الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
به وبلاگ من خوش آمدید
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

یا زهراء سلام الله علیها

 فداكارى بى نظير در ليلة المبيت

امتحان شدن شیعیان در آخرالزمان
امام صادق علیه السلام، درباره شدت فتنه‌های زمان غیبت می‌فرماید:«وَ اللَّهِ لَتُمَحَّصُن؛َّ وَ اللَّهِ لَتُمَیَّزُنَّ؛ وَ اللَّهِ لَتُغَرْبَلُنَّ؛ حَتَّى لَا یَبْقَى مِنْکُمْ إِلَّا الْأَنْدَر»؛
به خدا سوگند شما خالص می شوید؛- به خدا سوگند شما از یکدیگر جدا می‌شوید؛- به خدا سوگند شما غربال خواهید شد؛- تا اینکه از شما شیعیان باقی نمی‌ماند جز گروه بسیار کم و نادر.
در این میان کسانی نجات خواهند یافت که:١- خود را در زمان غیبت به امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف نزدیک و نزدیک تر کنند؛٢- خود را از رذایل اخلاقی پاک کنند و به صفات حسنه نیکو گردانند(تزکیه نفس کنند).٣- شناخت امام زمان -عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف- و دعای فراوان برای فرج ایشان، تنها راه نجات در این دوران پر از فتنه است.
بحارالانوار، ج ۵، صفحه ۲۱۶

امام زمان خود را بشناسیم...
امام حسن عسکری علیه السلام: هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناخته باشد به مرگ جاهلیت مرده است.
کمال الدین صفحه ۴۰۹ حدیث ۹

امام رضا علیه‌السلام فرمودند: همانا از کسانی که مودّت ما اهل‌بیت را دارند، افرادی هستند که #فتنه‌ی ایشان بر شیعیان ما از دجّال بیش‌تر است!
عرضه داشتم: چگونه ای پسر رسول‌خدا(ص)؟ فرمودند: با دوست داشتن #دشمنان‌ ما و دشمنی با اولیاء ما.چون چنین شود، حقّ به باطل مخلوط می‌گردد، و امر مشتبه می‌شود، پس مؤمن از #منافق شناخته نمی شود.
بحارالأنوارالجامعه، ج٧٢، ص٣٩١.

حسین(علیه‌السلام) چراغ هدایت است
رهبر انقلاب: نام امام حسین(ع)، راه امام حسین(ع)، توجّه به امام حسین(ع)، توسّل به حسین‌بن‌علی سیّدالشّهدا (سلام اللّه علیه) راهگشا است. به معنای واقعی کلمه «حُسَینٌ مِصباحُ الهُدیٰ»؛ حسین(ع) چراغ هدایت است. این هدایت را شما در ضمیر خودتان، در باطن خودتان هم حس میکنید. هر کسی در یک محفل حسینی(ع) بنشیند و برخیزد، بدون تردید بهره‌ی معنوی از این نشست و برخاست میبرد؛ در این تردیدی نیست.
‌مقام معظم رهبری ‌۱۴۰۲/۶/۱۵

السلام‌علیک‌یااباعبدالله‌الحسین

پیامبر اکرم (ص) : هر کس در ازدواج زن و مردى تلاش کند، خداوند به تعداد هر مویى از بدنش شهرى در بهشت به او کرامت می‏فرماید. و پاداشش مانند کسى است که پیغمبرى را خریده و در راه خدا آزاد کرده و اگر موقع رفتن به خانه خود از دنیا برود، در قیامت جزو شهیدان خواهد بود...
ارشاد القلوب

رهبر معظم انقلاب: کسانی که در دوران دفاع مقدس سر از پا نشناخته در صفوف دفاع مقدس شرکت می‌کردند، منتظران حقیقی بودند.
یاد و خاطره شهدای هشت سال دفاع مقدس گرامی باد.

اگر ۳۰۰ سال هم از دفاع مقدس بگذرد شهدا فراموش نخواهند شد
رهبرمعظم انقلاب: سی سال میگذرد از پایان دفاع مقدّس امّا اگر سیصد سال هم بگذرد، این #شهدای_عزیز_ما_فراموش_نخواهند_شد؛ روزبه‌روز اینها زنده‌تر میشوند؛ بحمداللّه در جامعه‌ی ما روزبه‌روز اینها زنده‌تر دارند میشوند. ۹۷/۸/۱۴

 «یاران آخرالزمانی»
حاج قاسم سلیمانی: اما من معتقد هستم، آن چیزی که دیدم، صحنه‌هایی که دیدیم و شما هم دیدید خیلی‌هاتون، معتقدم، #امام_زمان (عج) که ظهور بکنند، حکومتی که ایجاد می‌کنند، قله‌ی آن حکومت آن دوره بود که در دفاع مقدس ما در بخش‌ها و حالاتش اتفاق افتاد.

نقشه دشمن را کامل نکنید
حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای: «یک وقت میبینید ما در داخل جدول و پازلهای دشمن قرار میگیریم... خب، این خیلی چیز بدی است؛ ما باید سعی کنیم که تأمین‌‌کننده‌‌ی اجزاء او نباشیم. مثل این جدول حروف متقاطع که وقتی کنار هم گذاشته میشود، یک کلمه‌‌ای از تویش در می‌آید. دشمن یک جدولی این جوری درست کرده، برای اینکه یک حرفی از تویش در بیاورد؛ چند تا از این حروف را هم ما بگذاریم! این را باید مراقبت کرد؛ بحث سر این است؛ باید جدول دشمن را کامل نکنیم؛ پازل دشمن را کامل نکنیم؛ ببینیم دشمن چه کار دارد میکند و چه کار میخواهد بکند؛ اهداف و حضور واضح او را ببینیم.» ۱۳۸۸/۷/۲

https://harimeharam.ir/shohada/22/18

بخشی از وصیت نامه

شهید مدافع حرم شهید حسین محرابی

تاریخ شهادت : 1395/09/10

محل شهادت : حلب - سوریه

هر خانمی که چادر به سر کند و عفت ورزد، و هر جوانی که نماز اول وقت را در حد توان شروع کند، اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم امام حسین (ع) خواهم کرد و او را دعا می کنم؛ باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالی قرار گیرد ...

 پاسخ خانواده شهدا به حمله مغرضان به حجاب با کلیدواژه «وصیت‌نامه شهید» ...

ادامه این مطلب

مشهورترین تحریف دفاع مقدس
یکی از تحریف های دشمنان و ایادی داخلی شان در مورد #دفاع‌مقدس این است که "جمهوری اسلامی بعد از آزادسازی خرمشهر، پیشنهاد بسیار مناسب پایان جنگ را رد کرده است"!!!
و با این تحریف، ایران و رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) را جنگ‌طلب و باعث و بانی ادامه جنگ و خسارت‌های جانی و مالی آن جا می‌زنند!
پس از پیروزی بسیار بزرگ و حیرت‌انگیز رزمندگان اسلام در عملیات "الی بیت المقدس" و آزادسازی خرمشهر، صدام که این شکست عظیم را باور نمی کرد و ارتش خود را در ضعف و انفعال می‌دید در یک اقدام مزوّرانه با حمایت رسانه‌ای و تبلیغاتی کشورهای غربی، پیشنهاد آتش‌بس را مطرح کرد اما حاضر نشد به ابتدایی‌ترین حق ایران یعنی اعلام عراق به عنوان آغازکننده جنگ و تعهد به جبران خسارات وارده به ایران تن دهد.
مسئولین سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی نیز به خوبی از نیت صدام در اعلام آتش‌بس که گرفتن فرصت تجدید قوا بود آگاهی داشتند و فریب این حرامی و حامیان شیطان‌صفت بین‌المللی‌اش را نخوردند.
"خاویر پرز دکوئیار" دبیر کل آن زمان سازمان ملل، ۲۴ سال بعد یعنی در سال ۱۳۸۵، اعتراف کرد که طرح آتش‌بس یک طرح جدی و حقیقی نبود و هیچ یک از اعضای شورای امنیت در آن برهه زمانی، با آتش‌بس موافق نبودند ...

هرگونه تبلیغ در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد

استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , نماز , حجاب , قرآن کریم , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: فداكارى , ليلة المبيت , امتحان , شیعیان , آخرالزمان , امام صادق علیه السلام , امام زمان , امام حسن عسکری علیه السلام , مرگ جاهلیت , مرگ , جاهلیت , امام رضا علیه‌السلام , فتنه , چراغ هدایت , امام حسین علیه السلام , ازدواج , پیامبر اکرم (ص) , قیامت , شهیدان , رهبر معظم انقلاب , دوران دفاع مقدس , یاران آخرالزمانی , حاج قاسم سلیمانی , نقشه دشمن , حجاب , نماز جمعه , وقار , شهید مدافع حرم , شهید حسین محرابی , چادر , نماز اول وقت , تحریف , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۴۹تا۵۰

وَ أَنِ احْكُم بَيْنهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَ احْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوك عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْك فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَن يُصِيبهُم بِبَعْضِ ذُنُوبهِم ْوَ إِنَّ كَثِيراً مِّنَ النَّاسِ لَفَسِقُونَ‏(۴۹) أَ فَحُكْمَ الجَْهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ‏(۵۰)

ترجمه:
۴۹ -و بايد درميان آنها ( اهل كتاب ) طبق آنچه خداوند نازل كرده حكم كنى و از هوسهاى آنان پيروى مكن و بر حذر باش كه مبادا تو را از بعض احكامى كه خدا بر تو نازل كرده منحرف سازند ، و اگر آنها ( از حكم و داورى تو ) روى گردانند بدان خداوند مى‏خواهد آنها را بخاطر پاره ‏اى از گناهانشان مجازات كند و بسيارى از مردم فاسقند .
۵۰-آيا آنها حكم جاهليت را ( از تو ) مى‏خواهند ، و چه كسى براى افراد با ايمان بهتر از خدا حكم مى‏كند ؟

شان نزول
بعضى از مفسران در شان نزول اين آيه از ابن عباس چنين نقل كرده‏اند : جمعى از بزرگان يهود توطئه كردند و گفتند نزد محمد (صلى ‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) مى‏ رويم شايد بتوانيم او را از آئين خود منحرف سازيم ، پس از اين تبانى ، نزد پيامبر (صلى ‏الله ‏عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) آمدند و گفتند : ما دانشمندان و اشراف يهوديم و اگر ما از تو پيروى كنيم مطمئنا ساير يهوديان به ما اقتدا ميكنند ولى در ميان ما و جمعيتى ، نزاعى است ( در مورد يك قتل يا چيز ديگر ) اگر در اين نزاع به نفع ما داورى كنى ما به تو ايمان خواهيم آورد ، پيامبر (صلى ‏الله ‏عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) از چنين قضاوتى ( كه عادلانه نبود ) خود دارى كرد و آيه فوق نازل شد .

