حکم قطعی شرعی این است که بر همه واجب است تلاش کنند، کمک کنند و فلسطین را به مسلمانها، به صاحبان اصلیاش برگردانند. و کنار مردم لبنان و حزبالله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب آنان را یاری کنند.
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
٣- روزه ۹ روز اول محرم - بویژه روز اول آن که حضرت زکریا برای بچه دار شدن گرفت - روزه روز عاشورا کراهت شدید دارد که: - اهل سنت بنا بر بدعت بنی امیه روزه میگیرند - بهتر است در روز عاشورا، بدون نیت روزه، از خوردن بویژه آشامیدن، تاحد امکان پرهیز کرد
٤- دائم الوضو بودن به ویژه به هنگام حضور در مجالس و مراسم
٥- خواندن زیارت عاشورا - در دهه اول محرم اهتمام ویژه بدان شود - به طور مستمر که بهتر است بعداز نماز صبح باشد . - همراه با غسل و وضو - خوانده شدن صد بند لعن و سلام - نماز بعد از زیارت خوانده شود - دعای علقمه - رعایت قبله - رعایت پوشش مناسب - طریق نشستن و ایستادن (بویژه ایستادن در هنگام سلام)
٦- زیارت حضرت عبدالعظیم الحسنی - که ثواب زیارت امام حسین (ع) را دارد.
٧- حالت عزا به خانه و محل کسب، و خود شخص - پوشیدن لباس مشکی - نصب کتیبه های عاشورائی - مقداری سیاهی در خانه - پرچم عزا بر سر در خانه
٨- تشکیل و شرکت در مجالس روضه
٩- انفاق و احسان - مخصوصا برای سرسلامتی و تشفی قلب مبارک امام زمان (ع) و فرج ایشان
١٠- اجتناب از امور شادی آور و مفرح بویژه در دهه اول
١١- اهتمام به گریه برای امام حسین (ع)
١٢- نوشیدن و نوشانیدن آب به یاد عطش امام
١٣- تعظیم مجالس روضه
منابع (ادامه مطلب ...):
https://eitaa.com/masjedf
*****************
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
یا معشر المسلمین لیبلغ الشاهد الغائب، اوصى من آمن بى و صدقنى بولیة على ، الا ان ولیة على ولایتى و ولایتى ولیة ربى، عهدا عهده الى ربى و أمرنى أن أبلغکموه.
* بحارالانوار ۳۷: ۱۴۱، ح .۳۵
* رسول خدا (ص) (در روز غدیر) فرمود:
اى مسلمانان ! حاضران به غیبان برسانند: کسى را که به من ایمان آورده و مرا تصدیق کرده است ، به ولایت على سفارش مىکنم، آگاه باشید ولایت على، ولایت من است و ولایت من، ولایت خداى من است. این عهد و پایمانى بود از طرف پروردگارم که فرمانم داد تا به شما برسانم.
*****************
* روز اطعام
* قال ابو عبد الله (ع):
و انه الیوم الذى اقام رسول الله (ص) علیا (ع) للناس علما و ابان فیه فضله و وصیه فصام شکرا لله عزوجل ذلک الیوم و انه لیوم صیام و اطعام و صلة الاخوان و فیه مرضاة الرحمن ، و مرغمة الشیطان.
وسائل الشیعه ۷: ۳۲۸، ضمن حدیث ۱۲
* امام صادق (ع) فرمود:
عید غدیر ، روزى است که رسول خدا (ص) على (ع) را بعنوان پرچمدار براى مردم برافراشت و فضیلت او را در این روز آشکار کرد و جانشین خود را معرفى کرد، بعد بعنوان سپاسگزارى از خداى بزرگ آن روزه را روزه گرفت و آن روز ، روز روزه دارى و عبادت و طعام دادن و به دیدار برادران دینى رفتن است. آنروز روز کسب خشنودى خداى مهربان و به خاک مالیدن بینى شیطان است.
*****************
* روز هدیه
* عن امیر المؤمنین (ع) قال:
اذا تلاقیتم فتصافحوا بالتسلیم و تهابوا النعمة فى هذا الیوم ، و لیبلغ الحاضر الغائب ، والشاهد البین ، ولیعد الغنى الفقیر و القوى على الضعیف امرنى رسول الله (ص) بذلک.
وسائل الشیعه ۷: .۳۲۷
* امیر المؤمنین (ع) (در خطبه روز عید غدیر) فرمود:
وقتى که به همدیگر رسیدید همراه سلام، مصافحه کنید ، و در این روز به یکدیگر هدیه بدهید، این سخنان را هر که بود و شنید، به آن که نبود برساند، توانگر به سراغ مستمند برود، و قدرتمند به یارى ضعیف، پیامبر مرا به این چیزها امر کرده است.
*****************
* روز کفالت
* عن امیر المؤمنین (ع) قال:
فکیف بمن تکفل عددا من المؤمنین والمؤمنات و أنا ضمینه على الله تعالى الامان من الکفر والفقر
* وسائل الشیعه ۷: .۳۲۷
* امیر مؤمنان (ع) فرمود:
چگونه خواهد بود حال کسى که عهدهدار هزینه زندگى تعدادى از مردان و زنان مؤمن (در روز غدیر) باشد ، در صورتى که من پیش خدا ضامنم که از کفر و تنگدستى در امان باشد.
منبع (ادامه ...):
https://eitaa.com/masjedf
*****************
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
بررسی حجم محتوای منتشره مردمی در فضای مجازی حاکی از اقبال بینظیر مردم به دکتر سعید جلیلی است.
منبع (این مطلب ...):
https://eitaa.com/rasaee
*****************
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
️برخی کاندیدا بجای پرداختن به عمق مسائل، شروع میکنند به وعده و وعید دادن و تصاویر زیبایی را ترسیم کردن.
اما دکتر جلیلی به خاطر اخلاق اسلامی که دارد چنین کاری را نمیکند. کم هستند سیاست مدارانی که موضع گیری سیاسی خود را منطبق کنند بر اخلاق.
من اطمینان دارم که دکتر جلیلی نقطه عطفی در تاریخ ایران خواهد شد.
*****************
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اهل بیت النبوه یا زهراء سلام الله علیها
* فضیلت شب هفدهم ماه رمضان برگرفته از مفاتیح الجنان:
♦️شب هفدهم شب بسیار مبارکى است و در آن شب لشکر حضرت رسول صلى الله علیه و آله با لشکر کفار قریش ملاقات کردند در بدرو در روزش جنگ بدر واقع شد و حق تعالى لشکر آن حضرت را بر مشرکین ظفر داد و آن اعظم فتوحات اسلام بود لهذا علما فرمودهاند که در آن روز مستحب است صدقه و شکر خدا بسیار نمودن و غسل و عبادت در شبش نیز فضیلت عظیم دارد (مؤلف گوید که روایات بسیار وارد شده که: در آن شب بدر حضرت رسول صلى الله علیه و آله به اصحاب فرمود کیست امشب براى ما برود از چاه آب بکشد بیاورد اصحاب سکوت کردند و هیچ کدام اقدام بر این کار نکردند حضرت امیر المؤمنین علیه السلام مشکى برداشت بطلب آب بیرون رفت و آن شب شبى بود سرد و باد مىآمد و ظلمت داشت پس رسید به چاه آب و آن چاهى بود بسیار گود و تاریک و آن حضرت دلوى نیافت تا از چاه آب کشد لاجرم به چاه پایین رفت و مشک را پر کرد و بیرون آمد رو کرد به آمدن که ناگاه باد سختى برخورد به آن حضرت که آن جناب از سختى آن نشست تا برطرف شد پس برخاست و حرکت فرمود که ناگاه باد سختى دیگر مانند آن آمد آن حضرت نشست تا او نیز رد شد دیگر باره برخاست برود مرتبه سوم نیز همان نحو بادى رسید و آن حضرت نشست و چون رد شد برخاست و خود را به حضرت رسول صلى الله علیه و آله رسانید حضرت پرسید که یا ابا الحسن براى چه دیر آمدى عرض کرد که سه مرتبه بادى به من رسید که بسیار سخت بود و مرا لرزه فرا گرفت و مکثم به جهت برطرف شدن آن بادها بود فرمود آیا دانستى آنها چه بود یا على عرض کرد نه فرمود آن اول جبرئیل بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند و دیگرى میکائیل بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند و پس از آن اسرافیل بود با هزار ملائکه که سلام کرد بر تو و سلام کردند و اینها فرود آمدند به جهت مدد ما) فقیر گوید که اشاره به همین است قول آن کسى که گفته که از براى امیر المؤمنین علیه السلام در یک شب سه هزار و سه منقبت بوده و اشاره به همین نموده سید حمیرى در شعر خود در مدح آن حضرت (أُقْسِمُ بِاللَّهِ وَ آلائِهِ وَ الْمَرْءُ عَمَّا قَالَ مَسْئُولٌ إِنَّ عَلِیِّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ عَلَى الْتُّقَى وَ الْبِرِّ مَجْبُولٌ کَانَ إِذَا الْحَرْبُ مَرَتْهَا الْقَنَا وَ أَحْجَمَتْ عَنْهَا الْبَهَالِیلُ یَمْشِی إِلَى الْقِرْنِ وَ فِی کَفِّهِ أَبْیَضُ مَاضِی الْحَدِّ مَصْقُولٌ مَشْیَ الْعَفَرْنَا بَیْنَ أَشْبَالِهِ أَبْرَزَهُ لِلْقَنَصِ الْغِیلُ ذَاکَ الَّذِی سَلَّمَ فِی لَیْلَةٍ عَلَیْهِ مِیکَالٌ وَ جِبْرِیلٌ مِیکَالُ فِی أَلْفٍ وَ جِبْرِیلُ فِی أَلْفٍ وَ یَتْلُوهُمْ سَرَافِیلُ لَیْلَةَ بَدْرٍ مَدَدا أُنْزِلُوا کَأَنَّهُمْ طَیْرٌ أَبَابِیلُ)
#ماهمبارکرمضان #شب_هفدهم #اعمالوارده
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان مهدی فاطمه و سلامتی نائبشان امام خامنهای، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام و ارواح طیبه شهدا صلوات
با خوندن یک آیه در ختم قرآن شرکت شوید. همیشه با خوندن یک جزء یک حزب یا نهایت یک صفحه در ختم قرآن شریک میشدید الان با خوندن یک آیه علاوه بر جزخوانی روزانهتون میتونید دهها ختم قرآن روزانه انجام بدید. فقط با خوندن چند آیه روی لینک زیر بزنید، آیه مخصوص شمارو نمایش میده، با همون یک آیه در ختم اون دور از قرآن که بالای صفحه نمایش داده شریک میشید
کلیک کنید و آیهتون رو بخونید و برای دیگران هم بفرستید در ختم قرآن با یک آیه شریک بشن.
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
* دنیای بهشتآسا * حضرت آیتالله امام خامنهای: در اعیاد موالید ائمّه، از گذشته تجلیل میکنیم؛ امّا در عید نیمه شعبان، همهى نگاه به آینده است؛ یعنى این نگاه دو چیز را با خود دارد: یکى امید، یکى تلاش. دلهاى افسرده در نهایت گرفتارى و تنگنا، یک روزنهى روشن و درخشانى به یک دنیاى نورانى و بهشتآسا در مقابل چشمشان مىبینند و به آینده امید دارند. ۱۳۹۴
*****************
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة یا زهراء سلام الله علیها *****************
* هركس در شب نيمهي شعبان ۲۱ مرتبه اين دعا را مابين نماز مغرب و عشاء، قبل از آنكه سخني بگويد بخواند، تا شب نيمهي شعبان سال بعد به فرمان خدا، هيچ مكروهي به او نرسد و اگر عمر او تمام شده باشد، خداوند عمر دوباره به او كرامت فرمايد.
♦️بِســــــــمِ اللهِ الـرَّحـمنِ الــرَّحیــمِ به نام خداوند بخشنده مهربان
پروردگارا! هر نوع گرفتاری را از ما دور ساز، به راستی که ما به تو ایمان و یقین داریم.
♦️بِرَحمَتِکَ یا اَرحَمَ الرّاحِمینَ
به مهربانیت، ای مهربان ترین مهربانان
* الكلام مرحوم ملا محمدباقر فشاركي، ص 210.
***************** * هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
♦️ابوحمزه ثمالی می گوید: از حضرت امام محمد باقر (عليه السلام) پرسيدم: اى فرزند رسول خدا! مگر شما ائمه، همه قائم به حق نيستيد؟
♦️فرمود: بلى!
♦️عرض كردم: پس چرا فقط امام زمان (عليه السلام) قائم ناميده شده است؟
♦️فرمودند: هنگامى كه جدّم امام حسين عليه السّلام كشته شد فرشتگان گريستند و ضجّه زده و به درگاه الهى ناليده و گفتند: اى خدا و اى سرور ما آيا از كسى كه برگزيده و فرزند برگزيده و بهترين خلق تو را كشته غافل هستى؟
♦️خداى عزّ و جلّ به ايشان وحى نمود: اى ملائكه من آرام باشيد قسم به عزّت و جلال خودم از قاتلين او انتقام خواهم گرفت اگر چه در زمان بعد باشد، سپس ائمّه اى كه از فرزندان امام حسين عليه السّلام هستند را به ايشان نشان داد، آنها مسرور و خوشحال شدند در بين فرزندان حضرت يكى از آنها ايستاده و نماز مى خواند، حقّ تعالى فرمود: با اين قائم از قاتلين انتقام خواهم گرفت.
* منبع: علل الشرائع صفحه531
*****************
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
* اعمال عبادی روز جمعه: * نماز جمعه * غسل جمعه * به جا آوردن نمازهای مستحب، مانند نمازهای نافله * روز جمعه، نمازهای هدیه به پیامبر اکرم(ص) و حضرت فاطمه(س)، نماز اعرابی و نماز جعفر طیار * خواندن دعاهای اختصاصی روز جمعه * خواندن زیارتهای خاص این روز، مانند زیارت امام حسین(ع) و زیارت امام زمان(عج) * صلوات فرستادن بر پیامبر اکرم * تلاوت قرآن به ویژه برخی سورههایی که به خواندن آنها سفارش شده است. * دعا کردن و طلب مغفرت از خداوند * فراگیری دین * انتظار فرج ولی عصر و دعا برای ظهور او
* خواندن دعای سِمات در غروب
* آداب روزجمعه: * استفاده کردن از عطر و چیزهای خوشبوکننده
* مسواک زدن * کوتاه کردن مو و ناخن و شارب * پوشیدن بهترین لباس * فراهم کردن نیازهای اهل خانه * زیارت اهل قبور به ویژه قبر پدر و مادر * عیادت بیماران * صدقه دادن
*****************
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
* جواد ظریف وزیر امور خارجه دولت غربگرای حسن روحانی که برجام حاصل تفکر او بود ، در یک جمع دانشجویی اظهار داشته :
به حضرت ابوالفضل قسم موشک مهم است اما مردم مهم ترند.
* در این خصوص چند نکته باید ذکر شود.
1️⃣ قرار دادن موشک در مقابل زندگی و منافع مردم اشتباه و حتما خیانت بزرگی است که جریان غربگرا به عمد یا غیر عمد مرتکب می شود.
* از اساس مگر غیر از اینست که موشک برای بازدارندگی کشور و امنیت خود مردم ساخته می شود؟
* پس چرا آقای ظریف قسم می خورد که موشک مهم است ولی بعد از آن "اما" می آورد؟
* "اما"، ادات استدراک است که جمله قبل از خود را نفی می سازد یا به تعبیر دقیق ادبیات فارسی، رفع توهم می کند .
2️⃣ خبط بزرگ یک جریان سیاسی در کشور اینست که خیال می کند وسایل دفاعی ، باعث افزایش دشمنی دیگران می شود و نباید بر آن تاکید ورزید.
* اما تئوریسین های بزرگ واقع گرایی در روابط بین الملل مانند "هانس مورگنتا" اتفاقا تصریح دارند که باید روز به روز توان نظامی یک کشور را افزایش داد و کاملا آن را به نمایش گذاشت تا توازن وحشت تقویت و تهدیدات نظامی مرتفع شوند.
3️⃣ همین استدلال موشک مهم است اما مردم مهم ترند را روحانی برای برنامه اتمی ایران در سال ۹۲ به کار برد.
* او به صراحت گفت خیلی خوب است که چرخ سانتریفوژ بچرخد اما ابتدا باید چرخ زندگی مردم بچرخد.
* این شعار فریبنده باعث پیروزی روحانی در انتخابات سال ۹۲ شد زیرا بخشی از مردم ایران گمان کردند عقب نشینی از برنامه اتمی باعث بهبود وضعیت معیشتی آنها و دست برداشتن آمریکا از تحریم های خود علیه جمهوری اسلامی می گردد.
* عاقبت برجام نیز که دیگر نیاز به توضیح ندارد و حتی در دولت اوباما هم اجرا نشد و منافعش برای ملت ایران بنا به گفته رئیس وقت بانک مرکزی "تقریبا هیچ" بود.
4️⃣ به این نکته باید توجه داشت که دکترین های سیاست خارجی آمریکا به صراحت می گویند باید ظرفیت های استراتژیک جمهوری اسلامی را خالی کرد ؛ یعنی نقاط قوت این نظام که باعث پایداری در برابر آمریکا ، استمرار حیات و بازیگری موثر آن در محیط بین الملل شده ، و عجیب آن که یک جریان سیاسی در ایران کاملا همسو با آمریکا دقیقا به دنبال از بین بردن این قابلیت هاست.
* یادمان نرفته یک روزنامه اصلاح طلب بعد از برجام و عقب رفتن برنامه اتمی کشور برای سالها، رسما تیتر زد که "حالا نوبت مذاکره در مورد موشک هاست".
5️⃣ تاسف بارتر از همه موارد فوق آنست که این جریان سیاسی که ظریف نیز در آن عضویت دارد ، با فرافکنی کامل ، ناکامی راهبردهای خود در سیاست خارجی را به نهادهای دفاعی و جریان سیاسی رقیب مرتبط می کند تا هزینه شکست هایش را نپردازد.
* فی المثل وقتی ترامپ برجام را پاره کرد، به جای آن که بپذیرند امید شان به رابطه متوازن آمریکا از اساس اشتباه بوده ، آزمایش های موشکی نهادهای نظامی را در تحریک ترامپ موثر می دانستند.
* به بیان دیگر آنها معتقدند آمریکا حق دارد از ۱۰ هزار کیلومتر دورتر و آنسوی کره خاکی به خلیج فارس بیاید، در مرزهای ایران پایگاه نظامی احداث کند،جمهوری اسلامی اسلامی را تهدید نماید اما سپاه پاسداران نباید موشک هایش را نشان دهد تا مبادا خاطر واشنگتن مکدر گردد.
7️⃣ القائات این جریان سیاسی به افکار عمومی داخل مصداق تام و تمام خیانت و تهدید امنیت ملی بوده و باید با آن برخورد اساسی کرد زیرا موشک از جمله ادواتی است که مستقیما با امنیت ملی و بقای کشور که مردم در آن ساکن اند نسبت دارد و هرگونه تشکیک در آن، کمک به تحقق راهبردهای دشمنان تاریخی ملت ایران و جنبیدن طمع آنها خواهد بود.
