سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
تنها پس از ۲۲ روز از رأی اعتماد به وزراء
۱- مشکل واکسیناسیون که دولت قبل به تصویب FATF توسط مجلس گره زده بود کاملا حل و تعداد فوتیها از ۶۵۰ نفر به ۴۰۰ نفر رسید ۲- سیمان حدود ۵۰ درصد ارزان شد ۳- آهن و فولاد فعلاً ۱۰ درصدی ارزان شد ۴- بورس به حالت عادی باز گشت ۵- مبادلات با سایر کشورها بدون استفاده از دلار و با پول متداول همان کشورها آغاز شد ۶- کره ی جنوبی آمادگی خود را برای باز پرداخت بدهی های ۷ میلیارد دلاری اعلام کرد ۷- رؤسای جمهور چین روسیه امیر امارات وزیر خارجه قطر نخست وزیر عراق ووو همه در خواست گسترش روبط با ایران شدند ، ۸- حذف روادید بین ایران و عراق و خط آهن شلمچه بصره عملیات اجراییش آغاز شد ۹- سند استعماری ۲۰۳۰ لغو شد ۱۰- مشکل قطعی برق مرتفع شد ۱۱- کالاهای اساسی دپو شده در گمرکات با سرعت ترخیص شد ۱۲- ۵۰۰۰ هزار کامیون و کشنده ی دپو شده در گمرک که به صاحبان آنها با دلایل واهی تحویل نمی گردید آزاد و ناوگان حمل وتقل جاده ای نوسازی شد ۱۳- بازدید های استانی آنهم از استانهای محروم که سالها اتفاق نیفتاده بود آغاز و مشکلات بصورت میدانی بررسی ودستور رفع مشکل صادر شد ۱۴- با بهره از مدیران بومی ، مشکل مدیران پروازی که نوعی توهین به مردم هر استان و شهرستان بود حل و به کار گیری مدیران پروازی ممنوع شد ۱۵- در ابتدای کار رئیس جمهور دوسفر مهم خارجی را شروع نمود که یکی از آن کشور چین ابرقدرت اقتصادی دنیاست تا نشان دهد اتفاقا ما زبان تعامل با دنیا را از شیفتگان به غرب بهتر بلد هستیم ...! و باش تا صبح دولتش بدمد کاین هنوز از نتایج سحر است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
آنچه که در حوزهی علمیه باید انجام بگیرد، یک حرکت سازنده و یک کار ذوجوانب است.
این نظام بر محور تفکرات اسلامی بنا شده و بایستی بر محور مقررات و بینشهای اسلامی اداره بشود.
این انقلاب، با این عظمت و ابعاد و آثار عملی، از لحاظ ارایه ی مبانی فکری خودش، یکی از ضعیفترین و کم کارترین انقلابها و بلکه تحولات دنیاست.
نقش حوزه، غیر از جنبههای فرهنگی در ادارهی جامعه است. ما نباید از نقش سیاسی حوزه و شخصیتهای حوزوی در ادارهی جامعه غافل شویم. این، چیز مهمی است. شما باید رهبران آیندهی انقلاب و کشور را در حوزه بسازید و بپرورانید و فراهم کنید؛ شخصیتهایی که بتوانند رئیس جمهور و وزیر و نماینده و نظریهپرداز سیاسی باشند. 1368/09/07
استقلال یک ملت جز با استقلال فرهنگی تأمین نمیشود.
برگشت به سمت فرهنگ فاسد و منحط غربی، در جامعهی انقلابی و اسلامی ما محال و ممنوع است.
صدا و سیما در جمهوری اسلامی، باید وسیلهیی برای سوق دادن مردم به فرهنگ اسلامی و ابزاری برای معرفت و آشنایی مردم با درخشندگی های اسلامی و انسانی باشد. 1368/09/15
امام خامنه ای:
یکی از کارهای مهم شورای عالی انقلاب فرهنگی، نگرش به فرهنگ عمومی و پیدا کردن و شناختن بیماریهای فرهنگیِ امروز کشور ما و یافتن علاج این بیماریها با دید متخصصانه و البته دردمندانه و انقلابی و توصیهی آنها به دستگاههای گوناگون است.
برای یک کشور، نیروی انسانی همه چیز است.
ما اگر نیروی انسانی نداشته باشیم، هیچ چیزی نداریم. جوانان موتور و راه اندازندهی حرکتهای بزرگ در جامعه هستند. 1368/09/21
امام خامنه ای:
در گذشته، دانشگاه نقطهیی بود که در آن، بیفرهنگی اسلامی بیش از جاهای دیگر و یا در ردیف بدترین جاها بود. امروز باید طوری باشد که ورود در دانشگاه، مثل ورود در حوزهی علمیه باشد.
بایستی به تربیت دینی و گرایشها و روحیهی پُرشور انقلابی جوانان در دانشگاه اهمیت داد. 1368/09/21
امام خامنه ای:
ما از همه طرف، با دشمنی و خصومت دشمنان اساسی و فرهنگیمان در عالم مواجه هستیم که نگذارند در زمینهی کار مَدرسی و تربیت نیروی انسانی، به مقاصد خودمان برسیم
در نگرش به عرصهی فرهنگی کشور، ما باید به تربیت نیروی انسانی توجه کنیم 1368/09/21
ارادهی ابرقدرتها در سرنوشت کشورها و ملّتها تعیینکننده نیست ...
این نکته را بدانند برادران و خواهران ما که خداى متعال در این برههی از زمان، این انقلاب را براى همهی مردم دنیا یک حجّت قرار داد تا بدانند که ملّتها میتوانند کار بکنند؛ تا ببینند که ارادهی ابرقدرتها در سرنوشت کشورها و ملّتها تعیینکننده نیست. و امروز ملّتها میبینند که ملّت ایران با اتّکال به خدا و اعتماد به خدا توانست؛ توانست حرف خود را به کرسى بنشاند ...
انشاءالله به فضل پروردگار، با تمسّک به اسلام و با هدفِ عمل کردن به قرآن با تمام جوانب و اطرافش، این راه را ادامه خواهیم داد. 1368/09/22
قرن نوزدهم که اوج تحقیقات علمی در عالم غرب میباشد، عبارت از قرن جدایی از دین و طرد دین از صحنهی زندگی است.
در نظام اسلامی، علم و دین پابهپا باید حرکت کند. وحدت حوزه و دانشگاه، یعنی این. وحدت حوزه و دانشگاه، معنایش این نیست که حتماً بایستی تخصصهای حوزهیی در دانشگاه و تخصصهای دانشگاهی در حوزه دنبال بشود.
طلّاب و دانشجویان قدر یکدیگر را بدانند؛ با یکدیگر آشنا باشند، مرتبط باشند؛ احساس بیگانگی نکنند؛ احساس خویشاوندی و برادری را حفظ کنند؛ هر دو نسبت به یکدیگر با حسّاسیّت مثبت و با علاقه همکاری کنند
استکبار جهانی، پنجه ی خونی خودش را بر دنیا گسترده است.
مبارزه [دشمنان] با جمهورى اسلامى، بهخاطر اسلام است. 1368/09/29
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
در صحبت های روزانه عادی ، سیاسی ، اجتماعی و نقل احادیث و روایات و مطالب و موضوعات گوناگون ، خاصه موضوعات معنوی و احوالات اولیاء الهی خیلی باید دقت کرد که واقعی و متقن و صحیح باشد،
البته این مورد فوق باصطلاح علی" مانقل" می باشد که ادمین محترم انتخاب و در کانال قرار داده اند،
اگر چه در تشکیلات حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و زندگی اولیاء الهی از این موارد مهم تر هم بوده و می باشد ،لکن در این خصوص حقیر مایل بودم توضیحی داده باشم ، ولذا ضمن این که این مورد را نه تایید می نمایم و نه تکذیب ، بدلیل رعایت احتیاط مطلبی را عرض میکنم،
وآن اینکه برخی فرزندان ونوه های مرحوم شیخ رجبعلی خیاط رضوان الله تعالی علیه در خیابان ولیعصر"عج" تهران در کار عینک سازی فعالیت دارند ، الان هم هستند ، حدودا روبروی دانشگاه هنر اول خیابان بزرگمهر
سالها قبل فرزند ارشد حاج شیخ می گفتند بسیاری از نقل قولهایی که از پدرم می نویسند و منتشر میکنند اصلا صحت ندارد... و برای کسب و کار خودشان موضوعاتی غیر واقعی را منتشر می کنند مانند برخی از مداحان و سخنرانان که برای گرم کردن مجالس و خودی نشان دادن بقدری اب در موضوعات قاطی میکنند که صدای اعتراض برخی از بزرگان دین هم بلند شد و همچنین اندیشمند و اسلام شناس بزرگ ، شهید آیت الله " مرتضی مطهری" نیز کتابی به رشته تحریر در آوردند به نام فریادهای مطهری بر تحریف های عاشورا ،
فلذا باید خیلی مراقب بیان ، و قلم بود و تا چیزی را به یقین و تواتر در نقل و ثقه بودنش نرسیده ایم نقل نکنیم که اثار منفی برای نویسنده و گوینده و خواننده و شنونده دارد، و نورانیت را میبرد ،تیرگی و تاریکی قلب می آورد و مانع اجابت دعا میشود و اگر دقیقتر البته کمی دقیقتر عرض کرده باشم،اینکه ملائکه الهی که مراقب ما هستند را از ما دور میکند و مانع اجابت دعا میشود ، وچنین انسانی درنزد ملکوتیان و عرشیان و اولیاء الهی و صاحبان بصیرت و ... مودبانه اش این است که خیلی تمیز به چشم نمیآید و ...
بشرط حیات در نظر هست بعون الله تعالی در خصوص مراقبه از اعمال و افعال و فکر و ذهن ،ظن و گمان و زبان و بیان و قلم و منبر و خطابه و سخنرانی و تالیف و نقل احادیث و روایات و حکایات و... فصلی را در شرح سر بیاورم،
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
برخی از احادیث ائمه معصومین علیهم السلام و ... (2)
لطفا به ادامه مطلب مراجعه نمایید
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
برخی از احادیث ائمه معصومین علیهم السلام و ... (1)
لطفا به ادامه مطلب مراجعه نمایید
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اَلسَّلامُ عَلَيکمْ يا اَهْلَ بَيتِ النُّبُوَّة
قال مولانا صاحب العصر و الزمان (ارواحنا فداه) في زيارة الناحية المقدسة:
يا جَدَّاه.. کُنْتَ لِلرَّسولِ وَلَداً وَ لِلْقرآنِ سَنَدا
اي جدم يا حسين (عليه السلام)! تو براي رسول خدا (صلوات الله عليه) فرزند، و براي قرآن سند و پستوانه اي محکم بودي
حضرت مولانا اباعبدالله الحسين ، شريک القرآن، ثقل أکبر حضرت قرآن و سند القرآن (عليه السلام) ، در مسير حرکت کاروان حسيني به سوي ميدان عبوديت کربلاء، اوامر مبارکي که از ناحيه مقدسه شان صادر مي شد را با تلاوت حضرت قرآن بر مردم تبيين مي نمودند:
از ابتداي خروج از مدينه منوره، ورود به حرم امن مکه، در مسير خروج از مکه و حرکت به سوي کوفه، با شنيدن خبر شهادت مسلم بن عقيل (عليه السلام)، .. و در تمامي خطباتي که در صحراي کربلاء ايراد فرمودند.. و پس از شهادتشان از رأس مبارک ، قرآن تلاوت مي نمودند تا هم سبب تنبه و بيداري غافلان و هم هدايتي براي طالبان هدايت و هم اتمام حجت براي ظالمان و کافران باشد. س.57.ر خادم الحجه
استفاده از کليه مطالب با ذکر صلوات آزاد است سلامتي و تعجيل در فرج امام زمان عليه السلام، هديه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله عليها، ائمه اطهار عليهم السلام، امام خامنه اي حفظه الله تعالي و ارواح طيبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
همانا براى هر امامى عهديست بر ذمّه ي دوستان و شيعيانش، و از تمام كردن وفاي به عهد و نيکو اداء کردن حق ايشان، زيارت قبور ايشان است، پس هر كس از روي ميل و رغبت در زيارتشان و نيز تصديق آنچه خواست ايشان بوده، ايشان را زيارت نمايد ، همانان امامان او شفيعانش باشند در روز قيامت.
ترجمه 106ـ (آن عذاب عظيم) روزى خواهد بود که چهره هائى سفيد، و چهره هائى سياه مى گردد; اما آنها که صورت هايشان سياه شده (به آنها گفته مى شود:) آيا بعد از ايمان، (و اخوت و برادرى در سايه آن) کافر شديد؟! پس بچشيد عذاب را، به سبب آنچه کفر مىورزيديد! 107 ـ و اما آنها که چهره هايشان سفيد شده، در رحمت خداوند خواهند بود; و جاودانه در آن مى مانند.
تفسير به دنبال هشدارى که در آيات سابق درباره تفرقه، نفاق و بازگشت به آثار دوران کفر و جاهليت داده شد، در اين دو آيه به نتايج آنها اشاره مى شود که چگونه کفر و تفرقه و نفاق و بازگشت به جاهليت، موجب روسياهى است؟ و چگونه اسلام و ايمان و اتحاد و صميميت موجب رو سفيدى است؟ نخست مى فرمايد: «در روز رستاخيز چهره هائى نورانى و چهره هائى تاريک و سياه خواهد بود» ( يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ ). آن گاه مى افزايد: به آنها که چهره هائى سياه و تاريک دارند گفته مى شود: «چرا بعد از ايمان، راه کفر را پيموديد (؟) و چرا بعد از اتحاد در پرتو اسلام، راه نفاق و جاهليت را پيش گرفتيد؟ پس اکنون بچشيد عذاب را در برابر آنچه کفر ورزيديد» ( فَأَمَّا الَّذينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ کَفَرْتُمْ بَعْدَ إيمانِکُمْ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ ). ولى در مقابل آنها مؤمنان متحد، غرق در درياى رحمت الهى خواهند بود و جاودانه در آن زندگى آرام بخش به سر مى برند. بارها يادآور شده ايم که حالت و کيفيات زندگى انسان و پاداش و کيفرهاى او در جهان ديگر، تجسمى از اعمال و روحيات و افکار او در اين جهان است، و به تعبير ديگر: هر کارى که از انسان در اين جهان سر مى زند آثار وسيع و گسترده اى در روح انسان باقى مى گذارد که در اين دنيا ممکن است به آسانى درک نشود، ولى در رستاخيز، پس از دگرگونى ها و تکامل هائى که در آن رخ مى دهد با واقعيت حقيقى خود جلوه مى کند و چون در آنجا حاکميت و تجلى روح بيشتر است آثار آن حتى در جسم منعکس خواهد شد. همان طور که ايمان و اتحاد در اين جهان مايه رو سفيدى است، و به عکس، ملت پراکنده و بى ايمان، مردمى رو سياهند، در جهان ديگر اين رو سياهى و رو سفيدى «مجازى » دنيا شکل «حقيقى » به خود مى گيرد، و صاحبان آنها با چهره هاى سفيد و درخشان، و يا سياه و تاريک محشور مى گردند. در آيات ديگر قرآن نيز به اين حقيقت اشاره شده از جمله درباره کسانى که پشت سر هم مرتکب گناه مى شوند مى خوانيم: کَأَنَّما أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّيْلِ مُظْلِماً: «گوئى صورت آنها را پاره هاى تاريک شب پوشانيده است . و درباره آنهائى که بر خدا دروغ مى بندند مى فرمايد: وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ تَرَى الَّذينَ کَذَبُوا عَلَى اللّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ: «در روز رستاخيز کسانى را که بر خدا دروغ بستند مى بينى که چهره هايشان سياه است»! و همه اينها باز تابى است از اعمال آنها در دنيا. سپس به نقطه مقابل اين گروه در آيه بعد اشاره کرده، مى فرمايد: «اما آنها که چهره هايشان سفيد و نورانى است در رحمت خداوند جاودانه مى مانند» ( وَ أَمَّا الَّذينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفي رَحْمَتِ اللّهِ هُمْ فيها خالِدُونَ ). آرى، ايمان مايه رو سفيدى در دنيا و آخرت و سبب آرميدن در رحمت الهى در هر دو جهان است.
105 وَ لا تَکُونُوا کَالَّذينَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ وَ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ
ترجمه 105ـ و مانند کسانى نباشيد که پراکنده شدند و اختلاف کردند; (آن هم) پس از آن که نشانه هاى روشن (پروردگار) به آنان رسيد! و آنها عذاب عظيمى دارند.
تفسير در اين آيه، مجدداً بحث پيرامون مسأله اتحاد و پرهيز از تفرقه و نفاق است. اين آيه، مسلمانان را از اين که همانند اقوام پيشين ـ همچون يهود و نصارى ـ راه تفرقه و اختلاف پيش گيرند و عذاب عظيم براى خود بخرند را بر حذر مى دارد، و در حقيقت آنها را به مطالعه تاريخ پيشينيان، و سرنوشت دردناک آنها پس از اختلاف و تفرقه، دعوت مى کند. مى فرمايد: «و مانند کسانى نباشيد که پس از رسيدن نشانه هاى روشن پروردگار به آنها پراکنده شدند و اختلاف کردند و آنها عذاب عظيمى دارند» ( وَ لا تَکُونُوا کَالَّذينَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ وَ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ ). اصرار و تأکيد قرآن مجيد در اين آيات، درباره اجتناب از تفرقه و نفاق، اشاره به اين است که اين حادثه در آينده در اجتماع آنها وقوع خواهد يافت; زيرا هر کجا قرآن در ترساندن از چيزى زياد اصرار نموده اشاره به وقوع و پيدايش آن مى باشد. پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) نيز اين پيش بينى را قبلا کرد و صريحاً به مسلمانان خبر داد که: «قوم يهود بعد از موسى 71 فرقه شدند و مسيحيان 72 فرقه و امت من بعد از من 73 فرقه خواهند شد» ظاهراً عدد 70 اشاره به کثرت است و به اصطلاح «عدد تکثيرى» است نه «شمارشى» يعنى در ميان يهود يک طايفه بر حق بودند و «طوائف زيادى» بر باطل، در ميان مسيحيان طوائف باطل فزونى گرفتند و حق همچنان در يک طايفه بود، و در ميان مسلمانان اختلافات باز هم فزونى خواهد گرفت. طبق آنچه قرآن مجيد اشاره کرده و پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) نيز خبر داده بود مسلمانان بعد از وفات او از طريق مستقيم ـ که يک راه بيش نبود ـ منحرف شدند در عقايد مذهبى و حتى در خودِ دين پراکنده گشتند و به تکفير يکديگر پرداختند، تا آنجا که در ميان آنان، گاه شمشير، و گاه سب و لعن حکومت مى کرد. کار به جائى کشيد که بعضى از مسلمانان، جان و مال همديگر را حلال مى دانستند و حتى به قدرى ميان آنان عداوت و دشمنى ايجاد شده بود که بعضى حاضر مى شدند به کفار بپيوندند و با برادران دينى خود جنگ کنند!. بدين ترتيب، اتحاد و وحدت، که رمز موفقيت مسلمانان پيشين بود به نفاق و اختلاف مبدل گشت، در نتيجه، زندگى سعادتمندانه آنان بيک زندگى شقاوت بار تبديل شد، و عظمت ديرين خود را از دست دادند. اما عذاب آخرت ـ آن چنان که خدا در قرآن بيان کرده است ـ فوق العاده از اين عذاب هم شديدتر خواهد بود و در انتظار تفرقه اندازان و اختلاف گرايان است. لذا در پايان آيه مى فرمايد: «کسانى که با بودن ادله روشن در دين، چنان اختلاف کنند به عذاب عظيم و دردناکى گرفتار مى گردند» (وَ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيْمٌ) . بى شک نتيجه فورى اختلاف و نفاق، ذلت و خوارى است و سرّ ذلت و خوارى هر ملت را در اختلاف و نفاق آنان بايد جستجو کرد، جامعه اى که اساس قدرت و ارکان همبستگى هاى آن با تيشه هاى تفرقه در هم کوبيده شود، سرزمين آنان براى هميشه جولانگاه بيگانگان و قلمرو حکومت استعمارگران خواهد بود، راستى چه عذاب بزرگى است!
