تنها یک تمتع و بهره بردارى غرورآمیز است» ( وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاّ مَتاعُ الْغُرُورِ ). این زندگى و عوامل سرگرم کننده آن، از دور فریبندگى خاصى دارد، اما به هنگام ى که انسان به آن نائل مى گردد، و از نزدیک آن را لمس مى کند، معمولاً چیزى تو خالى بنظر مى رسد، و معنى «متاع غرور» نیز چیزى جز این نیست. به علاوه لذات مادى از دور، خالص به نظر مى رسند، اما به هنگامى که انسان به آن نزدیک مى شود، مى بیند آلوده با انواع ناراحتى هاست و این یکى دیگر از فریبندگى هاى جهان ماده است. همچنین، انسان غالباً به فناپذیرى آنها توجه ندارد اما به زودى متوجه مى شود چقدر آنها سریع الزوال و فناپذیرند. البته این تعبیرات در قرآن و اخبار، مکرر آمده است و هدف همه آنها یک چیز است و آن این که انسان، جهان ماده و لذات آن را، هدف نهائى خود قرار ندهد که نتیجه اش غرق شدن در انواع جنایات و دور شدن از حقیقت و تکامل انسانى است، ولى استفاده از جهان ماده و مواهب آن به عنوان یک وسیله براى نیل به تکامل انسانى، نه تنها نکوهیده نیست، که لازم و ضرورى مى باشد.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام رضا (علیه السلام):دوستی مردم

التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ.مهرورزی و دوستی با مردم،نصف عقل است.(تحف العقول، ص 526).

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیه ۱۸۵ سوره مبارکه آل عمران , مرگ , چشیدن , پاداش , روز قیامت , آتش , دوزخ , بهشت , نجات یافته , رستگار , زندگى دنیا , سرمایه , فریب , ظهور , امام خامنه ای , یا زهراء سلام الله علیها ,
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تفسیر آیات ۱۸۳ تا ۱۸۴ سوره آل عمران ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : دو شنبه 18 مرداد 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

اباعبدالله
«وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ»
{جن و انس را جز براى عبادت خود نيافريده‌ام}

(سوره مبارکه ذاریات، آیه ۵۶)

طبق کلام نورانی حضرت امیر عالَم علی (علیه السلام)، امام حسین (علیه السلام) از قدیم (ازل) مکنّی به «اباعبدالله» شده اند:

يا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ! أُسْوَةٌ أَنْتَ قُدُما

یا اباعبدالله! تو اسوه و مقتدای (جاویدان) عباد از قدیم می باشی.

كامل الزيارات، النص، ص ۷۲

کنیه «اباعبدالله» اشاره به قائمه و ریشه و اساس عبودیت دارد و این حقیقت در وجود مقدس حضرت امام حسین (علیه السلام) تعریف می شود؛ بدین معنا که حمل معرفت کربلای حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) کمال عبودیت است و وجود مقدس آن حضرت أس و اساسِ عبودیت در عالَم می باشند و جز از طریق معرفت به کربلای ایشان نمی توان به عبودیت رسید.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم


تفسیر آیات ۱۸۳ تا ۱۸۴ سوره آل عمران

۱۸۳ الَّذینَ قالُوا إِنَّ اللّهَ عَهِدَ إِلَیْنا أَلاّ نُؤْمِنَ لِرَسُول حَتّى یَأْتِیَنا بِقُرْبان تَأْکُلُهُ النّارُ قُلْ قَدْ جاءَکُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلی بِالْبَیِّناتِ وَ بِالَّذی قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ ۱۸۴ فَإِنْ کَذَّبُوکَ فَقَدْ کُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِکَ جاؤُ بِالْبَیِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ الْکِتابِ الْمُنیر

ترجمه
ِ ۱۸۳ ـ (اینها) همان کسانى (هستند) که گفتند: «خداوند از ما پیمان گرفته که به هیچ پیامبرى ایمان نیاوریم تا (این معجزه را انجام دهد) یک قربانى بیاورد، که آتش (صاعقه آسمانى) آن را بخورد»! بگو: «پیامبرانى پیش از من، براى شما آمدند; و دلایل روشن، و آنچه را گفتید آوردند; پس چرا آنها را به قتل رساندید اگر راست مى گوئید»؟! ۱۸۴ ـ پس اگر تو را تکذیب کنند، (چیز تازه اى نیست;) رسولان پیش از تو (نیز) تکذیب شدند; (پیامبرانى) که دلایل آشکار، و نوشته هاى متین و محکم، و کتاب روشنى بخش آورده بودند.

شان نزول
جمعى از بزرگان یهود به حضور پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسیده، گفتند: تو ادعا مى کنى خداوند تو را به سوى ما فرستاده و کتابى هم بر تو نازل کرده است، در حالى که خداوند در تورات از ما پیمان گرفته است به کسى که ادعاى نبوت کند، ایمان نیاوریم، مگر این که براى ما حیوانى را قربانى کند و آتش (صاعقه اى) از آسمان بیاید و آن را بسوزاند، اگر تو نیز چنین کنى ما به تو ایمان خواهیم آورد. آیات فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت.

تفسیر
یهود، براى این که از قبول اسلام، سر باز زند، بهانه هاى عجیبى مى آورد، از جمله همان است که در آیه فوق، به آن اشاره شده، آنها مى گفتند: «اینها همان کسانى هستند که مى گفتند: خداوند از ما پیمان گرفته به هیچ پیامبرى ایمان نیاوریم، تا براى ما قربانى بیاورد که آتش، آن را بخورد» ( الَّذینَ قالُوا إِنَّ اللّهَ عَهِدَ إِلَیْنا أَلاّ نُؤْمِنَ لِرَسُول حَتّى یَأْتِیَنا بِقُرْبان تَأْکُلُهُ النّارُ ). مفسران گفته اند: یهود ادعا مى کرد پیامبران الهى براى اثبات حقانیت خود باید حتماً داراى این معجزه مخصوص باشند، حیوانى را قربانى کنند و به وسیله صاعقه آسمانى در برابر مردم سوخته شود. اگر به راستى یهود، این کار را به عنوان یک معجزه مى خواستند، نه لجاجت و بهانه جوئى، مطلبى بود، ولى تاریخ گذشته آنها و همچنین برخوردهاى مختلفى که با پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) داشتند، این حقیقت را به خوبى اثبات مى کرد که منظور آنها هرگز، تحقیق حق نبود، بلکه آنها هر روز براى فرار از پذیرش اسلام، در برابر فشار محیط و استدلالات روشن قرآن، پیشنهاد جدیدى مى کردند و اگر هم انجام مى شد باز ایمان نمى آوردند، به دلیل این که آنها در کتاب هاى خود تمام نشانه هاى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) را خوانده بودند و با این حال از قبول حق، سرباز مى زدند. قرآن به پیامبر مى فرماید: در پاسخ این بهانه جوئى ها به آنها «بگو: گروهى از پیامبران بنى اسرائیل پیش از من آمدند و نشانه هاى روشنى با خود آوردند و حتى چنین قربانى براى شما آوردند، اگر راست مى گوئید چرا به آنها ایمان نیاوردید و چرا آنها را کشتید» ( قُلْ قَدْ جاءَکُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلی بِالْبَیِّناتِ وَ بِالَّذی قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ ). اشاره به زکریا و یحیى و جمع دیگرى از پیامبران بنى اسرائیل است که به دست خود آنان به قتل رسیدند. بعضى از مفسران اخیر (مانند نویسنده تفسیر «المنار» ) احتمال دیگرى درباره مسأله قربانى داده است که خلاصه آن این است: منظور آنها این نبوده که حیوانى ذبح شود و آتشى به طرز اعجازآمیز از آسمان فرود آید و آن را بسوزاند، بلکه منظور این بوده که در دستورات مذهبى آنها یک نوع قربانى به نام قربانى سوختنى بوده، حیوانى را سر مى بریدند و با مراسم مخصوصى آن را آتش مى زدند، که شرح این مراسم در فصل اول سفر لاویان از تورات آمده است. آنها مدعى بودند: خدا با ما عهد کرده این دستور «قربانى سوختنى» در هر آئین آسمانى خواهد بود، و چون در آئین اسلام نیست ما به تو ایمان نمى آوریم! 1 ولى این احتمال در تفسیر آیه، بسیار بعید است; زیرا: اولاً ـ این جمله در آیه فوق عطف بر «بیّنات» شده که گواهى مى دهد منظور از آن یک کار اعجازآمیز است که با این تفسیر تطبیق نمى کند. ثانیاً ـ کشتن یک حیوان و سپس سوزاندن آن یک عمل خرافى است و نمى تواند جزء دستورات آسمانى انبیاء باشد.

در آیه بعد، خداوند پیامبر خود را دلدارى مى دهد که: «اگر این جمعیت سخنان تو را نپذیرند نگران نباش، زیرا این موضوع سابقه بسیار دارد، پیامبرانى پیش از تو آمدند و آنها را تکذیب کردند» ( فَإِنْ کَذَّبُوکَ فَقَدْ کُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِکَ ). «در حالى که آن پیامبران هم نشانه هاى روشن و معجزات آشکار با خود داشتند» ( جاؤُ بِالْبَیِّناتِ ). «و هم کتب محکم و عالى» ( وَ الزُّبُرِ ). «و هم کتاب هاى روشنى بخش» ( وَ الْکِتابِ الْمُنیرِ ). باید توجه داشت: «زبر» جمع «زبور» به معنى کتابى است که با استحکام نوشته شده است; زیرا این ماده در اصل به معناى نوشتن است، اما نه هر گونه نوشتن، بلکه نوشتنى که با استحکام توأم باشد. و اما تفاوت «الزُّبُر» و «الْکِتابِ الْمُنِیْر» با این که هر دو از جنس کتاب مى باشد ممکن است از این جهت باشد که اولى اشاره به کتب پیامبران قبل از موسى(علیه السلام) است، و دومى به تورات و انجیل ; زیرا قرآن در سوره «مائده» آیات 44 و 46 از آنها به عنوان «نور» یاد کرده است: إِنّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فیها هُدىً وَ نُورٌ: «ما تورات را نازل کردیم، در حالى که در آن، هدایت و نور بود». وَ آتَیْناهُ الإِنْجیلَ فیهِ هُدىً وَ نُورٌ : «و انجیل را به او دادیم که در آن هدایت و نور بود». بعضى از مفسران احتمال داده اند: «زبور» ، تنها به آن قسمت از کتب آسمانى گفته مى شود که محتوى پند، اندرز و نصیحت است (همان طور که زبورِ منسوب به داود(علیه السلام) که اکنون در دست است سراسر پند و اندرز مى باشد). ولى کتاب آسمانى یا کتاب منیر به آن قسمت گفته مى شود که داراى احکام و قوانین و دستورات فردى و اجتماعى مى باشد.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام رضا (علیه السلام):دوستی مردم

التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ.مهرورزی و دوستی با مردم،نصف عقل است.(تحف العقول، ص 526).

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیات ۱۸۳ تا ۱۸۴ سوره آل عمران , اباعبدالله , خداوند , پیمان , پیامبر , ایمان , معجزه , قربانى , آتش , صاعقه آسمانی , پیامبران , دلایل روشن , قتل , تکذیب , رسولان , دلایل آشکار , متین , محکم , کتاب روشنى بخش , ظهور , یا زهراء سلام اله علیها , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تفسیر آیات ۱۸۱ تا ۱۸۲ سوره مبارکه آل عمران ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : یک شنبه 17 مرداد 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیات ۱۸۱ تا ۱۸۲ سوره مبارکه آل عمران

۱۸۱ لَقَدْ سَمِعَ اللّهُ قَوْلَ الَّذینَ قالُوا إِنَّ اللّهَ فَقیرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِیاءُ سَنَکْتُبُ ما قالُوا وَ قَتْلَهُمُ الأَنْبِیاءَ بِغَیْرِ حَقّ وَ نَقُولُ ذُوقُوا عَذابَ الْحَریقِ ۱۸۲ ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکُمْ وَ أَنَّ اللّهَ لَیْسَ بِظَلاّم لِلْعَبیدِ

ترجمه
۱۸۱ـ خداوند، سخن آنها را که گفتند: «خدا فقیر است و ما بى نیازیم»، شنید! به زودى آنچه را گفتند، خواهیم نوشت; و (همچنین) به ناحق کشتن پیامبران را (مى نویسیم); و به آنها مى گوئیم: «بچشید عذاب سوزان را (در برابر کارهایتان!)». ۱۸۲ ـ این به خاطر چیزى است که دست هاى شما از پیش فرستاده (و نتیجه کار شماست) و به خاطر آن است که خداوند، به بندگان (خود)، ستم نمى کند.

شان نزول
در شأن نزول این آیه، که درباره توبیخ و سرزنش یهود نازل شده است، «ابن عباس» مى گوید: پیامبر(صلى الله علیه وآله) نامه اى به یهود «بنى قینقاع» نوشت و در طى آن، آنها را به انجام نماز، پرداخت زکات، و دادن قرض به خدا دعوت نمود. منظور از قرض، انفاق در راه خدا است که براى تحریک حداکثر عواطف مردم از آن چنین تعبیر شده است. فرستاده پیامبر(صلى الله علیه وآله) به خانه اى که مرکز تدریس مذهبى یهودیان بود و «بیت المدارس» نام داشت وارد شد، و نامه را به دست «فنحاص» دانشمند بزرگ یهود داد. او پس از مطالعه نامه، با لحن استهزا آمیزى گفت: اگر سخنان شما راست باشد، باید گفت: خدا فقیر است و ما غنى و بى نیاز! زیرا اگر او فقیر نبود، از ما قرض نمى خواست! (اشاره به آیه «مَنْ ذَا الَّذِى یُقْرِضُ اللّهَ قَرْضاً حَسَناً» ) به علاوه محمّد(صلى الله علیه وآله) معتقد است، خدا شما را از رباخوارى نهى کرده، در حالى که خود او در برابر انفاق ها به شما وعده ربا و فزونى مى دهد! (اشاره به آیه «یُرْبِى الصَّدَقاتِ» ) ولى بعداً «فنحاص» انکار کرد که چنین سخنانى را گفته باشد. در این موقع آیات فوق نازل گشت.

تفسیر
روى سخن این آیات با یهود است که خود را غنى و بى نیاز و خدا را فقیر و نیازمند مى شمردند، در آیه نخست مى فرماید: «خداوند سخن کفر آمیز آنان (یهود) که گفتند: خداوند فقیر است و ما غنى هستیم را شنید» ( لَقَدْ سَمِعَ اللّهُ قَوْلَ الَّذینَ قالُوا إِنَّ اللّهَ فَقیرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِیاءُ ). آنها حتى اگر در برابر مردم آن را انکار کنند، در پیشگاه خدا که همه سخنان را مى شنود قابل انکار نیست. او حتى امواج صوتى فوق العاده ضعیف یا بسیار نیرومندى که گوش هاى آدمى از درک آن عاجز است را مى شنود. بنابراین، انکار آنها بیهوده است سپس مى افزاید: نه تنها سخنان آنها را مى شنویم «بلکه همه آنها را مى نویسیم» ( سَنَکْتُبُ ما قالُوا ). بدیهى است منظور از نوشتن، همانند نوشتن ما در صفحه کاغذ نیست، بلکه منظور نگاهدارى آثار عمل است که طبق قانون بقاى «انرژى ـ ماده» همواره در جهان باقى خواهد ماند، و حتى کتابت و نوشتن فرشتگان خداوند نیز نوعى نگاهدارى عمل است که از هر کتابتى بالاتر مى باشد. سپس اضافه مى کند: نه تنها این سخن کفر آمیز آنها را مى نویسیم، «پیامبرانى را هم که به نا حق کشتند ثبت مى کنیم» ( وَ قَتْلَهُمُ الأَنْبِیاءَ بِغَیْرِ حَقّ ). یعنى مبارزه جمعیت یهود و صف بندى آنها در برابر پیامبران، تازه نیست این نخستین بار نیست که یهود، پیامبرى را استهزا مى کنند. آنها در طول تاریخ خود از این نوع جنایات فراوان دارند، جمعیتى که جرئت و جسارت را به جائى برساند که جمعى از پیامبران خدا را به قتل برساند، چه جاى تعجب که چنین سخنان کفرآمیزى را بر زبان جارى نکند؟! ممکن است گفته شود: کشتن پیامبران، مربوط به یهودیان عصر پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) نبود ـ ولى همان طور که سابقاً هم گفته ایم ـ این نسبت به خاطر آن است که آنها به اعمال نیاکان خود راضى بودند، و به همین جهت، در مسئولیت آن، سهیم و شریک بوده اند. اما ثبت و حفظ اعمال آنها بى جهت نیست، براى این است که روز رستاخیز آن را در برابر آنها قرار دهیم و «بگوئیم: اکنون نتیجه اعمال خود را به صورت عذاب سوزان بچشید» ( وَ نَقُولُ ذُوقُوا عَذابَ الْحَریقِ


پس از آن، در آیه بعد مى فرماید: «این عذاب دردناک (که هم اکنون، تلخى آن را مى چشید)، نتیجه اعمال خود شما است، این شما بودید که به خود ستم کردید، خدا هرگز به بندگان ستم نخواهد کرد» ( ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکُمْ وَ أَنَّ اللّهَ لَیْسَ بِظَلاّم لِلْعَبیدِ ). اصولاً اگر امثال شما جنایتکاران، مجازات اعمال خود را نبینند و در ردیف نیکوکاران قرار گیرند، این نهایت ظلم است و اگر خدا، چنین نکند ظلاّم: «بسیار ظلم کننده» خواهد بود. در «نهج البلاغه» از على(علیه السلام) نقل شده که فرمود: وَ أَیْمُ اللّهِ ما کانَ قَوْمٌ قَطُّ فِی غَضِّ نِعْمَة مِنْ عَیْش فَزالَ عَنْهُمْ إِلاّ بِذُنُوب اجْتَرَحُوها لاِ َنَّ اللّهَ لَیْسَ بِظَلاّم لِلْعَبِیدِ: «به خدا سوگند، هیچ جمعیتى غرق نعمت نشدند سپس آن نعمت از آنها سلب نگردید، مگر به خاطر گناهانى که مرتکب شده بودند» سپس امام(علیه السلام) به همین جمله استناد کرده: لاِ َنَّ اللّهَ لَیْسَ بِظَلاّم لِلْعَبِیدِ: «زیرا خداوند به بندگان خود ستم نمى کند و از افراد شایسته سلب نعمت نمى نماید»! این آیه از جمله آیاتى است که، از یک سو ، مذهب جبریون را نفى مى کند و از سوى دیگر ، اصل عدالت را، در مورد افعال خداوند تعمیم مى دهد. توضیح این که: آیه فوق تصریح مى کند، هر گونه کیفر و پاداش از طرف خداوند به خاطر اعمالى است که مردم با اراده خودشان آن را انجام داده اند: ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدِیْکُمْ: «این به خاطر کارهائى است که دست هاى شما آن را از پیش فرستاده است» از سوى دیگر، آیه فوق با صراحت مى گوید: «خداوند هیچ گاه ظلم نمى کند و قانون پاداش او بر محور عدالت مطلق دور مى زند» این همان چیزى است که «عدلیه» (قائلین به عدل، یعنى «شیعه» و جمعى از اهل تسنن که «معتزله» نام دارند) به آن معتقد هستند. اما در برابر آنها، جمعى از اهل تسنن که «اشاعره» نامیده مى شوند، عقیده شگفت انگیزى دارند. آنها مى گویند: «اصولاً ظلم درباره خدا تصور نمى شود، و هر کار که او انجام دهد عین عدالت است، حتى اگر تمام صالحان را به دوزخ و تمام ستمگران را به بهشت ببرد ظلمى نکرده است و هیچ کس نمى تواند، چون و چرا کند»! آیه فوق، این گونه عقائد را به کلى طرد مى کند و مى گوید: اگر خداوند، افراد را بدون انجام کار خلاف، مجازات کند، «ظالم» بلکه «ظلاّم» خواهد بود. واژه «ظلاّم» ، صیغه مبالغه و به معنى بسیار ظلم کننده است، انتخاب این کلمه در اینجا با آن که خداوند کمترین ظلمى روا نمى دارد، شاید به خاطر این باشد که اگر او مردم را مجبور به کفر و گناه کند و انگیزه هاى کارهاى زشت را در آنان بیافریند و سپس آنها را به جرم اعمالى که جبراً انجام داده اند کیفر دهد، ظلم کوچکى انجام نداده، بلکه «ظلاّم» خواهد بود!

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام رضا (علیه السلام):دوستی مردم

التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ.مهرورزی و دوستی با مردم،نصف عقل است.(تحف العقول، ص 526).

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیات ۱۸۱ تا ۱۸۲ سوره مبارکه آل عمران , خداوند , سخن , خدا , فقیر , بی نیاز , به زودی , نا حق , کشتن , پیامبران , چشیدن , عذاب , سوزان , نتیجه , بندگان , ستم , ظهور , امام خامنه ای , یا زهراء سلام الله علیها ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تفسیر آیه ۱۸۰ سوره مبارکه آل عمران ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : یک شنبه 17 مرداد 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیه ۱۸۰ سوره مبارکه آل عمران

۱۸۰ وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ یَبْخَلُونَ بِما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَیْراً لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَیُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لِلّهِ میراثُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیرٌ

ترجمه
۱۸۰ـ کسانى که بخل مىورزند، و آنچه را خدا از فضل خویش به آنان داده، انفاق نمى کنند، گمان نکنند این کار به سود آنهاست; بلکه براى آنها شرّ است; به زودى در روز قیامت، آنچه را نسبت به آن بخل ورزیدند، همانند طوقى به گردنشان مى افکنند. و میراث آسمان ها و زمین، از آن خداست; و خداوند، از آنچه انجام مى دهید، آگاه است.

تفسیر
آیه فوق، سرنوشت بخیلان در روز رستاخیز را توضیح مى دهد، همان ها که در جمع آورى و حفظ ثروت مى کوشند و از انفاق کردن در راه بندگان خدا، خوددارى مى کنند. گرچه در آیه، نامى از زکات و حقوق واجب مالى برده نشده، ولى در روایات اهل بیت(علیهم السلام ) و همچنین در گفتار مفسران، آیه به مانعان زکات تخصیص داده شده است و تشدیدهائى که در آیه به چشم مى خورد نیز دلیل بر این است که منظور انفاق مستحبى نیست. مى فرماید: «افرادى که بخل مىورزند و از آنچه خداوند از فضل خود به آنها داده در راه او نمى دهند، تصور نکنند به سود آنها است» ( وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ یَبْخَلُونَ بِما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَیْراً لَهُمْ ). «بلکه (بر خلاف تصور آنها) این کار به زیان آنها تمام مى شود» ( بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ ). سپس سرنوشت آنها در رستاخیز را چنین توصیف مى کند: «به زودى اموالى را که در مورد آن بخل ورزیدند، همانند طوقى در گردنشان افکنده مى شود» ( سَیُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ یَوْمَ الْقِیامَةِ ). از این جمله استفاده مى شود: اموالى که حقوق واجب آن، پرداخته نشده، و اجتماع، از آن بهره اى نگرفته است و تنها در مسیر هوس هاى فردى و گاهى مصارف جنون آمیز به کار گرفته شده، و یا بى دلیل روى هم انباشته گردیده و هیچ کس از آن استفاده نکرده، همانند سایر اعمال زشت انسان، در روز رستاخیز طبق قانون «تجسم اعمال»، تجسم مى یابد، و به صورت وسیله عذاب دردناکى در خواهد آمد. تجسم این گونه اموال به طوقى که بر گردن مى افتد، اشاره به این حقیقت است که انسان تمام سنگینى مسئولیت آنها را تحمل خواهد کرد، بدون این که از آثار آنها بهره مند گردد، اموال سرشارى که به طور جنون آمیز جمع آورى و نگهدارى گردد و در خدمت اجتماع نباشد، جز زنجیر و زندان، براى صاحب آن چیزى نیست; زیرا مى دانیم بهره گیرى شخصى از مال و ثروت، حدود معینى دارد و از آن که بگذرد، جز یک نوع اسارت و سنگینى بیهوده نتیجه اى نخواهد داشت، مگر این که از برکات معنوى آن برخوردار و در مسیر کارهاى مثبت قرار گیرد. این گونه اموال نه تنها در قیامت طوق سنگینى بر گردن صاحبانش خواهد بود، که در این دنیا نیز چنین است، منتها در رستاخیز آشکارا و در اینجا به صورت مخفى ترى مى باشد، چه جنون و حماقتى از این بالاتر که انسان مسئولیت هاى فراوان تحصیل ثروت را به اضافه مسئولیت ها و زحمات فراوان که براى حفظ و محاسبه و نگاهدارى و دفاع از آن لازم است بر دوش کشد، در حالى که هیچگونه از آن، منتفع نگردد، آیا طوق اسارت چیزى جز این است؟! در تفسیر «عیاشى» از امام باقر(علیه السلام) روایت شده: «هر کس زکات مال خود را نپردازد خدا آن مال را به طوق هائى از آتش مبدل مى کند، سپس به او گفته مى شود: همان طور که در دنیا به هیچ قیمت، این اموال را از خود دور نمى کردى اکنون آنها را بردار و به گردن خود بیفکن»! 2 قابل توجه این که: در آیه، از مال، تعبیر به «ما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ» شده که مفهوم آن این است: مالک حقیقى اموال و منابع در آمد، خدا است، و آنچه به هر کس داده شده از فضل و کرم او است. بنابراین، جاى این نیست که کسى از انفاق در راه مالک حقیقى، بخل بورزد! بعضى از مفسران، معتقدند: مفهوم این جمله عمومیت دارد و همه مواهب الهى، حتى علم و دانش را شامل مى شود، ولى این احتمال با ظاهر تعبیرات آیه تطبیق نمى کند. آن گاه آیه به یک نکته دیگر اشاره مى کند، مى گوید: این اموال، چه در راه خدا و بندگان او انفاق شود یا نشود، بالاخره از صاحبان آن جدا خواهد شد، «و میراث آسمان ها و زمین از آن خدا است» ( وَ لِلّهِ میراثُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ ). اکنون که چنین است چه بهتر که پیش از جدا شدن از آنها، از برکات معنوى آن بهره مند گردند، نه از حسرت و مسئولیت آن. و در پایان مى فرماید: «خدا از اعمال شما آگاه است» ( وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیرٌ ). بنابراین، اگر بخل بورزید مى داند و اگر در راه کمک به جامعه انسانى از آن استفاده کنید آن را نیز مى داند و به هر کس پاداش مناسبى خواهد داد.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام رضا (علیه السلام):دوستی مردم

التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ.مهرورزی و دوستی با مردم،نصف عقل است.(تحف العقول، ص 526).

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیه ۱۸۰ سوره مبارکه آل عمران , بخل , خدا , فضل , انفاق , گمان , سود , کار , شر , به زودی , قیامت , طوق , گردن , میراث , آسمانها , زمین , آگاه , ظهور , امام خامنه ای , یا زهرا سلام الله علیها ,
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تفسیر آیه ۱۷۹ سوره مبارکه بقره ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : شنبه 16 مرداد 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیه ۱۷۹ سوره مبارکه بقره

۱۷۹ ما کانَ اللّهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنینَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتّى یَمیزَ الْخَبیثَ مِنَ الطَّیِّبِ وَ ما کانَ اللّهُ لِیُطْلِعَکُمْ عَلَى الْغَیْبِ وَ لکِنَّ اللّهَ یَجْتَبی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یَشاءُ فَآمِنُوا بِاللّهِ وَ رُسُلِهِ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَکُمْ أَجْرٌ عَظیمٌ

ترجمه
۱۷۹ ـ چنین نبود که خداوند، مؤمنان را به همان گونه که شما هستید واگذارد; مگر آن که ناپاک را از پاک جدا سازد. و (نیز) چنین نبود که خداوند شما را از اسرار غیب آگاه سازد (تا مؤمنان و منافقان را از این راه بشناسید;) ولى خداوند از میان رسولان خود، هر کس را بخواهد برمى گزیند; پس به خدا و رسولان او ایمان بیاورید! و اگر ایمان بیاورید و تقوا پیشه کنید، پاداش بزرگى براى شماست.

تفسیر
قبل از حادثه احد موضوع «منافقان» ، در میان مسلمانان، زیاد مطرح نبود به همین دلیل آنها بیشتر، «کفار» را دشمن خود مى دانستند، اما بعد از شکست احد و تضعیف موقتى مسلمانان راستین و آماده شدن زمینه براى فعالیت منافقان، فهمیدند دشمنانى خطرناک تر دارند که باید کاملاً مراقب آنها باشند و آنها منافقانند و این، یکى از مهمترین نتائج حادثه احد بود. آیه فوق، آخرین آیه اى است که در اینجا از حادثه احد بحث مى کند، این حقیقت را به صورت یک قانون کلى بیان نموده، مى فرماید: «چنین چیزى ممکن نیست که خداوند مؤمنان را به همان شکل که شما هستید بگذارد و آنها را تصفیه نکند و «طیب» (و پاک) را از «خبیث» (و نا پاک) متمایز نسازد» ( ما کانَ اللّهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنینَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتّى یَمیزَ الْخَبیثَ مِنَ الطَّیِّبِ ). این یک حکم عمومى و همگانى است و یک سنت جاودانى پروردگار محسوب مى شود که هر کس ادعاى ایمان کند و در میان صفوف مسلمین براى خود جائى باز کند به حال خود رها نمى شود، بلکه با آزمایش هاى پى در پى خداوند، بالاخره اسرار درون او فاش مى گردد. در اینجا ممکن بود سؤالى مطرح شود (و طبق پاره اى از روایات چنین سؤالى در میان مسلمانان نیز مطرح بود) و آن این که: خدا از اسرار درون همه کس آگاه است، چه مانعى دارد که مردم را از وضع آنها آگاه کند و از طریق علم غیب، مؤمن از منافق شناخته شود؟ قسمت دوم آیه، به این سؤال پاسخ مى گوید که: «هیچ گاه خداوند اسرار پنهانى و علم غیب را در اختیار شما نخواهد گذارد» ( وَ ما کانَ اللّهُ لِیُطْلِعَکُمْ عَلَى الْغَیْبِ ). زیرا آگاهى بر اسرار نهانى ـ به عکس آنچه بسیارى خیال مى کنند ـ مشکلى را براى مردم، حل نمى کند، بلکه در بسیارى از موارد باعث هرج و مرج و از هم پاشیدن پیوندهاى اجتماعى، خاموش شدن شعله هاى امید و از بین رفتن تلاش و کوشش در میان توده مردم مى گردد. و از همه مهمتر این که باید ارزش اشخاص از طریق اعمال آنها روشن گردد، نه از راه دیگر و مسأله آزمایش و امتحان پروردگار نیز، چیزى جز این نیست، بنابراین راه شناسائى افراد، تنها اعمال آنها است سپس پیامبران خدا را، از این حکم استثناء کرده و مى فرماید: «خداوند هر زمان بخواهد از میان پیامبرانش، کسانى را انتخاب مى کند و گوشه اى از «علم غیب» بى پایان خود و اسرار درون مردم را که شناخت آن براى تکمیل رهبرى آنها لازم است در اختیار آنان قرار مى دهد» ( وَ لکِنَّ اللّهَ یَجْتَبی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یَشاءُ ). ولى در هر حال، قانون کلى و عمومى و جاودانى براى شناخت اشخاص، اعمال آنها است. از این جمله استفاده مى شود: پیامبران ذاتاً عالم به غیب نیستند و نیز استفاده مى شود: آنها بر اثر تعلیم الهى قسمتى از اسرار غیب را مى دانند، بنابراین افرادى هستند که از غیب آگاه مى شوند و همچنین مقدار آگاهى آنها بسته به مشیت خداوند است. نا گفته پیدا است: منظور از مشیت ، و خواست خدا در این آیه، همانند آیات دیگر، همان «اراده آمیخته با حکمت» است، یعنى: خدا هر کس را شایسته ببیند و حکمتش اقتضا کند، از اسرار غیب آگاه مى سازد. در پایان آیه، خاطر نشان مى سازد، اکنون که میدان زندگى، میدان آزمایش و جداسازى پاک از نا پاک و مؤمن از منافق است، پس شما براى این که از این بوته آزمایش، خوب به در آئید «به خدا و پیامبران او ایمان آورید» ( فَآمِنُوا بِاللّهِ وَ رُسُلِهِ ). اما تنها به ایمان آوردن اکتفا نمى کند، بلکه مى فرماید: «اگر ایمان بیاورید و تقوا پیشه کنید، اجر و پاداش بزرگ در انتظار شما است» ( وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَکُمْ أَجْرٌ عَظیمٌ ). این نکته، در آیه قابل توجه است که از مؤمن، تعبیر به «طَیِّب» (پاکیزه) شده است و مى دانیم پاکیزه، چیزى است که بر همان آفرینش نخست باقى بماند، و اشیاء خارجى و بیگانه، آن را «خبیث و ناپاک» نسازد، آب پاکیزه، جامه پاکیزه و مانند آن، چیزى است که عوامل آلوده خارجى به آن نرسیده باشد و از این استفاده مى شود که ایمان داشتن، فطرت و آفرینش نخستین انسان است.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام رضا (علیه السلام):دوستی مردم

التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ.مهرورزی و دوستی با مردم،نصف عقل است.(تحف العقول، ص 526).

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیه ۱۷۹ سوره مبارکه بقره , خداوند , مومنان , پاک , ناپاک , جداسازی , اسرار غیب , اسرار , غیب , منافقان , شناسایی , رسولان , گزینش , خدا , ایمان , تقوا , پاداش بزرگ , پاداش , بزرگ , ظهور , امام خامنه ای , یا زهراء سلام الله علیها ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تفسیر آیه ۱۷۸ سوره مبارکه آل عمران ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : شنبه 16 مرداد 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم


تفسیر آیه ۱۷۸ سوره مبارکه آل عمران

۱۷۸ وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیْرٌ لاِ َنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ

ترجمه
۱۷۸ ـ آنها که کافر شدند، (و راه طغیان پیش گرفتند،) تصور نکنند اگر به آنان مهلت مى دهیم، به سودشان است! ما به آنان مهلت مى دهیم فقط براى این که بر گناهان خود بیفزایند; و براى آنها، عذاب خوار کننده اى (آماده شده) است!