تفسیر
در اين آيه بار ديگر خداوند به پيامبر خود تاكيد مى‏كند كه در ميان اهل كتاب بر طبق حكم خداوند داورى كند و تسليم هوا و هوسهاى آنها نشود .
(و ان احكم بينهم بما انزل الله و لا تتبع اهوائهم) .تكرار اين دستور يا به خاطر مطالبى است كه در ذيل آيه آمده ، يا به خاطر آن است كه موضوع اين داورى با موضوع داورى آيات گذشته تفاوت داشته است ، در آيات پيش ، موضوع زناى محصنه بود و در اينجا موضوع ، قتل يا نزاع ديگر بوده است .
سپس به پيامبر (صلى‏ الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) هشدار ميدهد كه اينها تبانى كرده ‏اند تو را از آئين حق و عدالت منحرف سازند مراقب آنها باش .(و احذرهم ان يفتنوك عن بعض ما انزل الله اليك) .
و اگر اهل كتاب در برابر داورى عادلانه تو تسليم نشوند ، بدان اين نشانه آن است كه گناهان آنها دامانشان را گرفته است و توفيق را از آنها سلب كرده و خدا ميخواهد آنها را به خاطر بعضى از گناهانشان مجازات كند .
(فان تولوا فاعلم انما يريد الله ان يصيبهم ببعض ذنوبهم) .ذكر بعض گناهان ( نه همه آنها ) ممكن است به خاطر آن باشد كه مجازات همه گناهان در زندگى دنيا انجام نمى‏ شود و تنها قسمتى از آن دامن انسان را ميگيرد و بقيه به جهان ديگر موكول ميشود .در اينكه كدام كيفر دامن آنها را گرفت ، در آيه صريحا ذكرى از آن به ميان نيامده ، ولى احتمال دارد اشاره به همان سرنوشتى باشد كه دامان يهود مدينه را گرفت و به خاطر خيانتهاى پى در پى مجبور شدند ، خانه‏ هاى خود را رها كرده و از مدينه بيرون روند و يا اينكه عدم توفيق آنها خود يكنوع مجازات براى گناهان پيشين آنها بود ، زيرا سلب موفقيت خود يكنوع مجازات محسوب ميشود ، به عبارت ديگر گناهان پى در پى و لجاجت ، كيفرش محروم ماندن از احكام عادلانه و سرگردان شدن در بيراهه ‏هاى زندگى است .
و در پايان آيه ميفرمايد : اگر آنها در راه باطل اينهمه پافشارى ميكنند ، نگران مباش زيرا بسيارى از مردم فاسقند .
(و ان كثيرا من الناس لفاسقون) .
ممكن است ايراد شود كه آيه فوق دليل بر اين است كه امكان انحراف از حق در باره پيامبر (صلى ‏الله ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) تصور ميشود و لذا خداوند به او هشدار ميدهد ، آيا اين تعبير با مقام معصوم بودن پيامبران سازگار است ؟
معصوم بودن هرگز به اين معنى نيست كه گناه براى پيامبر (صلى ‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) و امام محال ميگردد ، و گرنه فضيلتى براى آنها محسوب نميشود بلكه منظور اين است كه آنها با توانائى بر گناه مرتكب گناه نميشوند ، هر چند اين عدم ارتكاب به خاطر تذكرات الهى بوده باشد و به عبارت ديگر ياد آوريهاى خداوند جزئى از عامل مصونيت پيغمبر (صلى ‏الله ‏عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) از گناه ميباشد .
توضيح بيشتر در باره مقام عصمت پيامبران و امامان به خواست خدا در ذيل آيه تطهير ( آيه 33 احزاب ) خواهد آمد .در آيه بعد به عنوان استفهام انكارى ميفرمايد آيا اينها كه مدعى پيروى از كتب آسمانى هستند انتظار دارند با احكام جاهلى و قضاوتهاى آميخته انواع تبعيضات در ميان آنها داورى كنى .
(ا فحكم الجاهلية يبغون) .در حالى كه هيچ داورى براى افراد با ايمان بالاتر و بهتر از حكم خدا نيست .(و من احسن من الله حكما لقوم يوقنون) .
همانطور كه در ذيل آيات سابق گفتيم در ميان طوائف يهود نيز تبعيضات عجيبى بود مثلا اگر كسى از طايفه بنى قريظه فردى از طايفه بنى نضير را به قتل ميرساند قصاص مى‏شد ، و در صورت عكس ، قصاص نميكردند ، و يا به هنگام گرفتن ديه دو برابر ديه ميگرفتند ، قرآن ميگويد اين گونه تبعيضات نشانه احكام جاهليت است ، و در ميان احكام الهى هيچگونه تبعيض در ميان بندگان خدا نيست .
در كتاب كافى از امير مؤمنان على (عليه ‏السلام‏) نقل شده كه فرمود:
(الحكم حكمان حكم الله و حكم الجاهلية فمن اخطا حكم الله حكم بحكم الجاهلية : حكم دو گونه بيشتر نيست يا حكم خدا است يا حكم جاهليت و هر كس حكم خدا را رها كند به حكم جاهليت تن در داده است .
و از اينجا روشن ميشود ، مسلمانانى كه با داشتن احكام آسمانى به دنبال قوانين ساختگى ملل ديگرى افتاده ‏اند ، در حقيقت در مسير جاهليت گام نهاده ‏اند .

حضرت زهرا سلام الله علیها

هرکَس عبادت خالص خود را به‌سوی خداوند بالا فرستد (و پیشکش آستان او کند)، خدا هم بهترین مصلحت خود را بر او فرو می‌فرستد.

(منْ أَصْعَدَ إِلَى اَللَّهِ خَالِصَ عِبَادَتِهِ أَهْبَطَ اَللَّهُ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ)

تنبيه الخواطر و نزهة النواظر ج2 ص108

تفسیر سوره مائده آیات ۵۱تا۵۳

يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيهُودَ وَ النَّصرَى أَوْلِيَاءَبَعْضهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَ مَن يَتَوَلهَّم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنهُم ْإِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِى الْقَوْمَ الظالِمِينَ‏(۵۱) فَترَى الَّذِينَ فى قُلُوبِهِم مَّرَضٌ يُسرِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نخْشى أَن تُصِيبَنَا دَائرَةٌفَعَسى اللَّهُ أَن يَأْتىَ بِالْفَتْح أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَيُصبِحُوا عَلى مَا أَسرُّوا فى أَنفُسِهِمْ نَادِمِينَ‏(۵۲) وَ يَقُولُ الَّذِينَ ءَامَنُوا أَ هَؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانهِم ْإِنهُمْ لمََعَكُمْ حَبِطت أَعْماَلُهُمْ فَأَصبَحُوا خاسرِينَ‏(۵۳)

ترجمه:
۵۱ -اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد يهود و نصارى را تكيه گاه خود قرار ندهيد ، آنها تكيه گاه يكديگرند و كسانى كه از شما بانها تكيه كنند از آنها هستند خداوند جمعيت ستمكار را هدايت نمى‏كند .
۵۲ -مشاهد مى‏كنى افرادى را كه در دلهايشان بيمارى است در ( دوستى با ) آنان بر يكديگر پيشى مى‏گيرند ، و مى‏گويند مى‏ترسيم حادثه‏ اى براى ما اتفاق بيفتد ( و نياز به كمك آنها داشته باشيم)شايد خداوند پيروزى يا حادثه ديگرى از ناحيه خود ( به نفع مسلمانان ) پيش بياورد و اين دسته از آنچه در دل پنهان داشتند پشيمان گردند .
۵۳ -و آنها كه ايمان آورده‏ اند مى‏گويند آيا اين ( منافقان ) همانها هستند كه با نهايت تاكيد سوگند ياد كردند كه با شما هستيم ؟ ( چرا سرانجام كارشان به اينجا رسيد ) اعمالشان نابود گشت و زيانكار شدند .

شان نزول:
بسيارى از مفسران نقل كرده‏ اند كه بعد از جنگ بدر ، عبادة بن صامت خزرجى خدمت پيامبر رسيد و گفت : من هم پيمانانى از يهود دارم كه از نظر عدد زياد و از نظر قدرت نيرومندند ، اكنون كه آنها ما را تهديد به جنگ ميكنند و حساب مسلمانان از غير مسلمانان جدا شده است من از دوستى و هم پيمانى با آنان برائت مى‏جويم ، هم پيمان من تنها خدا و پيامبر او است ، عبد الله بن ابى گفت : ولى من از هم پيمانى با يهود برائت نميجويم ، زيرا از حوادث مشکل ميترسم و به آنها نيازمندم ، پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) به او فرمود : آنچه در مورد دوستى با يهود بر عباده ميترسيدم ، بر تو نيز ميترسم ( و خطر اين دوستى و هم پيمانى براى تو از او بيشتر است ) عبد الله گفت : چون چنين است من هم ميپذيرم و با آنها قطع رابطه ميكنم ، آيات فوق نازل شد و مسلمانان را از هم پيمانى با يهود و نصارى بر حذر داشت .

تفسیر
آيات فوق مسلمانان را از همكارى با يهود و نصارى به شدت بر حذر ميدارد ، نخست ميگويد : اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد ، يهود و نصارى را تكيه گاه و هم پيمان خود قرار ندهيد ( يعنى ايمان به خدا ايجاب ميكند كه به خاطر جلب منافع مادى با آنها همكارى نكنيد) .
(يا ايها الذين آمنوا لا تتخذوا اليهود و النصارى اولياء) .
اولياء جمع ولى از ماده ولايت بمعنى نزديكى فوق العاده ميان دو چيزاست كه به معنى دوستى و نيز به معنى هم پيمانى و سرپرستى آمده است.
ولى با توجه به شان نزول آيه و ساير قرائنى كه در دست است ، منظور از آن در اينجا اين نيست كه مسلمانان هيچگونه رابطه تجارى و اجتماعى با يهود و مسيحيان نداشته باشند بلكه منظور اين است كه با آنها هم پيمان نگردند و در برابر دشمنان روى دوستى آنها تكيه نكنند .
مساله هم پيمانى در ميان عرب در آن زمان رواج كامل داشت و از آن به ولاء تعبير ميشد .
جالب اينكه در اينجا روى عنوان اهل كتاب تكيه نشده بلكه به عنوان يهود و نصارى از آنها نام برده شده است ، شايد اشاره به اين است كه آنها اگر به كتب آسمانى خود عمل ميكردند هم پيمانان خوبى براى شما بودند ، ولى اتحاد آنها به يكديگر روى دستور كتابهاى آسمانى نيست بلكه روى اغراض سياسى و دسته‏ بندى ‏هاى نژادى و مانند آن است .
سپس با يك جمله كوتاه ، دليل اين نهى را بيان كرده ميگويد : هر يك از آن دو طايفه دوست و هم پيمان هم مسلكان خود هستند .(بعضهم اولياء بعض) .
يعنى تا زمانى كه منافع خودشان و دوستانشان مطرح است ، هرگز به شما نمى‏پردازند .روى اين جهت ، هر كس از شما طرح دوستى و پيمان با آنها بريزد ، از نظر تقسيم‏ بندى اجتماعى و مذهبى جزء آنها محسوب خواهد شد .
(و من يتولهم منكم فانه منهم) .
و شك نيست كه خداوند چنين افراد ستمگرى را كه به خود و برادران و خواهران مسلمان خود خيانت كرده و بر دشمنانشان تكيه ميكنند ، هدايت نخواهد كرد .(ان الله لا يهدى القوم الظالمين) .
در آيه بعد اشاره به عذرتراشى ‏هائى ميكند كه افراد بيمار گونه براى توجيه ارتباط هاى نامشروع خود با بيگانگان ، انتخاب ميكنند ، و ميگويد : آنهائى كه در دلهايشان بيمارى است ، اصرار دارند كه آنان را تكيه گاه و هم پيمان خود انتخاب كنند ، و عذرشان اين است كه ميگويند : ما مى‏ترسيم قدرت به دست آنها بيفتد و گرفتار شويم .
(فترى الذين فى قلوبهم مرض يسارعون فيهم يقولون نخشى ان تصيبنا دائرة) .
قرآن در پاسخ آنها ميگويد : همانطور كه آنها احتمال ميدهند روزى قدرت به دست يهود و نصارى بيفتد اين احتمال را نيز بايد بدهند كه ممكن است سرانجام ، خداوند مسلمانان را پيروز كند و قدرت به دست آنها بيفتد و اين منافقان ، از آنچه در دل خود پنهان ساختند ، پشيمان گردند .(فعسى الله ان ياتى بالفتح اوامر من عنده فيصبحوا على ما اسروا فى انفسهم نادمين ) .در حقيقت ، در اين آيه از دو راه به آنها پاسخ گفته شده است : نخست اينكه اين گونه افكار از قلبهاى بيمار بر ميخيزد و از كسانى كه ايمانشان متزلزل و نسبت به خدا سوء ظن دارند و گرنه يك فرد با ايمان اين گونه فكر به خود راه نميدهد ، و ديگر اينكه بفرض كه چنين احتمالى باشد آيا احتمال پيروزى مسلمين در كار نيست ؟ بنابر آنچه ما گفتيم كلمه عسى كه مفهوم آن احتمال و اميد است ، به همان معنى اصلى كه در همه جا دارد باقى ميماند ، ولى مفسران معمولا آن را بعنوان يك وعده قطعى در اينجا از طرف خداوند به مسلمانان گرفته ‏اند كه با ظاهر كلمه عسى سازگار نيست .
منظور از جمله اوامر من عنده كه بعد از كلمه فتح ذكر شده اين است كه ممكن است در آينده مسلمانان بر دشمنان خود يا از طريق جنگ و پيروزى غلبه كنند و يا بدون جنگ آنقدر قدرت بيابند كه دشمن بدون جنگ تسليم گردد و به عبارت ديگر كلمه فتح اشاره به پيروزيهاى نظامى مسلمانان است و امر من عنده اشاره به پيروزيهاى اجتماعى و اقتصادى و مانند آن ميباشد .

