الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
به وبلاگ من خوش آمدید
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۷۵تا۷۷

مَّا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلا رَسولٌ قَدْ خَلَت مِن قَبْلِهِ الرُّسلُ وَ أُمُّهُ صِدِّيقَةٌكانَا يَأْكلانِ الطعَامَ انظرْ كيْف نُبَينُ لَهُمُ الاَيَاتِ ثُمَّ انظرْ أَنى يُؤْفَكُونَ‏(۷۵) قُلْ أَ تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لا يَمْلِك لَكمْ ضرًّا وَ لا نَفْعاًوَ اللَّهُ هُوَ السمِيعُ الْعَلِيمُ‏(۷۶) قُلْ يَاأَهْلَ الْكتَابِ لا تَغْلُوا فى دِينِكمْ غَيرَ الْحَقّ‏ِ وَ لا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضلُّوا مِن قَبْلُ وَ أَضلُّوا كثِيراً وَ ضلُّوا عَن سوَاءِ السبِيلِ‏(۷۷)

ترجمه :
۷۵ -مسيح فرزند مريم فقط فرستاده ( خدا ) بود پيش از وى نيز فرستادگان ديگرى بودند مادرش نيز زن بسيار راستگوئى بود هر دو غذا می ‏خوردند ( با اين حال چگونه دعوى الوهيت مسيح و عبادت مادرش مريم مى‏كنيد ؟ ) بنگر چگونه نشانه‏ ها را براى آنها آشكار مى‏سازيم سپس بنگر چگونه آنها از حق باز داشته مى‏شوند ؟
۷۶ -بگو آيا جز خدا چيزى را مى ‏پرستيد كه نه مالك زيان شماست و نه سود شما ، و خداوند شنوا و دانا است.
۷۷-بگو اى اهل كتاب در دين خود غلو ( و زياده روى ) نكنيد و غير از حق نگوئيد و از هوسهاى جمعيتى كه پيشتر از اين گمراه شدند و دگران را گمراه كردند و از راه راست منحرف گشتند پيروى ننمائيد .