تفسیر
این آیه نیز در حقیقت بحث هاى مربوط به حادثه احد و حوادث بعد از آن را تکمیل مى کند; زیرا یک جا روى سخن به پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود و یک جا به مؤمنان و در این جا روى سخن به مشرکان است و به دنبال تسلیت و دلدارى به پیامبر(صلى الله علیه وآله)نسبت به تلاش و کوشش بى حساب دشمنان حق در آیات گذشته، خداوند در این آیه روى سخن را متوجه آنها کرده و درباره سرنوشت شومى که در پیش دارند، سخن مى گوید، مى فرماید: «آنهائى که کافر شدند، گمان نکنند مهلتى که به ایشان مى دهیم براى آنها خوب است» ( وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیْرٌ لاِ َنْفُسِهِمْ ) و به دنبال آن مى فرمایید: «بلکه مهلت مى دهیم تا به گناه و طغیان خود بیفزایند» ( إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً ). و در پایان آیه به سرنوشت آنها اشاره کرده، مى فرماید: «و براى آنها عذاب خوار کننده است» ( وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ ). آیه فوق به آنها اخطار مى کند: هرگز نباید امکاناتى را که خدا در اختیارشان گذاشته و پیروزى هائى که گهگاه نصیبشان مى شود و آزادى عملى که دارند دلیل بر این بگیرند که افراد صالح و درستکارى هستند و یا نشانه اى از خشنودى خدا نسبت به خودشان بدانند. توضیح این که: از آیات قرآن مجید استفاده مى شود: خداوند افراد گنهکار را در صورتى که زیاد آلوده گناه نشده باشند به وسیله زنگ هاى بیدار باش و عکس العمل هاى اعمالشان، و یا گاهى به وسیله مجازات هاى متناسب با اعمالى که از آنها سرزده است، بیدار مى سازد و به راه حق باز مى گرداند. اینها کسانى هستند که هنوز شایستگى هدایت را دارند و مشمول لطف خداوند مى باشند و در حقیقت مجازات و ناراحتى هاى آنها، نعمتى براى آنها محسوب مى شود. چنان که در قرآن مى خوانیم: ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ: «در خشکى ها و دریاها، فساد و تباهى بر اثر اعمال مردم، ظاهر شد تا خداوند نتیجه قسمتى از اعمال آنها را به آنها بچشاند، شاید برگردند» ولى آنها که در گناه و عصیان، غرق شوند و طغیان و نافرمانى را به مرحله نهائى برسانند، خداوند آنها را بحال خود وامى گذارد و به اصطلاح به آنها میدان مى دهد تا پشتشان از بار گناه سنگین شود و استحقاق حداکثر مجازات را پیدا کنند. اینها کسانى هستند که تمام پل ها را پشت سر خود ویران کرده اند، راهى براى بازگشت نگذاشته اند، پرده حیا و شرم را دریده، لیاقت و شایستگى هدایت الهى را کاملاً از دست داده اند. در خطبه اى که بانوى شجاع اسلام زینب کبرى (علیها السلام) در شام در برابر حکومت خودکامه جبار، ایراد کرد، استدلال به این آیه را در برابر یزید طغیانگر که از مصادیق روشن گنهکار غیر قابل بازگشت بود، مى خوانیم، آنجا که مى فرماید: «تو امروز شادى مى کنى و چنین مى پندارى که چون فراخناى جهان را بر ما تنگ کرده اى و کرانه هاى آسمان را بر ما بسته اى و ما را همچون اسیران از این دیار به آن دیار مى برى، نشانه قدرت تو است، و یا در پیشگاه خدا قدرت و منزلتى دارى و ما را در درگاه او راهى نیست! اشتباه مى کنى، این فرصت و آزادى را خداوند به خاطر این به تو داده تا پشتت از بار گناه، سنگین گردد و عذاب دردناک در انتظار تو است... به خدا سوگند، اگر مسیر حوادث زندگى، مرا همچون زن اسیر، در پاى تخت تو آورد، تصور نکنى که در نظر من کمترین شخصیت و ارزشى دارى، من تو را کوچک و پست و درخور هر گونه تحقیر و ملامت و توبیخ مى شمرم... هر کار از دستت ساخته است انجام ده، به خدا سوگند هرگز نور ما را خاموش نتوانى ساخت و وحى جاودانه و آئین حق ما را محو نتوانى نمود، تو نابود مى شوى و این اختر تابناک همچنان خواهد درخشید»

آیه فوق، ضمناً به این سؤال که در ذهن بسیارى وجود دارد، پاسخ مى گوید که چرا جمعى از ستمگران و افراد گنهکار و آلوده این همه غرق نعمتند و مجازات نمى بینند؟ قرآن مى گوید: اینها افراد غیر قابل اصلاحى هستند که طبق سنت آفرینش و اصل آزادى اراده و اختیار به حال خود واگذار شده اند، تا به آخرین مرحله سقوط برسند و مستحق حداکثر مجازات شوند. به علاوه، از بعضى از آیات قرآن، استفاده مى شود: خداوند گاهى به این گونه افراد، نعمت فراوانى مى دهد و هنگامى که غرق لذت پیروزى و سرور شدند ناگهان همه چیز را از آنان مى گیرد، تا حداکثر شکنجه را در همین زندگى دنیا ببینند; زیرا جدا شدن از چنین زندگى مرفهى، بسیار ناراحت کننده است، چنان که مى خوانیم: فَلَمّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَیْء حَتّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ: «هنگامى که پندهائى را که به آنها داده شده بود، فراموش کردند درهاى هر خیرى را به روى آنان گشودیم تا شاد شوند، ناگهان هر آنچه داده بودیم از آنها بازگرفتیم، لذا فوق العاده ناراحت و غمگین شدند» در حقیقت این گونه اشخاص، به کسانى مى مانند که از درختى، ظالمانه بالا مى روند، که هر قدر بالاتر روند خوشحال تر مى شوند، تا آن هنگام که بر فراز بلندترین شاخه درخت مى رسند، ناگهان طوفانى مىوزد و از آن بالا چنان سقوط مى کنند که تمام استخوان هایشان در هم مى شکند.
از آنچه در تفسیر آیه گفتیم، روشن مى شود: «لام» در «لِیَزْدادُوا اِثْماً» «لام عاقبت» است نه «لام غایت». توضیح این که: «لام» در لغت عرب گاهى در موردى به کار مى رود که محبوب و مطلوب انسان است مانند: لِتُخْرِجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ: «قرآن را براى این به سوى تو فرستادیم که مردم را از تاریکى به روشنائى دعوت کنى» بدیهى است هدایت مردم مطلوب و محبوب خدا است. ولى گاهى «لام» در جائى به کار مى رود که هدف شخص و محبوب او نیست، اما نتیجه عمل او است مانند: لِیَکُونَ لَهُمْ عَدُوّاً وَ حَزَناً: «فرعونیان موسى را از آب گرفتند، تا سرانجام، دشمن آنها گردد» مسلماً آنها براى این هدف او را از آب نگرفتند، اما این موضوع نتیجه کارشان بود. این دو تعبیر مختلف نه تنها در ادبیات عرب، بلکه در ادبیات سایر زبان ها نیز دیده مى شود و از اینجا پاسخ سؤال دیگرى روشن مى گردد که: چرا خداوند فرموده: لِیَزْدادُوا اِثْماً: «ما مى خواهیم گناهان آنها زیاد گردد»؟ زیرا این اشکال در صورتى است که «لامِ علت» و هدف باشد، نه «لامِ عاقبت» و نتیجه، بنابراین معنى آیه چنین مى شود: «ما به آنها مهلت مى دهیم که سرانجام و عاقبت آنها این است که پشتشان از بار گناه، سنگین مى گردد». پس آیه فوق، نه تنها دلیل بر جبر نیست، بلکه دلیل بر آزادى اراده است.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام رضا (علیه السلام):دوستی مردم

التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ.مهرورزی و دوستی با مردم،نصف عقل است.(تحف العقول، ص 526).

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیه ۱۷۸ سوره مبارکه آل عمران , کافر , طغیان , تصور , مهلت , سود , گناهان , عذاب , خوار کننده , عذاب خوار کننده , آماده , ظهور , یا زهراء سلام الله علیها , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
شهادت میثم بن یحیی التمار
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : شنبه 16 مرداد 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

شهادت میثم بن یحیی التمار

میثم بن یحیی التمار حوارّی امیرالمومنین (علیه السلام) و مفسر القرآن

 ۲۲ ذی الحجّه
در این روز در سال ۶۰ هـ میثم تمّار به دلیل وفاداری به امام حسین علیه السلام به دست ابن زیاد به دار آویخته شد و به شهادت رسید.

تاریخ شهادت میثم ۱۹ ذی الحجّه و روز عاشورا نیز نقل شده است.

ابو مسلم میثم تمّار بن یحیی التمار عجمی، چون خرما فروش بود ملقب به «تمّار» شد. از یاران و صحابی با وفا و دوستان و شیعیان خاص حضرت امیر المؤمنین علیه السلام بود، صاحب علم منایا و بلایا بود، و دارای علم تفسیر، و ایمانی کامل بود.

او زاهد و عابد بود، و شب ها به قیام و روزها را به روزه می گذراند. دارای بیانی فصیح بود و نزد رسول خدا صلّی الله علیه و آله مقامی جلیل داشت.

جناب ميثم بن يحيى التمار (رحمة الله علیه)دومین مفسر تاریخ اسلام و حامل علم القرآن، است.

میثم التمار، صحابی مقرّب امیرالمومنین (علیه السلام)، مفسری است که علم تفسیر و تأویل حضرت قرآن را مستقیما از حضرت لسان الله، مولا علی(علیه السلام) آموخته است.

نظرة فی حیاته

میثم، غلام زنی از قبیله بنی اسد بود که امیرالمومنین علی (علیه السلام) ایشان را خرید و آزاد کرد.

هنگامی که حضرت، کشته و به دار آویخته شدن را برای او پیش گویی کردند ، میثم به خداوند سوگند یاد کرد که هیچ گاه از مولای خود امیرالمومنین( علیه السلام) برائت نخواهد جست.
در این هنگام حضرت به وی بشارت دادند که:« يا ميثم إذا تكون معي في درجتي‏».

ارشاد شیخ مفید، ج۱ ، ص۳۲۳
معجم ‏رجال ‏الحديث، ج ۱۹، ص۱۰۰؛
رجال کشی، ص۸۳

فضائل و کراماته

ميثم بن يحيى التمار، از حواریون حضرت امیر المومنین علی(علیه السلام) بود.

در عداد بزرگان و اصفیاء اصحاب امیرالمومنین در شرطة الخمیس، از ابواب امام حسن مجتبی و از اصحاب حضرت سید الشهداء(علیهم السلام) به شمار می رود.

شیخ مفید از وی به عنوان یکی از ارکان اربعه و ارکان تابعین نام می برد، یعنی کسانی که جزء سابقینِ مقرّبینِ مولا امیرالمومنین(علیه السلام) محسوب می شوند.



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , مسئله مهدویت , ظهور , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: امیرالمومنین (علیه السلام) , شهادت میثم تمار , میثم تمار , شهادت , شهید , ذی الحجه , کربلا , محرم , عاشورا , امام حسین علیه السلام , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,

|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیات ۱۷۶ تا ۱۷۷ سوره مبارکه آل عمران

۱۷۶ وَ لا یَحْزُنْکَ الَّذینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ یَضُرُّوا اللّهَ شَیْئاً یُریدُ اللّهُ أَلاّ یَجْعَلَ لَهُمْ حَظّاً فِی الآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ ۱۷۷ إِنَّ الَّذینَ اشْتَرَوُا الْکُفْرَ بِالإِیْمانِ لَنْ یَضُرُّوا اللّهَ شَیْئاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ

ترجمه
۱۷۶ ـ کسانى که در راه کفر، شتاب مى کنند، تو را غمگین نسازند! به یقین، آنها هرگز زیانى به خداوند نمى رسانند. (به علاوه) خدا مى خواهد (آنها را به حال خودشان واگذارد; و در نتیجه،) بهره اى براى آنها در آخرت قرار ندهد. و براى آنها مجازات بزرگى است! ۱۷۷ ـ (آرى،) کسانى که ایمان را دادند و کفر را خریدارى کردند، هرگز به خدا زیانى نمى رسانند; و براى آنها، مجازات دردناکى است!

تفسیر
در نخستین آیه مورد بحث، روى سخن به پیامبر(صلى الله علیه وآله) است که به دنبال حادثه دردناک احد، خداوند او را تسلیت مى گوید، مى فرماید: «اى پیامبر! از این که مى بینى جمعى در راه کفر بر یکدیگر پیشى مى گیرند، و گویا با هم مسابقه گذاشته اند، هیچ گاه غمگین مباش»! ( وَ لا یَحْزُنْکَ الَّذینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ ). «زیرا آنها هرگز هیچگونه زیانى به خداوند نمى رسانند» ( إِنَّهُمْ لَنْ یَضُرُّوا اللّهَ شَیْئاً ). بلکه خودشان در این راه زیان مى بینند، اصولاً نفع و ضرر، و سود و زیان براى موجوداتى است که وجودشان از خودشان نیست، اما خداوند ازلى و ابدى که از هر جهت بى نیاز است و وجودش نا محدود، کفر و ایمان مردم و کوشش ها و تلاش هاى آنها در این راه چه اثرى براى خداوند مى تواند داشته باشد؟ آنها هستند که در پناه ایمان، تکامل مى یابند و به خاطر کفر، تنزل و سقوط مى کنند. به علاوه خلافکارى هاى آنها فراموش نخواهد شد و به نتیجه اعمال خود خواهند رسید. و اگر مى بینى آنها به اراده خود راه کفر را در پیش مى گیرند «خدا مى خواهد (آنها را در این راه، آزاد بگذارد و چنان به سرعت راه کفر را بپویند) که کمترین بهره اى در آخرت نداشته باشند، بلکه عذاب عظیم در انتظار آنها باشد» ( یُریدُ اللّهُ أَلاّ یَجْعَلَ لَهُمْ حَظّاً فِی الآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ ). در حقیقت آیه مى گوید: اگر آنها در راه کفر بر یکدیگر پیشى میگیرند، نه به خاطر این است که خدا نمى تواند جلو آنها را بگیرد، بلکه خدا آزادى عمل به آنها داده تا هر چه مى توانند انجام دهند و نتیجه اش محرومیت کامل آنها از مواهب جهان دیگر است، بنابراین، آیه نه تنها دلالت بر جبر ندارد، بلکه یکى از دلائل آزادى اراده است.
و در آیه بعد، مطلب را به طور وسیع تر، عنوان کرده، مى فرماید: نه تنها افرادى که به سرعت در راه کفر، پیش مى روند چنین هستند، «بلکه تمام کسانى که به نوعى راه کفر را پیش گرفته اند و ایمان را داده و در مقابل آن، کفر خریدارى نموده اند، هرگز به خدا زیان نمى رسانند» و زیان آن، دامنگیر خودشان مى شود ( إِنَّ الَّذینَ اشْتَرَوُا الْکُفْرَ بِالإِیْمانِ لَنْ یَضُرُّوا اللّهَ شَیْئاً ). و در پایان آیه مى فرماید: «و براى آنها عذاب دردناکى است» ( وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ ). این تفاوت در تعبیر که در اینجا «عذاب الیم» و در آیه قبل «عذاب عظیم» ذکر شده، به خاطر آن است که آنها در مسیر کفر با سرعت بیشترى پیش مى رفتند.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام رضا (علیه السلام):دوستی مردم

التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ.مهرورزی و دوستی با مردم،نصف عقل است.(تحف العقول، ص 526).

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر قرآن کریم , تفسیر آیات ۱۷۶ تا ۱۷۷ سوره مبارکه آل عمران , کفر , شتاب , غمگین , یقین , زیان , خداوند , آخرت , مجازات , ایمان , خریداری , دردناک , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیات ۱۷۲ تا ۱۷۵ سوره مبارکه آل عمران

۱۷۲ الَّذینَ اسْتَجابُوا لِلّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظیمٌ ۱۷۳ الَّذینَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إیماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ ۱۷۴ فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَة مِنَ اللّهِ وَ فَضْل لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللّهِ وَ اللّهُ ذُو فَضْل عَظیم ۱۷۵ إِنَّما ذلِکُمُ الشَّیْطانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیاءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ

ترجمه
۱۷۲ ـ آنها که دعوت خدا و پیامبر را، پس از آن همه جراحاتى که به ایشان رسید، اجابت کردند; براى کسانى از آنها، که نیکى کردند و تقوا پیش گرفتند، پاداش بزرگى است. ۱۷۳ ـ اینها کسانى بودند که (بعضى از) مردم، به آنان گفتند: «مردم (لشکر دشمن) براى (حمله به) شما اجتماع کرده اند; از آنها بترسید»! اما این سخن، بر ایمانشان افزود; و گفتند: «خدا ما را کافى است; و او بهترین حامى ماست». ۱۷۴ ـ به همین جهت، آنها (از این میدان) با نعمت و فضل پروردگار، بازگشتند; در حالى که هیچ ناراحتى به آنان نرسید; و از رضاى خدا، پیروى کردند; و خداوند داراى فضل و بخشش بزرگى است. ۱۷۵ـ این فقط شیطان است که پیروان خود را (با سخنان و شایعات بى اساس) مى ترساند، از آنها نترسید! و از من بترسید اگر ایمان دارید!

شان نزول
گفتیم پایان جنگ احد ، لشگر فاتح «ابو سفیان» ، پس از پیروزى به سرعت راه «مکّه» را پیش گرفتند، هنگامى که به سرزمین «روحاء» رسیدند از کار خود سخت پشیمان شدند، تصمیم به مراجعت به «مدینه» و نابود کردن باقیمانده مسلمانان گرفتند. این خبر به پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسید، فوراً دستور داد: لشکر احد ، خود را براى شرکت در جنگ دیگرى آماده کند، مخصوصاً فرمان داد: مجروحان جنگ احد به صفوف لشکر بپیوندند. یکى از یاران پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى گوید: من از جمله مجروحان بودم، ولى زخم هاى برادرم از من سخت تر و شدیدتر بود، تصمیم گرفتیم هر طور که هست خود را به پیامبر(صلى الله علیه وآله) برسانیم، چون حال من از برادرم کمى بهتر بود هر کجا برادرم بازمى ماند او را به دوش مى کشیدم، با زحمت، خود را به لشکر رسانیدیم. و به این ترتیب، پیامبر(صلى الله علیه وآله) و ارتش اسلام در محلى به نام «حمراءُ الاسد» که از آنجا تا «مدینه» هشت میل فاصله بود، رسیدند و اردو زدند. این خبر به لشکر قریش رسید و مخصوصاً از این مقاومت عجیب و شرکت مجروحان در میدان نبرد وحشت کردند، و شاید فکر مى کردند ارتش تازه نفسى نیز از «مدینه» به آنها پیوسته است. در این موقع، جریانى پیش آمد که روحیه آنها را ضعیف تر ساخت و مقاومت آنها را درهم کوبید، و آن این که: یکى از مشرکان به نام «معبد الخزاعى» از «مدینه» به سوى «مکّه» مى رفت، مشاهده وضع پیامبر(صلى الله علیه وآله) و یارانش او را به سختى تکان داد، عواطف انسانى او تحریک شد و به پیامبر(صلى الله علیه وآله) گفت: مشاهده وضع شما براى ما بسیار ناگوار است، اگر استراحت مى کردید براى ما بهتر بود، این سخن را گفت و از آنجا گذشت و در سرزمین «روحاء» به لشکر «ابو سفیان» رسید. «ابو سفیان» از او درباره پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) سؤال کرد، او در جواب گفت: محمّد(صلى الله علیه وآله) را دیدم با لشکرى انبوه که تا کنون همانند آن را ندیده بودم، در تعقیب شما هستند و به سرعت پیش مى آیند!. «ابو سفیان» با نگرانى و اضطراب گفت: چه مى گوئى؟ ما آنها را کشتیم و مجروح ساختیم و پراکنده نمودیم. «معبد الخزاعى» گفت: من نمى دانم شما چه کردید؟ همین مى دانم که لشکرى عظیم و انبوه، هم اکنون در تعقیب شما است!. «ابو سفیان» و یاران او تصمیم قطعى گرفتند به سرعت، عقب نشینى کرده، به «مکّه» باز گردند و براى این که مسلمانان آنها را تعقیب نکنند، و آنها فرصت کافى براى عقب نشینى داشته باشند از جمعى از قبیله «عبد القیس» که از آنجا مى گذشتند و قصد رفتن به «مدینه» براى خرید گندم داشتند خواهش کردند: به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و مسلمانان این خبر را برسانند: «ابو سفیان» و بت پرستان قریش با لشکر انبوهى به سرعت به سوى «مدینه» مى آیند تا بقیه یاران پیامبر(صلى الله علیه وآله) را از پاى در آورند. هنگامى که این خبر، به پیامبر و مسلمانان رسید، گفتند: حَسْبُنَا اللّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیْلُ: «خدا ما را کافى است و او بهترین مدافع ما است». اما هر چه انتظار کشیدند خبرى از لشکر دشمن نشد، لذا پس از سه روز توقف، به «مدینه» بازگشتند، آیات فوق، اشاره به این ماجرا مى کند.

تفسیر
حال که روشن شد آیات مورد بحث، در چه موردى نازل شده، به تفسیر آیات باز مى گردیم. در نخستین آیه مى گوید: «آنها که دعوت خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) را اجابت نمودند و پس از آن همه جراحات، به سمت میدان نبرد حرکت کردند، براى آنها که نیکى کردند و تقوا پیشه گرفتند پاداش بزرگى است» ( الَّذینَ اسْتَجابُوا لِلّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظیمٌ ). براى آنها که بعد از آن همه جراحاتى که در روز احد پیدا نمودند، آماده شرکت در جنگ دیگرى با دشمن شدند و برنامه نیکى و تقوا پیش گرفتند، یعنى با نیت پاک و اخلاص کامل در میدان جنگ شرکت کردند، پاداش بزرگى خواهد بود. از این که در آیه فوق پاداش عظیم را اختصاص به جمعى داده است، معلوم مى شود در میان آنها افرادى یافت مى شدند که خلوص کامل نداشتند، و نیز ممکن است تعبیر مِنْهُمْ: «بعضى از ایشان» اشاره به این باشد که بعضى از جنگجویان احد، به بهانه اى از شرکت در این میدان، خوددارى کرده بودند.
آن گاه قرآن در آیه بعد، یکى از نشانه هاى زنده پایمردى و استقامت آنها را به این صورت بیان مى کند: «اینها کسانى بودند که مردم به آنها گفتند: مردم براى حمله به شما آماده شده اند، از آنها بترسید، اما بر ایمانشان افزود و گفتند: خدا ما را کافى است و او بهترین حامى ما است» ( الَّذینَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إیماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ). اینها همان کسانى بودند که جمعى از مردم، یعنى کاروان «عبد القیس» ـ و به روایتى «نعیم بن مسعود» ـ 1 به آنها گفتند: لشکر دشمن، اجتماع کرده و آماده حمله اند، از آنها بترسید اما آنها نه تنها نترسیدند، بلکه به عکس بر ایمان آنها افزوده شد و گفتند: خدا ما را کافى است و او بهترین حامى است.
و به دنبال این استقامت و ایمان و پایمردى آشکار، قرآن، نتیجه عمل آنها را بیان کرده و مى گوید: «آنها از این میدان، با نعمت و فضل پروردگار برگشتند» (فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَة مِنَ اللّهِ وَ فَضْل). چه نعمت و فضلى از این بالاتر که بدون وارد شدن، در یک برخورد خطرناک با دشمن، دشمن از آنها گریخت و سالم و بدون درد سر به «مدینه» مراجعت نمودند. ممکن است فرق میان «نعمت» و «فضل» از این نظر باشد، که نعمت، پاداشى است به اندازه استحقاق، و فضل، اضافه بر استحقاق است. سپس به عنوان تأکید مى فرماید: «آنها در این جریان، کوچک ترین ناراحتى ندیدند» (لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ). علاوه بر این «خشنودى خدا را به دست آوردند و از فرمان او متابعت کردند» (وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللّهِ). «و خداوند، فضل و انعام بزرگى دارد که در انتظار مؤمنان واقعى و مجاهدان راستین است» (وَ اللّهُ ذُو فَضْل عَظیم).

آیه بعد، دنباله آیاتى است که درباره غزوه «حمراء الاسد» نازل گردیده، مى فرماید: «این فقط شیطان است که پیروان خود را (با سخنان و شایعات بى اساس) مى ترساند، از آنها نترسید و تنها از من بترسید، اگر ایمان دارید» (إِنَّما ذلِکُمُ الشَّیْطانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیاءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ). «ذلِکُم» اشاره به کسانى است که مسلمانان را از قدرت لشکر قریش مى ترسانیدند تا روحیه آنها را تضعیف کنند. بنابراین، معنى آیه چنین است: عمل «نعیم بن مسعود» و یا کاروان «عبد القیس» فقط یک عمل شیطانى است که بر دوستان شیطان تأثیر مى گذارد، یعنى این گونه وسوسه ها تنها در کسانى اثر مى گذارد که از اولیاء و دوستان شیطان باشند و اما افراد با ایمان و ثابت قدم، هیچ گاه تحت تأثیر این وسوسه ها واقع نمى شوند، بر این اساس شما که از پیروان شیطان نیستید، نباید از این وسوسه ها متزلزل شوید. تعبیر از «نعیم بن مسعود» و یا کاروان «عبد القیس» به شیطان ، یا به خاطر این است که عمل آنها به راستى عمل شیطانى بود، و با الهام او صورت گرفت; زیرا در قرآن و اخبار، معمولاً هر عمل زشت و خلافى، عمل شیطانى نامیده شده، چون با وسوسه هاى شیطان انجام مى گیرد. و یا منظور از شیطان، خود این اشخاص مى باشند و این از مواردى است که شیطان بر مصداق انسانى آن، گفته شده; زیرا شیطان معنى وسیعى دارد و همه اغواگران را اعم از انسان و غیر انسان شامل مى شود، چنان که در سوره «انعام» آیه 112 مى خوانیم: وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیّ عَدُوّاً شَیاطینَ الإِنْسِ وَ الْجِنِّ: «این چنین براى هر پیامبرى دشمنانى از شیاطین انسانى و جنّ قرار دادیم». و در پایان آیه مى فرماید: «اگر ایمان دارید، از من و مخالفت فرمان من بترسید» (وَ خافُونِ اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِیْنَ) . یعنى ایمان با ترس از غیر خدا سازگار نیست. همان طور که در جاى دیگر مى خوانیم: فَمَنْ یُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلا یَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقاً: «کسى که به پروردگار خود ایمان بیاورد از هیچ نقصان و طغیانى ترس نخواهد داشت» بنابراین، اگر در قلبى ترس از غیر خدا پیدا شود، نشانه عدم تکامل ایمان و نفوذ وسوسه هاى شیطانى است; زیرا مى دانیم در عالم بیکران هستى تنها پناهگاه، خدا است و مؤثر بالذات فقط او است و دیگران در برابر قدرت او قدرتى ندارند. اصولاً مؤمنان اگر ولىّ خود را که خدا است با ولى مشرکان و منافقان که شیطان است مقایسه کنند، مى دانند که آنها در برابر خداوند هیچگونه قدرتى ندارند. و به همین دلیل، نباید از آنها، کمترین وحشتى داشته باشند، نتیجه این سخن آن است که: هر کجا ایمان نفوذ کرد شهامت و شجاعت نیز به همراه آن نفوذ خواهد کرد.
مقایسه روحیه مسلمانان در میدان جنگ «بدر» با روحیه آنها در حادثه «حمراء الاسد» که شرح آن گذشت، اعجاب انسان را برمى انگیزد که چگونه یک جمعیت شکست خورده فاقد روحیه عالى و نفرات کافى با آن همه مجروح در مدتى به این کوتاهى، که شاید به یک شبانه روز کامل نمى رسید، چنین آمادگى پیدا کردند و با عزمى راسخ و روحیه اى بسیار خوب، آماده تعقیب دشمن شدند تا آنجا که قرآن درباره آنها مى فرماید: هنگامى که خبر اجتماع دشمن براى حمله، به آنها رسید آنها نه تنها نهراسیدند بلکه ایمانشان و به دنبال آن استقامتشان افزوده شد. و این خاصیت ایمان به هدف است که هر قدر انسان مشکلات و مصائب را بیشتر و نزدیک تر ببیند، پایمردى و استقامت او بیشتر مى شود و در حقیقت تمام نیروهاى معنوى و مادى او براى مقابله با خطر، بسیج مى گردد. این دگرگونى عجیب در این فاصله کوتاه، انسان را به سرعت و عمق تأثیر تربیتى آیات قرآن و بیانات گیرا و مؤثر پیغمبر اسلام(صلى الله علیه وآله) آشنا مى سازد که این خود در سر حد یک اعجاز است.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام رضا (علیه السلام):دوستی مردم

التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ.مهرورزی و دوستی با مردم،نصف عقل است.(تحف العقول، ص 526).

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیات ۱۷۲ تا ۱۷۵ سوره مبارکه آل عمران , دعوت , خدا , پیامبر , جراحات , اجابت , نیکى , تقوا , پاداش , بزرگ , لشکر , دشمن , حمله , اجتماع , حامى , میدان , نعمت , فضل پروردگار , ناراحتى , رضاى خدا , پیروى , فضل و بخشش , شیطان , ترساندن , ظهور , یا زهراء سلام الله علیها , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تفسیر آیات ۱۶۹ تا ۱۷۱ سوره مبارکه آل عمران
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : پنج شنبه 14 مرداد 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم


تفسیر آیات ۱۶۹ تا ۱۷۱ سوره مبارکه آل عمران

۱۶۹ وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ۱۷۰ فَرِحینَ بِما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ ۱۷۱ یَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَة مِنَ اللّهِ وَ فَضْل وَ أَنَّ اللّهَ لا یُضیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنینَ

ترجمه
۱۶۹ ـ (اى پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانى که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده اند، و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند. ۱۷۰ ـ آنها به خاطر نعمت هاى فراوانى که خداوند از فضل خود به ایشان بخشیده است، خوشحالند; و به خاطر کسانى که هنوز به آنها ملحق نشده اند (مجاهدان و شهیدان آینده) خوشوقتند; که نه ترسى بر آنهاست، و نه غمى خواهند داشت. ۱۷۱ـ و از نعمت خدا و فضل او (نسبت به خودشان نیز) مسرورند; و (مى بینند که) خداوند، پاداش مؤمنان را ضایع نمى کند; (نه پاداش شهیدان، و نه پاداش مجاهدانى که شهید نشدند).

شان نزول
بعضى از مفسران معتقدند: آیات فوق درباره شهداى احد نازل شده و بعضى دیگر درباره شهداى بدر مى دانند، ولى حق این است که پیوند این آیات با آیات گذشته نشان مى دهد، بعد از حادثه احد نازل شده است. اما مضمون و محتواى آیات تعمیم دارد، و همه شهدا، حتى شهداى بدر را که چهارده نفر بودند شامل مى شود، لذا در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) نقل شده که فرمود: آیات درباره شهداى احد و بدر هر دو نازل شده است ابن مسعود از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل مى کند: خداوند به ارواح شهیدان احد خطاب کرد و از آنها پرسید: چه آرزوئى دارید؟ آنها گفتند: پروردگارا! ما بالاتر از این چه آرزوئى مى توانیم داشته باشیم، که غرق نعمت هاى جاویدان توایم و در سایه عرش تو مسکن داریم، تنها تقاضاى ما این است که بار دیگر بجهان برگردیم و مجدداً در راه تو شهید شویم، خداوند فرمود: فرمان تخلف ناپذیر من این است: «کسى دوباره به دنیا باز نگردد، عرض کردند». حالا که چنین است تقاضاى ما این است که سلام ما را به پیامبر(صلى الله علیه وآله) برسانى و به بازماندگانمان، حال ما را بگوئى و از وضع ما به آنها بشارت دهى که هیچگونه نگران نباشند، در این هنگام آیات فوق نازل شد.

تفسیر
چنین بنظر مى رسد: بعد از حادثه احد جمعى از افراد سست ایمان مى نشستند و بر دوستان و بستگان خود که در احد شهید شده بودند، تأسف مى خوردند که: چرا آنها مردند و نابود شدند؟ مخصوصاً هنگامى که به نعمتى مى رسیدند و جاى آنها را خالى میدیدند بیشتر ناراحت مى شدند، با خود مى گفتند: ما این چنین در ناز و نعمتیم اما برادران و فرزندان ما در قبرها خوابیده اند و دستشان از همه جا کوتاه است! این گونه افکار و این گونه سخنان، علاوه بر این که نادرست بود و با واقعیت تطبیق نمى کرد، در تضعیف روحیه بازماندگان بى اثر نبود. آیات فوق، خط بطلان بر این گونه افکار کشیده، مقام شامخ و بلند شهیدان را یاد کرده، مى گوید: «اى پیامبر! هرگز گمان مبر آنها که در راه خدا کشته شدند مرده اند»! ( وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللّهِ أَمْواتاً ). در اینجا روى سخن فقط به پیامبر(صلى الله علیه وآله) است، تا دیگران حساب خود را بکنند، و مى افزاید: «بلکه آنها زنده اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند» ( بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ). منظور از حیات و زندگى در اینجا همان حیات و زندگى برزخى است که ارواح در عالم پس از مرگ دارند، نه زندگى جسمانى و مادى، گرچه زندگى برزخى، اختصاصى به شهیدان ندارد، بسیارى دیگر از مردم نیز داراى حیات برزخى هستند ولى از آنجا که حیات شهیدان یک حیات فوق العاده عالى و آمیخته با انواع نعمت هاى معنوى است ـ به علاوه موضوع سخن، در آیه آنها هستند ـ تنها از آنها نام برده شده است. آنها به قدرى غرق مواهب حیات معنوى هستند که گویا زندگى سایر برزخیان در مقابل آنها چیزى نیست.
در آیه بعد، به گوشه اى از مزایا و برکات فراوان زندگى برزخى شهیدان اشاره کرده و مى فرماید: «آنها به خاطر نعمت هاى فراوانى که خداوند از فضل خود به آنها بخشیده است خوشحالند» ( فَرِحینَ بِما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ ). «خوشحالى دیگر آنها به خاطر برادران مجاهد آنها است که در میدان جنگ شربت شهادت ننوشیده اند و به آنها ملحق نشده اند; زیرا مقامات و پاداش هاى آنها را در آن جهان به خوبى مى بینند و از این رو مستبشر، و شاد مى شوند» ( وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ ) و به دنبال آن مى فرماید: «شهیدان احساس مى کنند که برادران مجاهد آنها، پس از مرگ، هیچگونه اندوهى نسبت به آنچه در دنیا گذارده اند ندارند و نه هیچگونه ترسى از روز رستاخیز، و حوادث وحشتناک آن» ( أَلاّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ ). این جمله، تفسیر دیگرى هم ممکن است داشته باشد و آن این که شهیدان علاوه بر این که با مشاهده مقامات برادران مجاهدى که به آنها ملحق نشده اند خوشحال مى شوند، خودشان هم هیچگونه ترسى از آینده و غمى از گذشته ندارند.
آیه بعد، در حقیقت تأکید و توضیح بیشترى درباره بشارت هائى است که شهیدان بعد از کشته شدن دریافت مى کنند «آنها از دو جهت خوشحال و مسرور مى شوند: نخست از این جهت که نعمت هاى خداوند را دریافت مى دارند، نه تنها نعمت هاى او، بلکه فضل او که همان افزایش و تکرار نعمت است نیز شامل حال آنها مى شود» ( یَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَة مِنَ اللّهِ وَ فَضْل ). دیگر این که: «آنها مى بینند خدا پاداش مؤمنان را ضایع نمى کند» ( وَ أَنَّ اللّهَ لا یُضیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنینَ ) نه پاداش شهیدان و نه پاداش مجاهدان راستینى که شربت شهادت ننوشیدند. در حقیقت آنچه را قبلاً شنیده بودند در آنجا آشکار مى بینند.