آقاي مجتهدي فرمودند: در يکي از سفرهايي که از طرف حضرت ماموريت پيدا کرده بودم، به قهوه خانهاي رفتم در آن جا با شخصي آصوري (از اهالي روسيه شوروي) برخورد نمودم، او گفت: حيف که ايرانيها قدر امام رضا عليهالسلام را نميدانند سپس جرياني از معجزات حضرت رضا عليهالسلام را که برايش اتفاق افتاده بود چنين تعريف کرد: زماني که در روسيه آشوب بود و تزارها دست به کشت و کشتار زده بودند و همه را اعدام ميکردند من هم در شمار اعداميها بودم، چند نفر ديگر باقي مانده بود تا نوبت من بشود که
ناگهان به ياد حرف مادرم افتادم که ميگفت: هر وقت جايي گير کردي که نه راه پس داشتي و نه راه پيش اين را بدان که ايرانيها امامي دارند به نام امام رضا عليهالسلام که در اين گونه مواقع از کساني که به او پناه ببرند دستگيري ميکند،
من همانجا قلباً به امام رضا عليهالسلام سلام کردم و گفتم اگر مرا از مرگ نجات دهيد مسلمان ميشوم، سپس نوبت من و عدهاي ديگر شد و به محوطه اجراي حکم رفتيم هنوز آن توسل و عهد با امام رضا عليهالسلام از صحيفه قلبم پاک نشده بود که ناگهان صدايي به گوشم رسيد که گفت: همين جا بايست با تو کاري ندارند.
تمام کساني را که اطراف من بودند به تير بستند و کشتند اما گويا مرا نميديدند! سپس صدايي ديگر شنيدم که گفت: به طرف خراسان حرکت کن ما تو را کمک ميکنيم.
هنگامي که با حيرت و شگفتي به طرف خراسان ميآمدم در بين راه چند نفر از علماي شيعه را ديدم که به استقبال من آمده بودند! آنها در خواب حضرت رضا عليهالسلام را زيارت کرده و ايشان پس از ذکر نشانههاي من به آنها فرموده بودند: او مهمان ماست که از روسيه ميآيد، از او پذيرايي کنيد، سپس من جريان خود را با آنها در ميان گذاشتم، آنها گفتند: ما مامور هستيم شما را به پابوس حضرت ببريم تا به عهد خود وفا کنيد و مسلمان بشويد و پس از آن مکان مناسبي برايم فراهم کردند و ماشين برايم مهيا نمودند تا با آن مخارج زندگي خود را تامين کنم و از آن موقع تاکنون من زير سايه آن حضرت زندگي ميکنم و صاحب عيال و فرزند شدهام.
آقاي مجتهدي بعد از ذکر اين واقعه ميفرمودند: در هر کجاي عالم که قلباً حضرت رضا عليهالسلام را صدا بزنيد و به ناحيه مقدسه ايشان توجه کنيد آن بزرگوار سريعاً نظر ميکنند و اين معناي حقيقي کلمه «انيس النفوس» است.
«اين دعاهاي عربي را که عامه مردم بخوانند، نميفهمند؛ آيا خواندن همان الفاظ آن دعاها بي آنکه معاني آن را بدانند-اثري دارد؟!»
جناب علامه طباطبايي فرمودند: «اتفاقاً آن دعاها براي عامه مردم که زبان عربي و معاني آنها را نميدانند بهتر مستجاب ميشود!زيرا نفس خود را به نفس امامان (عليهمالسلام) متصل ميکنند و از خدا ميخواهند هر چه امامان با خواندن اين دعاها ميخواستند، به آنان هم بدهد اما ما به اندازه فهم خودمان از ان دعاها، از خدا ميخواهيم!»
ترجمه 104 ـ بايد از ميان شما، جمعى دعوت به نيکى، و امر به معروف و نهى از منکر کنند! و آنها همان رستگارانند.
تفسير به دنبال آيات پيشين که مسأله اخوت و اتحاد را توصيف مى کرد، در اين آيه به مسأله «امر به معروف» و «نهى از منکر» اشاره شده که در حقيقت به منزله يک پوشش اجتماعى براى محافظت جمعيت است; زيرا اگر مسأله امر به معروف و نهى از منکر در ميان نباشد عوامل مختلفى که دشمن بقاى «وحدت اجتماعى» هستند، همچون موريانه از درون، ريشه هاى اجتماع را مى خورند، و آن را از هم متلاشى مى سازند، بنابراين، حفظ وحدت اجتماعى بدون نظارت عمومى ممکن نيست! در آيه فوق دستور داده شده همواره در ميان مسلمانان بايد امتى باشند که اين دو وظيفه بزرگ اجتماعى را انجام دهند، مى فرمايد: «بايد از ميان شما جمعى باشند که مردم را به نيکى دعوت مى کنند و امر به معروف مى نمايند و از بدى باز مى دارند» ( وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ ). «امت» در اصل، از ماده «امّ» به معنى هر چيزى است که اشياء ديگرى به آن بضميمه گردد و به همين جهت «امت» به جماعتى که جنبه وحدتى در ميان آنها باشد گفته مى شود، خواه وحدت از نظر زمان باشد يا از نظر مکان و يا از نظر هدف و مرام، بنابراين به اشخاص متفرق و پراکنده «امت» گفته نمى شود. و در پايان آيه تصريح مى کند که فلاح و رستگارى تنها از اين راه ممکن است لذا مى فرمايد: «و آنها همان رستگارانند» ( وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) در اينجا اين سؤال پيش مى آيد که ظاهر «مِنْکُمْ أُمَّةٌ» اين است که اين امت بعضى از جمعيت مسلمانان را تشکيل مى دهد، نه همه آنها را، و به اين ترتيب وظيفه امر به معروف و نهى از منکر، جنبه عمومى نخواهد داشت، بلکه وظيفه طايفه خاصى است، اگر چه انتخاب و تربيت اين جمعيت، وظيفه همه مردم است. و به عبارت ديگر، اين دو وظيفه واجب کفائى است نه عينى، با اين که از ديگر آيات قرآن بر مى آيد که اين دو وظيفه جنبه عمومى دارد، يعنى واجب عينى است نه واجب کفائى، مثلاً در چند آيه، بعد از اين آيه مى خوانيم: کُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّة أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر: «شما بهترين امتى بوديد که بسود مردم مبعوث شديد، چه اين که امر به معروف و نهى از منکر مى کنيد» و در سوره «و العصر» مى فرمايد: «همه مردم در زيانند جز آنان که ايمان و عمل صالح دارند و دعوت به حق و توصيه به صبر و استقامت مى کنند». طبق اين آيات و مانند آنها اين دو وظيفه اختصاص به دسته معينى ندارد. در پاسخ بايد گفت: دقت در مجموع اين آيات، پاسخ سؤال را روشن مى سازد; زيرا از آنها چنين استفاده مى شود که: «امر به معروف و نهى از منکر» دو مرحله دارد: يکى «مرحله فردى» که هر کس موظف است به تنهائى ناظر اعمال ديگران باشد. و ديگرى «مرحله دسته جمعى» که امتى موظفند براى پايان دادن به نابسامانى هاى اجتماع دست به دست هم بدهند و با يکديگر تشريک مساعى کنند. قسمت اول وظيفه عموم مردم است، و چون جنبه فردى دارد، طبعاً شعاع آن محدود به توانائى فرد است. اما قسمت دوم شکل واجب کفائى به خود مى گيرد و چون جنبه دسته جمعى دارد و شعاع قدرت آن وسيع، طبعاً از شئون حکومت اسلامى محسوب مى شود. اين دو شکل از مبارزه با فساد و دعوت به سوى حق، از شاهکارهاى قوانين اسلامى محسوب مى گردد، و مسأله تقسيم کار را در سازمان حکومت اسلامى و لزوم تشکيل يک گروه نظارت بر وضع اجتماعى و سازمان هاى حکومت مشخص مى سازد. سابق بر اين، در ممالک اسلامى (و امروز در پاره اى از کشورهاى اسلامى، مانند حجاز) با الهام از آيه فوق، تشکيلاتى مخصوص مبارزه با فساد و دعوت به انجام مسئوليت هاى اجتماعى به نام اداره حِسْبه وجود داشت و مأموران آن را به «محتسب» و يا «آمرين به معروف» مى ناميدند که مأمور بودند با همکارى يکديگر با هر گونه فساد و زشت کارى در ميان مردم، و يا هر گونه ظلم و فساد در دستگاه حکومت مبارزه کنند، و هم چنين مردم را به کارهاى نيک و پسنديده تشويق نمايند. بنابراين، وجود اين جمعيت، با آن قدرت وسيع، هيچگونه منافاتى با عمومى بودن وظيفه امر بمعروف و نهى از منکر در شعاع فرد و با قدرت محدود ندارد.
«معروف» در لغت به معنى «شناخته شده» (از ماده عرف) و «منکر» به معنى «ناشناس» (از ماده انکار) است. و به اين ترتيب کارهاى نيک، امورى شناخته شده، و کارهاى زشت و ناپسند، امورى ناشناس معرفى شده اند. چه اين که فطرت پاک انسانى با دسته اول آشنا و با دوم نا آشنا است! جمعى از دانشمندان اسلامى معتقدند: وجوب اين دو وظيفه تنها با دليل نقلى ثابت شده، و عقل فرمان نمى دهد که انسان ديگرى را از کار بدى که زيانش تنها متوجه خود او است باز دارد. ولى با توجه به پيوندهاى اجتماعى و اين که هيچ کار بدى در اجتماع انسانى در نقطه خاصى محدود نمى شود، بلکه هر چه باشد، همانند آتشى ممکن است به نقاط ديگر سرايت کند، عقلى بودن اين دو وظيفه مشخص مى شود. به عبارت ديگر: در اجتماع چيزى به عنوان «ضرر فردى» وجود ندارد، و هر زيان فردى امکان اين را دارد که به صورت يک «زيان اجتماعى» در آيد، و به همين دليل، منطق عقل به افراد اجتماع اجازه مى دهد که در پاک نگه داشتن محيط زيست خود از هر گونه تلاش و کوششى خود دارى نکنند. اتفاقاً در بعضى از احاديث به اين موضوع اشاره شده است. از پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) چنين نقل شده: «يک فرد گنهکار، در ميان مردم همانند کسى است که با جمعى سوار کشتى شود، و به هنگامى که در وسط دريا قرار گيرد کلنگى برداشته و به سوراخ کردن موضعى که در آن نشسته است بپردازد، و هر گاه به او اعتراض کنند، در جواب بگويد: من در سهم خود تصرف مى کنم!. اگر ديگران او را از اين عمل خطرناک باز ندارند، طولى نمى کشد که آب دريا به داخل کشتى نفوذ کرده و يکباره همگى در دريا غرق مى شوند» پيامبر(صلى الله عليه وآله) با اين مثال جالب، منطقى بودن وظيفه امر به معروف و نهى از منکر را مجسم ساخته، و حق نظارت فرد بر اجتماع را يک حق طبيعى که ناشى از پيوند سرنوشت هاست، مى دانند.
علاوه بر آيات فراوان قرآن مجيد احاديث زيادى در منابع معتبر اسلامى نيز درباره اهميت اين دو وظيفه بزرگ اجتماعى وارد شده است که در آنها به خطرات و عواقب شومى که بر اثر ترک اين دو وظيفه در جامعه به وجود مى آيد، اشاره گرديده، به عنوان نمونه: الف ـ امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد: إِنَّ الأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْکَرِ سَبِيلُ الأَنْبِياءِ وَ مِنْهاجُ الصُّلَحاءِ فَرِيضَةٌ عَظِيمَةٌ بِها تُقامُ الْفَرائِضُ وَ تَأْمَنُ الْمَذاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَکاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظالِمُ وَ تُعْمَرُ الأَرْضُ وَ يُنْتَصَفُ مِنَ الأَعْداءِ وَ يَسْتَقِيمُ الأَمْرُ: «امر به معروف و نهى از منکر راه انبياء و طريق صالحان است، دو فريضه بزرگ الهى است که بقيه فرائض با آنها برپا مى شوند، و به وسيله اين دو، راه ها امن مى گردد، و کسب و کار مردم حلال مى شود، حقوق افراد تأمين مى گردد، و در سايه آن زمين ها آباد، از دشمنان انتقام گرفته مى شود، و در پرتو آن همه کارها رو به راه مى گردد» ب ـ پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: مَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهى عَنِ الْمُنْکَرِ فَهُوَ خَلِيْفَةُ اللّهِ فِى أَرْضِهِ وَ خَلِيْفَةُ رَسُولِ اللّهِ وَ خَلِيْفَةُ کِتابِهِ: «کسى که امر به معروف و نهى از منکر کند، جانشين خداوند در زمين، و جانشين پيامبر و کتاب او است» از اين حديث به خوبى استفاده مى شود که اين فريضه بزرگ قبل از هر چيز يک برنامه الهى است و بعثت پيامبران و نزول کتب آسمانى همه جزء اين برنامه است. ج ـ مردى خدمت پيامبر(صلى الله عليه وآله) آمد ـ در حالى که حضرت بر فراز منبر نشسته بود ـ پرسيد: مَنْ خَيْرُ النّاسِ: «از همه مردم بهتر کيست»؟ پيامبر فرمود: آمَرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أَتْقاهُمْ لِلّهِ وَ أَرْضاهُمْ: «آن کس که از همه بيشتر امر بمعروف و نهى از منکر کند و آن کس که از همه پرهيزگارتر باشد و در راه خشنودى خدا از همه بيشتر گام بردارد» د ـ در حديث ديگرى از پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) نقل شده که فرمود: «بايد امر به معروف و نهى از منکر کنيد و گر نه خداوند ستمگرى را بر شما مسلط مى کند که نه به پيران احترام مى گذارد، و نه به خردسالان رحم مى کند. نيکان و صالحان شما دعا مى کنند ولى مستجاب نمى شود و از خداوند يارى مى طلبند اما خدا به آنها کمک نمى کند و حتى توبه مى کنند و خدا از گناهانشان در نمى گذرد» اينها همه واکنش طبيعى اعمال جمعيتى است که اين وظيفه بزرگ اجتماعى را تعطيل کنند; زيرا بدون نظارت عمومى، جريان امور از دست نيکان خارج مى شود، و بدان ميدان اجتماع را تسخير مى کنند، و اين که در حديث فوق مى فرمايد حتى توبه آنها قبول نمى شود به خاطر آن است که توبه با ادامه سکوت آنها در برابر مفاسد، مفهوم صحيحى ندارد مگر اين که در برنامه خود تجديد نظر کنند. هـ ـ على(عليه السلام) مى فرمايد: وَ ما أَعْمالُ الْبِرِّ کُلُّها وَ الْجِهادُ فِي سَبِيلِ اللّهِ عِنْدَ الأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْکَرِ إِلاّ کَنَفْثَة فِي بَحْر لُجِّىٍّ: «تمام کارهاى نيک و حتى جهاد در راه خدا در برابر امر بمعروف و نهى از منکر چون آب دهان است در برابر درياى پهناور»! 5 اين همه تأکيدات به خاطر آن است که: اين دو وظيفه بزرگ در حقيقت ضامن اجراى بقيه وظائف فردى و اجتماعى است، و در حکم روح و جان آنها محسوب مى شود، و با تعطيل شدن آنها تمام احکام و اصول اخلاقى ارزش خود را از دست خواهد داد. در پاسخ اين سؤال بايد گفت: با اين که به طور مسلّم زندگانى دسته جمعى براى افراد بشر فوائد و برکات فراوانى دارد و حتى اين نوع مزايا انسان را وادار به زندگانى اجتماعى کرده است. ولى در مقابل آن، محدوديت هائى نيز براى او به بار مى آورد، و چون در برابر فوائد بى شمار زندگى دسته جمعى ضرر اين نوع محدوديت ها جزئى و ناچيز است. لذا بشر از روز اول تن به زندگى اجتماعى داده و محدوديت ها را پذيرفته است، و از آنجا که در زندگى اجتماعى سرنوشت افراد به هم مربوط است، و به اصطلاح، افراد اجتماع در سرنوشت يکديگر اثر دارند، حق نظارت در اعمال ديگران حق طبيعى و خاصيت زندگى دسته جمعى است، چنانچه اين مطلب به طرز جالبى در حديثى که سابقاً از پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) نقل کرديم، آمده است. بنابراين، انجام اين فريضه نه تنها با آزادى هاى فردى مخالف نيست، بلکه وظيفه اى است که افراد در مقابل يکديگر دارند.
سؤال ديگرى که در اينجا مطرح مى شود اين است که: هر گاه بنا شود همه مردم در وضع اجتماع دخالت کرده و بر اعمال يکديگر نظارت کنند، هرج و مرج و برخوردهاى مختلف در جامعه ايجاد مى گردد، و با مسأله تقسيم وظائف و مسئوليت ها در اجتماع مخالف است. در پاسخ اين سؤال بايد گفت: از بحث هاى گذشته اين حقيقت روشن شد که امر به معروف و نهى از منکر داراى دو مرحله است: مرحله نخست که جنبه عمومى دارد، شعاع آن محدود است، و از تذکر و اندرز دادن و اعتراض و انتقاد نمودن و مانند آن تجاوز نمى کند، مسلماً يک اجتماع زنده، بايد تمام نفراتش در برابر مفاسد داراى چنين مسئوليتى باشند. ولى مرحله دوم که مخصوص جمعيت معينى است و از شئون حکومت اسلامى محسوب مى شود، قدرت بسيار وسيعى دارد، به اين معنى که اگر نياز به شدت عمل و حتى قصاص و اجراى حدود باشد، اين جمعيت اختيار دارند که زير نظر حاکم شرع و متصديان حکومت اسلامى انجام وظيفه کنند. بنابراين، با توجه به مراحل مختلف امر به معروف و نهى از منکر، و حدود و مقررات هر يک، نه تنها هرج و مرجى در اجتماع توليد نمى شود، بلکه اجتماع از صورت يک جامعه مرده و فاقد تحرک بيرون آمده به يک جامعه زنده تبديل مى گردد. در پايان اين بحث تذکر اين نکته نيز لازم است که بايد در انجام اين فريضه الهى و دعوت به سوى حق و مبارزه با فساد، دلسوزى و حسن نيت و پاکى هدف را فراموش نکرد، و جز در موارد ضرورت از راه هاى مسالمت آميز وارد شد، نبايد انجام اين وظيفه را مساوى با خشونت گرفت. ولى متأسفانه بعضى افراد به هنگام انجام اين وظيفه، در غير مورد ضرورت، از راه خشونت آميز وارد مى شوند، و گاهى متوسل به الفاظ زشت و زننده مى گردند، لذا مى بينيم اين نوع امر به معروف ها نه تنها اثر خوبى از خود نمى گذارد، که گاهى نتيجه معکوس هم مى دهد، در حالى که روش پيامبر(صلى الله عليه وآله) و سيره ائمه هدى(عليهم السلام) نشان مى دهد: آنها به هنگام اجراى اين دو وظيفه، آنها را با نهايت لطف و محبت مى آميختند، و به همين دليل، سرسخت ترين افراد به زودى در برابر آنها تسليم مى شدند. در تفسير «المنار» در ذيل آيه چنين مى خوانيم: جوانى خدمت پيامبر(صلى الله عليه وآله)آمده، عرض کرد: اى پيامبر خدا! آيا به من اجازه مى دهى زنا کنم؟! با گفتن اين سخن فرياد مردم بلند شد و از گوشه و کنار به او اعتراض کردند. ولى پيامبر با خونسردى و ملايمت فرمود: نزديک بيا! جوان نزديک آمد، و در برابر پيامبر نشست. حضرت با محبت از او پرسيد: آيا دوست دارى با مادر تو چنين کنند؟! گفت: نه، فدايت شوم! فرمود: همين طور مردم راضى نيستند با مادرانشان چنين شود. آيا دوست دارى با دختر تو چنين کنند؟ گفت: نه، فدايت شوم. فرمود: همين طور مردم درباره دخترانشان راضى نيستند. بگو ببينم، آيا براى خواهرت مى پسندى؟! جوان مجدداً انکار کرد (و از سؤال خود به کلى پشيمان شد). پيامبر سپس دست بر سينه او گذاشت و در حق او دعا کرده، عرض نمود: «خدايا قلب او را پاک گردان و گناه او را ببخش و دامان او را از آلودگى به بى عفتى نگاه دار». از آن به بعد منفورترين کار در نزد اين جوان زنا بود!.. اين بود نتيجه ملايمت و محبت در نهى از منکر.