ولى با توجه به اينكه خداوند بيان چنين احتمالى ميكند و او عالم و آگاه از وضع آينده است ، اين آيه اشاره به پيروزيهاى نظامى و اجتماعى و اقتصادى مسلمانان خواهد بود .و در آخرين آيه به سرانجام كار منافقان اشاره كرده ميگويد : در آن هنگام كه فتح و پيروزى نصيب مسلمانان راستين شود ، و كار منافقان بر ملا گردد مؤمنان از روى تعجب ميگويند آيا اين افراد منافق همانها هستند كه اين همه ادعا داشتند و با نهايت تاكيد قسم ياد ميكردند كه با ما هستند ، چرا سرانجام كارشان به اينجا رسيد .(و يقول الذين آمنوا ا هؤلاء الذين اقسموا بالله جهد ايمانهم انهم لمعكم ) و به خاطر همين نفاق ، همه اعمال نيك آنهابر باد رفت زيرا از نيت پاك و خالص سرچشمه نگرفته بود ، و به همين دليل زيانكار شدند ، هم در اين جهان و هم در جهان ديگر .
(حبطت اعمالهم فاصبحوا خاسرين) .
در حقيقت جمله اخير ، شبيه پاسخ سؤال مقدرى است ، گويا كسى ميپرسد بالاخره پايان كار آنها به كجا خواهد رسيد ؟ در جوابشان گفته ميشود ، اعمالشان به كلى بر باد رفت و خسران و زيان دامنگيرشان شد .يعنى آنها اگر اعمال نيكى هم از روى اخلاص انجام داده باشند ، چون سرانجام به سوى نفاق و شرك روى آوردند ، نتائج آن اعمال نيز بر باد ميرود همانطور كه در جلد دوم صفحه 69 ذيل آيه 217 سوره بقره بيان كرديم .
تكيه بر بيگانه گرچه در شان نزول آيات فوق سخن از دو نفر يعنى عبادة بن صامت و عبد الله بن ابى در ميان آمده ولى جاى ترديد نيست كه اينها فقط به عنوان دو شخص تاريخى مورد نظر نيستند ، بلكه نماينده دو مكتب فكرى و اجتماعى ميباشند ، يك مكتب ميگويد از بيگانه بايد بريد و زمام كار خود را به دست او نداد و به كمكهاى او اطمينان نكرد .ديگرى ميگويد : در اين دنياى پرغوغا ، هر شخص و ملتى تكيه ‏گاهى ميخواهد ، و گاهى مصلحت ايجاب ميكند كه اين تكيه گاه از ميان بيگانگان انتخاب شود ، دوستى آنها با ارزش است و روزى ثمر بخش خواهد بود .
قرآن مكتب دوم را به شدت ميكوبد و مسلمانان را از اين طرز تفكر با صراحت و تاكيد برحذر ميدارد ، اما متاسفانه بعضى از مسلمانان ، اين فرمان بزرگ قرآن را به دست فراموشى سپردند و تكيه‏ گاههائى از ميان بيگانگان براى خود انتخاب نمودند ، و تاريخ نشان ميدهد كه بسيارى از بدبختيهاى مسلمين از همين جا سرچشمه گرفته است ! اندلس تابلو زنده ‏اى براى اين موضوع است و نشان ميدهد كه چگونه مسلمانان به نيروى خود درخشانترين تمدنها را در اندلس ديروز و اسپانياىامروز به وجود آوردند ، اما به خاطر تكيه كردن بر بيگانه چه آسان آنرا از دست دادند .
امپراطور عظيم عثمانى كه در مدت كوتاهى همانند برف در فصل تابستان به كلى آب شد ، شاهد ديگرى بر اين مدعا است ، در تاريخ معاصر نيز ضربه ‏هائى كه مسلمانان به خاطر انحراف از اين مكتب خورده ‏اند كم نيست ، اما تعجب در اين است كه چگونه هنوز بيدار نشده ‏ايم ! در هر حال بيگانه ، بيگانه است و اگر يك روز منافع مشتركى با ما داشته باشد و در گامهاى محدودى همكارى كند سرانجام در لحظات حساس نه تنها حساب خودرا جدا ميكند ، بلكه ضربه‏ هاى كارى نيز به ما ميزند ، امروز مسلمانان بايد بيش از هر وقت به اين نداى قرآن گوش دهند و جز به نيروى خود تكيه نكنند .
پيامبر اسلام (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) به قدرى مراقب اين موضوع بود كه در جنگ احد هنگامى كه سيصد نفر از يهوديان براى همكارى با مسلمانان در برابر مشركان اعلام آمادگى كردند ، پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) آنها را از نيمه راه باز گرداند و كمك آنها را نپذيرفت ، در حالى كه اين عدد در نبرد احد ميتوانست نقش مؤثرى داشته باشد ، چرا ؟ زيرا هيچ بعدى نداشت كه آنها در لحظات حساس جنگ با دشمن همكارى كنند و باقيمانده ارتش اسلام را نيز از بين ببرند.

حضرت زهرا سلام الله علیها

خداوند ایمان را مایه ی پاکسازی از شرک قرار داد و نماز را وسیله دور ساختن شما از تکبر، و زکات را برای تزکیه نفس و افزایش رزق و روزی و روزه را برای استوار سازی اخلاص و حج را برای تقویت و استحکام دین.

وسائل الشیعه ج1 ص22

تفسیر سوره مبارکه مائده آیه ۵۴

يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسوْف يَأْتى اللَّهُ بِقَوْمٍ يحِبهُمْ وَ يحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلى الْكَافِرِينَ يجَهِدُونَ فى سبِيلِ اللَّهِ وَ لا يخَافُونَ لَوْمَةَ لائمٍ ذَلِك فَضلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشاءُوَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ‏(۵۴)

ترجمه:
۵۴ -اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد هر كس از شما از آئين خود باز گردد ( به خدا زيانى نمى‏رساند ) خداوند در آينده جمعيتى را مى‏آورد ، كه آنها را دوست دارد و آنها ( نيز ) او را دوست دارند ، در برابر مؤمنان متواضع و در برابر كافران نيرومندند ، آنها در راه خدا جهاد ميكنند و از سرزنش كنندگان هراسى ندارند .
اين فضل خدا است كه بهر كس بخواهد ( و شايسته ببيند ) مى‏دهد و ( فضل ) خدا وسيع و خداوند داناست .

تفسیر
پس از بحث درباره منافقان ، سخن از مرتدانى كه طبق پيشبينى قرآن بعدها از اين آئين مقدس روى بر مى‏گرداندند به ميان مى‏آورد و به عنوان يك قانون كلى به همه مسلمانان اخطار مى‏كند : اگر كسانى از شما از دين خود بيرون روند ، زيانى به خدا و آئين او و جامعه مسلمين و آهنگ سريع پيشرفت آنها نمى‏رسانند ، زيرا خداوند در آينده جمعيتى را براى حمايت اين آئين برمى‏انگيزد .
(يا ايها الذين آمنوا من يرتد منكم عن دينه فسوف ياتى الله بقوم ) سپس صفات كسانى كه بايد اين رسالت بزرگ را انجام دهند ، چنين شرح مى‏دهد:
۱ -آنها به خدا عشق مى‏ورزند و جز به خشنودى او نمى‏انديشند هم خدا آنها را دوست دارد و هم آنها خدا را دوست دارند .(يحبهم و يحبونه) .
۲ و ۳- در برابر مؤمنان خاضع و مهربان و در برابر دشمنان و ستمكاران ، سرسخت و خشن و پرقدرتند .
(اذلة على المؤمنين اعزة على الكافرين) .
۴ -جهاد در راه خدا به طور مستمر از برنامه ‏هاى آنها است .(يجاهدون فى سبيل الله) .
۵ -آخرين امتيازى كه براى آنان ذكر مى‏كند اين است كه در راه انجام فرمان خدا و دفاع از حق ، از ملامت هيچ ملامت كننده‏اى نمى‏هراسند .
(و لا يخافون لومة لائم) .
در حقيقت علاوه بر قدرت جسمانى ، چنان شهامتى دارند كه از شكستن سنتهاى غلط و مخالفت با اكثريت هائى كه راه انحراف را پيش گرفته‏ اند ، و با تكيه بر كثرت عددى خود ديگران را به باد استهزاء مى‏گيرند ، پروائى ندارند .
بسيارى از افراد را مى‏شناسيم كه داراى صفات ممتازى هستند ، اما در مقابل غوغاى محيط و هجوم افكار عوام و اكثريتهاى منحرف بسيار محافظه كار ، ترسو ، و كم جرئتند ، و زود در برابر آنها ميدان را خالى مى‏كنند ، در حالى كه براى يك رهبر سازنده و افرادى كه براى پياده كردن افكار او وارد ميدان مى‏شوند ، قبل از هر چيز چنين شهامتى لازم است ، عوام‏زدگى ، محيط زدگى ، و امثال آن كه همگى نقطه مقابل اين امتياز عالى روحى هستند ، سد راه بيشتر اصلاحات محسوب مى‏گردند .
و در پايان مى‏گويد : بدست آوردن اين امتيازات ، ( علاوه بر كوشش انسان ) مرهون فضل الهى است كه به هر كس بخواهد و شايسته ببيند ميدهد .
(ذلك فضل الله يؤتيه من يشاء) .
او است كه دايره فضل و كرمش ، وسيع و به آنها كه شايستگى دارند آگاه است .
(و الله واسع عليم) .
درباره اينكه آيه فوق اشاره به چه اشخاصى مى‏كند و منظور از اين ياوران اسلام كيانند كه خدا آنها را به اين صفات ستوده است ؟ در روايات اسلامى و سخنان مفسران بحث بسيار ديده مى‏شود .در روايات زيادى كه از طرق شيعه و اهل تسنن وارد شده مى‏خوانيم كه اين آيه در مورد على (عليه ‏السلام‏) در فتح خيبر ، يا مبارزه با ناكثين و قاسطين و مارقين ( آتش‏ افروزان جنگ جمل ، و سپاه معاويه ، و خوارج ) نازل شده است و لذا مى‏بينيم كه پيامبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) بعد از عدم توانائى عده‏ اى از فرماندهان لشگر اسلام براى فتح خيبر ، يك شب در مركز سپاه اسلام رو به آنها كرد و فرمود : لاعطين الراية غدا رجلا ، يحب الله و رسوله و يحبه الله و رسوله ، كرارا غير فرار ، لا يرجع حتى يفتح الله على يده : به خدا سوگند پرچم را فردا به دست كسى مى‏سپارم كه خدا و پيامبر را دوست دارد و خدا و پيامبر نيز او را دوست دارند ، پى در پى به دشمن حمله مى‏كند و هيچگاه از برابر آنها نمى‏گريزد و از اين ميدان باز نخواهد گشت ، مگر اينكه خدا به دست او پيروزى را نصيب مسلمانان مى‏كند .