از جمله آیات قرآن که با صراحت، دلالت بر بقاى روح دارد، آیات فوق است که درباره حیات شهیدان بعد از مرگ مى باشد، و این که بعضى احتمال داده اند: مراد از حیات، معنى مجازى آن است و منظور باقى ماندن آثار زحمات و نام و نشان آنها است، بسیار از معنى آیه دور است و با هیچ یک از جمله هاى آیات فوق، اعم از دریافت روزى و سرور آنها از جهات مختلف، سازگار نمى باشد. به علاوه آیات فوق، دلیل روشنى بر مسأله برزخ و نعمت هاى برزخى است که شرح آن در ذیل آیه شریفه: «وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ» به خواست خدا خواهد آمد
درباره اهمیت مقام شهیدان، سخن بسیار گفته شده و هر قوم و ملتى براى شهداى خود احترام خاصى قائل است ولى بدون اغراق، آن احترامى که اسلام براى شهداى راه خدا قائل شده است بى نظیر است، روایت زیر، نمونه روشنى از احترامى است که اسلام براى شهداء قائل شده و در پرتو همین تعلیمات بود که یک جمعیت محدود عقب افتاده، آن چنان قدرت و نیرو گرفتند که بزرگ ترین امپراطورى هاى جهان را به زانو در آوردند. امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) از امیر مؤمنان على(علیه السلام) چنین نقل مى کند: هنگامى که حضرت، مشغول خطبه بود و مردم را تشویق به جهاد مى کرد، جوانى برخاست و عرض کرد: «اى امیر مؤمنان! فضیلت جنگجویان در راه خدا را براى من تشریح کن»!. امام(علیه السلام) در پاسخ فرمود: من بر مرکب پیغمبر(صلى الله علیه وآله) و پشت سر آن حضرت سوار بودم و از غزوه «ذاتُ السَّلاسِل» برمى گشتیم همین سؤالى را که تو از من نمودى، من از پیامبر(صلى الله علیه وآله) کردم. پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: هنگامى که جنگجویان، تصمیم بر شرکت در میدان جهاد مى گیرند خداوند آزادى از آتش دوزخ را براى آنها مقرر مى دارد. هنگامى که سلاح بر مى دارند و آماده میدان مى شوند فرشتگان به وجود آنها افتخار مى کنند. هنگامى که همسر و فرزند و بستگان آنها با آنها خداحافظى مى کنند، از گناهان خود خارج مى شوند... از این موقع آنها هیچ کارى نمى کنند مگر این که پاداش آن، مضاعف مى گردد و در برابر هر روز، پاداش عبادت هزار عابد براى آنها نوشته مى شود... هنگامى که با دشمنان رو به رو مى شوند، مردم جهان، نمى توانند میزان ثواب آنها را درک کنند. هنگامى که گام به میدان براى نبرد بگذارند و نیزه ها و تیرها رد و بدل شود، و جنگ تن بتن شروع گردد، فرشتگان با پر و بال خود اطراف آنها را مى گیرند و از خدا تقاضا مى کنند در میدان، ثابت قدم باشند، در این هنگام منادى صدا مى زند: اَلْجَنَّةُ تَحْتَ ظِلالِ السُّیُوفِ: «بهشت در سایه شمشیرها است». در این هنگام ضربات دشمن بر پیکر شهید، ساده تر و گواراتر از نوشیدن آب خنک در روز گرم تابستان است. هنگامى که شهید از مرکب فرو مى غلطد، هنوز به زمین نرسیده، حوریان بهشتى به استقبال او مى شتابند و نعمت هاى بزرگ معنوى و مادى که خدا براى او فراهم ساخته است، براى او شرح مى دهند. و هنگامى که شهید به روى زمین قرار میگیرد، زمین مى گوید: آفرین بر روح پاکیزه اى که از بدن پاکیزه پرواز مى کند، بشارت باد بر تو، اِنَّ لَکَ ما لا عَیْنٌ رَأَتْوَ لا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لا خَطَرَ عَلى قَلْبِ بَشَر: «نعمت هائى در انتظار تو است که هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده و بر قلب هیچ انسانى خطور نکرده است». و خداوند مى فرماید: «من سرپرست بازماندگان اویم، هر کس آنها را خشنود کند مرا خشنود کرده و هر کس آنها را به خشم آورد مرا به خشم آورده است...»

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیات ۱۶۹ تا ۱۷۱ سوره مبارکه آل عمران , پیامبر , در راه خدا , کشته , مردگان , زنده , پروردگار , روزی , نعمت , فراوانی , خداوند , بخشیده , خوشحال , مجاهدان , شهیدان , خوشوقت , ترس , غم , خدا , فضل , مسرور , پاداش , مومنان , ضایع , شهید , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تفسیر آیه ۱۶۸ سوره مبارکه آل عمران ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : پنج شنبه 14 مرداد 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

مؤمن حقیقی

حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام

لا يَجِدُ عَبْدٌ طَعْمَ الْإِيمَانِ حَتَّى يَعْلَمَ أَنَّ مَا أَصَابَهُ لَمْ يَكُنْ لِيُخْطِئَهُ وَ أَنَّ مَا أَخْطَأَهُ لَمْ يَكُنْ لِيُصِيبَهُ وَ أَنَّ الضَّارَّ النَّافِعَ هُوَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَل‏

هیچ بنده ای مزۀ ایمان را نمی چشد مگر آنکه یقین داشته باشد که آنچه به او می رسد امکان نداشت که نرسد؛ و آنچه از دست می دهد امکان نداشت که به او برسد؛ و اینکه ضررزننده و نفع رساننده تنها خداوند عزّوجلّ است.

کافی ج ۱ ص ۵۸

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

دو صفت نگران کننده

حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام

إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمْ خَصْلَتَيْنِ اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ أَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ طُولُ الْأَمَلِ يُنْسِي الْآخِرَة

بیشترین نگرانی من برای شما دو چیز است: پیروی از تمایلات و طولانی بودن آرزو؛

پیروی از تمایلات از راه حق جلوگیری می کند،

و طولانی بودن آرزو آخرت را از یاد می برد.

«الخصال» ج ۱ ص ۵۱

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

 امام علی (علیه السلام) :

اگر درهای آسمانها و زمین بر بنده ای بسته شود ، چنین بنده ای اگر بر اساس تقوی پیش رود ، حتما خداوند راه نجاتی برایش فراهم خواهد کرد.

نهج البلاغه "علی علیه السلام"

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیه ۱۶۸ سوره مبارکه آل عمران

۱۶۸ الَّذینَ قالُوا لاِ ِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَنْفُسِکُمُ الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ

ترجمه
۱۶۸ ـ (منافقان) آنها هستند که به برادران خود ـ در حالى که از حمایت آنها دست کشیده بودند ـ گفتند: «اگر آنها از ما پیروى مى کردند، کشته نمى شدند»! بگو، «مگر شما مى توانید مرگ افراد را پیش بینى کنید؟! پس مرگ را از خودتان دور سازید اگر راست مى گوئید»!.

تفسیر
منافقان علاوه بر این که خودشان از جنگ احد کناره گیرى کردند، سعى در تضعیف روحیه دیگران نیز نمودند. به هنگام بازگشت مجاهدان، زبان به سرزنش آنها گشودند و گفتند: اگر آنها از فرمان ما پیروى کرده بودند کشته نمى دادند. قرآن در آیه فوق، به گفتار بى اساس آنها پاسخ مى دهد و مى گوید: «آنها که از جنگ کناره گیرى کردند و به برادران خود گفتند: اگر از ما اطاعت کرده بودند هیچ گاه کشته نمى شدند، به آنها بگو: اگر قادر به پیش بینى حوادث آینده هستید مرگ را از خودتان دور سازید اگر راست مى گوئید» ( الَّذینَ قالُوا لاِ ِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَنْفُسِکُمُ الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ ). یعنى; در حقیقت شما با این ادعا، خود را عالم به غیب و با خبر از حوادث آینده میدانید کسى که چنین است باید علل و عوامل مرگ خود را بتواند پیش بینى کرده و خنثى سازد آیا شما چنین قدرتى دارید؟ وانگهى، اگر شما در میدان جهاد و در راه سربلندى و افتخار کشته نشوید، آیا عمر جاویدان خواهید داشت؟ آیا مى توانید مرگ را براى همیشه از خود دور سازید؟ بنابراین، شما که نمى توانید قانون مسلّم مرگ را از میان ببرید، پس چرا در میان بستر با ذلت بمیرید؟ چرا با افتخار در میدان جهاد در برابر دشمن شربت شهادت ننوشید؟! در آیه فوق، نکته دیگرى وجود دارد که باید به آن توجه کرد: و آن این که: از مؤمنان تعبیر به «برادر» شده در حالى که هرگز مؤمنان برادر منافقان نیستند، این یک نوع سرزنش به آنها است که شما مؤمنان را برادر خود مى دانستید، چرا در این لحظات حساس، دست از حمایت آنها برداشتید و لذا بلافاصله بعد از تعبیر «اِخْوانِهِمْ» جمله «قَعَدُوا» یعنى از جنگ بازنشستند، ذکر شده، آیا انسان ادعاى برادرى مى کند؟ و بلافاصله از حمایت برادر خود باز مى نشیند؟!

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیه ۱۶۸ سوره مبارکه آل عمران , منافقان , برادران , حمایت , پیروى , کشته , مرگ , پیش بینی , دور , راست , ظهور , یا زهراء سلام الله علیها , جنگ احد , روحیه , مجاهدان , سرزنش , فرمان , قرآن , پاسخ , اطاعت , خنثی ,
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیات ۱۵۶ تا ۱۵۸ سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیات ۱۵۹ تا۱۶۰ سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیه ۱۶۱ سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیات ۱۶۲ تا ۱۶۳ سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیه ۱۶۴ سوره مبارکه آل عمران ...

آیه ۱۶۵ سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیات ۱۶۶ تا ۱۶۷ سوره مبارکه آل عمران ...

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

ویژه نامه عید سعید غدیرخم ... | برطرف‏ کردن گرفتارى مومن‏ ... | هر جا کار را منوط به غرب کردید ناموفق بود هر جا بدون اعتماد به غرب بود پیش رفتید ... | استکبار یعنی ... | ایستادگی ... | به یاد شهدا ...

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (علیه السلام)

برطرف‏ کردن گرفتارى مومن‏
امام حسین علیه السلام فرمودند:
مَنْ نَفّسَ کرْبَةَ مُؤْمِنٍ فَرّجَ اللّهُ عَنْهُ کرَبَ الدّنیا وَ الاخِرَةِ.

هر که گرفتارى مومنى را برطرف کند، خداوند گرفتاری هاى دنیا و آخرتش را برطرف مى‏ کند.
بحار الانوار: ج ۷۵، ص ۱۲۲

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

پیوندها:

https://t.me/fazylatha

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام رضا (علیه السلام):خشم مومن

الْمُؤْمِنُ إِذَا غَضِبَ لَمْ يُخْرِجْهُ غَضَبُهُ مِنْ حَقٍّ مومن هرگاه خشمگین شود،خشمش او را از مسیر حق منحرف نمی سازد(بحارالانوار، ج75، ص352)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , حجاب , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , انتخابات , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: عید سعید غدیر خم , برطرف‏ کردن گرفتارى مومن , امام حسین علیه السلام , تفسیر قرآن کریم , غرب , اعتماد , موفق , ناموفق , استکبار , یاد شهداء , شهید مدافع حرم , شهدای مدافع حرم , دفاع مقدس , شهید , شهداء , شهیدان , سوره مبارکه آل عمران ,
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تفسیر آیات ۱۶۶ تا ۱۶۷ سوره مبارکه آل عمران ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : پنج شنبه 7 مرداد 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر فرزانه انقلاب:

در این دولت معلوم شد اعتماد به غرب جواب نمی‌دهد
رهبر انقلاب، صبح امروز در آخرین دیدار دولت دوازدهم: دیگران باید از تجربه‌های شما استفاده کنند. یک تجربه را من به خصوص یادداشت کرده‌ام. حرفی است که من مکرر با شما و مردم تکرار کردم حالا هم همان حرف را تکرار میکنم. این تجربه عبارت است از بی‌اعتمادی به غرب. آیندگان باید از این تجربه استفاده کنند. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر فرزانه انقلاب:

غربیها به ما کمک نمیکنند. هرجا بتوانند ضربه میزنند. جایی که ضربه نمیزنند آنجایی است که امکانش را ندارند. هرجا امکان داشتند ضربه زدند. این تجربه بسیار مهمی است.

مطلقاً نبایستی برنامه‌های داخلی را به همراهی غرب موکول و منوط کرد. چون قطعاً شکست میخورد، قطعاً ضربه میخورد. شماها هم هرجایی که کارهایتان را منوط کردید به غرب ناموفق ماندید، هرجایی که بدون اعتماد به غرب، خودتان قد علم کردید و حرکت کردید،‌ موفق شدید. اینجور است دیگر. نگاه کنید کارکرد دولت‌های یازدهم و دوازدهم اینجوری است.

هرجا شما موضوعات را به توافق با غرب و با مذاکره با غرب و با آمریکا و اینها موکول کردید، آنجا ماندید، نتوانستید پیش بروید. چون آنها کمک نمیکنند دیگر، دشمن‌اند دیگر. هرجا شما از آنها قطع نظر کردید، خودتان راه افتادید از شیوه‌های مختلف هزار تا راه وجود دارد اینجور نیست که یک راه. نه راه‌های مختلف وجود دارد. انسانها فکر کنند راه‌های گوناگونی برای زندگی شخصی و اجتماعی و مدیریتی پیدا خواهند کرد.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیات ۱۶۶ تا ۱۶۷ سوره مبارکه آل عمران

۱۶۶ وَ ما أَصابَکُمْ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ فَبِإِذْنِ اللّهِ وَ لِیَعْلَمَ الْمُؤْمِنینَ ۱۶۷ وَ لِیَعْلَمَ الَّذینَ نافَقُوا وَ قیلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا فی سَبیلِ اللّهِ أَوِ ادْفَعُوا قالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتالاً لاَتَّبَعْناکُمْ هُمْ لِلْکُفْرِ یَوْمَئِذ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلاْ یمانِ یَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَیْسَ فی قُلُوبِهِمْ وَ اللّهُ أَعْلَمُ بِما یَکْتُمُونَ

ترجمه
۱۶۶ ـ و آنچه در روزى که دو دسته (مؤمنان و کافران) با هم رو به رو شدند به شما رسید، به فرمان خدا بود; تا آن که مؤمنان را مشخص کند. ۱۶۷ ـ و نیز براى این بود که منافقان شناخته شوند; آنهایى که به ایشان گفته شد: «بیائید در راه خدا نبرد کنید! یا (حداقل) از حریم خود، دفاع نمائید»! گفتند: «اگر مى دانستیم جنگى روى خواهد شد، از شما پیروى مى کردیم. (اما مى دانیم جنگى نمى شود)» آنها در آن هنگام، به کفر نزدیک تر بودند تا به ایمان; به زبان خود چیزى مى گویند که در دل هایشان نیست! و خداوند به آنچه کتمان مى کنند، آگاه تر است.

تفسیر
آیه مورد بحث، این نکته را تذکر مى دهد، هر مصیبتى (مانند مصیبت احد) که پیش مى آید، علاوه بر این که بدون علت نیست، وسیله آزمایشى است براى جدا شدن صفوف مجاهدان راستین از منافقان و یا افراد سست ایمان. لذا در قسمت اول آیه، مى فرماید: «و آنچه در روزى که دو دسته (مؤمنان و کافران) با هم رو به رو شدند به شما رسید، به فرمان خدا بود» ( وَ ما أَصابَکُمْ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ فَبِإِذْنِ اللّهِ ). آرى، آنچه در روز احد آن روز که جمعیت مسلمانان با بت پرستان بهم درآویختند بر شما وارد شد به فرمان خدا بود و طبق خواست و اراده او صورت گرفت. زیرا هر حادثه اى طبق قانون عمومى آفرینش علت و سبب مخصوصى دارد و اساساً عالم روى یک سلسله علل و اسباب پى ریزى شده است و این یک اصل ثابت و همیشگى است. روى این اصل، هر لشگرى که در میدان جنگ سستى کند و به مال و ثروت و غنیمت دل ببندد و دستور فرمانده دلسوز خود را فراموش نماید محکوم به شکست خواهد بود. بنابراین، منظور از اِذْنِ اللّهُ: «فرمان خدا» همان اراده و مشیت او است که به صورت قانون علیت در عالم هستى منعکس شده است. و در پایان آیه مى فرماید: «و براى این که مؤمنان را مشخص کند» ( وَ لِیَعْلَمَ الْمُؤْمِنینَ ). آرى، یکى دیگر از آثار این جنگ، این بود که صفوف مؤمنان و منافقان از هم مشخص شود و افراد با ایمان، از سست ایمان شناخته گردند.

گاه، در آیه بعد، به اثر دیگرى اشاره کرده، مى فرماید: «و تا کسانى که نفاق ورزیدند شناخته شوند» ( وَ لِیَعْلَمَ الَّذینَ نافَقُوا ). به طور کلى در حادثه احد ، سه گروه مشخص در میان مسلمانان پیدا شدند: گروه اول، افراد معدودى بودند که تا آخرین لحظات، پایدارى نمودند و در برابر انبوه دشمنان، تا آخرین نفس ایستادگى به خرج دادند: بعضى شربت شهادت نوشیدند. و بعضى جراحات سنگین برداشتند. گروه دیگر، تزلزل و اضطراب در دل هاى آنها پدید آمد و نتوانستند تا آخرین لحظه، استقامت کنند و راه فرار را پیش گرفتند. گروه سوم، منافقان بودند که در اثناء راه، به بهانه هائى که اشاره خواهد شد از شرکت در جنگ، خوددارى کرده، به «مدینه» بازگشتند، که آنها «عبداللّه بن ابى سلول» و سیصد نفر از یارانش بودند. اگر حادثه سخت احد نبود، هیچ گاه صفوف به این روشنى مشخص نمى شد و افراد هر کدام با صفات ویژه خود در صف معینى قرار نمى گرفتند و هر کس ممکن بود، هنگام ادعا، خود را بهترین فرد با ایمان بداند. در حقیقت در آیه، اشاره به دو چیز شده: نخست، علت فاعلى شکست احد. و دیگر، علت غائى و نتیجه نهائى آن. تذکر این نکته نیز لازم است که در آیه فوق مى فرماید: وَ لِیَعْلَمَ الَّذِیْنَ نافَقُوا: «تا کسانى که نفاق ورزیدند شناخته شوند» و نمى فرماید: لِیَعْلَمَ الْمُنافِقِیْنَ: «تا منافقان شناخته شوند». و به عبارت دیگر، نفاق به صورت «فعل» ذکر شده نه به صورت «وصف» ، این تعبیر گویا بدان جهت است که نفاق، هنوز در همه آنان به صورت صفت ثابتى در نیامده بود، لذا در تاریخ اسلام مى خوانیم بعضى از آنان، بعدها موفق به توبه شدند و به صف مؤمنان پیوستند. سپس قرآن گفتگوئى که میان بعضى از مسلمانان و منافقین، قبل از جنگ رد و بدل شده، به این صورت بیان مى کند که: بعضى از مسلمانان ـ طبق نقل «ابن عباس» ، «عبداللّه بن عمرو بن حرّام انصارى» بوده است ـ هنگامى که دید «عبداللّه بن ابى سلول» با یارانش خود را از لشگر اسلام کنار کشیده و تصمیم بازگشت به «مدینه» دارند به آنها گفت: چرا باز مى گردید؟ بیائید یا به خاطر خدا و در راه او پیکار کنید و یا لا اقل در برابر خطرى که وطن و خویشان شما را تهدید مى کند دفاع نمائید. مى فرماید: «به ایشان گفته شد بیایند در راه خدا نبرد کنند یا ـ حداقل ـ از حریم خود دفاع نمائید» ( وَ قیلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا فی سَبیلِ اللّهِ أَوِ ادْفَعُوا ). ولى آنها به یک بهانه واهى دست زده، «گفتند: ما اگر مى دانستیم جنگ مى شود بى گمان از شما پیروى مى کردیم» ( قالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتالاً لاَتَّبَعْناکُمْ ). و بنا به تفسیر دیگر، منافقان گفتند: اگر ما این را، «جنگ» مى دانستیم با شما همکارى مى کردیم، یعنى به نظر ما این جنگ نیست بلکه یک نوع انتحار و خودکشى است; زیرا با عدم توازنى که میان لشگر اسلام و کفار دیده مى شود، جنگ کردن با آنها عاقلانه نیست. به خصوص این که لشکرگاه اسلام در نقطه نامناسبى قرار گرفته است. به هر ترتیب، اینها بهانه اى بیش نبود، هم وقوع جنگ حتمى بود و هم مسلمانان در آغاز پیروز شدند و اگر شکستى دامنگیرشان شد، بر اثر اشتباهات و خلافکارى هاى خودشان بود، خداوند مى گوید: آنها دروغ مى گفتند: «آنها در آن روز به کفر نزدیک تر از ایمان بودند» ( هُمْ لِلْکُفْرِ یَوْمَئِذ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلاْ یمانِ ). در ضمن از این جمله استفاده مى شود که کفر و ایمان داراى درجاتى است که بعقیده و طرز عمل انسان بستگى دارد. لذا مى افزاید: «آنها به زبان چیزى مى گویند که در دل ندارند» ( یَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَیْسَ فی قُلُوبِهِمْ ). آنها به خاطر لجاجت روى پیشنهاد خود، دائر به جنگ کردن در خود «مدینه» ، یا ترس از ضربات دشمن و یا بى علاقگى به اسلام از شرکت در میدان، خوددارى کردند. «ولى خداوند به آنچه منافقان کتمان مى کنند آگاه تر است» ( وَ اللّهُ أَعْلَمُ بِما یَکْتُمُونَ ). هم در این جهان پرده از چهره آنان برداشته و قیافه آنها را به مسلمانان نشان مى دهد و هم در آخرت به حساب آنها رسیدگى خواهد کرد.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیات ۱۶۶ تا ۱۶۷ سوره مبارکه آل عمران , اعتماد , دولت , غرب , دسته , مؤمنان , کافران , فرمان خدا , منافقان , در راه خدا , نبرد , حریم , دفاع , جنگ , پیروی , کفر , ایمان , زبان , دل , خداونئ , کتمان , آگاه , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای , آزمایش ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
آیه ۱۶۵ سوره مبارکه آل عمران ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : پنج شنبه 7 مرداد 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

لو أنَّ السَمواتِ وَالأرضَ وُضِعَت فی کفّة میزانٍ وَ وُضِعَ ایمانُ عَلیٍّ فی کفَّةِ میزانٍ لَرُجِّحَ ایمانُ عَلِیٍّ عَلَی السّموات وَالأرض.

پیامبر اسلام(ص): اگر آسمان‌ها و زمین را در یک کفه ترازو بگذارند و ایمان علی(ع) را در کفه دیگر، ایمان علی(ع) بر آسمان‌ها و زمین برتری خواهد یافت.

کفایة‌الطالب، گنجی شافعی، ص ٧٧.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

آیه ۱۶۵ سوره مبارکه آل عمران

۱۶۵ أَ وَ لَمّا أَصابَتْکُمْ مُصیبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَیْها قُلْتُمْ أَنّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِکُمْ إِنَّ اللّهَ عَلى کُلِّ شَیْء قَدیرٌ

ترجمه
۱۶۵ ـ آیا هنگامى که مصیبتى (در میدان جنگ احد) به شما رسید، در حالى که دو برابر آن را (در میدان جنگ بدر بر دشمن) وارد ساخته بودید، گفتید: «این (مصیبت) از کجاست»؟! بگو: «از ناحیه خود شماست (که در میدان جنگ احد، با دستور پیامبر مخالفت کردید) خداوند بر هر چیزى قادر است.

تفسیر
این آیه بررسى دیگرى روى حادثه احد است، توضیح این که: جمعى از مسلمانان از نتائج دردناک جنگ، غمگین و نگران بودند و این مطلب را مکرر بر زبان مى آوردند خداوند در آیه فوق، سه نکته را به آنها گوشزد مى کند: شما نباید از نتیجه یک جنگ نگران باشید، بلکه همه برخوردهاى خود را با دشمن روى هم محاسبه کنید، «آیا هنگامى که در یک میدان، مصیبتى به شما رسید، در حالى که در میدان دیگر (میدان جنگ بدر) دو برابر آن را به دشمن وارد ساخته بودید، مى گوئید که این مصیبت از کجا است»؟ ( أَ وَ لَمّا أَصابَتْکُمْ مُصیبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَیْها قُلْتُمْ أَنّى هذا ). زیرا آنها در احد هفتاد نفر از شما را شهید کردند، در حالى که هیچ اسیر نگرفتند، ولى شما در بدر هفتاد نفر از آنها را به قتل رسانیدید و هفتاد نفر را اسیر کردید. جمله قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَیْها: «دو برابر آن بر دشمن ضربه زدید» در حکم جوابى است که بر سؤال، مقدم شده است. لذا مى فرماید: «اى پیامبر! به آنها بگو: این مصیبت از وجود خود شما سرچشمه گرفته و عوامل شکست را باید در خودتان جستجو کنید» ( قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِکُمْ ). شما بودید که با مخالفت فرمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) سنگر حساس «کوه عینین» را رها ساختید و شما بودید که جنگ را به پایان نرسانیده و سرنوشت آن را یکسره نکرده، به جمع آورى غنائم پرداختید و نیز شما بودید که به هنگام حمله مجدد دشمن میدان را رها ساخته و از جنگ فرار کردید، همین گناهان و سستى هاى شما بود که باعث آن شکست و آن همه کشته گردید. و سرانجام مى فرماید: شما نباید از آینده، نگران باشید; «زیرا خداوند بر همه چیز قادر و توانا است» ( إِنَّ اللّهَ عَلى کُلِّ شَیْء قَدیرٌ ). و اگر نقاط ضعف خود را جبران کنید، مشمول حمایت او خواهید شد.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: , ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: آیه ۱۶۵ سوره مبارکه آل عمران , مصیبت , میدان جنگ , جنگ احد , جنگ بدر , دشمن , دستور , پیامبر , خداوند , قادر , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تفسیر آیه ۱۶۴ سوره مبارکه آل عمران ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : پنج شنبه 7 مرداد 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

حضرت امام هادی (علیه السلام):

کسی که در معاشرت با
برادران دینی خود، تواضع کند،
به راستی چنین کسی، نزد
خدا از صدّیقین و از شیعیان
علی بن ابی طالب(ع) خواهد بود.

احتجاج، ج1، ص 460

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیه ۱۶۴ سوره مبارکه آل عمران

۱۶۴ لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلال مُبین

ترجمه
۱۶۴ـ خداوند بر مؤمنان منت نهاد (نعمت بزرگى بخشید) هنگامى که در میان آنها، پیامبرى از خودشان برانگیخت; که آیات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد; و البته پیش از آن، در گمراهى آشکارى بودند.

تفسیر
در این آیه، سخن از بزرگ ترین نعمت الهى یعنى نعمت «بعثت پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) » به میان آمده است و در حقیقت، پاسخى است به سؤالاتى که در ذهن بعضى از تازه مسلمانان، بعد از جنگ احد خطور مى کرد، که: چرا ما این همه گرفتار مشکلات و مصائب شویم؟ قرآن به آنها مى گوید: «خداوند بر مؤمنان منت گذارد (نعمت بزرگى بخشید) هنگامى که در میان آنها پیامبرى بر انگیخت» ( لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً ). بنابراین، اگر در این راه، متحمل خسارت هائى شده اید، فراموش نکنید که خداوند، بزرگ ترین نعمت را در اختیار شما گذاشته، پیامبرى مبعوث کرده که شما را تربیت مى کند، و از گمراهى هاى آشکار بازمى دارد. هر اندازه براى حفظ این نعمت بزرگ، تلاش کنید و هر بهائى بپردازید باز هم ناچیز است. جالب توجه این که: ذکر این نعمت با جمله: لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِیْنَ: «خداوند بر مؤمنان منت گذارد» شروع شده است که شاید در بدو نظر تصور شود نا زیبا است. ولى هنگامى که به ریشه اصلى لغت «منّت» باز مى گردیم مطلب کاملاً روشن مى شود. توضیح این که: همان طور که «راغب» در کتاب «مفردات» مى گوید: این کلمه در اصل از «مَنّ» به معنى سنگ هائى است که با آن وزن مى کنند، به همین دلیل هر نعمت سنگین و گران بهائى را «منّت» مى گویند، که اگر جنبه عملى داشته باشد یعنى کسى عملاً نعمت بزرگى به دیگرى بدهد کاملاً زیبا و ارزنده است. و اما اگر کسى کار کوچک خود را با سخن، بزرگ کند و به رخ افراد بکشد، کارى است بسیار زشت. بنابراین، منّتى که نکوهیده است به معنى بزرگ شمردن نعمت ها در گفتار است، اما منّتى که زیبنده است همان بخشیدن نعمت هاى بزرگ است. خداوند در آیه فوق مى فرماید: پروردگار بر مؤمنان منت گذارد یعنى نعمت بزرگى عملاً در اختیار آنها نهاد. اما این که چرا تنها نام مؤمنان برده شده ـ در حالى که بعثت پیامبر(صلى الله علیه وآله) براى هدایت عموم بشر است ـ به خاطر این است که از نظر نتیجه و تأثیر، تنها مؤمنان هستند که از این نعمت بزرگ استفاده مى کنند و آن را عملاً به خود اختصاص مى دهند. پس از آن مى فرماید: یکى از مزایاى این پیامبر(صلى الله علیه وآله) این است که: «او از جنس خود آنها و از نوع بشر است» ( مِنْ أَنْفُسِهِمْ ). نه از جنس فرشتگان و مانند آنها، تا احتیاجات و نیازمندى هاى بشر را دقیقاً درک کنند و دردها و مشکلات و مصائب و مسائل زندگى آنها را لمس نماید و با توجه به آن به تربیت آنها اقدام کند. به علاوه مهمترین قسمت برنامه تربیتى انبیاء، تبلیغات عملى آنها است به این معنى که اعمال آنها بهترین سرمشق و وسیله تربیت است; زیرا با «زبان عمل»، بهتر از هر زبانى مى توان تبلیغ کرد و این در صورتى امکان پذیر است که تبلیغ کننده از جنس تبلیغ شونده باشد، با همان خصائص جسمى و با همان غرائز و ساختمان روحى. اگر پیامبران مثلاً از جنس فرشتگان بودند، این سؤال براى مردم باقى مى ماند که اگر آنها گناه نمى کنند آیا به خاطر این نیست که شهوت و غضب و نیازها و غرائز گوناگون بشرى ندارند؟ به این ترتیب، برنامه تبلیغات عملى آنها تعطیل مى شد، لذا پیامبران از جنس بشر انتخاب شدند با همان نیازها و غرائز تا بتوانند سرمشقى براى همگان باشند. سپس مى گوید: این پیامبر(صلى الله علیه وآله) سه برنامه مهم را درباره آنها اجرا مى کند: «آیات او را بر آنها بخواند و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد» ( یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ ). بنابراین، وظیفه نخست، خواندن آیات پروردگار بر آنها و آشنا ساختن گوش ها و افکار با این آیات است. و دیگر تعلیم، یعنى وارد ساختن این حقایق در درون جان آنها و به دنبال آن، تزکیه نفوس و تربیت ملکات اخلاقى و انسانى.

از آنجا که هدف اصلى و نهائى تربیت است، در آیه، قبل از تعلیم ذکر شده، در حالى که از نظر تربیت طبیعى، تعلیم بر تربیت مقدم است. جمعیتى که از حقایق انسانى به کلى دورند، به آسانى تحت تربیت قرار نمى گیرند بلکه باید مدتى گوش هاى آنها را با سخنان الهى آشنا ساخت و وحشتى را که قبلاً از آن داشتند از آنها دور کرد، سپس وارد مرحله تعلیم اصولى شد و به دنبال آن محصول تربیتى آن را گرفت. این احتمال نیز در تفسیر آیه وجود دارد که منظور از تزکیه ، پاک ساختن آنها از پلیدى هاى شرک، عقائد باطل، خرافى و خوهاى زشت حیوانى بوده; زیرا مادام که نهاد آدمى از این آلودگى ها پاک نشود، ممکن نیست آماده تعلیم کتاب الهى و حکمت و دانش واقعى شود، همان طور که اگر لوحى را از نقوش زشت، پاک نکنى هرگز آماده پذیرش نقوش زیبا نخواهد شد و به همین جهت تزکیه در آیه فوق بر تعلیم کتاب و حکمت یعنى معارف بلند و عالى اسلامى، مقدم شده است. اهمیت یک نعمت بزرگ آن گاه روشن مى شود که زمان برخوردارى از آن را با زمان هاى قبل مقایسه کنیم و فاصله آن دو را بیابیم، قرآن در جمله فوق مى گوید: «هر چند درست است که آنها پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند» ( وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلال مُبین ). یعنى نگاهى به دوران قبل از اسلام بکنید و ببینید در چه حال و روزى بودید و از کجا به کجا رسیدید. جالب توجه این که: قرآن از وضع دوران جاهلیت به ضَلال مُبِیْن: «گمراهى آشکار» تعبیر کرده است; زیرا: ضلال و گمراهى انواع و اقسامى دارد، بعضى از وسائل گمراهى طورى است که انسان به آسانى نمى تواند باطل بودن آنها را بفهمد و گاهى چنان است که هر کس مختصر عقل و شعورى داشته باشد، فورى پى به آن مى برد. مردم دنیا به ویژه مردم جزیرة العرب در زمان بعثت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) در ضلالت و گمراهى روشنى بودند، سیه روزى و بدبختى، جهل و نادانى، و آلودگى هاى گوناگون معنوى در آن عصر، تمام نقاط جهان را فرا گرفته بود، و این وضع نا بسامان بر کسى پوشیده نبود.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیه ۱۶۴ سوره مبارکه آل عمران , حضرت امام هادی علیه السلام , معاشرت , برادران دینی , تواضع , صدیقین , شیعیان , علی بن ابی طالب علیه السلام , خداوند , مومنان , نعمت , پیامبر , پاک , کتاب , حکمت , گمراهی , آشکار , ظهور , یا زهراء سلام الله علیها ,
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تفسیر آیات ۱۶۲ تا ۱۶۳ سوره مبارکه آل عمران ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : سه شنبه 5 مرداد 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

يا أَبَا الْحَسَنِ يا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ أَيُّهَا الْهادِى النَّقِىُّ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ.