8️⃣ رفتارهای اخیر ظریف با توجه به سابقه و مشروعیت کاذبی که در افکار عمومی به دلیل مسئولیت های سابقش دارد، باید توسط دستگاه های امنیتی و قضایی مورد بررسی جدی قرار گیرد زیرا بر ادراک و شناخت بخشی از مردم تاثیر مستقیم نهاده و اذهان آنها را آماده پذیرش ادعاهای آمریکا علیه دستاوردهای نظامی ایران می کند.
9️⃣درکدام کشور جامعه نخبگانی به خود حق می دهند ابزارهای دفاعی و مولفه های بازدارنده میهن شان را زیر سوال ببرند ؟
* همین امروز نیز برای برخورد امنیتی با ظریف دیر است و از مدت ها قبل هنگامی که به عنوان وزیر خارجه ایران اظهار داشت : آمریکا می تواند بایک بمب کل سیستم نظامی ایران را از کار بیندازد، باید برای او پرونده قضایی تشکیل می شد، زیرا مصداق تقویت موضع دشمن در برابر کشور خود و تشویش اذهان عمومی بود.
* آمریکا اگر میخواست داخل جمهوری اسلامی جاسوس هایی داشته باشد (که قطعا دارد) بدون تردید یکی از دستوراتی که به عوامل خود می داد برجسته کردن تهدید نظامی خود و تلاش جهت خلاص شدن از موشک های ایران بود تا بتواند از طریق چماق و با نشان دادن هویج های خیالی ، منویات خود را بر تهران تحمیل نماید.
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
️* سَدیر صَیرَفی میگوید با مُفَضّل بن عُمَر و اَبوبصیر و اَبانبنتَغلب به حضور مولای خود امام صادق«علیهالسلام» شرفیاب شدیم و دیدیم حضرت روی خاک نشستهاند و کَسای جامه خیبریِ طوقدارِ بیگریبان، با آستین کوتاهی پوشیدهاند و مانند مادرِ فرزند مردهٔ جگرسوخته میگریند.
* ️اندوه از رخسارشان نمایان بود و چهرهشان دگرگون شده و چشمانشان مملو از اشک بود و میفرمودند: «سیدی! غَیبتُکَ نَفَت رُقادی و ضَیَّقَت عَلَّیَ مِهادی و ابتزَّت منی راحةَ فوادی، سیدی! غَیبتُکَ اوصلت مصابی بفجایع الابد و فقدُ الواحد بعد الواحد یُفنی الجمعَ و العدد»؛ ای آقایم، غیبت تو خواب از چشمم ربوده و رختخواب را بر من تنگ کرده و آسایشِ دلم را برده است. ای آقایم، غیبتت مصیبتهای مرا به مصیبتهای دردناک همیشگی متصل ساخته و از دستدادن یکی پس از دیگری، سبب نابودی جمع و شمارهٔ دوستان شده است.
* به راستی، چه شد که امام صادق«علیهالسلام» با آنکه دوران غیبت امام دوازدهم«علیهالسلام» در زمان ایشان واقع نشده بود و امام زمان«علیهالسلام» نیز به ظاهر هنوز پا به عرصهٔ دنیا نگذاشته بودند، در غم غیبت آن حضرت مضطرانه و با سوز و گدازی جانکاه می گریستند، ولی ما که در دوران غیبت واقع شدهایم، حتی در فکرمان هم کمتر به یاد حضرت هستیم؟!
*****************
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهراء سلام الله علیها
شهید مدافع حرم شهید محمدرضا شیبانی مجد تولد: 1366/04/17 شهادت: 1396/01/16 سوریه، حماء بخشی از وصیت نامه: عزت و افتخار و شرافتان را با هیچ چیز معامله نکنید به هیچ عنوان طلبکار اسلام و انقلاب نباشید پشتیبان ولایت فقیه باشید و گوش به فرمان، احترام به ترک محرمات و انجام واجبات مطالعه و عمل به سیره اهل بیت علیهم السلام در برخورد با مردم ، همیشه خود را بدهکار انقلاب بدانید و فرزندان خود را برای سربازی آقا امام زمان تربیت و آماده کنید ، عزت و افتخار و شرافت خود را با هیچ چیز معامله نکنید و سعی کنید با خدای یکتا معامله کنید زیرا او هم خریدار و فروشنده سخاوتمندی است.
شهید مدافع حرم شهید حسین رضایی شهادت: 14 بهمنماه سال 94 در استان حلب - سوریه وصیت نامه: ولایتی باشید و پیرو خط رهبر، نکند قدمی جلو یا عقبتر از ایشان حرکت کنی، همه کارتان با رهبری باشد، خدا را شاکرم که در زمان امام خمینی(ره) به دنیا آمدهام و خدا را شاکرم که در زمان امام خامنهای به وظیفهام عمل میکنم و افتخار من این است که در زمان سیدعلی به این شهادت دست پیدا میکنم.
*****************
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان مهدی فاطمه و سلامتی نائبشان امام خامنهای، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام و ارواح طیبه شهدا صلوات
شهید مسعود علیمحمدی ۳ شهریور ۱۳۳۸ در تهران دیده به جهان هستی گشود. پس از طی دورههای مقدماتی تحصیلی با بالاترین رتبهها وارد دانشگاه شیراز شد و
مدرک کارشناسی خود در رشته فیزیک را از این دانشگاه در سال ۱۳۶۴ دریافت کرد.
پس از آن برای طی دورههای تکمیلی به مهمترین دانشگاه صنعتی کشور راه یافت و در مقاطع کارشناسی ارشد (۱۳۶۷) و دکترای فیزیک با گرایش ذرات بنیادی
از دانشگاه صنعتی شریف فارغالتحصیل شد. او از نخستین دانشجویان دوره دکترای فیزیک در داخل ایران بود و نخستین شخصی است که در ایران دکترای خود
را در فیزیک دریافت کرده است. او دهها مقاله ISI منتشر کرد و همچنین از نخستین دانشجویان پسا دکتری در پژوهشگاه دانشهای بنیادی بود.
تخصص اصلی او ذرات بنیادی، انرژیهای بالا و کیهانشناسی بوده است. با پژوهشگاه دانشهای بنیادی (مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات) نیز طی سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۰ همکاری داشت. ازجمله درسهای ارائه شده توسط وی میتوان به مکانیک کوانتومی و الکترومغناطیس، مکانیک آماری، ذرات بنیادی و نظریه میدانهای کوانتومی اشاره کرد.
علیمحمدی، یکی از برگزیدگان جشنواره بینالمللی خوارزمی در سال ۸۶ بود و در پژوهشهای بنیادی رتبه دوم را کسب کرد. وی از سال ۱۳۷۴ در دانشکده فیزیک دانشگاه تهران مشغول به تدریس بود و عضو هیأت علمی این دانشگاه بود.
وی در مقاطع مختلف تحصیلی شاخه فیزیک در تربیت معلم و همچنین بهعنوان استاد راهنما و مشاور در پروژههای پایاننامههای مرتبط با علوم فیزیکی، به فعالیت مشغول بوده است. انفجار بمب در قیطریه تهران در ساعت ۷:۳۰ صبح ۲۲ دی ۱۳۸۸ روی داد.
در این حادثه مسعود علیمحمدی کشته شد، دو فرد دیگر زخمی شدند و خساراتی به ساختمان مجاور وارد شد. بمب جاسازی شده در یک موتورسیکلت که به فاصله
یکمتری از در ورودی منزل علیمحمدی به یک درخت بسته شده بود، قرار داشت.
روحش شاد و طریقش پررهرو باد.
منبع (ادامه...)؛
https://www.golzar.info/
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
ماجرای شهادت حضرت علی اصغر به روایت امام خامنهای:
یک روزى دو سه ساعت برق خانهى شما در تابستان قطع بشود پدر و مادر ناراحت از گرمازدگى خودشان نیستند، زن و مرد خانه ناراحت از کلافه شدن و عرق ریختن خودشان نیستند، اما مادر خانه وقتى نگاه مىکند مىبیند این بچهى قنداقىاش، این بچهى شیرىاش، از گرما خوابش نمىبرد، طاقت نمىآورد، آرام نمىگیرد جگر او آتش مىگیرد حالا شما در عصر عاشورا ببینید در خیمههاى سیدالشهداء با آن گرما با آن عطش با آن تشنگى چه مىگذشت به خاطر همین بچهى کوچک، بعضىها بودند شاید بیش از یک شبانهروز بود توى آن گرما آب ننوشیده بودند، یقیناً اینها به فکر خودشان نبودند وقتى علىاصغر را مىدیدند، من گمان مىکنم علت اصلى بردن علىاصغر به وسیلهى سیدالشهداء به مقابل لشگر دشمن که امید بسیار ضعیفى بود که اینها دلشان بسوزد این مردم وحشى و آب بدهند علت اصلى این بود که امام حسین راه چارهى دیگرى نداشت، کار دیگرى نمىتوانست بکند وقتى رفت طرف خیمهها دید غوغا و هیاهو در خیمهها همه را فرا گرفته و این بچهى کوچک عطشش، گرسنگىاش، ناراحتىاش، همه را تحتتأثیر قرار داده حسینبنعلى مجبور شد این بچه را در آغوش بگیرد اگر چه احتمال خیلى ضعیفى بود که آب به او داده بشود البته اگر مىخواستند آب بدهند مىتوانستند یک بچهى شش ماهه مگر به چه قدر آب رفع عطشش مىشود، اگر به قدر نصف استکان آب به امام حسین مىدادند رفع عطش علىاصغر مىشد، با وجود این امید ضعیف حسینبنعلى علیهالسّلام این بچه را در آغوش گرفت، برد، او را روى دست بلند کرد، به همه نشان داد حالت خود این بچه تأثرانگیز بود، هر دلى را هر دل سنگى را یقیناً به ترحم وادار مىکرد، حضرت مخصوصاً استرحام کردند. این حرف درست است که «ان لم ترحمونى فرحموا هذا الطفل الرضیع» یعنى رحم کنید به این بچهى کوچک، یک پدر براى بچهى کوچک در این مواقع اضطرارى این کار را مىکند آن نفس ابى حسینبنعلى علیهالسّلام اجازه مىدهد به او که براى حفظ جان این بچه یک مقدارى آب از آنها بگیرند از آنها طلب بکنند در همین حالى که حسینبنعلى لابد با یک حال بحرانى، با یک هیجان، با یک ناراحتى این بچه را روى دست بلند کرده دارد حرف مىزند یک وقت یک چیز عجیبى را احساس کرد دید این بچهاى که از گرسنگى و تشنگى بىحس و حال افتاده بود سر خودش را نمىتوانست نگه دارد گردنش یک طرف کج شده بود آن چنان این بچه دست و پا مىزند روى دست پدر همینطور که نگاه کرد دید خون از گلوى علىاصغر سرازیر شده «الا لعنة الله على القوم الظالمین».
منبع (ادامه...)؛
https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=28062
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
ماجرای شهادت حضرت قاسم ابنالحسن به روایت امام خامنهای:
یکى از این قضایا، قضیهى به میدان رفتن «قاسمبنالحسن» است که صحنهى بسیار عجیبى است. قاسمبنالحسن علیهالصلاةوالسلام یکى از جوانان کم سالِ دستگاهِ امام حسین است. نوجوانى است که «لم یبلغ الحلم»؛ هنوز به حد بلوغ و تکلیف نرسیده بوده است. در شب عاشورا، وقتى که امام حسین علیهالسلام فرمود که این حادثه اتفاق خواهد افتاد و همه کشته خواهند شد و گفت شما بروید و اصحاب قبول نکردند که بروند، این نوجوان سیزده، چهارده ساله عرض کرد: عمو جان! آیا من هم در میدان به شهادت خواهم رسید؟ امام حسین خواست که این نوجوان را آزمایش کند - به تعبیر ما - فرمود: عزیزم! کشته شدن در ذائقهى تو چگونه است؟ گفت «احلى من العسل»؛ از عسل شیرینتر است.
حالا روز عاشورا که شد، این نوجوان پیش عمو آمد. در این مقتل اینگونه ذکر مىکند: «قال الراوى: و خرج غلام». آنجا راویانى بودند که ماجراها را مىنوشتند و ثبت مىکردند. چند نفرند که قضایا از قول آنها نقل مىشود. از قول یکى از آنها نقل مىکند و مىگوید: همینطور که نگاه مىکردیم، ناگهان دیدیم از طرف خیمههاى ابىعبداللَه، پسر نوجوانى بیرون آمد: «کان وجهه شقة قمر»؛ چهرهاش مثل پارهى ماه مىدرخشید. «فجعل یقاتل»؛ آمد و مشغول جنگیدن شد. «فضربه ابن فضیل العضدى على رأسه فطلقه»؛ ضربه، فرق این جوان را شکافت. «فوقع الغلام لوجهه»؛ پسرک با صورت روى زمین افتاد. «وصاح یا عماه»؛ فریادش بلند شد که عموجان. «فجل الحسین علیهالسلام کما یجل الصقر». به این خصوصیات و زیباییهاى تعبیر دقت کنید! صقر، یعنى بازِ شکارى. مىگوید حسین علیهالسلام مثل بازِ شکارى، خودش را بالاى سر این نوجوان رساند. «ثم شد شدة لیث اغضب». شد، به معناى حمله کردن است. مىگوید مثل شیر خشمگین حمله کرد. «فضرب ابنفضیل بالسیف»؛ اول که آن قاتل را با یک شمشیر زد و به زمین انداخت. عدهاى آمدند تا این قاتل را نجات دهند؛ اما حضرت به همهى آنها حمله کرد. جنگ عظیمى در همان دور و برِ بدن «قاسمبنالحسن»، به راه افتاد. آمدند جنگیدند؛ اما حضرت آنها را پس زد. تمام محوطه را گرد و غبار میدان فراگرفت. راوى مىگوید: «و انجلت الغبر»؛ بعد از لحظاتى گرد و غبار فرو نشست. این منظره را که تصویر مىکند، قلب انسان را خیلى مىسوزاند: «فرأیت الحسین علیهالسلام» : من نگاه کردم، حسینبنعلى علیهالسلام را در آنجا دیدم. «قائماً على رأس الغلام»؛ امام حسین بالاى سر این نوجوان ایستاده است و دارد با حسرت به او نگاه مىکند. «و هو یبحث برجلیه»؛ آن نوجوان هم با پاهایش زمین را مىشکافد؛ یعنى در حال جان دادن است و پا را تکان مىدهد. «والحسین علیهالسلام یقول: بُعداً لقوم قتلوک»؛ کسانى که تو را به قتل رساندند، از رحمت خدا دور باشند ...
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
«وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ» و هنگامیکه به آنها (مشرکان) گفته شود: آنچه را خدا نازل کرده است پیروی کنید، گویند: بلکه ما از آنچه پدرانِ خود را بر آن یافتیم پیروی مینماییم. آیا (از آنان پیروی میکنند) هر چند پدرانشان چیزی نمیفهمیدند و هدایت نیافته بودند؟ نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۰:
آیۀ قبل به ما هشدار داد که از پیروی گامها و فرمانهای شیطان، دوری کنیم.
این آیه یکی از مصادیق راه شیطان را که تقلید کورکورانه است، بیان میکند.
پیروی و اطاعت عقلانی مانعی ندارد، مورد انتقاد قرآن، تقلید از کسانی است که نه خود دارای تعقّل بودهاند و نه هدایت انبیاء را پذیرفتهاند.
هدایت الهی، در هر عصر و زمانی وجود دارد. از اینکه قرآن میفرماید: نیاکان آنان هدایتپذیر نبودند، استفاده میشود که هدایت الهی در هر زمانی بوده، ولی آنها نمیپذیرفتند.
حضرت علی علیهالسّلام در نهجالبلاغه میفرماید: «بلی لا تخلوا الارض من قائم لله ظاهرا او خائفا» «نهجالبلاغه، قصار الحکم ۱۴۷» زمین از رهبر آسمانی هرگز خالی نیست؛ خواه آشکارا و خواه مخفیانه مردم را به راه خدا دعوت مینماید. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۰:
۱. ارتجاع و عقبگرد، ممنوع است. پیروی از سنّت و راه نیاکان، اگر همراه با استدلال و تعقّل نباشد، قابل پذیرش نمیباشد. «أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا»
۲. تعصّباتِ نژادی و قبیلهای، از زمینههای نپذیرفتن حق است. «بَلْ نَتَّبِعُ» «آباءَنا»
۳. آداب و عقاید نیاکان، در آیندگان اثرگذار است. «ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا»
۴. راه حق، با عقل و وحی به دست میآید. «لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ»
۵. انتقال تجربه و دانش ارزش است، ولی انتقال خرافات از نسل گذشته به نسل آینده، ضدّ ارزش میباشد. «آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ»
۶. عقل، ما را به پیروی از وحی، رهبری میکند. «اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ» «أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ» تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۱ - تفسیر نور:
«وَ مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ» و مَثل کافران، چنان است که کسی به حیوانی که جز صدایی (از نزدیک) و یا ندایی (از دور) نمیشنود بانگ زند، اینان کران، لالان و کورانند و از اینروست که نمیاندیشند. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۱:
«دُعاءً» به معنای خواندن از نزدیک و «نِداءً» برای خواندن از راه دور است.
در این آیه دو تشبیه است: یکی تشبیه دعوتکنندۀ حق به چوپان و دیگری تشبیه کافران، به حیواناتی که از کلام چوپان چیزی جز فریاد نمیفهمند.
یعنی ای پیامبر! مثال تو در دعوت این قومِ بیایمان به سوی حق و شکستن سدهای تقلید کورکورانه، همچون کسی است که گوسفندان و حیوانات را برای نجات از خطر صدا میزند و آنها این پیام را درک نمیکنند؛ زیرا چشم و گوش دل آنها بسته شده و در واقع کر و لال و نابینا هستند. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۱:
۱. ارزش چشم و گوش و زبان، به آن است که مقدّمۀ تعقّل باشد، وگرنه حیوانات نیز چشم و گوش دارند. «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ»
۲. راه شناخت، پرسیدن، گوشکردن و دیدن همراه با تفکّر است. «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ»
۳. اشخاص بیتفاوت در برابر دعوت حق، پنج صفت تحقیرآمیز دارند: مثل حیوانند، کورند، کرند، لالند و بیعقلند. «مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا» «فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ» تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۲ - تفسیر نور:
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ» ای کسانیکه ایمان آوردهاید! از نعمتهای پاکیزهای که به شما روزی دادهایم بخورید و شکر خدارا به جای آورید. اگر فقط او را پرستش میکنید. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۲:
از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله نقل شده است که خداوند میفرماید: من مردم را خلق میکنم، امّا آنان غیر مرا میپرستند. من به آنان روزی میدهم، امّا آنان شکر دیگری را مینمایند. «تفسیر صافی»
قرآن، هر گاه بنا دارد انسان را از کاری منع کند، ابتدا راههای مباح آن را مطرح کرده و سپس موارد نهی رابیان میکند.
چون میخواهد در آیات بعد، مردم را از یک سری خوردنی، منع و نهی کند، در این آیه راههای حلال را بازگو نموده است.
شکر مراحلی دارد؛ گاهی با زبان است و گاهی با عمل. شکر واقعی آن است که نعمتها در راهی مصرف شود که خداوند مقرر نموده است.
هدف اصلی از آفرینش نعمتهای طبیعی، مؤمنان هستند.
در سه آیۀ قبل فرمود: ای مردم! از آنچه در زمین است بخورید.