تفسیر
به دنبال بحثى كه در آيات گذشته درباره غلو مسيحيان درباره حضرت مسيح (عليه ‏السلام‏) و اعتقاد به الوهيت او گذشت ، در اين آيات با دلائل روشنى در چند جمله كوتاه اين اعتقاد آنها را ابطال مى‏كند ، نخست مى‏گويد : چه تفاوتى در ميان مسيح و ساير پيامبران بود كه عقيده به الوهيت او پيدا كرده ‏ايد ، مسيح بن مريم نيز فرستاده خدا بود و پيش از آن رسولان و فرستادگان ديگرى از طرف خدا آمدند ( ما المسيح ابن مريم الا رسول قد خلت من قبله الرسل ) .
اگر رسالت از ناحيه خدا دليل بر الوهيت و شرك است پس چرا درباره ساير پيامبران اين مطلب را قائل نمى‏شويد ؟.
ولى مى‏دانيم كه مسيحيان منحرف هرگز قانع نيستند كه عيسى (عليه‏ السلام‏) را يك فرستاده خدا بدانند بلكه عقيده عمومى آنها فعلا بر اين است كه او را فرزند خدا و به يك معنى خود خدا مى‏دانند كه براى بازخريد گناهان بشريت ( نه براى هدايت و رهبرى آنها ) آمده است و لذا به او لقب فادى ( فدا شونده در برابر گناهان بشر ) مى‏دهند.
سپس براى تاييد اين سخن مى‏گويد : مادر او ، زن بسيار راستگوئى بود ( و امه صديقه ) .اشاره به اينكه اولا كسى كه داراى مادر است و در رحم زنى پرورش پيدا مى‏كند و اينهمه نياز دارد چگونه مى‏تواند خدا باشد ؟ و ثانيا اگر مادر او محترم است به خاطر اين است كه او هم در مسير رسالت مسيح (عليه ‏السلام‏) با او هماهنگ بود و از رسالتش پشتيبانى مى‏كرد و به اين ترتيب بنده خاص خدا بود و نبايد او را همچون يك معبود همانطور كه در ميان مسيحيان رائج است كه در برابر مجسمه او تا سرحد پرستش خضوع مى‏كنند ، عبادت كرد.
بعد به يكى ديگر از دلائل نفى ربوبيت مسيح (عليه ‏السلام‏) اشاره كرده ، مى‏گويد : او و مادرش هر دو غذا مى‏خوردند ( كانا ياكلان الطعام ) .
كسى كه اين چنين نيازمند است كه اگر چند روز غذا به او نرسد قادر بر حركت نيست چگونه مى‏تواند خدا يا در رديف خدا باشد. و در پايان آيه اشاره به روشنى اين دلائل از يك طرف و لجاجت و سرسختى و نادانى آنها در برابر اين دلائل آشكار از طرف ديگر كرده و مى‏گويد : بنگر چگونه دلائل را به روشنى براى آنها شرح مى‏دهيم و سپس بنگر چگونه اينها از قبول حق سرباز مى‏زنند ( انظر كيف نبين لهم الايات ثم انظر انى يؤفكون ) بنا بر اين تكرار انظر در اين دو جمله اشاره به اين است كه از يكسو در اين دلائل روشن بنگر كه براى توجه هر كس كافى است و از يكسو به عكس - العملهاى منفى و حيرت‏ انگيز آنها بنگر كه براى هر كس تعجب‏ آور است .
در آيه بعد براى تكميل استدلال گذشته مى‏گويد : شما مى‏دانيد كه مسيح (عليه ‏السلام‏) خود سر تا پا نيازهاى بشرى داشت و مالك سود و زيان خويش هم نبود تا چه رسد به اينكه مالك سود و زيان شما باشد آيا چيزى را پرستش مى‏كنيد كه نه مالك زيان شما است ، نه مالك سود شما است ( قل ا تعبدون من دون الله ما لا يملك لكم ضراو لا نفعا).
و به همين دليل بارها در دست دشمنان گرفتار شد و يا دوستانش گرفتار شدند و اگر لطف خدا شامل حال او نبود هيچ گامى نمى‏توانست بردارد. و در پايان به آنها اخطار مى‏كند كه گمان نكنيد خداوند سخنان نارواى شما را نمى‏شنود و يا از درون شما آگاه نيست خداوند هم شنوا است و هم دانا(و الله هو السميع العليم ) جالب اينكه مساله بشر بودن مسيح و نيازهاى مادى و جسمانى او كه قرآن در اين آيات و آيات ديگر روى آن تكيه كرده است يكى از بزرگترين مشكلات براى مسيحيان مدعى خدائى او شده كه براى توجيه آن بسيار دست و پا مى‏كنند و گاهى ناچار مى‏شوند براى مسيح دو جنبه قائل شوند جنبه لاهوت و جنبه ناسوت ، از نظر لاهوت فرزند خدا و خود خداست و از نظر ناسوت جسم است و مخلوق خدا و امثال اين توجيهات كه بهترين نشانه ضعف و نادرستى منطق آنها است .به اين نكته نيز بايد توجه كرد كه در آيه بجاى كلمه من ما به كار برده شده كه معمولا براى موجودات غير عاقل ذكر مى‏شود ، اين تعبير شايد به خاطر آن باشد كه ساير معبودها و بت‏ها از قبيل سنگ و چوب را در عموميت جمله داخل كند و بگويد : اگر پرستش مخلوقى جايز باشد بايد بت پرستى بت پرستان نيز مجاز شمرده شود زيرا در مخلوق بودن همه برابر و مساويند و در حقيقت ايمان به الوهيت مسيح (عليه ‏السلام‏) يكنوع بت پرستى است نه خدا پرستى .