امام هادی علیه السلام فرمودند:
ولايت ما براى شيعيان مان حافظ و نگهدارنده ‏اى است كه اگر در قعر درياهاى ‏عميق فرو روند و يا در دشت بى آب و علف و بيابان‏هاى خطرناك بين جانوران درنده و گرگ‏هاى وحشى و دشمنان آدمى و پرى قرار بگيرند هر آينه از خوف و خطر آنها ايمن ‏مى ‏باشند،
پس به خدا اعتماد كن و ولايت و سرسپردگی خود را به ائمّه طاهرين "علیهم السلام" خالص گردان.

شیخ طوسی-الأمالي ۲۷۷

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیات ۱۶۲ تا ۱۶۳ سوره مبارکه آل عمران

۱۶۲ أَ فَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَ اللّهِ کَمَنْ باءَ بِسَخَط مِنَ اللّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ ۱۶۳هُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ اللّهِ وَ اللّهُ بَصیرٌ بِما یَعْمَلُونَ

ترجمه
۱۶۲ـ آیا کسى که از رضاى خدا پیروى کرده، همانند کسى است که به خشم و غضب خدا بازگشته؟! و جایگاه او جهنم، و پایان کار او بسیار بد است. ۱۶۳ ـ هر یک از آنان، درجه و مقامى در پیشگاه خدا دارند; و خداوند به آنچه انجام مى دهند، بیناست.

تفسیر
در آیات گذشته از جوانب مختلف درباره جنگ «احد» و نتائج آن بحث شد، اکنون نوبت منافقان و مؤمنان سست ایمانى است که به پیروى از آنها در میدان جنگ، حضور نیافتند; زیرا در روایات مى خوانیم: هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمان حرکت به سوى «احد» را صادر کرد، جمعى از منافقان به بهانه این که یقین به وقوع جنگ ندارند از حضور در میدان، خوددارى کردند و بعضى از مسلمانان ضعیف الایمان نیز به آنها ملحق شدند، آیه مورد بحث، سرنوشت آنها را تشریح مى کند و مى گوید: «آیا کسانى که فرمان خدا را اطاعت کردند و از خشنودى او پیروى نمودند، همانند کسانى هستند که به سوى خشم خدا بازگشتند و جایگاه آنها جهنم و بازگشت و پایان کار آنها، زشت و ناراحت کننده است» ( أَ فَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَ اللّهِ کَمَنْ باءَ بِسَخَط مِنَ اللّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ
سپس مى فرماید: «هر یک از آنها براى خود درجه و موقعیتى در پیشگاه خدا دارند» ( هُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ اللّهِ ). اشاره به این که نه تنها منافقان تن پرور و مجاهدان با هم فرق دارند، بلکه هر یک از کسانى که در این دو صف قرار دارند به تفاوت درجه فداکارى و جانبازى و یا نفاق و دشمنى با حق در پیشگاه خدا درجه خاصى خواهند داشت که از صفر شروع مى شود و تا ما فوق آنچه تصور شود ادامه مى یابد. جالب توجه این که: در روایتى از امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) نقل شده که فرمود: هر درجه اى به اندازه فاصله میان آسمان و زمین است و در حدیث دیگرى وارد شده: بهشتیان، کسانى را که در درجات علیین (بالا) قرار دارند آن چنان مى بینند که ستاره اى در آسمان دیده مى شود اما باید توجه داشت که «درجه» معمولاً به پله هائى گفته مى شود که انسان به وسیله آنها به نقطه مرتفعى صعود مى کند و اما پله هائى که از آن براى پائین رفتن به نقطه گودى استفاده مى شود «دَرْک» (بر وزن مرگ) مى گویند و لذا درباره پیامبران در سوره «بقره» آیه 253 مى خوانیم: «وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجات» و درباره منافقان در سوره «نساء» آیه 145 مى خوانیم: «إِنَّ الْمُنافِقینَ فِی الدَّرْکِ الأَسْفَلِ مِنَ النّارِ» . ولى در آیه مورد بحث، چون سخن از هر دو طایفه در میان بوده، جانب طایفه مؤمنان، گرفته شده و تعبیر به درجه شده است (این طرز بیان را در اصطلاح ادبى تغلیب مى گویند). و در پایان آیه مى فرماید: «خداوند نسبت به اعمال همه آنها بینا است» ( وَ اللّهُ بَصیرٌ بِما یَعْمَلُونَ ). و به خوبى مى داند هر کسى طبق نیت، ایمان و عمل خود، شایسته کدامین درجه است.

در قرآن مجید، بسیارى از حقایق مربوط به معارف دینى و اخلاقى و اجتماعى در قالب سؤال، طرح و طرفین مسأله در اختیار شنونده گذارده مى شود تا او با فکر خود یکى را انتخاب کند. این روش که باید آن را روش غیر مستقیم نامید، اثر فوق العاده اى در تأثیر برنامه هاى تربیتى دارد; زیرا انسان، معمولاً به افکار و برداشت هاى خود از مسائل مختلف، بیش از هر چیز اهمیت مى دهد. هنگامى که مسأله به صورت یک مطلب قطعى و جزمى طرح شود، گاهى در مقابل آن، مقاومت بخرج مى دهد و همچون یک فکر بیگانه به آن مى نگرد، ولى هنگامى که به صورت سؤال طرح شود و پاسخ را از درون وجدان و قلب خود بشنود آن را فکر و تشخیص خود مى داند و به عنوان «یک فکر و طرح آشنا» به آن مى نگرد. لذا در مقابل آن مقاومت بخرج نمى دهد، این طرز تعلیم مخصوصاً در برابر افراد لجوج و همچنین در برابر کودکان مؤثر است. در قرآن از این روش استفاده فراوان شده که به چند نمونه از آن در اینجا اشاره مى کنیم: 1 ـ هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لایَعْلَمُونَ: «آیا دانایان با نادانان مساویند»؟ 1 2 ـ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الأَعْمى وَ الْبَصیرُ أَ فَلا تَتَفَکَّرُونَ: «بگو: آیا نابینا با شخص بینا مساوى است آیا فکر نمى کنید»؟ 2 3 ـ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الأَعْمى وَ الْبَصیرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِی الظُّلُماتُ وَ النُّورِ: «بگو: آیا شخص بینا با شخص نابینا مساوى است آیا تاریکى با روشنائى یکسان است»؟

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیات ۱۶۲ تا ۱۶۳ سوره مبارکه آل عمران , ولايت , شيعيان , حافظ , نگهدارنده , قعر درياهاى ‏عميق , دشت بى آب و علف , بيابان‏هاى خطرناك , بیابان , خطرناک , جانوران درنده , گرگ‏هاى وحشى , دشمنان , آدمی , پری , خوف , خطر , ایمن , خدا , اعتماد , سرسپردگی , ائمّه طاهرين علیهم السلام , خالص , رضاى خدا , خشم , غضب , جایگاه , جهنم , پایان کار , بسیار بد , درجه , مقام , پیشگاه خدا , خداوند , بینا , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تفسیر آیه ۱۶۱ سوره مبارکه آل عمران ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : سه شنبه 5 مرداد 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امیرمومنان امام علی(علیه السلام):

هرگاه خداوند نعمت زیادی به کسی بدهد، وظیفه‌ی او در برآوردن نیازهای مردم نیز سنگین می‌شود.

پس هر کسی که بار نیازهای مردم را به دوش نکشد و از آنچه خداوند به او داده، مردم را بهره‌مند نکند، بی‌تردید نعمت خداوند را در معرض نابودی قرار داده است.

مستدرک‌ ج ۲۳، ص ۲۵۷

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیه ۱۶۱ سوره مبارکه آل عمران

۱۶۱ وَ ما کانَ لِنَبِیّ أَنْ یَغُلَّ وَ مَنْ یَغْلُلْ یَأْتِ بِما غَلَّ یَوْمَ الْقِیامَةِ ثُمَّ تُوَفّى کُلُّ نَفْس ما کَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ

ترجمه
۱۶۱ ـ ممکن نیست هیچ پیامبرى خیانت کند، و هر کس خیانت کند، روز رستاخیز، آنچه را در آن خیانت کرده، با خود (به صحنه محشر) مى آورد; سپس به هر کس، آنچه را فراهم کرده (و انجام داده) است به طور کامل داده مى شود; و به آنها ستم نخواهد شد.

تفسیر
با توجه به این که آیه فوق به دنبال آیات «احد» نازل شده و با توجه به روایتى که جمعى از مفسران صدر اول، نقل کرده اند، این آیه به عذر تراشى هاى بى اساس بعضى از جنگجویان «احد» پاسخ مى گوید. توضیح این که: هنگامى که بعضى از تیراندازان احد مى خواستند سنگر حساس خود را براى جمع آورى غنیمت تخلیه کنند، امیر آنان، دستور داد، از جاى خود حرکت نکنید، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) شما را از غنیمت محروم نخواهد کرد. ولى آن دنیاپرستان براى پنهان ساختن چهره واقعى خود، گفتند: ما مى ترسیم پیغمبر در تقسیم غنائم ما را از نظر دور دارد، و لذا باید براى خود دست و پا کنیم، این را گفتند، و سنگرها را تخلیه کرده و به جمع آورى غنائم پرداختند، و آن حوادث دردناک پیش آمد. قرآن در پاسخ آنها مى گوید: آیا شما چنین پنداشتید که پیغمبر(صلى الله علیه وآله) به شما خیانت خواهد کرد، «در حالى که در شأن هیچ پیغمبرى نیست که خیانت کند» ( وَ ما کانَ لِنَبِیّ أَنْ یَغُلَّ ) خداوند در این آیه ساحت مقدس پیامبران را به طور کلى از خیانت منزه داشته، مى گوید: اساساً چنین چیزى شایسته مقام نبوت نیست، یعنى خیانت با نبوت سازگار نمى باشد، اگر پیامبرى خائن باشد دیگر نمى توان در اداى رسالت الهى و تبلیغ احکام به او اطمینان کرد. نا گفته پیداست، آیه هر گونه خیانت را، اعم از خیانت در تقسیم غنائم، یا حفظ امانت مردم، و یا در گرفتن وحى و رسانیدن آن به بندگان خدا، از پیامبران نفى مى کند. عجیب است از کسى که پیامبر را امین وحى خدا مى داند، چگونه احتمال مى دهد که: مثلاً پیامبر، خداى نکرده در غنایم جنگى حکم ناروائى دهد، و او را از حق خود محروم سازد. روشن است: خیانت براى هیچ کس مجاز نیست، خواه پیامبر باشد یا غیر پیامبر، ولى از آنجا که گفتگوىِ عذرتراشانِ جنگِ «احد» ، درباره پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود آیه نیز نخست، سخن از پیامبران مى گوید و سپس اضافه مى نماید: «هر کس خیانت کند، روز رستاخیز آنچه را در آن خیانت کرده، به عنوان مدرک جنایت بر دوش خویش حمل مى کند و یا همراه خود به صحنه محشر مى آورد» ( وَ مَنْ یَغْلُلْ یَأْتِ بِما غَلَّ یَوْمَ الْقِیامَةِ ) و به این ترتیب، در برابر همگان رسوا مى شود. بعضى از مفسران گفته اند: منظور از حمل کردن بر دوش، یا همراه خود آوردن این نیست که عین چیزى را که در آن خیانت کرده بر دوش کشد، بلکه منظور، حمل مسئولیت آنها است. ولى با توجه به مسأله تجسم اعمال آدمى در قیامت، هیچ لزومى ندارد آیه را چنین تفسیر کنیم، بلکه همان طور که ظاهر آیه فوق گواهى مى دهد، عین چیزهائى که در آن خیانت شده، به عنوان سند جنایت بر دوش خیانت کنندگان و یا به همراه آنها خواهد بود. «سپس به هر کس آنچه انجام داده و به دست آورده، داده مى شود و مورد ستم قرار نمى گیرد» ( ثُمَّ تُوَفّى کُلُّ نَفْس ما کَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ ). یعنى مردم اعمال خود را عینا در آنجا خواهند یافت و به همین دلیل، ظلم و ستمى درباره هیچ کس نمى شود; چرا که به هر کس آن مى رسد که خود، تحصیل کرده است، خوب باشد یا بد. آیه فوق و احادیثى که در نکوهش خیانت از پیامبر(صلى الله علیه وآله) صادر شده بود اثر عجیبى در تربیت مسلمانان گذاشت و آنچنان پرورش یافتند که غالباً کمترین خیانت ـ مخصوصاً در غنائم جنگى و اموال عمومى ـ از آنها سر نمى زد و چنان بود که غنائم گران بها و در عین حال کم حجم را که خیانت در آن، چندان مشکل نبود کاملاً دست نخورده به خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) و یا زمامدارانى که بعد از آن حضرت روى کار آمدند، مى آوردند، به طورى که مایه اعجاب هر بیننده اى بود، اینها همان عرب وحشى و غارتگر زمان جاهلیت بودند که در پرتو تعلیمات اسلام به این درجه از تربیت انسانى رسیده بودند. گویا صحنه قیامت را در برابر چشم خود مى دیدند در حالى که مردم خیانتگر اموالى را که در آن خیانت کرده اند در برابر چشم همگان بر دوش مى کشند و همین ایمان به آنها هشدار مى داد که از فکر خیانت نیز، صرف نظر کنند. «طبرى» در تاریخ خود، نقل مى کند: هنگامى که مسلمانان وارد «مدائن» شدند، و به جمع آورى غنائم پرداختند یکى از مسلمانان، غنیمت بسیار گران قیمتى نزد مسئول جمع غنائم آورد، آنها از مشاهده آن تعجب کرده، گفتند: ما هرگز چیزى این چنین گران بها ندیدیم، سپس از وى پرسیدند: آیا چیزى از آن برگرفته اى؟ گفت: به خدا قسم اگر به خاطر «اللّه» نبود، هرگز آن را نزد شما نمى آوردم، آنها فهمیدند که این مرد، شخصیت معنوى خاصى دارد. از او خواستند که خود را معرفى کند، او در پاسخ گفت: نه، به خدا سوگند هرگز خود را معرفى نمى کنم که مرا ستایش کنید و براى دیگرى نمى گویم که مرا تمجید کند، ولى خدا را شکر مى کنم و به پاداش او راضیم.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیه ۱۶۱ سوره مبارکه آل عمران , امیرمومنان امام علی علیه السلام , خداوند , نعمت , وظیفه , برآوردن نیازهای مردم , سنگین , نیازهای مردم , نابودی , پیامبر , خیانت , روز رستاخیز , محشر , ستم , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
فذکر | تذکری مشفقانه
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : دو شنبه 4 مرداد 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

#فذکر

تذکری مشفقانه

بسم الله الرحمن الرحیم
تمام هستی بر اساس قوانین الهی در جریان است
کائنات
از مُلک تا مَلَکوت
از فرش تا عرش
انسان و مَلَک
حیوانات و نباتات
جمادات و اشجار
کوچک وبزرگ
ظاهر وباطن
همه و همه
وفق قوانین الهی ، موجود و جریان وحیات و مرگ و معاد، دارند...
و منشاء و مبداء و خالق و هدایتگر و حافظ و همراه ،همه موجودات در عوالم وجود ،یکی است،
یک قدرت (ذات پاک و لم یزل) واو جل جلاله وعظم شانه خداست

که خالق کل شئ است

پس اولا
همواره بیاد خدا باشید ، تا خدا بیادتان باشد، حافظتان باشد ،حامی تان باشد
ویاریتان کند و بمحض این که دعا کردید ، دعایتان را اجابت کند ،
و بعد اینکه
بدانید تمام اعمالتان غیر ازاینکه در منظر خدا هستند
برای تمام اطرافتان هر چه که هست ، قابل فهم و روئیت هست ، اگر خیر باشد یاریت و همراهی ات می کنند
اگر شر باشد از شما متنفر میشوند و رهایتان میکنند
لذا
فقط و فقط خوبی کنید
اعمال خیر انجام بدهید
ایثار و گذشت داشته باشید

اگر به شما بدی کردند
حتی اگر قدر خوبی هابتان را ندانستند
حتی اگر مورد ظلم واقع شدید
فقط و فقط
صبر کنید و استعانت از نماز داشته باشید
هیچ نگران ضایع شدن خوبی ها و محبت هایتان بدیگران نباشید...!
خدا که جای خود دارد
تمام هستی با شما همراه میشوند
تمام هستی بسیج میشوند که خوبی هایت را به نحو احسن وبیش از انتظارت جبران کنند،

مومن
صالح
صبور
و اهل خیر که باشی همه کائنات در تلاش برای جبران خوبی های تو هستند
اصلا نگران ایثار و محبت و خوبی ها و گذشت و بخشش نسبت به دیگران نباشید ،
ذره ای از خوبی هایتان ،محبت های یکطرفه تان ، گذشت ها و ایثار گری هایتان ، در این عالم دنیا نیست و نابود و تباه نمی شود ، حتی کمتر از ذره ای ...
وهمه قبل از پاداش اُخروی ،در همین جهان به بهترین وجه به شما بر میگردد ، و دور از انتظارتان جبران میشود،
این قانون خدا در وجود کائنات است

چند نکته دیگر:

اگر صحبتت نقره است
سکوتت طلاست

قبل از پاسخ دادن به سوالات ديگران،
سكوت كن ! ، فکر کن ، اندیشه کن،
تا پاسخی حکیمانه بیابی
چون
سكوتت در خاطر هيچكس نخواهد ماند؛
اما پاسخت را هميشه به خاطر خواهند سپرد ،

انسان،
کامل و پخته که شد آنگاه سکوت اختیار میکند،

سکوت که کردی چشمه های حکمت جوشش می کند، و
چون دهان بستی دهانی باز شد،

تا بعد به شرط حیات و بیاری خدا

س.م،ر
 

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , نماز , ,
:: برچسب‌ها: فذکر , تذکری مشفقانه , هستی , قوانین الهی , ملک , ملکوت , انسان , نباتات , جمادات , اشجار , کوچک , بزرگ , ظاهر , باطن , خالق , عوالم وجود , دعا , یاد خدا , اجابت , خیر , یاری , همراهی , شر , متنفر , رها , اعمال خیر , خوبی , ایثار , گذشت , بدی , ظلم , استعانت , نماز , ضایع , محبیت , خدا , بسیج , انتظار , مومن , صالح , صبور , جبران , دور از انتظار , صحبت , نقره , سکوت , طلا , پاسخ , اندیشه , فکر , حکیمانه , کامل , پخته , حکمت , جوشش , یا زهراء سلام الله علیها , امام خامنه ای , ظهور , س , م , ر ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تفسیر آیات ۱۵۶ تا ۱۵۸ سوره مبارکه آل عمران ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : دو شنبه 4 مرداد 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

از آیت الله بهجت پرسیدند
لطفاً دستورات عملی بدهید تا عمل نمایم و به لطف الهی به درجات عالیه نائل شوم؟

جواب دادند : «ألا أخبرکم بدائکم ودوائکم، داؤُکم الذنوب ودواؤُکم الإستغفار؛ آیا شما را از درد و درمانتان آگاه نسازم!! درد شما گناهان و درمانتان #استغفار است»، کلمه «أستغفراللّه» را تا می‌توانید از روی اعتقاد کامل، صمیمانه، با التزام به لوازم حقیقیه معلومه‌اش، تکرار نمایید.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیات ۱۵۶ تا ۱۵۸ سوره مبارکه آل عمران

۱۵۶ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَکُونُوا کَالَّذینَ کَفَرُوا وَ قالُوا لاِ ِخْوانِهِمْ إِذا ضَرَبُوا فِی الأَرْضِ أَوْ کانُوا غُزّىً لَوْ کانُوا عِنْدَنا ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا لِیَجْعَلَ اللّهُ ذلِکَ حَسْرَةً فی قُلُوبِهِمْ وَ اللّهُ یُحْیی وَ یُمیتُ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ ۱۵۷ وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فی سَبیلِ اللّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللّهِ وَ رَحْمَةٌ خَیْرٌ مِمّا یَجْمَعُونَ ۱۵۸ وَ لَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لاَ ِلَى اللّهِ تُحْشَرُونَ

ترجمه
۱۵۶ ـ اى کسانى که ایمان آورده اید! همانند کافران نباشید که چون برادرانشان به مسافرتى مى روند (و از دنیا مى روند)، یا در جنگ شرکت مى کنند، مى گویند: «اگر آنها نزد ما بودند، نمى مردند و کشته نمى شدند»! (شما از این گونه سخنان نگوئید) تا خدا این حسرت را بر دل آنها (کافران) بگذارد. خداوند، زنده مى کند و مى میراند; (و زندگى و مرگ به دست اوست;) و خدا به آنچه انجام مى دهید، بیناست. ۱۵۷ ـ اگر هم در راه خدا کشته شوید یا بمیرید، (زیان نکرده اید; زیرا) آمرزش و رحمت خدا، از تمام آنچه آنها (در طول عمر خود) جمع آورى مى کنند، بهتر است. ۱۵۸ـ اگر بمیرید یا کشته شوید، به سوى خدا محشور مى شوید.

تفسیر
حادثه احد از دو نظر براى مسلمانان فوق العاده اهمیت داشت: نخست این که: آئینه تمام نمائى بود که مى توانست چهره واقعى مسلمانان آن زمان را منعکس سازد، و آنها را وادار به اصلاح وضع خود و بر طرف ساختن نقاط ضعف بنماید و به همین جهت قرآن به طور فوق العاده روى آن تکیه کرده، و در آیات بسیارى که در گذشته خواندیم و در آینده نیز خواهیم خواند، از آن استفاده تربیتى مى کند. از سوى دیگر، این حادثه زمینه را براى سمپاشى دشمنان و منافقان آماده ساخت و به همین دلیل، آیات زیادى براى خنثى کردن این سمپاشى ها نازل گردید که آیات فوق از آنها است. این آیات به منظور در هم کوبیدن فعالیت هاى تخریبى منافقان و هشدار به مسلمانان، نخست خطاب به افراد با ایمان مى فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده اید! شما همانند کسانى که کافر شده اند نباشید که چون برادرانشان به مسافرتى مى روند و یا در صف مجاهدان قرار مى گیرند و کشته مى شوند مى گویند: افسوس اگر نزد ما بودند نمى مردند و کشته نمى شدند» ( یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَکُونُوا کَالَّذینَ کَفَرُوا وَ قالُوا لاِ ِخْوانِهِمْ إِذا ضَرَبُوا فِی الأَرْضِ أَوْ کانُوا غُزّىً لَوْ کانُوا عِنْدَنا ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا ). گرچه آنها این سخنان را در لباس دلسوزى ایراد مى کنند، اما نظرى جز مسموم ساختن روحیه شما ندارند و نباید شما تحت تأثیر این سخنان مسموم قرار گیرید و چنین جمله هائى بر زبان آرید. اگر شما مؤمنان تحت تأثیر سخنان گمراه کننده آنان قرار گیرید، و همان حرف ها را تکرار کنید، طبعاً روحیه شما ضعیف گشته و از رفتن به میدان جهاد و سفر در راه خدا خوددارى خواهید کرد، و آنها به هدف خود نائل مى شوند، ولى شما این کار را نکنید و با روحیه قوى به میدان جهاد بروید، «تا این حسرت بر دل منافقان براى همیشه بماند» ( لِیَجْعَلَ اللّهُ ذلِکَ حَسْرَةً فی قُلُوبِهِمْ ). سپس قرآن به سمپاشى آنها سه پاسخ منطقى مى دهد: نخست این که: مرگ و حیات در هر حال به دست خدا است، مى فرماید: «خداوند زنده مى کند و مى میراند، و نسبت به آنچه انجام مى دهید بینا است» ( وَ اللّهُ یُحْیی وَ یُمیتُ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ ). مسافرت و یا حضور در میدان جنگ نمى تواند مسیر قطعى آن را تغییر دهد و خدا از همه اعمال بندگان با خبر است.

دیگر این که: «تازه اگر در راه خدا کشته شوید یا بمیرید (و به گمان منافقان مرگ زودرس دامن شما را بگیرد چیزى از دست نداده اید) آمرزش و رحمت پروردگار از تمام اموالى که شما یا منافقان با ادامه حیات براى خود جمع آورى مى کنند بالاتر است» ( وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فی سَبیلِ اللّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللّهِ وَ رَحْمَةٌ خَیْرٌ مِمّا یَجْمَعُونَ ). اصولاً نباید این دو را با هم مقایسه کرد ولى در برابر افکار پستى که چند روز زندگى و ثروت اندوزى را بر افتخار جهاد و شهادت مقدم مى داشتند راهى جز این نیست که گفته شود: آنچه را شما از طریق شهادت یا مردن در راه خدا به دست مى آورید بهتر است از آنچه کافران از راه زندگى نکبت بار و آمیخته با شهوات و دنیاپرستى خویش جمع آورى مى کنند.
سوم این که: از همه گذشته، مرگ به معنى فنا و نابودى نیست که این قدر از آن وحشت دارید بلکه دریچه اى است به سوى زندگانى دیگرى در سطحى بسیار وسیع تر و آمیخته با ابدیت، لذا مى فرماید: «و اگر بمیرید و یا کشته شوید به سوى خدا بازمى گردید» ( وَ لَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لاَ ِلَى اللّهِ تُحْشَرُونَ ). قابل توجه این که: در آیات فوق مردن در مسافرت در ردیف شهادت در راه خدا ذکر شده است; زیرا منظور از آن مسافرت هائى بوده که در راه خدا و براى خدا انجام مى دادند، مانند سفر به سوى میدان جنگ و یا سفرهاى تبلیغى و مانند آن و چون مسافرت در آن زمان آمیخته با مشکلات و خطرات و بیمارى هاى فراوان بوده، لذا مرگ و میر در آن گاهى کمتر از مرگ و میر در میدان جنگ نبود. و اما این که بعضى از مفسران احتمال داده اند: منظور از مسافرت در اینجا مسافرت هاى تجارتى است، از معنى آیه بسیار دور است; زیرا کافران هرگز از چنین چیزى تأسف نمى خوردند بلکه این خود راه جمع آورى اموال بود. به علاوه این موضوع تأثیرى در تضعیف روحیه مسلمانان بعد از جنگ احد نداشت و نیز عدم هماهنگى مسلمانان با کفار در این مورد حسرتى براى آنها ایجاد نمى کرد، بنابراین ظاهراً منظور، مردن در اثناء سفر به سوى میدان جهاد و یا سایر برنامه هاى اسلامى بوده است.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیات ۱۵۶ تا ۱۵۸ سوره مبارکه آل عمران , استغفار , ایمان , کافران , برادران , مسافرت , دنیا , جنگ , کشته , سخنان , حسرت , زنده , مردن , مرگ , زندگی , بینا , در راه خدا , زیان , آمرزش , رحمت خدا , خدا , طول عمر , محشور , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیات 134 تا 136 سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیات ۱۳۷ تا ۱۳۸ سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیات ۱۳۹ تا ۱۴۳سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیات ۱۴۴ تا ۱۴۵ سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیات 146 تا 148 سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیات ۱۴۹ تا ۱۵۱ سوره مبارکه آل عمران

تفسیر آیات ۱۵۲ تا ۱۵۴ سوره مبارکه آل عمران

تفسیر آیه ۱۵۵ سوره مبارکه آل عمران

*****

تفسیر آیات 134 تا 155 سوره مبارکه آل عمران ... | ترس از خدا ... | کل منطقه اسلامی؛ میدان سربرافراشتن مقاومت در ... | ایمان اسلامی ملت ما ... | یکسانی ظالم و سکوت‌کننده مقابل ظلم ... | به یاد شهدا ...

امام خامنه ای:

یکسانی ظالم و سکوت‌کننده مقابل ظلم، نزد خداوند

امام حسین باید این حرکت را انجام میداد، تا نشان بدهد که دستور کار، در یک چنین شرایطی، برای مسلمان چیست. نسخه را به همه‌ی مسلمانهای قرنهای بعدی نشان داد. یک نسخه‌ای نوشت؛ منتها نسخه‌ی حسین‌بن‌علی، نسخه‌ی لفاظی و حرافی و «دستور بده، خودت بنشین» نبود؛ نسخه‌ی عملی بود. او خودش حرکت کرد و نشان داد که راه این است. ایشان از قول پیغمبر نقل میکند که آن وقتی که شما دیدید که اسلام کنار گذاشته شد؛ ظالمین بر مردم حکومت میکنند؛ دین خدا را تغییر میدهند؛ با فسق و فجور با مردم رفتار میکنند؛ آن کسی که در مقابل این وضع، نایستد و قیام نکند، «کان حقّا علی اللَّه ان یدخله مدخله»؛ خدای متعال با این آدم ساکت و بی‌تفاوت هم مثل همان کسی که «مستحلّ حرمات اللَّه»(بحارالأنوار) است، رفتار خواهد کرد. این نسخه است. قیام امام حسین این است. 1387/10/19

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیات 134 تا 155 سوره مبارکه آل عمران , ترس از خدا , منطقه اسلامی , میدان , سربرافراشتن , مقاومت , ایمان اسلامی , ملت ما , ظالم , سکوت , ظلم , به یاد شهدا , ظهور , امام خامنه ای , یا زهرا سلام الله علیها ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تفسیر آیه ۱۵۵ سوره مبارکه آل عمران
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : پنج شنبه 31 تير 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیه ۱۵۵ سوره مبارکه آل عمران

۱۵۵ إِنَّ الَّذینَ تَوَلَّوْا مِنْکُمْ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّیْطانُ بِبَعْضِ ما کَسَبُوا وَ لَقَدْ عَفَا اللّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ حَلیمٌ

ترجمه
۱۵۵ ـ کسانى از شما که در روز رو به رو شدن دو جمعیت با یکدیگر (در جنگ احد) فرار کردند، شیطان آنها را بر اثر بعضى از گناهانى که مرتکب شده بودند، به لغزش انداخت; و خداوند آنها را بخشید. خداوند، آمرزنده و بردبار است.

تفسیر
این آیه، باز ناظر به حوادث جنگ احد است و حقیقت دیگرى را براى مسلمانان بازگو مى کند و آن این که: لغزش هائى که بر اثر وسوسه هاى شیطانى به انسان دست مى دهد و او را به گناهانى مى کشاند، نتیجه زمینه هاى نا مناسب روحى است که بر اثر گناهان پیشین در انسان فراهم شده و راه را براى گناهان دیگر هموار ساخته است و گرنه وسوسه هاى شیطانى در دل هاى پاک که آثار گناهان سابق در آن نیست اثرى نمى گذارد، لذا مى فرماید: «کسانى که در روز رو به رو شدن دو جمعیت با یکدیگر فرار کردند شیطان آنها را بر اثر بعضى از گناهانى که مرتکب شده بودند به لغزش انداخت، خداوند آنها را بخشید، خداوند آمرزنده و حلیم است» ( إِنَّ الَّذینَ تَوَلَّوْا مِنْکُمْ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّیْطانُ بِبَعْضِ ما کَسَبُوا وَ لَقَدْ عَفَا اللّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ حَلیمٌ ). آرى، قرآن مى گوید: آنهائى که در میدان احد فرار کردند شیطان آنان را به سبب پاره اى از اعمالشان به لغزش انداخت، اما خدا آنها را بخشید. و به این ترتیب، به آنها مى آموزد که براى کسب پیروزى در آینده باید بکوشند نخست خود را تربیت کنند و دل را از گناه بشویند. ممکن است منظور از گناهى که سابقاً مرتکب شده اند، همان گناه دنیاپرستى، جمع آورى غنائم و مخالفت فرمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) در بحبوحه جنگ بوده باشد. یا گناهان دیگرى که قبل از حادثه احد مرتکب شده بودند و نیروى ایمان را در آنها تضعیف کرده بود. مفسر بزرگ مرحوم «طبرسى» در ذیل این آیه، از «ابوالقاسم بلخى» نقل مى کند که در روز احد همه مهاجرین و انصار جز 13 نفر (که با پیامبر 14 نفر مى شدند) فرار کردند، از این 13 نفر 8 نفر از انصار و 5 نفر از مهاجرین بودند که در شخص این افراد اختلاف شده به جز على (علیه السلام) و طلحه که همه بالاتفاق گفته اند، آنها فرار نکردند.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیه ۱۵۵ سوره مبارکه آل عمران , جمعیت , جنگ احد , شیطان , گناه , گناهان , لغزش , خداوند , بخشش , آمرزش , آمرزنده , بردبار , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور ,
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

گوشه ای از مبارزات مرحوم حاج شیخ احمد کافی با رژیم منحوس پهلوی

حجه الاسلام شیخ احمد کافی به علت یورش عمال رژیم به مردم و واقعه‌ی ۱۹ دی‌ماه ۵۶ در آن شهر، وی سلسله سخنرانی‌های خود را در آنجا به‌عنوان اعتراض قطع و از ادامه‌ی آنها خودداری کرد.
مراسم چهلم آیت‌الله حاج آقا مصطفی خمینی را بطور مفصل و مجلل در مهدیه‌ی تهران برگزار نمود که موجب خشم و کینه‌ی شدید رژیم نسبت به وی شده بود.
در ۲۸ اردیبهشت ماه ۵۷ مردم سیرجان پس از سخنرانی کافی در آن شهر تظاهرات خیابان ضدحکومتی شدیدی برپا کردند و با نیروهای امنیتی و پلیس درگیر شدند.
در تیرماه ۵۷-در معیت حاج عموی خود به حج عمره مشرف و نیز به زیارت قبر منور حضرت زینب(س) در سوریه نائل آمد. در این سفر همچنین با امام موسی صدر در شهر صور لبنان ملاقات داشت.
پس از اتمام سفر حج و سوریه و ورود به تهران، به دستور و امر حضرت امام از مراسم جشن سالانه‌ی نیمه‌ی شعبان در مهدیه‌ی تهران خودداری نمود؛ در ۲۹ تیر ماه ۵۷ با فشار و تهدید ساواک مجبور به مسافرت به مشهد شد.
در ۳۰ تیر ماه ۵۷- رژیم یک تصادف و سانحه‌ی ساختگی برای قتل وی که از قبل برنامه‌ریزی کرده بود به اجرا گذارد.

در روز جمعه ۳۰ تیر ماه ۱۳۵۷ مطابق با روز نیمه شعبان، کافی این واعظ مخلص بی‌نظیر بر اثر این تصادف ساختگی نزدیک پاسگاه ژاندارمری چناران بین راه قوچان و مشهد در سن ۴۲ سالگی به شهادت رسید.