در این آیه میفرماید: ای مؤمنان! از نعمتهای دلپسندی که برای شما روزی کردهام بخورید.
شاید در این اختلاف تعبیر، رمزی باشد و آن اینکه هدف اصلی، رزقرسانی به مؤمنان است، ولی دیگر مردم هم در کنار آنها بهره میبرند. همانگونه که هدف اصلیِ باغبان از آبیاری، رشد گلها و درختانِ میوه است، گرچه علفهای هرز و تیغها نیز به نوایی میرسند.
از هر کس توقّع خاصّی است.
از مردم عادّی، توقّع آن است که پس از خوردن، دنبال گناه و وسوسههای شیطان و فساد نروند «یا أَیُّهَاالنَّاسُ کُلُوا» «وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ» «بقره، ۱۶۸»
ولی از اهل ایمان این توقّع است که پس از خوردن، به دنبال عمل صالح و شکرگزاری باشند. «یا أَیُّهَاالَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا»«وَ اشْکُرُوا» و «یا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا» «وَ اعْمَلُوا صالِحاً» «مؤمنون، ۵۱» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۲:
۱. خودسازی و زهد و تقوی، منافاتی با بهرهگیری از طیّبات ندارد. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوامِنْ طَیِّباتِ»
۲. در مکتب اسلام، مادّیات مقدّمۀ معنویات است. «کُلُوا»، «وَ اشْکُرُوا»، «تَعْبُدُونَ»
۳. اسلام در تغذیه، به بهداشت توجّه دارد. «طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ»
۴. قبل از تأمین زندگی مردم و محبّت به آنان، توقّعی نداشته باشید. «کُلُوا» «وَ اشْکُرُوا»
۵. شکر، نشانۀ خداپرستی و توحید ناب است. اگر انسان رزق را نتیجه فکر اقتصادی، تلاش، مدیریّت، سرمایه و اعتبارات خود بداند، برای خداوند سهمی قایل نخواهد بود تا او را شکر کند. «وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ»
۶. شکر، نمونۀ روشن عبادت است. «وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ» «تَعْبُدُونَ»
۷. شکر خداوند، واجب است. «کُلُوا» «وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ»
۸. خداپرست، آنچه را خدا حلال شمرده، از پیش خود حرام نمیکند. «کُلُوا» «إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ» تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۳ - تفسیر نور:
«إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِاللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» همانا خداوند مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را که (هنگام ذبح) نام غیر خدا بر آن برده شده، حرام کرده است،(ولی) آن کسکه ناچار شد (به خوردن اینها) درصورتیکه زیادهطلبی نکند و از حدّ احتیاج نگذراند، گناهی بر او نیست، همانا خداوند بخشنده و مهربان است. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۳:
بهدنبال آیۀ قبل که فرمود: از پیش خود، حلالهای خدا را بر خود حرام نکنید، خداوند تنها مردار و خون و گوشت خوک و هر حیوانی که مانند زمان جاهلیّت نام غیر خدا هنگام ذبح بر او برده شود، حرام کرده است.
امام صادق علیهالسّلام فرمود: گوشت مردار، سبب ضعف بدن و قطع نسل و مرگ ناگهانی میشود و خوردن خون، سبب سنگدلی و قساوت قلب می گردد. «وسائل، ج ۱۶، ص ۳۱۰»
طبق نظریههای بهداشتی، گوشت خوک عامل دو نوع کرم کدو و تریشین است و حتّی در بعضی از کشورها، مصرف گوشت خوک ممنوع شمرده شده و انجیل مسیح نیز گناهکاران را به خوک تشبیه کرده است.
کسیکه برای حفظ جان خود هیچ غذایی نداشته باشد، میتواند به خاطر اضطرار از غذای حرام استفاده کند، مشروط بر اینکه از روی سرکشی و نافرمانی و ستمگری نباشد؛ یعنی فقط به همان مقداری مصرف کند که خود را از مرگ برهاند، نه اینکه خواهان لذّت باشد. این اجازه به خاطر لطف و مهربانی خداوند است.
امام صادق علیهالسّلام فرمود: اگر انسان عمداً در حال اضطرار از خوردنیهای ممنوع نخورد و بمیرد، کافر مرده است. «تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۳۰»
با توجّه به اینکه خوردنیهای حرام، بیش از چهار موردی است که در آیه مطرح شده است، پس کلمه «إِنَّما» به معنای حصر عقلی نیست، بلکه در مقابل تحریمهای جاهلیّت است.
قاعدۀ اضطرار، اختصاص به خوردنیها ندارد و در هر مسئلهای پیش آید، قانون را تخفیف میدهد.
از امام صادق علیهالسّلام سؤال کردند که پزشک به مریضی دستور استراحت و خوابیدن داده است، نماز را چه کند؟ امام این آیه را تلاوت نموده و فرمودند: نماز را خوابیده بخواند. «تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۴۵»
احکام اسلام، بر اساس مصالح است. در آیه قبل، خوردن به خاطر طیّب بودن آنها مباح بود و در این آیه چیزهایی که از طیّبات نیستند، حرام میشود.
تحریمهای الهی، تنها به جهت مسائل طبی و بهداشتی نیست، مثل تحریم گوشت مردار و خون، بلکه گاهی دلیل حرمت، مسائل اعتقادی، فکری و تربیتی است. نظیر تحریم گوشت حیوانی که نام غیر خدا بر آن برده شده که به خاطر شرکزدایی است. چنانکه گاهی ما از غذای شخصی دوری میکنیم، به خاطر عدم رعایت بهداشت توسط او، ولی گاهی دوری ما از روی اعراض یا اعتراض و برائت از اوست. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۳:
۱. اسلام به مسئلۀ غذا و تغذیه، توجّه کامل داشته و بارها در مورد غذاهای مضرّ و حرام هشدار داده است. «إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ»
تحریم گوشت خوک و مردار و خون، چهار بار در قرآن تکرار شده است: آیۀ مورد بحث و سورههای مائده، ۳ و انعام، ۱۴۵ و نحل، ۱۱۵.
۲. تحریمها، تنها به دست خداست نه دیگران. «إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ»
۳. توجّه به خداوند و بردن نام او، در ذبح حیوانات لازم است. تا هیچکار ما خارج از مدار توحید نباشد و با مظاهر شرک و بتپرستی مبارزه کنیم. «وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللَّهِ»
۴. اضطراری حکم را تغییر میدهد که به انسان تحمیل شده باشد، نه آنکه انسان خود را مضطرّ کند. کلمۀ «اضْطُرَّ» مجهول آمده است؛ نه معلوم. «فَمَنِ اضْطُرَّ»
۵. اسلام، دین جامعی است که در هیچ مرحله بنبست ندارد. هر تکلیفی بههنگام اضطرار، قابل رفع است. «فَمَنِ اضْطُرَّ» «فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ»
۶. قانونگذاران باید شرایط ویژه را به هنگام وضع قانون در نظر بگیرند. «فَمَنِ اضْطُرَّ» «فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ»
«إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْکِتابِ وَ یَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً أُولئِکَ ما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَ لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ» کسانیکه آنچه را خداوند از کتاب نازل کرده، کتمان میکنند و بدان بهایی اندک میستانند، آنها جز آتش در شکمهای خود فرو نمیبرند، و خداوند روز قیامت با آنها سخن نمیگوید و پاکشان نمیکند و برای آنها عذاب دردناکی است. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۴:
دانشمندانِ یهود و نصاری تا قبل از آمدن پیامبر اسلام، به مردم وعدۀ آمدن آن حضرت را میدادند و نشانههایی را که در تورات و انجیل آمده بود برای مردم میگفتند.
ولی همینکه پیامبر اسلام مبعوث شد و آنها اقرار به رسالت آن حضرت را مساوی با از دست دادن مقام، مال و خود دیدند، حقیقت را کتمان نمودند، تا چند روزی بیشتر در مسند خود بمانند و تحفه و هدایایی بخورند.
ولی این بهای اندکی است که در برابر گناه بزرگ خود دریافت میدارند و این درآمدها نیز چیزی جز آتش نیست که میخورند.
همچنانکه در آیهای دیگر، از خوردن اموال یتیمان به خوردن آتش تعبیر شده است. «نساء، ۱۰»
خداوند در روز قیامت با این کتمانکنندگان، سخنی از روی محبّت نخواهد گفت، با آنکه در آن روز، مؤمنان با خدا هم سخن خواهند شد. البتّه این گفتوگو یا از راه ایجاد موج در فضا و یا از طریق الهام و با زبان دل است و همۀ خوبان در آن روز کلیماللّه میشوند.
در آیۀ قبل، به دنبال تحریم گوشت خوک و مردار، سخنی از مغفرت آمده است.
ولی در این آیه که سخن از تحریم کتمان حق و گناهان مربوط به مسائل فکری و فرهنگی است، لحن آیه بسیار تندتر شده و سخنی از مغفرت نیامده است.
بگذریم که در آیۀ بعد این تهدیدات شدیدتر میشود.
کتمان حقیقت، تنها دربارۀ رسالت پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله نبوده است. کسانیکه دربارۀ جانشین واقعی پیامبر نیز کتمان حقیقت کنند، دچار این عقوبت خواهند شد.
آنانکه ماجرای غدیر خم را در کتب تفسیر و تاریخ خود محو و مسیر آیات را تحریف و توجیه میکنند و مردم را به جای امام معصوم به سراغ دیگران میفرستند، دچار کتمان حقیقت شدهاند. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۴:
۱. دنیاگرایی، بزرگترین خطر برای علما و دانشمندان است. «یَکْتُمُونَ»، «یَشْتَرُونَ»
۲. دینفروشی، به هر قیمتی که باشد خسارت است، زیرا حقایق و معارف کتب آسمانی ارزشمندتر از همۀ منافع است. «ثَمَناً قَلِیلًا»
۴. اشیا دارای یک وجهۀ باطنی و ملکوتی هستند که در قیامت به آن شکل تجسّم مییابند. «فِی بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ»
۵. کیفر، باید متناسب با جرم باشد. آنانکه در دنیا راه شنیدن کلام خدا را بر مردم بستهاند، در قیامت از لذّت استماع کلام خدا محروم میشوند. «لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ»
۶. عذابهای قیامت، هم جسمی و هم روحی است. «لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ» تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۵ - تفسیر نور:
«أُولئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدی وَ الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَی النَّارِ» آنها (کتمانکنندگان حق) کسانی هستند که گمراهی را به بهای از دست دادن هدایت و عذاب را به جای آمرزش خریدند. پس به راستی چقدر در برابر عذاب خداوند تحمّل دارند؟ نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۵:
برای کتمان گناه ، هشت تهدید پیدرپی آمده است پنج تهدید در آیۀ قبل، دو تهدید در این آیه و یک تهدید در آیۀ بعد.
شاید در مورد هیچ گناه دیگر این همه تهدید پشت سر هم نیامده باشد. انگیزههای کتمان حق:
انگیزههای کتمان حقیقت، زیاد است.
از آن جمله میتوان به غرور، تعصّب نابهجای دینی، حفظ موقعیّت، ضعف نفس، عدم شهامت، تنگنظری، سفارش بیگانگان، حفظ مقام و مال اشاره کرد.
توبۀ گناه کتمان، تنها استغفار و گریه نیست، بلکه بیان حقایق است. البتّه در مواردی که جان کسی در خطر است و یا فساد و خطری مطرح است، کتمان مانعی ندارد. مانند کتمان گناهان خود یا مردم، برای جلوگیری از رواج بدیها. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۵:
۱. کتمان حقایق، از گناهان ویژۀ دانشمندان است. «أُولئِکَ الَّذِینَ»
۲. در بیان کتب آسمانی، هدایت و مغفرت الهی است و در کتمان آنها ضلالت و عذاب. «اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدی وَ الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَةِ»
۳. دینفروشی و کتمان حقیقت، سختترین کیفرها را بهدنبال دارد. جملۀ «فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَی النَّارِ» در قرآن تنها در مورد این گروه به کار رفته است. تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۶ - تفسیر نور:
«ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِی الْکِتابِ لَفِی شِقاقٍ بَعِیدٍ» آن (عذاب) به جهت آن است که خداوند کتاب (آسمانی) را به حق نازل کرده است و البتّه کسانیکه در کتاب (خدا با کتمان و تحریف) اختلاف (ایجاد) کردند، همواره در ستیزهای عمیق هستند. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۶:
این همه تهدید و وعدۀ عذاب که برای کتمان کنندگان حقایق دینی بیان شد، از آن جهت است که خداوند کتاب آسمانی را چنان روشن و واضح و همراه با دلایل و استدلال نازل کرده است که جای هیچگونه شبهه و ابهام برای کسی باقی نماند.
امّا با این حال گروهی از مردم برای حفظ منافع شخصی خود، دست به توجیه و تحریف زده و در فهم کتاب آسمانی اختلاف به وجود میآورند تا به اصطلاح آب را گلآلود نموده و از آن ماهی بگیرند.
خداوند در وصف اینان میفرماید: این گروه در شقاق و جدایی به سر میبرند.
یکی از راههای کتمان حقیقت، ایجاد اختلاف است.
در سه آیۀ گذشته، تمام تهدیدات متوجّه کتمانکنندگان بود.
در این آیه به جای اینکه بفرماید: کتمانکنندگان در شقاقند، فرمود: اختلافکنندگان در کتاب، در شقاقند.
این نشاندهندۀ آن است که کتمانکنندگان، همان اختلافکنندگان هستند؛ زیرا در محیط آلوده به اختلاف است که میتوان مردم را سردرگم و حقایق را پنهان کرد. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۶:
۱. منشأ اختلافات دینی و مذهبی، دانشمندان هستند؛ نه کتب آسمانی. «نَزَّلَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ» «اخْتَلَفُوا فِی الْکِتابِ»
۲. کتمان حقایق، موجب شقاق و شکاف و جدایی و پراکندگی است. «شِقاقٍ بَعِیدٍ»
منبع: محسن قرائتی ، تفسیر نور، ج ۱، ص ۲۵۹-۲۶۸.
مهمترین پايۀ اسلام
عَنْ فُضَيْلٍ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(علیه السلام)، قَالَ: بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ: الصَّلَاةِ، وَ الزَّكَاةِ، وَ الصَّوْمِ، وَ الْحَجِّ، وَ الْوَلَايَةِ، وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْ ءٍ مَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ يَوْمَ الْغَدِيرِ. از فضیل نقل است که گفت: حضرت امام محمّد باقر(علیه السلام) فرمودند: اسلام بر پنج پايه استوار شده است: نماز، و زكات، و روزه، و حجّ، و ولايت، و برای چيزی فریاد زده نشد، آنچنان که در روز غدير برای ولايت فریاد زده شد.
بحار الأنوار، ج 65، ص332، ح8؛ الكافي، ج 2، ص21، ح8.
از حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) روایت است از پدرشان حضرت امام محمّد باقر(علیه السلام) كه فرمودند: همانا شيطان دشمن خدا، چهار بار ناله كرد: روزى كه مورد لعن خدا واقعشد، و روزى كه به زمين هُبوط كرد، و روزى كه پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) مبعوث شدند، و روز عيد غدير.
بحار الأنوار، ج 37، ص121، ح13؛ قرب الإسناد، ص9، ح30.
معنی مَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ
عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ(علیهما السلام)، عَنْ قَوْلِ النَّبِيِّ(صلی الله علیه و آله): «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ»؟ فَقَالَ: يَا أَبَا سَعِيدٍ! تَسْأَلُ عَنْ مِثْلِ هَذَا؟ عَلَّمَهُمْ أَنَّهُ يَقُومُ فِيهِمْ مَقَامَهُ. از ابان بن تغلب نقل است که گفت: از حضرت ابا جعفر، امام محمّد باقر(علیه السلام) در بارۀ فرمایش پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله): «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ»، پرسیدم، حضرت فرمودند: آیا چنین مطلبی سؤال می پرسی؟ معنایش این است که آن حضرت، به مردم فهماند که در میان آن ها، فقط علی(علیه السلام) جانشین او خواهد بود.
بحار الأنوار، ج 37، ص223، ح97؛ معاني الأخبار، ص66، ح2.
دعاهای پیامبر(صلی الله علیه و آله) در غدیرعَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(علیه السلام) قَالَ: لَمَّا نَزَلَ جَبْرَئِيلُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) فِي حَجَّةِ الْوَدَاعِ بِإِعْلَانِ أَمْرِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(علیه السلام): «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» إِلَى آخِرِ الْآيَةِ، قَالَ: ... فَقَالَ النَّبِيُّ(صلی الله علیه و آله): مَنْ أَوْلَى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ؟ قَالَ: فَجَهَرُوا، فَقَالُوا: اللَّهُ وَ رَسُولُهُ، ثُمَّ قَالَ لَهُمْ الثَّانِيَةَ، فَقَالُوا: اللَّهُ وَ رَسُولُهُ، ثُمَّ قَالَ لَهُمْ الثَّالِثَةَ، فَقَالُوا: اللَّهُ وَ رَسُولُهُ، فَأَخَذَ بِيَدِ عَلِيٍّ(علیه السلام)، فَقَالَ: مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ، اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ، وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ، وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ، فَإِنَّهُ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ، وَ هُوَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى، إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ مِنْ بَعْدِي. از حنان بن سدیر نقل است که پدرش گفت: حضرت امام محمّد باقر(علیه السلام) فرمودند: هنگامی که جبرئیل در حجّة الوداع برای اعلان امر ولایت علی بن ابی طالب(علیه السلام)، آیۀ: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»، تا آخرش را بر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نازل کرد، پس فرمودند: چه کسی به شما از خودتان سزاوارتر است؟ مردم با صدای بلند گفتند: خدا و رسولش، پس بار دوّم پرسیدند، و مردم گفتند: خدا و رسولش، سپس برای بار سوّم پرسیدند، و مردم گفتند: خدا و رسولش، آنگاه دست علی(علیه السلام) را گرفتند و فرمودند: هر کس من مولای اویم، علی مولای اوست، خدایا! دوستدار او را دوست بدار، و با دشمنش دشمن باش، و یاری دهنده اش را یاری نما، هر که او را خوار کند را خوار نما، زیرا او از من است و من از اویم، او برای من به منزلۀ هارون برای موسی است، مگر اینکه دیگر پیامبری پس از من نمی باشد.
بحار الأنوار، ج 37، ص139، ح32؛ تفسير العياشي، ج 1، ص332، ح153
غدیر در کلام امام هادی (علیه السلام)
مولای ما، حضرت هادى(علیه السلام) به ابو اسحاق فرمودند: و روز غدير که پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) برادرشان على(علیه السلام) را به عنوان علَم و پيشواى بعد از خود برای مردم نصب نمودند، ابو اسحاق گفت: عرض كردم: راست فرمودید، فدايتان شوم! من برای همين به زيارت و ديدار شما آمده ام، و گواهى مى دهم كه شما حجّت خدا بر مردم هستید.