و در آيه بعد به پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) دستور مى‏دهد كه به دنبال روشن شدن اشتباه اهل كتاب در زمينه غلو درباره پيامبران الهى با استدلالات روشن از آنها دعوت كند كه از اين راه رسما باز گردند و مى‏گويد ، بگو اى اهل كتاب در دين خود ، غلو و تجاوز از حد نكنيد و غير از حق چيزى مگوئيد ( قل يا اهل الكتاب لا تغلوا فى دينكم غير الحق.
البته غلو نصارى روشن است و اما در مورد غلو يهود كه خطاب يا اهل الكتاب شامل آنها نيز مى‏شود بعيد نيست كه اشاره به سخنى باشد كه درباره عزير مى‏گفتند و او را فرزند خدا مى‏دانستند.
و از آنجا كه سرچشمه غلو غالبا پيروى از هوا و هوس گمراهان است ، براى تكميل اين سخن مى‏گويد : از هوسهاى اقوامى كه پيش از شما گمراه شدند و بسيارى را نيز گمراه كردند و از راه مستقيم منحرف گشتند ، پيروى نكنيد ( و لا تتبعوا اهواء قوم قد ضلوا من قبل و اضلوا كثيرا و ضلوا عن سواء السبيل ) اين جمله در حقيقت اشاره به چيزى است كه در تاريخ مسيحيت نيز منعكس است كه مساله تثليث و غلو درباره مسيح (عليه ‏السلام‏) در قرون نخستين مسيحيت در ميان آنها وجود نداشت بلكه هنگامى كه بت پرستان هندى و مانند آنها به آئين مسيح (عليه ‏السلام‏) پيوستند ، چيزى از بقاياى آئين سابق را كه تثليث و شرك بود به مسيحيت افزودند و لذا مى‏بينيم كه ثالوث هندى ( ايمان به خدايان سه‏ گانه برهما ، فيشنو ، سيفا ) از نظر تاريخى قبل از تثليث مسيحيت بوده است و در حقيقت اين انعكاسى از آن است ، در آيه 30 سوره توبه نيز پس از ذكر غلو يهود و نصارى درباره عزير و مسيح (عليه‏ السلام‏) مى‏خوانيم يضاهئون قول الذين كفروا من قبل : گفتار آنها شبيه سخنان كافران پيشين است . در اين عبارت دو بار جمله ضلوا درباره كفارى كه اهل كتاب ، غلو را از آنها اقتباس كردند تكرار شده است ، اين تكرار ممكن است به خاطر تاكيد بوده باشد و يا به خاطر اينكه آنها قبلا گمراه بودند و بعد كه با تبليغات خود ديگران را نيز گمراه كردند به گمراهى جديدى افتادند ، زيرا كسى كه سعى مى‏كند ديگران را هم به گمراهى بكشاند در حقيقت از همه كس گمراه‏ تر است ، چرا كه نيروهاى خود را در مسير بدبختى خويش و ديگران تلف كرده و بار مسئوليت گناهان ديگران را نيز بر دوش كشيده است. آيا كسى كه در جاده مستقيم قرار گرفته هرگز حاضر مى‏شود كه علاوه بر بار گناه خويش بار گناه ديگران را نيز بر دوش بكشد.

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

منبع (ادامه مطلب)

https://www.leader.ir/

سایر موارد (پیوندها و ...):

حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:

إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران ميگذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين (يعنى تمسك بعترت) آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر (يعنى روى برتافتن از ايشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد

 

ادعیه  و اعمال ماه شعبان المعظم

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی | https://qaem14.blog.ir/

https://kawsar1214.blogspot.com/2022/03/the-first-revolt-took-place-during.html

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , سوره مبارکه مائده , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۷۵تا۷۷ , تفسیر سوره مبارکه مائده , تفسیر , سوره مبارکه مائده , مسيح فرزند مريم , مسيح , فرزند , مريم , فرستاده خدا , فرستادگان , مادرش , زن بسیار راستگو , زن , راستگو , غذا , الوهیت , عبادت , نشانه , آشکار , اهل کتاب , دین , غلو , حق , هوس , گمراه , منحرف , پیروی , سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) , سبک زندگی , حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیات ۱۴۴ تا ۱۴۵ سوره مبارکه آل عمران

۱۴۴ وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللّهُ الشّاکِرینَ ۱۴۵ وَ ما کانَ لِنَفْس أَنْ تَمُوتَ إِلاّ بِإِذْنِ اللّهِ کِتاباً مُؤَجَّلاً وَ مَنْ یُرِدْ ثَوابَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ مَنْ یُرِدْ ثَوابَ الآْخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْها وَ سَنَجْزِی الشّاکِرینَ

ترجمه
۱۴۴ ـ محمّد (صلى الله علیه وآله) فقط فرستاده خداست; و پیش از او، فرستادگان دیگرى نیز بودند; آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود، شما به عقب برمى گردید؟! (و اسلام را رها کرده به دوران جاهلیت و کفر بازگشت خواهید نمود)؟! و هر کس به عقب بازگردد، هرگز به خدا ضررى نمى زند; و خداوند به زودى شاکران (و استقامت کنندگان) را پاداش خواهد داد. ۱۴۵ـ هیچ کس، جز به فرمان خدا، نمى میرد; سرنوشتى است تعیین شده; هر کس پاداش دنیا را بخواهد (و در زندگى خود، در این راه گام بردارد،) چیزى از آن به او خواهیم داد; و هر کس پاداش آخرت را بخواهد، از آن به او مى دهیم; و به زودى سپاسگزاران را پاداش خواهیم داد.