در روايت ديگرى مى‏خوانيم هنگامى كه از پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) در باره اين آيه سؤال كردند دست خود را بر شانه سلمان زد و فرمود : اين و ياران او و هموطنان او هستند .
و به اين ترتيب از اسلام آوردن ايرانيان و كوششها و تلاشهاى پرثمر آنان براى پيشرفت اسلام در زمينه ‏هاى مختلف ، پيشگوئى كرد .سپس فرمود : لو كان الدين معلقا بالثريا لتناوله رجال من ابناء الفارس : اگر دين ( و در روايت ديگرى اگر علم ) به ستاره ثريا بسته باشد و در آسمانها قرار گيرد ، مردانى از فارس آن را در اختيار خواهند گرفت .
و در روايات ديگرى مى‏خوانيم اين آيه در باره ياران مهدى (عليه ‏السلام‏) نازل شده است كه با تمام قدرت در برابر آنها كه از آئين حق و عدالت مرتد شده‏ اند مى‏ايستند و جهان را پر از ايمان و عدل و داد مى‏كنند .شكى نيست كه اين روايات كه در تفسير آيه وارد شده با هم تضاد ندارد ، زيرا اين آيه همانطور كه سيره قرآن است يك مفهوم كلى و جامع را بيان مى‏كند كه على (عليه ‏السلام‏) يا سلمان فارسى مصداق هاى مهم آن مى‏باشند و كسان ديگرى كه اين برنامه ‏ها را تعقيب مى‏كنند نيز شامل مى‏شود ، هر چند در روايات از آنها ذكرى نشده باشد .
ولى متاسفانه تعصب هاى قومى در مورد اين آيه به كار افتاده و افرادى را كه هيچگونه شايستگى ندارند و هيچيك از صفات فوق در آنها وجود نداشته به عنوان مصداق و شان نزول آيه شمرده ‏اند ، تا آنجا كه ابوموسى اشعرى كه
با حماقت كم نظير و تاريخى خود ، اسلام را به سوى پرتگاه كشانيد ، و پرچمدار اسلام ، على (عليه ‏السلام‏) را در تنگناى سختى قرار داد از مصاديق اين آيه شمرده‏ اند ! اصلاح قسمت اخير اين جلد ، در جوار خانه خدا ، در مكه مكرمه هنگام تشرف براى مراسم پرشكوه عمره انجام گرفت در حالى كه قلم را به زحمت مى‏توانستم بدست بگيرم و دستم ناراحت بود .جالب اينكه همان تعصبها را كه در كتب علمى مى‏بينيم به طرز شديد - ترى در ميان افراد عامى و حتى دانشمندان آنها در اينجا مشاهده مى‏كنيم گويا دستى در كار است كه مسلمانان هيچگاه متحد نشوند ، اين تعصب حتى به تاريخ پيش از اسلام نيز سرايت كرده و خيابانى كه نزديك خانه كعبه به عنوان شارع ابوسفيان جلب توجه مى‏كند در حال حاضر از شارع ابراهيم الخليل بنيانگزار مكه شكوهمندتر است ! نسبت شرك دادن به بسيارى از مسلمانان ، براى يك دسته از متعصبين اين سامان مساوى با آب خوردن است ، تكان بخورى فرياد مشرك مشرك بلند مى‏شود گويا اسلام دربست از آنها است و آنها متوليان قرآنند و بس ، و اسلام و كفر دگران به ميل آنها واگذار شده كه با يك كلمه هر كس را بخواهند مشرك و هر كس را بخواهند مسلمان بگويند ! در حالى كه در آيات فوق خوانديم خداوند به هنگام غربت اسلام سلمان و امثال او را براى عظمت اين آئين بزرگ بر مى‏انگيزد ، و اين بشارتى است كه پيامبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) داده است .
شگفت‏ انگيز اين است كه مساله توحيد كه بايد رمز وحدت مسلمين گردد دستاويزى شده براى تشتت صفوف مسلمين و نسبت دادن مسلمانان به شرك و بت پرستى .تا آنجا كه يكى از افراد مطلع به بعضى از متعصبان آنها گفته بود ببينيد كار ما و شما به كجا رسيده كه اگر اسرائيل بر سر ما مسلط شود جمعى از شما خوشحال مى‏شوند و اگر شما را بكوبد جمعى از ما ! آيا اين همان چيزى نيست كه آنها مى‏خواهند ؟ ! ولى از انصاف نبايد گذشت با تماسهاى مكررى كه با عده ‏اى از علماى آنها داشتم روشن شد كه فهميده ‏ها غالبا از اين وضع ناراحتند مخصوصا يكى از علماى يمن در مسجد الحرام در بحثى كه در زمينه حد و حدود شرك بود در حضور بعضى از بزرگان مدرسين حرم مى‏گفت مساله نسبت دادن اهل قبله به شرك گناه بسيار بزرگى است كه پيشينيان آنرا بسيار مهم مى‏شمردند ، اين چه كارى است كه افراد غير وارد مرتبا مردم را متهم به شرك مى‏كنند آيا آنها نمى‏دانند چه مسؤليت بزرگى را بر عهده مى‏گيرند .

امام حسین (علیه السلام):

فلَمَّا حَضَرَتْهَا اَلْوَفَاةُ وَصَّتْ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنْ يَتَوَلَّى أَمْرَهَا وَ يَدْفِنَهَا لَيْلاً وَ يُعَفِّيَ قَبْرَهَا فَتَوَلَّى ذَلِكَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ دَفَنَهَا وَ عَفَّى مَوْضِعَ قَبْرِهَا

وقتى زمان ارتحال فاطمه(سلام الله علیها) فرا رسيد ، به اميرالمؤمنين (عليه ‏السلام) وصيت كرد كه او خود كارش را عهده ‏دار شود، و شبانه دفنش كند، و قبرش را صاف و بى‏ نشان سازد. اميرالمؤمنين عليه‏ السلام آن را خود به عهده گرفت، و او را دفن كرد و قبر فاطمه را صاف و بى‏ نشان ساخت.

الأمالي ج1ص281

تفسیر سوره مبارکه مائده آیه ۵۵

إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسولُهُ وَ الَّذِينَ ءَامَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصلَوةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَوةَ وَ هُمْ راَكِعُونَ‏(۵۵)

ترجمه:
۵۵ -سرپرست و رهبر شما تنها خدا است ، و پيامبر او ، و آنها كه ايمان آورده ‏اند و نماز را بر پا مى‏دارند و در حال ركوع زكات مى‏پردازند .

شان نزول آيه ولايت
در تفسير مجمع البيان و كتب ديگر از عبد الله بن عباس چنين نقل شده : كه روزى در كنار چاه زمزم نشسته بود و براى مردم از قول پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) حديث نقل مى‏كرد ناگهان مردى كه عمامه‏ اى بر سر داشت و صورت خود را پوشانيده بود نزديك آمد و هر مرتبه كه ابن عباس از پيغمبر اسلام (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) حديث نقل ميكرد او نيز با جمله قال رسول الله حديث ديگرى از پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) نقل مى‏نمود .
ابن عباس او را قسم داد تا خود را معرفى كند ، او صورت خود را گشود و صدا زد اى مردم ! هر كس مرا نمى‏شناسد بداند من ابوذر غفارى هستم با اين گوش هاى خودم از رسول خدا (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) شنيدم ، و اگر دروغ مى‏گويم هر دو گوشم كر باد ، و با اين چشمان خود اين جريان راديدم و اگر دروغ مى‏گويم هر دو كور باد ، كه پيامبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) فرمود : على قائد البررة و قاتل الكفرة منصور من نصره مخذول من خذله .
على (عليه ‏السلام‏) پيشواى نيكان است ، و كشنده كافران ، هر كس او را يارى
كند ، خدا ياريش خواهد كرد ، و هر كس دست از ياريش بردارد ، خدا دست از يارى او برخواهد داشت .سپس ابوذر اضافه كرد : اى مردم روزى از روزها با رسول خدا (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) در مسجد نماز مى‏خواندم ، سائلى وارد مسجد شد و از مردم تقاضاى كمك كرد ، ولى كسى چيزى به او نداد ، او دست خود را به آسمان بلند كرد و گفت : خدايا تو شاهد باش كه من در مسجد رسول تو تقاضاى كمك كردم ولى كسى جواب مساعد به من نداد ، در همين حال على (عليه ‏السلام‏) كه در حال ركوع بود با انگشت كوچك دست راست خود اشاره كرد .سائل نزديك آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بيرون آورد ، پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) كه در حال نماز بود اين جريان را مشاهده كرد ، هنگامى كه از نماز فارغ شد ، سر به سوى آسمان بلند كرد و چنين گفت : خداوندا برادرم موسى از تو تقاضا كرد كه روح او را وسيع گردانى و كارها را بر او آسان سازى و گره از زبان او بگشائى تا مردم گفتارش را درك كنند ، و نيز موسى درخواست كرد هارون را كه برادرش بود وزير و ياورش قرار دهى و بوسيله او نيرويش را زياد كنى و در كارهايش شريك سازى .خداوندا ! من محمد پيامبر و برگزيده توام ، سينه مرا گشاده كن و كارها را بر من آسان ساز ، از خاندانم على (عليه ‏السلام‏) را وزير من گردان تا بوسيله او ، پشتم قوى و محكم گردد .
ابو ذر مى‏گويد : هنوز دعاى پيامبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) پايان نيافته بود كه جبرئيل نازل شد و به پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) گفت : بخوان ، پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) فرمود : چه بخوانم ، گفت بخوان انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا ... البته اين شان نزول از طرق مختلف ( چنانكه خواهد آمد ) نقل شده كه گاهى در جزئيات و خصوصيات مطلب با هم تفاوتهائى دارند ولى اساس و عصاره همه يكى است .

تفسیر
اين آيه با كلمه انما كه در لغت عرب به معنى انحصار مى‏آيد شروع شده و مى‏گويد : ولى و سرپرست و متصرف در امور شما سه كس است : خدا و پيامبر و كسانى كه ايمان آورده ‏اند ، و نماز را برپا مى‏دارند و در حال ركوع زكات مى‏دهند .
(انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزكاة و هم راكعون) .شك نيست كه ركوع در اين آيه به معنى ركوع نماز است ، نه به معنى خضوع ، زيرا در عرف شرع و اصطلاح قرآن ، هنگامى كه ركوع گفته مى‏شود به همان معنى معروف آن يعنى ركوع نماز است ، و علاوه بر شان نزول آيه و روايات متعددى كه در زمينه انگشتر بخشيدن على (عليه ‏السلام‏) در حال ركوع وارد شده و مشروحا بيان خواهيم كرد ، ذكر جمله يقيمون الصلاة نيز شاهد بر اين موضوع است ، و ما در هيچ مورد در قرآن نداريم كه تعبير شده باشد زكات را با خضوع بدهيد ، بلكه بايد با اخلاص نيت و عدم منت داد .
همچنين شك نيست كه كلمه ولى در آيه به معنى دوست و يا ناصر و ياور نيست زيرا ولايت به معنى دوستى و يارى كردن مخصوص كسانى نيست كه نماز مى‏خوانند ، و در حال ركوع زكات مى‏دهند ، بلكه يك حكم عمومى است كه همه مسلمانان را در بر مى‏گيرد ، همه مسلمين بايد يكديگر را دوست بدارند و يارى كنند حتى آنهائى كه زكات بر آنها واجب نيست ، و اصولا چيزى ندارند كه زكات بدهند ، تا چه رسد به اينكه بخواهند در حال ركوع زكاتى بپردازند ، آنها هم بايد دوست و يار و ياور يكديگر باشند .از اينجا روشن مى‏شود كه منظور از ولى در آيه فوق ولايت به معنى
سرپرستى و تصرف و رهبرى مادى و معنوى است ، بخصوص اينكه اين ولايت در رديف ولايت پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) و ولايت خدا قرار گرفته و هر سه با يك جمله ادا شده است .
و به اين ترتيب ، آيه از آياتى است كه به عنوان يك نص قرآنى دلالت بر ولايت و امامت على (عليه ‏السلام‏) مى‏كند .
ولى در اينجا بحثهاى مهمى است كه بايد به طور جداگانه ، مورد بررسى قرار گيرد:
شهادت احاديث و مفسران و مورخان
همانطور كه اشاره كرديم در بسيارى از كتب اسلامى و منابع اهل تسنن ، روايات متعددى دائر بر اينكه آيه فوق در شان على (عليه ‏السلام‏) نازل شده نقل گرديده كه در بعضى از آنها اشاره به مساله بخشيدن انگشتر در حال ركوع نيز شده و در بعضى نشده ، و تنها به نزول آيه در باره على (عليه‏ السلام‏) قناعت گرديده است .اين روايت را ابن عباس و عمار ياسر و عبد الله بن سلام و سلمة بن كهيل و انس بن مالك و عتبة بن حكيم و عبد الله ابى و عبد الله بن غالب و جابر بن عبد الله انصارى و ابو ذر غفارى نقل كرده ‏اند .
و علاوه بر ده نفر كه در بالا ذكر شده از خود على (عليه ‏السلام‏) نيز اين روايت در كتب اهل تسنن نقل شده است .
جالب اينكه در كتاب غاية المرام تعداد 24 حديث در اين باره از طرق اهل تسنن و 19 حديث از طرق شيعه نقل كرده است .کتابهاى معروفى كه اين حديث در آن نقل شده از سى كتاب تجاوز مى‏كند كه همه از منابع اهل تسنن است ، از جمله محب الدين طبرى در ذخائر العقبى صفحه 88 و علامه قاضى شوكانى در تفسير فتح القدير جلد دوم صفحه 50 و در جامع الاصول جلد نهم صفحه 478 و در اسباب النزول واحدى صفحه 148 و در لباب النقول سيوطى صفحه 90 و در تذكرة سبط بن جوزى صفحه 18 و در نور الابصار شبلنجى صفحه 105 و در تفسير طبرى صفحه 165 و در كتاب الكافى الشاف ابن حجر عسقلانى صفحه 56 و در مفاتيح الغيب رازى جلد سوم صفحه 431 و در تفسير در المنصور جلد 2 صفحه 393 و در كتاب كنز العمال جلد 6 صفحه 391 و مسند ابن مردويه و مسند ابن الشيخ و علاوه بر اينها در صحيح نسائى و كتاب الجمع بين الصحاح السته و كتابهاى متعدد ديگرى اين احاديث آمده است .
با اينحال چگونه مى‏توان اين همه احاديث را ناديده گرفت ، در حالى كه در شان نزول آيات ديگر به يك يا دو روايت قناعت مى‏كنند ، اما گويا تعصب اجازه نمى‏دهد كه اين همه روايات و اين همه گواهى دانشمندان در باره شان نزول آيه فوق مورد توجه قرار گيرد .
و اگر بنا شود در تفسير آيه ‏اى از قرآن اين همه روايات ناديده گرفته شود ما بايد در تفسير آيات قرآنى اصولا به هيچ روايتى توجه نكنيم ، زيرا در باره شان نزول كمتر آيه‏اى از آيات قرآن اينهمه روايت وارد شده است .