حضرت آیت الله امام خامنه ای: یاد امام باقر(علیه السلام)، یعنی یاد سر برآوردن حیات دوبارهی جریان اصیل اسلامی در مقابلهی با تحریفها و مسخهائی که انجام گرفته بود. 1388/09/04
بالاتر از ایثار جان حضرت آیتالله امام خامنهای:اگر به حکمت مندرج در عید قربان توجه شود، خیلی از راهها برای ما باز میشود. بالاتر از ایثار جان، در مواردی ایثار عزیزان است. حضرت ابراهیم علیهالسلام در راه پروردگار، به دست خود عزیزی را قربان میکرد؛ آن هم فرزند جوانی که خدای متعال بعد از عمری انتظار به او داده بود. ۱۳۸۹/۰۸/۲۶
حضرت آیتالله امام خامنهای:
انسان ۲۵۰ ساله | امام هادی علیهالسلام و جنگ روانی علیه خلیفه قدرتمند
امام هادی علیهالسلام با دیدِ یک انسان مبارز به دربارِ متوکّل رفت و مجلسِ شراب او را به مجلس معنویت تبدیل کرد. یعنی او را مغلوب کرد؛ به طوری که در آخرِ حرفهایش، متوکّل برای حضرت عطر آورد و او را با احترام بدرقه کرد. در مبارزهای که شروع کنندهی آن، خلیفهای تندخو و قدرتمند بود، امام هادی دست به یک جنگ روانی زد؛ مبارزهای که در آن نیزه و شمشیر کاربُرد ندارد. ۱۳۸۰/۶/۳۰
بزرگترین عید، برترین تبیین حضرت آیتالله امام خامنهای: «در روز عید غدیر، پرتوی از ولایت خدا در میان مردم تجسّم پیدا کرد و دین کامل شد؛ بدون تعیین و تبیین این مسئله، دین واقعاً ناقص میماند و لذا بود که نعمت اسلام بر مردم تمام شد.» ۱۳۶۹/۴/۲۰
یاامیرالمؤمنین حضرت آیتالله امام خامنهای: «در روز عید غدیر،پرتوی از ولایت خدا در میان مردم تجسّم پیدا کرد و دین کامل شد؛ بدون تعیین و تبیین این مسئله، دین واقعاً ناقص میماند و لذا بود که نعمت اسلام بر مردم تمام شد.» ۱۳۶۹/۴/۲۰
حضرت آیتالله امام خامنهای: «امیرالمؤمنین، آن زبان صادق، آن بیان ناطق عنالله در موارد متعدّدی در مقابل مخالفین خودش، به ماجرای غدیر احتجاج کرده؛ از جمله امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در صفّین یک خطبهای برای اصحاب خودشان میخوانند و آنجا شرح میدهند حادثهی غدیر را و میگویند پیغمبر این جور گفت و این جور ایستاد و مانند اینها، بعد گفت «قُم یا عَلیّ»، علی جان بلند شو؛ من بلند شدم، دست من را گرفت و گفت که خدا ولیّ ما است، من را ولیّ شما قرار داده و هر کسی که من ولیّ او و مولای او هستم، این علی مولای او است.» ۱۴۰۰/۰۵/۰۶
بهشتی در آینده شناخته خواهد شد آقای بهشتی خیلی خیلی بزرگ بود و این مردم هنوزم که هنوز است، به نظر من آقای بهشتی را نشناختهاند. بهشتی در آینده شناخته خواهد شد. بهشتی را ماها میشناختیم که سالیان درازی کوشش او را در راه پیشبرد این انقلاب دیده بودیم از نزدیک که قدم به قدم چگونه این مرد، این انقلاب را پیش برد. کاری هم نداریم، اثبات هم لازم ندارد، اثبات خواهد شد. بیانات در بیمارستان پس از حادثه ترور ۱۳۶۰/۰۴/۱۷
حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی: «واقعاً باید قدر جوانان مؤمن و انقلابی را همه بدانند، همه؛ این جوانان مؤمن و انقلابیاند که روز خطر سینه سپر میکنند، هشت سال جنگ تحمیلی میروند توی میدان؛ اینها هستند. افرادی که نسبت به این جوانها با چشم بدبینی نگاه میکنند یـا مـــردم را بـدبیــن میکننــد، بـه اســـتقلال کشــور و پیشرفت کشور و به انقلاب اسلامی خدمت نمیکنند. این جوانها را باید حفظ کرد، باید از اینها قدردانی کرد.» ۱۳۹۲/۱۲/۱۵
شهید مدافع حرم مهدی نوروزی
شهید مظلوم آیت الله محمد حسینی بهشتی در وصیت خود خطاب به خانواده اش آورده است: اینجانب سیدمحمد حسینی بهشتی، دارنده شماره شناسنامه 13707 از اصفهان، به همسرم، فرزندانم و سایر بستگانم وصیت می کنم که در زندگی بیش از هر چیز به فروغ الهی که در دل انسان هاست، اهمیت دهند و با ایمان به خدای یکتای علیم، قدیر، سمیع، بصیر، رحمان و رحیم، پیامبران بزرگوارش و پیروی از خاتم پیامبران (ص)، کتاب قرآن، ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین، اهتمام به ذکر و یاد خدا، نماز با حضور قلب، روزه، عبادات دیگر، انفاق، ایثار، صدق و جهاد بی امان در این راه و حضور پیگیر در جماعت و انس با مردم، راه سعادت را به روی خود باز گردانند. 27 رجب 1400 هجری قمری ما بی شناسنامه نیستیم، ما از مردم جدا نمی باشیم؛ ما بی شناسنامه نیستیم، اولاد زجر کشیده آل عبا (ع)، فرزندان زندان های بی نام و نشان و حبس ها و دخمه های فراموشی. ما بی شناسنامه نیستیم، اهل قنوتیم، ساکن دهستان نیایش و بچه جنوب عشقیم، کبوتران قباپوشی که بال در خون شهیدان کربلا نهاده ایم و عمری بر شاخه ها مرثیه خوان ذبح بنی آدم، ما از امتزاج دو ایمان بدوی روستایی از تصادم دو عدم ساده بوجود آمده ایم، با هیچ کس هیچ فرقی نداریم و نمازمان را اول وقت می خوانیم. ما محصول آن لحظاتی هستیم که خسته از بیل و رنجور از داس، خیمه دعایی برافراشته اند، ما ساده نشینان کاخ ویرانه فقر و فناییم؛ پنجره هایی که رو به سوی افق سبز توکل باز می شوند؛ ما مثل کتابی در هر گوشه خاک و در هر لحظه از روزگار باز می شویم و دیگران را از خود باخبر می کنیم؛ ما مثل وضو ساده و پاکیم؛ عین اقطار بی آلایش و معصومیم؛ ما را می شود در هر گوشه مسجد پیدا کرد؛ در هر جنسی جستجو نمود با هر دردی دریافت؛ ما مثل تلاوت غمگینیم، مثل تکبیر حالت خنجر داریم و دوستان ما شیران روز و پارسایان شب هستند. از نوح به بعد تا کربلا و هویزه و تا هویزه حضور داریم، پشت هر سنگی روییده ایم، با هر بوته ای رسیده ایم، بر هر شاخی بر داده ایم؛ ما در این آب و خاک سبز می شویم؛ ما بی شناسنامه نیستیم.
شهید همت: در زمان غیبت اطاعت محض از ولایت فقیه داشته باشید.
شهید چمران: من نمیگویم #ولی_فقیه معصوم است ولی ملتی که به امر خدا به امر ولی فقیه اعتماد می کنند، خدا اجازه اشتباه به آن رهبر را نمیدهد و به نوعی به او معصومیت می بخشد.
شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت امام زمان (عج) چشم و گوشتان به ولی فقیه باشد تا ببینید از آن کانون فرماندهی چه دستوری صادر می شود.
شهید «رضا مهرابی نژاد» فرزند «امامقلی» 2 فروردین 1333 در کرمانشاه دیده به جهان گشود. این شهید والامقام 12 تیرماه 1363 در نقده به فیض شهادت نائل آمد.
«هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شدهاند مرده مپندار بلكه زندهاند و نزد پروردگارشان روزى داده میشوند»
به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان
سلام و درود به امام زمان(عج) و نائب بر حقش امام خمينی و درود فراوان به تمامی شهدا، علیالخصوص شهدای مظلوم كردستان. سلام و درود به تمامی خانوادههای شهدا، اُسرا، مجروحين و مفقودين. سلام به تمامی خانوادههای رزمندگان اسلام و سلام بر خانواده محترم خودم.
پدر و مادر عزيز و مهربانم! اميدوارم كه مرا ببخشيد.
همسر گراميم! اميدوارم كه مرا ببخشيد و فرزندان مرا خوب تربيت كنيد. دخترانم را زينبوار و پسرانم را حسينوار تربيت كنيد. بدان و آگاه باش كه اجر شما، اجر عظيمی نزد خداوند متعال است و مصيبتها كليد بهشت است. ما كه میخواهيم دير يا زود همه نزد خداوند برويم پس چه بهتر در راه خدا شهيد شويم. امروز ما در راهی قدم نهادهايم كه تمامی اولياء خاص خدا در اين راه فدای دين حق شدند. شما امروز ادامه دهنده راه زينب(س) هستيد و اميدوارم كه در قيامت با حضرت زينب(س) محشور شويد. حالا که راهمان را شناختهايم بايد راه شهيدان را ادامه بدهيم. از شهادت من هيچ ناراحتی نداشته باشيد كه خداوند در قرآن كريم فرموده است من نگهبان خانوادههای شهدا هستم.
از شما تقاضا میكنم كه فرزندانم مجيد و روحالله را طوری بزرگ كنيد كه اسلحه مرا بردارند و راهم را ادامه دهند. در تشييع جنازهام چشمان مرا باز بگذاريد كه منافقين كوردل بفهمند راهی كه رفتم آگاهانه بوده است و با چشمی باز.
خواهش من از شما اين است كه هيچوقت امام را تنها نگذاريد و نماز را به پا داريد. از دخترانم خواهش میكنم كه حجابشان را حفظ كنند. از خواهرانم تقاضا دارم كه مرا ببخشند و خواهش ميكنم از شما، حجاب را حفظ كنيد.
برادرم! از شما تقاضا دارم كه تا آخرين قطره خون از ولايت فقيه دفاع كنيد. مرا در بهشت رضا(ع) كنار بقيه شهدا دفن كنيد. سر قبرم اسلحه مرا به پسرم بدهيد كه يک تير شليک كند تا ابرجنايتكاران بفهمند كه هر اسلحهای از دست شهيدی به زمين میافتد پسران آن شهدا راه پدر شهيد خود را ادامه میدهند.
و در خاتمه يک پيام دارم برای تمامی ملت قهرمان ايران: امام را تنها نگذارند و راه شهدا را ادامه دهند. ابرقدرتهای شرق و غرب بدانند كه اگر ما را تكهتكه كنند باز تكهتكهها فرياد میزنند، استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی.
والسلام علی من اتبع الهدی
خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدی(عج) خمينی را نگهدار
شهید «رمضان پناهی» فرزند «پناهعلی» 6 مهرماه 1332 در ساوه دیده به جهان گشود. این شهید والامقام 11 تیرماه 1364 به فیض شهادت نائل آمد.
ولا تحسبن الذين قتلوا فی سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون.
با توكل بر خداوند متعال و با دورود بر مهدی موعود(عج) و با درود بر رهبر كبير انقلاب اسلامی ايران. با دورود فراوان بر مادرم، همسرم، فرزندانم، خواهرم، برادرانم و با دورود بر كليه امت حزبالله و شهيدپرور ايران.
توبه نامهام را به شما كه وصيتنامهام میباشد، خطاب به شما عزيزان ايثارگرم كه وارث همه مسئوليت شهادتم(البته اگر خدای متعال قبول كند) در بين بستگانم میباشید مینويسم.
من با آگاهی كامل اين راه را كه همان ردپای امام حسين(ع) است انتخاب نمودهام. من يک سرباز راه حق عليه باطل هستم و با ميل و رغبت خودم اين مسير را كه راه شهدای اسلام است انتخاب نمودهام. من اين راه را برای رضای خدا متعال و به خاطر قرآن و اسلام انتخاب نمودهام؛ چرا كه خون سرخ شهيدان از صدر اسلام تا شهدای كربلای جنوب و غرب ايران فرياد میزند كه چرا نشستهايد؛ آخر ما مسلمان هستيم. ما در عصری زندگی میكنيم كه كفر و نكبت سراسر دنيا را گرفته است. به قول امام عزيز ما بايد آنقدر شهيد و خون بدهيم تا فتنه و كفر از روی زمين برداشته شود. ما بايد آنقدر شهيد بدهيم تا اسلام عزيز با ظهور مهدی(عج) پيروز شود و عدل الهی در سايه توحيد برقرار گردد.
عزيزان من! مبادا روزی امام امت و فقيه عالیقدر را تنها بگذاريد. ما در حال حاضر هرچه داريم از روحانيت مبارز داريم. واقعا كشور ما در لجنزار فرو رفته بود كه نجاتش را بايد مديون اين رهبر عالیقدر و روحانيت مبارز دانست. در حال حاضر تمام كشورهای غرب و شرق بر عليه اين رهبر كبير انقلاب و ايران اسلامی توطئه میكنند؛ تمام كشورهای جنايتكار همدست شدند بلكه اين انقلاب را شكست بدهند، نكند خدای ناكرده عدهای هم پيدا شوند از داخل مثل خوره اين انقلاب را بخورند.
اميدوار هستم كه مكر و حيله دشمنان، چه داخلی و چه خارجی به خودشان باز گردد.
باز هم توصيه میكنم اگر میخواهيد در ادامه راه شهدا باشيد؛ اگر میخواهيد شهدا را خشنود كنيد، اگر میخواهيد رزمندگان را ياری كنيد، امام و فقيه عالیقدر را كاملا حمايت كنيد و آنها را تنها نگذاريد.
خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدی خمينی را نگهدار
والسلام
رمضان پناهی، مورخ 1364/1/17
شهید مدافع حرم شهید سید احسان میر سیار
تاریخ شهادت : 1394/11/21 | محل شهادت : حلب - سوریه
وصیت نامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
قال رسولالله صلیالله علیه وآله انی تارک فیکم ثقلین کتاب ا... و عترتی ، لم یفترقا حتی علی الحوض
بارالها من بهخوبی میدانم که کیستم و چگونه بندهای در نزد درگاه تو بودهام. بااینکه بزرگترین نعمتهای دنیا را به عطا نمودی قدر نشناختم و بهجای سر سائیدن بر آستان تو، عصیان و سرکشی نمودم. بار الها نعمت اسلام و مسلمان بودن به من عطا نمودی ولیکن غافل بودم نعمت قرآن هدایتگر و برنامه جامع برای رسیدن به فلاح و رستگاری به من ارزانی داشتی اما نفهمیدم و از آن آنگونه که شایسته است استفاده نکردم.
فرصت دادی تا پیامبر صلح و دوستی و رحمت العالمین حضرت ختمیمرتبت محمد بن عبدا... صلیالله علیه وآله را بشناسم و ایشان را که اسوه حسنه نامیدی بهعنوان سرمشق و الگوی زندگی برگزینم ولیکن همچون کبک سر در برف فروکردم و هیچ توجهی به این نعمت بزرگ نکردم. از میان فرق اسلامی، مرا در زمره شیعیان قرار دادی که فقط ساکنان حقیقی این طریقت در صراط مستقیم بهسوی تو درحرکتاند ولیکن در خواب خرگوش بودم نفهمیدم.
برای شیعیان، بعد از پیامبر بزرگ اسلام سیزده نور معصوم و پیشوا و راهبر و امیر و هادی قرار دادی تا سالکین طریقت در پرتو هدایت آنان به سرمنزل مقصود برسند ولیکن نفهمیدم و خلاف شیوه و منش آنان عمل نمودم بار خدایا به همهی خطاهای خود معترفم و میدانم که عمری اشتباه نمودم. الها میدانم که هر کاری نمودم با خلوص نیت نبوده و عمری به ریاکاری و تزویر مشغول بودم. ولیکن خدایا صادقانه از تو میخواهم حداقل به خاطر لقلقههای زبانم که تو را خدای خود میدانستم و حضرت ختمیمرتبت محمد مصطفی صلیالله علیه وآله را بهحق آخرین فرستادهات.
خدایا از معرفت به توحید و یگانگی تو چیزی در چنته ندارم، از معاد و آخرت چیزی نفهمیدم از نبوت فقط نام پیامبر اسلام را لقلقه نمودم. از امامت فقط عرض ارادتی ظاهری به علی بن ابی طالب علیهالسلام و فرزندانش ابراز نمودم و عدالت واژهای نامفهوم و غریب برایم بوده. خدایا اعتراف میکنم که عصیان و سرکشی نمودم اقرار میکنم که یاغی هستم و در اوج رذالت و پلیدی مستقرم. ولیکن زبانم گاهی نام تو را برده است. گاهی از سر عادت و بدون توجه نام پیامبر را زمزمه نمودم. در مواردی نادر نگاهی به کتاب هدایتگر و نورانیات داشتهام، گاهی چشمانم برای مصیبت حضرت علی علیهالسلام و زهرای مرضیه سلاماللهعلیه و فرزندان بزرگوارش، نمی به خود دیده است و قلبم در شادی آن بزرگوار مسرور گشته.
خدایا عاجزانه از تو میخواهم که به نفس پَستِ من نگاه نکنی و با لطف و عزیمت و بزرگواری خود، مرا مورد مغفرت و آمرزش قرار دهی از من بگذری.
و اما بعد، همسر بزرگوار و مهربان و فداکارم؛ از روزی که زندگی با من را آغاز نمودی هیچگاه روی آرامش را به خود ندیدی. ازلحاظ معنوی بارها از من پیش بودی و من با فاصلههای بعید و طولانی از تو دور بودم، ازلحاظ مادی هیچگاه نتوانستم حداقلهای آسایش و زندگی را برای تو و فرزندانم تأمین نمایم.
حتی نتوانستم زمان کافی خدمتتان باشم، اندک زمانی را نیز که پیشتان بودم مجبور بودید بداخلاقیهای مرا تحملکنید، بار تربیت فرزندان را تنها به دوش کشیدی، و مدیریت خانه را با انبوه مشکلات تدبیر نمودی بهجای آنکه یار شاطری برای تو باشم، بار خاطری برایت بودم. بهجای آنکه تکیهگاهی برایت در زندگی باشم تو را با انبوهی از گرفتاریها و در سختترین شرایط تنها گذاشتم.
همسر عزیزم، زبانم قاصر است از اینکه زحمات فراوان و طاقتفرسای تو را پاس بدارم میدانم که نزد خدا روسیاهم و هیچ جایگاهی در نزد او ندارم اما مطمئن باش که اگر دوری مرا به خاطر غلبهی حق بر باطل به افراشته شدن پرچم اسلام ناب تحمل میکنی پاداش تو افضل بر آن مجاهدان است که در خط مقدم نبرد رودررو و چشم در چشم با دشمنان خدا پیکار میکنند. اگر امروز با تأسی به زهرای مرضیه و زینب کبری سلامالله علیها رنج و مشقت و بار زندگی را بهتنهایی بر دوش میکشی شک نکن که در نزد خداوند منان جایگاهی رفیع خواهی داشت. همسر عزیزم؛
از تو در اوج ناتوانی و عاجزانه میخواهم که به خاطر همهی کاستیها و بدیهایم درگذری و مرا ببخشی و همواره از درگاه خداوند برایم آمرزش و بخشش بطلبی.
همسر مهربانم؛ از تو میخواهم که در راه اعتلای اسلام ثابتقدم و استوار باشی و همچون کوهی استوار و مانند آهن محکم ، فرزندانم را انقلابی، مکتبی و پیرو اهلبیت تربیت نمایی که مهمترین وظیفه و کارکرد خانواده تحویل نسلی مؤمن و مکتبی به جامعه و امت اسلامی است که اگر این مهم را به سرمنزل مقصود برسانی خیر دنیا و آخرت را ربودهای و هم خود و هم من را در نزد خدای متعال و پیامبر و ائمه هدی سربلند مینمایی.