ترجمه 102 ـ اى کسانى که ايمان آورده ايد! آن گونه که حق تقوا و پرهيزکارى است، از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد; و از دنيا نرويد، مگر اين که مسلمان باشيد. 103ـ و همگى به ريسمان خدا (قرآن و اسلام، و هر گونه وسيله وحدت)، چنگ زنيد، و پراکنده نشويد، و نعمت (بزرگ) خدا را بر خود، به ياد آريد که چگونه دشمن يکديگر بوديد، و او ميان دل هاى شما، الفت ايجاد کرد، و به برکت نعمت او، برادر شديد! و شما بر لب حفره اى از آتش بوديد، خدا شما را از آن نجات داد; اين چنين، خداوند آيات خود را براى شما آشکار مى سازد; شايد پذيراى هدايت شويد.
شان نزول مى دانيم: در دوران جاهليت دو قبيله بزرگ در «مدينه» به نام «اوس» و «خزرج» وجود داشتند که بيش از يکصد سال! جنگ و خونريزى و اختلاف در ميان آن دو جريان داشت، و هر چند وقت ناگهان به جان يکديگر مى افتادند و خسارات جانى و مالى فراوانى به يکديگر وارد مى کردند. يکى از موفقيت هاى بزرگ پيغمبر(صلى الله عليه وآله) پس از هجرت به «مدينه» ، اين بود که به وسيله اسلام صلح و صفا در ميان آن دو ايجاد کرد، و با اتحاد آنها جبهه نيرومندى در «مدينه» به وجود آمد. اما از آنجا که ريشه هاى اختلاف، فوق العاده زياد و نيرومند، و اتحاد، تازه و جوان بود، گاه بى گاه، بر اثر عواملى، اختلافات فراموش شده شعلهور مى شد، که به زودى در پرتو تعليمات اسلام و تدبير پيامبر(صلى الله عليه وآله) خاموش مى گشت. در آيات پيش، نمونه اى از بروز اختلافات را بر اثر تحريکات دشمنان دانا مشاهده کرديم، ولى اين آيات اشاره به نوع ديگرى از اين اختلافات است که بر اثر دوستان نادان و تعصب هاى جاهلانه به وجود آمد. مى گويند: روزى دو نفر از قبيله «اوس» و «خزرج» به نام «ثعلبة بن غنم» و «اسعد بن زراره» در برابر يکديگر قرار گرفتند، و هر کدام افتخاراتى را که بعد از اسلام نصيب قبيله او شده بود، بر مى شمرد. «ثعلبه» گفت: «خزيمة بن ثابت» (ذو الشهادتين) و «حنظله» (غسيل الملائکه) که هر کدام از افتخارات مسلمانانند، از ما هستند، و همچنين «عاصم بن ثابت»، و «سعد بن معاذ» از ما مى باشند. در برابر او «اسعد بن زراره» که از طايفه «خزرج» بود گفت: چهار نفر از قبيله ما در راه نشر و تعليم قرآن خدمت بزرگى انجام دادند: ابى بن کعب، و معاذ بن جبل، و زيد بن ثابت، و ابو زيد، به علاوه «سعد بن عباده» رئيس و خطيب مردم «مدينه» از ما است. کم کم کار به جاى باريک کشيد، و قبيله دو طرف از جريان آگاه شدند، و دست به اسلحه برده، در برابر يکديگر قرار گرفتند، بيم آن مى رفت که بار ديگر آتش جنگ بين آنها شعلهور گردد و زمين از خون آنها رنگين شود! خبر به پيامبر(صلى الله عليه وآله) رسيد، حضرت فوراً به محل حادثه آمد، و با بيان و تدبير خاص خود به آن وضع خطرناک پايان داد، و صلح و صفا را در ميان آنها بر قرار نمود. آيات فوق در اينجا نازل گرديد و بصورت يک حکم عمومى همه مسلمانان را با بيان مؤثر و مؤکدى دعوت به اتحاد نمود
تفسير در آيه نخست، دعوت به تقوا شده است تا مقدمه اى براى دعوت به اتحاد باشد، در حقيقت دعوت به اتحاد بدون استمداد از يک ريشه اخلاقى و عقيده اى بى اثر و يا بسيار کم اثر است، به همين دليل در اين آيه کوشش شده است عوامل ايجاد کننده اختلاف و پراکندگى در پرتو ايمان و تقوا، تضعيف گردند، لذا افراد با ايمان را مخاطب ساخته، مى فرمايد: «اى کسانى که ايمان آورده ايد! همگى آن گونه که حق تقوا و پرهيزگارى است نسبت به خدا پروا داشته باشيد» ( يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ حَقَّ تُقاتِهِ ). در اين که منظور از «حق تقوا» چيست؟ در ميان مفسران سخن بسيار است اما شک نيست که حق تقوا آخرين و عالى ترين درجه پرهيزگارى است، که پرهيز از هر گونه گناه و عصيان و تعدى و انحراف از حق را شامل مى گردد. لذا در تفسير «درّ المنثور» از پيامبر(صلى الله عليه وآله) و در تفسير «عياشى» و «معانى الاخبار» از امام صادق(عليه السلام) نقل شده که در تفسير «حق تقوا» فرمودند: أَنْ يُطاعَ فَلايُعْصى وَ يُذْکَرَ فَلايُنْسى وَ يُشْکَرَ فَلايُکْفَرَ: «حق تقوا و پرهيزگارى اين است که پيوسته اطاعت فرمان او کنى، و هيچ گاه معصيت ننمائى، همواره به ياد او باشى، و او را فراموش نکنى، و در برابر نعمت هاى او شکرگذار باشى و کفران نعمت او ننمائى» بديهى است انجام اين دستور، همانند همه دستورات الهى بستگى به ميزان توانائى انسان دارد، بنابراين آيه فوق با آيه 16 سوره «تغابن» که مى گويد: فَاتَّقُوا اللّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ: «تا آنجا که توانائى داريد پرهيزگارى پيشه کنيد» هيچگونه منافاتى ندارد و گفتگو درباره تضاد اين دو آيه و نسخ يکى به وسيله ديگرى، به کلى بى اساس است. البته آيه دوم در حقيقت بيان قيد و به اصطلاح تخصيص در آيه اول است و آن را مقيد به مقدار توانائى انسان مى کند. و از آنجا که ظاهراً در ميان قدما گاهى کلمه «نسخ» بر «تخصيص» اطلاق مى شده، ممکن است منظور کسانى که آيه دوم را ناسخ آيه اول دانسته اند همان «تخصيص» بوده باشد. به هر حال، در پايان آيه به طايفه «اوس» و «خزرج» و همه مسلمانان جهان هشدار مى دهد که به هوش باشند، تنها اسلام آوردن کافى نيست، مهم آن است که ايمان و اسلام خود را تا واپسين ساعات عمر، حفظ کنند، و با روشن ساختن آتش هاى خاموش شده کينه هاى دوران جاهلى، و پيروى از تعصب هاى نابخردانه، ايمان و اعمال پاک خود را بر باد ندهند، تا عاقبت و پايان کار آنها به بدبختى نگرايد، لذا با تأکيد مى فرمايد: «مراقب باشيد که جز با ايمان و اسلام از دنيا بيرون نرويد» ( وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ)
دعوت به سوى اتحاد در آيه بعد، بحث نهائى که همان «مسأله اتحاد و مبارزه با هر گونه تفرقه» باشد مطرح شده، مى فرمايد: «همگى به ريسمان الهى چنگ بزنيد، و از هم پراکنده نشويد»! ( وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا ). درباره اين که منظور از حبل اللّه: «ريسمان الهى» چيست؟ مفسران احتمالات مختلفى ذکر کرده اند: بعضى مى گويند: منظور از آن قرآن است. بعضى مى گويند: اسلام. و بعضى ديگر گفته اند: منظور خاندان پيامبر و ائمه معصومين(عليهم السلام) هستند. در رواياتى که از پيامبر(صلى الله عليه وآله) و ائمه اهل بيت(عليهم السلام) نقل شده نيز همين تعبيرات گوناگون ديده مى شود، مثلا در تفسير «درّ المنثور» از پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) و در کتاب «معانى الاخبار» از امام سجاد(عليه السلام) نقل شده که فرمودند: «حبل اللّه قرآن است» و در تفسير «عياشى» از امام باقر(عليه السلام) که فرمود: «ريسمان الهى آل محمّد(صلى الله عليه وآله)مى باشند، که مردم مامور به تمسک به آن هستند» ولى نه اين احاديث و نه آن تفسيرها، هيچ کدام با يکديگر اختلاف ندارند، زيرا منظور از ريسمان الهى هر گونه وسيله ارتباط با ذات پاک خداوند است، خواه اين وسيله، اسلام باشد، يا قرآن، يا پيامبر و اهل بيت او. و به عبارت ديگر تمام آنچه گفته شد، در مفهوم وسيع «ارتباط با خدا» که از معنى «حبل اللّه» استفاده مى شود، جمع است. دشمنان ديروز و برادران امروز پس از آن قرآن به نعمت بزرگ اتحاد و برادرى اشاره کرده و مسلمانان را به تفکر در وضع اندوهبار گذشته، و مقايسه آن «پراکندگى» با اين «وحدت» دعوت مى کند، و مى فرمايد: «فراموش نکنيد که در گذشته چگونه با هم دشمن بوديد، ولى خداوند در پرتو اسلام و ايمان، دل هاى شما را به هم مربوط ساخت، و شما دشمنان ديروز، برادران امروز شديد» ( وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً ). جالب توجه اين که: کلمه «نعمت» را دو بار در اين جمله تکرار کرده و به اين طريق اهميت موهبت اتفاق و برادرى را گوشزد مى کند. نکته ديگر اين که: مسأله تأليف قلوب مؤمنان را به خود نسبت داده، مى گويد: «خدا در ميان دل هاى شما الفت ايجاد کرد» و با اين تعبير، اشاره به يک معجزه اجتماعى اسلام شده; زيرا اگر سابقه دشمنى و عداوت پيشين عرب را درست دقت کنيم که چگونه کينه هاى ريشه دار در طول سال هاى متمادى در دل هاى آنها انباشته شده بود؟ و چگونه يک موضوع جزئى و ساده کافى بود آتش جنگ خونينى در ميان آنها بيفروزد ـ مخصوصاً با توجه به اين که مردم نادان و بى سواد و نيمه وحشى معمولاً افرادى لجوج و انعطاف ناپذيرند، و به آسانى حاضر به فراموش کردن کوچک ترين مسائل گذشته نيستند ـ اهميت اين «معجزه بزرگ اجتماعى» اسلام، آشکار مى شود، و ثابت مى گردد که از طرق عادى و معمولى امکان پذير نبود در طى چند سال، از چنان ملت پراکنده و کينه توز و نادان و بى خبر، ملتى واحد و متحد و برادر بسازند. سپس قرآن مى گويد: «شما در گذشته در لبه گودالى از آتش بوديد که هر آن ممکن بود در آن سقوط کنيد و همه چيز شما خاکستر گردد» ( وَ کُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَة مِنَ النّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها ) اماخداوند شما را نجات داد و از اين پرتگاه به نقطه امن و امانى که همان نقطه برادرى و محبت بود رهنمون ساخت. «شفا» در اصل لغت به «کناره چاه» و يا خندق و مانند آن گويند، و شايد اطلاق «شفه» بر «لب» نيز به همين مناسبت باشد، و همچنين استعمال اين کلمه در بهبودى از بيمارى نيز به خاطر آن است که انسان در کناره «سلامت و تندرستى» قرار مى گيرد. در اين که منظور از «نار» در آيه، آتش دوزخ است يا آتش هاى اين جهان؟ در ميان مفسران گفتگو است، ولى با توجه به مجموع آيه، چنين به نظر مى رسد: «نار» کنايه از جنگ ها و نزاع هائى بوده که هر لحظه در دوران جاهليت به بهانه اى در ميان اعراب شعلهور مى شده، قرآن مجيد با اين جمله اوضاع خطرناک عصر جاهليت را منعکس مى سازد که هر لحظه خطر جنگ و خونريزى آنها را تهديد مى کرد و خداوند در پرتو نور اسلام آنها را از آن وضع نجات داد و مسلماً با نجات يافتن از وضع خطرناک گذشته از آتش سوزان دوزخ نيز نجات يافتند. در پايان آيه براى تأکيد بيشتر مى فرمايد: «خداوند اين چنين آيات خود را روشن مى سازد تا هدايت شويد» ( کَذلِکَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَکُمْ آياتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ ). بنابراين، هدف نهائى هدايت و نجات شما است و چون پاى منافع و سرنوشت شما در ميان است بايد به آنچه گفته شد اهميت فراوان دهيد.
جالب اين که از اين امور به «حبل اللّه» تعبير شده، در واقع اشاره به يک حقيقت است، که انسان در شرائط عادى و بدون داشتن مربى و راهنما، در قعر دره طبيعت، و چاه تاريک غرائز سرکش، و جهل و نادانى باقى خواهد ماند. و براى نجات از اين دره و برآمدن از اين چاه نياز به رشته و ريسمان محکمى دارد که به آن چنگ بزند و بيرون آيد، اين رشته محکم همان ارتباط با خدا از طريق قرآن و آورنده قرآن و جانشينان واقعى او مى باشد، که مردم را از سطوح پائين و پست بالا برده و به آسمان تکامل معنوى و مادى مى رسانند. اهميت موضوع فوق (وحدت و برادرى در ميان قبائل کينه توز عرب) از نظر دانشمندان و مورخان، حتى دانشمندان و مورخان غير مسلمان مخفى نمانده و همگى با اعجاب فراوان از آن ياد کرده اند، به عنوان نمونه: «جان ديون پورت» دانشمند معروف انگليسى مى نويسد: «...محمّد يک نفر عرب ساده، قبائل پراکنده کوچک، برهنه و گرسنه کشور خودش را مبدل به يک جامعه فشرده و با انضباط نمود و در ميان ملل روى زمين آنها را با صفات و اخلاق تازه اى معرفى کرد، و در کمتر از سى سال، اين طرز و روش، امپراطور قسطنطنيه را مغلوب کرد، و سلاطين ايران را از بين برد. سوريه و بين النهرين و مصر را تسخير کرد و دامنه فتوحاتش را از اقيانوس اطلس تا کرانه درياى خزر و تا رود سيحون بسط داد» «توماس کارل» مى گويد: «خداوند عرب را به وسيله اسلام از تاريکى ها به سوى روشنائى ها هدايت فرمود، از ملت خموش و راکدى که نه صدائى از آن مى آمد و نه حرکتى محسوس بود، ملتى به وجود آورد که از گمنامى به سوى شهرت، از سستى به سوى بيدارى، از پستى به سوى فراز، و از عجز و ناتوانى به سوى نيرومندى سوق داده شده، نورشان از چهار سوى جهان مى تابيد. از اعلان اسلام يک قرن بيشتر نگذشته بود که مسلمانان يک پا در هندوستان و پاى ديگرى در اندلس نهادند و بالاخره در همين مدت کوتاه اسلام بر نصف دنيا نورافشانى مى کرد» «دکتر گوستاو لوبون» به اين حقيقت چنين اعتراف کرده است: «...تا زمان اين حادثه حيرت انگيز، يعنى «اسلام» که دفعتاً نژاد عرب را به لباس جهانگيرى و خلاق معانى به ما نشان داد، هيچيک از قسمت هاى عربستان نه جزء تاريخ تمدن شمرده مى شد و نه از حيث علم يا مذهب نشانى از آن بود» «نهرو» دانشمند و سياستمدار فقيد هندى در اين باره مى نويسد: «...سرگذشت عرب و داستان اين که چگونه به سرعت در آسيا و اروپا و افريقاتوسعه يافتند و فرهنگ و تمدن عالى و بزرگى را به وجود آوردند يکى از شگفتى هاى تاريخ بشرى مى باشد، نيرو و فکر تازه اى که عربها را بيدار ساخت و ايشان را از اعتماد بنفس و قدرت سرشار ساخت «اسلام» بود...»
با تمام گفتگوهائى که درباره اثر اعجاز آميز اتحاد در پيشرفت اهداف اجتماعى و سربلندى اجتماعات گفته شده است، مى توان گفت: هنوز اثر واقعى آن شناخته نشده است. امروز سدهاى عظيمى در نقاط مختلف جهان برپا شده که مبدأ توليد بزرگ ترين نيروهاى صنعتى است و سرزمين هاى وسيعى را زير پوشش آبيارى و روشنائى خود قرار داده است. اگر درست فکر کنيم مى بينيم: اين قدرت عظيم چيزى جز نتيجه به هم پيوستن قدرت هاى ناچيز دانه هاى باران نيست و آن گاه به اهميت اتحاد و کوشش هاى دسته جمعى انسان ها واقف مى شويم. در احاديث فراوانى که از پيامبر و پيشوايان بزرگ اسلام(صلى الله عليه وآله) به ما رسيده به لزوم و اهميت اين موضوع با عبارات مختلفى اشاره شده است: در يک مورد پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: اَلْمُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِ کَالْبُنْيانِ يُشَيِّدُبَعْضُهُ بَعْضاً: «افراد با ايمان نسبت به يکديگر همانند اجزاى يک ساختمانند که هر جزئى از آن جزء ديگر را محکم نگاه مى دارد» و نيز فرمود: اَلْمُؤْمِنُونَ کَالنَّفْسِ الْواحِدَةِ: «مؤمنان همچون يک روحند» و نيز مى فرمايد: مَثَلُ الْمُؤْمِنِيْنَ فِى تَوادِّهِمْ وَ تَراحُمِهِمْ کَمَثَلِ الْجَسَدِ الْواحِدِ اِذَا اشْتَکى بَعْضُهُ تَداعى سائِرُهُ بِالسَّهَرِ وَ الْحُمّى: «مثل افراد با ايمان در دوستى و نيکى به يکديگر، همچون اعضاى يک پيکر است که چون بعضى از آن رنجور شود و به درد آيد اعضاى ديگر را قرار و آرامش نخواهد بود»
ترجمه 98 ـ بگو: «اى اهل کتاب! چرا به آيات خدا کفر مىورزيد؟! و خدا گواه است بر اعمالى که انجام مى دهيد»!. 99ـ بگو: «اى اهل کتاب! چرا افرادى را که ايمان آورده اند از راه خدا باز مى داريد، و مى خواهيد اين راه را کج سازيد؟! در حالى که شما (به درستى اين راه) گواه هستيد; و خداوند از آنچه انجام مى دهيد، غافل نيست»!. 100 ـ اى کسانى که ايمان آورده ايد! اگر از گروهى از اهل کتاب، (که کارشان نفاق افکنى و شعله ور ساختن آتش کينه و عداوت است) اطاعت کنيد، شما را پس از ايمان، به کفر باز مى گردانند. 101ـ و چگونه ممکن است شما کافر شويد با اين که (در دامان وحى قرار گرفته ايد. و) آيات خدا بر شما خوانده مى شود و پيامبر او در ميان شماست؟! (بنابراين به خدا تمسک جوئيد)! و هر کس به خدا تمسک جويد; به راهى راست هدايت شده است.