اين مساله بقدرى روشن و آشكار بوده كه حسان بن ثابت شاعر معروف عصر پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) مضمون روايت فوق را در اشعار خود كه در باره على (عليه‏ السلام‏) سروده چنين آورده است : فانت الذى اعطيت اذ كنت راكعا زكاتا فدتك النفس يا خير راكع فانزل فيك الله خير ولاية و بينها فى محكمات الشرايع يعنى : تو بودى كه در حال ركوع زكات بخشيدى ، جان بفداى تو باد اى بهترين ركوع كنندگان .
و به دنبال آن خداوند بهترين ولايت را در باره تو نازل كرد و در ضمن قرآن مجيد آنرا ثبت نمود .
پاسخ به هشت ايراد مخالفان بر آيه ولايت جمعى از متعصبان اهل تسنن اصرار دارند كه ايرادهاى متعددى به نزول اين آيه در مورد على (عليه ‏السلام‏) و همچنين به تفسير ولايت به عنوان سرپرستى و تصرف و امامت بنمايند كه ما ذيلا مهمترين آنها را عنوان كرده و مورد بررسى قرار مى‏دهيم :
۱ -از جمله اشكالاتى كه نسبت به نزول آيه فوق در مورد على (عليه ‏السلام‏) گرفته ‏اند اين است كه آيه با توجه به كلمه الذين كه براى جمع است ، قابل تطبيق بر يك فرد نيست ، و به عبارت ديگر آيه مى‏گويد : ولى شما آنهائى هستند كه نماز را بر پا مى‏دارند و در حال ركوع زكات مى‏دهند ، اين عبارت چگونه بر يك شخص مانند على (عليه‏ السلام‏) قابل تطبيق است ؟ .

پاسخ
در ادبيات عرب مكرر ديده مى‏شود كه از مفرد به لفظ جمع ، تعبيرآورده شده است از جمله در آيه مباهله مى‏بينيم كه كلمه نسائنا به صورت جمع آمده در صورتى كه منظور از آن طبق شان نزولهاى متعددى كه وارد شده فاطمه زهرا (عليهاالسلام‏) است ، و همچنين انفسنا جمع است در صورتى كه از مردان غير از پيغمبر كسى جز على (عليه ‏السلام‏) در آن جريان نبود و در آيه 172 سوره آل عمران در داستان جنگ احد مى‏خوانيم .
الذين قال لهم الناس ان الناس قد جمعوا لكم فاخشوهم فزادهم ايمانا .
و همانطور كه در تفسير اين آيه در جلد سوم ذكر كرديم بعضى از مفسران شان نزول آنرا در باره نعيم بن مسعود كه يك فرد بيشتر نبود مى‏دانند .
و همچنين در آيه 52 سوره مائده مى‏خوانيم يقولون نخشى ان تصيبنا دائرة در حالى كه آيه در مورد عبد الله ابى وارد شده است كه تفسير آن گذشت و همچنين در آيه اول سوره ممتحنه و آيه 8 سوره منافقون و 215 و 274 سوره بقره تعبيراتى ديده مى‏شود كه عموما به صورت جمع است ، ولى طبق آنچه در شان نزول آنها آمده منظور از آن يك فرد بوده است .
اين تعبير يا بخاطر اين است كه اهميت موقعيت آن فرد و نقش مؤثرى كه در اين كار داشته روشن شود و يا بخاطر آن است كه حكم در شكل كلى عرضه شود ، اگر چه مصداق آن منحصر به يك فرد بوده باشد ، در بسيارى از آيات قرآن ضمير جمع به خداوند كه احد و واحد است به عنوان تعظيم گفته شده است .
البته انكار نمى‏توان كرد كه استعمال لفظ جمع در مفرد به اصطلاح ، خلاف ظاهر است و بدون قرينه جايز نيست ، ولى با وجود آن همه رواياتى كه در شان نزول آيه وارد شده است ، قرينه روشنى بر چنين تفسيرى خواهيم داشت ، و حتى در موارد ديگر به كمتر از اين قرينه نيز قناعت مى‏شود .
۲ -فخر رازى و بعضى ديگر از متعصبان ايراد كرده ‏اند كه على (عليه ‏السلام‏) با آن توجه خاصىكه در حال نماز داشت و غرق در مناجات پروردگار بود ( تا آنجا كه معروف است پيكان تير از پايش بيرون آوردند و توجه پيدا نكرد ) چگونه ممكن است صداى سائلى را شنيده و به او توجه پيدا كند ؟ پاسخ - آنها كه اين ايراد را ميكنند از اين نكته غفلت دارند كه شنيدن صداى سائل و به كمك او پرداختن توجه به خويشتن نيست ، بلكه عين توجه بخدا است ، على (عليه‏ السلام‏) در حال نماز از خود بيگانه بود نه از خدا ، و مى‏دانيم بيگانگى از خلق خدا بيگانگى از خدا است و به تعبير روشنتر : پرداختن زكات در نماز انجام عبادت در ضمن عبادت است .نه‌انجام يك عمل مباح در ضمن عبادت و باز به تعبير ديگر آنچه با روح عبادت سازگار نيست ، توجه به مسائل مربوط به زندگى مادى و شخصى است و اما توجه به آنچه در مسير رضاى خدا است ، كاملا با روح عبادت سازگار است و آن را تاكيد ميكند ، ذكر اين نكته نيز لازم است كه معنى غرق شدن در توجه به خدا اين نيست كه انسان بى اختيار احساس خود را از دست بدهد بلكه با اراده خويش توجه خود را از آنچه در راه خدا و براى خدا نيست بر مى‏گيرد .

جالب اينكه فخر رازى كار تعصب را بجائى رسانيده كه اشاره على (عليه ‏السلام‏) را به سائل براى اينكه بيايد و خودش انگشتر را از انگشت حضرت بيرون كند ، مصداق فعل كثير كه منافات با نماز دارد ، دانسته است در حالى كه در نماز كارهائى جايز است انسان انجام بدهد كه به مراتب از اين اشاره بيشتر است و در عين حال ضررى براى نماز ندارد تا آنجا كه كشتن حشراتى مانند مار و عقرب و يا برداشتن و گذاشتن كودك و حتى شير دادن بچه شير خوار را جزء فعل كثير ندانسته‏ اند ، چگونه يك اشاره جزء فعل كثير شد ، ولى هنگاميكه دانشمندى گرفتار طوفان تعصب مى‏شود اينگونه اشتباهات براى او جاى تعجب نيست ! .
۳ -اشكال ديگرى كه به آيه كرده ‏اند در مورد معنى كلمه ولى است كه آنرا به معنى دوست و يارى كننده و امثال آن گرفته‏ اند نه بمعنى متصرف و سرپرست و صاحب اختيار .
پاسخ
-همانطور كه در تفسير آيه در بالا ذكر كرديم كلمه ولى در اينجا نمى‏تواند به معنى دوست و يارى كننده بوده باشد ، زيرا اين صفت براى همه مؤمنان ثابت است نه مؤمنان خاصى كه در آيه ذكر شده كه نماز را برپا مى‏دارند و در حال ركوع زكات مى‏دهند ، و به عبارت ديگر دوستى و يارى كردن ، يك حكم عمومى است ، در حالى كه آيه ناظر به بيان يك حكم خصوصى مى‏باشد و لذا بعد از ذكر ايمان ، صفات خاصى را بيان كرده است كه مخصوص به يك فرد مى‏شود .
۴-مى‏گويند على (عليه‏ السلام‏) چه زكات واجبى بر ذمه داشت با اينكه از مال دنيا چيزى براى خود فراهم نساخته بود و اگر منظور صدقه مستحب است كه به آن زكات گفته نمى‏شود ؟ ! پاسخ - اولا به گواهى تواريخ على (عليه ‏السلام‏) از دسترنج خود اموال فراوانى تحصيل كرد و در راه خدا داد تا آنجا كه مى‏نويسند هزار برده را از دسترنج خود آزاد نمود ، بعلاوه سهم او از غنائم جنگى نيز قابل ملاحظه بود ، بنابراين اندوخته مختصرى كه زكات به آن تعلق گيرد و يا نخلستان كوچكى كه واجب باشد زكات آنرا بپردازد چيز مهمى نبوده است كه على (عليه‏ السلام‏) فاقد آن باشد ، و اينرا نيز مى‏دانيم كه فوريت وجوب پرداخت زكات فوريت عرفى است كه با خواندن يك نماز منافات ندارد .
ثانيا اطلاق زكات بر زكات مستحب در قرآن مجيد فراوان است ، در بسيارى از سوره ‏هاى مكى كلمه زكات آمده كه منظور از آن همان زكات مستحب است ، زيرا وجوب زكات مسلما بعد از هجرت پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) به مدينه ، بوده است ( آيه 3 سوره نمل و آيه 39 سوره روم و 4 سوره لقمان و 7 سوره فصلت و غير اينها ) .
۵ -مى‏گويند : ما اگر ايمان به خلافت بلا فصل على (عليه‏ السلام‏) داشته باشيم بالاخره بايد قبول كنيم كه مربوط به زمان بعد از پيامبر ( صلى‏الله ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) بوده ، بنابراين على (عليه‏ السلام‏) در آنروز ولى نبود ، و به عبارت ديگر ولايت در آن روز براى او بالقوه بود نه بالفعل در حالى كه ظاهر آيه ولايت بالفعل را مى‏رساند .
پاسخ - در سخنان روز مره در تعبيرات ادبى بسيار ديده مى‏شود كه اسم يا عنوانى به افرادى گفته مى‏شود كه آنرا بالقوه دارند مثلا انسان در حال حيات خود وصيت مى‏كند و كسى را به عنوان وصى خود و قيم اطفال خويش تعيين مى‏نمايد و از همان وقت عنوان وصى و قيم به آن شخص گفته مى‏شود ، در حالى كه طرف هنوز در حيات است و نمرده است ، در رواياتى كه در مورد على (عليه ‏السلام‏) از پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) در طرق شيعه و سنى نقل شده مى‏خوانيم كه پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏‌وآله ‏وسلّم‏) او را وصى و خليفه خود خطاب كرده در حالى كه هيچيك از اين عناوين در زمان پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) نبود - در قرآن مجيد نيز اينگونه تعبيرات ديده مى‏شود از جمله در مورد زكريا مى‏خوانيم كه از خداوند چنين تقاضا كرد .
هب لى من لدنك وليا يرثنى و يرث من آل يعقوب .
در حالى كه مسلم است منظور از ولى در اينجا سرپرستى براى بعد از مرگ او منظور بوده است ، بسيارى از افراد جانشين خود را در حيات خود تعيين مى‏كنند و از همان زمان نام جانشين بر او مى‏گذارند با اينكه جنبه بالقوه دارد .
۶-مى‏گويند : چرا على (عليه‏ السلام‏) با اين دليل روشن شخصا استدلال نكرد ؟ پاسخ - همانطور كه در ضمن بحث پيرامون روايات وارده در شان نزول آيه خوانديم اين حديث در كتب متعدد از خود على (عليه ‏السلام‏) نيز نقل شده است از جمله در مسند ابن مردويه و ابى الشيخ و كنز العمال - و اين در حقيقت بمنزله استدلال حضرت است به اين آيه شريفه .