شان نزول
این آیه نیز ناظر به یکى دیگر از حوادث جنگ احد است و آن این که: در همان حال که آتش جنگ میان مسلمانان و بت پرستان به شدت شعلهور بود، ناگهان صدائى بلند شد و کسى گفت: محمّد را کشتم... محمّد را کشتم... این، درست همان دم بود که مردى به نام «عمرو بن قمیئه حارثى» سنگ به سوى پیامبر(صلى الله علیه وآله) پرتاب کرد، پیشانى و دندان آن حضرت شکست و لب پائین وى شکافت و خون صورت وى را پوشانید در این موقع بود که دشمن تلاش کرد پیامبر(صلى الله علیه وآله) را به قتل برساند، اما «مصعب بن عمیر» یکى از پرچمداران ارتش اسلام، با پایمردى تمام جلو حملات آنها را گرفت ولى خودش در این میان شهید شد، و چون او شباهت زیادى به پیامبر داشت، دشمن چنین پنداشت که: پیغمبر در خاک و خون غلطیده است، لذا این خبر را با صداى بلند به همه لشگرگاه رسانید. انتشار این خبر، به همان اندازه که در روحیه بت پرستان اثر مثبت داشت در میان مسلمانان تزلزل عجیبى ایجاد کرد. جمعى که اکثریت را تشکیل مى دادند به دست و پا افتاده، از میدان جنگ به سرعت خارج مى شدند. حتى بعضى در این فکر بودند با کشته شدن پیامبر(صلى الله علیه وآله) از آئین اسلام برگردند و از سران بت پرستان امان بخواهند. اما در مقابل آنها اقلیتى فداکار و پایدار همچون على (علیه السلام)، ابو دجانه و طلحة و بعضى دیگر بودند که بقیه را به استقامت دعوت مى کردند از جمله «انس بن نضر» به میان آنها آمده، گفت: اى مردم! اگر محمّد(صلى الله علیه وآله) کشته شد، خداى محمّد کشته نشده، بروید و پیکار کنید و در راه همان هدفى که پیامبر کشته شد، شربت شهادت بنوشید، پس از ایراد این سخنان به دشمن حمله نمود تا کشته شد، ولى به زودى روشن گردید که پیامبر زنده است و این خبر اشتباه بوده است یا دروغ، آیه فوق در این مورد نازل گردید و دسته اول را سخت نکوهش کرد