شان نزول از مجموع آنچه در کتب شيعه و اهل تسنن درباره شأن نزول اين آيات نقل شده چنين استفاده مى شود: يکى از يهوديان به نام «شاس بن قيس» که پيرمردى تاريک دل و در کفر و عناد کم نظير بود روزى از کنار جمعى از مسلمانان مى گذشت، ديد جمعى از طايفه «اوس» و «خزرج» که سال ها با هم جنگ هاى خونينى داشتند، در نهايت صفا و صميميت گرد هم نشسته، مجلس انسى به وجود آورده اند، و آتش اختلافات شديدى که در جاهليت در ميان آنها شعلهور بود، به کلى خاموش شده است. از ديدن اين صحنه، بسيار ناراحت شد و با خود گفت: اگر اينها تحت رهبرى محمّد(صلى الله عليه وآله) از همين راه پيش روند، موجوديت يهود به کلى در خطر است. نقشه اى به نظرش رسيد: به يکى از جوانان يهودى دستور داد به جمع آنها بپيوندد، و حوادث خونين «بعاث» (محلى که جنگ شديد اوس و خزرج در آن نقطه واقع شده بود) را به ياد آنها بياورد، و آن حوادث را پيش چشم آنها مجسم سازد اين نقشه که با مهارت به وسيله آن جوان يهودى پياده شد، مؤثر واقع گرديد، جمعى از مسلمانان از شنيدن اين جريان به گفتگو پرداختند، و حتى بعضى از افراد طايفه «اوس» و «خزرج» يکديگر را به تجديد آن صحنه ها تهديد کردند، چيزى نمانده بود که آتش خاموش شده ديرين، بار ديگر شعلهور گردد. خبر به پيامبر(صلى الله عليه وآله) رسيد، فوراً با جمعى از مهاجرين به سراغ آنها آمد، و با اندرزهاى مؤثر و سخنان تکان دهنده خود آنها را بيدار ساخت. جمعيت، چون سخنان آرام بخش پيامبر را شنيدند از تصميم خود برگشتند، سلاح ها را بر زمين گذاشته، دست در گردن هم افکنده، بشدت گريه کردند، و دانستند اين از نقشه هاى دشمنان اسلام بوده است، و صلح و صفا و آشتى بار ديگر کينه هائى را که مى خواست زنده شود، شستشو داد. در اين هنگام چهار آيه فوق نازل شد که دو آيه نخست، يهوديان اغوا کننده را نکوهش مى کند، و دو آيه بعد به مسلمانان هشدار مى دهد.
تفسير در نخستين آيه مورد بحث، روى سخن به اهل کتاب ـ که منظور در اينجا يهود است ـ مى باشد، و خداوند به پيغمبرش فرمان مى دهد با زبان ملامت و سرزنش از آنها بپرسد: انگيزه آنها در کفر ورزيدن به آيات خدا چيست؟ در حالى که مى دانند خداوند از اعمال آنان آگاه است. مى فرمايد: «بگو: اى اهل کتاب! چرا به آيات خدا کفر مىورزيد با آن که خدا گواه بر اعمال شماست»؟! ( قُلْ يا أَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تَکْفُرُونَ بِآياتِ اللّهِ وَ اللّهُ شَهيدٌ عَلى ما تَعْمَلُونَ ). منظور از «آيات خدا» در اينجا يا آياتى است که در «تورات» درباره نشانه هاى پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) وارد شده، و يا مجموعه آيات و معجزاتى است که بر پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) نازل گرديد و حکايت از حقانيت او مى کرد. پس از آن در آيه بعد آنها را ملامت مى کند که اگر خود شما حاضر به پذيرفتن حق نيستيد چه اصرارى داريد که ديگران را نيز از راه خدا منحرف سازيد؟ و راه مستقيم الهى را در نظر آنها کج و نادرست جلوه دهيد؟ قرآن مى گويد: «بگو: اى اهل کتاب! چرا افرادى را که ايمان آورده اند از راه خدا باز مى داريد و مى خواهيد اين راه را کج سازيد، با اين که شما (به درستى اين راه) گواه هستيد»؟! ( قُلْ يا أَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبيلِ اللّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ أَنْتُمْ شُهَداءُ ). در حالى که شما بايد نخستين دسته اى باشيد که اين منادى الهى را «لبيک» گوئيد; زيرا بشارات ظهور اين پيامبر قبلاً در کتب شما داده شده و شما گواه بر آنيد. بنابراين، چرا با سمپاشى ها، وسوسه ها، القاى شبهات و روشن ساختن آتش کينه هاى فراموش شده، مردم را از راه مستقيم الهى دور مى سازيد، و علاوه بر انحراف خود، بار سنگين مسئوليت انحراف ديگران را نيز بر دوش مى کشيد! چرا؟ در پايان آيه آنها را چنين تهديد مى کند: «خدا هرگز از اعمال شما غافل نيست» ( وَ مَا اللّهُ بِغافِل عَمّا تَعْمَلُونَ ). شايد تعبير به «عدم غفلت خداوند» در اينجا به خاطر اين باشد، که: يهود براى پيشبرد مقاصد شوم خود، غالباً دست به نقشه هاى مخفيانه و توطئه هاى پنهانى مى زدند، که در افراد غافل و بى اطلاع زود مؤثر واقع مى شد، لذا مى فرمايد: اگر بعضى از مردم به خاطر غفلت، تحت تأثير توطئه هاى شوم شما قرار گيرند، خداوندى که از اسرار نهان و آشکار آنها آگاه است، غافل نخواهد بود، و مجازات او در انتظار شما است!
سپس روى سخن را به مسلمانان اغفال شده کرده، مى فرمايد: « اى کسانى که ايمان آورده ايد! اگر از جمعى از اهل کتاب (که کارشان نفاق افکنى، شعلهور ساختن آتش کينه و عداوت در ميان شماست) اطاعت کنيد شما را پس از ايمان به کفر باز مى گردانند» ( يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ تُطيعُوا فَريقاً مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْکِتابَ يَرُدُّوکُمْ بَعْدَ إيمانِکُمْ کافِرينَ ). به اين ترتيب، به آنها هشدار مى دهد که اگر تحت تأثير سخنان مسموم دشمن واقع شوند، و به آنها اجازه دهند در ميان افرادشان نفوذ کنند، و به وسوسه هاى آنها ترتيب اثر دهند، چيزى نخواهد گذشت که رشته ايمان را به کلى خواهند گسست و به سوى کفر بازمى گردند; زيرا دشمن، نخست مى کوشد آتش عداوت را در ميان آنها شعلهور سازد و آنها را به جان هم بيفکند و مسلماً به اين مقدار قناعت نخواهد کرد، و به وسوسه هاى خود همچنان ادامه خواهد داد تا به کلى آنها را از اسلام بيگانه سازد. از آنچه گفته شد، روشن مى شود: منظور از بازگشت به کفر که در آيه فوق به آن اشاره شده، «کفر حقيقى و بيگانگى مطلق » از اسلام است. و نيز ممکن است: منظور از «کفر» همان عداوت ها و دشمنى هاى دوران جاهليت باشد، که آن خود يکى از شعبه ها و نشانه هاى کفر محسوب مى شود، چه اين که ايمان، سرچشمه محبت و برادرى است، و کفر سرچشمه پراکندگى و عداوت است. در آخرين آيه مورد بحث، به صورت تعجب از مؤمنان سؤال مى کند: «چگونه ممکن است شما کافر شويد با اين که (در دامان وحى قرار گرفته ايد و) آيات خدا بر شما خوانده مى شود و پيامبر او در ميان شماست»؟! ( وَ کَيْفَ تَکْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلى عَلَيْکُمْ آياتُ اللّهِ وَ فيکُمْ رَسُولُهُ ). اين جمله در حقيقت اشاره به اين است که: اگر ديگران گمراه شوند، زياد جاى تعجب نيست، تعجب در اين است که: افرادى که پيامبر را در ميان خود مى بينند، و دائماً با عالم وحى در تماس هستند، چگونه ممکن است گمراه گردند؟ و مسلماً اگر چنين اشخاصى گمراه شوند، مقصر اصلى خود آنها هستند و مجازاتشان بسيار دردناک خواهد بود. در پايان آيه به مسلمانان توصيه مى کند: براى نجات خود از وسوسه هاى دشمنان، و براى هدايت يافتن به صراط مستقيم، دست به دامن لطف پروردگار بزنند، و به ذات پاک او و آيات قرآن مجيد متمسک شوند، قرآن مى فرمايد: «و هر کس به خدا تمسک جويد به راه مستقيم هدايت شده است» ( وَ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى صِراط مُسْتَقيم ). از نکته هائى که در اين آيات جلب توجه مى کند اين است که در دو آيه اول که روى سخن با يهود است به صورت خطاب با واسطه است; زيرا به پيامبر دستور مى دهد که اين مطالب را به آنها بگويد، لذا با کلمه «قل» (بگو) شروع شده است. اما در دو آيه اخير که روى سخن به مؤمنان است، خطاب بدون واسطه صورت گرفته، و بدون کلمه «قل» شروع شده است، و اين نشانه نهايت لطف و توجه خاص خداوند به بندگان با ايمان است.
فضیلتهای ابرار حقایق و بازتاب فضایل بخش اول : مشاهدات ویژه خواص از اهل فکر که مراحل ایمان و تقوی و یقین را طی کرده اند آنچه از این پس با عنوان "مشاهدات و ادراکِ بارتاب اعمال" برای اهل آن، بعون الله تعالی خواهیم نوشت ، همه به برکت ارادت به محمد و آل محمد " صلی الله علیه وآله وسلم " به مصداق این فراز از زیارت شریف جامعه که : بِموالاتِکُم عَلَمنا الله معالمِ دینِنا...حاصل شده و حتی حرفی از ان نه سمعی و نه بصری برداشت از کسی نیست و اگر این مطالب را جایی یافتید برای تطبیق و تکمیل این مبحث منت گذاشته و برای حقیر ارسال بفرمایید، چشم دل باز کن تا که جان بینی آنچه نادیدنی است عیان بینی دل هر ذره را که بشکافی آفتابیش در نهان بینی که یکی هست و هیچ نیست جز او وحدهُ لا اِلهَ اِلا هو تمام عوالم وجود یکی است و یکی فقط اوست و "دوئی " وجود ندارد، همه از نور اوست که نورُُ علی نور است ونورُُ فوق نور ، و محمد و آل محمد "صلی الله علیه وآله وسلم " خلقتشان از نور الهی است و اول ماخَلَقَ الله هستند ، و به اعتبار این معنا وحقیقت که همه از نور او جل جلاله و عَظُمَ شانُه ،خلق شده اند وخلق شده ایم که " الله نور السموات والارض مثل نوره .... " <۱> لذا تمام عوالم وجود یک مبداء دارند و همه یکی و واحد هستند و همه پرتوی از انوار الهی.. و همه مرتبط با هم وتفاوتشان در شدت و حدت نور شان که همان ایمان به "خدا" جل جلاله وعظم شانه هست، می باشد... فعلا در این مجال مقصود ما تشریح بحث فوق نیست بلکه مقصود ، ذکر گوشه ای از این حقیفت است که ، گوهر وجودی همه یکی است و مُرتبطِ با هم و لذا اگر شما به یک انسان همنوع خود یا یک مخلوق دیگری مانند یک کبوتر یا یک درخت و بوته گل ، ظرف ابی برسانی که عطش او بر طرف شود ، در واقع عطش خود را ، درحقیقتِ وجودی خودت برطرف نموده ای و خود را سیراب کرده ای و تاثیر شگرف آنرا بسیار واضح و با تمام جزئیات آن در نهایت زیبایی و لذت ، در حیات برزخی خود پس از انتقال از این نشئه خواهی دید ( البته اگر به این توانمندی رسیده باشی در همین نشئه نیز گوشه ای از حقیقت اعمال خیر خود را خواهی دید " ودر نتیجه : نفسِ شما اگر خیر خواه دیگران باشد و هرچه بیشتر از خدا خیر برای دیگران بخواهد وآرزوی خوشبختی و عاقبت بخیری و عافیت برای دیگران نماید ،در واقع خیر ونیکی به خود کرده و خود بهره بیشتری از انچه برای دیگران انجام داده و یا آرزوکرده خواهد برد ، و به برکت آن اعمالِ خیر ،در زندگی خودش گشایش بسیاری ایجاد خواهد شد و دعایش باسرعت بیشتری اجابت خواهد شد و نزد خدای مهربان که عاشق بندگان خَیِّر خودش هست عزیز خواهد شد، پی نوشت: ۱- ابن سنان میگوید: خدمت امام جواد عليه السلام از اختلاف شيعیان درباره فهم مقامات آل محمد علیهم السلام ، سخن گفتم، حضرت فرمود: به درستیکه خداوند در وحدانیت خود ازلی بوده است، و سپس نور محمد، علی و فاطمه را خلق کرد سپس بقیه و اشياء را خلق کرد. محمد، علی و فاطمه علیهم السلام شاهد خلقت بودند و خدا طاعت آنها را بر اشیاء واجب کرد، و امور اشیاء را به آنها تفویض و واگذار کرد پس آنها هر چه را که بخواهند حلال و حرام میکنند، و ایشان فقط هر چه خدا بخواهد میخواهند و این همان دینی است که هر کس از آن جلو زد غرق، و هر که عقب ماند هلاک، و هر کس آنرا فهمید به ما ملحق شد کتاب شریف كافی - - ج اول صفحه ۴۴۱ فضیلتها بیان رحمت س.م.ر-۶۳۴۸ @fazylatha
عنْ عَلِيِّ بْنِ سُوَيْدٍ السَّائِيِّ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ: أَوْصِنِي. فَقَالَ: «آمُرُكَ بِتَقْوَى اللَّهِ.» ثُمَّ سَكَتَ فَشَكَوْتُ إِلَيْهِ قِلَّةَ ذَاتِ يَدِي وَ قُلْتُ: وَ اللَّهِ لَقَدْ عَرِيتُ حَتَّى بَلَغَ مِنْ عُرْيَتِي أَنَّ أَبَا فُلَانٍ نَزَعَ ثَوْبَيْنِ كَانَا عَلَيْهِ وَ كَسَانِيهِمَا. فَقَالَ: «صُمْ وَ تَصَدَّقْ.» قُلْتُ: أَتَصَدَّقُ مِمَّا وَصَلَنِي بِهِ إِخْوَانِي وَ إِنْ كَانَ قَلِيلًا؟ قَالَ: «تَصَدَّقْ بِمَا رَزَقَكَ اللَّهُ وَ لَوْ آثَرْتَ عَلَى نَفْسِكَ. کتاب شریف کافی، جلد چهارم ، صفحه ۱۸ علی بن سُوَید گوید: به امام کاظم (علیهالسلام) عرض کردم:توصیهای به من بفرمایید.،حضرت فرمودند: تو را به تقوای خداوند امر میکنم. سپس سکوت کردند. من نیز از دستتنگیام به ایشان شکایت کردم و عرض کردم: به خدا قسم، لباسی نداشتم که بپوشم، تاجاییکه فلانی دو دست از لباسهای تنش را درآورد و به من پوشانید.حضرت فرمودند: روزه بگیر و صدقه بده.عرض کردم: آیا از آنچه برادران(ایمانی)ام به من بخشیدهاند، صدقه دهم، هرچند کم باشد؟حضرت فرمودند: از آنچه خداوند به تو روزی فرموده، صدقه بده؛ هرچند (آنقدر کم باشد که مجبور شوی آن فقیر را) بر خودت ترجیح دهی. فضیلتها (ذکرفضائل ابرار) @fazylatha س.م.ر ۶۳۴۸
صراط الذین انعمت علیهم ... مولی الموحدین حضرت علی علیه السلام انظُروا أهلَ بَيتِ نَبِيِّكُم فَالزَموا سَمتَهُم ، وَاتَّبِعوا أثَرَهُم ، فَلَن يُخرِجوكُم مِن هُدىً ، ولَن يُعيدوكُم في رَدىً، فَإِن لَبَدوا فَالبُدوا ، وإن نَهَضوا فَانهَضوا، ولا تَسبِقوهُم فَتَضِلّوا، ولا تَتَأَخَّروا عَنهُم فَتَهلِكوا. به اهل بيتِ پيامبرتان بنگريد، و راه آنان را بپوييد، و از پى آنان حركت كنيد؛ زيرا آنان شما را هرگز از راه راست به در نمى برند، و هرگز شما را به تباهى نمىكشانند. هرگاه آنان باز ايستادند، شما نيز باز ايستيد، و هر گاه آنان برخاستند، شما نيز برخيزيد. از آنان پيشى نگيريد كه گم راه مىشويد، و از آنان عقب نمانيد كه نابود مىگرديد. اخُ لقرآن ،نهج البلاغه: خطبة ۹۷ فضیلتها (ذکرفضائل ابرار) @fazylatha س.م.ر ۶۳۴۸
در این فضا و ذیل نام فضیلتهای ابرار، هیچ مطلب ،حدیث ،روایت،نقل قول، تحلیل و ذکر فضائل ،ذکر امتیازات ،ذکر اشراقات و عنایات و... از دیگرات که برای این حقیر یقین حاصل نشده باشد را نخواهیم نوشت و نقل نخواهیم کرد ،الا اینکه به سند و راوی آن اطمینان حاصل شده باشد ، خاصه ادعاهای واهی تشرف که همه کذب است، چون بنا برغیبت است ، نه روئیت...! ،<۱> الا معدودی از نوادر مانند سیدبن طاووس ره و امثالهم... و ضمن اینکه شرط قبل از اعطای این توفیق سکوت و کتمان است ،پس چگونه ادعا می کنند؟ و اخیرا نیز باب شده که برای مهم جلوه دادن خود که گفت: مادِحِ خورشید مداح خود است میگویند فلانی گفت که فلان شخص خدمت حضرت صاحب "عج" رسید یا آنحضرت رفت نزد او ...! یا پس از مرگش دوستان یا فرزندانش گفتند...! اگر شرط سکوت و اظهار نکردن است و این یک امر واجب است ،پس چه مومنی بوده که امر مولایش را عمل نکرده و گفته ...! پس بر هیچ عاقلی پوشیده نیست که این ادعاها کذب است،
لذا ،آنچه در این صفحات به محضر خواننده محترم ،معزز، گرامی ، بندگان خدا با هر تفکری"توحیدی" ،با هر عقیده ای"سالم ،با هر درجه ای از ایمان "که حتما از ایمان این حقیر بیشتر است " تقدیم می شود ، همه مطمئن و با دقت انتخاب یا نوشته شده و روایات و احادیثی که نقل میشود نیز حتما ثقه و صحیح بودنشان را بررسی کرده ایم و تقدیم حضورتان می شود ، در خصوص تفاسیر آیات قران نیز چون در تفاسبر برخی آیات مواردی ذکر شده که با متن و نص صریح ایات و عقل ومنطق ، منطبق نیست و یا تفسیر به رای شده ، یا غلو لذا ما همه تفاسیر را قبول نداریم ، واگر در فهم ایه ای (البته در فهم ظاهر آیات چون فهم باطن آیات که با امام علیه السلام است ) به مشکلی برخوردیم از خود قرآن کمک خواهیم گرفت ویا به تفسیر المیزان که تفسیر قران به قرآن است مراجعه میکنیم ، واین شیرین ترین رزق است که فقط با معرفت به قران کریم و احترام ظاهری و باطنی و ارتباط مستمر وانجام دستوراتش میسر خواهد شد، الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ- حجر ۹۱ ضمن اینکه این همه تفسیراز ایات قرآن با تشکیلاتی با هزینه های ملیاردی از بیت المال تا کنون چه مشکلی حل کرده و چه تاثیری در جامعه گذاشته...؟ همین یک جلد قران با ۶۳۴۸ آیه با ترجمه اش مهجور مانده ، امده اند چهارصد جلد تفسیر نوشته اند ... اصلا حقیر که دریافته ام و اعتقاد پیدا نموده ام ترجمه قران به فارسی هم مشکل است چه رسد به تفسیر و تبدیل به فارسی،