در كتاب نفيس ( الغدير ) از كتاب سليم بن قيس هلالى حديث مفصلى نقل مى‏كند كه على (عليه ‏السلام‏) در ميدان صفين در حضور جمعيت براى اثبات حقانيت خود دلائل متعددى آورد از جمله استدلال بهمين آيه بود .
و در كتاب غاية المرام از ابو ذر چنين نقل شده كه على (عليه‏ السلام‏) روز شورى نيز به همين آيه استدلال كرد .
۷ -مى‏گويند : اين تفسير با آيات قبل و بعد سازگار نيست ، زيرا در آنها ولايت به معنى دوستى آمده است .
پاسخ - بارها گفته ‏ايم آيات قرآن چون تدريجا ، و در وقايع مختلف نازل گرديده هميشه پيوند با حوادثى دارد كه در زمينه آن نازل شده است ، و چنان نيست كه آيات يك سوره يا آياتى كه پشت سر هم قرار دارند همواره پيوند نزديك از نظر مفهوم و مفاد داشته باشد لذا بسيار مى‏شود كه دو آيه پشت سر هم نازل شده اما در دو حادثه مختلف بوده و مسير آنها بخاطر پيوند با آن حوادث از يكديگر جدا مى‏شود .
با توجه به اينكه آيه انما وليكم الله بگواهى شان نزولش در زمينه زكات دادن على (عليه ‏السلام‏) در حال ركوع نازل شده و آيات گذشته و آينده همانطور كه خوانديم و خواهيم خواند در حوادث ديگرى نازل شده است نمى‏توانيم روى پيوند آنها زياد تكيه كنيم .
به علاوه آيه مورد بحث اتفاقا تناسب با آيات گذشته و آينده نيز دارد زيرا در آنها سخن از ولايت به معنى يارى و نصرت و در آيه مورد بحث سخن از ولايت به معنى رهبرى و تصرف مى‏باشد و شك نيست كه شخص ولى و سرپرست و متصرف ، يار و ياور پيروان خويش نيز خواهد بود .
بعبارت ديگر يار و ياور بودن يكى از شئون ولايت مطلقه است .
۸ -مى‏گويند : انگشترى با آن قيمت گزاف كه در تاريخ نوشته‏ اند ، على (عليه ‏السلام‏) از كجا آورده بود ؟ ! بعلاوه پوشيدن انگشترى با اين قيمت فوق العاده سنگين اسراف محسوب نمى‏شود ؟ آيا اينها دليل بر عدم صحت تفسير فوق نيست ؟ پاسخ - مبالغه‏ هائى كه در باره قيمت آن انگشتر كرده ‏اند بكلى بى اساس است و هيچگونه دليل قابل قبولى بر گرانقيمت بودن آن انگشتر نداريم و اينكه در روايت ضعيفى قيمت آن معادل خراج شام ذكر شده به افسانه شبيه‏ تر است تا واقعيت و شايد براى بى ارزش نشان دادن اصل مساله جعل شده است ، و در روايات صحيح و معتبر كه در زمينه شان نزول آيه ذكر كرده ‏اند اثرى از اين افسانه نيست ، بنابراين نمى‏توان يك واقعيت تاريخى را با اينگونه سخنان پرده‏ پوشى كرد .

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

https://khamenei.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

پیام رهبرفرزانه انقلاب اسلامی به مناسبت تشییع شهدای گمنام در روز شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

سلام بر شهیدان گمنام، گمنام در میان خاکیان و معروف در عرصه‌ی افلاکیان. فداکارانی که پس از گذشت سالیان دراز از لحظه‌ی شهادتشان کشور را با رائحه‌ی معنویت و جهاد، معطّر میسازند و پرچم افتخار به خونهای ریخته شده در راه اسلام و قرآن را، بیش از پیش به اهتزاز در میآورند.

تقارن تشییع پیکر این مسافرانِ به خانه‌ برگشته، با روز شهادت صدیقه‌ی طاهره سلام‌الله‌علیها مبشّر ابدیّت یاد و خاطره‌ی آنان و مژده‌بخش خیر کثیری است که از ناحیه‌ی آنان برای کشور امام زمان روحی‌فداه فراهم خواهد آمد ان‌شاءالله.

به ارواح طیبه‌ی این شهیدان و به چشمها و دلهای منتظر پدران و مادران و همسران آنان سلام و درود میفرستم و فضل و رحمت فزاینده‌ی پروردگار را برای همه‌ی آنان مسألت میکنم.

سید علی خامنه‌ای

شهید عباس گرمابدری

گزیده‌ای از وصیت‌نامه عارفانه شهید مدافع حرم «رسول خلیلی»

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:

إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران ميگذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين (يعنى تمسك بعترت) آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر (يعنى روى برتافتن از ايشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد

 

If there was no Battle of Karbala, we would be oblivious to Islam's principals today

A great and glorious soldier

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , نماز , قرآن کریم , سوره مبارکه مائده , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۴۹تا۵۵ , اهل کتاب , خداوند , نارل , حکم , هوس , پیروی مکن , بر حذر باش , مبادا , احکام , خدا , منحرف , حکم , داوری , گناهان , مجازات , فاسق , جاهلیت , افراد با ایمان , با ایمان , ایمان , حضرت زهرا سلام الله علیها , عبادت خالص , پیشکش , بهترین مصلحت , بهترین , مصلحت , يهود و نصارى , تكيه گاه , جمعيت ستمكار , جمعيت , ستمكار , هدایت , بیمار , دل , دوستی , حادثه , کمک , نیاز , پیروزی , مسلمانان , پنهان , پشیمان , منافقان , سوگند , نابودی اعمال , زیانکار , پاکسازی , شرک , نماز , تکبر , زکات , تزکیه نفس , افزایش رزق و روزی , رزق و روزی , تخلاص , استوار , حج , تقویت , استحکام دین , دین , استحکام , آئين , زیان , دوست , مومنان , متواضع , کافران , جهاد , در راه خدا , سرزنش , هراس , فضل خدا , شایسته , وسیع , دانا , امام حسین (علیه السلام) , ارتحال , فاطمه (سلام الله علیها) , اميرالمؤمنين (عليه ‏السلام) , وصیت , شبانه , دفن , قبر , صاف , بی نشان , اميرالمؤمنين عليه‏ السلام , قبر فاطمه سلام الله علیها , سرپرست , رهبر , پیامبر , رکوع , زکات , ابوذر غفارى , ابن عباس , حدیث , آيه ولايت , على (عليه ‏السلام‏) , پيشواى نيكان , كشنده كافران , یاری , ابوذر , مسجد , سائل , جواب مساعد , تقضای کمک , موسی , تقاضا , روح , وسیع , آسان , گره , زبان , مردم , گفتار , درک , هارون , وزیر , یاور , شریک , محمد , پیامبر , برگزیده , سینه , گشاده , پشت , قوی , محکم , جبرئيل , تشییع شهدای گمنام , تشییع , شهدای گمنام , سلام بر شهیدان گمنام , گمنام , خاکیان , معروف , افلاکیان , شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) , خیر کثیر , سید علی خامنه‌ای , شهید عباس گرمابدری , شهید مدافع حرم رسول خلیلی , رسول خلیلی , شهید رسول خلیلی , شهید مدافع حرم , شهدای مدافع حرم , یا زهراء سلام الله علیها , امام خامنه ای , ظهور ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تفسیر آیه ۲۲ سوره مبارکه نساء ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : دو شنبه 15 شهريور 1400

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

قرآن و حدیث

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام صادق (علیه السلام) فرمودند :

هرگاه دلتان شکست دعا کنید و دل تا پاک و خالص نشود شکسته نمی شود.

مکارم الاخلاق ص ۳۱۵

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیه ۲۲ سوره مبارکه نساء

۲۲وَ لا تَنْکِحُوا ما نَکَحَ آباؤُکُمْ مِنَ النِّساءِ إِلاّ ما قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ کانَ فاحِشَةً وَ مَقْتاً وَ ساءَ سَبیلاً

ترجمه
۲۲ ـ با زنانى که پدران شما با آنها ازدواج کرده اند، هرگز ازدواج نکنید! مگر آنچه در گذشته (پیش از نزول این حکم) انجام شده است; زیرا این کار، عملى زشت و تنفرآور و راه نادرستى است.

شان نزول
در زمان جاهلیت معمول بود هر گاه کسى از دنیا مى رفت و همسر و فرزندانى از خود به یادگار مى گذاشت، در صورتى که آن همسر، نامادرى فرزندان او بود، فرزندانش، نامادرى را همانند اموال او به ارث مى بردند، به این ترتیب که آنها حق داشتند با نامادرى خود ازدواج کنند و یا او را به ازدواج شخص دیگرى در آورند. پس از اسلام، حادثه اى براى یکى از مسلمانان پیش آمد و آن این که: یکى از انصار به نام «ابو قیس» از دنیا رفت، فرزندش به نامادرى خود پیشنهاد ازدواج نمود، آن زن گفت: من تو را فرزند خود مى دانم و چنین کارى را شایسته نمى بینم. ولى با این حال از پیغمبر(صلى الله علیه وآله) کسب تکلیف مى کنم، سپس موضوع را خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) عرض کرد، و کسب تکلیف نمود، آیه فوق نازل شد و از این کار به شدت نهى کرد.

تفسیر
همان طور که در شأن نزول نیز اشاره شد، آیه، خط بطلان به یکى از اعمال ناپسند دوران جاهلیت مى کشد، مى فرماید: «با زنانى که پدران شما با آنها ازدواج کرده اند ازدواج نکنید» (وَ لا تَنْکِحُوا ما نَکَحَ آباؤُکُمْ مِنَ النِّساءِ). اما از آنجا که هیچ قانونى ـ معمولاً ـ شامل گذشته نمى شود، اضافه مى فرماید: «مگر ازدواج هائى که پیش از این انجام شده است» (إِلاّ ما قَدْ سَلَفَ). پس از آن براى تأکید مطلب، سه تعبیر شدید درباره این نوع ازدواج بیان مى فرماید: نخست این که: «این عمل، کار بسیار زشتى است» (إِنَّهُ کانَ فاحِشَةً). و بعد اضافه مى کند: «عملى است که موجب تنفر در افکار مردم است» یعنى طبع بشر آن را نمى پسندد (وَ مَقْتاً). و در پایان مى فرماید: «روش نادرستى است» (وَ ساءَ سَبیلاً). حتى در تاریخ مى خوانیم: مردم جاهلى نیز این نوع ازدواج را «مقت» (تنفرآمیز) و فرزندانى که ثمره آن بودند «مقیت» (فرزندان مورد تنفر) مى نامیدند. روشن است: این حکم به خاطر مصالح و فلسفه هاى مختلفى مقرر شده; زیرا ازدواج با نامادرى از یکسو، همانند ازدواج با مادر است، چون نامادرى در حکم مادر دوم محسوب مى شود. و از سوى دیگر، تجاوز به حریم پدر و هتک احترام او است. و از همه گذشته، این عمل، تخم نفاق را در میان فرزندان یک شخص مى پاشد; زیرا ممکن است بر سر تصاحب نامادرى میان آنها اختلاف واقع شود، حتى میان پدر و فرزند ایجاد رقابت مى کند; زیرا معمولاً میان همسر دوم و همسر اول رقابت و حسادت وجود دارد، اگر این کار (ازدواج با نامادرى) در حیات پدر (پس از طلاق نامادرى) انجام گیرد، دلیل حسادت آن روشن است، و اگر بعد از مرگ او صورت گیرد نیز، ممکن است یک نوع حسادت، نسبت به پدر از دست رفته خود پیدا کند. تعبیرات سه گانه اى که درباره نکوهش این عمل در آیه فوق آمده، بعید نیست به ترتیب اشاره به سه فلسفه بالا باشد.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی

تفسیر آیاتی از قرآن کریم، حدیث و ...

پوستر حدیثی | احادیث تصویری | عکس نوشته | https://rasekhoon.net/hadith | https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx | توبه

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)

طاغوت

حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرت‌های عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

به یاد شهدا ...

 شهید / شهادت/ایثار/ایثارگران / شهدا

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

برخی پیوندها:

کانال فضیلتها

https://t.me/fazylatha

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

بخش فیلم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه نساء , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , محرم | عاشورا , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیه ۲۲ سوره مبارکه نساء , زنان , پدران , ازدواج , گذشته , حکم , عملی زشت , تنفرآور , راه نادرست , جاهلیت , همسر , فرزندان , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تفسیر آیه ۷ سوره مبارکه نساء ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : دو شنبه 1 شهريور 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

حق کسی که بر تو احسان نموده

اما حق کسی که تو را کمک نموده است به خاطر دوستی یا ملک یا قرابت و... بر تو آن است که بدانی او از مالش گذشته و با صرف مال تو را؛ از ذلت بندگی و بردگی دیگران و وحشت آن نجات داده است و مزه آزادی و آسایش را به تو چشانیده است و تو را از اسارت دیگران رهانیده؛و زنجیرهای بردگی را از تو باز نموده و بوی خوش عزت و آزادی را به مشام تو رسانیده است.

