براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
|
|
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : شنبه 20 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
قرآن / انس با قرآن/تلاوت قرآن/حفظ قرآن / کتابالله/ کتاب هدایت
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امیرالمؤمنين امام علی علیه السلام: أيُّها النّاسُ، اعلَموا أنّهُ ليسَ بعاقِلٍ مَنِ انزَعَجَ مِن قَولِ الزُّورِ فيهِ، و لا بحَكيمٍ مَن رَضِيَ بثَناءِ الجاهِلِ علَيهِ اى مردم! بدانيد كه هر كس از سخن دروغ و ناحقّ درباره خود رنجيده شود، خردمند نيست و هر كس از مدح و ثناى نادان درباره خود خوشحال شود، حكيم نمىباشد. تحف العقول صفحه ۲۰۸
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
رسول خدا صل الله علیه و آله فرمودند: ای علی اگر کسی خداوند سبحان را به اندازهی نوح عبادت کند و همسنگ کوه احد در راه خدا طلا انفاق کند و آن مقدار عمر کند که هزار بار با پای پیاده حج به جای آورد و سپس در میان صفا و مروه مظلومانه کشته شود ، اگر ولایت تو را نپذیرد بوی بهشت به مشامش نمی رسد و داخل بهشت نمی شود منبع: مناقب خوارزمی صفحه ۶۸
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام حسین علیه السلام: «لاَ تَقُولُوا بِاَلْسِنَتِكُمْ مَا يَنْقُصُ عَنْ قَدْرِكُمْ». «چيزى كه از ارزشتان بكاهد، بر زبان جارى نكنيد». جلاء العيون، ج ۲ ص۲۰۵
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام کاظم (علیه السلام) : هر که زبانش صادق باشد ، اعمالش تزکیه است. هر که فکر و نیتش نیک باشد، در روزیش توسعه خواهد بود . هر که به دوستان و آشنایانش نیکی و احسان کند ، عمرش طولانی خواهد بود. اصول کافی،ج1،ص38 بحارالانوار ،ج82 ،ص177
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
پیامبر رحمت(صل الله علیه و آله) : به من ایمان نیاورده است آنکه شب را سیر بخوابد و همسایهاش گرسنه باشد. کافی ۲:۶۶۸
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام حسن علیه السلام: تَمامُ الصَّنِیَعةِ خَیرٌ مِن ابتِدائِها امام حسن علیه السلام: تمام کردن احسان از آغاز کردن آن بهتر است.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیه ۳۲ سوره مبارکه نساء وَ لا تَتَمَنَّوْا مَا فَضلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضكُمْ عَلى بَعْضٍلِّلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكتَسبُواوَ لِلنِّساءِ نَصِيبٌ ممَّا اكْتَسبنَوَ سئَلُوا اللَّهَ مِن فَضلِهِإِنَّ اللَّهَ كانَ بِكلِّ شىْءٍ عَلِيماً۳۲ ترجمه: ۳۲-برتريهائى را كه خداوند نسبت به بعضى از شما بر بعضى ديگر قرار داده آرزو نكنيد ( اين تفاوتهاى طبيعى و حقوقى براى حفظ نظام اجتماع شما و طبق اصل عدالت است ولى با اين حال ) مردان نصيبى از آنچه بدست مىآورند دارند و زنان نصيبى ( و نبايد حقوق هيچيك پايمال گردد ) و از فضل ( و رحمت و بركت ) خدا بخواهيد و خداوند به هر چيز دانا است. شان نزول مفسر معروف طبرسى در مجمع البيان نقل مىكند كه : ام سلمه ( يكى از همسران پيامبر ) به پيامبر (صلىاللهعليهوآلهوسلّم) عرض كرد : چرا مردان به جهاد مىروند و زنان جهاد نمىكنند ؟ و چرا براى ما نصف ميراث آنها مقرر شده ؟ اى كاش ما هم مرد بوديم و همانند آنها به جهاد مىرفتيم ، و موقعيت اجتماعى آنها را داشتيم آيه فوق نازل گرديد و به اين سؤالات و مانند آن پاسخ گفت : و در تفسير المنار مىخوانيم : جمعى از مردان مسلمان هنگامى كه آيه ارث نازل شد و سهم مردان را دو برابر زنان ذكر كرد ، گفتند:اى كاش اجر و پاداش معنوى ما نسبت به آنها نيز چنين بود و جمعى از زنان نيز گفتند اى كاش مجازات و كيفرهاى ما نصف مجازات مردان بود همانطور كه سهم ارث ما نيمى از ارث آنها است ، آيه فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت. تفسیر و لا تتمنوا ما فضل الله بعضكم على بعض ... همانطور كه در شان نزول آمده است تفاوت سهم ارث مردان و زنان براى جمعى از مسلمانان به صورت يك سؤال در آمده بود ، آنها گويا توجه نداشتند كه اين تفاوت به خاطر آن است كه هزينه زندگى ، عموما بر دوش مردان مىباشد ، و زنان از آن معافند ، به علاوه هزينه خود آنها نيز بر دوش مردان است ، و همانطور كه سابقا اشاره شد سهميه زنان عملا دو برابر مردان خواهد بود ، لذا آيه فوق مىگويد : تفاوتهائى را كه خداوند براى بعضى از شما نسبت به بعض ديگر قائل شده هرگز آرزو نكنيد ، زيرا اين تفاوتها هر كدام اسرارى دارد كه از شما پوشيده و پنهان است چه تفاوتهائى كه از نظر آفرينش و جنسيت و صفات جسمى و روحى داريد و پايه نظام اجتماعى شما است ، و چه تفاوتهائى كه از نظر حقوقى به خاطر موقعيتهاى مختلف همانند ارث قرار داده شده است ، تمام اين تفاوتها بر طبق عدالت و قانون الهى مىباشد و اگر غير از آن مصلحت بود براى شما قائل مىشد ، بنا بر اين آرزوى تغيير آنها يك نوع مخالفت با مشيت پروردگار كه عين حق و عدالت است مىباشد . البته نبايد اشتباه كرد كه آيه اشاره به تفاوتهاى واقعى و طبيعى مىكند نه تفاوتهاى ساختگى كه بر اثر استعمار و استثمار طبقاتى بوجود مىآيد ، چه اينكه آنها نه خواست خدا است ، و نه چيزى است كه آرزوى دگرگون كردن آن نادرست باشد ، بلكه تفاوتهائى است ظالمانه و غير منطقى كه بايد در رفع آن كوشيد ، فى المثل زنان نمىتوانند آرزو كنند كه اى كاش مرد بودند ، و مردان نيز نبايد آرزو كنند كه اى كاش زن مىشدند ، زيرا اين دو جنس اساس نظام اجتماع انسانى است ، اما در عين حال نبايد اين تفاوت جنسيت سبب شود كه يكى از اين دو جنس حقوق ديگرى راپایمال کند، وآنها که آیه را دستاویز برای ادامه تبعیضات ناروای اجتماعی پنداشته اند سخت در اشتباهند. للرجال نصيب مما اكتسبوا و للنساء نصيب مما اكتسبن لذا بلا فاصله مىفرمايد : مردان و زنان هر كدام بهرهاى از كوششها و تلاشها و موقعيت خود دارند خواه موقعيت طبيعى باشد ( مانند تفاوت دو جنس مرد و زن با يكديگر ) و يا تفاوت به خاطر تلاشها و كوششهاى اختيارى . قابل توجه اينكه كلمه اكتساب كه به معنى تحصيل كردن و بدست آوردن است ، مفهوم وسيعى دارد ، هم كوششهاى اختيارى را شامل مىشود و هم آنچه را كه انسان بوسيله ساختمان طبيعى خود مىتواند بدست بياورد. و اسئلوا الله من فضله سپس مىفرمايد : بجاى آرزو كردن اين گونه تفاوتها ، از فضل خدا و لطف و كرم او تمنا كنيد كه به شما از نعمتهاى مختلف و موفقيتها و پاداشهاى نيك ارزانى دارد و در نتيجه افرادى خوشبخت و سعادتمند باشيد خواه مرد باشيد يا زن ، و خواه از اين نژاد باشيد يا نژاد ديگر ، و در هر حال آنچه را خير واقعى و سعادت شما در آن است بخواهيد نه آنچه شما خيال مىكنيد ( و تعبير به من فضله شايد اشاره به همين معنى مىباشد ) . البته روشن است كه تقاضاى فضل و عنايت پروردگار به اين نيست كه انسان به دنبال اسباب و عوامل هر چيز نرود بلكه بايد فضل و رحمت او را در لابلاى اسبابى كه او مقرر داشته است جستجو كرد. ان الله كان بكل شىء عليما چون خداوند به همه چيز دانا است و مىداند براى نظام اجتماع چه تفاوتهائى از نظر طبيعى و يا حقوقى لازم است ، و بنا بر اين در كار او هيچ گونه تبعيض ناروا ، و بىعدالتى نيست ، و نيز از اسرار درون مردم با خبر است و مىداند چه افرادى آرزوهاى نادرست در دل مىپرورانند و چه افرادى به آنچه مثبت و سازنده است مىانديشند. اين تفاوتها براى چيست ؟ بسيارى از خود مىپرسند چرا بعضى از افراد استعدادشان بيشتر و بعضى كمتر ، بعضى زيبا و بعضى ديگر از زيبائى كم بهرهاند ، بعضى از نظر جسمى فوق العاده نيرومند و بعضى معمولى هستند ، آيا اين تفاوتهاى طبيعى بااصل عدالت پروردگار سازگار است ؟ در پاسخ بايد به چند نكته توجه داشت: 1 -قسمتى از تفاوتهاى جسمى و روحى و مردم با يكديگر معلول اختلافات طبقاتى و مظالم اجتماعى و يا سهلانگاريهاى فردى است كه هيچ گونه ارتباطى به - دستگاه آفرينش ندارد ، مثلا بسيارى از فرزندان ثروتمندان از فرزندان مردم فقير هم از نظر جسمى قوىتر و زيباتر و هم از نظر استعداد پيشرفتهترند ، به دليل اينكه آنها از تغذيه و بهداشت كافى بهرهمندند در حالى كه اينها در محروميت قرار دارند ، و يا افرادى هستند كه بر اثر تنبلى و سهل انگارى نيروهاى جسمى و روحى خود را از دست مىدهند . اين گونه اختلافها را بايد اختلافهاى ساختگى و بىدليل دانست كه با از بين رفتن نظام طبقاتى و تعميم عدالت اجتماعى از ميان خواهد رفت ، و هيچگاه اسلام و قرآن بر اين گونه تفاوتها صحه نگذاشته است. 2 -قسمتى ديگر از اين تفاوتها ، طبيعى و لازمه آفرينش انسان است يعنى يك جامعه اگر هم از عدالت اجتماعى كامل برخوردار باشد تمام افرادش همانند مصنوعات يك كارخانه يك شكل و يك جور نخواهند بود و طبعا با هم تفاوتهائى خواهند داشت ، ولى بايد دانست كه معمولا مواهب الهى و استعدادهاى جسمى و روحى انسانها آنچنان تقسيم شده كه هر كسى قسمتى از آن را دارد ، يعنى كمتر كسى پيدا مىشود كه اين مواهب را يكجا داشته باشد ، يكى از نيروى بدنى كافى برخوردار است ، و ديگرى استعداد رياضى خوبى دارد ، يكى ذوق شعر ، و ديگرى عشق به تجارت ، و بعضى هوش سرشارى براى كشاورزى ، و بعضى از استعدادهاى ويژه ديگرى برخوردارند ، مهم اين است كه جامعه يا خود اشخاص ، استعدادها را كشف كنند ، و آنها را در محيط سالمى پرورش دهند ، تا هر انسانى بتواند نقطه قوت خويش را آشكار سازد و از آن بهرهبردارى كند. 3 -اين موضوع را نيز بايد يادآورى كرد كه يك جامعه همانند يك پيكر انسان ، نياز به بافتها و عضلات و سلولهاى گوناگون دارد ، يعنى همانطور كه اگر يك بدن ، تمام از سلولهاى ظريف همانند سلولهاى چشم و مغز ساخته شده باشد دوام ندارد ، و يا اگر تمام سلولهاى آن خشن و غير قابل انعطاف همانند سلولهاى استخوانى باشند كارائى كافى براى وظائف مختلف نخواهد داشت ، بلكه بايد از سلولهاى گوناگونى كه يكى وظيفه تفكر و ديگرى مشاهده و ديگرى شنيدن و ديگرى سخن گفتن را عهدهدار شوند تشكيل شده باشد ، همچنين براى به وجود آمدن يك جامعه كامل نياز به استعدادها و ذوقها و ساختمانهاى مختلف بدنى و فكرى است ، اما نه به اين معنى كه بعضى از اعضاء پيكر اجتماع در محروميت بسر برند و يا خدمات آنها كوچك شمرده شود و يا تحقير گردند ، همانطور كه سلولهاى بدن با تمام تفاوتى كه دارند همگى از غذا و هوا و ساير نيازمندىها به مقدار لازم بهره مىگيرند . و به عبارت ديگر تفاوت ساختمان روحى و جسمى در آن قسمتهائى كه طبيعى است ( نه ظالمانه و تحميلى ) مقتضاى حكمت پروردگار است و عدالت هيچگاه نمىتواند از حكمت جدا باشد ، فى المثل اگر تمام سلولهاى بدن انسان يكنواخت آفريده مىشد ، دور از حكمت بود ، و عدالت به معنى قرار دادن هر چيز در محل مناسب خود نيز در آن وجود نداشت ، همچنين اگر يك روز تمام مردم جامعه مثل هم فكر كنند و استعداد همانندى داشته باشند در همان يك روز وضع جامعه به كلى درهم مىريزد. بنا بر اين آنچه در آيه فوق در باره اختلاف ساختمان زن و مرد آمده در واقع اشارهاى از همين موضوع است زيرا بديهى است كه اگر تمام افراد بشر ، مرد و ياهمه زن باشند نسل بشر به زودی منقرض مىشود علاوه بر اينكه قسمت مهمى از لذات مشروع بشر از ميان مىرود ، حال اگر جمعى ايراد كنند كه چرا بعضى زن و بعضى مرد آفريده شدهاند و اين چگونه با عدالت پروردگار مىسازد ، مسلم است كه اين ايراد منطقى نخواهد بود ، زيرا آنها به حكمت آن نينديشيده اند .