جنس ارتباط با قرآن کریم با قلم نیست با قلب است، / بقول شیخ محمود شبستری ره
معانی هرگز اندر حرف ناید
که بحر قُلزُم اندر ظرف ناید
چو ما از فهم خود در تنگناییم
چرا چیزی دگر بر وی فزاییم ------------- ۱-توقیع امام عصر "سلام الله علیه " به علی بن محمد سمری بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ يَا عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ السَّمُرِیَّ عْظَمَ اللهُ أَجْرَ إِخْوَانِکَ فِيکَ فَإِنَّکَ مَيِّتٌ مَا بَيْنَکَ وَ بَيْنَ سِتَّةِ أَيَّامٍ، فَاجْمَعْ أَمْرَکَ وَ لَا تُوصِ إِلَى أَحَدٍ فَيَقُومَ مَقَامَکَ بَعْدَ وَفَاتِکَ، فَقَدْ وَقَعَتِ الْغَيْبَةُ التَّامَّةُ فَلَا ظُهُورَ إِلَّا بَعْدَ إِذْنِ اللهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ وَ ذَلِکَ بَعْدَ طُولِ الْأَمَدِ وَ قَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ امْتِلَاءِ الْأَرْضِ جَوْراً وَ سَيَأْتِی إِلَى شِيعَتِی مَنْ يَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ، أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيَانِیِّ وَ الصَّيْحَةِ فَهُوَ كَذَّابٌ مُفْتَرٍ، وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِيمِ[ الغَيبة ،شيخ طوسی : صفحه۲۴۲ ای علی بن محمّد ﺳَﻤُﺮﻯ خداوند متعال به براداران دينی ات پاداشی عظيم در از دست دادنت كرامت فرمايد به درستی كه تو از امروز تا شش روز ديگر وفات خواهی يافت،پس خود را براى مرگ مهيّا كن و به أحدى وصيّت مكن كه پس از وفات تو قائم مقام تو شود، زیرا غيبتِ بزرگ واقع شده و ظهورى نيست مگر پس از اذن خداى تعالى و آن پس از مدّتى طولانى و قساوت دل ها و پر شدن زمين از ستم واقع خواهد شد، و به زودى كسانى نزد شيعيان من می آيند و ادّعاى مشاهده می كنند ،آگاه باشید ، هر كه پيش از خروج سفيانى و صيحه ی آسمانى ادّعاى رؤيت و مشاهده كند او بسیار دروغگو و افترا زننده است، هیچ حرکت و قدرتی نیست مگر به وسیله ی خدای بلند مرتبه و بزرگ. فضیلتها(ذکر فضائل ابرار) بیان رحمت س.م.ر
امام موسی الكاظم (عليه السلام) : در دنيا ، مانند كسى باش كه در خانهاى ساكن است كه مالک آن نيست و منتظر رفتن است. تحف العقول ، صفحه ۳۹۸ نکته: روزی خواجه ای بر بام عمارت خود قدم میزد ،درویشی از انجا می گذشت ، درویش با صدای بلند خواجه را گفت: ای خواجه اجازه میدهی من امشبی را در عمارت تو اُطراق کنم وفردا به راه خود ادامه دهم ، خواجه خطاب به درویش گفت: ای فلان... مگر اینجا کاروانسرای است که تو شبی در آن اقامت کنی ! در ویش گفت اگر کاروانسرا نیست پس چیست ؟ خواجه گفت . این کوشک وسرای ازآنِ من است، درویش گفت: قبل از اینکه از آنِ تو باشد ،از آنِ که بود ،؟ خواجه گفت: از آنِ پدرم درویش گفت : قبل از آنکه از آنِ پدرت باشد از آنِ که بود، خواجه گفت : از آنِ پدرش وهمچنین تکرار شد... آنگاه درویش خواجه را گفت : حال خود قضاوت کن ، آیا اینجا کاروانسرای نیست ...! بیان رحمت :س.م،ر
و شب محفل انس دوستان خدا و تماشاگه راز عارفان است در حدیث قدسی آمده است که: ای داوود! هر که شب نماز گزارد فقط به خاطر من، آنگاه که مردم در خوابند، پس به فرشتگانم دستور می دهم تا برای او استغفار کنند و بهشت من مشتاق او گردد. منبع: #رساله_لقاء_الله، ص۱۲۹.
(رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَ فِی الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ) (بقره: ۲۰۱) ۱-اگر زندگی نورانی و با عزّت و روزی وسیع می خواهید ۲-اگرآخرتی سعادتمند و رستگاری می خواهید ۳-اگر رضایت و قرب خدای مهربان را میخواهید ۴-اگرمجالست و انس با خدا ی رحمان می خواهید ۵-اگر عمرطولانی با سلامت و حکمت و بصیرت میخواهید دائم الوضو دائم الذکر احترام و خدمت به والدین و اقوام(از کیسه خودتان نه از بیت المال) خدمت به بندگان خدا تاحد ایثار نماز اول وقت ترجیحاً باجماعت ۱۱ رکعت نماز شب ۲رکعت نافله صبح بعد از نماز صبح قرائت یک صفحه قرآن با تدبر روزی ۷۰ با ۷۰۰ بار استغفار روزی اقلا ۱۴ الی هرچه توانستید صلوات توبه و پشیمانی از گناهان گذشته مراقبت از چشم و گوش و زبان و فکر ویژه : مداومت به دو آیه آخر سوره جاثیه مداومت به سه آیه اول سوره غافر 《مایَلفِظُ مِن قولِِ اِلا لَدَیهِ رَقیبُ عَتید-سوره ق ایه ۱۸ 》 والسلام بیان رحمت س.م.ر ۶۳۴۸ فضیلتهای ابرار
ویژه ابرار روز خود را با صدقه شروع کنید هنگام طلوع آفتاب ،آیه الکرسی تلاوت کنید ☝️هرمسئولیتی دارید به هر شغلی اشتعال دارید،از خانه که قدم بر می دارید ، قصد قربت کنید ،هدفتان ، نیت تان ،گام برداشتن تان(قربهً الی الله ) خدمت به خانواده ، خدمت به بندگان خدا ، انجام کامل امور محوله در اداره ، رعایت حق الناس در تردد و دقت در کیل در حجره و بازار و مغازه رعایت احکام مکاسب وبیع الشراءِاسلامی در معاملات ، برای کسب رضایت خدا باشد، مطمئن باشید روز نورانی ، پرخیر،پر برکت ،موفق و کارگشائی خواهید داشت، بیان رحمت س.م.ر۶۳۴۸ فضیلتهای ابرار
امام خمینی(ره): شما اگر نیت خود را خالص کنید، عمل خود را صالح نمایید، مقامات عالی و درجات رفیع برای شما آماده است. مقامی که برای بندگان صالح خدا در نظر گرفته شده، تمام دنیا و مافیها با آن جلوه های ساختگی در مقابل آن به قدر پشیزی ارزش ندارد. بکوشید به چنین مقامات عالیه برسید... و خدا را برای رسیدن به این امور عبادت نکنید؛ بلکه چون سزاوار عبادت وکبریایی است او را بخوانید و درمقابل او سر به خاک بسایید. آن وقت است که «حجب نور» را پاره کرده به «معدن عظمت» دست یافته اید.
«الْیَمِینُ وَ الشِّمَالُ مَضَلَّهٌ وَ الطَّرِیقُ الْوُسْطَى هِیَ الْجَادَّهُ عَلَیْهَا بَاقِی الْکِتَابِ وَ آثَارُ النُّبُوَّهِ وَ مِنْهَا مَنْفَذُ السُّنَّهِ وَ إِلَیْهَا مَصِیرُ الْعَاقِبَه؛ انحراف به راست و چپ گمراهی است و راه مستقیم و میانه جاده وسیع حق است . کتاب خدا و آیین رسول(صلی الله علیه و آله وسلم) همین راه را توصیه میکند و سنت پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) نیز به همین راه اشاره میکند و سرانجام همین جاده ترازوی کردار همگان است و راه هم بدان منتهی میشود. نهج الللاغه خطبه ۱۶
شرح مختصری از تاریخ اسلام _________________________
بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ اسلام با بعثت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، در عربستان آغاز میشود. اما اهمیت بررسی شخصیت آن حضرت به عنوان آورنده اسلام و نیز بررسی اوضاع عربستان مقارن ظهور اسلام برای پی بردن به تحولاتی که با بعثت پیامبر در آن جامعه صورت گرفت موجب میشود که معمولاً بررسی تاریخ اسلام از میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یا حتی پیش از آن آغاز گردد. سال اول بعثت پیامبر در تقابل با مشرکین مکه گذشت که در مقابله با دعوت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) به شدت موضع گرفته، سالهای سختی را برای پیامبراسلام و پیروان او رقم زدند. تا اینکه پیامبر اسلام از مکه به مدینه هجرت نمود و حکومت اسلامی را در آنجا پایه گذاری نمود. آن حضرت تا سال ۱۰ هجری که وفات نمودند، توانستند مکه را فتح نمایند و اسلام را به عمده شبه جزیره عربستان گسترش دهند. پیامبر در آخرین سالها به امپراتوریهای اطراف خود نامه فرستاد و آنها را به اسلام دعوت کرد.
پیامبر به دستور الهی، امام علی (علیه السلام) و پس از او سلسله ای از فرزندان و نوادگان آن حضرت را به عنوان خلیفه و امامان پس از خود به مردم معرفی نمود. اما پس از وفات آن حضرت، ابوبکر به کمک عمر بن خطاب به عنوان جانشین پیامبر حکومت اسلامی را در دست گرفت و پس از او عمر با تعیین ابوبکر و عثمان با حکم شورایی که اعضای آن توسط عمر تعیین شده بود به حکومت رسیدند. در زمان این سه نفر مسلمانان از ضعفی که در دو امپراطور مجاورشان یعنی ایران و روم وجود داشت استفاده نموده، شروع به فتح سرزمین های مجاور نمودند. که عده ای از مردم این سرزمین ها در همان هنگام فتوحات و برخی دیگر در سالهای بعدی به اسلام گرویدند. در پایان حکومت عثمان، قلمرو اسلام شامل پنج ايالت شبه جزيره عربستان، مصر، عراق، ايران و شام بود. ____________________ تاریخ اسلام در پهنای گستردهای از قلمرو اسلام به چند دوره ی عمده زیر قابل تقسیم است: بعثت و حیات پیامبر (صلی الله علیه و آله) خلفای نخستین خلافت بنی امیه خلافت بنی عباس دوران حکومتهای محلی شمال آفریقا (غرب اسلامی) مغولان تیموری (هند) عثمانیها (آسیای صغیر) صفویان (ایران) حکومتهای دیگر تا دوران معاصر در قلمرو اسلام.
پس از کشته شدن عثمان در سال ۳۵ هجری توسط مردمی که از او به خاطر ظلمها و تبعیض هایش ناراضی بودند، مردم به صورت خودجوش به سراغ امام علی(علیه السلام) آمده و با آن حضرت بیعت نمودند و بدین صورت حکومت اسلامی را در دست خلیفه تعیین شده توسط پیامبر قرار دادند اما معاویه که از زمان عمر والی شام شده بود، حاضر نشد که ولایت شام را به والی تعیین شده توسط امام علی (علیه السلام) بسپارد و با آن حضرت مقابله نمود. امام علی (علیه السلام)، در دوران حکومت خود همواره سعی در سرکوب نمودن معاویه نمود اما بخاطر کاهلی و سرباز زدن مردم از فرمان او معاویه همچنان در شام به حکومت مستقل خود ادامه داد و پس از شهادت امام علی (علیه السلام)، توانست با نفوذ بین یاران امام حسن مجتبی (علیه السلام) آن حضرت را تضعیف نموده، ناچار به صلح و واگذاری حکومت نماید.
معاویه علی رغم اینکه در مطابق با مفاد صلحنامه ملزم شده بود که برای خود خلیفه تعیین ننماید اما او در پایان عمر حکومت را به پسرش یزید سپرد و امام حسین (علیه السلام) و یاران آن حضرت نیز که بر علیه او قیام نمودند به علت خیانت مردم کوفه در حق آن حضرت در واقعه کربلا به شهادت رسیدند. پس از واقعه کربلا نیز هیچگاه حکومت اسلامی به خلفای تعیین شده توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، باز پس داده نشد و آنها وظیفه امامت و هدایت معنوی امت را بدون تصدی امر خلافت ایفا می نمودند و البته همواره تحت نظارت حکومت بودند و از طرف حاکمان اموی و عباسی تحت فشار بودند به نحوی که هیچ کدام از آنها به حیات طبیعی از دنیا نرفتند و هر کدام مستقیماً یا با اشاره یکی از این حاکمان به شهادت رسیدند.
تا اینکه امر امامت به آخرین خلیفه تعیین شده ی الهی، حضرت حجت بن الحسن العسکری (علیه السلام) رسید که خدا غیبت را برای آن حضرت مقرر نمود و شیعه مطابق با روایات خود معتقد است آن حضرت روزی ظهور نموده حکومت جهانی اسلام را محقق خواهد نمود.
به درستی که من امان برای اهل زمینم، آنگونه که ستارگان برای اهل آسمان امانند.
کمال الدین، ص 485.
حضرت آیتالله امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی
در سخنرانی تلویزیونی بهمناسبت سالگرد ارتحال امام خمینی(ره):
14 / خرداد / 1400
راه جبران ناکارآمدی و ضعفهای مدیریتی انتخاب درست است نه شرکت نکردن در انتخابات
حاکمیت اسلام و حاکمیت مردم میراث گرهگشای امام برای حل همه مشکلات است
به بعضی از افرادی که صلاحیتشان احراز نشد، ظلم وجفا شد و به آنها یا خانوادههایشان که خانوادههای محترم و عفیفی بودند، نسبتهای خلاف واقع داده شد که بعداً ثابت شد آن گزارشها غلط و خلاف است.
حفظ آبرو جزو بالاترین حقوق انسانها است بنابراین خواهش و مطالبه من از دستگاههای مسئول این است که مواردی را که گزارش خلاف واقع راجع به فرزند یا خانواده کسی داده شده، جبران و اعاده حیثیت کنند.
امام خامنه ای:
از بزرگترین خدمات انقلاب و امام به ملت و اسلام، احیای انگیزهی فداکاری در راه خدا بود.
شهادت، مرگ انسانهای زیرک و هوشیار است که نمیگذارند این جان، مفت از دستشان برود و در مقابل، چیزی عایدشان نشود.
مهمترین شگرد دشمنی استکبار جهانی، در کیفیت تبلیغات آن است. 1368/05/25
اثر کار فرهنگی، صددرصد است و هیچ کار فرهنگىِ درست، بدون اثر نیست.
تأثیر هیچ سرمایهگذارییی مثل کار فرهنگی قطعی و نتیجهاش صددرصد نیست. اگر کار فرهنگی کمتأثیر باشد، بدانیم که ارکانش ناقص است و به میزان لازم انجام نگرفته است. باید عیب آن را یافت و اصلاح کرد.
شهادت درحقیقت پاداش و مزد جهاد فیسبیلالله است و بالاترین مزد است 1368/05/25
شهید هادی هراتیان | شهادت: نوزدهم خردادماه 1363
بخشی از وصیت نامه:
به دشمن بگو که آرزوی فروختن دینم را به گور خواهند برد
مردن در بستر برای جوانان و مردم غیوری که دین اسلام را نشناختهاند، ننگ است. ای مادر! کفنم را بیاور تا بپوشم که خونم از خون امام حسین (ع) و علیاصغر به خون خفتهاش رنگینتر نیست.
مادرم! به جهانخواران شرق و غرب بگو: «اگر خانه و کاشانهام را به آتش بکشید، اگر گلولههای شما قلبم را سوراخ سوراخ کنند، آرزوی یک لحظه ضعف و زبونی من، آرزوی فروختن دینم را به گور خواهند برد.» به آنها بگویید: «اگر پیکرم را پاره پاره کنید، اگر تنم را در آتش بسوزانید، اگر خاکسترم را در دریا بریزید، از دل امواج خروشان دریا صدایم را خواهید شنید که فریاد میزنم اسلام پیروز است.
انتخابات ...
رضا زاده:جناح رئیسی حمایت از انقلاب و رهبری است ...
رئیسی: معیشت و سفره مردم، اولویت دولت من است ...
رئیسی: خسارت مردم در بورس را جبران خواهیم کرد ...
رئیسی: ۲۹ خرداد روز پایان فساد و رانت در کشور است ...
دغدغه امروز من، معیشت مردم است ...
جوانان نخبه و متخصص، تازهنفس، کارآمد، انقلابی و شایسته ترکیب اصلی کابینه ایشان را تشکیل خواهند داد ...
حوزه کشاورزی و مباحث مربوط به آن مانند تولید و بازاریابی داخلی و خارجی از بخشهایی است که میتواند مردم را امیدوار کند ...
رئیسی: آینده روشنی را خواهیم ساخت ...
سعید محمد ستادهای خود را در حمایت از رئیسی فعال می کند ...
تشکیل ستاد صلح رئیسی در پنج قاره جهان برای دیپلماسی عزتمندانه ...
رئیسی در کهفالشهداء: وضع کشور متحول خواهد شد ...
سلحشور:تحقق شعار «دولت مردمی، ایران قوی» ایران را گلستان میکند ...
همه مردم باید از خدمات سلامت عادلانه بهرهمند شوند ...
نباید اجازه داد سوداگران منافع خود را با تهدید سلامت مردم تامین کنند؛ این یک جنایت نابخشودنی است ...
نماینده اردبیل: برنامههای رئیسی باعث توسعه اشتغال شده است ...
نماینده تهران: برنامه رئیسی برای کاهش ۵۰ درصدی هزینههای درمان مثبت است ...
عضو هیئت علمی و استاد الهیات دانشگاه الزهرا(س):
حجتالاسلام والمسلمین رئیسی با سابقه کاری خود ثابت کرد میتواند از پس مسئولیت ریاست جمهوری نیز به خوبی برآید.