تفسیر
با استفاده از حوادث جنگ احد ، آیه، حقیقت دیگرى را به مسلمانان مى آموزد و آن این که اسلام آئین فرد پرستى نیست و به فرض که پیامبر در این میدان شربت شهادت مى نوشید وظیفه مسلمانان بدون تردید ادامه مبارزه بود; زیرا با مرگ یا شهادت پیامبر(صلى الله علیه وآله)، اسلام پایان نمى یابد، بلکه آئین حقى است که تا ابد جاویدان خواهد ماند. مسأله فرد پرستى از بزرگ ترین خطراتى است که مبارزاتِ هدفى را تهدید مى کند، وابستگى به شخص معین، اگر چه پیامبر خاتم(صلى الله علیه وآله) باشد، مفهومش پایان یافتن کوشش و تلاش براى پیشرفت، به هنگام از دست رفتن آن شخص است و این وابستگى یکى از نشانه هاى بارز عدم رشد اجتماعى است. مبارزه پیامبر(صلى الله علیه وآله) با فرد پرستى یکى دیگر از نشانه هاى حقانیت و عظمت او است; زیرا اگر او به خاطر شخص خویش قیام کرده بود، لازم بود این فکر را در مردم تقویت کند که همه چیز به وجود او بستگى دارد و اگر او از میان برود همه چیز پایان خواهد یافت. ولى رهبران راستین همانند پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) هیچ گاه مردم را به چنین افکارى تشویق نمى کنند، بلکه به شدت با آن مبارزه مى کنند، و به آنها مى گویند: هدف ما، از خود ما بالاتر است و هرگز با نابودى ما نابود نخواهد شد، لذا قرآن با صراحت در آیه فوق مى گوید: «محمّد تنها فرستاده خدا است، پیش از او هم فرستادگانى بودند که از دنیا رفتند آیا اگر او بمیرد یا کشته شود باید شما سیر قهقرائى کنید؟ و به آئین بت پرستى بازگردید»؟ ( وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِکُمْ ). جالب این که: در این آیه براى بیان سیر قهقرائى جمله «اِنْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِکُمْ» به کار رفته است; زیرا «أَعْقاب» جمع «عقب» (بر وزن خشن) به معنى پاشنه پا است، بنابراین «اِنْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِکُم» به معنى عقب گرد مى کنید مى باشد و این تصویر روشنى است از سیر قهقرائى و ارتجاع به معنى واقعى، منتها از کلمه ارتجاع صریح تر و روشن تر است. پس از آن مى فرماید: «آنها که عقب گرد مى کنند و به دوران کفر و بت پرستى باز مى گردند، به خداوند زیان نمى رسانند» ( وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللّهَ شَیْئاً ). زیرا با این عمل، نه تنها چرخ هاى سعادت خود را متوقف مى سازند، بلکه آنچه را به دست آورده اند نیز به سرعت از دست خواهند داد. در پایان آیه، به اقلیتى که در جنگ احد على رغم همه مشکلات، و انتشار خبر شهادت پیغمبر، دست از جهاد برنداشتند اشاره کرده، کوشش هاى آنها را مى ستاید و آنها را به عنوان شاکران و کسانى که از نعمت ها در راه خدا استفاده کردند معرفى مى کند، مى فرماید: «خداوند به زودى این شاکران را پاداش نیک مى دهد» ( وَ سَیَجْزِی اللّهُ الشّاکِرینَ ). درسى را که این آیه، درباره مبارزه با فرد پرستى مى دهد درسى است براى همه مسلمانان در همه قرون و اعصار، آنها باید از قرآن بیاموزند که مسائلِ هدفى هرگز نباید قائم به شخص یا اشخاص باشد، بلکه باید بر محور یک سلسله اصول و تشکیلات ابدى دور بزند که با تغییر افراد یا فوت آنان ـ حتى اگر پیامبر بزرگ خدا باشد ـ آن کار تعطیل نگردد. اصولاً رمز بقاى یک مذهب و یا یک تشکیلات، همین است، بنابراین، برنامه ها و تشکیلاتى که قائم به شخص هستند تشکیلاتى نا سالم و غیر طبیعى محسوب مى شوند که به زودى متلاشى خواهند شد. اما متأسفانه و روى هم رفته، غالب تشکیلات جوامع اسلامى هنوز قائم به اشخاص است و به همین دلیل، بسیار زود از هم مى پاشد. مسلمانان باید با الهام از آیه فوق، مؤسسات گوناگون خود را آن چنان پى ریزى کنند که از اشخاص لایق کاملاً بهره گیرى شود اما در عین حال وابسته به شخص آنها نباشد.