رضوان الله تعالی علیه

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: شیخ احمد کافی , شهادت , مبارزه , رژیم منحوس پهلوی , احمد کافی , حج , سوریه , تهران , نیمه شعبان , سیرجان , حاج آقا مصطفی خمینی , مهدیه تهران , حضرت زینب سلام الله علیها , امام موسی صدر , لبنان , واعظ , مخلص , تصادف , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

قربانی ولایت

حضرت علی الكبير (علیه السلام) مؤذن «حج أکبر»

«و أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ»
( سوره توبه، آیه ۳)

قصد زیارت کعبه،
حج «بیت الله» است،
اما قصد زیارت کربلا،
حج «الله جلّ جلاله» است

که حضرت السلطان علی بن موسی الرضا (علیه السلام) فرمودند :
«مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) بِشَطِّ الْفُرَاتِ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فَوْقَ عَرْشِهِ».

كامل الزيارات، النص، ص ۱۴۷

فضیلت قصد زیارت کربلا بر قصد زیارت کعبه، همچنین شرافت و تقدّم أرض کربلا بر مکه در روایات بسیاری تاکید شده، لذا حجّ أکبر، «زیارة الحسین (علیه السلام)» است .

مختصر البصائر، ص ۴۴۶
خصائص الحسینیه، ص ۳۲۷

حضرت شهزاده علی الکبیر (علیه السلام) مؤذن و مبلّغ خلق به سوی حجّ أکبر بود تا جمیع خلق با لبیک گفتن به داعی الله الأکبر یعنی حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) ، به سوی بطن و حقیقت حجّ أکبر رجعت نمایند که «تمام الحجّ، لقاء الإمام» است.

همچنین یکی از اسامی یوم الحج الأکبر، «یوم النحر» است :سأَلْتُهُ عَنِ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ، فَقَالَ: يَوْمُ النَّحْرِ.
الأصول الستة عشر، ص ٢۵۵

تشریع یوم النحر مربوط به آیه مبارکه «وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ» (سوره صافات، آیه ١٠٧) است، امر الهی بر جناب ابراهیم (علی نبینا و آله و علیه السلام) مبنی بر ذبح فرزندش اسماعیل در سرزمین منا.
عيون أخبار الرضا(عليه السلام)، ج‏۱، ص ۲۰۹

آنجا که جناب ابراهیم در یوم النحر در عوض ذبح عزیزترین فرزندش، مأذون به ذبح گوسفندی شد و به سبب إقامه عزای حسینی، منادیِ خلق به سوی حج بیت الله شد، مولانا علی الکبیر (سلام الله علیه) در یوم الحج الأکبر «همه هستی خویش» را فدای «إقامه ولایت حسینی» کرد.

یوم النحر، یوم الحج الأکبر است و مؤذن کربلا حضرت علی الکبیر (علیه السلام) منادی به سوی نحر (یعنی حَلّت بفناء الحسین شدن جمیع خلق) است و خود نخستین کسی است که قضای نحب کرده و همه هستی خویش را فدای إقامه ولایت حسینی نمود . چنانکه حضرت ولی الله الأعظم (أرواحنا له الفداء) خطاب به عمویشان فرمودند:

« السَّلامُ عَلَیکَ یا أوَّلَ قَتیلٍ مِن نَسلِ خَیرِ سَلیلٍ مِن سُلالَةِ إبراهیمَ الخَلیلِ ».

[شَرحِ سِرّ]

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: زیارت کعبه , حج بیت الله , حج , قصد زیارت کربلا , زیارت , کربلا , حج الله جلّ جلاله , کعبه , شرافت , مکه , فضیلت , ظهور , یا زهراء سلام الله علیها ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تفسیر آیات ۱۵۲ تا ۱۵۴ سوره مبارکه آل عمران
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : پنج شنبه 31 تير 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیات ۱۵۲ تا ۱۵۴ سوره مبارکه آل عمران

۱۵۲ وَ لَقَدْ صَدَقَکُمُ اللّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتّى إِذا فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ فِی الأَمْرِ وَ عَصَیْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما أَراکُمْ ما تُحِبُّونَ مِنْکُمْ مَنْ یُریدُ الدُّنْیا وَ مِنْکُمْ مَنْ یُریدُ الآْخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَکُمْ عَنْهُمْ لِیَبْتَلِیَکُمْ وَ لَقَدْ عَفا عَنْکُمْ وَ اللّهُ ذُو فَضْل عَلَى الْمُؤْمِنینَ ۱۵۳ إِذْ تُصْعِدُونَ وَ لا تَلْوُونَ عَلى أَحَد وَ الرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ فی أُخْراکُمْ فَأَثابَکُمْ غَمّاً بِغَمّ لِکَیْلا تَحْزَنُوا عَلى ما فاتَکُمْ وَ لا ما أَصابَکُمْ وَ اللّهُ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ ۱۵۴ ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعاساً یَغْشى طائِفَةً مِنْکُمْ وَ طائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ یَظُنُّونَ بِاللّهِ غَیْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجاهِلِیَّةِ یَقُولُونَ هَلْ لَنا مِنَ الأَمْرِ مِنْ شَیْء قُلْ إِنَّ الأَمْرَ کُلَّهُ لِلّهِ یُخْفُونَ فی أَنْفُسِهِمْ ما لا یُبْدُونَ لَکَ یَقُولُونَ لَوْ کانَ لَنا مِنَ الأَمْرِ شَیْءٌ ما قُتِلْنا هاهُنا قُلْ لَوْ کُنْتُمْ فی بُیُوتِکُمْ لَبَرَزَ الَّذینَ کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقَتْلُ إِلى مَضاجِعِهِمْ وَ لِیَبْتَلِیَ اللّهُ ما فی صُدُورِکُمْ وَ لِیُمَحِّصَ ما فی قُلُوبِکُمْ وَ اللّهُ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ

ترجمه
۱۵۲ـ خداوند وعده خود را به شما، (درباره پیروزى بر دشمن در احد) تحقق بخشید; در آن هنگام (که در آغاز جنگ) دشمنان را به فرمان او، به قتل مى رساندید; تا این که سست شدید; و (بر سر رها کردن سنگرها) در کار خود به نزاع پرداختید; و بعد از آن که آنچه را دوست مى داشتید (از غلبه بر دشمن) به شما نشان داد، نافرمانى کردید. بعضى از شما، خواهان دنیا بودند; و بعضى خواهان آخرت. سپس خداوند شما را از آنان منصرف ساخت; (و پیروزى شما به شکست انجامید) تا شما را آزمایش کند، و او شما را بخشید; و خداوند نسبت به مؤمنان، فضل و بخشش دارد. ۱۵۳ ـ (به خاطر بیاورید) هنگامى را که از کوه بالا مى رفتید; و (جمعى در وسط بیابان پراکنده شدند; و از شدت وحشت) به عقب ماندگان نگاه نمى کردید; و پیامبر از پشت سر، شما را صدا مى زد. سپس اندوه ها را یکى پس از دیگرى به شما جزا داد; این به خاطر آن بود که دیگر براى از دست رفتن (غنائم جنگى) غمگین نشوید، و نه به خاطر مصیبت هائى که بر شما وارد مى گردد. و خداوند از آنچه انجام مى دهید، آگاه است. ۱۵۴ ـ سپس به دنبال این غم و اندوه، آرامشى بر شما فرستاد. این آرامش، به صورت خواب سبکى بود که (در شب بعد از حادثه احد) گروهى از شما را فرا گرفت; اما گروه دیگرى در فکر جان خویش بودند; (و خواب به چشمانشان نرفت). آنها گمان هاى نادرستى ـ همچون گمان هاى دوران جاهلیت ـ درباره خدا داشتند; و مى گفتند: «آیا چیزى از پیروزى نصیب ما مى شود»؟! بگو: «همه کارها (و پیروزى ها) به دست خداست»! آنها در دل خود، چیزى را پنهان مى دارند که براى تو آشکار نمى سازند; مى گویند: «اگر ما سهمى از پیروزى داشتیم، در اینجا کشته نمى شدیم»! بگو: «اگر هم در خانه هاى خود بودید، آنهائى که کشته شدن بر آنها مقرر شده بود، قطعاً به سوى آرام گاه هاى خود بیرون مى آمدند (و آنها را به قتل مى رساندند)». و اینها براى این است که خداوند، آنچه در سینه هایتان پنهان دارید، بیازماید; و آنچه را در دل هاى شما (از ایمان) است، خالص گرداند; و خداوند از آنچه در درون سینه هاست، با خبر است.

تفسیر
در ماجراى جنگ احد گفتیم، مسلمانان در آغاز جنگ با اتحاد و شجاعت خاصى جنگیدند، و به زودى پیروز شدند، لشکر دشمن از هم پراکنده شد و موجى از شادى سراسر لشکر اسلام را فرا گرفت. ولى نافرمانى جمعى از تیراندازان که در شکاف کوه «عینین» به سرکردگى «عبداللّه بن جبیر» مى جنگیدند و رها کردن آن سنگر حساس، و مشغول شدن آنها و دیگران به جمع آورى غنائم، سبب شد که ورق برگردد و شکست سختى به لشکر اسلام وارد شود. هنگامى که مسلمانان با دادن تلفات و خسارات سنگین به «مدینه» بازگشتند با یکدیگر مى گفتند: مگر خداوند به ما وعده فتح و پیروزى نداده بود؟ پس چرا در این جنگ شکست خوردیم؟ آیات فوق به آنها پاسخ مى گوید و علل شکست را توضیح مى دهد. اکنون به تفسیر جزئیات آیات باز مى گردیم: در نخستین آیه، قرآن مى گوید: «خداوند وعده خود را به شما تحقق بخشید، در آن هنگام که دشمنان را به فرمان او به قتل مى رساندید، تا این که سست شدید» ( وَ لَقَدْ صَدَقَکُمُ اللّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ 1 بِإِذْنِهِ حَتّى إِذا فَشِلْتُمْ ) وعده خدا درباره پیروزى شما کاملاً درست بود و به همین دلیل در آغاز جنگ پیروز شدید و به فرمان خدا دشمن را پراکنده ساختید و این وعده پیروزى تا زمانى که دست از استقامت و پیروزى فرمان پیغمبر برنداشته بودید ادامه داشت، شکست از آن زمان شروع شد که سستى و نافرمانى شما را فرا گرفت. یعنى اگر تصور کردید که وعده پیروزى بدون قید و شرط بوده، سخت در اشتباه بوده اید، تمام وعده هاى پیروزى مشروط به پیروى از فرمان خدا است. درباره این که خداوند در کجا به مسلمانان وعده پیروزى در این جنگ داده بود دو احتمال است: نخست این که: منظور وعده هاى عمومى است که به طور مکرر از خدا به مؤمنان درباره پیروزى بر دشمنان داده شده بود. دیگر این که: پیامبر خدا که وعده او وعده الهى است صریحاً قبل از شروع جنگ احد به مسلمانان وعده پیروزى در این میدان داده بود. قرآن پس از آن مى گوید: «و در کار خود به نزاع پرداختید، و بعد از آن که آنچه دوست مى داشتید به شما نشان داد نافرمانى کردید» ( وَ تَنازَعْتُمْ فِی الأَمْرِ وَ عَصَیْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما أَراکُمْ ما تُحِبُّونَ ). آرى، پس از مشاهده آن پیروزى چشم گیر که مورد علاقه شما بود راه عصیان پیش گرفتید، و در حقیقت براى به دست آوردن پیروزى کوشش لازم را به خرج دادید. اما براى نگاه داشتن آن استقامت نکردید، که همیشه نگهدارى پیروزى ها از به دست آوردن آن مشکل تر است. از این جمله که اشاره به وضع تیراندازان شکاف کوه عینین است به خوبى استفاده مى شود: تیراندازانى که در شکاف کوه بودند درباره رها کردن سنگر خود اختلاف کردند و جمع زیادى دست به عصیان و مخالفت زدند. ضمناً تعبیر به «عَصَیْتُمْ» به معنى نافرمانى کردید، نشان مى دهد: اکثریت دست به مخالفت زده بودند. سپس مى افزاید: «در این موقع جمعى از شما خواستار دنیا و جمع غنائم بودید در حالى که جمعى دیگر (همچون عبداللّه بن جبیر و چند نفر از تیراندازان) ثابت قدم خواستار آخرت و پاداش هاى الهى بودند» ( مِنْکُمْ مَنْ یُریدُ الدُّنْیا وَ مِنْکُمْ مَنْ یُریدُ الآْخِرَةَ ). اینجا بود که ورق برگشت و «خداوند پیروزى شما را به شکست تبدیل کرد تا شما را بیازماید، تنبیه کند و پرورش دهد» ( ثُمَّ صَرَفَکُمْ عَنْهُمْ لِیَبْتَلِیَکُمْ ). «ولى سرانجام خداوند همه این نافرمانى ها و گناهان شما را بخشید (در حالى که سزاوار مجازات بودید); زیرا خداوند نسبت به مؤمنان فضل و بخشش دارد و از اعطاء هرگونه نعمتى فروگذار نمى کند» ( وَ لَقَدْ عَفا عَنْکُمْ وَ اللّهُ ذُو فَضْل عَلَى الْمُؤْمِنینَ)

در آیه بعد، خداوند صحنه پایان احد را به مسلمانان یادآورى مى کند و مى فرماید: «به خاطر بیاورید هنگامى را که از کوه بالا مى رفتید و به عقب ماندگان هیچ نگاه نمى کردید و پیامبر از پشت سر شما را صدا مى زد» ( إِذْ تُصْعِدُونَ 3 وَ لا تَلْوُونَ عَلى أَحَد وَ الرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ فی أُخْراکُمْ ) . آرى، به یاد آورید آن زمان که به هر طرف پراکنده مى شدید و فرار مى کردید و هیچ نگاه به عقب سر نمى کردید که سایر برادران شما در چه حالند، در حالى که پیامبر از پشت شما را صدا مى زد. پیامبر(صلى الله علیه وآله) فریاد مى زد که: «بندگان خدا به سوى من بازگردید به سوى من بازگردید من رسول خدایم» (اِلِىَّ عِبادَ اللّهِ اِلَىَّ عِبادَ اللّهِ فَاِنِّى رَسُولُ اللّهِ) . ولى هیچ یک از شما به سخنان او توجه نداشتید. «در این هنگام غم و اندوه یکى پس از دیگرى به سوى شما رو آورد» ( فَأَثابَکُمْ غَمّاً بِغَمّ ). اندوه به خاطر شکست، به خاطر از دست دادن جمعى از افسران و سربازان شجاع، به خاطر مجروحان و به خاطر شایعه شهادت پیامبر و واقعیت جراحات او، اینها همه نتیجه آن مخالفت ها بود. هجوم سیل غم و اندوه به سوى شما «براى این بود که دیگر به خاطر از دست رفتن غنائم جنگى غمگین نشوید و از جراحاتى که در میدان جنگ در راه پیروزى به شما مى رسد نگران نباشید» ( لِکَیْلا تَحْزَنُوا عَلى ما فاتَکُمْ وَ لا ما أَصابَکُمْ ). «و خدا از اعمال شما آگاه است» ( وَ اللّهُ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ ). و به خوبى وضع اطاعت کنندگان و مجاهدان واقعى و هم چنین فراریان را مى داند. بنابراین، هیچ یک از شما نباید خود را فریب دهد و چیزى بر خلاف آنچه در میدان احد واقع شده، ادعا کند اگر به راستى جزء دسته اول هستید خدا را شکر گوئید و در غیر این صورت از گناهان خود توبه کنید.

شب بعد از «جنگ احد»، شب دردناک و پر اضطرابى بود مسلمانان پیش بینى مى کردند سربازان فاتح قریش بار دیگر به «مدینه» بازگردند و آخرین مقاومت مسلمانان را در هم بشکنند و شاید جسته گریخته خبر تصمیم بت پرستان به بازگشت، نیز به آنها رسیده بود و مسلماً اگر باز مى گشتند خطرناک ترین مرحله جنگ رخ مى داد. در این میان، مجاهدان راستین و توبه کنندگانى که از فرار از میدان احد پشیمان شده بودند و به لطف پروردگار اعتماد داشتند و به وعده هاى پیغمبر(صلى الله علیه وآله)نسبت به آینده دلگرم و مطمئن بودند در میان این اضطراب و وحشت عمومى خواب آسوده و آرام بخشى داشتند در حالى که لباس جنگ در تن آنها بود و سلاح در کنار آنها. اما منافقان و افراد ضعیف الایمان و ترسو در میان انبوهى از افکار ناراحت کننده تمام شب را بیدار ماندند و بدون این که بخواهند، براى مؤمنان حقیقى پاسدارى کردند، آخرین آیه مورد بحث، ماجراى آن شب را تشریح مى کند و مى فرماید: «سپس بعد از آن همه غم و اندوه روز احد، آرامش را بر شما نازل کرد» ( ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً ) . و مى افزاید: «این آرامش همان خواب سبکى بود که جمعى از شما را فرا گرفت، اما جمع دیگرى بودند که تنها به فکر جان خود بودند و به چیزى جز نجات خویش نمى اندیشیدند و به همین جهت آرامش را به کلى از دست داده بودند» ( نُعاساً یَغْشى طائِفَةً مِنْکُمْ وَ طائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ ). این یکى از آثار مهم ایمان است که مؤمن حتى در زندگى این جهان آرامش لذت بخشى دارد که افراد بى ایمان یا منافق و یا ضعیف الایمان، هیچ گاه طعم آن را نمى چشند. پس از آن قرآن مجید به تشریح گفتگوها و افکار منافقان و افراد سست ایمان که در آن شب بیدار ماندند پرداخته، مى گوید: «آنها درباره خدا گمان هاى نادرست همانند گمان هاى دوران جاهلیت و قبل از اسلام داشتند و در افکار خود احتمال دروغ بودن وعده هاى پیامبر را مى دادند» ( یَظُنُّونَ بِاللّهِ غَیْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجاهِلِیَّةِ ). و به یکدیگر و یا به خویشتن مى گفتند: «آیا ممکن است با این وضع دلخراشى که مى بینیم چیزى از پیروزى نصیب ما بشود»؟ ( یَقُولُونَ هَلْ لَنا مِنَ الأَمْرِ مِنْ شَیْء ). یعنى بسیار بعید و یا غیر ممکن است. قرآن در جواب آنها مى گوید: «بگو: آرى پیروزى به دست خدا است» ( قُلْ إِنَّ الأَمْرَ کُلَّهُ لِلّهِ ). و اگر او بخواهد و شما را شایسته ببیند نصیب شما خواهد کرد. «آنها حاضر نبودند همه آنچه را در دل داشتند اظهار کنند زیرا مى ترسیدند در صف کافران قرار گیرند» ( یُخْفُونَ فی أَنْفُسِهِمْ ما لا یُبْدُونَ لَکَ ). گویا آنها چنین مى پنداشتند: شکست احد نشانه نادرست بودن آئین اسلام است و لذا مى گفتند: «اگر ما بر حق بودیم و سهمى از پیروزى داشتیم در اینجا این همه کشته نمى دادیم» ( یَقُولُونَ لَوْ کانَ لَنا مِنَ الأَمْرِ شَیْءٌ ما قُتِلْنا هاهُنا ). خداوند در پاسخ آنها به دو مطلب اشاره مى کند: نخست این که: تصور نکنید کسى با فرار از میدان جنگ و از حوادث سختى که باید به استقبال آن بشتابد مى تواند از مرگ فرار کند، لذا مى فرماید: «بگو: اگر در خانه هاى خود هم بودید آنهائى که کشته شدن بر آنها مقرر شده، قطعاً به سوى آرامگاه هاى خود بیرون مى آمدند» ( قُلْ لَوْ کُنْتُمْ فی بُیُوتِکُمْ لَبَرَزَ الَّذینَ کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقَتْلُ إِلى مَضاجِعِهِمْ ). چنین نیست که اگر افراد در میدان جنگ شرکت نکنند باقى بمانند، خیر، بسته به این است که اجل آنها رسیده باشد یا خیر. اصولاً ملتى که بر اثر سستى اکثریتش، محکوم به شکست است بالاخره طعم مرگ را خواهد چشید چه بهتر که آن را در میدان جهاد و در زیر ضربات شمشیر دشمن در حال مبارزه افتخار آمیز ببیند، نه این که در خانه اش بر سر او بریزند و او را با ذلت در میان بستر از بین ببرند. دیگر این که باید این حوادث پیش بیاید و هر کس آنچه در دل دارد آشکار کند و صفوف مشخص گردد. به علاوه افراد تدریجاً پرورش یابند و نیات آنها خالص و ایمان آنها محکم و قلوب آنها پاک شود، لذا مى فرماید: «اینها براى این است که خداوند آنچه در سینه ها دارید بیازماید و آنچه را در دل هاى شما است خالص گرداند» ( وَ لِیَبْتَلِیَ اللّهُ ما فی صُدُورِکُمْ وَ لِیُمَحِّصَ ما فی قُلُوبِکُمْ ). و در پایان آیه مى گوید: «خداوند اسرار درون سینه ها را مى داند» ( وَ اللّهُ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ ). و به همین دلیل، تنها به اعمال مردم نگاه نمى کند بلکه مى خواهد قلوب آنها را نیز بیازماید و از هر گونه آلودگى به شرک و نفاق و شک و تردید پاک سازد.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیات ۱۵۲ تا ۱۵۴ سوره مبارکه آل عمران , خداوند , وعده , پیروزى بر دشمن , پیروزى , دشمن , جنگ , دشمنان , فرمان , قتل , سست , سنگر , نزاع , غلبه بر دشمن , دشمن , نافرمانی , دنیا , آخرت , منصرف , شکست , آزمایش , بخشش , مومنان , فضل , بخشش , کوه , بیابان , پراکنده , وحشت , پیامبر , اندوه , غنائم جنگی , غمگین , مصیبت , آرامش , خواب , کشته شدن , کشته , مقرر , ایمان , خالص , سینه , ظهور , یا زهراء سلام الله علیها , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
اولين مجلس عزای حسینی ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : پنج شنبه 31 تير 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

و فَدَيناهُ بِذبح عَظيم
(سوره صافات، آیه۱۰۷)

حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) فرمودند:

.. وقتی خداوند به ابراهيم فرمان داد بجاى اسماعيل، قوچ را ذبح كند، آرزو كرد كه پسرش را به دست خود ذبح مى‏ كرد تا به بالاترين درجه ثواب اهل مصيبت نايل گردد

..خداوند فرمود: اى ابراهيم طائفه ‏اى كه گمان مى‏ كنند از امّت محمد (صلوات الله علیه) هستند، فرزندش حسين (علیه السلام) را مى‏ كشند، آنطور كه قوچ را سر مى‏ برند..

ابراهيم با شنيدن اين سخن به شدت گریست
پس به او وحى شد: جزع و بکاء تو بر مصیبت سیدالشهداء (علیه السلام) را در عوض ذبح اسماعیل قرار داده و تو را به بالاترين درجه اهل ثواب در مصيبت رساندم.

عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ج۱ ص۲۰۹

عيد قربان، تاريخچه عزاداري و هيئت گرفتن حضرت ابراهيم خليل بر اباعبدالله (علیه السلام) است.

خيمه ی عزایی كه ذات اقدس اله، روضه خوان آن بود، ابراهيم باكي و اسماعیل شاهد آن، اولين مجلس عزای حسینی بود كه روي زمين به پا شد.

لذا عيد قربان ، عید شکرانه ی نعمت اقامه شدن عزای حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) برای اولین بار بر روی زمین است.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: و فَدَيناهُ بِذبح عَظيم , خداوند , ابراهیم , فرمان , اسماعيل , قوچ , ذبح , بالاترین درجه , اهل مصیبت , مصیبت , امام حسین علیه السلام , حسین , وحی , بکا , جزع , سیدالشهداء علیه السلام , عید قربان , مجلس عزای حسینی , ظهور , یا زهراء سلام الله علیها ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تفسیر آیات ۱۴۹ تا ۱۵۱ سوره مبارکه آل عمران
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 30 تير 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیات ۱۴۹ تا ۱۵۱ سوره مبارکه آل عمران

۱۴۹ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تُطیعُوا الَّذینَ کَفَرُوا یَرُدُّوکُمْ عَلى أَعْقابِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرینَ ۱۵۰ بَلِ اللّهُ مَوْلاکُمْ وَ هُوَ خَیْرُ النّاصِرینَ ۱۵۱ سَنُلْقی فی قُلُوبِ الَّذینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ بِما أَشْرَکُوا بِاللّهِ ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً وَ مَأْواهُمُ النّارُ وَ بِئْسَ مَثْوَى الظّالِمینَ

ترجمه
۱۴۹ ـ اى کسانى که ایمان آورده اید! اگر از کسانى که کافر شده اند اطاعت کنید، شما را به گذشته هایتان باز مى گردانند; و سرانجام، زیانکار خواهید شد. ۱۵۰ـ (آنها تکیه گاه شما نیستند،) بلکه ولىّ و سرپرست شما، خداست; و او بهترین یاوران است. ۱۵۱ ـ به زودى در دل هاى کافران، به خاطر این که بدون دلیل، چیزهائى را براى خدا همتا قرار دادند، رعب و ترس مى افکنیم; و جایگاه آنها، آتش است; و چه بد جایگاهى است جایگاه ستمکاران!.

تفسیر
این آیات همانند آیات گذشته بعد از جنگ احد ، و براى تجزیه و تحلیل روى حوادث جنگ نازل گردیده است، وضع آیات گذشته و این آیات نیز گواه بر این حقیقت است. چنین به نظر مى رسد بعد از پایان جنگ احد ، دشمنان اسلام با یک سلسله تبلیغات مسموم کننده در لباس نصیحت و دلسوزى تخم تفرقه در میان مسلمانان مى پاشیدند، و با استفاده از وضع نا مساعد روانى عده اى از مسلمانان تلاش مى کردند، آنها را نسبت به اسلام بدبین کنند. شاید یهود و مسیحیان نیز در این قسمت با منافقان همکارى داشتند، همان طور که در میدان احد نیز با دامن زدن به شایعه بى اساس کشته شدن پیغمبر(صلى الله علیه وآله)، براى تضعیف روحیه مسلمانان کوشش مى کردند. آیه نخست به مسلمانان اخطار مى کند و از پیروى آنها بر حذر مى دارد، مى فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده اید! اگر از کسانى که کافر شده اند اطاعت کنید شما را به گذشته هایتان باز مى گردانند و سرانجام زیانکار خواهید شد» ( یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تُطیعُوا الَّذینَ کَفَرُوا یَرُدُّوکُمْ عَلى أَعْقابِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرینَ ). پس از پیمودن راه پر افتخار تکامل معنوى و مادى در پرتو تعلیمات اسلام، به نقطه اول که نقطه کفر و فساد بود سقوط مى کنید و در این موقع بزرگ ترین زیانکارى دامنگیر شما خواهد شد. چه زیانى از این بالاتر که انسان اسلام را با کفر، و سعادت را با شقاوت و حقیقت را با باطل معاوضه کند.
پس از آن، در آیه بعد تأکید مى کند که شما بالاترین پشتیبان و بهترین یاور را دارید، مى فرماید: «خدا پشتیبان و سرپرست شما است و او بهترین یاوران است» ( بَلِ اللّهُ مَوْلاکُمْ وَ هُوَ خَیْرُ النّاصِرینَ ). یاورى است که هرگز مغلوب نمى شود و هیچ قدرتى با قدرت او برابرى ندارد در حالى که یاوران دیگر ممکن است گرفتار شکست و نابودى شوند.

در آخرین آیه به نجات معجزآساى مسلمانان بعد از جنگ احد اشاره مى کند و یکى از موارد حمایت و نصرت خود از آنان را بازگو مى نماید و آنها را نسبت به آینده دلگرم مى سازد و وعده پیروزى مى دهد، مى فرماید: «ما به زودى در دل کفار رعب و وحشت مى افکنیم» ( سَنُلْقی فی قُلُوبِ الَّذینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ ). یعنى همان طور که در پایان جنگ احد افکندیم و نمونه آن را با چشم خود دیدید، بنابراین به آینده خویش امیدوار باشید. همان طور که در داستان «احد» گفتیم، بت پرستان «مکّه» با این که در جنگ احد پیروزى چشمگیرى پیدا کرده بودند و لشکر اسلام ظاهراً از هم متلاشى شده بود، مى بایست در بازگشت به سوى میدان و از بین بردن باقى مانده قدرت مسلمین و حتى غارت کردن «مدینه» و کشتن شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله) ـ که از بى اساس بودن شایعه شهادت او آگاه شده بودند ـ کمترین تردیدى به خود راه ندهند. اما خداوند ترس و وحشت عجیبى در دل هاى آنها افکند، ترس و وحشت بى دلیلى که خاصیت کفر و بت پرستى و خرافه پرستى بود، سراسر وجود آنان را فرا گرفت به طورى که در روایات مى خوانیم: آنها هنگامى که از احد بازگشتند و به نزدیکى «مکّه» رسیدند درست شکل و قیافه یک لشکر شکست خورده را داشتند. جالب این که: علت افکندنِ رعب و ترس در دل هاى آنها را چنین بیان مى کند: «به این جهت که آنها چیزهائى را بدون دلیل شریک خدا قرار داده بودند» ( بِما أَشْرَکُوا بِاللّهِ ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً ). در حقیقت مردمى که خرافى هستند، تابع دلیل و برهان نمى باشند، کاهى را در نظر خود کوه مى کنند و سنگ و چوبى را معبود و پروردگار خویش مى دانند در برابر حوادث بسیار نا توانند; زیرا خیلى زود گرفتار اشتباه محاسبه مى شوند و اگر یک حادثه جزئى در زندگى آنها رخ دهد و مثلاً بشنوند مسلمانان «مدینه» همراه مجروحان میدان احد بار دیگر به میدان نبرد برمى گردند، این موضوع، در نظرشان بسیار بزرگ جلوه مى کند و سخت از آن به وحشت مى افتند، همان طور که در دنیاى امروز نیز افراد قدرتمندى را مشاهده مى کنیم که از کوچک ترین حادثه وحشت دارند و از کاه کوهى مى سازند; زیرا تکیه گاه محکمى در زندگى براى خود انتخاب نکرده اند. و در پایان آیه به سرنوشت این افراد اشاره کرده، مى فرماید: این افراد به خود و به اجتماع خود ستم کرده اند و بنابراین «جایگاهى جز آتش نخواهند داشت و چه بد جایگاهى است»! ( وَ مَأْواهُمُ النّارُ وَ بِئْسَ مَثْوَى الظّالِمینَ)
در روایات متعددى مى خوانیم: پیغمبر(صلى الله علیه وآله) مى فرمود: یکى از امتیازاتى که خداوند به من داده است این است که مرا به وسیله انداختن ترس در دل دشمن پیروزى داده است این موضوع اشاره به یکى از عوامل مهم پیروزى در جنگ ها مى کند که مخصوصا امروز بسیار مورد توجه است; زیرا یکى از مهمترین عوامل پیروزى، روحیه سرباز است و آن قدر که روحیه عالى سربازان در پیروزى تأثیر دارد کم و کیف آنها و چگونگى سلاح آنها اثر ندارد، اسلام با تقویت روح ایمان، عشق به جهاد و افتخار به شهادت و اتکاى به خداوند قادر منان این روح را در مجاهدان خود به عالى ترین وجهى پرورش داد. در حالى که بت پرستان خرافى که تکیه گاهشان بت هاى بى اراده و بى جان بود و عقیده به معاد و زندگى پس از مرگ نداشتند، و خرافات، افکار آنها را آلوده کرده بود روحیه اى ضعیف و ناتوان داشتند و یکى از عوامل مؤثر پیروزى مسلمانان بر آنها همین تفاوت روحیه بود.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیات ۱۴۹ تا ۱۵۱ سوره مبارکه آل عمران , ایمان , کافر , اطاعت , سرانجام , زیانکار , سرپرست , کافران , رعب , ترس , جایگاه , آتش , ستمکاران ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تفسیر آیات ۱۴۶ تا ۱۴۸ سوره مبارکه آل عمران ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 30 تير 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

گفت
ای گروه هرکه ندارد بسرهوای ما
سرگیرد و برون رود از کربلای ما

بَابُکَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِینَ ، وَ خَیْرُکَ مَبْذُولٌ لِلطَّالِبِینَ ، وَ فَضْلُکَ مُبَاحٌ لِلسَّائِلِینَ ، وَ نَیْلُکَ مُتَاحٌ لِلْآمِلِینَ ، وَ رِزْقُکَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاکَ ، وَ حِلْمُکَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ نَاوَاکَ ، عَادَتُکَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِیئِینَ ،

آیا بنده من در گشایش مشکلات، به دیگران امید دارد، در حالی که رهایی از سختی ها به دست من است؟! و آیا به دیگران دل بسته و در خانه غیر را می کوبد و حال آنکه کلید همه درهای بسته در دست من است و همه درها بسته است و در آستانم برای هر کس که مرا بخواند، گشاده است؟! چه کسی در مشکلات و سختی ها به من امید داشته و من مأیوسش ساخته ام و چه کسی برای مهمی به من دل بسته است و من امیدش را به نومیدی بدل ساخته ام؟... چه بدبختند کسانی که معصیت و نافرمانی ام می کنند و مراقب من نیستند.
درگاه خداوند برای همیشه و برای همه باز است!
«بابُکَ مفتوح لراغبین؛ باب تو و درِ رحمت تو همیشه براى کسانى که رغبت دارند باز است،

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیات ۱۴۶ تا ۱۴۸ سوره مبارکه آل عمران

۱۴۶وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثیرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فی سَبیلِ اللّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکانُوا وَ اللّهُ یُحِبُّ الصّابِرینَ ۱۴۷ وَ ما کانَ قَوْلَهُمْ إِلاّ أَنْ قالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ إِسْرافَنا فی أَمْرِنا وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرینَ ۱۴۸ فَآتاهُمُ اللّهُ ثَوابَ الدُّنْیا وَ حُسْنَ ثَوابِ الآْخِرَةِ وَ اللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ

ترجمه
۱۴۶ ـ چه بسیار پیامبرانى که مردان الهى فراوانى به همراه آنان جنگ کردند! آنها هیچ گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان مى رسید، سست و ناتوان نشدند، (و تن به تسلیم ندادند); و خداوند استقامت کنندگان را دوست دارد. ۱۴۷ـ سخنشان تنها این بود که: «پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و از تندروى هاى ما در کارها، چشم پوشى کن! قدم هاى ما را استوار بدار! و ما را بر جمعیت کافران، پیروز گردان»! ۱۴۸ ـ از این رو خداوند پاداش این جهان، و پاداش نیک آن جهان را به آنها داد; و خداوند نیکوکاران را دوست مى دارد.