او تو را از زندان قهر و جبر بیرون آورده و عُسر حَرج و سختی را از تو دور نموده و با خوشی و خوشرویی و زبان انصاف با تو سخن گفته و تمام دنیا را (به جهت احسانی که نموده است) به تو بخشیده است و تو را فارغ البال ساخته که به عبادت پروردگارت پردازی و در این راستا ضرر مالی را تقبل و تحمل نموده است.

بدان که او نزدیک‌ترین مخلوق خداوند است نسبت به تو بعد از پدر و مادر و برادر و خواهرت و سزاوارتر از دیگران است که در مواقع لزوم به کمک او بشتابی و به خاطر خدا و احسانی که برای تو نموده است یاریش نمایی و خودت را هیچ وقت در اموری که مورد نیاز اوست مقدم ننمایی.

منبع: رساله حقوق امام سجاد(ع)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم


تفسیر آیه ۷ سوره مبارکه نساء

۷لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الأَقْرَبُونَ مِمّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ کَثُرَ نَصیباً مَفْرُوضاً

ترجمه
۷ ـ براى مردان، از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان از خود بر جاى مى گذارند، سهمى است; و براى زنان نیز، از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان مى گذارند، سهمى; خواه آن مال، کم باشد یا زیاد; این سهمى است تعیین شده و پرداختنى.

شان نزول
در عصر جاهلیت عرب، رسم چنین بود که تنها مردان را وارث مى شناختند و معتقد بودند: آن کس که قدرت حمل سلاح و جنگ و دفاع از حریم زندگى و احیاناً غارتگرى ندارد، ارث به او نمى رسد. به همین دلیل، زنان و کودکان را از ارث محروم مى ساختند، و ثروت میت را در میان مردان دورتر قسمت مى کردند. تا این که یکى از انصار به نام «اوس بن ثابت» از دنیا رفت، دختران و پسران خردسالى را بر جاى گذارد، عموزاده هاى او به نام «خالد» و «عرفطه» اموال او را میان خود تقسیم کردند، و به همسر و فرزندان خردسال او چیزى ندادند. همسر او به پیامبر(صلى الله علیه وآله) شکایت کرد، و تا آن زمان حکمى در زمینه ارث بستگان در اسلام نازل نشده بود، آیه فوق نازل شد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) آن دو نفر را خواست و به آنها دستور داد: در اموال مزبور، هیچ گونه دخالت نکنند و آن را براى بازماندگان درجه اول، یعنى فرزندان و همچنین همسر او بگذارند، تا طرز تقسیم آن در میان آنها در پرتو آیات بعد روشن گردد.

تفسیر
این آیه در حقیقت گام دیگرى براى مبارزه با عادات و رسوم غلطى است، که در آن زنان و کودکان را از حق مسلّم خود محروم مى ساخت، و بنابراین مکمل بحث هائى است که در آیات سابق گذشت; زیرا اعراب با رسم غلط و ظالمانه اى که داشتند زنان و فرزندان خردسال را از حق ارث محروم مى ساختند. آیه روى این قانون غلط خط بطلان کشیده، مى فرماید:: «براى مردان سهمى است از اموالى که پدر و مادر و نزدیکان به جاى مى گذارند و براى زنان هم سهمى از آنچه پدر و مادر و نزدیکان بر جاى مى گذارند، خواه کم باشد یا زیاد» (لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ مِمّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ کَثُرَ). بنابراین، هیچ کدام حق ندارند سهم دیگرى را غصب کنند. سپس در پایان آیه، براى تأکید مطلب مى فرماید: «این سهمى است تعیین شده و لازم الاداء» تا هیچ گونه تردید در این بحث باقى نماند (نَصیباً مَفْرُوضاً). ضمناً همان طور که مى بینیم، آیه فوق یک حکم عمومى براى همه موارد ذکر مى کند، بر این اساس، آنهائى که فکر مى کنند پیامبران اگر ثروتى داشته باشند، به عنوان ارث به بستگان آنها نمى رسد، بر خلاف آیه فوق است (البته منظور اموال شخصى پیغمبر است و گر نه اموال بیت المال که متعلق به مسلمین است، طبق قانون بیت المال در موارد خود مى بایست صرف گردد). همچنین از عموم آیه فوق، و آیات دیگرى که بعداً درباره ارث مى خوانیم، روشن مى شود که: قائل شدن به تعصیب یعنى «اختصاص دادن قسمتى از مال به مردانى که از طرف پدر با میت ارتباط دارند در پاره اى از موارد» ـ همان طور که دانشمندان اهل تسنن قائل هستند ـ نیز بر خلاف تعلیمات قرآن است; زیرا لازمه آن محروم ساختن زنان از ارث در بعضى از موارد است و این یک نوع تبعیض جاهلى است که اسلام با آیه فوق و مانند آن، آن را نفى کرده است (دقت کنید!).

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام رضا (علیه السلام):رزق و روزی

لَا تَسْتَقِلُّوا قَلِيلَ الرِّزْقِ فَتُحْرَمُوا كَثِيرَه‏؛
رزق و روزی کم را ناچیز نشماریدزیرا این کار، شما را از رزق و روزی فراوان منع می کند(بحارالانوار،ج75،ص347)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه نساء , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیه ۷ سوره مبارکه نساء , مردان , پدر و مادر , پدر , مادر , خویشاوندان , سهم , زنان , مال , کم , زیاد , پرداختن , عصر جاهلیت , عصر , جاهلیت , وارث , قدرت , حمل سلاح , سلاح , جنگ , دفاع , حریم , زندگی , ارث , کودکان , محروم , ثروت , میت , انصار , دختران , پسران , خردسال , پیامبر(صلى الله علیه وآله) , شکایت , همسر , بستگان , اسلام , نازل , آیه , دستور , دخالت , بازماندگان , درجه اول , فرزندان , تقسیم , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیات ۱۴۴ تا ۱۴۵ سوره مبارکه آل عمران

۱۴۴ وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللّهُ الشّاکِرینَ ۱۴۵ وَ ما کانَ لِنَفْس أَنْ تَمُوتَ إِلاّ بِإِذْنِ اللّهِ کِتاباً مُؤَجَّلاً وَ مَنْ یُرِدْ ثَوابَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ مَنْ یُرِدْ ثَوابَ الآْخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْها وَ سَنَجْزِی الشّاکِرینَ

ترجمه
۱۴۴ ـ محمّد (صلى الله علیه وآله) فقط فرستاده خداست; و پیش از او، فرستادگان دیگرى نیز بودند; آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود، شما به عقب برمى گردید؟! (و اسلام را رها کرده به دوران جاهلیت و کفر بازگشت خواهید نمود)؟! و هر کس به عقب بازگردد، هرگز به خدا ضررى نمى زند; و خداوند به زودى شاکران (و استقامت کنندگان) را پاداش خواهد داد. ۱۴۵ـ هیچ کس، جز به فرمان خدا، نمى میرد; سرنوشتى است تعیین شده; هر کس پاداش دنیا را بخواهد (و در زندگى خود، در این راه گام بردارد،) چیزى از آن به او خواهیم داد; و هر کس پاداش آخرت را بخواهد، از آن به او مى دهیم; و به زودى سپاسگزاران را پاداش خواهیم داد.

شان نزول
این آیه نیز ناظر به یکى دیگر از حوادث جنگ احد است و آن این که: در همان حال که آتش جنگ میان مسلمانان و بت پرستان به شدت شعلهور بود، ناگهان صدائى بلند شد و کسى گفت: محمّد را کشتم... محمّد را کشتم... این، درست همان دم بود که مردى به نام «عمرو بن قمیئه حارثى» سنگ به سوى پیامبر(صلى الله علیه وآله) پرتاب کرد، پیشانى و دندان آن حضرت شکست و لب پائین وى شکافت و خون صورت وى را پوشانید در این موقع بود که دشمن تلاش کرد پیامبر(صلى الله علیه وآله) را به قتل برساند، اما «مصعب بن عمیر» یکى از پرچمداران ارتش اسلام، با پایمردى تمام جلو حملات آنها را گرفت ولى خودش در این میان شهید شد، و چون او شباهت زیادى به پیامبر داشت، دشمن چنین پنداشت که: پیغمبر در خاک و خون غلطیده است، لذا این خبر را با صداى بلند به همه لشگرگاه رسانید. انتشار این خبر، به همان اندازه که در روحیه بت پرستان اثر مثبت داشت در میان مسلمانان تزلزل عجیبى ایجاد کرد. جمعى که اکثریت را تشکیل مى دادند به دست و پا افتاده، از میدان جنگ به سرعت خارج مى شدند. حتى بعضى در این فکر بودند با کشته شدن پیامبر(صلى الله علیه وآله) از آئین اسلام برگردند و از سران بت پرستان امان بخواهند. اما در مقابل آنها اقلیتى فداکار و پایدار همچون على (علیه السلام)، ابو دجانه و طلحة و بعضى دیگر بودند که بقیه را به استقامت دعوت مى کردند از جمله «انس بن نضر» به میان آنها آمده، گفت: اى مردم! اگر محمّد(صلى الله علیه وآله) کشته شد، خداى محمّد کشته نشده، بروید و پیکار کنید و در راه همان هدفى که پیامبر کشته شد، شربت شهادت بنوشید، پس از ایراد این سخنان به دشمن حمله نمود تا کشته شد، ولى به زودى روشن گردید که پیامبر زنده است و این خبر اشتباه بوده است یا دروغ، آیه فوق در این مورد نازل گردید و دسته اول را سخت نکوهش کرد

تفسیر
با استفاده از حوادث جنگ احد ، آیه، حقیقت دیگرى را به مسلمانان مى آموزد و آن این که اسلام آئین فرد پرستى نیست و به فرض که پیامبر در این میدان شربت شهادت مى نوشید وظیفه مسلمانان بدون تردید ادامه مبارزه بود; زیرا با مرگ یا شهادت پیامبر(صلى الله علیه وآله)، اسلام پایان نمى یابد، بلکه آئین حقى است که تا ابد جاویدان خواهد ماند. مسأله فرد پرستى از بزرگ ترین خطراتى است که مبارزاتِ هدفى را تهدید مى کند، وابستگى به شخص معین، اگر چه پیامبر خاتم(صلى الله علیه وآله) باشد، مفهومش پایان یافتن کوشش و تلاش براى پیشرفت، به هنگام از دست رفتن آن شخص است و این وابستگى یکى از نشانه هاى بارز عدم رشد اجتماعى است. مبارزه پیامبر(صلى الله علیه وآله) با فرد پرستى یکى دیگر از نشانه هاى حقانیت و عظمت او است; زیرا اگر او به خاطر شخص خویش قیام کرده بود، لازم بود این فکر را در مردم تقویت کند که همه چیز به وجود او بستگى دارد و اگر او از میان برود همه چیز پایان خواهد یافت. ولى رهبران راستین همانند پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) هیچ گاه مردم را به چنین افکارى تشویق نمى کنند، بلکه به شدت با آن مبارزه مى کنند، و به آنها مى گویند: هدف ما، از خود ما بالاتر است و هرگز با نابودى ما نابود نخواهد شد، لذا قرآن با صراحت در آیه فوق مى گوید: «محمّد تنها فرستاده خدا است، پیش از او هم فرستادگانى بودند که از دنیا رفتند آیا اگر او بمیرد یا کشته شود باید شما سیر قهقرائى کنید؟ و به آئین بت پرستى بازگردید»؟ ( وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِکُمْ ). جالب این که: در این آیه براى بیان سیر قهقرائى جمله «اِنْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِکُمْ» به کار رفته است; زیرا «أَعْقاب» جمع «عقب» (بر وزن خشن) به معنى پاشنه پا است، بنابراین «اِنْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِکُم» به معنى عقب گرد مى کنید مى باشد و این تصویر روشنى است از سیر قهقرائى و ارتجاع به معنى واقعى، منتها از کلمه ارتجاع صریح تر و روشن تر است. پس از آن مى فرماید: «آنها که عقب گرد مى کنند و به دوران کفر و بت پرستى باز مى گردند، به خداوند زیان نمى رسانند» ( وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللّهَ شَیْئاً ). زیرا با این عمل، نه تنها چرخ هاى سعادت خود را متوقف مى سازند، بلکه آنچه را به دست آورده اند نیز به سرعت از دست خواهند داد. در پایان آیه، به اقلیتى که در جنگ احد على رغم همه مشکلات، و انتشار خبر شهادت پیغمبر، دست از جهاد برنداشتند اشاره کرده، کوشش هاى آنها را مى ستاید و آنها را به عنوان شاکران و کسانى که از نعمت ها در راه خدا استفاده کردند معرفى مى کند، مى فرماید: «خداوند به زودى این شاکران را پاداش نیک مى دهد» ( وَ سَیَجْزِی اللّهُ الشّاکِرینَ ). درسى را که این آیه، درباره مبارزه با فرد پرستى مى دهد درسى است براى همه مسلمانان در همه قرون و اعصار، آنها باید از قرآن بیاموزند که مسائلِ هدفى هرگز نباید قائم به شخص یا اشخاص باشد، بلکه باید بر محور یک سلسله اصول و تشکیلات ابدى دور بزند که با تغییر افراد یا فوت آنان ـ حتى اگر پیامبر بزرگ خدا باشد ـ آن کار تعطیل نگردد. اصولاً رمز بقاى یک مذهب و یا یک تشکیلات، همین است، بنابراین، برنامه ها و تشکیلاتى که قائم به شخص هستند تشکیلاتى نا سالم و غیر طبیعى محسوب مى شوند که به زودى متلاشى خواهند شد. اما متأسفانه و روى هم رفته، غالب تشکیلات جوامع اسلامى هنوز قائم به اشخاص است و به همین دلیل، بسیار زود از هم مى پاشد. مسلمانان باید با الهام از آیه فوق، مؤسسات گوناگون خود را آن چنان پى ریزى کنند که از اشخاص لایق کاملاً بهره گیرى شود اما در عین حال وابسته به شخص آنها نباشد.