منبع:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
پوستر حدیثی | احادیث تصویری | عکس نوشته | https://rasekhoon.net/hadith | https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx | اخلاص
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
شهید / شهادت/ایثار/ایثارگران / شهدا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیه ۳۲ سوره مبارکه نساء ,
خداوند ,
برتری ,
آرزو ,
همسران ,
پیامبر ,
همسران پیامبر ,
تفاوت ,
طبیعی ,
حفظ ,
نظام ,
اجتماع ,
عدالت ,
مردان ,
زنان ,
نصیب ,
حقوق ,
پایمال ,
فضل ,
رحمت ,
برکت ,
خدا ,
دانا ,
مفسر ,
ام سلمه ,
جهادومیراث ,
نصف ,
موقعیت ,
اجتماعی ,
موقعیت اجتماعی ,
آیه ,
نازل ,
سوالات ,
پاسخ ,
تفسیر المنار ,
مسلمان ,
ارث ,
اجر ,
پاداش ,
معنوی ,
پاداش معنوی ,
مجازات ,
کیفر ,
نیم ,
سهم ارث ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
امام خامنه ای ,
ظهور ,
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : دو شنبه 15 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
اگر امام حسین(علیه السلام) کربلا نمیرفت چه میشد؟ رهبر انقلاب: بعد از آنکه امام سجاد علیهالسّلام پس از حادثه عاشورا به مدینه برگشت، یک نفر خدمت ایشان آمد و عرض کرد: یابنرسولالله! دیدید رفتید، چه شد! راست هم میگفت؛ حالا این کاروان برگشته و فقط یک مرد - امام سجّاد (علیهالسّلام) - در این کاروان هست؛ زنها اسارت کشیده، رنج و داغ دیدهاند؛ امام حسین نبود، علیاکبر نبود، حتی کودک شیرخوار در میان این کاروان نبود. امام سجّاد علیهالسّلام در جواب آن شخص فرمود: فکر کن اگر نمیرفتیم، چه میشد! بله، اگر نمیرفتند، جسمها زنده میماند، اما حقیقت نابود میشد؛ روح ذوب میشد؛ وجدانها پایمال میشد؛ خرد و منطق در طول تاریخ محکوم میشد و حتی نام اسلام هم نمیماند. ۱۳۸۰/۱۲/۲۷
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیه ۲۵ سوره مبارکه نساء ۲۵ وَ مَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ مِنْکُمْ طَوْلاً أَنْ یَنْکِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ مِنْ فَتَیاتِکُمُ الْمُؤْمِناتِ وَ اللّهُ أَعْلَمُ بِإیمانِکُمْ بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْض فَانْکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنات غَیْرَ مُسافِحات وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدان فَإِذا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَیْنَ بِفاحِشَة فَعَلَیْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَى الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ ذلِکَ لِمَنْ خَشِیَ الْعَنَتَ مِنْکُمْ وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَیْرٌ لَکُمْ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ ترجمه ۲۵ ـ و آنها که توانائى ازدواج با زنان (آزاد) پاکدامن با ایمان را ندارند، مى توانند با زنان پاکدامن از بردگان با ایمانى که در اختیار دارید ازدواج کنند ـ خدا به ایمان شما آگاه تر است; و همگى اعضاى یک پیکرید ـ آنها را با اجازه صاحبان آنان تزویج نمائید، و مهرشان را به خودشان بدهید; به شرط آن که پاکدامن باشند، نه به طور آشکار مرتکب زنا شوند، و نه دوست پنهانى بگیرند. و در صورتى که «محصنه» باشند و مرتکب عمل منافى عفت شوند، نصف مجازات زنان آزاد را خواهند داشت. این (اجازه ازدواج با کنیزان) براى کسانى از شماست که بترسند (از نظر غریزه جنسى) به زحمت بیفتند; و (با این حال نیز) خوددارى (از ازدواج با آنان) براى شما بهتر است. و خداوند، آمرزنده و مهربان است.