تفسیر
به دنبال حوادث «احد»، آیه فوق با یادآورى شجاعت، ایمان و استقامت مجاهدان و یاران پیامبرانِ گذشته، مسلمانان را به شجاعت و فداکارى و پایدارى تشویق مى کند و ضمناً آن دسته اى را که از میدان احد فرار کردند، سرزنش مى نماید و مى گوید: «چه بسیار پیامبرانى که مردان الهى فراوانى به همراه آنان جنگ کردند، و هیچ گاه در برابر آن چه در راه خدا به آنان مى رسید سست و ناتوان نشدند» ( وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثیرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فی سَبیلِ اللّهِ ). آرى، پیامبران بسیارى بودند که خدا پرستان مبارزى در صف یاران آنها قرار داشتند. «کَأَیِّن» به معنى «چه بسیار» است و مى گویند: در اصل مرکب از «کاف تشبیه» و «أَىّ» استفهامیه است که به صورت یک کلمه در آمده، معنى دو جزء سابق متروک شده، و معنى تازه اى مساوى «چه بسیار»! پیدا کرده است. «رِبِّیُون» جمع «رِبِّى» (بر وزن ملّى) است و به کسى گفته مى شود که: ارتباط و پیوند او با خدا محکم باشد، با ایمان، دانشمند، با استقامت و با اخلاص باشد. سپس رفتار و گفتار آنها را چنین شرح مى دهد: آنان به یارى پیامبران خود برخاستند و از تلفات سنگین و جراحات سخت و مشکلات طاقتفرسائى که در راه خدا دیدند «هرگز سست و ناتوان نشدند، آنها در مقابل دشمن هیچ گاه تضرع و زارى و خضوع و کرنش نکردند و تسلیم نشدند» ( وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکانُوا ). بدیهى است «خداوند نیز چنین افرادى را دوست دارد که دست از مقاومت بر نمى دارند» ( وَ اللّهُ یُحِبُّ الصّابِرینَ)
آنها هنگامى که بر اثر اشتباهات یا سستى ها، یا لغزش هائى گرفتار مشکلاتى در برابر دشمن مى شدند به جاى این که میدان را به او بسپارند، یا تسلیم شوند و یا فکر ارتداد و بازگشت به کفر در مغز آنها پیدا شود، روى به درگاه خدا مى آوردند و ضمن تقاضاى عفو و بخشش از گناهان خود از پیشگاه خداوند تقاضاى صبر و استقامت و پایمردى مى کردند. «و سخنشان تنها این بود: بار پروردگارا! گناهان ما را بیامرز! و از تندروى هاى ما در کارهایمان درگذر! و ما را ثابت قدم بدار و بر کافران پیروز بگردان»! ( وَ ما کانَ قَوْلَهُمْ إِلاّ أَنْ قالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ إِسْرافَنا فی أَمْرِنا وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرینَ)
آنها با این طرز تفکر و عمل، به زودى پاداش خود را از خدا مى گرفتند هم پاداش این جهان که فتح و پیروزى بر دشمن بود و هم پاداش جهان دیگر، مى فرماید: «خداوند پاداش این جهان و پاداش نیک آن جهان را به آنها داد» ( فَآتاهُمُ اللّهُ ثَوابَ الدُّنْیا وَ حُسْنَ ثَوابِ الآْخِرَةِ ). و در پایان آیه آنها را جزء نیکوکاران شمرده، مى فرماید: «خدا نیکوکاران را دوست مى دارد» ( وَ اللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ ). و به این ترتیب، یک درس آموزنده از برنامه مجاهدان امت هاى پیشین و سرانجام کار آنها و چگونگى برخورد آنها با مشکلات و پیروزى بر آنها را براى تازه مسلمانان بیان مى کند، و آنها را براى میدان هاى آینده پرورش مى دهد.

در آیات فوق علاوه بر آنچه گفته شد، نکات دیگرى جلب توجه مى کند: 1 ـ «صبر» همان طور که سابقاً هم اشاره کردیم، به معنى استقامت است و لذا در برابر «ضعف» و «تسلیم» در این آیه قرار گرفته و ضمناً صابران و نیکوکاران در یک ردیف قرار گرفته اند; زیرا در آخر یک آیه مى فرماید: «وَ اللّهُ یُحِبُّ الصّابِرِیْنَ» و در آیه دیگر مى فرماید: «وَ اللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ» . اشاره به این که نیکوکارى بدون استقامت ممکن نیست، چرا که در برابر هر شخص نیکوکار، هزاران مشکل وجود دارد که اگر فاقد استقامت باشد به زودى کار خود را رها خواهد ساخت.
«مجاهدان حقیقى» به جاى این که شکست خود را به دیگران نسبت دهند و یا به عوامل موهوم و مرموز مربوط بدانند، سرچشمه آن را در خودشان جستجو مى کنند و به فکر جبران اشتباهات خویش هستند، حتى آنها کلمه شکست را بر زبان نمى آورند و به جاى آن اسراف و تند روى بى جا ذکر مى کنند. به عکس ما، که امروز سعى مى کنیم نقاط ضعفى که سرچشمه ناکامى ها و شکست ها است نادیده بگیریم، همه آنها را به عوامل خارجى و بیگانه مربوط بدانیم و در نتیجه به هیچ وجه به فکر جبران اشتباهات و بر طرف ساختن نقاط ضعف خود نباشیم.
در آیات فوق، از «پاداش دنیا» تعبیر به «ثَوابَ الدُّنْیا» شده اما از پاداش آخرت تعبیر به «حُسْنَ ثَوابِ الآخِرَةِ» شده، اشاره به این که: پاداش آخرت با پاداش دنیا فرق بسیار دارد; زیرا پاداش دنیا هر چه باشد بالاخره آمیخته با فنا و پاره اى نا ملایمات که طبع زندگى این دنیا است، مى باشد در حالى که پاداش آخرت سراسر حسن است و از هر نظر خالص و دور از ناراحتى ها.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیات ۱۴۶ تا ۱۴۸ سوره مبارکه آل عمران , گشایش , مشکلات , مردان الهی , جنگ , استقامت , گناهان , بخشش , کافران , پیروز , پاداش , خداوند , نیکوکاران , ظهور , یا زهراء سلام الله علیها ,
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیات ۱۴۴ تا ۱۴۵ سوره مبارکه آل عمران

۱۴۴ وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللّهُ الشّاکِرینَ ۱۴۵ وَ ما کانَ لِنَفْس أَنْ تَمُوتَ إِلاّ بِإِذْنِ اللّهِ کِتاباً مُؤَجَّلاً وَ مَنْ یُرِدْ ثَوابَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ مَنْ یُرِدْ ثَوابَ الآْخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْها وَ سَنَجْزِی الشّاکِرینَ

ترجمه
۱۴۴ ـ محمّد (صلى الله علیه وآله) فقط فرستاده خداست; و پیش از او، فرستادگان دیگرى نیز بودند; آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود، شما به عقب برمى گردید؟! (و اسلام را رها کرده به دوران جاهلیت و کفر بازگشت خواهید نمود)؟! و هر کس به عقب بازگردد، هرگز به خدا ضررى نمى زند; و خداوند به زودى شاکران (و استقامت کنندگان) را پاداش خواهد داد. ۱۴۵ـ هیچ کس، جز به فرمان خدا، نمى میرد; سرنوشتى است تعیین شده; هر کس پاداش دنیا را بخواهد (و در زندگى خود، در این راه گام بردارد،) چیزى از آن به او خواهیم داد; و هر کس پاداش آخرت را بخواهد، از آن به او مى دهیم; و به زودى سپاسگزاران را پاداش خواهیم داد.

شان نزول
این آیه نیز ناظر به یکى دیگر از حوادث جنگ احد است و آن این که: در همان حال که آتش جنگ میان مسلمانان و بت پرستان به شدت شعلهور بود، ناگهان صدائى بلند شد و کسى گفت: محمّد را کشتم... محمّد را کشتم... این، درست همان دم بود که مردى به نام «عمرو بن قمیئه حارثى» سنگ به سوى پیامبر(صلى الله علیه وآله) پرتاب کرد، پیشانى و دندان آن حضرت شکست و لب پائین وى شکافت و خون صورت وى را پوشانید در این موقع بود که دشمن تلاش کرد پیامبر(صلى الله علیه وآله) را به قتل برساند، اما «مصعب بن عمیر» یکى از پرچمداران ارتش اسلام، با پایمردى تمام جلو حملات آنها را گرفت ولى خودش در این میان شهید شد، و چون او شباهت زیادى به پیامبر داشت، دشمن چنین پنداشت که: پیغمبر در خاک و خون غلطیده است، لذا این خبر را با صداى بلند به همه لشگرگاه رسانید. انتشار این خبر، به همان اندازه که در روحیه بت پرستان اثر مثبت داشت در میان مسلمانان تزلزل عجیبى ایجاد کرد. جمعى که اکثریت را تشکیل مى دادند به دست و پا افتاده، از میدان جنگ به سرعت خارج مى شدند. حتى بعضى در این فکر بودند با کشته شدن پیامبر(صلى الله علیه وآله) از آئین اسلام برگردند و از سران بت پرستان امان بخواهند. اما در مقابل آنها اقلیتى فداکار و پایدار همچون على (علیه السلام)، ابو دجانه و طلحة و بعضى دیگر بودند که بقیه را به استقامت دعوت مى کردند از جمله «انس بن نضر» به میان آنها آمده، گفت: اى مردم! اگر محمّد(صلى الله علیه وآله) کشته شد، خداى محمّد کشته نشده، بروید و پیکار کنید و در راه همان هدفى که پیامبر کشته شد، شربت شهادت بنوشید، پس از ایراد این سخنان به دشمن حمله نمود تا کشته شد، ولى به زودى روشن گردید که پیامبر زنده است و این خبر اشتباه بوده است یا دروغ، آیه فوق در این مورد نازل گردید و دسته اول را سخت نکوهش کرد

تفسیر
با استفاده از حوادث جنگ احد ، آیه، حقیقت دیگرى را به مسلمانان مى آموزد و آن این که اسلام آئین فرد پرستى نیست و به فرض که پیامبر در این میدان شربت شهادت مى نوشید وظیفه مسلمانان بدون تردید ادامه مبارزه بود; زیرا با مرگ یا شهادت پیامبر(صلى الله علیه وآله)، اسلام پایان نمى یابد، بلکه آئین حقى است که تا ابد جاویدان خواهد ماند. مسأله فرد پرستى از بزرگ ترین خطراتى است که مبارزاتِ هدفى را تهدید مى کند، وابستگى به شخص معین، اگر چه پیامبر خاتم(صلى الله علیه وآله) باشد، مفهومش پایان یافتن کوشش و تلاش براى پیشرفت، به هنگام از دست رفتن آن شخص است و این وابستگى یکى از نشانه هاى بارز عدم رشد اجتماعى است. مبارزه پیامبر(صلى الله علیه وآله) با فرد پرستى یکى دیگر از نشانه هاى حقانیت و عظمت او است; زیرا اگر او به خاطر شخص خویش قیام کرده بود، لازم بود این فکر را در مردم تقویت کند که همه چیز به وجود او بستگى دارد و اگر او از میان برود همه چیز پایان خواهد یافت. ولى رهبران راستین همانند پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) هیچ گاه مردم را به چنین افکارى تشویق نمى کنند، بلکه به شدت با آن مبارزه مى کنند، و به آنها مى گویند: هدف ما، از خود ما بالاتر است و هرگز با نابودى ما نابود نخواهد شد، لذا قرآن با صراحت در آیه فوق مى گوید: «محمّد تنها فرستاده خدا است، پیش از او هم فرستادگانى بودند که از دنیا رفتند آیا اگر او بمیرد یا کشته شود باید شما سیر قهقرائى کنید؟ و به آئین بت پرستى بازگردید»؟ ( وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِکُمْ ). جالب این که: در این آیه براى بیان سیر قهقرائى جمله «اِنْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِکُمْ» به کار رفته است; زیرا «أَعْقاب» جمع «عقب» (بر وزن خشن) به معنى پاشنه پا است، بنابراین «اِنْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِکُم» به معنى عقب گرد مى کنید مى باشد و این تصویر روشنى است از سیر قهقرائى و ارتجاع به معنى واقعى، منتها از کلمه ارتجاع صریح تر و روشن تر است. پس از آن مى فرماید: «آنها که عقب گرد مى کنند و به دوران کفر و بت پرستى باز مى گردند، به خداوند زیان نمى رسانند» ( وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللّهَ شَیْئاً ). زیرا با این عمل، نه تنها چرخ هاى سعادت خود را متوقف مى سازند، بلکه آنچه را به دست آورده اند نیز به سرعت از دست خواهند داد. در پایان آیه، به اقلیتى که در جنگ احد على رغم همه مشکلات، و انتشار خبر شهادت پیغمبر، دست از جهاد برنداشتند اشاره کرده، کوشش هاى آنها را مى ستاید و آنها را به عنوان شاکران و کسانى که از نعمت ها در راه خدا استفاده کردند معرفى مى کند، مى فرماید: «خداوند به زودى این شاکران را پاداش نیک مى دهد» ( وَ سَیَجْزِی اللّهُ الشّاکِرینَ ). درسى را که این آیه، درباره مبارزه با فرد پرستى مى دهد درسى است براى همه مسلمانان در همه قرون و اعصار، آنها باید از قرآن بیاموزند که مسائلِ هدفى هرگز نباید قائم به شخص یا اشخاص باشد، بلکه باید بر محور یک سلسله اصول و تشکیلات ابدى دور بزند که با تغییر افراد یا فوت آنان ـ حتى اگر پیامبر بزرگ خدا باشد ـ آن کار تعطیل نگردد. اصولاً رمز بقاى یک مذهب و یا یک تشکیلات، همین است، بنابراین، برنامه ها و تشکیلاتى که قائم به شخص هستند تشکیلاتى نا سالم و غیر طبیعى محسوب مى شوند که به زودى متلاشى خواهند شد. اما متأسفانه و روى هم رفته، غالب تشکیلات جوامع اسلامى هنوز قائم به اشخاص است و به همین دلیل، بسیار زود از هم مى پاشد. مسلمانان باید با الهام از آیه فوق، مؤسسات گوناگون خود را آن چنان پى ریزى کنند که از اشخاص لایق کاملاً بهره گیرى شود اما در عین حال وابسته به شخص آنها نباشد.

همان طور که در شأن نزول آمد، شایعه بى اساس شهادت پیامبر(صلى الله علیه وآله) در احد عده زیادى از مسلمانان را به وحشت افکند تا آنجا که از میدان جنگ فرار کردند و حتى بعضى مى خواستند از اسلام هم برگردند، در آیه بعد، مجدداً براى تنبیه و بیدارى این دسته مى فرماید: «هیچ کس، جز به فرمان خدا نمى میرد، سرنوشتى است تعیین شده» ( وَ ما کانَ لِنَفْس أَنْ تَمُوتَ إِلاّ بِإِذْنِ اللّهِ کِتاباً مُؤَجَّلاً ). آرى، مرگ به دست خدا و فرمان او است و براى هر کس اجلى مقرر شده است که نمى تواند از آن فرار کند. بنابراین، اگر پیامبر در این میدان شربت شهادت مى نوشید چیزى جز انجام یافتن یک سنت الهى نبود، با این حال نباید مسلمانان از آن وحشت کنند و دست از ادامه مبارزه بردارند. از سوى دیگر، فرار از میدان جنگ نیز نمى تواند از فرا رسیدن اجل جلوگیرى کند، همان طور که شرکت در میدان جهاد نیز اجل انسان را جلو نمى اندازد، بر این اساس فرار از میدان جهاد براى حفظ جان بیهوده است. درباره معنى «اجل» و همچنین اجل «حتمى» و «معلق» و فرق میان آنها در ذیل آیه دوم از سوره «انعام» به خواست خدا مشروحاً بحث خواهیم کرد در پایان آیه، مى فرماید: «هر کس پاداش دنیا بخواهد (و در این راه گام بردارد) به او چیزى از آن خواهیم داد و هر کس پاداش آخرت را بخواهد از آن به او مى دهیم» ( وَ مَنْ یُرِدْ ثَوابَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ مَنْ یُرِدْ ثَوابَ الآْخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْها ). سعى و کوشش انسان هیچ گاه ضایع نمى شود، اگر هدف کسى تنها نتیجه هاى مادى و دنیوى باشد و همانند بعضى از رزمندگان احد تنها به خاطر غنیمت تلاش کند، بالاخره بهره اى از آن به دست مى آورد اما اگر هدف عالى تر بود، و کوشش ها در مسیر حیات جاویدان و فضائل انسانى به کار افتاد، باز به هدف خود خواهد رسید. بنابراین، حالا که رسیدن به دنیا یا آخرت هر دو نیازمند به کوشش است، پس چرا انسان سرمایه هاى وجودى خود را در مسیر دوم که یک مسیر عالى و پایدار است به کار نیندازد؟ سپس بار دیگر تأکید مى کند: «پاداش شاکران را به زودى خواهیم داد» ( وَ سَنَجْزِی الشّاکِرینَ ). قابل توجه این که در آیه سابق این جمله به صورت فعل غائب ذکر شده بود و در اینجا به صورت فعل متکلم، و این نهایت تأکید وعده الهى را به دادن پاداش به آنها بیان مى کند، و به تعبیر ساده، خداوند مى گوید: ضامن پاداش آنها منم. در تفسیر «مجمع البیان» در ذیل آیه، از امام باقر(علیه السلام) چنین نقل شده: على(علیه السلام)در روز احد شصت زخم برداشت. پیامبر(صلى الله علیه وآله) به «ام سلیم» و «ام عطیه» دستور داد به معالجه جراحات آن حضرت بپردازند. چیزى نگذشت که آنها با نگرانى به خدمت پیغمبر عرضه داشتند وضع بدن على(علیه السلام) طورى است که ما هر زخمى را مى بندیم دیگرى گشوده مى شود، و زخم هاى تن او آن چنان زیاد و خطرناک است که ما نسبت به حیات او نگرانیم. پیغمبر(صلى الله علیه وآله) و جمعى از مسلمانان به عنوان عیادت به منزل على(علیه السلام) وارد شدند در حالى که بدن او یکپارچه زخم و جراحت بود، پیامبر با دست مبارک خود بدن او را مسح مى کرد و مى فرمود: کسى که در راه خدا این چنین تلاش کند، آخرین درجه مسئولیت خود را انجام داده است! و زخم هائى که پیامبر دست بر آن مى کشید به زودى التیام مى یافت، على(علیه السلام) در این هنگام گفت: الحمد للّه که با این همه فرار نکردم، و پشت به دشمن ننمودم. خداوند از کوشش هاى او قدردانى کرد و در دو آیه از قرآن به آن (و به فداکارى هاى افراد نمونه دیگر از مجاهدان احد) اشاره کرده است، در یک مورد مى فرماید: «وَ سَیَجْزِی اللّهُ الشّاکِرینَ» و در مورد دیگر مى فرماید: «وَ سَنَجْزِی الشّاکِرینَ»

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیات ۱۴۴ تا ۱۴۵ سوره مبارکه آل عمران , فرستادگان , خدا , مردن , کشته شدن , اسلام , جاهلیت , کفر , استقامت , پاداش , فرمان , خدا , سرنوشت , ظهور , یا زهراء سلام الله علیها , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

جشنی آسمانی
بخش اول
ششم ذی الحجّه

ازدواج امیر المؤمنین و حضرت زهرا علیهما السلام

در این روز درسال 2 هـ، آقا و سرور ما خاتم الأنبیاء صلّی الله علیه و آله، امیر المؤمنین علیه السلام را به سیّده نساء عالمیان فاطمه زهرا بتول عذرا علیها السلام تزویج فرمود. (1)

این ماجرا بعد از رجوع از جنگ بَدر در روز سه شنبه 6 ذی الحجّه واقع شده است. (2)

امام صادق علیه السلام فرمود :

اگر خداوند متعال امیر المؤمنین علیه السلام را خلق نمی کرد، در تمام زمین انسانی که کفو و شایسته همسری با حضرت فاطمه علیها السلام باشد یافت نمی شد؛ از آدم ابو البشر و بعد از او». (3)

← خواستگاری از فاطمه علیها السلام

هنگامی که سن مبارک بتول عذرا حضرت صدّیقه فاطمه ی زهرا علیها السلام نه سال کامل شد، از اطراف و اکناف اهل مدینه و عظمای قبایل و رؤسای عشایر و صاحبان ثروت و مکنت به خواستگاری حضرت آمدند.

عدّه ای از منافقان نیز این جرأت را به خود دادند که با کمال بی شرمی به خواستگاری آن حضرت بیایند.

هنگام خواستگاریِ بعضی از آن ها، رسول اکرم صلّی الله علیه و آله بسیار ناراحت شدند، و به عدّه ای از منافقان که اعتراض کردند، فرمودند :

«من شما را رد نکردم، بلکه خدا شما را رد کرده و امر فاطمه علیها السلام از جانب خداوند متعال معیّن می شود».

آنان غافل از این بودند که این گوهر گران بها را خداوند در سایه عزّت و حراست خود حفظ فرموده و او را در خور استعداد ابناء دنیا از ملوک و رعایا و ارباب فقر و غنا قرار نداده است؛ بلکه او را برای وصیّ پیامبر صلّی الله علیه و آله ذخیره فرموده است. (4)

از امام حسین علیه السلام روایت شده که فرمود :

روزی حضرت رسول صلّی الله علیه و آله در خانه امّ سلمه بود.

فرشته ای با هیبت خاصّی بر آن حضرت نازل شد که با لغات گوناگون که به یکدیگر شباهتی نداشت مشغول تسبیح و تقدیس خداوند بود.

او عرض کرد :

صرصائیلم. خداوند مرا نزد شما فرستاده که به شما بگویم :

«نور را با نور تزویج کن».

حضرت فرمود :

«چه کسی را با چه کسی» ؟

گفت :

«فاطمه علیها السلام را با علی بن ابی طالب علیه السلام».

منابع :
1. مصباح المتهجد : ص 613.
2. امالی طوسی رَحِمَهُ الله : ج 1، ص 42. بشارة المصطفی صلّی الله علیه و آله : ص 276.
3. کافی : ج 1، ص 461.
4. عیون اخبار الرضا علیه السلام : ج 1، ص 64.

جشنی آسمانی
بخش دوم
خواستگاری

ازدواج امیر المؤمنین و حضرت زهرا علیهما السلام

لذا پیامبر صلّی الله علیه و آله فاطمه علیها السلام را در حضور جبرئیل و صرصائیل به عقد علی علیه السلام در آورد و این عقد در زمین بود.

در این هنگام پیامبر صلّی الله علیه و آله به میان شانه های این ملک خدا نگریست و دید نوشته است :


«لا اله إلا الله، محمّد رسول الله، علی بن ابی طالب مقیم الحجة».

فرمود :

ای صرصائیل، از کی این جمله بین شانه های تو نوشته شده ؟

گفت :

دوازده هزار پیش از آن که خداوند متعال دنیا را بیافریند. (5)

مراسم عروسی

هنگامی که حضرت فاطمه علیها السلام را در شب ازدواج به خانه علی علیه السلام می بُردند، پیامبر صلّی الله علیه و آله از جلو ایشان، جبرییل در سمت راست، میکاییل در سمت چپ و هفتاد هزار فرشته پشت سر حضرتش حرکت می کردند و در آن حال خدا را تسبیح می گفتند و تقدیس می کردند که این تقدیس و تسبیح تا طلوع فجر ادامه داشت. (6)

جبرییل زمام ناقه ای که آن حضرت را می بُردند و اسرافیل رکاب و میکاییل دنبال آن را گرفته بود، پیامبر صلّی الله علیه و آله جامه های فاطمه علیها السلام را منظم می کرد، و هفتاد هزار ملک با دیگر فرشتگان تکبیر می گفتند؛ امّا به حسب ظاهر سلمان زمام ناقه را گرفته بود و حمزه و عقیل و جعفر علیهم السلام از اهل بیت از قفای حضرت فاطمه علیها السلام و بنی هاشم با شمشیر های کشیده می آمدند، و همسران پیامبر صلّی الله علیه و آله از پیش روی می آمدند.

پیامبر صلّی الله علیه و آله آن ها را به مسجد طلبید و دست فاطمه علیها السلام را در دست علی علیه السلام نهاد و فرمود :

«بارک الله فی ابنة رسول الله»؛ و نیز فرمود :

«هذه ودیعتی»؛ و بعد از مراسمی مخصوص، پیامبر صلّی الله علیه و آله در حقّ آن ها و نسل ایشان دعا کرد.

سپس فرمود :

«مرحباً ببحرین یلتقیان و نجمین یقترنان».

سپس پیامبر صلّی الله علیه و آله از نزد ایشان بیرون آمد و چهار چوب در را گرفت و فرمود :

«طهَّر کما الله طهَّر نسلکما، انا سلم لمن سالمکما و حرب لمن حاربکما، استودعکما الله و اَستخلفه علیکما». (7)

آنگاه همه به منازل خود رفتند و از زنان جز اسماء کسی نزد فاطمه علیها السلام نماند، و این به خاطر وصیّت حضرت خدیجه علیها السلام بود که هنگام وفات گریست و از اسماء عهد و پیمان گرفت که در شب عروسی حضرت فاطمه علیها السلام آن حضرت را تنها نگذارد.

اسماء هم به عهد خود وفا کرد و چون ماجرا را برای پیامبر صلّی الله علیه و آله نقل کرد، آن حضرت یاد حضرت خدیجه علیها السلام کرد و گریست و در حقّ اسماء دعا فرمود. (8)
منابع :
5. بحار الأنوار : ج 43، ص 111، 123.
6. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 3، ص 402.
7. همان : ج 3، ص 403.
8. کشف الغمة : ج 1، ص 366.

جشنی_آسمانی
بخش سوم
مهریه

زدواج امیر المؤمنین و حضرت زهرا علیهما السلام

مهریه ی حضرت زهرا علیها السلام

در مقدار و نوع مهریه ی آن حضرت روایات مختلفی وارد شده است :

ـ یک لباس مشکی بلند و یک پوست گوسفند و مقداری عطر. (9)
ـ یک لباس نرم و ملایم و یک زره و زیر اندازی از پوست قوچ. (10)
ـ یک لباس نرم و ملایم و مشکی بلندو یک زره حَطَمی. (11)
ـ چهار صد و هشتاد درهم. (12)
ـ چهار صد مثقال نقره. (13)
ـ پانصد درهم، که علّامه مجلسی و ابن شهر آشوب رَحِمَهما الله می فرمایند :

اصحّ اقوال همین قول است. (14)
ـ زره حَطَمی که ارزش آن سی درهم بود. (15)
ـ دَرع حَطَمی و پوست قوچ یا میش. (16)
ـ یک شتر. (17)
ـ دَرع حَطَمی. (18)
ـ یک پنجم زمین.

پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود :

«در آسمان معیّن شده که مهریه ی آن حضرت علیها السلام یک پنجم زمین است. پس هر که در زمین راه برود در حالی که با او و فرزندانش دشمن باشد، قدم زدن او تا روز قیامت در زمین حرام است». (19)

ـ یک پنج زمین و چهار صدو هشتاد درهم. (20)

امام باقر علیه السلام فرمود :

مهر فاطمه علیها السلام یک پنجم دنیا و دو سوّم بهشت است، و در زمین چهار نهر فرات، نیل، نهروان و بلخ برای حضرت فاطمه علیها السلام است. خداوند به پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود :

«ای محمّد، تو فاطمه را به مهریه ی پانصد درهم به ازدواج علی در آور تا سنّتی در بین امّت تو باشد». (21)

در روایت دیگر :

«یک چهارم دنیا و تمامی بهشت و جهنّم است، که دوستان خود را داخل بهشت می کند و دشمنان خود را به جهنّم روانه می نماید». (22)


در روایت دیگر مهریه ی آن حضرت نصف دنیا ذکر شده است. (23)


← ولیمه ی عروسی

اثاث منزل و ولیمه ی عروسی حضرت زهرا علیها السلام چنین بود که پیامبر صلّی الله علیه و آله به امیر المؤمنین علیه السلام فرمود :

«زِرِه خود را بفروش».

آن حضرت زره را فروخت و پول آن را خدمت پیامبر صلّی الله علیه و آله آورد.

پیامبر صلّی الله علیه و آله مقداری را جهت تهیّه غذای عروسی به امّ سلمه دادند. بنابر بعضی روایات نصف از لوازم غذا را پیامبر صلّی الله علیه و آله و نصف دیگر را امیر المؤمنین علیه السلام تهیّه نمودند.

← جهازیه ی حضرت زهرا علیها السلام

مقداری را هم به بلال و عمّار دادند که از بازار لوازم خانه را خریداری کنند.

منابع :
9. بحار الأنوار : ج 43، ص 113. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 3، ص 400.
10. کافی : ج 5، ص 377. بحار الأنوار : ج 43، ص 144.
11. همان : ج 5، ص 378.
12. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 3، ص 399.
13. بحار الأنوار : ج 43، ص 112، 119.
14. دلائل الأمامة : ص 18.
15. قرب الأسناد : ص 173.
16. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 3، ص 399. بحار الأنوار : ج 43، ص 113.
17. افحام الأعداء و الخصوم : ص 47.
18. کافی : ج 5، ص 377.
19. بحار الأنوار : ج 43، ص 113.
20. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 3، ص 400.
21. بحار الأنوار : ج 43، ص 113.
22. امالی طوسی : ص 668.
23. دلائل الإمامة : ص 92.

جشنی_آسمانی
بخش چهارم
جهیزیه

یک پیراهن، یک عدد روسری، قطیفه سیاه خیبری یا عبای سیاه، پرده ی نازک پشمی، یک عدد حصیر از بافته های قریه ی هَجَر، آسیای دستی، یک عدد طشت مسی، مشک برای آب آوردن، کاسه ای سفالین، مَشکی مخصوص خنک کردن آب، ابریقی که طرف بیرونش رنگ شده بود، کوزه ی سفالین، پوست گوسفند. (24)

امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید :

در آن شب که دختر پیامبر صلّی الله علیه و آله به خانه ی من آمد، بسترمان جز یک پوست گوسفند نبود. (25)

در جای دیگر از آن حضرت نقل شده که فرمود :

من با فاطمه علیها السلام در حالی ازدواج کردم که جز یک پوست گوسفند چیزی نداشتیم که شب بر روی آن می خوابیدیم و روز عُلُوفه ی شترمان را بر روی آن می ریختیم و خدمتگزاری در خانه نداشتیم. (26)

در روایتی دیگر می فرماید :

پیامبر صلّی الله علیه و آله به خانه ی ما آمد در حالی که ما بر روی خود قطیفه ای انداخته بودیم که اگر از طول، آن را به روی خود می کشیدیم، پهلویمان خالی می شد و اگر از عرض می انداختیم سر و پاهایمان بدون روپوش می ماند. (27)

بعضی از اهل سنّت نقل کرده اند :

هنگامی که فاطمه علیها السلام به خانه ی علی علیه السلام رفت، در خانه ی آن حضرت چیزی جز ریگ پهن شده، کوزه ی سفالین، بالش و ظرفی برای آب نیافت. (28)

بنابر نقلی دیگر دو کوزه ی کوچک، ظرف مخصوص شیر که از چوب می تراشیدند، سبویی سبز رنگ که روغن یا آرد در آن می ریختند، چهار بالش یا متکا یا پُشتی با رویه ای از پوست پر از گیاه خشک سبز رنگ، از اثاثیه ی منزل بود. (29)

عروسی و شرکت کنندگان

در بعضی روایات آمده است که 29 یا 30 روز بعد از خرید، امیر المؤمنین علیه السلام صبر کرد تا اینکه جعفر و عقیل به آن حضرت گفتند :

از پیامبر صلّی الله علیه و آله بخواه که همسرت را به خانه بیاوری.

بعضی همسران پیامبر صلّی الله علیه و آله گفتند :

ما از پیامبر صلّی الله علیه و آله خواهش می کنیم که شما همسرت را بیاوری.
منابع :
24. بیت الأحزان : ص 57.
25. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 2، ص 112.
26. ذخائر العقبی : ص 35.
27. همان : ص 49، 106.
28. فاطمة الزهرا علیها السلام بهجة قلب المصطفی صلّی الله علیه و آله : ص 477 (674)، از المناقب احمد بن حنبل (خطّی).
29. بحار الأنوار : ج 43، ص 94.

جشنی_آسمانی
بخش پنجم
ولیمه

پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود :

«ما انتظار داریم خود او بیاید و از ما در خواست کند».

امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید : عرض کردم :

«حیا مانع من می شود».

پیامبر صلّی الله علیه و آله اجازه ی مجلس عروسی و ولیمه را فرمودند، و به امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند :

«هر کس را دوست داری دعوت کن».

زنان به کار زن ها و امیر المؤمنین علیه السلام و عمّار و بلال و چند نفر دیگر به کار مجلس مردها که در مسجد بود، می رسیدند.

اصحاب با هدایای خود در جشن عروسی آن دو نور الهی شرکت کردند، و از ولیمه ی عروسی که به دستور پیامبر صلّی الله علیه و آله فراهم آمده بود، میل کردند.

در آن مجلس 4000 نفر از آن طعام خوردند و پیامبر صلّی الله علیه و آله غذایی برای امیر المؤمنین و فاطمه علیهما السلام فرستاد، در حالی که چیزی از آن غذا کم نشد و همچنان به جای ماند، با وجود اینکه سه روز از آن تناول می کردند.

شب با مراسمی مخصوص، حسب الأمر پیامبر صلّی الله علیه و آله آن دو بزرگوار را به حجره ی امّ سلمه آوردند. امّ سلمه می گوید :

هنگامی که خورشید غروب کرد، پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود :

«فاطمه را بیاور».

من رفتم و دست فاطمه علیها السلام را گرفته در حالی که لباسش بر زمین کشیده می شد و از خجالت و شرم عرق از چهره اش جاری بود، آن حضرت را نزد پدر بزرگوارش آوردم. هنگامی که خدمت آن حضرت رسید، از شدّت خجالت پایش لغزید.

پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود :

«خداوند تو را از لغزش های دنیا و آخرت نگه دارد».

هنگامی که پیش روی آن حضرت قرار گرفت، چادر را از صورت فاطمه علیها السلام کنار زد تا علی علیه السلام چهره ی او را ببیند. سپس دست او را در دست علی علیه السلام قرار داد و این گونه بود که این زندگی نورانی آغاز شد. (30)

ثمره ی ازدواج نورانی

ثمره ی این ازدواج مبارک و نورانی و الهی پنج فرزند بود.

دو امام معصوم علیهما السلام، آقا و مولایمان حضرت مجتبی علیه السلام و سرور شهیدان حضرت ابا عبدالله علیه السلام، دو دختر حضرت عقیله بنی هاشم زینب کبری و جناب امّ کلثوم علیهما السلام، که این فرزندان در زمان حیات پیامبر صلّی الله علیه و آله در مدّت نه سال به دنیا آمدند.

آخرین فرزند ایشان حضرت محسن علیه السلام بود که بعد از شهادت پیامبر صلّی الله علیه و آله به مدّت چند روز به وسیله ی ضربه های بین در و دیوار و کتک های منافقین و ظالمین به شهادت رسید. (31)
منابع :
30. بحار الأنوار : ج 43، ص 96 ـ 95، 114.
31. دلائل الإمامة طبری : ص 104، 134. تاریخ الأئمه علیهم السلام : ص 16.