همان طور که در شأن نزول آمد، شایعه بى اساس شهادت پیامبر(صلى الله علیه وآله) در احد عده زیادى از مسلمانان را به وحشت افکند تا آنجا که از میدان جنگ فرار کردند و حتى بعضى مى خواستند از اسلام هم برگردند، در آیه بعد، مجدداً براى تنبیه و بیدارى این دسته مى فرماید: «هیچ کس، جز به فرمان خدا نمى میرد، سرنوشتى است تعیین شده» ( وَ ما کانَ لِنَفْس أَنْ تَمُوتَ إِلاّ بِإِذْنِ اللّهِ کِتاباً مُؤَجَّلاً ). آرى، مرگ به دست خدا و فرمان او است و براى هر کس اجلى مقرر شده است که نمى تواند از آن فرار کند. بنابراین، اگر پیامبر در این میدان شربت شهادت مى نوشید چیزى جز انجام یافتن یک سنت الهى نبود، با این حال نباید مسلمانان از آن وحشت کنند و دست از ادامه مبارزه بردارند. از سوى دیگر، فرار از میدان جنگ نیز نمى تواند از فرا رسیدن اجل جلوگیرى کند، همان طور که شرکت در میدان جهاد نیز اجل انسان را جلو نمى اندازد، بر این اساس فرار از میدان جهاد براى حفظ جان بیهوده است. درباره معنى «اجل» و همچنین اجل «حتمى» و «معلق» و فرق میان آنها در ذیل آیه دوم از سوره «انعام» به خواست خدا مشروحاً بحث خواهیم کرد در پایان آیه، مى فرماید: «هر کس پاداش دنیا بخواهد (و در این راه گام بردارد) به او چیزى از آن خواهیم داد و هر کس پاداش آخرت را بخواهد از آن به او مى دهیم» ( وَ مَنْ یُرِدْ ثَوابَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ مَنْ یُرِدْ ثَوابَ الآْخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْها ). سعى و کوشش انسان هیچ گاه ضایع نمى شود، اگر هدف کسى تنها نتیجه هاى مادى و دنیوى باشد و همانند بعضى از رزمندگان احد تنها به خاطر غنیمت تلاش کند، بالاخره بهره اى از آن به دست مى آورد اما اگر هدف عالى تر بود، و کوشش ها در مسیر حیات جاویدان و فضائل انسانى به کار افتاد، باز به هدف خود خواهد رسید. بنابراین، حالا که رسیدن به دنیا یا آخرت هر دو نیازمند به کوشش است، پس چرا انسان سرمایه هاى وجودى خود را در مسیر دوم که یک مسیر عالى و پایدار است به کار نیندازد؟ سپس بار دیگر تأکید مى کند: «پاداش شاکران را به زودى خواهیم داد» ( وَ سَنَجْزِی الشّاکِرینَ ). قابل توجه این که در آیه سابق این جمله به صورت فعل غائب ذکر شده بود و در اینجا به صورت فعل متکلم، و این نهایت تأکید وعده الهى را به دادن پاداش به آنها بیان مى کند، و به تعبیر ساده، خداوند مى گوید: ضامن پاداش آنها منم. در تفسیر «مجمع البیان» در ذیل آیه، از امام باقر(علیه السلام) چنین نقل شده: على(علیه السلام)در روز احد شصت زخم برداشت. پیامبر(صلى الله علیه وآله) به «ام سلیم» و «ام عطیه» دستور داد به معالجه جراحات آن حضرت بپردازند. چیزى نگذشت که آنها با نگرانى به خدمت پیغمبر عرضه داشتند وضع بدن على(علیه السلام) طورى است که ما هر زخمى را مى بندیم دیگرى گشوده مى شود، و زخم هاى تن او آن چنان زیاد و خطرناک است که ما نسبت به حیات او نگرانیم. پیغمبر(صلى الله علیه وآله) و جمعى از مسلمانان به عنوان عیادت به منزل على(علیه السلام) وارد شدند در حالى که بدن او یکپارچه زخم و جراحت بود، پیامبر با دست مبارک خود بدن او را مسح مى کرد و مى فرمود: کسى که در راه خدا این چنین تلاش کند، آخرین درجه مسئولیت خود را انجام داده است! و زخم هائى که پیامبر دست بر آن مى کشید به زودى التیام مى یافت، على(علیه السلام) در این هنگام گفت: الحمد للّه که با این همه فرار نکردم، و پشت به دشمن ننمودم. خداوند از کوشش هاى او قدردانى کرد و در دو آیه از قرآن به آن (و به فداکارى هاى افراد نمونه دیگر از مجاهدان احد) اشاره کرده است، در یک مورد مى فرماید: «وَ سَیَجْزِی اللّهُ الشّاکِرینَ» و در مورد دیگر مى فرماید: «وَ سَنَجْزِی الشّاکِرینَ»

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیات ۱۴۴ تا ۱۴۵ سوره مبارکه آل عمران , فرستادگان , خدا , مردن , کشته شدن , اسلام , جاهلیت , کفر , استقامت , پاداش , فرمان , خدا , سرنوشت , ظهور , یا زهراء سلام الله علیها , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

السلام علیک یا فاطمه الزهراء سلام الله علیها

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

 

یا زهراء سلام الله علیها

 

غدیر؛ نصب جانشین و توجه به مسأله امامت

 1.76 مگابایت

دریافت فایل فلش-  دریافت کد

 

The society of Imam Mahdi is that of justice, spirituality and dignity

The need for a savior is felt very strongly around the world

 

 

فهرست مطالب:

مطلب اول     مطلب دوم (اصلی)     مطلب سوم (انتخابات و ...)

 

**************

مطلب اول

برخی کلید واژه ها (بیانات امام خامنه ای)

 

صوت و ویدئو

 

 

خط حزب‌الله ۲۳۳ | باید به قرآن مراجعه کنیم

 برای دسترسی به آرشیو نشریه می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.

دریافت «خط حزب‌الله» نسخه‌ی مطالعه | دریافت نسخه‌ی چاپ

 

     

 

**************

مطلب دوم (اصلی)

 

انتظار مخلصان

انتظار مخلصان

امام جواد علیه السلام فرمودند:

... اِنَّ لَهُ غَیْبَةٌ یَکْثُرُ اَیّامُها، وَیَطْوُلُ اَمَدُها یَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الُمخْلِصُونَ وَ یُنْکِرُهُ الْمُرْتابُونَ. ...

حضرت (مهدی علیه السلام) داراى غیبتى است که روزهایش زیاد و مدّتش طولانى است. پس افراد مخلص منتظر ظهور او هستند و افراد شکّاک مُنکر او هستند. منتخب الاثر، ص 224

منابع (ادامه مطلب):

https://rasekhoon.net/hadith/3994/

https://rasekhoon.net/hadith/show/1514566

موارد مرتبط:

https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx

 

نترسیدن از دشمن و محکم ایستادن مقابل آن از دستورهای مهم قرآن است

 

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی

در ارتباط زنده با مراسم انس با قرآن در اولین روز از ماه مبارک رمضان: 06 / اردیبهشت / 1399:

نترسیدن از دشمن و محکم ایستادن مقابل آن از دستورهای مهم قرآن است

منابع (ادامه مطلب):

https://www.leader.ir/fa/content/24429

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=45426

موارد مرتبط:

قران / کتاب الله / کتاب هدایت

 

شهید مدافع حرم شهید محمد حسین محمد خانی (حاج عمار)

امام خامنه ای:

جاهلیت امروز با توان بسیار بالا و خطر صدها برابر جاهلیت دوران اول اسلام بازتولید شده ...

جاهلیت امروز با توان بسیار بالا و خطر صدها برابر جاهلیت دوران اول اسلام بازتولید شده/ البته اسلام هم امروز مجهز شده و نیروی عظیم اسلامی با ابزار گوناگون در دنیا گسترده است/ ملت‌ها و زمامداران کشورهای اسلامی! بدانید ما می‌توانیم مقابل این جاهلیت بایستیم.‌ 1394/02/26

شهید مدافع حرم شهید محمد حسین محمد خانی (حاج عمار)

تاریخ شهادت : 1394/08/16 | محل شهادت : حلب - سوریه

منابع (ادامه مطلب و ...):

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=29736

http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=29736&nt=2&year=1394&tid=11206

http://farsi.khamenei.ir/tag-content?id=11206

https://harimeharam.ir/shahid/304

https://harimeharam.ir/shohada/22/2

https://www.yashahid.com/85088

 

سرباز ولایت شهید حاج قاسم سلیمانی

سرباز ولایت شهید حاج قاسم سلیمانی

شهادت: 13 / دی ماه / 1398 | عراق، فرودگاه بغداد

بخشی از وصیت نامه

برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید

خیمه، خیمه ی رسول الله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است. دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمیماند؛ قرآن آسیب میبیند.

منبع (ادامه مطلب):

https://harimeharam.ir/news/43593

 

موارد مرتبط:

یک جرعه کتاب
قول مردانهٔ شهید «پورهنگ»

طنین مقاومت
حماسه های بزرگ آفریده اند اینان

تقویم دسکتاپی اردیبهشت 99؛ به یاد شهدای کربلای خانطومان

«ابومهدی المهندس» از زبان فرماندهان حشد الشعبی

جناب فرماندار! ما با مردم ایران یگانه هستیم نه بیگانه

دفاع از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد
زمین کارزار ما «تل آویو» است، تهران نه!

http://imam-hussain-va-ashoora.gigfa.com

 

ادامه مطلب

 

**************

http://cdn.persiangig.com/preview/mWUF5NgLKC/ya%20zahra%20SALAMOLAH%20ALAYHA%2059%20estefade%20az%20mataleb%20ba%20zekre%20salavat%20azad%20ast.gif

صلی الله علیک یا فاطمه الزهراء سلام اللهعلیها

سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها و ارواح طیبه شهداء صلوات

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , حوزه‌های علمیه , ,
:: برچسب‌ها: جاهلیت , اسلام , خطر , توان , شهید مدافع حرم , محمد حسین محمد خانی , حاج عمار , شهید حاج قاسم سلیمانی , خیمه ولایت , قرآن , نترسیدن از دشمن , دشمن , ترس , ماه مبارک رمضان , انس با قرآن , انتظار مخلصان , افراد شکاک , افراد مخلص , غیبت , امام جواد علیه السلام ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 69 صفحه بعد


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 683
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 482
:: باردید دیروز : 6717
:: بازدید هفته : 21660
:: بازدید ماه : 46239
:: بازدید سال : 136679
:: بازدید کلی : 350086

RSS

Powered By
loxblog.Com