همسر عزیز و مهربانم و فرزندان دلبند و عزیزتر از جانم؛ سیده زهرای عزیز و سیده زینب عزیز و سیده رقیه عزیز؛
در ابتدای مطلب حدیثی از پیامبر عزیز شأن اسلام نقل نمودم که فرمودند بعد از خود دو چیز گرانبها و باارزش را در میان امت اسلام باقی میگذارند که آن دو هرگز از هم جدا نخواهد شد و لاغیر. اولین چیزی که پیامبر از آن یاد مینمایند که در تعبیر از آن به ثقل اکبر یاد میشود؛ قرآن کریم است.
بهراستیکه قرآن نسخه شفابخش و هدایتگر آدمیان است بهسوی حق. پس به شما توصیه میکنم که هیچگاه از تلاوت آن در زندگی غافل نشوید که این نخستین قدم است. اما قدم بعدی که مهمتر از قدم اول است، تدبر در آیات الهی است همواره به شما توصیه میکنم که علاوه بر تلاوت قرآن، به تدبر در آن نیز بپردازید و برای فهم بیشتر آن تلاش کنید و به تفاسیر علمای بزرگ مراجعه نمایید. اما سومین و مهمترین قدم به کار بستن دستورات قرآن در زندگی است که بسیار سختتر از تلاوت و تدبر در آیات است. اگر توانستید بهدرستی دستورات الهی که در قرآن برای هدایت بشر آورده در زندگی خود به کار ببندید قطعاً فلاح و رستگاری بسیار نزدیک خواهید شد.
اما دومین چیزی که پیامبر در میان امت خود باقی گذاشت و از آن به ثقل اصغر یاد میشود اهلبیت پیامبر میباشد. همسر و فرزندان خوبم بدانید که بهترین الگوهای عملی برای سرمشق بودن در زندگی پیامبر بزرگوار اسلام، حضرت علی علیهالسلام، زهرای مرضیه سلامالله علیها، امام حسن و امام حسین علیهالسلام و نه نور مقدس از فرزندان امام حسین علیهالسلام میباشند.
فرزندانم بدانید که خداوند در طول تاریخ هیچگاه بندگان خود را بدون راهنما و سرپرست نگذاشته است و بعد از ختم رسالت انبیا و بسته شدن این باب مهم، این وظیفهی خطیر را به عهدهی امامان دوازدهگانه گذاشته است. بدانید که اینان تأویل کنندگان واقعی قرآن بوده و گفتار و رفتارشان هیچگاه مخالفتی با دستورات الهی نداشته و اطاعت محض و بدون چونوچرای ایشان بر همهی ما واجب است.
دخترانم بدانید که راه سعادت و فلاح و رستگاری در توکل به خدا تأسی به قرآن و اطاعت از پیامبر و امامان علیهالسلام نهفته و اکنونکه انسانها از حضور امام عصر عجل الله تعالی علیه محروم است وظیفهی ما دست یازیدن به دامن ولایتفقیه است دخترانم آخرین توصیهی من به شما این است که در انجام واجبات و ترک محرمات تمامی سعی و تلاش خود را معطوف دارید قرآن را بکار بندید و از اهلبیت پیامبر تمسک جویید.
با تفکر عاشورایی زندگی کنید و درراه خود راسخ و استوار باشید. در انتظار فرج مولا و صاحبمان باشید و همواره برای این مهم دعا کنید. اطاعت محض از ولیفقیه زمان خود داشته باشید که رمز موفقیت شیعه همین است و بس و همواره برای پدر روسیاه خود دعا کنید.
(توضیح: متنی که در ادامه میآید وصیتنامه دیگری است که شهید میرسیار در سال 1375 و در سن 15 سالگی به تحریر در آورده است.)
به نام الله پاسدارحرمت خون شهیدان
اَینَمَا تَکُونُوا یُدرککُمُ المَوتُ وَ لَو کُنتُم فیِ بُرُوج مُشَیّدَة) النساء/۷۸) هرکجا باشید مرگ شما را فراخواهد اگرچه درکاخهای بسیارمحکم بوده باشید و ازمرگ به هیچ چارهای رهایی نمییابید.
به نام الله. آنکه ۱۲۴هزار مشعل هدایت از آغاز خلقت بر روی زمین فرستاد و به نام خدایی که نوح (علیه السلام) رانبی الله وموسی (علیه السلام) را کلیم الله و عیسی (علیه السلام) را حبیب الله و ابراهیم (علیه السلام) را خلیل الله قرارداد. به نام آنکه محمد (صل الله علیه وآله) را آخرین مشعل هدایت در نبوت و علی (علیه السلام) را اولین امام شیعیان و فاطمه (سلام الله علیها) را اُسوه حمایت از ولایت و حسین (علیه السلام) را سرور آزادگان و سالار شهیدان قرار داد و مهدی (عجل الله تعالی فرجه شریف) رافرمانده حق قرارداد و چشمهای منتظر را بر سرراهش گذاشت وامام امت خمینی روح الله رابرخاسته برظلم وجور و ستم و پیشوای مسلمانان قرارداد تا امت گمراه و مسلمین زیرستم مزدوران کافر رانجات دهد و در واقع کشتی نجاتی برای ما فرستاده بود تانجات پیداکنیم...
حال بعد ازجنگ جهانی دوم هیچ ملتی وهیچ امتی نمیتواند ادعاکند که هرحرفی را که از رهبرخود شنیده است مو به مواجرا کرده ولی امت ما برای گفتن لبیک به ندای رهبرخود کاروان کاروان به سوی جبهههای نبرد شتافتند تا برای نابودکردن دشمنان اسلام ازجان خویش بگذرند و با عمل خویش به همگان اثبات کردند که ما ندای رهبرخویش رابا دل وجان میپذیریم. رهبری که با فراق خود داغی سنگین را بر سینه ما گذاشت و فرزندش علی (امام خامنه ای) راکه مرهم بر دردهای این امت است درمیان ماباقی گذاشت. ای انسانها؛ ای آدمها؛ آیا آوای ولایت رامیشنوید؟ ایکسانی که به ظاهر فریاد ما اهل کوفه نیستیم راسر میدهید، آیا طنین ولایت را میشنوید؟ نه، من که فکر نمیکنم.
زیرا فقط گوش جسمتان شنوا و گوش دلتان کراست. زیرا دنیا جلوی چشمهای (دلتان) راگرفته. بگویم چرا؟زیرافقط خود را میبینید و تنها به خود میاندیشید. فقط و فقط به فکر منافع خویشید. در این میان دیگران برای شما اهمیت ندارند و اگر هم بلایی بر سر هرکس بیاید برای شما تفاوتی نمیکند.
ای مردم بیدار شوید که وقت تنگ است و آن روزی که ما پرونده اعمال خود روبرو شویم نزدیک است. ای انسانها جنگی دوباره رخ داده جنگی بس خطرناک تر از جنگ نظامی. درجنگ دیروز ما خمپارهها، موشکها، هواپیماها، تانکها و گلولهها دیده میشدند. اما در جنگ امروز آنها نامرئی هستند و قدرت تخریب آنها چندین برابر شده. امروز همه آنها بر امواج ماهوارهای سوارمیشوند و روی گیرندههای تلویزیونهای ما مینشینند و بدون اینکه خودما احساس کنیم جوانان مارازجرکش میکنند. خشاب گلولههای امروزکاست نوارهایی است که از آن دوردستها شلیک میشوند و تمامی این گلولهها درقلب جوانهای ما جای میگیرد و آنها را ازپای در میآورد.
امروزخمپارههای جنگ بدون سر و صدا بانوارهای ویدیؤیی به سوی ما پرتاب و چنان حساب شده عمل میکنند که گاهی یکی از آنها چندین خانواده را مورد اثابت قرار میدهد. امروز این آنتنهای ماهوارهاند که کار هدایت توپخانه دشمن را بر عهده دارند.
ای مردم و ای کسانی که نام آزاده برخودگذاردهاید؛ به پاخیزید که جبهههای جنگ امروز به تمام گیتی ما سرایت کرده و در این جنگ مجروحان و کشته شدگان را باید ملبس به لباسهای بیگانه دید. ای مردم امروز فرهنگ ما مورد تهاجم قرارگرفته است و اگر در این جنگ خدای ناکرده شکست راقبول کنیم باید بگوییم که کارما راتمام شده باید بدانید.
ای مردم ندای فرزند حق وطنین ولایت این است: «شبیخون فرهنگی» وتمام گفتنیها را که باید بگوید درخود خلاصه کرده است . او حجت را بر شما تمام کرده است و راه رانشان داده؛ حال هر فردی به نحوی که میتواند باید در این جبهه قدم بردارد که در غیر این صورت فردای قیامت از اوبازخواستی عظیم خواهد شد. و اما ای کسانی که دراین جبهه سخت مجروح شده اید فقط این را به شما بگویم که تصورکنید هزاران هزار شهید را که به او میگویند که چه شد راهی که ما برای آن بذل جان کردیم؟
شهید مدافع حرم شهید «عباس دانشگر»
روحمان از بین رفته سرگرم بازیچه دنیاییم. «الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ» ما هستیم، مردهام تو مرا دوباره حیات ببخش، خوابم تو بیدارم کن. خدایا! به حرمت پای خسته رقیه (س) به حرمت نگاه خسته زینب (س) به حرمت چشمان نگران حضرت، ولی عصر (عج) به ما حرکت بده.
بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید حجت الاسلام سیدمحمد موسوی ناجی
باید قوی باشید، نباید اجازه بدهید در انگیزهتان ضعف مستولی شود. اگر بترسیم و هراس داشته باشیم و از این مسئله کناره بگیریم، فردا دشمن به ایران میآید. ما نباید اجازه بدهیم که داعشیها فکر تعدی و تجاوز به ناموس شیعه را در ذهن بپرورانند و به حریم اهلبیت توهین و اهانت کنند ...
انقلاب اسلامی که آرزوی انبیاء الهی، ائمه طاهرین و مؤمنین و مؤمنات و مستضعفین عالم به رهبری امام خمینی (ره) و ایثار و فداکاری شهدا و خانواده آنها، جانبازان و خانواده محترم و امت شریف و مقاوم ایران اسلامی محقق شد فراموش نشود. از مساعدت و همکاری و رهبری عزیز دست برندارید ...
وحدت خودتان را فراموش نکنید. دنبال اجرای دستورات خداوند متعال و انبیاء و ائمه طاهرین باشید. بهانه برای تفرقه زیاد است و راحت میشود پیدا کرد که از یکدیگر فاصله بگیرد و رضایت شیطان و غضب الهی را فراهم کنید. هنر این است که دنبال بهانه برای وصل و ارتباط باشید ...
بخشی از وصیت نامه: وصیتم به مردم ایران و در بعضی از قسمت ها برای مردم عراق این است که من الان حدود سه سال است که خارج از کشورم زندگی می کنم، مشکلات خارج کشور بیشتر از داخل کشور است، قدر کشورمان را بدانند و پشت سر ولی فقیه باشند. با بصیرت باشند؛ چون همین ولی فقیه است که باعث شده ایران از مشکلات بیرون بیاید ...
از خواهران می خواهم که حجابشان را مثل حجاب حضرت زهرا (س) رعایت کنند، نه مثل حجاب های امروز، چون این حجاب ها بوی حضرت زهرا (س) نمی دهد ...
از برادرانم می خواهم که غیر حرف آقا حرف کس دیگری را گوش ندهند. جهان در حال تحول است، دنیا دیگر طبیعی نیست، الان دو جهاد در پیش داریم، اول جهاد نفس که واجب تر است؛ زیرا همه چیز لحظه آخر معلوم می شود که اهل جهنم هستیم یا بهشت ...
دین خودتان را حفظ کنید، چون اگر امام زمان (عج) بیاید احتمال دارد رو به روی امام باشیم و با امام مخالفت کنیم. امام زمان را تنها نگذارید ...
و هذا کتاب اءنزلناه مبارک مصدق الذى بین یدیه و لتنذر اءم القرى و من حولها و الذین یؤ منون بالاخرة یؤ منون به و هم على صلاتهم یحافظون(۹۲)
ترجمه : ۹۲ - و این کتابى است که آنرا نازل کردیم ، کتابى است پر برکت که آنچه را پیش از آن آمده تصدیق میکند، (آنرا فرستادیم تا مردم را به پاداشهاى الهى بشارت دهى ) و براى اینکه (مردم ) ام القرى (مکه ) و آنها که گرد آن هستند بترسانى ، آنها که به آخرت ایمان دارند به آن ایمان مى آورند و مراقب نمازهاى خویش مى باشند.
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر در تعقیب بحثى که در باره کتاب آسمانى یهود در آیه گذشته عنوان شد در اینجا به قرآن که یک کتاب دیگر آسمانى است اشاره میشود، و در حقیقت ذکر تورات مقدمه اى است براى ذکر قرآن تا تعجب و وحشتى از نزول یک کتاب آسمانى ، بر یک بشر، نکنند. نخست مى گوید: این کتابى است که ما آن را نازل کردیم (و هذا کتاب انزلناه ). کتابى است بسیار پر برکت ، زیرا سرچشمه انواع خیرات و نیکیها و پیروزیها است (مبارک ). به علاوه کتبى را که پیش از آن نازل شده اند همگى تصدیق مى کند (مصدق الذى بین یدیه ). منظور از اینکه قرآن کتب مقدسه پیشین را تصدیق مى کند آن است که تمام نشانه هائى که در آنها آمده است بر آن تطبیق مى نماید. و به این ترتیب دو نشانه بر حقانیت قرآن در دو جمله گذشته بیان گردیده یکى وجود نشانه هائى که در کتب پیشین از آن خبر داده شده ، و دیگر محتواى خود قرآن که هر گونه خیر و برکت و وسیله سعادت در آن آمده است ، بنابراین هم از نظر محتوا و هم از نظر اسناد و مدارک تاریخى نشانه هاى حقانیت در آن آشکار است . سپس هدف نزول قرآن را چنین توضیح مى دهد که آن را فرستادیم تا ام القرى (مکه ) و تمام آنها که در گرد آن هستند، انذار کنى و به مسؤلیتها و وظائفشان آگاه سازى (و لتنذر ام القرى و من حولها) و از آنجا که انذار یعنى توجه دادن به مسؤلیتها و ترساندن از ترک وظائف مهمترین برنامه قرآن مخصوصا در برابر اشخاص سرکش و طغیانگر است تنها به این قسمت اشاره شده است . و در پایان آیه مى گوید: کسانى که به روز رستاخیز و حساب و پاداش اعمال ایمان دارند به این کتاب ایمان خواهند آورد و مراقب نمازهاى خود خواهند بود (و الذین یؤ منون بالاخرة یؤ منون به و هم على صلوتهم یحافظون)
نکته ها در اینجا به چند مطلب باید توجه داشت : ۱ - اسلام یک آئین جهانى است آیات مختلف قرآن به خوبى گواهى مى دهد که اسلام یک آئین جهانى است ، تعبیراتى مانند لانذرکم به و من بلغ (هدف من این است که همه شما و کسانى را که سخنم به آنها میرسد با قرآن انذار کنم ) (انعام - 19) و ان هو الا ذکرى للعالمین (این قرآن وسیله تذکر جهانیان است ) (انعام - 90)و قل یا ایها الناس انى رسول الله الیکم جمیعا (بگو اى مردم ! من رسول خدا به سوى همه شما هستم ) (اعراف 158) و امثال آن که در قرآن فراوان است گواه این حقیقت است و جالب اینکه بسیارى از این آیات در مکه یعنى در آن موقع که هنوز اسلام از محیط این شهر تجاوز نکرده بود نازل گردید. ولى با توجه به آیه مورد بحث این سؤال پیش مى آید که چگونه هدف بعثت پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) انذار و هدایت مردم مکه و کسانى که پیرامون آن هستند ذکر شده ؟ آیا این با جهانى بودن اسلام منافات ندارد؟
اتفاقا این ایراد از بعضى از یهود و بعضى دیگر از پیروان مذاهب دیگر نقل شده است و به گمان خود حربه محکمى در برابر جهانى بودن اسلام یافته اند که آنرا در منطقه خاصى ، محدود مى سازد (یعنى مکه و اطراف مکه ).
پاسـخ : این ایراد با توجه به دو نکته کاملا روشن میشود، و نه تنها این آیه منافات با جهانى بودن اسلام ندارد بلکه مى توان گفت یکى از دلائل جهانى بودن آن است : ۱ - قریه در زبان قرآن ، به معنى هر گونه آبادى است اعم از اینکه شهر بزرگ باشد و یا کوچک و یا روستا، مثلا در سوره یوسف از زبان برادران و در مقابل پدر چنین میخوانیم : و اسئل القریة التى کنا فیها: از قریه اى که در آن بودیم سؤ ال کن و میدانیم که این سخن را پس از بازگشت از پایتخت مصر و ماجراى توقیف برادر آنها بنیامین از طرف دستگاه عزیز مصر بوده است ، و همچنین میخوانیم : و لو ان اهل القرى آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض : اگر مردمى که در آبادیهاى روى زمین زندگى میکنند، ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند برکات از آسمان و زمین بر آنها خواهیم گشود بدیهى است منظور در اینجا خصوص روستاها نیست بلکه همه نقاط مسکونى جهان را شامل مى شود. از طرف دیگر در روایات متعددى مى خوانیم خشکیهاى زمین از زیر خانه کعبه گسترده شدند، و از آن بنام دحو الارض (گسترش زمین ) یاد شده است . این را نیز میدانیم که در آغاز بر اثر بارانهاى سیلابى تمام کره زمین از آب پوشیده بود، آبها تدریجا فرو نشستند و در نقاط پست زمین قرار گرفتند و خشکیها تدریجا از زیر آب ، سر بر آوردند، طبق روایات اسلامى نخستین نقطه اى که از زیر آب سر بر آورد، سرزمین مکه بود. و اگر ارتفاع این سرزمین در حال حاضر بلندترین ارتفاع زمینهاى دنیا نیست هیچگونه منافاتى با این سخن ندارد، زیرا از آن روز صدها ملیون سال میگذرد و تاکنون وضع نقاط روى زمین به کلى دگرگون شده ، بعضى از کوهها در اعماق اقیانوسها قرار گرفته و بعضى از اعماق اقیانوسها تبدیل به قله کوه شده است و این از مسلمات علم زمین شناسى و جغرافیاى طبیعى است . ۲ - کلمه ام همانطور که سابق نیز گفتیم به معنى اصل و اساس و ابتداء و آغاز هر چیزى است . با توجه به آنچه گفته شد روشن مى شود که اگر به مکه ام القرى مى گویند به خاطر این است که اصل و آغاز پیدایش تمام خشکى هاى روى زمین است و بنابراین و من حولها (کسانى که پیرامون آن هستند) تمام مردم روى زمین را شامل مى شود. آیات گذشته پیرامون جهانى بودن اسلام نیز این تفسیر را تایید میکند، همچنین نامه هاى فراوانى که پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) براى زمامداران بزرگ دنیا مانند کسرى و قیصر نوشت و شرح آن در جلد دوم تفسیر نمونه صفحه 452 گذشت گواه دیگرى بر این موضوع میباشد. ۲- ارتباط ایمان به قرآن و ایمان به آخرت در آیه فوق مى خوانیم : کسانى که ایمان به آخرت دارند، به قرآن ایمان مى آورند، یعنى میدانند این جهان مقدمه اى است براى جهان دیگر، و همانند مزرعه و یا دانشگاه و یا تجارتخانه است ، و در هر حال بدون یک سلسله قوانین و برنامه ها و آئین نامه و فرستادن انبیا رسیدن به آن هدف عالى و آماده شدن براى آن روز ممکن نیست . و به تعبیر دیگر با اینکه خداوند انسان را براى تکامل در این جهان فرستاده و منزلگاه اصلى او جهان دیگر است ، اگر پیامبران و کتب آسمانى براى او نفرستد نقض غرض کرده است و به این ترتیب از ایمان به خدا و معاد، ایمان به نبوت انبیاء و کتب آسمانى نتیجه گرفته مى شود. (دقت کنید) ۳- اهمیت نماز در آیه فوق از میان تمام دستورات دینى تنها اشاره به نماز شده است و همانطور که میدانیم نماز مظهر پیوند با خدا و ارتباط با او است و به همین دلیل از همه عبادات برتر و بالاتر است ، و به عقیده بعضى هنگام نزول این آیات تنها فریضه اسلامى همین نماز بود.