همان طور که در شأن نزول آمد، شایعه بى اساس شهادت پیامبر(صلى الله علیه وآله) در احد عده زیادى از مسلمانان را به وحشت افکند تا آنجا که از میدان جنگ فرار کردند و حتى بعضى مى خواستند از اسلام هم برگردند، در آیه بعد، مجدداً براى تنبیه و بیدارى این دسته مى فرماید: «هیچ کس، جز به فرمان خدا نمى میرد، سرنوشتى است تعیین شده» ( وَ ما کانَ لِنَفْس أَنْ تَمُوتَ إِلاّ بِإِذْنِ اللّهِ کِتاباً مُؤَجَّلاً ). آرى، مرگ به دست خدا و فرمان او است و براى هر کس اجلى مقرر شده است که نمى تواند از آن فرار کند. بنابراین، اگر پیامبر در این میدان شربت شهادت مى نوشید چیزى جز انجام یافتن یک سنت الهى نبود، با این حال نباید مسلمانان از آن وحشت کنند و دست از ادامه مبارزه بردارند. از سوى دیگر، فرار از میدان جنگ نیز نمى تواند از فرا رسیدن اجل جلوگیرى کند، همان طور که شرکت در میدان جهاد نیز اجل انسان را جلو نمى اندازد، بر این اساس فرار از میدان جهاد براى حفظ جان بیهوده است. درباره معنى «اجل» و همچنین اجل «حتمى» و «معلق» و فرق میان آنها در ذیل آیه دوم از سوره «انعام» به خواست خدا مشروحاً بحث خواهیم کرد در پایان آیه، مى فرماید: «هر کس پاداش دنیا بخواهد (و در این راه گام بردارد) به او چیزى از آن خواهیم داد و هر کس پاداش آخرت را بخواهد از آن به او مى دهیم» ( وَ مَنْ یُرِدْ ثَوابَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ مَنْ یُرِدْ ثَوابَ الآْخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْها ). سعى و کوشش انسان هیچ گاه ضایع نمى شود، اگر هدف کسى تنها نتیجه هاى مادى و دنیوى باشد و همانند بعضى از رزمندگان احد تنها به خاطر غنیمت تلاش کند، بالاخره بهره اى از آن به دست مى آورد اما اگر هدف عالى تر بود، و کوشش ها در مسیر حیات جاویدان و فضائل انسانى به کار افتاد، باز به هدف خود خواهد رسید. بنابراین، حالا که رسیدن به دنیا یا آخرت هر دو نیازمند به کوشش است، پس چرا انسان سرمایه هاى وجودى خود را در مسیر دوم که یک مسیر عالى و پایدار است به کار نیندازد؟ سپس بار دیگر تأکید مى کند: «پاداش شاکران را به زودى خواهیم داد» ( وَ سَنَجْزِی الشّاکِرینَ ). قابل توجه این که در آیه سابق این جمله به صورت فعل غائب ذکر شده بود و در اینجا به صورت فعل متکلم، و این نهایت تأکید وعده الهى را به دادن پاداش به آنها بیان مى کند، و به تعبیر ساده، خداوند مى گوید: ضامن پاداش آنها منم. در تفسیر «مجمع البیان» در ذیل آیه، از امام باقر(علیه السلام) چنین نقل شده: على(علیه السلام)در روز احد شصت زخم برداشت. پیامبر(صلى الله علیه وآله) به «ام سلیم» و «ام عطیه» دستور داد به معالجه جراحات آن حضرت بپردازند. چیزى نگذشت که آنها با نگرانى به خدمت پیغمبر عرضه داشتند وضع بدن على(علیه السلام) طورى است که ما هر زخمى را مى بندیم دیگرى گشوده مى شود، و زخم هاى تن او آن چنان زیاد و خطرناک است که ما نسبت به حیات او نگرانیم. پیغمبر(صلى الله علیه وآله) و جمعى از مسلمانان به عنوان عیادت به منزل على(علیه السلام) وارد شدند در حالى که بدن او یکپارچه زخم و جراحت بود، پیامبر با دست مبارک خود بدن او را مسح مى کرد و مى فرمود: کسى که در راه خدا این چنین تلاش کند، آخرین درجه مسئولیت خود را انجام داده است! و زخم هائى که پیامبر دست بر آن مى کشید به زودى التیام مى یافت، على(علیه السلام) در این هنگام گفت: الحمد للّه که با این همه فرار نکردم، و پشت به دشمن ننمودم. خداوند از کوشش هاى او قدردانى کرد و در دو آیه از قرآن به آن (و به فداکارى هاى افراد نمونه دیگر از مجاهدان احد) اشاره کرده است، در یک مورد مى فرماید: «وَ سَیَجْزِی اللّهُ الشّاکِرینَ» و در مورد دیگر مى فرماید: «وَ سَنَجْزِی الشّاکِرینَ»

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیات ۱۴۴ تا ۱۴۵ سوره مبارکه آل عمران , فرستادگان , خدا , مردن , کشته شدن , اسلام , جاهلیت , کفر , استقامت , پاداش , فرمان , خدا , سرنوشت , ظهور , یا زهراء سلام الله علیها , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 75 صفحه بعد


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 744
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 3039
:: باردید دیروز : 69
:: بازدید هفته : 3152
:: بازدید ماه : 19943
:: بازدید سال : 67616
:: بازدید کلی : 67616

RSS

Powered By
loxblog.Com