بازار را دستوری و با نشستن در اتاق نمیتوان اداره کرد، من یک مدیر میدانی هستم ...
اعلام حمایت جامعه اسلامی کارگران از حجت الاسلام و المسلمین رئیسی ...
مومنی:رأی به رئيسی آخرین ضربه مهلک بر استکبار جهانی است ...
رئیسی هوش، استعداد و توان بهرهمندی از نخبگان را دارد ...
رئیسی برای رئیسجمهور شدن حدشکنی نمیکند ...
با رئیسی میتوان به آینده کشور امیدوار بود ...
رئیسی: فضای مجازی ابزار نظات مردم بر دولت است نه برعکس ...
کسی باید سر کار بیاید که سلامت رفتاری، اخلاقی و اعتقادی داشته باشد ...
رئیسی شایسته تحقق شعار «دولت مردمی، ایران قوی» است ...
حجت الاسلام والمسلمین رئیسی فراجناحی است ...
اصول تحول اساسی قوه مجریه در بیانیه انتخاباتی رئیسی ...
ستاد مردمی صلح در حمایت از رئیسی تشکیل شد ...
آقای رئیسی تنهانامزد جامعالشرایط انتخابات ریاست جمهوری است ...
چرا باید به رئیسی رأی داد؟
رئیسی، مرد میدان تحول ...
ساده زیستی رئیسی در کمتر مسئولی دیده میشود ...
رئیسی بسیاری از کارهای انجام نشده دولت را انجام داده است ...
هیچ نامزدی مانند رئیسی دارای برنامه و اجماع مردمی نیست ...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة یا زهرا سلام الله علیها
دولت مردمی برای ایران قوی
آیت الله سید ابراهیم رئیسی:
(بیانیه حضور آیت الله رئیسی در انتخابات)
روشن است که مردم به وضع موجود اداری و اقتصادی کشور که نه با ارزشهای انقلاب و نه با انتظارات جمهور و نه با امکانات و تواناییهای موجود سازگار نیست، معترض، و گلهمندند. دولت آینده، برای علاج این درد مشترک، باید عمیقاً معتقد به تحول و تغییر اساسی ریل اداره امور اجرایی کشور به نفع مردم باشد تا در آیندهای نزدیک، تلخکامیهای ناشی از بیعدالتی، خمودگی و حاشیهسازی را به طعم شیرین و خواستنیِ احساس اجرای عدالت مبدل گرداند.
اگر چنانچه سستی بکنید، کسانی که میخواهند این کشور را به باد فنا بدهند، ممکن است پیروز بشوند. باید همه شما، همه ما، زن و مرد، هر مکلف همانطور که باید نماز بخواند، همانطور باید سرنوشت خودش را تعیین کند. ما یک سیلی خوردیم از اشتباه، ما همه این نابسامانیهایی که الآن داریم برای اینکه اشتباه کردیم، نباید اشتباه تکرار بشود. دنبال این باشید که یک نفر صد در صد مکتبی، اسلامی، در خط اسلام، برای ریاست جمهور انتخاب کنید.
صحبتهای امام خمینی(ره) که گویی درباره همین روزهاست:
همه این نابسامانیهایی که الان داریم، برای اینه که اشتباه کردیم؛ نباید این اشتباه تَکرار بشه...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة یا زهرا سلام الله علیها
دولت مردمی برای ایران قوی
آیت الله سید ابراهیم رئیسی:
(بیانیه حضور آیت الله رئیسی در انتخابات)
تجربه طولانی اینجانب در سطوح مختلف مدیریتی، به روشنی بر من ثابت کرده است که اگر فساد و مبارزه با آن در کانونهای اصلی خود مهار نشود و به علاج یک قوه قاهره بیرونی گره بخورد، جریان آن در شکلهای مختلف ادامه مییابد و بلکه روز به روز گسترده تر می شود. بر این مبنا، حضور خود در عرصه انتخابات را مجاهدتی بنیادین برای مبارزه کانونی با فساد میدانم که ان شاء الله با هزینههای بسیار کمتر، ریشهها و بسترهای فسادزا را بخشکاند.
بیانیه اعلام حضور آیت الله رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری 1400
اینجانب فرزند ملت بزرگ ایران و سرباز کوچک انقلاب اسلامی، با استعانت از خداوند قادر متعال و توسل به امام عصر(عج) و ارواح طیبه شهیدان برای ایجاد تحول در مدیریت اجرایی کشور، و مبارزه بیامان با فقر و فساد، تحقیر و تبعیض، با احترام به همه نامزدها و گروه های سیاسی، به صورت مستقل به صحنه آمده ام و تنها در برابر ذات اقدس الهی و پیشگاه ملت ایران، خود را متعهد و مسؤول میدانم. با شناختی که از چالش ها، ظرفیتها، استعدادها و سرمایه های این کشور کسب کرده ام، آمده ام تا با کمک همه مردم ایران، و در طلیعه گام دوم،"دولتی مردمی برای ایرانی قوی" تشکیل دهم
آیت الله رئیسی:
ستاد انتخابات من خانه های مردم است
حضور بنده در عرصه انتخابات به صورت مستقل است
هرکسی احساس تکلیف کرده است که در میدان حضور پیدا کند حضور خود را ادامه بدهد
من خود را رقیب فساد، اشرافیگری و ناکارامدی میدانم
بیکاری، گرانی، سفره مردم و وضعیت اقتصادی دغدغه جدی برای انسان ایجاد میکند
این ناامیدیها در یک دولت قوی میتواند به امید تبدیل شود
حضور بنده در این عرصه اجابت به دعوت مردم و نخبگان است
اگرچه تشکلهای سیاسی بسیار دعوت کردهاند اما حضور من مستقل است و حضور من نافی هیچ کس نیست
همه در انتخابات مشارکت کنند حتی کسانی که ناامید هستند
من خود را رقیب فساد و اشرافیگری میدانم نه گروه و حزبهای سیاسی
هیچ بنبستی در کشور وجود ندارد
بانیان و شرکای وضع موجود نمیتوانند تغییردهنده وضعیت فعلی باشند
من بنای ستادهای انتخاباتی آنچنانی را ندارم؛ مردم خانههایشان را به ستاد تبدیل کنند
منافق ... | فضای مجازی ... | اقتداکنندگان به امیرالمؤمنین (ع) ... | افسران سپاه پیشرفت کشور ... | ستون اصلی تولید و ... | ضربه به تولید و خیانت به ... | انتخابات ... | نیروی قدس ... | به یاد شهدا ...
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
دستوراتِ قرآن ... | از دنیاى شما محبّت سه چیز در دل من نهاده شد ... | مردان بزرگ و انسانهای ... | شهید حمید حسینی ... | شهید سید مجتبی حسینی ... | شهید سید علی حسینی ... | شهید سید اسماعیل حسینی ...
ویژه نامه پیروزی انقلاب اسلامی ایران ... | صبر بر بلا ارزشمندتر از غفلت به هنگام آسایش ... | حقّ فرزند دختر بر پدر ... | ادب اسلامی در سخن گفتن گسترش یابد ... | به یاد شهدا ...
هر که با ستمگرى راه رود مجرم است ... | دولت جوان حزباللهی ... | توصیه به مردم و ... | کفار و استعمارگران در دروغ گفتن و فریب دادن ماهرند و ما در فریب خوردن ... | مرگ بر کاسه لیسان بایدن جنایتکار ...
تشویق پیامبر (ص) به دانشجویی ... | امنیت و آرامش در سایه دین ... | سعادتمند کامل و بدبخت تمام عیار ... | آنچه هنگام ظهور امام زمان (ع) رخ مى دهد ... | خوار و عصبانی کردن دشمن ... | به یاد شهدا ...
تشریح ایمان اسلامی برای مردم ... | عقیدهی یک انسان پایهی زندگی اوست ... | تأمین آزادی در جامعهی اسلامی ... | جهانبینی توحیدی ... | جهاد برای این است که ... | به یاد شهداء ...
اندر احوال شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام ... | چشم در چشم علی ... | سرباز روح الله ...
چرا در نزول عذاب خشک وتر با هم می سوزند؟ ... | چرا انسانها میمیرند و تا ابد زنده نمیمانند؟ ... | چرا صالحان در این دنیا غرق نعمت و فاسقان غرق عذاب نمیشوند؟ ... | ولایت فقیه ... | به یاد شهداء ...
صلوات گناهان را ریشه کن مى کند ... | نامگذاری در دین اسلام ... | احادیث اسلامی را به نوجوانان خود بیاموزید ... | به فرزندان خود احترام بگذارید و ... | نماز ... | شهید مدافع حرم محمودرضا بیضایی ...
انتقام سخت تر ... | این تفاوت ها از کجا تا به کجا و چگونه رقم خورده است؟ ... | عاملان ترور شهید را مجازات کنید و تلاشهای علمی او را ادامه دهید ... | شهید محسن فخری زاده ...
عاقبت قاتلان امام حسین(ع) ... | امام سید علی حسینی خامنه ای | شهید حاج قاسم سلیمانی | شهید محسن فخری زاده (از دانشمندان حوزه هستهای)
نعمت ... | مشکل اقتصاد کشور نداشتن راهکار نیست همت، شجاعت و پیگیری جدی نیاز است ... | بسیج ... | شهید محسن فخریزاده ... | شهید حاج قاسم سلیمانی ...
یابن شبیب! ان بکیت علی الحسین علیه السلام حتی تصیر دموعک علی خدیک غفر الله لک کل ذنب اذنبته صغیرا کان او کبیرا قلیلا کان او کثیرا.
امام رضا علیه السلام فرمود: ای پسر شبیب! اگر بر، حسین علیه السلام آن قدر گریه کنی که اشکهایت بر چهره ات جاری شود، خداوند همه گناهانت را که مرتکب شده ای می آمرزد، کوچک باشد یا بزرگ، کم باشد یا زیاد.امالی صدوق، ص .112
حضرت آیتالله امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی تلویزیونی بمناسبت سالروز ولادت رسول اکرم(ص) و امام صادق(ع) 13 /آبان/ 1399
سیاست ما درباره آمریکا با رفتوآمد اشخاص تغییر نمیکند باید قوی شویم تا مأیوس شوند
اقدام دولت فرانسه در ربط دادن حمایت از این کاریکاتور اهانتآمیز به آزادی بیان و حقوق بشر:
دولتی این ادعا را میکند که خشنترین و وحشیترین تروریستهای جهان را که دستشان به خون هزاران نفر از مردم و دهها تن از مقامات ایرانی آلوده است در کشور خود جا داده، در طول جنگ تحمیلی بیشترین حمایتها را از گرگ خونخواری مثل صدام به عمل آورده و در شنبههای اعتراض، مردم کشور خود را سرکوب میکند و همزمان دم از آزادی و حقوق بشر میزند.
علاج قطعی تحریم با تکیه بر توان داخل نه عقبنشینی در برابر آمریکا 10 /مرداد/ 1399
حقوق حقّهى فلسطین این است که بر سرزمین فلسطین باید خود فلسطینىها حکومت کنند. اعراب فلسطینى صاحبان این سرزمینند، خودشان باید دولت تشکیل بدهند و بر این سرزمین حاکمیّت داشته باشند و دولت صهیونیستى بایست منحل بشود و از بین برود.
ما به عنوان دولت و ملّت جمهورى اسلامى از دو نظر براى مسئلهى فلسطین اهمّیّت قائل هستیم:
اوّلاً تکلیف اسلامى ما است ...
ثانیاً از باب اینکه یک ملّتى مظلومند و نداى «یا للمسلمین» بلند کردهاند و از مسلمانها استمداد کردهاند، وظیفهى ما و همه است ... 1363/09/09
امام خامنه ای:
چطور! ممکن است کسی از آمریکا در دنیا بترسد؟ ... در دنیا سیاستمداران درجهی یک و قدرتمندان بزرگ و ممتازی که از این قدرتهای پوشالی مثل بید به خودشان میلرزند فراوانند. اما شما به خودت نگاه کن. شما میترسی؟ نه. تعجب هم میکنی [که] چرا باید بترسد کسی از یک قدرت طاغوتی. خب انسان در مقابلش میایستد، با او مقابله میکند، توی دهان او میزند. این همان بینش الهی است. چرا؟ چون شما معتقد به خدا هستید، معتقد به منشاء و معدن و منبع همهی قدرتها و عظمتها هستی و خودتان را با آن منبع قدرت پیوند زده و در ارتباط میبینید، لذا نمیترسید. آنها به این چنین منبع قدرتی عقیده ندارند، او را نمیشناسند، آن را کشف نکردند، با او رابطهای ندارند، لذا احساس ضعف میکنند ...
بخشی لز تفسیر سوره ملک (آیات 1 و 2) | 1363/08/18
امام خامنه ای:
شهید مطهری اگر امروز میبودند من فکر میکنم مناسبترین جا برای ایشان ریاست جمهوری بود که با آن ابعاد عظیم شخصیت، یک حکیم، یک فیلسوف، یک فقیه، میشد رئیس جمهور یک نظام و این خیلی برای این نظام ارزش داشت، و ما میتوانستیم به وجود او در دنیا افتخار کنیم. واقعاً میتوانست یک نمودار خوبی برای این نظام باشد ...
اگر آقای مطهری بود امروز ... یک رئیس جمهور خوب و مناسب برای این اجتماع بود
شهید مدافع حرم شهید حسن رجایی فر تاریخ شهادت : 1395/02/17 | خانطومان - سوریه
بخشی از وصیت نامه:
ای مردم پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد. اخلاق نیکو در پیش گیرید که پسندیدهترین رفتار در نزد خدا است. ببخشید تا خداوند ببخشد شما را. بپوشانید گناهان یک دیگر را تا خداوند بپوشاند گناهان شما را.
در فرازی از وصیتنامه شهید مدافع حرم شهید سعید مسلمی آمده است: «بدانید روزی نوبت شما هم خواهد رسید و باید برای آن روز از امروز خود را آماده کنید تا بتوانید برای دفاع از اسلام و شادی دل حضرت زهرا(س) از همهچیزتان بگذرید.»
شهید نقی تیتییان | شهادت: بيست و هشتم آبان 1362 در پنجوين عراق
بخشی از وصیت نامه:
اگر از این جنگ پیروز برگشتم که به همان منوال راه شهیدان را ادامه میدهم و اگر شهید شدم که آن هم لیاقت هرکسی نمیباشد، از مادر مهربانم میخواهم که امر امام و انقلاب اسلامی را پشتیبانی کند ...
ای معاویه! گروهی بسیار از مردم را به هلاکت کشاندی، و با گمراهی خود فریبشان دادی، و در موج سرکش دریای جهالت خود غرقشان کردی، که تاریکیها آنان را فرا گرفت، و در امواج انواع شبهات غوطهور گردیدند، که از راه حق به بیراه افتادند، و به دوران جاهلیت گذشتگانشان روی آوردند، و به ویژگیهای جاهلی خاندانشان نازیدند، جز اندکی از آگاهان که مسیر خود را تغییر دادند، پس از آنکه تو را شناختند از تو جدا شدند، و از یاری کردن تو به سوی خدا گریختند، زیرا تو آنان را به کار دشوار واداشتی، و از راه راست منحرفشان ساختی. ای معاویه! در کارهای خود از خدا بترس، و اختیارت را از کف شیطان درآور، که دنیا از تو بریده و آخرت به تو نزدیکشده است
من جلس مجلسا یحیی فیه امرنا لم یمت قلبه یوم تموت القلوب.
امام رضا علیه السلام فرمود: هر کس در مجلسی بنشیند که در آن، امر (و خط و مرام ما) احیا می شود، دلش در روزی که دلها می میرند، نمی میرد.بحار الانوار، ج 44، ص .278
امام صادق «علیه السلام»
حسین بن محبوب گوید: من شنیدم از امام صادق «علیه السلام» فرمودند: موضع قبر امام حسین «علیه السلام» از روزی که در آن مدفون شده است، باغی است از باغهای بهشتی و فرمودند: موضع قبر او چشمه و قناتی از چشمه های بهشت است.
حضرت آیتالله امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی تلویزیونی بمناسبت سالروز ولادت رسول اکرم(ص) و امام صادق(ع) 13 /آبان/ 1399
سیاست ما درباره آمریکا با رفتوآمد اشخاص تغییر نمیکند باید قوی شویم تا مأیوس شوند
دشمنی و معارضه همهجانبه استکبار و صهیونیزم با اسلام:
میگویند یک آدم کشته شده است، خوب برای او ابراز تأسف و محبت کنید؛ چرا صریحاً از آن کاریکاتور خبیثانه حمایت میکنید؟ حمایت تلخ و زشت دولت فرانسه و برخی کشورهای دیگر نشان میدهد پشت این کارهای موهن، مانند برهههای قبل یک تشکیلات و برنامه ریزی وجود دارد.
علاج قطعی تحریم با تکیه بر توان داخل نه عقبنشینی در برابر آمریکا 10 /مرداد/ 1399
اختلاف از شیطان است. وحدت میان مؤمنان از خداست. جند شیطان را از بین ببرید. اگر توانستید این وحدتی را که وجود دارد، حفظ کنید، مردمی بودن این انقلاب حفظ خواهد شد. ... به وسیلهی تفرقهافکنی دشمن سعی میکند مردم را از صحنه خارج کند، یا به وسیلهی دلسرد کردن مردم. کاری نشده، چه کردند؟ یا به وسیلهی شایعهپراکنی و اشاعهی دروغ. احیاناً بزرگ کردن نقطههای ضعف کوچک. یا به وسیلهی تخریب، ارعاب، ... تا مردم بترسند ... 1361/03/14
امام خامنه ای:
دشمن، یعنی به طور آشکار آمریکا، سلطههای ضد اسلامی دیگر، عوامل داخلی، گروهکها، منافقین و غیرُهِم همه درصدد این هستند که به نحوی این حضور مردمی را از ما بگیرند. ما باید در مقابل آنها بایستیم و این حضور مردمی را حفظ کنیم. مردمی بودن، راز اصلی انقلاب ماست و همه از بالاترین سطوح کشور تا مردم عادی موظفند این حضور عمومی را حفظ کنند. 1361/03/14
شهید مدافع حرم شهید محمد مرادی (ابو ابوالفضل) تاریخ شهادت : 1395/05/10 | راموسه - حلب - سوریه
بخشی از وصیت نامه:
مکتب ما مکتب حسین (ع) است. ما فرزندان عاشوراییم و فریاد آزادی خواهی را سر میدهیم هرجا مظلومی به کمک ما احتیاج داشت به کمک او میشتابیم از مردن باک نداریم، اجازه نمیدهیم تکفیریهای پلید به نیت شیطانی خود دست پیدا کنند، همان طوری که مولای ما علی (ع) آنها را در خوارج ریشه کن کرد، با امید به خدا و صاحب و آقایمان امام زمان (عج) نسلشان را از روی زمین ریشه کن خواهیم کرد.