آیتالله امام خامنهای: «ولایت علیبنابیطالب یعنی چه؟ یعنی در افکارت پیرو علی باشی، در افعالت پیرو علی باشی، تو را با علیبنابیطالب علیهالسلام رابطهای نیرومند، مستحکم، خللناپذیر پیوند زده باشد، از علی جدا نشوی، این معنای ولایت است. خوب فهمیدید ولایت چیست؟ اینجاست که میفهمیم معنای این حدیث را: «وَلایَةُ عَلیِّ بنِ اَبی طالِبٍ حِصنی» ولایت علیبنابیطالب حصن و حصار من است ـ از قول خدا ـ «فَمَن دَخَلَ حِصنِی اَمِنَ مِن عَذابِی» هر که داخل این حصار شد، از عذاب خدا مصون و مأمون خواهد ماند. بسیار حرف جالبیست. یعنی چه؟ یعنی مسلمانها، پیروان قرآن، اگر هم از لحاظ فکر و اندیشه و هم از لحاظ عمل و تلاش و فعالیت، متصل به علیبنابیطالب باشند، از عذاب خدا مصون و محفوظند. مگر جز این است؟ مگر غیر از این است؟ اگر علیبنابیطالب امروز شناخته بشود، بعد که شناخته شد، بنده و جنابعالی مثلش عمل کنیم، آنوقت ولایت پیدا میکنیم؛ ولایت یعنی این.» جلسه ۲۴، کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن
تمسک به ولایت امیرالمؤمنین
حضرت آیتالله امام خامنهای: «یک عدهای خیال میکنند ولایت ائمه، یعنی فقط ائمه را دوست بداریم و چقدر اشتباه میکنند؛ چقدر اشتباه میکنند! فقط دوست داشتن نیست و الا مگر در عالَم اسلام کسی پیدا میشود که ائمه معصومینِ خاندان پیغمبر را دوست ندارد؟ پس همه ولایت دارند؟ ... نه آقا! ولایت غیر از این حرفهاست. ولایت بالاتر از اینهاست، که ولایت علیبنابیطالب و ولایت ائمه را اگر فهمیدیم چیست، آنوقت حق داریم به خودمان برگردیم، ببینیم آیا ما ولایت داریم یا نه؟ آنوقت اگر دیدیم نداریم، از خدا بخواهیم و بکوشیم که ولایت ائمه را به دست بیاوریم... همیشه در ایام عید غدیر، معمول است این را میخوانند مردم: «اَلحَمدُ لِلهِ الَّذی جَعَلنا مِنَ المُتمَسِّکین بِوِلایَةِ عَلیِّ بنِ اَبی طالِبٍ عَلَیهِ السَّلام» بنده به دوستانم غالباً اینجور میگویم، میگویم نگویید «اَلحَمدُ لِلهِ الَّذی جَعَلنا»، میترسم دروغ باشد، بگویید: «اَللّهُمَّ اجعَلنا مِنَ المُتمَسِّکین بِوِلایَةِ عَلیِّ بنِ اَبی طالِبٍ عَلَیهِ السَّلام» خدایا ما را از متمسکین به ولایت قرار بده.»
انسان ۲۵۰ ساله | امام کاظم علیهالسلام و مبارزه با زره تقیه
حضرت آیت اللهدامام خامنه ای: یکی از نزدیکان امام میگوید دیدم در اتاق خصوصی موسیبنجعفر سه چیز است: شمشیری هست که نشان میدهد هدف، جهاد است. لباس خشنی هست که نشان میدهد وسیله، زندگی خشونتبارِ رزمی و انقلابی است و قرآنی هست که نشان میدهد هدف، این است؛ میخواهیم به زندگی قرآن برسیم با این وسائل و این سختیها را هم تحمل کنیم. ببینید چه چیز سمبلیک و چه نشانهی زیبائی است! خطبههای نماز جمعه تهران ۱۳۶۴/۰۱/۲۳
گاهی فضیلت جانبازان از شهدا بیشتر است یکوقت در مورد جانبازها فکر میکردم، که به نظرم رسید گاهی فضیلت آنها از شهدا هم بیشتر است. جانباز کسی است که بعد از آنکه قسمتی از بدنش را در راه خدا داد و عضو یا اعضای شهیدی را با خودش همراه کرد و در بقیهی مدت زندگی و عمرش هم متقی و شکرگزار بود و عمل صالح انجام داد، خدای متعال در مورد اینگونه از مجروحین جنگ در قرآن میفرماید: «الّذین استجابوا للَّه و الرّسول من بعد ما اصابهم القرح للّذین احسنوا منهم و اتّقوا اجر عظیم». کلمهی «عظیم» در پایان این آیهی شریفه، قابل تأمل است. سخنرانی در مراسم بیعت گروه کثیری از جانبازان ۲۸/۰۴/۱۳۶۸
بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید سید احسان میر سیار:
ای مردم بیدار شوید که وقت تنگ است و آن روزی که ما پرونده اعمال خود روبرو شویم نزدیک است. ای انسانها جنگی دوباره رخ داده جنگی بس خطرناک تر از جنگ نظامی. درجنگ دیروز ما خمپارهها، موشکها، هواپیماها، تانکها و گلولهها دیده میشدند. اما در جنگ امروز آنها نامرئی هستند و قدرت تخریب آنها چندین برابر شده. امروز همه آنها بر امواج ماهوارهای سوارمیشوند و روی گیرندههای تلویزیونهای ما مینشینند و بدون اینکه خودما احساس کنیم جوانان مارازجرکش میکنند. خشاب گلولههای امروزکاست نوارهایی است که از آن دوردستها شلیک میشوند و تمامی این گلولهها درقلب جوانهای ما جای میگیرد و آنها را ازپای در میآورد ...
شهید صفرعلی آقکندی
شهید رضا آلاچمنی
شهید محمد اقایی
شهید مدافع حرم شهید محمد مهدی حسان ابوحمدان (هیثم)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
با سوابق شهید حجازی بیشتر آشنا شوید؛ از لبنان تا سوریه همپای حاج قاسم
سردار سید محمد حسینزاده حجازی متولد 1335 در اصفهان، از جمله فرماندهان باسابقه سپاه است که از همان ابتدای تأسیس سپاه، به عضویت آن درآمد.
او در دوران دفاع مقدس مسئولیتهایی نظیر ریاست ستاد سپاه منطقه دوم کشوری، جانشینی سپاه منطقه چهار کشور و جانشینی قرارگاه عملیاتی سلمان در جبهه میانی را داشت و پس از آن تا پایان دفاع مقدس بهعنوان جانشین قرارگاه عملیاتی قدس سپاه مشغول به خدمت شد.
سردار حجازی فارغالتحصیل دوره کارشناسی ارشد مدیریت دولتی از دانشگاه تهران، دانشآموخته دکترای دانشکده عالی دفاع ملی در رشته مدیریت استراتژیک و عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین(ع) بود.
پس از پایان دفاع مقدس سردار حجازی معاون هماهنگکننده نیروی مقاومت بسیج شد تا اینکه در سال 76 به فرماندهی این نیرو برگزیده شد و تا سال 86 نیز در این سمت باقی ماند. دوران 10ساله فرماندهی سردار حجازی در نیروی مقاومت بسیج یکی از بهترین دورانهای این نیرو محسوب میشود.
پس از آن با حکم فرماندهی معظم کل قوا، رئیس ستاد مشترک و معاون هماهنگکننده فرماندهکل سپاه شد و تا سال 87 در این سمت باقی ماند تا اینکه در سال 87 به سمت جانشین فرماندهکل سپاه برگزیده شد و همزمان جانشین فرمانده سپاه در قرارگاه ثارالله تهران نیز بود.
سردار حجازی در سال 88 به ستادکل نیروهای مسلح رفت و جایگزین سردار نقدی در معاونت آماد و تحقیقات صنعتی ستادکل نیروهای مسلح شد.
پس از آن سردار حجازی به فرماندهی سپاه لبنان منصوب شد و تا 1398 در این جایگاه خدمات ویژهای در راستای تقویت جبهه مقاومت انجام داد. این شهید بزرگوار در جریان جنگ سوریه نیز کنار شهید سپهبد سلیمانی خدماتی تأثیرگذار را در راستای مبارزه با تروریسم تکفیری انجام داد.
نقشآفرینی در تقویت حزبالله لبنان و جبهه مقاومت از درخشانترین نقاط کارنامه این شهید بزرگوار است که موجب شد طی سالهای اخیر صهیونیستها برنامه ترور وی را در دستور کار خود داشته باشند.
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
حقّ تقوا
امام علی علیه السلام فرمودند: مافاتَ الْیَوْمَ مِنَ الرِّزْقِ رُجِىَ غَداً زیا دَتُهُ، وَ ما فاتَ اَمْسِ مِنَ الْعُمُرِ لَمْ یُرْجَ الْیَوْمَ رَجْعَتُهُ. اَلرَّجاءُ مَعَ الْجائى وَ الْیَأْسُ مَعَ الْماضى، فَـ(اتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقاتِه وَ لاتَمُوتُنَّ اِلاّ وَ اَنْتُمْ مُسْلِمُونَ(1))؛ آنچه امروز از بهره دنیا کم شده ممکن است فردا اضافه گردد، ولى آنچه دیروز از عمر گذشته، امروز امید بازگشتن آن نیست. امید به آینده است و نومیدى از گذشته! پس آن گونه که شایسته است از خدا بترسید و نمیرید مگر این که مسلمان باشید.
نهج البلاغه، خطبه 114.
شرح حدیث:
حضرت در روایت فوق ابتدا یکى از ضعف هاى اجتماعى را مطرح مى کند، و آن این که: مردم نسبت به از دست دادن امکانات مادّى، که قابل جبران است، حسّاس هستند و بر آن افسوس مى خورند، امّا در مورد هدر رفتن سرمایه عمرشان، که قابل جبران نیست، حسّاسیّتى ندارند. در حالى که به مقتضى عقل، انسان نسبت به آنچه گذشته و قابل بازگشت نیست باید افسوس بخورد و درسى از گذشته بگیرد و قدر باقى مانده عمرش را بداند و زاد و توشه اى مهیّا سازد.
حضرت سپس به آیه 102 سوره آل عمران استدلال مى کند و به مردم سفارش مى نماید که «حقّ تقوى» را مراعات نموده، سعى کنند عاقبت به خیر شوند و با اسلام بمیرند.
سؤال: امام (علیه السلام) مى فرماید: حق تقوى را به جا آورید، حق تقوى چیست؟
پاسخ: در این مورد بین مفسّران قرآن اختلاف است، ولى آنچه مسلّم است این که حقّ تقوى یک مرتبه عالى از تقوى است. در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) حق تقوى چنین بیان شده است:
«اَنْ یُطاعَ فَلا یُعْصى وَ یُذْکَرَ فَلا یُنْسى وَ یُشْکَرَ فَلا یُکْفَرْ؛ حق تقوى و پرهیزکارى این است که پیوسته اطاعت فرمان خداوند کنى و هیچ گاه معصیت ننمایى، همواره به یاد او باشى و او را فراموش نکنى، و در برابر نعمت هاى او شکرگزار باشى و کفران نعمت ننمایى»(2).
سه نکته به عنوان «حق تقوى» در روایت امام صادق (علیه السلام) بیان شده است، که مهم تر از همه مسأله ذکر و یاد خدا است. ذکر خدا سرچشمه بسیارى از فضایل اخلاقى و موجب تربیت نفوس است. بدون شک به یاد خدا بودن ارتباطى تنگاتنگ با اطاعت خدا دارد، بلکه تمام مباحث تقوى پیوندى با معرفة الله دارد و هر قدر معرفة الله بالاتر رود و انسان بیش تر به یاد خدا باشد، تقواى او بیش تر مى شود.
بنابراین تقوى میوه درخت معرفة الله است، اگر من واقعاً معتقد باشم که خداوند از رگ گردن به من نزدیک تر است و همه جا حاضر و ناظر اعمال من مى باشد و به تفکّرات و تخیّلات و ذهنیّات من آگاه است، مرتکب گناه و خطا نخواهم شد. اگر معتقد باشیم عزّت و ذلّت به دست اوست، هرگز عزّت و ذلّت خود را در دست دیگران نمى دانیم.
پینوشتها: 1. سوره آل عمران، آیه 102. 2. مجمع البیان، جلد اوّل، صفحه 482.
منبع: 110 سرمشق از سخنان حضرت على علیه السلام، آیت الله العظمى مکارم شیرازى دام ظله، تهیه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادى، قم: انتشارات مدرسه امام علی بن ابیطالب علیه السلام، 1384.
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
دام هاى فریبنده دنیا امام علی علیه السلام فرمودند: رَحِمَ اللهُ امْرَءً غالَبَ الْهَوى، وَ اَفْلَتَ مِنْ حَبائِلِ الدُّنْیا؛ رحمت خداوند بر انسانى که بر هواى نفس پیروز گردد و از دامهاى دنیا خویش را نجات دهد. میزان الحکمه، باب 4042، حدیث 21157، (جلد 10، صفحه 384).
شرح حدیث: مفهوم مقابله و جهاد با نفس، جنگ میان حقیقت انسان و هواى نفس است؛ در یک سوى هوس هاى سرکش قرار دارد و در سوى دیگر واقعیّت انسان. حضرت على (علیه السلام) براى انسانى که با هواى نفس مى جنگد دعا مى کند. و سپس به دام هاى دنیا اشاره مى نماید و مردم را از آن دام هاى به ظاهر زیبا و فریبنده، برحذر مى دارد.
ویژگى هاى دام دام داراى ویژگى هایى است:
1ـ یکى از ویژگى هاى دام مخفى بودن آن است تا جلب توجّه نکند و شکار بدون توجّه و بر اثر غفلت اسیر آن گردد.
2ـ ویژگى دیگر دام، این است که محکم باشد و شکار پس از گرفتارى در آن، نتواند خود را برهاند و فرار کند.
دام هاى دنیا نیز این خصوصیّات را دارد، یکى از دام هاى دنیا حُبّ مقام است که از اوّل بچگى تا آخرین لحظات عمر، در دل انسان ها وجود دارد(1). هر چیزى دوران خاصّى دارد، ولى علاقه به مقام در سراسر عمر انسان، همراه اوست. و گاهى از اوقات این دام مخفى است; در لباس خدمت به همنوعان، خدمت به انقلاب و دین، احساس مسؤولیّت شرعى و مانند آن خود را پنهان مى کند. دانه هایى هم در اطرافش ریخته شده که جلب توجّه مى کند; استفاده از نعمت هاى الهى، ضرورت هاى زندگى، حفظ آبرو، امکانات بیش تر، آرامش روح، تفریح بهتر و مانند آن، دانه هایى است که اطراف آن ریخته شده است. و عجیب این که این دام بسیار محکم است و رهایى از آن براى گرفتارانش بسیار مشکل.
یکى از دام ها عبادت بى تفکّر است، در این نوع از عبادت آهسته آهسته ریا شروع مى شود و کم کم منتهى به عُجب مى شود، چنین شخصى خود را از همه بهتر و سرآمد امّت و شفیع یوم المحشر تصوّر مى کند! کار به این جا ختم نمى شود، بلکه آن قدر عقل او اسیر مى گردد و هوى و هوس امیر، که از خداوند هم طلب کار مى شود! باید این دام ها را به خوبى شناسایى نمود و از گرفتار شدن در آن پرهیز کرد. و اگر خداى ناکرده گرفتار شده ایم، هر چه سریع تر به فکر رهایى از آن باشیم، که هر چه زمان بگذرد آزادى از این دام مشکل تر مى شود.
پی نوشت: 1. در عبارتى مى خوانیم: «آخِرُ ما یَخْرُجُ مِنْ قُلُوبِ الصِّدّیقینَ حُبُّ الْجاهِ; آخرین چیزى که از دل انسان هاى راستین خارج مى شود جاه طلبى است». (اخلاق در قرآن، جلد 3، صفحه 30).
منبع: 110 سرمشق از سخنان حضرت على علیه السلام، آیت الله العظمى مکارم شیرازى دام ظله، تهیه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادى، قم: انتشارات مدرسه امام علی بن ابیطالب علیه السلام، 1384.
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
درهاى نیکوکارى امام علی علیه السلام فرمودند: ثَلاثٌ مِنْ اَبْوابِ الْبِرِّ: سَخاءُ النَّفْسِ، وَ طیبُ الْکَلامِ، وَ الصَّبْرُ عَلَى الاَْذى؛ سه چیز از درهاى نیکوکارى محسوب مى شود: سخاوت نفس، خوش زبانى و صبر در مقابل ناملایمات. بحار الانوار، جلد 68، صفحه 89.
شرح حدیث:
بِرّ، به معنى نیکوکارى، مفهوم بسیار گسترده اى دارد و تمام نیکوکارى ها را شامل مى شود; نیکوکارى هاى معنوى، مادّى، فردى، اجتماعى، اخلاقى، اقتصادى، سیاسى، اجتماعى و مانند آن. این که خداوند متعال در آیه شریفه 44 سوره بقره مى فرماید: (أتَأمُرُونَ النّاسَ بِالْبِرِّ و تَنْسَوْنَ اَنْفُسَکُمْ)؛ «آیا مردم را به نیکى دعوت مى کنید، امّا خودتان را فراموش مى نمایید؟!» معناى وسیعى دارد.
یکى از لغویّین مى گوید: «بِرّ» از «بَرّ» به معنى بیابان گرفته شده است و از آن جا که بیابان وسیع و گسترده است، بدین جهت عرب به هر کارى که زندگى انسان را وسیع کند و گسترش دهد «بَرّ» مى گوید. «بَرّ» یکى از صفات خداوند متعال است: (اِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحیمُ)(1).
به هر حال حضرت على (علیه السلام) سه کار را به عنوان در ورودى ابواب برّ معرّفى کرده است:
اوّل: سخاوت نفس منظور از سخاوت نفس این است که این فضیلت اخلاقى به گونه اى در قلب انسان ریشه دار شود که قلباً از سخاوت خوشحال شود. چون گاهى انسان سخاوت را بر خویشتن تحمیل مى کند، براى درک ثواب بخشش مى کند، ولى با اکراه؛ امّا گاهى به هنگام سخاوت قلبش شاد مى گردد و وجودش آرام مى شود، چنین سخاوتى در درون جان انسان نفوذ کرده و بسیار عالى است.