تفسیر در تعقیب بحث هاى مربوط به ازدواج، آیه مورد بحث، شرائط ازدواج با کنیزان را بیان مى کند، نخست مى فرماید: «کسانى از شما که قدرت ندارند با زنان آزاد با ایمان ازدواج کنند، مى توانند با کنیزانى با ایمان ازدواج نمایند» (وَ مَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ مِنْکُمْ طَوْلاً أَنْ یَنْکِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ مِنْ فَتَیاتِکُمُ الْمُؤْمِناتِ ) که مهر و سایر مخارج آنها معمولاً سبک تر و سهل تر است. البته منظور از ازدواج با کنیزان این نیست که صاحب کنیز با کنیز ازدواج کند، بلکه مالک با شرائط خاصى که در کتب فقهى ذکر شده، مى تواند همانند همسر با او رفتار نماید، بنابراین منظور، ازدواج افراد غیر مالک با کنیز است. ضمناً از تعبیر به «مؤمنات» استفاده مى شود: باید حتماً کنیز، مسلمان باشد تا بتوان با او ازدواج کرد و بنابراین ازدواج با کنیزان اهل کتاب صحیح نیست. جالب توجه این که: قرآن در این آیه از کنیزان تعبیر به «فَتَیات» کرده است که جمع «فتات» مى باشد و معمولاً این تعبیر آمیخته با احترام خاصى در مورد زنان است و غالباً در مورد دختران جوان به کار مى رود. در جمله بعد مى گوید: شما براى تشخیص ایمان آنها، مأمور به ظاهر اظهارات آنان هستید، و اما درباره باطن و اسرار درونى آنان «خداوند به ایمان و عقیده شما آگاه تر است» (وَ اللّهُ أَعْلَمُ بِإیمانِکُمْ). از آنجا که بعضى در مورد ازدواج با کنیزان کراهت داشتند، قرآن مى فرماید: شما همه از یک پدر و مادر به وجود آمده اید «و بعضى از بعض دیگرید» (بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْض). بنابراین، نباید از ازدواج با کنیزان، که از نظر انسانى با شما هیچگونه تفاوتى ندارند کراهت داشته باشید; زیرا از نظر ارزش معنوى، ارزش آنها مانند دیگران بسته به تقوا و پرهیزگارى است; چرا که همه اعضاء یک پیکر محسوب مى شوید. پس از آن، به یکى از شرایط این ازدواج اشاره کرده، مى فرماید: «این ازدواج باید به اجازه مالک، صورت گیرد» و بدون اجازه او باطل است (فَانْکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ). از تعبیر از «مالِک» به کلمه «اهل» معلوم مى شود: نباید آنها با کنیزان خود همچون یک متاع رفتار کنند، بلکه باید همچون سرپرست یک خانواده نسبت به فرزندان و اهل خود، رفتارى کاملاً انسانى داشته باشند. در جمله بعد، مى فرماید: «مهر آنان را طبق متعارف به خودشان بدهید» (وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ). از جمله فوق استفاده مى شود: باید مهرِ متناسب و شایسته اى براى آنها قرار داد، و آن را به خود آنان داد، یعنى مالک مهر، خود کنیزان خواهند بود، اگر چه جمعى از مفسران معتقدند: آیه محذوفى دارد و در اصل، آتُوا مالِکَهُنَّ أُجُورَهُنَّ: «مهر آنها را به مالکان آنها بپردازید» بوده است ولى این تفسیر، با ظاهر آیه موافق نیست، اگر چه بعضى از روایات آن را تأیید مى کند. ضمناً، از ظاهر آیه استفاده مى شود: بردگان نیز مى توانند مالک اموالى گردند که از طرق مشروع به آن دست یافته اند.
از تعبیر بِالْمَعْرُوفِ: «به طور شایسته» بر مى آید که نباید در تعیین مهر آنها، ظلم و ستمى بر آنان شود، بلکه حق واقعى آنها طبق معمول باید ادا گردد. یکى دیگر از شرائط این ازدواج آن است: کنیزانى انتخاب شوند که «مرتکب عمل منافى عفت، نگردند» (مُحْصَنات). «نه این که به صورت آشکار مرتکب زنا شوند» (غَیْرَ مُسافِحات). و یا «به صورت انتخاب دوست پنهانى» (وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدان) در اینجا ممکن است این سؤال پیش آید که با نهى از زنا با تعبیر «غَیْرَ مُسافِحات» نیازى به نهى از گرفتن دوست پنهانى (أَخْدان) نبوده است. ولى با توجه به این که جمعى در جاهلیت عقیده داشتند که تنها زناى آشکار ناپسند است اما انتخاب دوست پنهانى مانعى ندارد! روشن مى شود: چرا قرآن مجید به هر دو قسمت تصریح کرده است. در جمله بعد، به تناسب احکامى که درباره ازدواج با کنیزان و حمایت از حقوق آنها گفته شد، بحثى درباره مجازات آنها به هنگام انحراف از جاده عفت بدین گونه به میان آمده: «و در صورتى که محصنه باشند و مرتکب عمل منافى عفت شوند، نصف مجازات زنان آزاد را خواهند داشت» (فَإِذا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَیْنَ بِفاحِشَة فَعَلَیْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَى الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ). نکته دیگرى که در اینجا باید به آن توجه داشت این است که قرآن مى گوید: «اِذا أُحْصِنَّ» یعنى «اگر آنها محصنه بودند، مجازاتى نصف مجازات زنان آزاد درباره آنها جارى مى گردد». در این که منظور از «محصنه بودن» در اینجا چیست؟ مفسران احتمالاتى داده اند: بعضى آن را به معنى شوهردار، طبق اصطلاح معروف فقهى و طبق آیه سابق. و بعضى به معنى «مسلمان» بودن گرفته اند. ولى با توجه به این که واژه «احصان» در این جمله دو بار ذکر شده و باید هر دو به یک معنى باشد، و از طرفى زنان آزاد شوهردار مجازاتشان سنگسار کردن است، نه تازیانه، روشن مى شود: تفسیر اول یعنى محصنه، به معنى شوهردار بودن، قابل قبول نیست، همان طور که تفسیر دوم یعنى مسلمان بودن نیز شاهدى ندارد. حق این است، با توجه به این که کلمه «محصنات» در قرآن مجید، غالباً به معنى زنان عفیف و پاکدامن آمده است، چنین به نظر مى رسد که آیه فوق نیز اشاره به همین معنى است، یعنى کنیزانى که بر اثر فشار صاحبان خود تن به خود فروشى مى دادند، از مجازات معاف هستند، اما کنیزانى که تحت چنین فشارى نیستند و مى توانند پاکدامن زندگى کنند، اگر مرتکب عمل منافى عفت شدند، همانند زنان آزاد مجازات مى شوند، اما مجازات آنها نصف مجازات زنان آزاد است. سپس مى فرماید: «این ازدواج با کنیزان براى کسانى است که از نظر غریزه جنسى شدیداً در فشار قرار گرفته اند، و قادر به ازدواج با زنان آزاد نیستند» (ذلِکَ لِمَنْ خَشِیَ الْعَنَتَ مِنْکُمْ)، بنابراین، براى غیر آنها مجاز نیست. «عَنَت» (بر وزن سند) در اصل، به معنى شکستن استخوانى است، که قبلاً شکسته شده، یعنى پس از بهبودى و التیام، مجدداً بر اثر حادثه اى بشکند، بدیهى است این نوع شکستگى بسیار دردناک و رنج آور است، و به همین دلیل «عنت» در مشکلات طاقت فرسا و کارهاى رنج آور استعمال شده است. فلسفه این حکم، ممکن است این باشد، که کنیزان مخصوصاً در آن زمان در شرائط تربیتى نامطلوبى به بار مى آمدند و طبعاً داراى کمبودهائى از نظر «اخلاقى»، «روانى» و «عاطفى» بوده اند، و مسلماً فرزندانى که ثمره ازدواج با آنها بود، رنگ اخلاقى مادر را کم و بیش داشت، و به همین جهت، اسلام طرح دقیقى براى آزادى تدریجى بردگان تنظیم کرده است، تا به این سرنوشت گرفتار نشوند، و ضمناً به خود بردگان امکان داده شود، تا با یکدیگر ازدواج کنند. البته، این موضوع منافات با آن ندارد که بعضى از کنیزان وضع استثنائى خاصى از نظر اخلاقى و تربیتى داشته باشند; زیرا آنچه در بالا اشاره شد مربوط به وضع اکثریت آنها بوده است و اگر مى بینیم مادر بعضى از بزرگان اسلام کنیز بوده اند از همین نظر است. ولى باید توجه داشت آنچه در مورد کنیزان در غیر مورد ضرورت ممنوع است، ازدواج با آنهاست، نه آمیزش جنسى از راه مالکیت. بعد از آن مى افزاید: «خوددارى کردن از ازدواج با کنیزان تا آنجا که توانائى داشته باشید و دامان شما آلوده گناه نگردد، به سود شما است» (وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَیْرٌ لَکُمْ). و در پایان آیه مى فرماید: «و خداوند نسبت به آنچه در گذشته بر اثر بى خبرى انجام داده اید، آمرزنده و مهربان است» (وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ).
منبع ...:
https://t.me/fazylatha
پیوندها:
کانال طاووس الجَنَّه
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی
تفسیر آیاتی از قرآن کریم، حدیث و ...
پوستر حدیثی | احادیث تصویری | عکس نوشته | https://rasekhoon.net/hadith | https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx | توبه
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
شهید / شهادت/ایثار/ایثارگران / شهدا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیه ۲۵ سوره مبارکه نساء ,
امام حسین علیه السلام ,
کربلا ,
امام سجاد علیه السلام ,
مدینه ,
کاروان ,
اسارت ,
رنج ,
داغ ,
علی اکبر ,
کودک شیرخوار ,
حقیقت ,
جسم ,
نابود ,
روح ,
ذوب ,
وجدان ,
پایمال ,
خرئ ,
منطق ,
طول تاریخ ,
محکوم ,
اسلام ,
تفسیر آیه ۲۵ سوره مبارکه نساء ,
ازدواج ,
زنان ,
آزاد ,
پاکدامن ,
ایمان ,
زنان پاکدامن ,
بردگان ,
با ایمان ,
تزویج ,
مهر ,
زنا ,
آشکار ,
ئوست ,
پنهانی ,
محصنه ,
عمل منافی عفت ,
مجازات ,
غریزه جنسی ,
زحمت ,
خداونئ ,
آمرزنده ,
مهربان ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 75 صفحه بعد
|
|
آمار مطالب
:: کل مطالب : 744
:: کل نظرات : 0
آمار کاربران
:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0
کاربران آنلاین
آمار بازدید
:: بازدید امروز : 1403
:: باردید دیروز : 69
:: بازدید هفته : 1516
:: بازدید ماه : 18307
:: بازدید سال : 65980
:: بازدید کلی : 65980
|