جشنی آسمانی
بخش ششم
زندگی نورٌ عَلَی نورٍ

حضرت فاطمه علیها السلام نُه سال و 75 روز یا 95 روز در منزل امیر المؤمنین علیه السلام زندگی کرد تا آنکه بعد از شهادت حضرت محسن علیه السلام به شهادت رسید.

ازدواج آسمانی

بین ازدواج آن حضرت در آسمان و تزویج آن ها در زمین چهل روز فاصله بود. (32)

در اوّل یا ششم ذی الحجّه (33) در حالی که طرف ایجاب عقد خداوند متعال و طرف قبول جبرئیل و خطبه خوان راحیل بود. شاهدان حاملان عرش و 70 نفر از فرشتگان بودند. نثار کننده ی نقل این عروسی رضوان خزانه دار بهشت، و آنچه نثار شد درّ و یاقوت و مرجان، و حجله دار این زفاف اسماء یا امّ ایمن بود و نتیجه ی این ازدواج ائمّه ی اطهار علیهم السلام. (34)

اقوال در روز ازدواج حضرت

اقوال در ازدواج چنین است :

عقد در صفر و ازدواج در ذی الحجّة (35)، یا بعد از باز گشت از جنگ بَدر (36)، عقد بعد از یک سال از هجرت و ازدواج بعد از آن نزدیک به یک سال (37)، عقد در ماه رمضان و ازدواج در ذی الحجّه (38)، عقد در رجب قبل از جنگ بدر و ازدواج در ذی الحجّه (39)، عقد در رجب و ازدواج بعد از باز گشت امیر المؤمنین علیه السلام از بَدر (40)، عقد در ربیع الاوّل و ازدواج هم در ربیع الاوّل (41)، عقد در اوّل ذی الحجّه و ازدواج در ششم ذی الحجّه بعد از جنگ بَدر (42)، عقد در چند شب باقی مانده از صفر و ازدواج در ذی الحجّه (43)، عقد در محرّم و ازدواج در ذی الحجّه. (44)

عقد در اوّل ذی الحجّه سال دوّم هجرت (45)، یا در 25 ذی الحجّه (46)، یا سه روز مانده از ماه صفر سال 2 هـ (47)، یا در 15 رجب پنج ماه پس از هجرت. (48).

ازدواج بعد از باز گشت از بَدر در اوایل شوال یا در روز سه شنبه ششم ذی الحجّه (49)، یا در 19 ذی الحجّه (50) یا در 21 محرم سال 3 هـ (51) یا دو روز مانده از ماه صفر؛ چهار ماه بعد از بَدر. (52)

منابع :
32. دلائل الإمامة : ص 93. بحار الأنوار : ج 43، ص 110.
33. بحار الأنوار : ج 43، ص 110. و ... .
34. همان : ج 43، ص 98، 99، 102، 107، 128. و ... .
35. همان : ج 19، ص 192. و ... .
36.همان : ج 43، ص 9. مقاتل الطالبین : ص 30.
37. الثغور الباسمة : ص 27. البدء و التاریخ : ج 5، ص 20.
38. کشف الغمّة : ج 1، ص 364. و ... .
39. نظم درر السمطین : ص 189.
40. بحار الأنوار : ج 19، ص 193. و ... .
41. همان : ج 19، ص 193.
42. همان : ج 43، ص 6. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 3، ص 405.
43. همان : ج 19، ص 193 ـ 192.
44. شرح احقاق الحقّ : ج 10، ص 351. الشرف المؤبّد : ص 55.
45. مسار الشیعة : ص 17. و ... .
46. بحار الأنوار : ج 35، ص 261.
47. تاریخ دمشق : ج 3، ص 128، ج 12، ص 128.
48. مسار الشیعة : ص 35. و ... .
49. امالی طوسی : ص 43. و ... .
50. تقویم المحسنین : ص 14. وقائع الشهور : ص 239.
51. مسار الشیعة : ص 26. بحار الأنوار : ج 95، ص 197.
52. نظم درر السمطین : ص 189. مقتل الحسین علیه السلام (خوارزمی) : ج 1، ص 128.

 

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: جشنی آسمانی , ششم ذی الحجّه , ازدواج , امیر المؤمنین , حضرت زهرا علیهما السلام , ظهور ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم


تفسیر آیات ۱۳۷ تا ۱۳۸ سوره مبارکه آل عمران

۱۳۷ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسیرُوا فِی الأَرْضِ فَانْظُروا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبینَ ۱۳۸ هذا بَیانٌ لِلنّاسِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقینَ

ترجمه
۱۳۷ ـ پیش از شما، سنت هائى وجود داشت; (و هر قوم، طبق اعمال خود، سرنوشت هائى داشتند; شما نیز دارید) پس در روى زمین، گردش کنید و ببینید سرانجام تکذیب کنندگان (آیات خدا) چگونه بود؟! ۱۳۸ ـ این، بیانى است براى عموم مردم، و هدایت و اندرزى است براى پرهیزکاران!.

تفسیر
قرآن مجید دوران هاى گذشته را با زمان حاضر و زمان حاضر را با تاریخ گذشته پیوند مى دهد، و پیوند فکرى و فرهنگى نسل حاضر را با گذشتگان براى درک حقایق، لازم و ضرورى مى داند; زیرا از ارتباط و گره خوردن این دو زمان (گذشته و حاضر) وظیفه و مسئولیت آیندگان روشن مى شود، لذا: در نخستین آیه مى فرماید: «پیش از شما سنت هائى وجود داشت» ( قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ ). این سنن هرگز جنبه اختصاصى ندارد، بلکه به صورت یک سلسله قوانین حیاتى درباره همگان، گذشتگان و آیندگان، اجرا مى شود. در این سنن، پیشرفت و تعالى افراد با ایمان و مجاهد، متحد و بیدار، پیش بینى شده، و شکست و نابودى ملت هاى پراکنده، بى ایمان و آلوده به گناه نیز پیش بینى گردیده که در تاریخ بشریت ثبت است. آرى، تاریخ براى هر قومى اهمیت حیاتى دارد، تاریخ خصوصیات اخلاقى و کارهاى نیک و بد و تفکرات گذشتگان را براى ما بازگو مى کند، و علل سقوط و سعادت، کامیابى و ناکامى جامعه ها را در اعصار و قرون مختلف نشان مى دهد، و در حقیقت تاریخ گذشتگان آینه زندگى روحى و معنوى جامعه هاى بشرى و هشدارى است براى آیندگان. بر این اساس، قرآن به مسلمانان دستور مى دهد: «بروید در روى زمین بگردید و در آثار پیشینیان و ملت هاى گذشته و زمامداران و فراعنه گردنکش و جبار دقت کنید، و بنگرید پایان کار آنها که کافر شدند، و پیامبران خدا را تکذیب کردند و بنیان ظلم و فساد را در زمین گذاردند، چگونه بود؟ و سرانجام کار آنها به کجا رسید»؟ ( فَسیرُوا فِی الأَرْضِ فَانْظُروا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبینَ ). آثار گذشتگان، حوادث پند دهنده اى براى آیندگان است و مردم مى توانند با بهره بردارى از آنها از مسیر حیات و زندگى صحیح آگاه شوند.
در آیه بعد مى فرماید: «آنچه در آیات فوق گفته شد بیانیه روشنى است براى همه انسان ها و وسیله هدایت و اندرزى است براى همه پرهیزگاران» ( هذا بَیانٌ لِلنّاسِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقینَ ). یعنى در عین این که این بیانات جنبه همگانى و مردمى دارد تنها پرهیزگاران و افراد با هدف از آن الهام مى گیرند و هدایت مى شوند. بر اساس آنچه گفته شد «هذا» به مسأله سیر در «ارض» اشاره دارد که هم بیان عامى است براى همه. هم «هدایت» و بیان راه رسیدن به رشد و تعالى است. و هم پند و موعظه به خصوص براى «متقین» است، از این نظر که آنها هستند که از این فرمان استفاده مى کنند. ولى بر اساس تفسیر دیگرى، «هذا» اشاره به قرآن مجید است که هم بیان روشنى است براى کسانى که بخواهند طریق تعالى را بپیمایند، که البته بسته به انتخاب خود آنها است. هم «هدایت»، راهنما و نشان دهنده طریق رشد است که پس از مشاهده آثار گذشتگان چگونه باید طى طریق نمود. و هم «موعظه» و پند براى پرهیزگاران به طور ویژه است; زیرا پرهیزگاران از این فرمان و مشاهده آثار و دقت در طرق هدایت بهره وافر مى برند.

آثارى که در نقاط مختلف روى زمین از دورانهاى قدیم باقى مانده اسناد زنده و گویاى تاریخ هستند، و حتى ما از آنها بیش از تاریخ مدون بهره مند مى شویم. آثار باقى مانده از دوران هاى گذشته، اشکال و صور و نقوش روح و دل و تفکرات و قدرت و عظمت و حقارت اقوام را به ما نشان مى دهد، در صورتى که تاریخ فقط حوادث وقوع یافته و عکس هاى خشک و بى روح آنها را مجسم مى سازد. آرى ویرانه کاخ هاى ستمگران، و بناهاى شگفت انگیز اهرام مصر و برج بابل و کاخ هاى کسرى و آثار تمدن قوم سبأ و صدها نظائر آن که در گوشه و کنار جهان پراکنده اند، هر یک در عین خاموشى، هزار زبان دارند و سخن ها مى گویند، و اینجا است که شاعران نکته سنج، به هنگامى که در برابر خرابه هاى این کاخ ها قرار مى گرفتند، تکان شدیدى در روح خود احساس کرده و اشعار شورانگیزى مى سرودند، چنان که «خاقانى» و شعراى معروف دیگرى این آوازها را از درون ذرات کاخ شکست خورده کسرى و مانند آن با گوش جان شنیده، و آنها را در شاهکارهاى ادبى سرودند مطالعه یک سطر از این تاریخ هاى زنده، معادل مطالعه یک کتاب قطور تاریخى است و اثرى که این مطالعه در بیدارى روح و جان بشر دارد، با هیچ چیز دیگرى برابرى نمى کند; زیرا هنگامى که در برابر آثار گذشتگان قرار مى گیریم گویا یک مرتبه ویرانه ها همه جان مى گیرند و استخوان هاى پوسیده از زیر خاک زنده مى شوند، و جنب و جوش پیشین خود را آغاز مى کنند. بار دیگر نگاه مى کنیم همه را خاموش و فراموش شده مى بینیم و مقایسه این دو حالت نشان مى دهد افراد خودکامه چه کوتاه فکرند که براى رسیدن به هوس هاى بسیار زودگذر، آلوده هزاران جنایت مى شوند. لذا قرآن مجید دستور مى دهد: مسلمانان در روى زمین به سیر و سیاحت بپردازند و آثار گذشتگان را در دل زمین و یا در روى خاک با چشم خود ببینند و از مشاهده آن عبرت گیرند. آرى، در اسلام نیز جهانگردى وجود دارد، و به آن اهمیت زیادى داده شده، اما نه بسان توریست هاى هوسران و هوسباز امروز، بلکه براى تحقیق و بررسى آثار و سرنوشت پیشینیان و مشاهده آثار عظمت خداوند در نقاط مختلف جهان، و این همان چیزى است که قرآن نام آن را «سیر فى الارض» گذارده و طى آیات متعددى به آن دستور داده است از جمله: 1 ـ قُلْ سیرُوا فِی الأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمین : «بگو: بروید در روى زمین گردش کنید سپس بنگرید عاقبت و سرانجام گناهکاران چگونه بوده است» 2 ـ قُلْ سیرُوا فِی الأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ : «بگو: در زمین سیر کنید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را به وجود آورده است» 3 ـ أَ فَلَمْ یَسیرُوا فِی الأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِها : «آیا آنان در زمین سیر نکردند، تا دل هائى داشته باشند که حقیقت را با آن درک کنند» ؟ و آیات دیگر این آیه مى گوید: این جهانگردى معنوى و سیر در ارض، قلب انسان را دانا، چشم انسان را بینا و گوش او را شنوا مى گرداند، و از خمودى و جمود، رهائى مى بخشد. متأسفانه از طرف مسلمانان به این دستور زنده اسلامى نیز مانند بسیارى از دستورات فراموش شده دیگر، توجهى نمى شود، حتى جمعى از علماء و دانشمندان اسلامى گویا در محیط فکر خود، زمان و مکان را متوقف ساخته، و در عالمى غیر از این عالم زندگى مى کنند، از تحولات اجتماعى دنیا بى خبرند و به کارهاى جزئى و کم اثر که در مقابل کارهاى اصولى و اساسى ارزش چندانى ندارد خود را مشغول ساخته اند. در دنیائى که حتى پاپ ها و کاردینال هاى مسیحى که بعد از قرن ها انزوا و گوشه گیرى و قطع ارتباط با دنیاى خارج، به سیر در ارض مى پردازند تا نیازمندى هاى زمان را درک کنند، آیا نباید مسلمانان به این دستور صریح قرآن عمل کنند و خود را از تنگناى محیط محدود فکرى به در آورند، تا تحول و جنبشى در عالم اسلام و مسلمین پدید آید؟


منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیات ۱۳۷ تا ۱۳۸ سوره مبارکه آل عمران , سنت , قوم , اعمال , سرنوشت , زمین , گردش , سرانجام , تکذیب , آیات خدا , عموم مردم , هدایت , اندرز , پرهیزکاران , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم


تفسیر آیات ۱۳۴ تا ۱۳۶ سوره مبارکه آل عمران

۱۳۴ الَّذینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرّاءِ وَ الضَّرّاءِ وَ الْکاظِمینَ الْغَیْظَ وَ الْعافینَ عَنِ النّاسِ وَ اللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ ۱۳۵ وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ ۱۳۶ أُولئِکَ جَزاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ جَنّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلینَ

ترجمه
۱۳۴ ـ همان ها که در توانگرى و تنگدستى، انفاق مى کنند; و خشم خود را فرو مى برند; و از خطاى مردم در مى گذرند; و خدا نیکوکاران را دوست دارد. ۱۳۵ـ و آنها که وقتى مرتکب عمل زشتى شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا مى افتند; و براى گناهان خود، طلب آمرزش مى کنند ـ و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟ ـ و بر گناه، اصرار نمىورزند، با این که مى دانند. ۱۳۶ ـ آنها پاداششان آمرزش پروردگار، و بهشت هائى است که از زیر درختانش، نهرها جارى است; جاودانه در آن مى مانند; چه نیکو است پاداش اهل عمل!

تفسیر
از آنجا که در آیه قبل وعده بهشت جاویدان به پرهیزگاران داده شد، در این آیه پرهیزگاران را معرفى مى کند و پنج صفت از اوصاف عالى و انسانى آنها را ذکر مى نماید: در مورد نخستین صفت مى فرماید: «آنها در همه حال انفاق مى کنند چه موقعى که در راحتى و وسعتند و چه زمانى که در پریشانى و محرومیتند» ( الَّذینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرّاءِ وَ الضَّرّاءِ ). آنها با این عمل ثابت مى کنند روح کمک به دیگران و نیکوکارى در جان آنها نفوذ کرده است و به همین دلیل، تحت هر شرائطى اقدام به این کار مى کنند. روشن است: انفاق در حال وسعت به تنهائى نشانه نفوذ کامل صفت عالى سخاوت در اعماق روح انسان نیست، اما آنها که در همه حال اقدام به کمک و بخشش مى کنند، نشان مى دهند این صفت در آنها ریشه دار است. ممکن است گفته شود: انسان در حال تنگدستى چگونه مى تواند انفاق کند؟ پاسخ این سؤال روشن است; زیرا: اولاً ـ افراد تنگدست نیز به مقدار توانائى مى توانند در راه کمک به دیگران انفاق کنند. ثانیاً ـ انفاق منحصر به مال و ثروت نیست بلکه هر گونه موهبت خدادادى را شامل مى شود، خواه مال و ثروت باشد، یا علم و دانش، یا مواهب دیگر. و به این ترتیب، خداوند مى خواهد روح گذشت، فداکارى و سخاوت را حتى در نفوس مستمندان جاى دهد تا از رذائل اخلاقى فراوانى که از «بخل» سرچشمه مى گیرد بر کنار بمانند. آنها که انفاق هاى کوچک را در راه خدا ناچیز مى انگارند براى این است که: هر یک از آنها را جداگانه مورد مطالعه قرار مى دهند. و گر نه اگر همین کمک هاى جزئى را در کنار هم قرار دهیم و مثلاً اهل یک مملکت، اعم از فقیر و غنى هر کدام مبلغ نا چیزى براى کمک به بندگان خدا انفاق کنند و براى پیشبرد اهداف اجتماعى مصرف نمایند کارهاى بزرگى به وسیله آن مى توانند انجام دهند. علاوه بر این، اثر معنوى و اخلاقى انفاق، بستگى به حجم انفاق و زیادى آن ندارد و در هر حال عاید انفاق کننده مى شود. جالب توجه این که در اینجا نخستین صفت برجسته پرهیزکاران «انفاق» ذکر شده; زیرا این آیات، نقطه مقابل صفاتى را که درباره رباخواران و استثمارگران در آیات قبل ذکر شد، بیان مى کند. افزون بر آن ،گذشت از مال و ثروت، آن هم در حال خوشى و تنگدستى روشن ترین نشانه مقام تقوا است. نسبت به دومین صفت مى فرماید: «آنها بر خشم خود مسلطند، خشم خود را فرو مى نشانند» ( وَ الْکاظِمینَ الْغَیْظَ ). «کَظْم» در لغت به معنى بستن سر مشکى است که از آب پر شده باشد، و به طور کنایه در مورد کسانى که از خشم و غضب پر مى شوند، و از اِعمال آن خوددارى مى نمایند به کار مى رود. «غَیْظ» به معنى شدت غضب ، حالت برافروختگى و هیجان فوق العاده روحى است، که بعد از مشاهده ناملایمات به انسان دست مى دهد.

حالت خشم و غضب از خطرناک ترین حالات است و اگر جلوى آن رها شود، در شکل یک نوع جنون و دیوانگى و از دست دادن هر نوع کنترل اعصاب خودنمائى مى کند، و بسیارى از جنایات و تصمیم هاى خطرناک که انسان یک عمر باید کفاره و جریمه آن را بپردازد در چنین حالى انجام مى شود، و لذا در آیه فوق دومین صفت برجسته پرهیزکاران را فرو بردن خشم معرفى کرده است. پیغمبر اکرم مى فرماید: مَنْ کَظَمَ غَیْظاً وَ هُوَ قادِرٌ عَلى إِنْفاذِهِ مَلاَ َهُ اللّهُ أَمْناً وَ اِیْماناً: «آن کس که خشم خود را فرو ببرد با این که قدرت بر اِعمال آن دارد، خداوند دل او را از آرامش و ایمان پر مى کند» این حدیث، مى رساند فرو بردن خشم، اثر فوق العاده اى در تکامل معنوى انسان و تقویت روح ایمان دارد. و در سومین توصیف مى فرماید: «آنها از خطاى مردم مى گذرند» ( وَ الْعافینَ عَنِ النّاسِ ). فرو بردن خشم، بسیار خوب است اما به تنهائى کافى نیست; زیرا ممکن است کینه و عداوت را از قلب انسان ریشه کن نکند، در این حال براى پایان دادن به حالت عداوت باید «کظم غیظ» توأم با «عفو و بخشش» گردد. لذا به دنبال صفت عالى خویشتن دارى و فرو بردن خشم، مسأله عفو و گذشت را بیان نموده، البته منظور گذشت و عفو از کسانى است که شایسته آنند نه دشمنان خون آشامى که گذشت و عفو باعث جرأت و جسارت بیشتر آنها مى شود. و در چهارمین توصیف مى فرماید: «خداوند نیکوکاران را دوست مى دارد» ( وَ اللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ ). یعنى اینها نیکوکارانند. در اینجا اشاره به مرحله عالى تر از عفو شده که همچون یک سلسله مراتب تکاملى پشت سر هم قرار گرفته اند و آن این است که: انسان نه تنها باید خشم خود را فرو برد و با عفو و گذشت کینه را از دل خود بشوید، بلکه با نیکى کردن در برابر بدى (آنجا که شایسته است) ریشه دشمنى را در دل طرف نیز بسوزاند و قلب او را نسبت به خویش مهربان گرداند، به طورى که در آینده چنان صحنه اى تکرار نشود. به طور خلاصه نخست، دستور به خویشتن دارى در برابر خشم، پس از آن دستور به شستنِ قلب خود، و سپس دستور به شستن قلبِ طرف مى دهد. در حدیثى که در کتب شیعه و اهل تسنن در ذیل آیه فوق نقل شده چنین مى خوانیم: یکى از کنیزان امام على بن الحسین(علیهما السلام) به هنگامى که آب روى دست امام مى ریخت، ظرف آب از دستش افتاد و بدن امام را مجروح ساخت، امام(علیه السلام)از روى خشم سر بلند کرد، کنیز بلافاصله گفت: خداوند در قرآن مى فرماید: «وَ الْکاظِمِیْنَ الْغَیْظَ» . امام(علیه السلام) فرمود: خشم خود را فرو بردم. عرض کرد: «وَ الْعافِیْنَ عَنِ النّاسِ». فرمود: تو را بخشیدم خدا تو را ببخشد. او مجدداً گفت: «وَ اللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ» . امام فرمود: تو را در راه خدا آزاد کردم این حدیث شاهد زنده اى است بر این که سه مرحله مزبور هر کدام مرحله اى عالى تر از مرحله قبل است.

پس از آن، در آیه بعد به پنجمین صفت از صفات پرهیزکاران اشاره کرده، مى گوید: «و هنگامى که مرتکب عمل زشتى شوند یا به خود ستم کنند (هر چه زودتر) به یاد خدا مى افتند و براى گناهان خود آمرزش مى طلبند» ( وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ ). «فاحِشَة» از ماده فحش و فحشاء به معنى هر عمل بسیار زشت است و انحصار به اعمال منافى عفت ندارد; زیرا در اصل به معنى «تجاوز از حدّ» است که هر گناهى را شامل مى شود. در آیه فوق اشاره به این صفت از صفات پرهیزکاران شده که آنها علاوه بر اوصاف مثبت گذشته، اگر مرتکب گناهى شوند، به زودى به یاد خدا مى افتند و توبه مى کنند و هیچ گاه اصرار بر گناه نمىورزند. از تعبیر این آیه چنین استفاده مى شود: انسان تا به یاد خدا است، مرتکب گناه نمى شود، آن گاه مرتکب گناه مى شود که به کلى خدا را فراموش کند و غفلت تمام وجود او را فرا گیرد. اما این فراموشکارى و غفلت در افراد پرهیزگار دیرى نمى پاید، به زودى به یاد خدا مى افتند و گذشته را جبران مى کنند، آنها احساس مى کنند هیچ پناهگاهى جز خدا ندارند و تنها باید آمرزش گناهان خویش را از او بخواهند «کیست جز خدا که گناهان را ببخشد» ( وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ ). باید توجه داشت در آیه، علاوه بر عنوان فاحشه، ظلم بر خویشتن نیز ذکر شده «أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ» و فرق میان این دو ممکن است این باشد که فاحشه اشاره به گناهان کبیره و ظلم بر خویشتن، اشاره به گناهان صغیره است. در پایان آیه براى تأکید مى گوید: « آنها هرگز با علم و آگاهى بر گناه خویش اصرار نمىورزند و گناه را تکرار نمى کنند» ( وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ ). در ذیل این آیه، از امام باقر(علیه السلام) نقل شده که فرمود: اَلاْ ِصْرارُ أَنْ یُذْنِبَ الذَّنْبَ فَلا یَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَ لایُحَدِّثُ نَفْسَهُ بِالتَّوْبَةِ فَذلِکَ الإِصْرارُ : «اصرار بر گناه این است که: انسان گناهى کند و دنبال آن استغفار ننماید و در فکر توبه نباشد، این است اصرار بر گناه» در کتاب «امالى صدوق» از امام صادق(علیه السلام) حدیثى پر معنى نقل شده که خلاصه آن چنین است: «هنگامى که آیه فوق نازل شد، و گناهکاران توبه کار را به آمرزش الهى نوید داد، ابلیس سخت ناراحت شد، و تمام یاران خود را با صداى بلند به تشکیل انجمنى دعوت کرد، آنها از وى علت این دعوت را پرسیدند، او از نزول این آیه اظهار نگرانى کرد. یکى از یاران او گفت: من با دعوت انسان ها به این گناه و آن گناه تأثیر این آیه را خنثى مى کنم. ابلیس پیشنهاد او را نپذیرفت. دیگرى نیز پیشنهادى شبیه آن کرد که آن هم پذیرفته نشد. در این میان شیطانى کهنه کار به نام «وسواس خنّاس»! گفت: من مشکل را حل مى کنم!. ابلیس پرسید: از چه راه؟ گفت: فرزندان آدم را با وعده ها و آرزوها آلوده به گناه مى کنم، و هنگامى که مرتکب گناهى شدند یاد خدا و بازگشت به سوى او را از خاطر آنها مى برم. ابلیس گفت: راه همین است، و این مأموریت را تا پایان دنیا بر عهده او گذاشت»! 4 روشن است: فراموشکارى نتیجه سهل انگارى و وسوسه هاى شیطانى است، و تنها کسانى گرفتار آن مى شوند که خود را تسلیم او کنند، و به اصطلاح با وسواس خناس همکارى نزدیک نمایند! ولى مردان بیدار و با ایمان کاملاً مراقبند که هر گاه خطائى از آنها سرزد در نخستین فرصت، آثار آن را با آب توبه و استغفار از دل و جان خود بشویند و دریچه هاى قلب خود را به روى شیطان و لشکر او ببندند که آنها از درهاى بسته قلب وارد نمى شوند؟.

در آخرین آیه، پاداش پرهیزگارانى که صفات آنها در دو آیه گذشته آمده، توضیح داده شده است، مى فرماید: «آنها پاداششان آمرزش پرودگار و بهشت هائى است که از زیر درختانش نهرها جارى است، جاودانه در آن مى مانند» ( أُولئِکَ جَزاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ جَنّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ خالِدینَ فیها ). آرى، پاداش آنها آمرزش پروردگار و بهشتى است که نهرها از زیر درختان آن جارى است (و لحظه اى آب از آنها قطع نمى شود) بهشتى که به طور جاودان در آن خواهند بود. در حقیقت در اینجا نخست اشاره به مواهب معنوى و «مغفرت» و شستشوى دل و جان و تکامل روحانى شده، سپس اشاره به مواهب مادى نموده، و در پایان مى گوید: «چه پاداش نیکى است براى آنها که اهل عمل هستند» ( وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلینَ ). نه افراد واداده و تنبل که همیشه از تعهدات و مسئولیت هاى خویش مى گریزند.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیات ۱۳۴ تا ۱۳۶ سوره مبارکه آل عمران ,
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیات ۱۲۳ تا ۱۲۹ سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیات ۱۳۰ تا ۱۳۲ سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیه ۱۳۳ سوره مبارکه آل عمران

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرت‌های عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین ...

زیارت امام حسین علیه السلام

عَن مُحَمَّدِ بنِ مُسلِمٍ قالَ سَمِعتُ اَبا جَعفَرٍ وَ جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ (عَلَیهِمَا السَّلامُ) یَقولانِ اِنَّ‌ اللَّهَ‌ تَعالیٰ‌ عَوَّضَ الحُسَینَ (عَلَیهِ السَّلامُ) مِن قَتلِهِ اَن جَعَلَ الاِمامَةَ فی ذُرّیَّتِهِ وَ الشِّفَاءَ فی تُربَتِهِ وَ اِجابَةَ الدُّعاءِ عِندَ قَبرِهِ وَ لا تُعَدُّ اَیّامُ زائِریهِ جائِیاً وَ راجِعاً مِن عُمُرِه. قالَ مُحَمَّدُ بنُ مُسلِمٍ فَقُلتُ لِاَبی عَبدِ اللَّهِ (عَلَیهِ السَّلامُ) هَذَا الجَلالُ یُنالُ بِالحُسَینِ (عَلَیهِ السَّلامُ) فَما لَهُ فی نَفسِهِ فَقالَ اِنَّ اللَّهَ تَعالیٰ اَلحَقَهُ بِالنَّبِیِّ (صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) فَکانَ مَعَهُ فی دَرَجَتِهِ وَ مَنزِلَتِهِ ثُمَّ تَلا اَبو عَبدِ اللَّهِ (عَلَیهِ السَّلامُ) وَ الَّذینَ آمَنوا وَ اتَّبَعَتهُم ذُرّیَّتُهُم بِایمانٍ اَلحَقنا بِهِم ذُرّیَّتَهُم.

(امالی طوسی، ص۳۱۷؛ بحارالانوار، ج۴۴،ص۲۲۱)

عَن مُحَمَّدِ بنِ مُسلِمٍ قالَ سَمِعتُ اَبا جَعفَرٍ وَ جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ (عَلَیهِمَا السَّلام)
هم از این بزرگوار این را شنیده، هم از آن بزرگوار.

یَقولانِ اِنَّ‌ اللَّهَ‌ تَعالیٰ‌ عَوَّضَ الحُسَینَ (عَلَیهِ السَّلامُ) مِن قَتلِهِ اَن جَعَلَ الاِمامَةَ فی ذُرّیَّتِه
[امام باقر و امام صادق (علیهما السّلام) میفرمودند همانا خداوندِ متعال به حسین (علیه السّلام) در برابر کشته شدنش پاداش داد که امامت در فرزندانش و شفا در خاکش و اجابت دعا در نزد قبرش باشد و اینکه روزهایی که زائرینش [برای زیارت] می‌آیند و میروند از عمرشان محسوب نمیگردد.]

شرح حدیثی از امام صادق(ع)، درباره زیارت امام حسین(ع) توسط امام خامنه ای

سالروز ازدواج امام علی و حضرت فاطمه (ع) ... | تفسیر آیات ۱۲۳ تا ۱۳۳ سوره مبارکه آل عمران ... | موقعیت‌شناسی ... | جامعه اسلامی ... | غیرت انقلابی و ... | ناموس همه‌ی آحاد مردم ما ... | به یاد شهدا ...

امام خامنه ای:

همه‌ی مردم مسلمان در ایران و جامعه‌ی اسلامی، باید نسبت به سرنوشت کشور و بازسازی آن، احساس وظیفه کنند.

ارزشهای انقلابی و دستاوردهای انقلاب و فضای اسلامی جامعه، ناموس همه‌ی آحاد مردم ماست و از آن، غیرتمندانه و با کمال قدرت دفاع می‌کنیم و باید بکنیم.

به برکت هدایت امام و رهبر عظیم‌الشّأن‌مان از گذرگاه‌های بسیار خطرناکی گذشته‌ایم؛ با قوّت، با قدرت راه را ادامه میدهیم. 1368/07/28

منبع (ادامه مطلب ...):

http://qaem14.blog.ir/1400/04/22/ya zahra SALAMOLAH ALAYHA 59 ghadeer eaaaha esnnspsp

http://qaem14.blog.ir/1400/04/26/ya zahra SALAMOLAH ALAYHA 59 ghadeer shhikhdziha esnnspsp

پیوندها:

https://t.me/fazylatha

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , نماز , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: ظهور , امام حسين عليه السلام , اربعين حسيني عليه السلام , عاشورا , کربلا , جامعه اسلامي , غيرت انقلابي , ناموس , یا زهرا سلام الله علیها ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تفسیر آیه ۱۳۳ سوره مبارکه آل عمران
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : جمعه 25 تير 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیه ۱۳۳ سوره مبارکه آل عمران

۱۳۳ وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَة مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّة عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقین

ترجمه
َ ۱۳۳ ـ و شتاب کنید براى رسیدن به آمرزش پروردگارتان; و بهشتى که وسعت آن، آسمان ها و زمین است; و براى پرهیزگاران آماده شده است.

تفسیر
به دنبال آیات گذشته که بدکاران را تهدید به مجازات آتش، و نیکوکاران را تشویق به رحمت الهى مى کرد، در این آیه کوشش و تلاش نیکوکاران را تشبیه به یک مسابقه معنوى کرده که هدف نهائى آن آمرزش الهى و نعمت هاى جاویدان بهشت است، مى فرماید: «براى رسیدن به آمرزش پروردگارتان بر یکدیگر سبقت بگیرید» ( وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَة مِنْ رَبِّکُمْ ). «سارِعُوا» از «مسارعت» به معنى کوشش و تلاش دو یا چند نفر براى پیشى گرفتن از یکدیگر در رسیدن به یک هدف است، که در کارهاى نیک، قابل ستایش، و در کارهاى بد، نکوهیده است. در حقیقت قرآن در اینجا از یک نکته روانى استفاده کرده، و آن این که انسان براى انجام دادن یک کار اگر تنها باشد معمولاً کار را بدون سرعت و به طور عادى شروع و انجام مى دهد، ولى اگر جنبه مسابقه به خود بگیرد، آن هم مسابقه اى که جائزه باارزشى براى آن تعیین شده، تمام نیرو و انرژى خود را به کار مى گیرد و با سرعت هر چه بیشتر به سوى هدف پیش مى تازد. و اگر مى بینیم هدف این مسابقه در درجه اول مغفرت قرار داده شده براى این است که رسیدن به هر مقام معنوى، بدون آمرزش و شستشوى از گناه ممکن نیست، نخست باید خود را از گناه شست، سپس به مقام قرب پروردگار گام نهاد!. دومین هدف این مسابقه معنوى، بهشت قرار داده شده، «بهشتى که وسعت آن، پهنه آسمان ها و زمین است» ( وَ جَنَّة عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الأَرْضُ ). باید توجه داشت مراد از «عَرْض» در آیه فوق، اصطلاح هندسى آن در مقابل «طول» نیست، بلکه به معنى لغوى آن یعنى «وسعت» مى باشد. در آیه 21 سوره «حدید» همین تعبیر با تفاوت مختصرى دیده مى شود: سابِقُوا إِلى مَغْفِرَة مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّة عَرْضُها کَعَرْضِ السَّماءِ وَ الأَرْض: «براى رسیدن به مغفرت پروردگارتان و بهشتى که پهنه آن مانند پهنه آسمان و زمین اسست، به پیش تازید». در این آیه به جاى «مسارعت» صریحاً کلمه «مسابقه» ذکر شده و «سماء» به صورت مفرد با الف و لام جنس آمده که در اینجا معنى عموم مى دهد، و از «کاف تشبیه» استفاده شده است. به این معنى که آیه مورد بحث، صریحاً مى گوید: «وسعت بهشت همان وسعت آسمان ها و زمین است» ولى در سوره «حدید» مى گوید: «وسعت آن مانند وسعت آسمان و زمین مى باشد» و هر دو تعبیر یک معنى را مى رساند. و در پایان آیه تصریح مى کند: «این بهشت، با آن عظمت، براى پرهیزگاران آماده شده است» ( أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقینَ ). اکنون این سؤال پیش مى آید: اولاً: آیا بهشت و دوزخ هم اکنون آفریده شده و وجود خارجى دارند یا بعداً در پرتو اعمال مردم ایجاد مى شوند؟ ثانیاً: اگر آنها آفریده شده اند جاى آنها کجا است؟ (با توجه به این که قرآن مى گوید وسعت بهشت به اندازه آسمان ها و زمین است).