ما نباید فراموش کنیم که خداوند حوایج بسیارى از بندگانش را به وسیله ما انجام مى دهد و تصوّر نکنیم که هر چه داریم مخصوص خود ماست؛ بلکه گاه ما تنها واسطه هستیم. و خوشا به حال بندگانى که واسطه بین خداوند و نیازمندان هستند. خداوند متعال این مطلب را به صورت زیبایى در آیه هفتم سوره حدید چنین بیان کرده است: (آمِنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِه وَ اَنْفِقُوا مِمّا جَعَلَکُمْ مُسْتَخْلَفینَ فیهِ); «به خدا و رسولش ایمان بیاورید و از آنچه شما را جانشین و نماینده (خود) در آن قرار داده انفاق کنید».
شرح مسأله انفاق در زندگى ائمّه اطهار (علیهم السلام) کتاب جداگانه اى مى طلبد، برخى از ائمّه (علیهم السلام) در طول عمر بابرکتشان چندین بار تمام اموال خود را با فقرا تقسیم کردند(2) و داستان سوره دهر نمونه بارز این ادّعا است(3).
دوم: خوشی زبانی سخن نرم و اخلاق خوش سرمایه اى است که تمام نمى شود. سرمایه مالى انسان محدود و توقّع و نیاز نیازمندان نامحدود است، و روشن است که محدود پاسخ گوى نامحدود نیست. امّا خداوند حکیم سرمایه نامحدودى به نام زبان خوش به انسان داده تا در مقابل توقّع نامحدود نیازمندان پاسخگو باشد. باید با آنان با زبان خوش و به دور از خشونت و تندى برخورد کرد. اگر نمى توان از نظر مادّى کمک کرد باید به نرمى و ملاطفت جواب آن ها را گفت. کارى که ادب مى کند ده ها استدلال نمى کند. طیب کلام، مخصوصاً در زمان ما، که ما را متّهم به خشونت مى کنند، جاذبه عجیبى دارد.
سوّم: تحمّل ناملایمات دنیا محلّ مشکلات و سختى ها و ناملایمات است; مصیبت، خشکسالى، قحطى، زلزله، سیل، بیمارى هاى مختلف و مانند آن، همگى ناملایمات این دنیاست. بچّه هاى همسایه ایجاد مزاحمت مى کنند، در نانوایى نوبت را مراعات نمى کنند، در رانندگى برخوردهایى به وجود مى آید و ناملایمات دیگرى که همه روزه با آن روبرو هستیم، باید همه این ها را تحمّل کرد و با زبان خوش تذکّر داد، تا بتوان به دروازه هاى نیکوکارى رسید.
پینوشتها: 1. سوره طور، آیه 28. 2. مرحوم حاج شیخ عبّاس قمى در منتهى الآمال، جلد اوّل، صفحه 417، به نقل از امام صادق (علیه السلام)مى گوید: «امام حسن (علیه السلام) سه مرتبه تمام دارایى خویش را با فقرا تقسیم کرد، نصف آن را براى خود برداشت و نصف دیگر را به فقرا داد!». 3. مشروح این داستان را به نقل از منابع اهل سنّت در کتاب «آیات ولایت در قرآن» آورده ایم.
منبع: 110 سرمشق از سخنان حضرت على علیه السلام، آیت الله العظمى مکارم شیرازى دام ظله، تهیه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادى، قم: انتشارات مدرسه امام علی بن ابیطالب علیه السلام، 1384.
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
دنیا و آخرت از منظر امام علی علیه السلام امام علی علیه السلام فرمودند: ما بَعُدَ کائِنٌ وَ ما قَرُبَ بائِنٌ؛ آنچه خواهد آمد دور نیست و آنچه جدا شدنى است نزدیک نمى باشد. بحار الانوار، جلد 74، صفحه 419.
شرح حدیث: این حدیث در واقع اشاره به دنیا و آخرت دارد; «آخرت» «کائن» است، یعنى خواهد آمد; بنابراین آنچه خواهد آمد بعید و دور از دسترس نمى باشد. امّا «دنیا» به هر حال جدا مى شود و «بائن» است و آنچه جدا شدنى است نزدیک نیست. خلاصه دنیایى که ظاهراً نزدیک است، دور است و جدا شدنى! امّا آخرتى که ظاهراً دور است، نزدیک است و جاودانه!
تعبیراتى که در مورد دنیا و آخرت در آیات قرآن و روایات معصومان (علیهم السلام) آمده، فراوان است و علّت اصرار زیاد روى این مسأله، غفلتى است که متأسّفانه بر ما انسان ها عارض مى گردد.
متأسّفانه منطق برخى از مردم، همانند منطق عمر بن سعد ـ لعنة الله علیه ـ است، آن ها مى گویند: «دنیا نقد است و آخرت نسیه، نقد را نباید به خاطر نسیه رها کرد!»(1).
دنیا نقد و آخرت نسیه است و انسان عاقل نقد را به نسیه نمى فروشد!» (منهاج الدموع، صفحه 291).
در حالى که نه دنیا نقد است و نه آخرت نسیه; بالاترین مقام ها و موقعیّت ها با یک چشم بر هم زدن از بین مى رود. این چه نقد بى ارزش و ناپایدارى است!
در روایت است که «وقتى اهل آخرت به دنیا نگاه مى کنند، تمام عمر دنیا در نظر آن ها به اندازه لحظه دوشیدن شیر از یک شتر بیش تر طول نمى کشد». امّا آخرت جاویدان است و ما باید این حقیقت را قبول کنیم و بدان ایمان بیاوریم و آثار ایمان به آن در اعمال و گفتار و اعتقادات ما ظاهر و آشکار گردد. همان گونه که اگر چراغى در خانه اى روشن شود، نور از تمام منافذ آن خانه به بیرون پرتوافشانى مى کند.
پی نوشت: 1. هنگامى که «ابن زیاد» از «عمر بن سعد» خواست که به جنگ امام حسین (علیه السلام) برود، عمر مهلت خواست که یک شب در این مورد فکر کند، او در آن شب اشعارى در مورد حیرت و سرگردانى خود گفت، که یک بیت آن چنین است: الا انما الدنیا لخیر معجل و ما عاقل باع الوجود بدین
منبع: 110 سرمشق از سخنان حضرت على علیه السلام، آیت الله العظمى مکارم شیرازى دام ظله، تهیه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادى، قم: انتشارات مدرسه امام علی بن ابیطالب علیه السلام، 1384.
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم,
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
دو چیز مایه هلاکت مردم است!
امام علی علیه السلام فرمودند: اَهْلَکَ النّاسَ اثْنانِ: خَوْفُ الْفَقْرِ وَ طَلَبُ الْفَخْرِ؛ دو چیز مردم را به هلاکت افکنده است: وحشت و ترس از فقر، و تمنّاى افتخارات موهوم. تحف العقول، صفحه 239
شرح حدیث: اگر درباره علل افزایش تجاوزها، سرقت ها، رشوه خوارى ها، دزدى ها، کم فروشى ها در أشکال مختلف، و همچنین تلاش هاى بى رویه آزمندانه و چپاولگرانه جمع کثیرى از مردم دقّت کنیم، مى بینیم که دو عامل فوق اثر عمیقى در پیدایش غالب این رویدادها دارد.
عدّه اى با داشتن همه چیز، فقط به خاطر ترس از فقر (دقّت کنید ترس از فقر، نه فقر واقعى!) و یا به قول خودشان براى «تأمین آینده»! دست به هر کار خلافى مى زنند. و جمعى نیز آرامش زندگى و روح خود را فداى چشم هم چشمى ها و جلب افتخارات موهوم مى کنند، در حالى که اگر این دو صفت زشت را رها کنند، زندگى راحت و آسوده اى خواهند داشت(1).
تعبیر به «اهلک الناس; مردم را هلاک کرده ... » ممکن است اشاره به هلاکت معنوى و دورى از خدا و گرفتار شدن در چنگال گناهان بوده باشد، و نیز ممکن است اشاره به هلاکت ظاهرى و جسمانى و به اصطلاح «فیزیکى» باشد; چرا که خوف فقر و آرزوى افتخارات موهوم و برترى جویى ها، انسان را وادار به کارهاى خطرناکى مى کند که گاه جان خود را نیز بر سر آن مى نهد.
اضافه بر این «خوف فقر» و «طلب فخر» دو عامل ویران گر اعصاب است که پیوسته اعصاب انسان را در هم مى کوبد و آرامش را از او سلب مى کند و مانند «خوره» او را از درون مى خورد و به مرگ زودرس گرفتار مى سازد. جمع میان دو تفسیر نیز دور از حقیقت نیست.
پی نوشت: 1. یکصد و پنجاه درس زندگى، صفحه 94.
منبع: 110 سرمشق از سخنان حضرت على علیه السلام، آیت الله العظمى مکارم شیرازى دام ظله، تهیه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادى، قم: انتشارات مدرسه امام علی بن ابیطالب علیه السلام، 1384.
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم,
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
دیده و دل
امام علی علیه السلام فرمودند:
اَلْعَیْنُ رائِدُ الْقَلْبِ؛
چشم پیشقراول و دیده بان قلب است.
میزان الحکمه، باب 3879، حدیث 19939، (جلد 10، صفحه 70).
شرح حدیث:
این حدیث کوتاه و پر معنى، ممکن است اشاره به جهات مثبت یا منفى چشم باشد. مثلا، ممکن است شخصى ـ نعوذ بالله ـ چشم چران باشد و این بیمارى از چشم به قلب او منتقل شود و بدین وسیله قلب او در تسخیر شیطان قرار گیرد. یک نگاه ممکن است سر چشمه از هم پاشیدگى خانواده ها، اختلافات، و حتّى ضرب و قتل شود!
در روایتى پیرامون خطر این گناه بزرگ مى خوانیم: «اَوّلُ نَظْرَة لَکَ وَ الثّانِیَةُ عَلَیْکَ وَ لا لَکَ وَ الثّالِثَةُ فیها الْهَلاکُ؛ در نگاه اوّل (که غیر اختیارى است) چیزى بر تو نیست و نگاه دوم که اختیارى است به ضرر توست، نه به نفع تو، و نگاه سوم (که در حقیقت إصرار بر گناه است) باعث هلاکت توست؟»(1).
و ممکن است که اشاره به جهات مثبت چشم باشد، مثل این که یک نگاه ممکن است انسان را از کفر به سوى ایمان و از شک به سوى یقین هدایت نماید. تفکّر در خلقت و آفرینش زمین و آسمان، که در قرآن مجید نسبت به آن سفارش شده، از راه دیدن این مناظر حاصل مى گردد.
به هر حال روایت فوق به جنبه هاى مثبت و منفى آثار چشم و تأثیر مهمّ آن بر قلب انسان و سعادت و شقاوت آدمى اشاره دارد.
پیام روایت این است که انسان باید چشمِ بازى داشته باشد و از آنچه مى بیند در جهت شناخت خویشتن و جهان پیرامون خویش بهره ببرد، سپس آنچه را دریافته است به دیگران منتقل کند.
پی نوشت: 1. وسایل الشیعه، جلد 14، ابواب مقدمات النکاح، باب 104، حدیث 8؛ روایات دیگرى نیز در مورد نگاه در این باب وجود دارد.
منبع: 110 سرمشق از سخنان حضرت على علیه السلام، آیت الله العظمى مکارم شیرازى دام ظله، تهیه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادى، قم: انتشارات مدرسه امام علی بن ابیطالب علیه السلام، 1384.
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
انسان باید زبانش را حفظ کند، زیرا این زبان سرکش صاحبش را به هلاکت مى اندازد. به خدا سوگند، باور نمى کنم بنده اى که زبانش را حفظ نکند، تقوایى سودمند به دست آورد.
نهج البلاغه، خطبه 176.
شرح حدیث:
سخن در مورد زبان فراوان است، ولى آنچه موضوع بحث این روایت است رابطه کنترل زبان و تقوى است. ارتباط این دو به قدرى تنگانگ است که بدون کنترل زبان تقوى امکان پذیر نیست! دیانت اشخاص، ارزش وجودى آن ها، رشد فکرى و تعالى روحى انسان ها و خلاصه انسانیّت فرزندان آدم به وسیله زبان سنجیده مى شود.
آرى زبان معیار سنجش هاست، بدین جهت اوّلین گام تهذیب در اخلاق، حفظ و کنترل و پاک سازى زبان است.
زبان موجودى خطرناک و در عین حال بسیار مهمّ است و اصولا خطر آن به خاطر اهمیّت آن است. خطر زبان از آن جهت است که همیشه در دسترس انسان است و گناهانى که به وسیله آن انجام مى شود، به آسانى صورت مى گیرد و چون به آن عادت کرده ایم متأسّفانه قُبح و زشتى گناهان زبان از بین رفته است.
علاوه بر این دو مطلب ـ که خطر زبان را روشن مى سازد ـ خطرناک تر این که گناهانى که به وسیله زبان صورت مى پذیرد، غالباً از حقوق النّاس است: غیبت، تهمت، شایعه پراکنى، شوخى هاى نامشروع، إشاعه فحشاء، دروغ، إیذاء مؤمن، فحّاشى، قذف و مانند آن، که با زبان انجام مى شود، همه از گناهانى است که حقّ النّاس را به دنبال دارد.
با توضیح بالا روشن شد چرا بدون کنترل زبان تقوى حاصل نمى شود. بنابراین گام اوّل در مسیر سعادت این است که با دقّت مواظب سخنان و گفتار خویش باشیم.
منبع: 110 سرمشق از سخنان حضرت على علیه السلام، آیت الله العظمى مکارم شیرازى دام ظله، تهیه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادى، قم: انتشارات مدرسه امام علی بن ابیطالب علیه السلام، 1384.
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
کسى که مى خواهد با شخصیّت شود باید از گناه پرهیز کند.
بحار الانوار، جلد 74، صفحه 419.
شرح حدیث:
تعبیرات زیادى در روایات دیده مى شود که آبرو و عظمت و عزّت در دنیا را نیز براى انسان هاى با تقوى مى داند. خداوند متعال مى فرماید: (لِلّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسوُلِه وَ لِلْمُؤْمِنینَ)؛ «عزّت فقط از آنِ خداوند و پیامبرش و مؤمنین به آن ها است»(1).
از سوى دیگر در برخى از روایات آمده است که فلان گناه آبروى انسان را مى برد و از شخصیّت وى مى کاهد. از مجموع این مطالب استفاده مى شود که رابطه اى بین تقوى و ارزش انسان در دنیا وجود دارد.
روایت فوق پیرامون همین مطلب سخن مى گوید، و حتّى یافتن شخصیّت مناسب اجتماعى را در سایه دورى از گناه و اطاعت پروردگار عالم مى داند. یعنى ثواب و عقاب تنها جزا و پاداش نیکوکار و گناهکار نیست، بلکه گناه و طاعت آثارى در همین دنیا دارد.
و به تعبیر دیگر دین فقط براى جهان آخرت نیست، بلکه براى دنیا هم مفید است. مثلا شخصى که دروغ مى گوید، نهایتاً چند بار موفّق به پرده پوشى مى گردد، ولى بالاخره رسوا مى شود و پس از رسوایى ناشى از گناه، مردم دیگر به او اعتماد نمى کنند.
بنابراین تقوى درختى است که ثمرات آن در دنیا و آخرت قابل استفاده است.
ضمناً فراموش نکنیم که نهال تقوى همه روزه احتیاج به آبیارى و مراقبت دارد و گرنه پژمرده مى گردد، روز و شب باید توبه و استغفار کرد. انسان هنگامى که از خانه بیرون مى رود باید خود را به خدا بسپارد و همواره مراقب اعضاى خویشتن باشد.
پی نوشت: 1. سوره منافقین، آیه 8.
منبع: 110 سرمشق از سخنان حضرت على علیه السلام، آیت الله العظمى مکارم شیرازى دام ظله، تهیه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادى، قم: انتشارات مدرسه امام علی بن ابیطالب علیه السلام، 1384.
منبع (ادامه مطلب ...):
https://rasekhoon.net/hadith/3986/page5
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
زندگینامه شهید احمد کشوری:
سرگرد خلبان احمد کشوری مکتبی که شهادت ندارد، اسارت ندارد. (امام خمینی) شهید کشوری، اسطوره مقاومت در روزهای خون و خطر، مردی که افتخار اسلام و هوانیروز بود؛ مردی که ارتشیِ نمونه لقب گرفت؛ دلاوری که همه عشقش اسلام بود و امام؛ شهیدی که در دامان پدر و مادری مسلمان و شجاع پرورده شد؛ اینک به آنچه که همگی ما در آرزویش هستیم، رسیده است و در کنار فرشتگان خداوند و ملائک مقرب، تقرّب یافته است. از شجاعت پدرش همین بس که با وجود داشتن پست ریاست ژاندارمری (در یکی از شهرهای شمال) به مبارزه با سردمداران زر و زور پرداخت و در آخر مجبور به استعفا شد و پس از آن به کشاورزی پرداخت. شهید احمد در تیرماه 1332 در خانواده ای متوسط به دنیا آمد. دوران دبستان و سه سال اول دبیرستان را به ترتیب در «کیاکلا و سرپل تالار» ـ دو روستا از روستاهای محروم شمال ـ و سه سال آخر را در دبیرستان «قنه» بابل گذراند. دوران تحصیلش را به خاطر استعداد فوق العاده ای که داشت، به عنوان شاگردی ممتاز به پایان رساند. وی ضمن تحصیل، علاقه زیادی به رشته های ورزشی و هنری نشان می داد و در اغلب مسابقات رشته های هنری نیز شرکت می کرد. یکبار هم در رشته طراحی در ایران مقام اول را به دست آورد. در رشته ی کشتی نیز درخششی فراوان داشت. در زمان تحصیل، فعالیت مذهبی زیادی داشت؛ با صدای پر سوزش به مجالس و مراسم مذهبی شور خاصی می بخشید. در ایامی نظیر عاشورا با مدیریت و جدیت بسیار همواره مرثیه خوانی و اداره بخشی از مراسم را به عهده می گرفت. در این برنامه ها، تمام سعی خود را برای نشان دادن چهره ی حقیقی اسلام و بیرون آوردن آن از قالب هایی که سردمداران زر و زور و اربابان از خدا بیخبر برای آن درست کرده بودند، به کار می برد و معتقد بود که: انسان نباید یک مسلمان شناسنامه ای باشد. بلکه باید عامل به احکام اسلام باشد. و چون در این فکر بود که اسلام را از روی تحقیق و مطالع بپذیرد، در دوران دبیرستان مطالعاتش را وسعت داد و تا هنگام اخذ دیپلم علاوه بر کتب مذهبی، کتابهایی درباره ی وضعیت سیاسی جهان مطالعه نمود. شهید کشوری در سال آخر دبیرستان با دو تن از همکلاسان خود، دست به فعالیت های سیاسی ـ مذهبی زد. او با کشیدن طرحها و نقاشی های سیاسی بر علیه رژیم وابسته، ماهیت آن را افشاء می کرد. بعد از گرفتن دیپلم، آماده ورود به دانشگاه می شد که با توجه به هزینه های سنگین آن و محرومیت مالی که داشت، از رفتن به دانشگاه منصرف گردید. در سال 1351 وارد ارتش (هوانیروز) شد. البته همیشه از مسائلی که در آنجا می دید، رنج می برد، چرا که رفتارها، مخالف شئونات عقیدتی او بود. او در معاشرت با استادهای خارجی، به گونه ای رفتار می کرد که آنها را تحت تأثیر خود قرار می داد. در این مورد می گفت: من یک مسلمانم و مسلمان نباید فقط به فکر خود باشد. او می خواست در آنجا نیز ادامه ارشاد را بگستراند. به علت هوش و استعدادی که داشت، دوره های تعلیماتی خلبانی هلی کوپترهای «کبرا» و «جت رنجر» را با موفقیت به پایان رساند. عبادات او نیز دیدنی بود. او شبها با صوت زیبایش، قرآن می خواند و پیوندش را با «الله» مستحکم می کرد. چنان خداوند را عبادت می کرد که در انسان تأثیر می گذاشت. وقتی به عبادت می پرداخت، حال دیگری می یافت. با زندگی ساده اش می ساخت و با تجملات سخت مبارزه می کرد. روحیه ای متواضع و رئوف داشت و در عین حال در مقابل بی عدالتی ها سرسختانه می ایستاد. علاقه عجیبی به روحانیت داشت و بسیار افسوس می خورد که چرا روحانی نیست. بارها گفته بود: ای کاش در لباس روحانیت بودم. در آن صورت بهتر می توانستم حرفهایم را بزنم. شهید کشوری با همه ی محدودیتهایی که در ارتش وجود داشت، بسیاری از کتابهای ممنوعه را در کمد لباسش جاسازی می کرد و در فراغت، آنها را مطالعه می نمود. حتی به دیگران نیز می داد تا مطالعه کنند. چندین بار به علت اعمالی که بر علیه رژیم انجام داد، کارش به بازجویی رسید و حتی مورد تهدیدهای مختلف قرار گرفت. در اوایل اشتغال به کارش در باختران، شروع به تحقیق درباره ی فقرای شهر نمود و برای نشر روحیه ی انفاق در همکارانش سعی بسیار کرد. بالاخره توانست با همکاری چند نفر دیگر از افراد خیّر هوانیروز، مخفیانه صندوقی جهت کمک به مستضعفین تشکیل دهد. شبهای بسیار از مصیبت های فقرا سخن می گفت و اشک می ریخت و فکر چاره می کرد. با همه خطراتی که متوجه او بود، به منزل فقرا می رفت و ضمن کمک به آنان، ظلم های شاه ملعون را برایشان روشن می ساخت. شهید کشوری در دوران قبل و بعد از انقلاب، جان بر کف و دلیر برای اعتلای اسلام ایستاد و مقاومت کرد. در اکثر تظاهرات شرکت کرد و بسیاری از شبها را بدون آن که لحظه ای به خواب برود، با چاپ اعلامیه های امام به صبح رساند. او چه قبل و چه بعد از پیروزی انقلاب عقیده اش این بود که تنها رهبران راستین امت اسلام، روحانیون در خط امام هستند. در میان تظاهرات چندین بار کتک خورده بود، ولی با شوق عجیبی از آن حادثه یاد می کرد و می گفت: این باطومی که من خوردم، چون برای خدا بود شیرین بود. من شادم از این که می توانم قدمی بردارم و این توفیقی است از سوی پروردگار. در زمان بختیار خائن با چند تن از دوستانش طرح کودتایی را برای سرنگونی این عامل آمریکا ریختند و آن ا نزد آیت الله پسندیده، برادر امام بردند. قرار بر این شد که طرح به نظر امام خمینی برسد و در صورت موافقت ایشان اجرا گردد. اما خوشبختانه با هوشیاری امام و بی باکی امت، انقلاب اسلامی در 22 بهمن پیروز گردید و دیگر احتیاجی به اجرای این طرح نشد. وقتی که غائله کردستان شروع شد، شهید کشوری همچون کسی که عزیزی را از دست بدهد و یا برادری دربند داشته باشد، از بابت این ناامنی ناراحت بود. سردار شهید به خون خفته ما تیمسار «فلاحی» می گفت: من شبی برای مأموریت سختی در کردستان داوطلب خواستم و هنوز سخنانم تمام نشده بود که از صف، جوانی بیرون آمد. دیدم کشوری است. او از همان آغاز جنگ داخلی چنان از خود کیاست و لیاقت و شجاعت نشان داد که وصف ناکردنی است. یکبار خودش به شدت زخمی شد و هلی کوپترش سوراخ سوراخ. ولی او به فضل الهی و هوشیاری تمام، هلی کوپتر را به مقصد رساند. در زمان جنگ هم دست از ارشاد برنمی داشت و ثمره تلاش های شبانه روزی او را می توان در پرورش عقیدتی شیرمردانی چون شهید سهیلیان و شهید شیرودی دانست. شهید شیرودی چه متواضعانه می گفت: احمد، استاد من بود. زمانی که صدام آمریکایی به ایران یورش آورد، احمد در انتظار آخرین عمل جراحی برای بیرون آوردن ترکش از سینه اش بود. اما روز بعد از شنیدن خبر تجاوز صدام، عازم سفر شد. به او گفته بودند که بماند و پس از اتمام جراحی برود، اما او جواب داده بود: وقتی اسلام در خطر باشد، من این سینه را نمی خواهم. به جبهه رفت و چون گذشته، سلحشورانه جنگید و مزدوران را به درک واصل کرد، به طوری که بیابان های غرب کشور را به گورستانی از تانک ها و نفرات مزدور دشمن تبدیل نمود. او بدون وقفه و با تمام قدرت و قوا می کوشید. پروازهای سخت و خطرناک را از همه زودتر و از همه بیشتر انجام می داد. حماسه هایی که در شکار تانک آفریده بود، فراموش نشدنی است. شبها دیروقت می خوابید و صبح ها خیلی زود بیدار می شد و نیمه شبها، نماز شب می خواند. با اشک و تضرع و عبادت های نیمه شبش، به جهاد اکبر نیز اهتمام می ورزید. او الگوی یک مسلمان کامل و به کمال رسیده بود و چه زیبا گفته است شهید عزیزمان تیمسار فلاحی که: «احمد فرشته ای بود در قالب انسان. » او چنان مبارزه با کفر را با زندگی خود عجین کرده بود که دیگر هیچ چیز و هیچ کس برایش کوچکترین مانعی نبود. حتی مریم سه ساله و علی سه ماهه اش. هر بار که صحبت از فرزندانش و علاقه او به آنها می شد می گفت: «آنها را به قدری دوست دارم که جای خدا را نگیرند. » هر کار سخت و دشواری را که انجام می داد، کار کوچکی می شمرد و آن را وظیفه می دانست. از کارهای دیگران و قشرهای مختلف در جبهه ها، خصوصاً پاسداران قدردانی بسیار می کرد. به برادران پاسدار علاقه وصف ناشدنی داشت و مبارزه ی آنان را از خالصانه ترین مبارزات بعد از صدر اسلام می دانست. یکبار پوتینی از برادر پاسداری به عنوان هدیه گرفته بود و هرگز این چکمه ی رزم را از خود دور نمی کرد. می گفت: « من این را از یکی از خالصان درگاه احدیت که روحانیت و جهاد و شهادت از چهره و نگاهش می بارد، گرفته ام. » شهید کشوری همواره برای وحدت هرچه بیشتر دو قشر پاسدار و ارتشی می کوشید؛ چنانکه مسئولین، هماهنگی، و حفظ غرب کشور را مرهون او می دانستند. او گفت: «تا آخرین قطره خون برای اسلام و اطاعت از ولایت فقیه خواهم جنگید و از این مزدوران کثیف که سرهای مبارک عزیزانم(پاسداران)را نامردانه بریدند، انتقام خواهم گرفت. » عشق شهید کشوری به امام، چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب وصف ناکردنی است. بعد از انقلاب وقتی که برای امام کسالت قلبی پیش آمده بود، او در سفر بود. در راه وقتی که این خبر را شنید، از ناراحتی ماشین را در کنار جاده نگه داشت و در حالی که می گریست، گفت: خدایا از عمر ما بکاه و به عمر رهبر بیفزا. وقتی به تهران رسید، به بیمارستان رفت و آمادگی خود را برای اهدای قلب به رهبرش اعلام کرد. او بر این عقیده بود که تا در این دنیا هست و فرصتی وجود دارد، باید توشه ای برای آخرت بسازد. هرگز لحظه ای از حرکت و تلاش بازنایستاد؛ به طوری که می گویند بارها در هوای ابری و حتی بارانی پرواز کرد. او الله را می دید و به جهان جاودانی می اندیشید. عشق به الله، هر خطری را در نظرش هموار کرده بود و شهادت در راه الله برای او از عسل شیرین تر بود. آری... بالاخره در روز15/9/1359 نیایش های شبانه اش به درگاه احدیت مورد قبول واقع گردید و در حالی که از یک مأموریت بسیار مشکل اما پیروز باز می گشت، در دره میناب ایلام مورد حمله نابرابر و ناجوانمردانه مزدوران بعثی قرار گرفت. در حالی که هلی کوپترش در اثر اصابت راکت های دو میگ به شدت در آتش می سوخت. آن را تا موضع خودی رساند. و آنگاه در خاک وطن سقوط کرد و شربت شیرین شهادت را مردانه نوشید و پیکر پاکش در بهشت زهرا میعادگاه عاشقان به خاک سپرده شد. از قدرت روحی مادرش چه چیز بالاتر از این که در هنگام دفن پسرش، در حالی که عکس او را می بوسید و پرچم جمهوری اسلامی راـ که با دست خود دوخته بود ـ بر سر مزار او می آویخت، فریاد زد احسنت پسرم، احسنت. آنان که با چشمی گریان در بهشت زهرا حضور داشتند، هیچ گاه سخنان خانواده ی صبور سرگرد «کشوری» را فراموش نخواهند کرد.
وصیتنامه:
«بسم الله الرحمن الرحیم» در مـسـلخ عـشق جـز نـکـو را نـکشند روبـــه صـفـتـان زشـت خـو را نـکشـنـد پایان زندگی هر کسی به مـرگ اوست جز مرد حق که مرگش آغاز دفتر اوست هر روز ستاره ای را از این آسمان به پایین می کشند امّا باز این آسمان پر از ستاره است. این بار نیز در پی امر امام، دریایی خروشان از داوطلبین به طرف جبهه های حق علیه باطل روان شد و من قطره ای از این دریایم و نیز می دانید که این اقیانوس بی پایان است و هر بار بر او افزوده می شود. راه شهیدان را ادامه دهید. که آنها نظاره گر شمایند مواظب ستون پنجم باشید که در داخل شما هستند. بی تفاوتی را از خود دور کنید، در مقابل حرف های منحرف بی تفاوت نباشید مردم کوفه نشوید و امام را تنها نگذارید. در راهپیمایی ها بیشتر از پیش شرکت کنید. در دعاهای کمیل شرکت کنید. فرزندانتان را آگاه کنید. و تشویق به فعالیت در راه الله کنید و وصیت به پدر و مادرم: پدر و مادرم! همچنان که تا الآن صبر کرده اید از خدا می خواهم صبر بیشتری به شما عطا کند. فعالیتتان را در راه خدا بیشتر کنید. در عزایم ننشینید، نمی گویم گریه نکنید ولی اگر خواستید گریه کنید به یاد امام حسین (ع) و کربلا و پدر و مادرانی که پنج فرزندشان شهید شده گریه کنید، که اگر گریه های امام حسینی و تاسوعا و عاشورایی نبود، اکنون یادی از اسلام نبود. پشت جبهه را برای منافقین و ضد انقلاب خالی نگذارید، در مراسم عزاداری بیشتر شرکت کنید که این مراسم شما را به یاد شهیدان می اندازد و این یاد شهیدان است که مردم را منقلب می کند امام را تنها نگذارید فراموش نکنید که شهیدان نظاره گر کارهای شمایند ما زنـده بـه آنـیـم کـه آرام نـگـیـریـم موجیم که آسودگی ما عدم ماست والسلام قطراه ای از دریای خروشان حزب الله
خاطرات:
سرلشکر شهید ولی الله فلاحی: «او (شهید احمد کشوری) از همان آغاز جنگ داخلی چنان از خود کیاست و لیاقت و شجاعت نشان داد که وصف ناکردنی است. یک بار خودش به شدت زخمی شد و هلیکوپترش سوراخ سوراخ. ولی او به فضل الهی و هوشیاری تمام، هلیکوپتر را به مقصد رساند. در زمان جنگ هم، دست از ارشاد برنمیداشت و ثمره تلاشهای شبانهروزی او را میتوان پرورش عقیدتی شیرمردانی چون شهید سهیلیان و شهید شیرودی دانست».
منبع (ادامه ...):
https://ajashohada.ir/Apps
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
ـ در پاسخ ابن سِکیت که پرسیده بود: سبب برانگیخته شدن موسی(ع) با عصا، ید بیضا و ابزار سحر، و عیسی(ع) با ابزار طبابت، و محمّد(ص) با گفتار و خطابه چیست؟ ـ : خداوند، هنگامی موسی(ع) را برانگیخت که جادو بر مردم عصر او غلبه داشت. از این رو، برای آنان از جانب خداوند، معجزه ای آورد که نظیر آن در توان آنان نبود، تا با آن، جادوی آنان را باطل سازد و حجّت را بر ایشان تمام نماید.
و خداوند متعال، عیسی(ع) را در زمانی به رسالت برانگیخت که در میان مردم، بیماری های مُزمن پدید آمده بود، مردم به طب نیاز داشتند و عیسی(ع) از جانب خداوند، برای آنان معجزه ای آورد که نظیر آن، نزد ایشان وجود نداشت. او مردگان را برای ایشان زنده می کرد، و کور مادرزاد و مبتلا به پیسی را با اذن الهی شفا می داد و با این معجزات، حجّت را بر آنان تمام می کرد.
خداوند، محمّد(ص) را در زمانی به رسالت برانگیخت که خطابه و سخنوری ـ و به گمانم امام(ع) افزود: و شعر ـ بر مردم عصر ایشان غلبه داشت. از این رو، او از جانب خداوند، برای ایشان موعظه ها و حکمت هایی آورد تا با آنها، ادّعای آنان را باطل و حجّت را بر ایشان تمام نماید.
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
هفتادمین سوره قرآن کریم است که مکی و دارای 44 آیه است. این سوره به «سأل سائل» نیز شهرت دارد. (1)
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه واله وسلم در فضیلت این سوره فرموده اند: هر کس سوره معارج را قرائت کند خداوند ثواب کسانی که رعایت امانت و عهدهای خود را می کنند و کسانی که بر نمازهای خود مواظبت می کنند را به او عطا می کند.(2)
در سخنی از امام صادق علیه السلام نیز آمده است: هر کس سوره معارج را زیاد بخواند خداوند از گناهان او پرسش نخواهد کرد و در روز قیامت او را نزد پیامبر و اهل بیتش علیهم السلام ساکن خواهد کرد.(3)
آثار و برکات سوره
1)گره گشایی برای اسیران و زندانیان
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: کسی که در اسارت است یا در زندان و در بند است اگر سوره معارج را بخواند برای او گره گشایی می شودو این سوره او را حفظ می کند تا نزد خانواده اش بازگردد.(4)
2)برای محتلم نشدن
امام صادق علیه السلام فرمودند: کسی که در شب سوره معارج را قرائت نماید از احتلام و جنب شدن در خواب در امان می ماند و تمام شب را در امنیت الهی خواهد بود تا صبح.(5)
3)روا شدن حاجات
روایت است که هر کس بر خواندن این سوره در شب و روز مداومت کند هر حاجتی که دارد روا می گردد.(6)
_________________
پی نوشت:
(1) درمان با قرآن، ص126
(2)مجمع البیان، ج10، ص116
(3) ثواب الاعمال، ص119
(4) تفسیرالبرهان، ج5، ص481
(5) همان
(6)درمان با قرآن، ص127
منابع:«قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»؛ درمان با قرآن،محمدرضا کریمی
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
شصت و نهمین سوره قرآن کریم است که مکی و 52 آیه دارد.
حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم فرموده اند: هر کس سوره حاقه را قرائت نماید خداوند در حسابرسی او آسانگیری می کند.(1)
امام صادق علیه السلام نیز فرموده اند: سوره حاقه را زیاد بخوانید زیرا قرائت آن در نمازهای واجب و مستحب از نشانه های ایمان به خدا و رسول اوست، این سوره درباره امیرالمومنین علی علیه السلام و معاویه نازل شده است دین قاری سوره، از او سلب نخواهد شد تا اینکه خداوند را دیدار کند.(2)
در روایتی دیگر از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم آمده ست: هر که یازده آیه از سوره حاقه را بخواند خدای تعالی او را از فتنه دجّال نگاه می دارد و اگر همه سوره را بخواند موجب نورانی شدن او از سر تا پا می شود.(3)
آثار وبرکات سوره
1)محافظت جنین و بالا بردن ضریب هوشی طفل
از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است: ...اگر سوره حاقه را بنویسند و زن باردار آن را به همراه خود داشته باشد فرزندی که در شکم دارد به اذن خداوند حفظ می شود و اگر آن را بنویسند پس از شستن آب آن را به طفل شیرخوار بدهند تا بنوشد آن طفل دارای حافظه و هوش بسیار می شود...(4)
امام صادق علیه السلام نیز در روایتی فرمودند: اگر کودکی از آب نوشته شده سوره حاقه بنوشد بسیار باهوش می شود و خداوند او را به سلامت می دارد و به بهترین شکل رشد و نمو می کند. (5)
اگر آب شسته شده سوره حاقه را زن بارداری بنوشد طفلش بسیار باهوش و ذکاوت می شود و از آزار دهنده ها و شیاطین حفظ می شود و اگر نوشته آن را زن باردار همراه خود داشته باشد جنین در شکم از هر آفت و سویی حفظ می شود. (6)
__________________
پی نوشت:
(1)مجمع البیان، ج10، ص102
(2) ثواب الاعمال، ص119
(3)روض الجنان و روح الجنان، ج19، ص373
(4) تفسیرالبرهان، ج5، ص467
(5) همان
(6)المصباح کفعمی، ص458
منبع:«قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»
منبع:
https://quran.anhar.ir/fazilat-300.htm
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
کیفیت یافتن نماز بدین معنی است که نماز، با حال و حضور ادا شود؛ نمازگزار به نماز با چشمِ «میعاد ملاقات با خدا» بنگرد و در آن، با خدای خود سخن بگوید و خود را در حضور او ببیند. 1392/06/13
همان کمکی را که به حزبالله شیعه در لبنان کردیم، به حماس و جهاد در فلسطین کردیم و باز هم همین کار را خواهیم کرد
ملت ایران عاشق مبارزه با صهیونیستهاست/ دولت و ملت ما در این جهت همزبانند/ ما اسیر اختلافهای مذهبی نیستیم و همان کمکی را که به حزبالله شیعه در لبنان کردیم، به حماس و جهاد در فلسطین کردیم و باز هم همین کار را خواهیم کرد. 1393/09/04
شهید مدافع حرم شهید شهید پویا ایزدی (ابو ریحانه)
تاریخ شهادت : 1394/08/01 | محل شهادت : حلب - سوریه