و آخرین دعایم اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
شهید علیرضا قنبریان علویجه | شهادت: بیست و سوم بهمن ماه 1364 در فاو عراق
بخشی از وصیت نامه:
صبر و استقامت پیشه بگیرید و اگر جنازه ای نداشتم ناراحت نباشید و خدا را شکر کنید و صبر و استقامت از خودتان نشان دهید و از امام میخواهم که صبر کند همانطوری که محمدرضا را دید و صبر کرد و از پدر و مادرم خیلی خیلی حلالیت می طلبم چون میدانم آدم خوبی نبودم و میدانم از دستم ناراحت هستید و از زن برادرم هم خیلی خیلی حلالیت می طلبم و امیدوارم همانطور که محمد رضا فرمود فرزندانت را در خط اسلام بزرگ کنید و از خواهرم میخواهم که حجابش را حفظ کند که سیاهی حجاب تو از سرخی خون ما کوبنده تر است ... از خواهرم میخواهم که حجابش را حفظ کند که سیاهی حجاب تو از سرخی خون ما کوبنده تر است
شهید علیرضا قنبریان علویجه | شهادت: بیست و سوم بهمن ماه 1364 در فاو عراق
بخشی از وصیت نامه:
و ای به حال ما آن موقع که جزو مردم کوفه باشیم و اسم ما را در تاریخ جزو مردم کوفه بنویسند ... ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم اگر جان طلبد دریغ از جان نکنیم دنیا اگر از یزیدیان پر شود ما پشت به سالار شهیدان نکنیم
شهید رضا حيدري | شهادت: بيست و هشتم دي 1365 در پاسگاه زيد عراق
بخشی از وصیت نامه
وحدت، اسلام را زنده نگاه داشته است آن را حفظ کنید
سخنی با شما که همهاش نق میزنید و میخواهم از شما چند سوال بکنم؛ إنشاءالله به آن پاسخ صحیح بدهید، آیا شما نمیدانید برای چه زندگی میکنید؟ آیا شما نمیدانید برای چی به این دنیا آمدهاید؟ آیا نمیدانید باید فردای قیامت حساب پس بدهید؟ آیا شما نمیدانید باید زیر خروارهاخاك بخوابید تا انتظار قیامت را بکشید؟ الحمدالله اینها را از بنده بیشتر میدانید این موضوع را خود دیدید و شنیدید که چگونه دیگران رفتند ولی نمیدانم چرا توجه به این مسئله ندارید و فقط نق میزنند این جنگ چیست. این روحانیت چیست. برای کمبود غذا نق میزنند. نمیدانم اینها برای چیست؟ آیا این از ضعف ایمان شماست یا نه؟! از منافقان صدر اسلام هستيد؟! اینچنین کردند با پیامبر(ص) که شما میکنید.
نهج البلاغه (هشدار از تبلیغات دروغین یاران معاویه در مراسم حج)
پس از یاد خدا و درود، همانا مامور اطلاعاتی من در شام به من اطلاع داده که گروهی از مردم شام برای مراسم حج به مکه میآیند، مردمی کوردل، گوشهایشان در شنیدن حق ناشنوا، و دیده هایشان نابینا، که حق را از راه باطل میجویند، و بنده را در نافرمانی از خدا، فرمان میبرند، دین خود را به دنیا میفروشند، و دنیا را به بهای سرای جاودانه نیکان و پرهیزکاران میخرند، در حالی که در نیکیها، انجامدهنده آن پاداش گیرد، و در بدیها جز بدکار کیفر نشود. پس در اداره امور خود هشیارانه و سرسختانه استوار باش، نصیحتدهندهای عاقل، پیرو حکومت، و فرمانبردار امام خود باش، مبادا کاری انجام دهی که به عذرخواهی روی آوری، نه به هنگام نعمتها شادمان و نه هنگام مشکلات سست باشی. با درود.
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (علیه السلام) امام جعفر صادق علیه السلام: كسى كه مىخواهد در همسايگى رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم و حضرت على و فاطمه عليهما السّلام باشد زيارت حسين بن على عليهما السّلام را ترك نكند. كامل الزيارات، النص، ص: ۱۳۶ ادامه مطلب ...
نفس المهموم لظلمنا تسبیح و همه لنا عبادة و کتمان سرنا جهاد فی سبیل الله.ثم قال ابو عبد الله علیه السلام: یجب ان یکتب هذا الحدیث بالذهب.
امام صادق علیه السلام فرمود: نفس کسی که بخاطر مظلومیت ما اندوهگین شود، تسبیح است و اندوهش برای ما، عبادت است و پوشاندن راز ما جهاد در راه خداست.سپس امام صادق علیه السلام افزود: این حدیث را باید با طلا نوشت! امالی شیخ مفید، ص .338
امام رضا «علیه السلام»
حسین بن ثوبر گوید: من و یونس بن طبیان نزد امام صادق «علیه السلام» بودیم . او انسش از ما بیشتر بود. به حضرت عرضه داشت؛ من بسیار امام حسین «علیه السلام» را یاد می کنم،پس چه ذکری بگویم؟ حضرت فرمودند: بگو: «صلی الله علیک یا ابا عبدالله » و این ذکر را سه مرتبه بگو چرا که سلام از نزدیک و دور به ایشان می رسد.
حضرت آیتالله امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی تلویزیونی بمناسبت سالروز ولادت رسول اکرم(ص) و امام صادق(ع) 13 /آبان/ 1399
سیاست ما درباره آمریکا با رفتوآمد اشخاص تغییر نمیکند باید قوی شویم تا مأیوس شوند
دشمنی و معارضه همهجانبه استکبار و صهیونیزم با اسلام:
آخرین نمونه این دشمنی خبیثانه، دشنام به چهره نورانی پیامبر اعظم به زبان کاریکاتور، و حمایت رییسجمهور فرانسه از این اقدام زشت بود که بار دیگر نشان داد پشت سر اینگونه مسائل دستهای پنهانی وجود دارد.
علاج قطعی تحریم با تکیه بر توان داخل نه عقبنشینی در برابر آمریکا 10 /مرداد/ 1399
مسأله این است که این انقلاب، انقلابی است که با اسلام مردم سر و کار دارد و این هست که مردم را در صحنه نگه میدارد. علت این که امام این همه روی اسلام و احکام اسلامی در انقلاب تکیه میکنند، این است. حواسشان را جمع کنند بر مسئولین. همیشه زمان امروز نیست. پما مقاومتها داریم هنوز داریم. ما هنوز کارها داریم. هنوز این قدر حوادث در پیش داریم، در همهی این حوادث مردم باید تصمیم بگیرند. 1360/04/17
امام خامنه ای:
کمال زن در غلبهی عواطف اوست و این به دلیل این است که شغل اوّل زن تربیت فرزند است نمیگوئیم شغل دیگر نداشته باشد، داشته باشد. میتواند، هیچ مانعی ندارد داشته باشد. اسلام مانع نیست، اما اوّلین و اساسیترین و پراهمیتترین شغل زن، مادری است. اگر رئیس جمهور هم بشود، اهمیتش به قدر اهمیت مادری نیست. من اگر بتوانم تشریح کنم، وقت میبود و میگفتم که مادر بودن چقدر اهمیت دارد؛ یک مادر خوب بودن، قبول میکردید که از ریاست جمهوری هم بالاتر است اهمیت و ارزشش. برای این کار عاطفه لازم است. خدا این موجود را با این عواطف خروشان آفریده تا مادری لنگ نماند. اگر مادری لنگ بماند، نسل انسان منقطع میشود. یا انسانهائی که به جامعه وارد میشوند، انسانهای کامل و درست و حسابی و معتدلی نخواهند بود. 1360/04/06
امام خامنه ای:
اصل تعقل، یکی از اصول اساسی اسلام
اساس جامعهی اسلامی هم بر این است که به مردم فرصت فکر کردن داده بشود. یعنی آنچه گفتنی است به مردم گفته شود تا مردم بتوانند در سایهی معرفتی که پیدا میکنند بنشینند با خود حساب کنند و حق را از باطل تشخیص بدهند. لذا اساس حکومتهای ظالمانه در طول تاریخ بشر و همچنین امروز در دنیا بر این بوده که وسیلهی تشخیص حق و باطل یعنی فکر کردن و اندیشیدن را از مردم بگیرند.۱۳۶۰/۰۴/۰۵
امام خامنه ای:
اصل تعقل، یکی از اصول اساسی اسلام
اساس جامعهی اسلامی هم بر این است که به مردم فرصت فکر کردن داده بشود. یعنی آنچه گفتنی است به مردم گفته شود تا مردم بتوانند در سایهی معرفتی که پیدا میکنند بنشینند با خود حساب کنند و حق را از باطل تشخیص بدهند. لذا اساس حکومتهای ظالمانه در طول تاریخ بشر و همچنین امروز در دنیا بر این بوده که وسیلهی تشخیص حق و باطل یعنی فکر کردن و اندیشیدن را از مردم بگیرند.۱۳۶۰/۰۴/۰۵
گرفتن حالت تعقل از مردم، تلاش دشمنان انقلاب
ما، یعنی ملت مسلمان ایران امروز بیش از همیشه محتاج تعلق و تدبریم. یک وظیفه دستگاههای اداره کننده دارند و آن ارشاد و هدایت مردم است. یک وظیفه مردم دارند و آن شنیدن ارشادها و هدایتها و فکر کردن دربارهی آنهاست. دشمن که میخواهد مردم نفهمند به هر دو ضربه میزند. اوّلاً سعی میکند صدای هدایت کنندهها را در میان غوغای تبلیغاتی جهانی گم کند، نگذارد فریاد رسای هادیان امت به گوش مردم برسد. ثانیاً سعی میکنند مردم را از شنیدن باز بدارند، یعنی گویندهها را تخطئه میکنند، تبلیغات را دروغ وانمود میکنند، برای اینکه ایمان مردم از آنچه هادیان و منادیان حق بیان میکنند سلب شود و مردم باور خود را به گفتهی دلسوزها از دست بدهند. 1360/04/05
امام خامنه ای:
اصل تعقل، یکی از اصول اساسی اسلام
اساس جامعهی اسلامی هم بر این است که به مردم فرصت فکر کردن داده بشود. یعنی آنچه گفتنی است به مردم گفته شود تا مردم بتوانند در سایهی معرفتی که پیدا میکنند بنشینند با خود حساب کنند و حق را از باطل تشخیص بدهند. لذا اساس حکومتهای ظالمانه در طول تاریخ بشر و همچنین امروز در دنیا بر این بوده که وسیلهی تشخیص حق و باطل یعنی فکر کردن و اندیشیدن را از مردم بگیرند.۱۳۶۰/۰۴/۰۵
گرفتن حالت تعقل از مردم، تلاش دشمنان انقلاب
حکومت اسلامی آن حکومتی است که مردم را به فکر کردن دعوت میکند، و هدایت ذهن مردم را به عهده میگیرد. مردم را سرگرم هواها و هوسها و سخنان بیارتباط به سیاست و زندگی مشغول نمیکند، سرگرم نمیکند؛ ... در جامعهی اسلامی مردم در مقابل کسانی قرار میگیرند که آنها میخواهند مردم نشنوند صدای هادیها و منادیها را. امروز در جو ایران این اصل اساسی نظام اسلامی به شدت از سوی دشمنان مورد تهدید قرار میگیرد. دشمن با یک انقلاب عظیم مردمی و ضد شرق و غرب روبهرو شده. 1360/04/05
امام خامنه ای:
اصل تعقل، یکی از اصول اساسی اسلام
اساس جامعهی اسلامی هم بر این است که به مردم فرصت فکر کردن داده بشود. یعنی آنچه گفتنی است به مردم گفته شود تا مردم بتوانند در سایهی معرفتی که پیدا میکنند بنشینند با خود حساب کنند و حق را از باطل تشخیص بدهند. لذا اساس حکومتهای ظالمانه در طول تاریخ بشر و همچنین امروز در دنیا بر این بوده که وسیلهی تشخیص حق و باطل یعنی فکر کردن و اندیشیدن را از مردم بگیرند.۱۳۶۰/۰۴/۰۵
امروز شیوهی دشمن این است که نگذارد مردم دربارهی حوادثی که در ایران و نسبت به اسلام در حال انجام شدن است فکر کنند ...
دشمن با یک انقلاب عظیم مردمی و ضد شرق و غرب روبهرو شده. این انقلاب را چگونه خنثی کند و از بین ببرد؟ انقلاب ما بر روی دوش مردم قرار دارد، چگونه مردم را از این انقلاب دلسرد بکند؟ برای اینکه مردم از محور انقلاب دور بشوند خیلی راهها را دشمن تاکنون پیموده است. امروز شیوهی دشمن این است که نگذارد مردم دربارهی حوادثی که در ایران و نسبت به اسلام در حال انجام شدن است فکر کنند. 1360/04/05
امام خامنه ای:
دشمن سعی میکند جامعهی ما را از راه جلو گرفتن از نیروی فکر و اندیشهی آنها به بیتفاوتی بکشاند. ما از مردم میخواهیم بشنوند و فکر کنند، این چیزی است که اسلام از مردم میخواهد. دشمن از مردم میخواهد که به سخن افراد دلسوز و هدایت کننده گوش ندهند و دربارهی آن فکر نکنند. چطور دشمن این کار را انجام میدهد؟ از راه ایجاد غوغا این کار را انجام میدهد. دشمن میخواهد با ایجاد جو غوغا و تشنج حالت تعقل را از مردم بگیرد. 1360/04/05
شهید مدافع حرم شهید محمد مرادی (ابو ابوالفضل) تاریخ شهادت : 1395/05/10 | راموسه - حلب - سوریه
بخشی از وصیت نامه:
اگر میخواهیم این امنیت و ثبات بر قرار باشد باید گوش به فرمان ولی فقیه خود امام خامنهای (مدظله) باشیم و با تمام وجود از او حمایت کنیم و با تمام توان در مقابل استکبار جهانی مخصوصا آمریکا و اسراییل بایستیم، زیر بار ظلم و ستم آنها نرویم، ما شیعه هستیم غیرت داریم، نباید اجازه دهیم هرگز کشورمان بازیچه دست آنها قرار بگیرد ...
در فرازی از وصیتنامه شهید مدافع حرم شهید حسین دارابی آمده است: «وصیتی به بچه حزباللهیها میکنم و آن هم این است که در قبال انقلاب احساس تکلیف کنند و ننشینند گوشهای و نگاه کنند و مشکلات را به گردن دیگران بیندازند.»
و اگر ان شاءالله لیاقت شهادت را پیدا کردم و خداوند ما را بپذیرد و ما را جزو سربازان آقا امام زمان بپذیرد و راضی نیستم کسانیکه در این انقلاب بی تفاوت و ضد انقلاب هستند در مراسم من شرکت کنند. چه خوب است پنج نفر افراد حزب اللهی در مراسم شرکت کنند تا افراد بی تفاوت و ضد انقلاب چون اینها معنای شهادت را نمیدانند ...
شهید علی خياط زاده شهادت: دوازدهم دي 1363 با سمت آرپيجيزن در بستان
بخشی از وصیت نامه
وحدت خود را حفظ كنيد و مواظب دشمنان باشيد و بدانيد كه دشمن مانند گرگ در كمين است ... با بىحجابى و منكرات و فحشا مبارزه كنيد. با دادن اين همه شهيد نگذاريد كه هنوز در خيابانها بىحجابى و فحشا باشد.
شهید همت صحراپور شهادت: سوم آذر 1363، در خرمشهر
بخشی از وصیت نامه
مردم ایران! برای خدا و اسلام تلاش و کوشش کنید و وحدت کلمه را حفظ کنید. نهضت به شکست انجامد عزّت شما تبدیل به ذلّت میشود. مواظب باشید در میان صفهای مستحکم شما گروهکهای نفاق، شکاف ایجاد نکنند که عملی فرعونی و شیطانی است، زیرا منافقان دشمنِ خود را یعنی اسلام، شناختهاند و درصدد نابودی اسلام هستند که این خود فکری پوچ و غلط است.
شهید محمدعلی بهراميزاده بقرآبادي شهادت: بيست و دوم دي 1365، در شلمچه
بخشی از وصیت نامه
سعی در بالابردن رفتار و اخلاق اسلامی داشته باشید و بیشتر به مسائل اسلامی توجّه کنید و از هرگونه اختلاف و اعمال ناهنجار خودداری کنید.
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (علیه السلام) امام جعفر صادق علیه السلام: كسى كه دوست دارد بر سفرههاى نور بنشيند در روز قيامت، پس بايد از زوّار حضرت حسين بن على عليهما السّلام باشد. كامل الزيارات، النص، ص: ۱۳۵ ادامه مطلب ...
امام صادق علیه السلام: از حضرت ابو عبد اللَّه عليه السّلام شنيدم كه مىفرمودند: در روز قيامت براى زوّار حسين بن على عليهما السّلام بر ساير مردم فضيلت و برترى مىباشد. عرض كردم: فضيلتشان چيست؟ حضرت فرمودند: پيش از ديگران و چهل سال قبل از آنها به بهشت داخل مىشوند در حالى كه مردم در حساب و موقف مىباشند. كامل الزيارات، النص، ص: ۱۳۷
پیام جو بایدن به ملت ایران پس از پیروزی (فعلی با تقلب) در انتخابات ریاست جمهوری امریکا:
بی شک بدون دعاهای برخی مسئولین شما که علاقمند به من هستند، این پیروزی بزرگ به دست نمی آمد!
من به پاس قدردانی از برخی از مسئولین شما ملت شریف ایران اگر ترامپ مانند فتنه ۸۸ در کشور شما بازی در نیاورد و بدون فتنه یا زهراء یشوم، سعی میکنم بخشی از تحریمها را کاهش دهم،
اما حقیقت این است که بیشتر مشکلات شما داخل کشور خودتان است!
گوجه در زمین کشاورزی کیلویی ۵۰۰ تومان است و در مغازهها کیلویی ۲۳ هزار تومان فروخته میشود چه ربطی به آمریکا دارد؟
گوسفندها را زنده صادر می کنید، گوشت گران می شود چه ربطی به تحریمها دارد؟
صدها هزار خانه را خریده و خالی نگه داشته اید، قیمت مسکن بالا میرود، به آمریکا چه ربطی دارد؟
سنگ آهن در کشور خودتان، کوره ذوب هم در کشور خودتان، قیمت آن را یکباره ۵ برابر می کنید، چه ارتباطی با تحریم دارد؟
دلارها را با قیمت ۴۲۰۰ معلوم نیست به چه اشخاصی میدهند و کشورتان با کمبود ارز مواجه میشود، آمریکا چه تقصیری دارد؟
مهمتر از همه عده ای که از تحریم سود زیادی بردند و خوردند، شیطنت می کنند تا تحریمها حفظ و حتی بیشتر شود، مقصر وضعیت اقتصادی شما هستند این دیگر گناه ما نیست،
رسول خدا صلی الله علیه و آله: کلید نماز طهارت است و تحریم آن تکبیر (اول نماز) و تحلیلش تسلیم (سلام آخر نماز) و خداوند نماز بدون طهارت را قبول نمی کند و با خیانت هیچ صدقه ای قبول نمی شود. و از بزرگترین طهارت های نماز که نماز بدون آن قبول نمی شود و نه هیچ عبادت دیگری بدون آن قبول نمی شود: موالات محمد سید المرسلین و علی سید الوصیین و دوستی اولیاء آنها و دشمنی دشمنان آندوست التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص: ۴۲۱
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
ما من عین بکت لنا الا نعمت بالنظر الی الکوثر و سقیت منه.
امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ چشمی نیست که برای ما بگرید، مگر اینکه برخوردار از نعمت نگاه به «کوثر» می شود و از آن سیرابش می کنند.جامع احادیث الشیعه، ج 12، ص .554
امام صادق «علیه السلام»
در گل قبر امام حسین «علیه السلام» شفایی است برای هر دردی و این طین بزرگترنی داروست.