اکثر دانشمندان اسلامى معتقدند: این دو هم اکنون وجود خارجى دارند و ظواهر آیات قرآن نیز این نظر را تأیید مى کند، به عنوان نمونه: الف ـ در آیه مورد بحث و در آیات فراوان دیگرى تعبیر به أُعِدَّتْ: «مهیا شده» یا تعبیرات دیگرى از همین ماده، گاهى در مورد بهشت و گاهى درباره دوزخ، آمده است از این آیات استفاده مى شود بهشت و دوزخ هم اکنون آماده شده اند اگر چه بر اثر اعمال نیک و بد انسان ها توسعه مى یابند (دقت کنید). ب ـ در آیات مربوط به معراج در آیات 13 تا 15 سوره «و النجم» مى خوانیم: وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرى * عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى * عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوى: «بار دیگر پیامبر جبرئیل را نزد «سدرة المنتهى» در آنجا که بهشت جاویدان قرار داشت مشاهده کرد». این تعبیر گواه دیگرى بر وجود فعلى بهشت است. ج ـ در سوره «تکاثر» آیات 5 ، و 7 مى فرماید: کَلاّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقینِ * لَتَرَوُنَّ الْجَحیمَ * ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَیْنَ الْیَقینِ: «اگر علم الیقین داشتید * دوزخ را مشاهده مى کردید * سپس به عین الیقین آن را مى دیدید». در روایات مربوط به معراج و روایات دیگر نیز نشانه هاى روشنى بر این مسأله دیده مى شود
به دنبال بحث فوق این بحث پیش مى آید که اگر این دو هم اکنون موجودند در کجا هستند؟ پاسخ این سؤال را از دو راه مى توان داد: نخست این که: بهشت و دوزخ در باطن و درون این جهانند. ما این آسمان و زمین و کرات مختلف را با چشم خود مى بینیم اما عوالمى که در درون این جهان قرار دارند نمى بینیم و اگر دید و درک دیگرى داشتیم هم اکنون مى توانستیم آنها را ببینیم. در این عالم موجودات بسیارى هستند که امواج آنها با چشم ما قابل درک نیستند، آیه «کَلاّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِیْنِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِیْمِ» که در بالا اشاره شد نیز گواه این حقیقت است. از پاره اى از احادیث نیز استفاده مى شود: بعضى از مردان خدا درک و دیدى در این جهان داشتند که، بهشت و دوزخ را نیز با چشم حقیقت بین خود مى دیدند.

براى این موضوع مى توان مثالى ذکر کرد: فرض کنید فرستنده نیرومندى در یک نقطه زمین وجود داشته باشد که به کمک ماهواره هاى فضائى امواج آن به سراسر زمین پخش شود و به وسیله آن نغمه دل انگیز تلاوت قرآن با صدائى فوق العاده دلنشین و روحپرور در همه جا پخش گردد. و در نقطه دیگرى از زمین فرستنده دیگرى با همان قدرت وجود داشته باشد که صدائى فوق العاده گوش خراش و ناراحت کننده روى امواج دیگرى در همه جا پراکنده شود. هنگامى که ما در یک مجلس عادى نشسته ایم، صداى گفتگوى اطرافیان خود را مى شنویم، اما از آن دو دسته امواج «روح پرور» و «آزار دهنده» که در درون محیط ما است و همه جا را پر کرده است هیچ خبرى نداریم. ولى اگر دستگاه گیرنده اى مى داشتیم که موج آن با یکى از این دو فرستنده تطبیق مى کرد فوراً در برابر ما آشکار مى شدند، گر چه دستگاه شنوائى ما در حال عادى از درک آنها عاجز است. این مثال گرچه از جهاتى رسا نیست ولى براى مجسم ساختن چگونگى وجود بهشت و دوزخ در باطن این جهان مؤثر به نظر مى رسد. دیگر این که: عالم آخرت و بهشت و دوزخ، محیط بر این عالم است، و به ـ اصطلاح این جهان در شکم و درون آن جهان قرار گرفته، درست همانند عالم جنین که در درون عالم دنیا است; زیرا مى دانیم عالم جنین براى خود عالم مستقلى است، اما جداى از این عالمى که ما در آن هستیم نیست، بلکه در درون آن واقع شده است، عالم دنیا نیز نسبت به عالم آخرت، همین حال را دارد، یعنى در درون آن قرار گرفته است. و اگر مى بینیم قرآن مى گوید وسعت بهشت به اندازه وسعت آسمان ها و زمین است به خاطر آن است که انسان چیزى وسیع تر از آسمان و زمین نمى شناسد تا مقیاس سنجش قرار داده شود. لذا قرآن براى این که وسعت و عظمت بهشت را ترسیم کند آن را به پهنه آسمان ها و زمین تشبیه کرده است، و چاره اى غیر از این نبوده، همان طور که اگر کودکى که در شکم مادر قرار دارد عقل مى داشت و مى خواست یم با او سخن بگوئیم باید با منطقى صحبت کنیم که براى او در آن محیط قابل درک باشد. از آنچه گفتیم پاسخ این سؤال نیز روشن شد که: اگر وسعت بهشت به اندازه زمین و آسمان ها است پس دوزخ کجا است؟ زیرا طبق پاسخ اول دوزخ نیز در درون همین جهان قرار گرفته و وجود آن در درون این جهان منافاتى با وجود بهشت در درون آن ندارد (همان طور که در مثال امواج فرستنده صوتى ذکر شد). و اما طبق پاسخ دوم که بهشت و دوزخ محیط بر این جهان باشند جواب باز هم روشن تر است; زیرا دوزخ مى تواند محیط بر این جهان باشد و بهشت محیط بر آن، و از آن هم وسیع تر.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیه ۱۳۳ سوره مبارکه آل عمران ,
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تفسیر آیات ۱۳۰ تا ۱۳۲ سوره مبارکه آل عمران ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : پنج شنبه 24 تير 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیات ۱۳۰ تا ۱۳۲ سوره مبارکه آل عمران

۱۳۰ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا الرِّبَوا أَضْعافاً مُضاعَفَةً وَ اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ۱۳۱وَ اتَّقُوا النّارَ الَّتی أُعِدَّتْ لِلْکافِرینَ ۱۳۲وَ أَطیعُوا اللّهَ وَ الرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُون

ترجمه
َ ۱۳۰ ـ اى کسانى که ایمان آورده اید! ربا (و سود پول) را چند برابر نخورید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، تا رستگار شوید!. ۱۳۱ ـ و از آتشى بپرهیزید که براى کافران آماده شده است!. ۱۳۲ ـ و خدا و پیامبر را اطاعت کنید، تا مشمول رحمت شوید!

تفسیر
آیات گذشته ـ چنان که دانستیم ـ درباره «غزوه احد» و حوادث مربوط به آن، و درس هاى گوناگونى است که مسلمانان از آن حادثه فرا گرفتند، ولى این سه آیه و شش آیه بعد از آن، محتوى یک سلسله برنامه هاى اقتصادى، اجتماعى و تربیتى است. در نخستین آیه روى سخن را به مؤمنان کرده، مى فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده اید! ربا (و سودِ پول) را چند برابر نخورید» ( یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا الرِّبَوا أَضْعافاً مُضاعَفَةً ) مى دانیم: روش قرآن در مبارزه با انحرافات ریشه دار اجتماعى این است که: تدریجاً زمینه سازى مى کند، افکار عموم را تدریجاً به مفاسد آنها آشنا مى سازد، و آن گاه که آمادگى براى پذیرفتن تحریم نهائى حاصل شد، قانون را به صورت صریح اعلام مى نماید (مخصوصاً در مواردى که آلودگى به گناه زیاد و وسیع باشد). و نیز مى دانیم: عرب، در زمان جاهلیت آلودگى شدیدى به ربا خوارى داشت و مخصوصا محیط «مکّه» محیط رباخواران بود، و سرچشمه بسیارى از بدبختى هاى اجتماعى آنها نیز همین کار زشت و ظالمانه بود، به همین دلیل، قرآن براى ریشه کن ساختن رباخوارى، حکم تحریم را در چهار مرحله بیان کرده است: 1 ـ در آیه 39 سوره «روم» نخست درباره ربا به یک پند اخلاقى قناعت شده، آنجا که مى فرماید: وَ ما آتَیْتُمْ مِنْ رِباً لِیَرْبُوَا فی أَمْوالِ النّاسِ فَلا یَرْبُوا عِنْدَ اللّهِ وَ ما آتَیْتُمْ مِنْ زَکاة تُریدُونَ وَجْهَ اللّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُضْعِفُون: «آنچه به عنوان ربا مى پردازید تا در اموال مردم فزونى یابد، نزد خدا فرونى نخواهد یافت، و آنچه را به عنوان زکات مى پردازید و تنها رضاى خدا را مى طلبید (مایه برکت است و) کسانى که چنین کنند داراى پاداش مضاعفند». و بدین طریق اعلام مى کند تنها از دیدگاه افراد کوته بین است که ثروت رباخواران از راه سود گرفتن افزایش مى یابد، اما در پیشگاه خدا چیزى بر آنها افزوده نمى شود، بلکه زکات و انفاق در راه خدا است که ثروت ها را افزایش مى دهد. 2 ـ در سوره «نساء» آیه 161 ضمن انتقاد از عادات و رسوم غلط یهود به عادت زشت رباخوارى آنها اشاره کرده، مى فرماید: وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ: «یکى دیگر از عادات بد آنها این بود که ربا مى خوردند با این که از آن نهى شده بودند». 3 ـ در سوره «بقره» آیات 275 تا 279 نیز هر گونه رباخوارى به شدت ممنوع اعلام شده و در حکم جنگ با خدا ذکر گردیده است. 4 ـ و بالاخره در آیه مورد بحث، حکم تحریم ربا صریحاً ذکر شده، اما تنها به یک نوع از انواع ربا و نوع شدید و فاحش آن است اشاره شده است. در این آیه اشاره به تحریم رباى فاحش شده و با تعبیر «أَضْعافاً مُضاعَفَهً» بیان گردیده است. منظور از رباى فاحش این است که: سرمایه به شکل تصاعدى در مسیر ربا سیر کند یعنى سود در مرحله نخستین با اصل سرمایه ضمیمه شود و مجموعاً مورد ربا قرار گیرند، و به همین ترتیب در هر مرحله، «سود به اضافه سرمایه»، سرمایه جدیدى را تشکیل دهد، و به این ترتیب در مدت کمى از راه تراکم سود، مجموع بدهى بدهکار به چندین برابر اصل بدهى افزایش یابد و به کلى از زندگى ساقط گردد. به طورى که از روایات و تواریخ استفاده مى شود، در زمان جاهلیت معمول بود که اگر بدهکار در رأس مدت نمى توانست بدهى خود را بپردازد از طلبکار تقاضا مى کرد مجموع سود و اصل بدهى را به شکل سرمایه جدیدى به او قرض بدهد و سود آن را بگیرد!، در عصر ما نیز در میان رباخواران این رباخوارى بسیار ظالمانه فراوان است. و در پایان آیه مى فرماید: «تقوا پیشه کنید شاید رستگار شوید» ( وَ اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ). اگر مى خواهید رستگار شوید باید تقوا را پیشه کنید و از این گناه یعنى رباخوارى بپرهیزید.

در آیه بعد، مجدداً روى حکم تقوا تأکید کرده، مى گوید: «و از آتشى بپرهیزید که براى کافران آماده شده است» ( وَ اتَّقُوا النّارَ الَّتی أُعِدَّتْ لِلْکافِرینَ ). از تعبیر «کافران » استفاده مى شود اصولاً رباخوارى با روح ایمان سازگار نیست و رباخواران از آتشى که در انتظار کافران است سهمى دارند! و نیز استفاده مى شود آتش دوزخ اصولاً براى کافران آماده شده و گناهکاران و عاصیان به همان مقدار که شباهت و هماهنگى با کافران دارند سهمى از آن خواهند داشت.
در سومین آیه تهدید آیه سابق را با تشویقى براى مطیعان و فرمانبرداران تکمیل مى نماید، مى فرماید: «فرمان خدا و پیامبر را اطاعت کنید و رباخوارى را ترک گوئید تا مشمول رحمت الهى شوید» ( وَ أَطیعُوا اللّهَ وَ الرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ).
آیات گذشته ـ چنان که دانستیم ـ درباره «غزوه احد» و حوادث مربوط به آن، و درس هاى گوناگونى است که مسلمانان از آن حادثه فرا گرفتند، ولى سه آیه اى که تفسیر آن گذشت و شش آیه بعد، محتوى یک سلسله برنامه هاى اقتصادى، اجتماعى و تربیتى است، و پس از این نُه آیه، مجدداً حوادث مربوط به جنگ احد عنوان مى گردد. این طرز بیان ممکن است براى بعضى مایه تعجب گردد، ولى با توجه به یک اصل اساسى حقیقت امر روشن مى شود، و آن این که: قرآن یک کتاب کلاسیک نیست که داراى فصول و ابوابى باشد و نظام تألیفى خاصى در میان ابواب و فصول آن در نظر گرفته شده باشد، بلکه قرآن کتابى است که در مدت بیست و سه سال «نجوماً» (تدریجاً) طبق نیازمندى هاى گوناگون تربیتى در زمان ها و اماکن مختلف نازل شده: یک روز داستان احد پیش مى آمد و برنامه هاى مختلف جنگى در ضمن آیات متعدد اعلام مى گشت. روز دیگر احساس نیاز به یک مسأله اقتصادى همچون ربا یا یک مسأله حقوقى مانند احکام ازدواج، یا یک مسأله تربیتى و اخلاقى مانند توبه، مى شد و آیات متعددى طبق آن نازل مى گشت. از این سخن، چنین نتیجه گرفته مى شود: ممکن است در بسیارى از موارد پیوند خاصى در میان آیات قبل و بعد نبوده باشد، و نباید مانند بعضى از مفسران در این گونه موارد اصرارى در یافتن رابطه در میان آنها داشت. نباید خود را به زحمت بیندازیم و در میان قضایائى که خداوند اتصال و ارتباطى نخواسته با تکلف، وجه ارتباطى درست کنیم; زیرا این کار با روح قرآن و چگونگى نزول آن در حوادث مختلف و طبق نیازمندى هاى گوناگون در شرایط و ظروف جداگانه، سازش ندارد. البته تمام سوره ها و آیات قرآن از یک نظر به هم مربوطند و آن این که همگى یک برنامه انسان سازى و تربیتى را در یک سطح عالى تعقیب مى کنند و براى ساختن یک جامعه آباد، آگاه، امن و امان و پیشرفته از نظر مادى و معنوى نازل شده اند. بنابراین، اگر آیات نُه گانه فوق رابطه خاصى با آیات قبل و بعد ندارد به همین دلیل است.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیات ۱۳۰ تا ۱۳۲ سوره مبارکه آل عمران , ایمان , سود پول , خدا , رستگار , آتش , کافران , خدا , پیامبر , اطاعت , رحمت , ظهور , یا زهرا سلام الله علیها ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تفسیر آیات ۱۲۳ تا ۱۲۹ سوره مبارکه آل عمران ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : پنج شنبه 24 تير 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیات ۱۲۳ تا ۱۲۹ سوره مبارکه آل عمران

۱۲۳ وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللّهُ بِبَدْر وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ۱۲۴ إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنینَ أَ لَنْ یَکْفِیَکُمْ أَنْ یُمِدَّکُمْ رَبُّکُمْ بِثَلاثَةِ آلاف مِنَ الْمَلائِکَةِ مُنْزَلینَ ۱۲۵ بَلى إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ یَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلاف مِنَ الْمَلائِکَةِ مُسَوِّمینَ ۱۲۶ وَ ما جَعَلَهُ اللّهُ إِلاّ بُشْرى لَکُمْ وَ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُکُمْ بِهِ وَ مَا النَّصْرُ إِلاّ مِنْ عِنْدِ اللّهِ الْعَزیزِ الْحَکیمِ ۱۲۷ لِیَقْطَعَ طَرَفاً مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْ یَکْبِتَهُمْ فَیَنْقَلِبُوا خائِبینَ ۱۲۸ لَیْسَ لَکَ مِنَ الأَمْرِ شَیْءٌ أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ أَوْ یُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظالِمُونَ ۱۲۹ وَ لِلّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الأَرْضِ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ

ترجمه
۱۲۳ ـ خداوند شما را در جنگ (بدر) یارى کرد; در حالى که شما ناتوان بودید. پس از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، تا شکر نعمت او را به جا آورده باشید!. ۱۲۴ ـ در آن هنگام که تو به مؤمنان مى گفتى: «آیا کافى نیست که پروردگارتان، شما را به سه هزار نفر از فرشتگان، که (از آسمان) فرود مى آیند، یارى کند»؟! ۱۲۵ ـ آرى، (امروز هم) اگر استقامت و تقوا پیشه کنید، و دشمن به همین زودى به سراغ شما بیاید، خداوند شما را با پنج هزار نفر از فرشتگان، که نشانه هائى با خود دارند، مدد خواهد داد!. ۱۲۶ ـ ولى اینها را خداوند فقط بشارت، و براى اطمینان خاطر شما قرار داده; و گرنه پیروزى تنها از جانب خداوند تواناى حکیم است!. ۱۲۷ ـ (این وعده را که خدا به شما داده،) براى این است که قسمتى از پیکر لشکر کافران را قطع کند; یا آنها را با ذلت برگرداند; تا مأیوس و نا امید باز گردند!. ۱۲۸ ـ هیچ گونه اختیارى (درباره عفو کافران، یا مؤمنان فرارى از جنگ) براى تو نیست; مگر این که (خدا) بخواهد آنها را ببخشد، یا مجازات کند; زیرا آنها ستمگرند. ۱۲۹ ـ و آنچه در آسمان ها و زمین است، از آن خداست، هر کس را بخواهد (و شایسته بداند) مى بخشد; و هر کس را بخواهد، مجازات مى کند; و خداوند آمرزنده مهربان است.

تفسیر
پس از پایان جنگ احد، لشکر پیروز مشرکان به سرعت به سوى «مکّه» بازگشت، ولى در اثناى راه این فکر براى آنها پیدا شد که چرا پیروزى خود را ناقص گذاردند؟ چه بهتر که به «مدینه» بازگردند، شهر را غارت کنند، و مسلمانان را در هم بکوبند، و اگر محمّد(صلى الله علیه وآله) هم زنده باشد به قتل برسانند، و براى همیشه فکر آنها از ناحیه اسلام و مسلمین راحت شود. به همین جهت فرمان بازگشت صادر شد و در حقیقت این خطرناکترین مرحله جنگ احد بود; زیرا مسلمانان به قدر کافى کشته و زخمى داده بودند، و طبعاً در آن حال هیچگونه آمادگى براى تجدید جنگ در آنها نبود. و به عکس دشمن با روحیه نیرومندى مى توانست این بار جنگ را از سر گیرد و نتیجه نهائى آن را پیش بینى کند. این خبر به زودى به پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسید و اگر شهامت فوق العاده و ابتکار بى نظیر او ـ که از وحى آسمانى مایه مى گرفت ـ نبود، شاید تاریخ اسلام در همانجا پایان مى یافت. آیات فوق، درباره این مرحله حساس نازل گردیده، و به تقویت روحیه مسلمانان پرداخت، و به دنبال آن یک فرمان عمومى از ناحیه پیامبر براى حرکت به سوى مشرکان داده شد، و حتى مجروحان جنگ (و در میان آنها على(علیه السلام) را که بیش از شصت زخم بر تن داشت) آماده پیکار با دشمن شده و از «مدینه» خارج شدند. این خبر به گوش سران قریش رسید و از این روحیه عجیب مسلمانان سخت به وحشت افتادند! آنها فکر مى کردند شاید جمعیت تازه نفسى از «مدینه» به مسلمانان پیوسته اند، و ممکن است برخورد جدید نتیجه نهائى جنگ را به زیان آنها تغییر دهد. لذا فکر کردند براى حفظ پیروزى خود، بهتر این است که به «مکّه» بازگردند، همین کار انجام شد و به سرعت راه «مکّه» را پیش گرفتند. گفتیم: این آیات در حقیقت براى تقویت روحیه شکست خورده مسلمانان نازل گردید، و نخست در آن اشاره به پیروزى چشمگیر مسلمانان در میدان بدر 1 شده تا با یادآورى آن خاطره، به آینده خویش دلگرم شوند، لذا مى فرماید: «خداوند شما را در بدر پیروزى داد در حالى که نسبت به دشمن ضعیف، و از نظر عدّه و تجهیزات قابل مقایسه با آنها نبودید» ( وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللّهُ بِبَدْر وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ )، عدد شما 313 نفر با تجهیزات کم، و مشرکان بیش از هزار نفر و با تجهیزات فراوان بودند «حال که چنین است، از مخالفت خدا بپرهیزید، و از تکرار مخالفت فرمان پیشواى خود، یعنى پیامبر اجتناب کنید تا شکر نعمت هاى گوناگون او را به جاى آورده باشید» ( فَاتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ)
آن گاه خاطره یارى مسلمانان را در میدان بدر به وسیله فرشتگان یادآورى کرده، مى گوید: «در آن هنگام که تو به مؤمنان مى گفتى: آیا کافى نیست که پروردگارتان شما را با سه هزار نفر از فرشتگان (که از آسمان) فرود مى آیند، امداد کند»؟ ( إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنینَ أَ لَنْ یَکْفِیَکُمْ أَنْ یُمِدَّکُمْ رَبُّکُمْ بِثَلاثَةِ آلاف مِنَ الْمَلائِکَةِ مُنْزَلینَ)
«آرى امروز هم اگر استقامت بخرج دهید، به استقبال سپاه قریش بشتابید، تقوا را پیشه کنید، و مانند روز گذشته، با فرمان پیامبر مخالفت ننمائید، اگر در این حال مشرکان به سرعت به سوى شما برگردند، خداوند به وسیله پنج هزار نفر از فرشتگان که همگى داراى نشانه هاى مخصوصى هستند شما را یارى خواهد کرد» ( بَلى إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ یَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلاف مِنَ الْمَلائِکَةِ مُسَوِّمینَ)

«آرى امروز هم اگر استقامت بخرج دهید، به استقبال سپاه قریش بشتابید، تقوا را پیشه کنید، و مانند روز گذشته، با فرمان پیامبر مخالفت ننمائید، اگر در این حال مشرکان به سرعت به سوى شما برگردند، خداوند به وسیله پنج هزار نفر از فرشتگان که همگى داراى نشانه هاى مخصوصى هستند شما را یارى خواهد کرد» ( بَلى إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ یَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلاف مِنَ الْمَلائِکَةِ مُسَوِّمینَ «اما توجه داشته باشید اینها را خداوند فقط بشارت و براى اطمینان خاطر شما قرار داده، و گر نه پیروزى تنها از جانب خداوند تواناى حکیم است» ( وَ ما جَعَلَهُ اللّهُ إِلاّ بُشْرى لَکُمْ وَ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُکُمْ بِهِ وَ مَا النَّصْرُ إِلاّ مِنْ عِنْدِ اللّهِ الْعَزیزِ الْحَکیمِ )، آرى، آمدن فرشتگان به یارى شما، تنها براى تشویق، بشارت، اطمینان خاطر و تقویت روحیه شما است، و گرنه پیروزى تنها از ناحیه خداوندى است که بر همه چیز قادر و در همه کار حکیم است، هم راه پیروزى را مى داند و هم قدرت بر اجراى آن را دارد.
گر چه مفسران در تفسیر آیه بعد گفتگوهاى گوناگونى دارند، ولى با مسیرى که ما در تفسیر آیات گذشته بکمک خود آیات و تواریخ موجود پیمودیم، تفسیر این آیه نیز روشن است، خداوند مى فرماید: «این که به شما وعده داده شده است که فرشتگان را در برخورد جدید با دشمن به یارى شما بفرستد، براى این است که قسمتى از پیکر لشکر مشرکان را قطع کند، و آنها را با ذلت و رسوائى باز گرداند» ( لِیَقْطَعَ طَرَفاً مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْ یَکْبِتَهُمْ فَیَنْقَلِبُوا خائِبینَ ). باید توجه داشت: «طَرَف» در آیه به معنى قطعه و «یَکْبِتَهُم» از ماده «کَبْت» به معنى بازگرداندن به زور و توأم با ذلت است. در اینجا سؤالاتى در زمینه چگونگى یارى فرشتگان و حمایت آنها از مسلمانان و چگونگى این یارى پیش مى آید، که به خواست خداوند پاسخ مشروح آن را در سوره «انفال» ذیل آیات 7 تا 12 خواهیم داد.

در تفسیر ششمین آیه این قسمت، میان مفسران سخن بسیار زیاد است، ولى این موضوع تقریباً مسلّم است که آیه فوق، پس از جنگ احد نازل شده، و مربوط به حوادث آن است، آیات سابق نیز این حقیقت را تأیید مى کند. مى فرماید: «هیچ گونه اختیارى (درباره عفو کافران، یا مؤمنان فرارى از جنگ) براى تو نیست، مگر این که (خدا) بخواهد آنها را ببخشد، یا مجازات کند; زیرا آنها ستمگرند» ( لَیْسَ لَکَ مِنَ الأَمْرِ شَیْءٌ أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ أَوْ یُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظالِمُونَ ). و اما در مورد تفسیر آیه دو معنى بیش از همه جلب توجه مى کند: نخست این که: این آیه جمله مستقلى را تشکیل مى دهد و بنابراین جمله «أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ» به معنى «اِلاّ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ» است و معنى آیه روى هم رفته چنین مى شود: «درباره سرنوشت آنها کارى از دست تو ساخته نیست مگر این که خدا بخواهد آنها را ببخشد یا به خاطر ستمى که کرده اند مجازاتشان کند». و منظور از «آنها» کفارى مى باشند که در این جنگ ضربه هاى سخت به مسلمانان وارد ساختند و حتى دندان و پیشانى پیغمبر(صلى الله علیه وآله) را شکستند. و یا مسلمانانى مى باشند که از میدان جنگ فرار کردند، و پس از پایان جنگ پشیمان شدند و از پیغمبر تقاضاى عفو کردند. آیه مى گوید: «عفو و بخشش یا مجازات و عذاب آنها به دست خدا است و پیامبر هم بدون اذن پروردگار کارى انجام نمى دهد». تفسیر دیگر این که: «لَیْسَ لَکَ مِنَ الأَمْرِ شَیْءٌ» جمله معترضه است و جمله «أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ» عطف به جمله «أَوْ یَکْبِتَهُمْ» مى باشد، و این آیه دنباله آیه قبل محسوب مى شود، در این صورت مجموع معنى دو آیه چنین خواهد بود: «خداوند وسائل پیروزى را در اختیار شما قرار خواهد داد، و یکى از چهار سرنوشت را براى کافران مقرر مى سازد: یا قسمتى از پیکر لشکر مشرکان را از بین مى برد. یا آنها را به این وسیله مجبور به بازگشت مى کند. یا آنها را در صورت شایستگى و توبه مى بخشد. و یا آنها را به خاطر ظلمشان مجازات مى کند. و خلاصه با هر دسته اى از آنها بر طبق حکمت و عدالت رفتار خواهد نمود، و تو درباره آنها پیش خود هیچگونه تصمیمى نمى توانى بگیرى». درباره علت نزول این آیه نیز، روایات متعددى نقل شده است از جمله پس از آن که دندان و پیشانى پیامبر(صلى الله علیه وآله) در جنگ احد شکست، و آن همه ضربات سخت بر پیکر مسلمین وارد شد، پیامبر از آینده مشرکان نگران گردید و پیش خود فکر مى کرد چگونه این جمعیت قابل هدایت خواهند بود و فرمود: کَیْفَ یُفْلِحُ قَوْمٌ فَعَلُوا هَذَا بِنَبِیِّهِمْ وَ هُوَ یَدْعُوهُمْ إِلَى اللّهِ: «چگونه چنین جمعیتى رستگار خواهند شد که با پیامبر خود چنین رفتار مى کنند در حالى که وى آنها را به سوى خدا دعوت مى کند» در اینجا آیه فوق نازل شد و به پیامبر(صلى الله علیه وآله) دلدارى داد که تو مسئول هدایت آنها نیستى بلکه تنها موظف به تبلیغ آنها مى باشى.
آخرین آیه در حقیقت تأکیدى است براى آیه قبل، مى فرماید: «آنچه در آسمان ها و زمین است از آن خداست، هر کس را بخواهد مى بخشد و هر که را بخواهد عذاب مى کند» ( وَ لِلّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الأَرْضِ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ ). بنابراین، آمرزش و مجازات به دست پیامبر نیست، بلکه به فرمان خداوندى است که حکومت آنچه در آسمان ها و زمین است، به دست او است، آفرینش از او است، مالکیت، و تدبیر آنها نیز از آن او است. او است که مى تواند گناهکاران را هر گاه صلاح ببیند ببخشد، و یا مجازات کند. و در پایان آیه به رحمت واسعه خداوند اشاره کرده، مى گوید: در عین حال که مجازات او شدید است «او آمرزنده و مهربان است» ( وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ ). و رحمت او بر غضب او پیشى مى گیرد. بد نیست در اینجا به گفتار یکى از دانشمندان اسلامى که در عین فشرده بودن پاسخى است براى بعضى از سؤال ها، اشاره کنیم. مفسر عالى قدر «طبرسى» در ذیل آیه نقل مى کند: از یکى از دانشمندان پرسیدند: خداوند با آن رحمت واسعه و بى پایانش چگونه بندگان را به خاطر گناهان مجازات مى کند؟ او در پاسخ گفت: «رحمت» خداوند، «حکمت» او را از بین نمى برد; زیرا رحمت او چون حس ترحم ما از احساسات و رقت قلب سرچشمه نمى گیرد، بلکه رحمت او همیشه آمیخته با حکمت است، و حکمت ایجاب مى کند، گنهکاران (جز در موارد خاصى) به مجازات برسند.

مفسر معروف نویسنده «المنار» معتقد است این آیه درس بزرگى در زمینه استفاده از وسایل طبیعى براى پیروزى، به مسلمانان، مى آموزد، و آن این که اگر خدا به آنها وعده پیروزى مى دهد به این معنى نیست که مسلمانان وسائل طبیعى، تجهیزات نظامى، نقشه هاى جنگى و مانند آن را فراموش کنند و دست روى هم گذاشته همیشه در انتظار دعاى پیغمبر براى پیروزى باشند. لذا به پیغمبر(صلى الله علیه وآله) خطاب کرده مى گوید: «لَیْسَ لَکَ مِنَ الأَمْرِ شَىْءٌ» یعنى پیروزى به دست تو واگذار نشده، بلکه به فرمان خدا است، و خداوند براى آن سننى قرار داده است که باید از آنها استفاده کرد، (و دعا کردن پیغمبر اگر چه مؤثر و مفید است، ولى جنبه استثنائى دارد و مخصوص موارد معینى است). گفتار این نویسنده در این قسمت اگر چه منطقى است، ولى با ذیل آیه که از توبه یا مجازات کفار بحث مى کند به هیچ وجه سازگار نیست، و بنابراین نمى توان آن را تفسیر آیه دانست.
این آیه که هر گونه اختیارى را از پیامبر(صلى الله علیه وآله) درباره عفو و بخشش یا مجازات مخالفان سلب مى کند، هیچ گونه منافاتى با مؤثر بودن دعاى پیامبر(صلى الله علیه وآله) و عفو و گذشت او، و شفاعت و مانند آن که از آیات دیگر قرآن استفاده مى شود، ندارد; زیرا منظور از آیه فوق این است که: پیغمبر(صلى الله علیه وآله) مستقلاً هیچ کارى را نمى تواند انجام دهد، ولى به فرمان خدا و به اجازه او، هم مى تواند ببخشد، هم در جاى خود مجازات کند، و هم عوامل پیروزى را فراهم سازد، و حتى به اجازه پروردگار و اذن او مى تواند همچون مسیح(علیه السلام) مردگان را زنده کند. کسانى که با جمله «لَیْسَ لَکَ مِنَ الأَمْرِ شَىْءٌ» خواسته اند توانائى پیامبر را بر این امر انکار کنند، در حقیقت آیات دیگر قرآن را فراموش کرده اند. قرآن مجید در سوره «نساء» آیه 64 مى فرماید: وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّهَ تَوّاباً رَحیماً: «اگر آنها هنگامى که به خود ستم مى کردند به سراغ تو مى آمدند و استغفار مى کردند و پیامبر نیز براى آنها از خدا طلب آمرزش مى کرد خدا را توبه کننده (بخشنده) و مهربان مى یافتند». طبق این آیه، استغفار پیامبر(صلى الله علیه وآله) یکى از عوامل بخشش گناه شمرده شده، و در بحث هاى آینده در ذیل آیات مناسب، باز هم در این زمینه توضیح خواهیم داد.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیات ۱۲۳ تا ۱۲۹ سوره مبارکه آل عمران+خداوند , یاری , فرشتگان , استقامت , تقوی , دشمن , بشارت , اطمینان , مومنان , کافران , مجازات , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
حکومت قرآنی ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : دو شنبه 21 تير 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

نمازي بسيار مجرب و موثر در اجابت دعا ...

تفسير آيات 121 تا 122 سوره آل مبارکه عمران

تفسير آيات 118 تا 120 سوره مبارکه آل عمران

تفسير آيات 116 تا 117 سوره مبارکه آل عمران

تفسير آيات 113 تا 115 سوره مبارکه آل عمران

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2204

امام خامنه ای:

حکومت قرآنی

امروز در دنیای اسلام و در سراسر عالم، آن جایی که قرآن رسماً و عملاً حاکمیت دارد، ایران اسلامی است.

مسلمانانِ هنرمند و مطلع و وارد به شیوه‌های گوناگون در عالم، با بیان و تبلیغ و تبیین راجع به شخصیت معظّم و مکرّم پیامبر اسلام، کار علمی و فرهنگی و هنری و تبلیغی بکنند

1368/07/24

پیوندها

کانال فضیلتها

https://t.me/fazylatha

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

وبلاگ (مشاهده کل مطالب):

http://qaem14.blog.ir

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , نماز , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: حکومت قرآنی , دنیای اسلام , سراسر عالم , قرآن , رسماً , عملاً , حاکمیت , ایران اسلامی , امام خامنه ای , ظهور , یا زهرا سلام الله علیها ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 744
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 1546
:: باردید دیروز : 2713
:: بازدید هفته : 4372
:: بازدید ماه : 21163
:: بازدید سال : 68836
:: بازدید کلی : 68836

RSS

Powered By
loxblog.Com