حضرت آیتالله امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی تلویزیونی بمناسبت سالروز ولادت رسول اکرم(ص) و امام صادق(ع) 13 /آبان/ 1399
سیاست ما درباره آمریکا با رفتوآمد اشخاص تغییر نمیکند باید قوی شویم تا مأیوس شوند
برخی آیات قرآن کریم درباره نبی مکرم اسلام دارای تناسبی روشن با وضع کنونی بشر:
خداوند در قرآن میفرماید رنج مردم بر پیامبر سخت و گران، و آن حضرت عمیقاً مشتاق و دلسوز سرنوشت بشر است و امروز نیز که جامعه بشری بیش از همیشه، دچار رنج است، روح مطهر رسول اعظم، از این درد و رنج بشر، آزرده است و مانند پدری مهربان، به دنبال هدایت و خوشبختی جوامع بشری است.
علاج قطعی تحریم با تکیه بر توان داخل نه عقبنشینی در برابر آمریکا 10 /مرداد/ 1399
آن رهبری که از قضایا خبر ندارد رهبریاش فایده ندارد. اگر امام نمیداند در کردستان چه میگذرد، در خراسان چه میگذرد، در تهران چه میگذرد، در متن اجتماع چه میگذرد، فرمان او برای مردم قابل تمسّک نیست؛ شما این را میخواهید ثابت کنید، شما دلتان برای امام نسوخته! شما میخواهید ثابت کنید که فرمان امام اعتبار ندارد؛ رویتان نمیشود این حرف را بزنید از این راه فریب و ظاهرپسند وارد میشوید و میگویید: امام را ایزوله کردهاند. نخیر امام را ایزوله نکردهاند و به شما هم اجازه نمیدهند که امام را ایزوله کنید؛ شما از روز اوّل میخواستید امام را ایزوله کنید و اجازه به شما داده نشد؛ باز هم داده نخواهد شد.
برادران و خواهران عزیز! توطئه با همهی ابعادش، با همهی عمقش، با همهی عظمتش مانند کوهی، مانند طوفانی، مانند موج خُردکنندهای به سوی این انقلاب در حرکت است؛ خودتان را بگیرید و وحدت خود را حفظ کنید. 1358/07/30
امام خامنه ای:
رهبر یعنی آن انسان والایی که میداند و برطبق بینش و دانش خود عمل میکند؛ آنکه میفهمد در هر زمانی به چه احتیاج هست، در هر لحظهای از لحظات تاریخ چه عملی، عمل صالح است ...
... در یک کاروان آن که صبح زودتر از همه از خواب برمیخیزد، و دیگران را بیدار میکند، و راه را بهتر از همه میشناسد، از خطرها نمیهراسد، جلوتر از همه حرکت میکند، یک میدان از همه پیشی میگیرد، شب دیرتر از همه فرود میآید، دیرتر از همه میخوابد، غم همه را میخورد، رنج همه را بر دوش تحمّل میکند، راه را میگشاید، خفتگان را بیدار میکند، در راه ماندگان و از راه افتادگان را تشویق میکند، به حرکت تحریک میکند، او رهبر است؛ چه بگویند و چه نگویند، چه نام رهبر به روی او بگذارند و چه نگذارند، چه دشمنان تحمّل بکنند یا نکنند ... 1358/07/30
امام خامنه ای:
رهبر یعنی آن انسان والا و بزرگی که میتواند در لحظه های مناسب، خواهشهای طبیعی تاریخ را بفهمد، خواسته های طبیعی انسان را بداند، دردها را مانند طبیبی بشناسد و برای آنها درمان مناسب را بفهمد و پیشنهاد کند.
... در یک کاروان آن که صبح زودتر از همه از خواب برمیخیزد، و دیگران را بیدار میکند، و راه را بهتر از همه میشناسد، از خطرها نمیهراسد، جلوتر از همه حرکت میکند، یک میدان از همه پیشی میگیرد، شب دیرتر از همه فرود میآید، دیرتر از همه میخوابد، غم همه را میخورد، رنج همه را بر دوش تحمّل میکند، راه را میگشاید، خفتگان را بیدار میکند، در راه ماندگان و از راه افتادگان را تشویق میکند، به حرکت تحریک میکند، او رهبر است؛ چه بگویند و چه نگویند، چه نام رهبر به روی او بگذارند و چه نگذارند، چه دشمنان تحمّل بکنند یا نکنند ... 1358/07/30
امام خامنه ای
ما ملّت را بیدار خواهیم کرد؛ ما توطئهی شما را به این ملّت خواهیم گفت ...
بنده هشدار میدهم به همهی کسانی که در این فضای آزاد امکان حرف زدن دارند. به همهی کسانی که وقتی پشت یک میکروفون قرار گرفتند، به خودشان حق میدهند که با افکار این ملّت، با عشق این ملّت، با آرمان این ملّت بازی کنند هشدار میدهم ما ملّت را بیدار خواهیم کرد؛ ما توطئهی شما را به این ملّت خواهیم گفت؛ اگر فکر میکنید ما با زور با شما روبهرو بشویم، این آرزو را به گور ببرید؛ ما با زور با شما روبهرو نمیشویم. ما با دل، ما با منطق، ما با ایمان، ما با اتّکاء به احساسات این مردم و به ایمان و عشق این مردم با شما روبهرو میشویم. 1358/07/30
امام خامنه ای:
سعی کنید این جنبش را عمق بدهید، سعی کنید این توطئهها را برای مردم آشکار کنید ...
از برادران عزیز، از دوستان طلبه، از روشنفکران، از دانشجویان، از کسانی که با کتاب و قلم سروکار دارند، بهعنوان یک برادر، بهعنوان یک انسان، بهعنوان یک کسی که به این انقلاب علاقهمند است و ادّعای بیشتری هم نداریم، خواهش میکنم، سعی کنید این جنبش را عمق بدهید، سعی کنید این توطئهها را برای مردم آشکار کنید. ... ما با آنها با قوّهی قهریّه و زور روبهرو نمیشویم. آرزوی این کار ناشیانه را باید به گور ببرند؛ ملّت ما رشد پیدا کرده.
زبان افشاگر از شمشیر برنده، تیزتر و برندهتر است ...
... شما زبان دارید، میتواند این زبان حاکی از عمیقترین اندیشه های قلبی شما باشد؛ زبان افشاگر از شمشیر برنده، تیزتر و برندهتر است؛ با زبان پردههای ابهام را ببرید و بدرید. برادرانی که میتوانند بنویسند، بنویسند؛ برادران و خواهرانی که میتوانند بگویند، بگویند؛ ببینید چه میگویند، ببینید چه میخواهند، ببینید چگونه تحریف میکنند، تحریفهای آنها را افشا کنید؛ همه چیز را بر دوش عدّهی معدود و جمعِ معدودی نگذارید. 1358/07/30
امام خامنه ای:
پروردگارا، پروردگارا، پروردگارا! به حرمت خون پاک شهیدانمان، انقلاب اسلامی ما را با همّت مردان و زنان مسلمان حفظ کن. ... پروردگارا! دلهای برادران و خواهران مسلمان ما را [به هم نزدیک بگردان].
تاریخ شهادت : 1396/03/21| محل شهادت : حماه - سوریه
بخشی از وصیت نامه:
همسرم از تو میخواهم در نبود من صبوری کنی و از مادر سادات حضرت صدیقه طاهره(س) استمداد کنی، عفت پیشه کنی و به فرزندمان بیاموزی، که در محشر سرافکنده و خجل ظاهر نشوی ...
هرچه که در زندگی دارم از کرامات و بزرگی حضرت زهرا (س) است.
امام صادق علیه السلام فرمود: هر چیزی پاداش و مزدی دارد، مگر اشکی که برای ما ریخته شود (که چیزی با آن برابری نمی کند و مزد بی اندازه دارد). جامع احادیث الشیعه، ج 12، ص .548
امام صادق «علیه السلام»
هرگاه خواستی امام حسین «علیه السلام» را زیارت کنی، او را زیارت کن در حالی که محزون و مرکوب، ژولیده موی و غبارآلود و گرسنه و تشنه لب باشی و از اباعبدالله علیه السلام حوائجت را بخواه و برگرد و کربلا را وطن خود مگیر
امام خامنه ای: آیا ما کسانی را داریم که در مشاغل بالا بودند، از زندگی مرفّه برخوردار بودند، [امّا] جزو صدّیقین شده باشند؟ بله؛ چه کسی؟ زن فرعون.
آنچه او را از فرعون جدا میکند ایمان او است؛ آنچه او را به موسیٰ نزدیک میکند ایمان او است؛ این ایمان را [هم] با عمل همراه میکند. در داخل خانهی فرعون، موسایی بودن کار آسانی نیست. نه [اینکه] خیال کنی مثل بقیّهی بنیاسرائیل است؛ ابدا! درست است به او حُسن ظن دارند، درست است او را دیر میشناسند، درست است کشف نمیکنند که چه میکند، امّا بالاخره خواهند فهمید. خبرهایی که برای موسیٰ میرساند، یاران موسیٰ را که نجات میدهد، کمکهای مالی که به بنیاسرائیل میکند، بدخواهان بنیاسرائیل از دستگاه فرعون را که رسوا میکند و کارشان را خنثی میکند، کار میکند؛ موسایی است. 1357/08/08
یکى از بزرگترین تکالیف دانایان این است که آنهایى را که نمیدانند ارشاد کنند تا همه بدانند؛ اسلام این را میخواهد؛ اسلام میخواهد آنکه نمیداند به وسیلهى آنکه میداند آگاه بشود تا همه بدانند و ناگهان عالَم اسلام و جامعهى اسلام، همه با هم عمل کنند و پیش بروند؛ بر نادان نمیبخشاید از آنکه چرا نادان مانده است، بر دانا بیشتر نمیبخشاید که چرا عمل نکرده است و چرا نادان را آگاه نساخته است ... 1357/02/22
امام خامنه ای:
عهد دانایان
امیرالمؤمنین میگوید من حکومت را قبول کردم به خاطر همین پیمان؛ خدا از من پیمان گرفته، خدا مرا مجبور میکند که صبر نکنم، ساکت ننشینم؛ خدا از من میخواهد که من ظالم را سیر و مظلوم را گرسنه تحمّل نکنم، اجازه ندهم که بعضى بر بعضى ستم کنند. با اینجور اقتضاء حکومت را قبول میکند امیرالمؤمنین. میگوید اگر این نبود، لَاَلقَیتُ حَبلَها عَلَى غارِبِها؛ ریسمان خلافت را روی پشتش میانداختم، او را رها میکردم که براى خودش هر جا رفت برود؛ این روش امیرالمؤمنین است 1357/02/22
امام خامنه ای:
ما مردم باید بدانیم که شیعهى على مسئولیتش از همه بیشتر است ... چرا؟ چون رهبرى، این چنین آگاه داشته، چون همه چیز به او گفته شده است. ادّعاى شیعه بودن، خود مسئولیّتى دارد. آن کسانى که مدّعى پیروى ائمّه هستند، مسئولیّت بزرگترى دارند و عالِمانشان مسئولیّت سنگینترى. چگونه میتوان دَم از اسلام زد و زندگى فردى و اجتماعى را طبق اسلام و با احکام اسلام تطبیق نکرد؟ چگونه میتوان مدّعى پیروى على بود و حقایق را ندانست و نگفت؟ لذاست که علماى تشیّع، آگاهان، دانایان، آن کسانى که به راستى شایستگى نام جانشین و پیرو على را داشتند، در طول تاریخ هر جا نگاه میکنید، اینها را در مقابل قدرتهاى مسلّط و ستمگر مىبینید. 1357/02/22
تاریخ شهادت : 1396/03/21| محل شهادت : حماه - سوریه
بخشی از وصیت نامه:
همسرم از تو میخواهم در نبود من صبوری کنی و از مادر سادات حضرت صدیقه طاهره(س) استمداد کنی، عفت پیشه کنی و به فرزندمان بیاموزی، که در محشر سرافکنده و خجل ظاهر نشوی. فقط و فقط به خانوادهام و همسرم میگویم که نماز اول وقت را فراموش نکنند و عفت پیشه کنند.
در فرازی از وصیتنامه شهید مدافع حرم شهید مجید محمدی آمده است: «عزیزانم! زیاد فکر کنید و زیاد مطالعه کنید و زیاد مشورت کنید که انسانیت و حتی دیندار بودن و دیندار ماندن در همین تفکر و اندیشه زیاد است.»
برادران و خواهران نعمت زياد است كه هر كس بنا بر بينش خود آنها را میبینید اما از خدا بخواهيد جزء كورها نباشيد، برادران و خواهران عزيز براى اينكه از اين راهى كه بهوسیله اسلام و از طريق امام به آن هدایتشدهایم منحرف نشويم دعا بنماییم كه رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا...
من دمعت عینه فینا دمعة لدم سفک لنا او حق لنا نقصناه او عرض انتهک لنا او لأحد من شیعتنا بوأه الله تعالی بها فی الجنة حقبا.
امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس که چشمش در راه ما گریان شود، بخاطر خونی که از ما ریخته شده است، یا حقی که از ما گرفته اند، یا آبرویی که از ما یا یکی از شیعیان ما برده وهتک حرمت کرده اند، خدای متعال به همین سبب، او را در بهشت جاودان، برای ابد جای می دهد.امالی شیخ مفید، ص .175
امام صادق «علیه السلام»
برخی از مردم می روند به زیارت قبر حسین «علیه السلام» و با خود سفره هایی می برند، همانا ایشان اگر به نزد قبور پدران و مادرانشان می رفتند، چنین نمی کردند.عرض کردم: پس چه بخورند،حضرت فرمودند: نان و شیر
انسان ۲۵۰ ساله | امام سجاد علیهالسلام؛ مبارز در مقابل کاخ ستم یزید
حضرت آیتالله امام خامنهای:« امام سجاد علیه السلام فرزند و پیام آور عاشورا و مبارز در مقابل کاخ ستم یزید است.» ۷۶/۰۹/۱۳
امام خامنه ای:
این توجّه و توسّل و ارتباط قلبی با پروردگار عالم، تضمین کنندهی استحکام و اقتدار نیروهایی است که میخواهند همیشه در مقابل آن جبهه بایستند و مقاومت کنند. جز این راهی وجود ندارد.
به خاطر برخی نقاط ضعف، دشمن روی جوان برنامهریزی میکند؛
اما نقاط قوّت جوان به مراتب از نقاط ضعف او بیشتر است. پشتوانه حادثه عاشورا، معنویّت است 1376/09/13
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، آنچه که صلاح این ملت در آن است، خودت این ملت را به آن راهنمایی فرما. قلب مقدّس ولىّعصر را از ما راضی و خشنود فرما.
انتخابات ریاست جمهوری آنچه که در پیش است، یک تجربه و یک امتحان بزرگ و یک صحنه و عرصه شیرین است. مواظب باشید که دشمن این عرصه را در کامها تلخ نکند. مواظب باشید که ایادی دشمن نتوانند خدای نکرده اخلالی بکنند، تا به فضل پروردگار، این پدیده خوب در نظام جمهوری اسلامی - یعنی پدیده دخالت و مشارکت مردم - در این دفعه هم مثل دفعات دیگر به نتایج مطلوبی برسد. 1376/02/31
امام حسین علیهالسلام با یک دنیا مواجه بود حضرت آیتالله امام خامنهای: « امام حسین با یک دنیا مواجه بود همان طور که پیغمبر(ص) در بعثت، یک تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین(ع) هم در ماجرای کربلا، یک تنه با یک دنیا مواجه بود.» ۱۳۷۵/۰۹/۲۴
امام خامنه ای:
عزیزان من! این انسان (امام حسین علیه السلام) الگوست لحظهای نباید متوقّف شد. باید دائم در حال پیشرفت بود؛ چون دشمنْ منتظرِ خاکریز نرم است که نفوذ کند. دشمنْ منتظر توقّف است تا حمله کند. بهترین راه برای متوقّف کردن حملهی دشمن و بر هم زدن آرایش او، حملهی شماست. پیشرفت شما حمله به دشمن است. 1375/09/24
امام خامنه ای:
باید با پنجهافکنی و ناخنکشی و حیلهگری دشمن مقابله کنیم. حرکت و تلاش لازم است؛ هم در جبههی خودسازی - این مقدّم بر همه است؛ مثل امام حسین علیهالسّلام که آقا و مولای شماست - هم در جبههی سیاسی - که آن امر به معروف و حرکت و حضور سیاسی است و در جایی که لازم است، بیان مواضع و تبیین سیاسی در مقابل دنیای استکبار - هم در جبههی فرهنگی - یعنی آدم سازی، خود سازی، خودسازی فکری و اشاعهی فکر و فرهنگ - اینها وظیفه همهی کسانی است که امام حسین علیه السّلام را الگو میدانند. 1375/09/24
امام خامنه ای:
شما جوانان عزیز؛ شما کسانی که راه خدا و اتّکاء به خدا را آزمودید و تجربه کردید و فواید آن را درک کردید، برکات اتّکال به خدا را در رفتار امام و در رفتار خودتان در جنگ مشاهده کردید، این راه روشن را نباید لحظهای مورد غفلت قرار دهید. نام مبارک امام حسین علیهالسّلام، یاد و زندگی و تاریخ آن بزرگوار، همه برای ما درس است. این درسها را باید فرابگیریم. آنها را باید درست بفهمیم و مورد مداقّه قرار دهیم. آنها را در زندگی خودمان باید پیاده کنیم. انشاءاللَّه این را هم برای ملتها الگو قرار دهیم. 1375/09/24
تاریخ شهادت : 1396/03/21| محل شهادت : حماه - سوریه
بخشی از وصیت نامه:
خداوند منان را سپاسگزارم که به من توفیق حضور در جبهه حق علیه باطل را بر من ارزانی داد و از او خواستار مرگ باعزت یعنی شهادت هستم. گرچه اصلاً خود را لایق نمیدانم امّا هرچه از مهربانی و رحمت پروردگارم بگویم کم است.
در فرازی از وصیتنامه شهید مدافع حرم شهید مرتضی ترابی کمال آمده است: «به همه شما عزیزان توصیه میکنم که پشتیبان ولایت فقیه و نائب برحق آقا امام زمان حضرت آیت الله خامنهای باشید. درخط ولایت ورهبری قدم بردارید که سعادت در همین راه است.»
اینفوگرافیک| شهید مدافع حرم شهید نوید صفری
با شهید مدافع حرم شهید نوید صفری بیشتر آشنا میشویم.
نگذاريد انقلاب را بهوسیله اشاعه فرهنگ فحشا و فساد بى محتوى كنند، نگذاريد بهوسیله ظلم و ستم سرمایهداران و فئودالها صاحبان اصلى انقلاب از آن جدا شوند. آرزویم پاک شدن جامعه از فحشا و فساد است ... اى مسئولين تنها آرزوى دنيايى من بعد از طول عمر امام و زيارت كربلا اين است كه شاهد جامعهای باشم كه هيچ نوع فحشا و فساد ظاهرى در آن مشهود نباشد.
تسلیم ناپذیری در برابر زور و ستم را از جد شهیدمان، سیدالشهداء علیه السلام بیاموزیم ...
«پدرم سیداسماعیل، اجداد طاهرین ما را، سرمشق عبرت قرار می داد و می گفت: تسلیم ناپذیری در برابر زور و ستم را از جد شهیدمان، سیدالشهداء علیه السلام بیاموزیم. یزید بن معاویه، در مقابل بیعت به آن حضرت، مال و منال فراوان و زندگی آسوده وعده داد . ولی او در راه مبارزه برای حق و حقیقت و دفاع از ایمان و عقیده خویش، آن وعده ها را نادیده گرفت و خون پاک خود و خانواده اش حتی نوجوانان و کودکان شیرخوار خانواده را فدا کرد .» شهید مدرس
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات