الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
به وبلاگ من خوش آمدید
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهراء سلام الله علیها
****************
پرسش:
روایت: «هر پرچمی که قبل از قائم ما برافراشته شود، ضلالت و گمراهی است»، آیا یعنی هر حکومتی طاغوتی است، حتی جمهوری اسلامی ایران؟!
امام خمینی رحمة الله علیه:
«این‌هایی که می‌گویند که هر عَلَمی بلند بشود، و هر حکومتی، خیال کردند که هر حکومتی باشد، این برخلاف فرج است!‌ این‌ها نمی‌فهمند چی دارند می‌گویند...
حکومت نبودن، یعنی این‌ که همه‌ی مردم به جان هم بریزند و همدیگر را بکشند...، اگر فرض می‌کردیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار می‌زدیم، برای این‌که خلاف قرآن است»
(صحیفة نور، ج۲۰، ص۱۹۸)
بسیار روشن و مبرهن است که مقصود از « کُلُّ رَایةٍ »، پرچم غیر از اسلام – پرچم غیر از ولایت و پرچم دعوت به خود – ادعای مهدویت و ... می‌باشد؛ نه این بفرمایند: یا ذلیل، تسلیم و برده‌ی ظلم و استکبار شوید و یا اگر قیام نمودید، از خود دفاع نمودید، مسلمانی را احیا کردید، برای مساعد نمودن شرایط مسلمانی تلاش کردید ...، طاغوت و باطل می‌باشید! چنان که در حدیث دیگری تصریح نمودند به این که مقصود دجال‌های زمان و پرچم ضلالت است، نه پرچم هدایت، که همان پرچم اسلام و قرآن مجید و ولایت می‌‌باشید: « وَ مَنْ رَفَعَ رَایةَ ضَلاَلَةٍ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ – و هر کسی که پرچم ضلالت برفرازد، صاحبش طاغوت است »
(الکافی , جلد ۸ , صفحه ۲۹۶).
آیا پرچمی که به مسلمانان بگوید: «تا ظهور حضرت، حق مسلمانی ندارید و باید تسلیم حکومت کفار گردید»، همان پرچم ضلالت نمی‌باشد که صاحبش طاغوت است؟!
... مگر انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران، پرچمی به غیر از همان پرچم توحید، اسلام، قرآن و ولایت را برافراشته داشته است؟! مگر دعوت جدید، هدف جدید، شریعت جدید، احکام و دستورات جدیدی آورده است؟! خیر، بلکه مسلمانان انقلابی گفتند و می‌گویند:
«ما موحد و مسلمانیم، ما اهل قرآن مجید، احکام اسلام و ولایت بوده و هستیم، کسی هم حق ندارد مانع ما شود»! خب، حالا اگر مانع شدند، چه کنند؟! بگویند: حیف که ما اجازه نداریم تا ظهور حضرت (ع)، شما را کنار بزنیم و از لِه شدن زیر چکمه‌های طاغوتی شما نجات یابیم و اگر ایستادگی نماییم، خودمان نیز طاغوت می‌شویم؟!

 

 

منبع (ادامه مطلب ...):

 

 

*****************
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد

 

* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است

 

سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

 



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , نماز , حوزه‌های علمیه , حجاب , قرآن کریم , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , محرم | عاشورا , شهدای انقلاب اسلامی , ماه صفر , اربعین حسینی علیه السلام , ,
:: برچسب‌ها: پرسش , روایت , پرچم , قائم , ضلالت , گمراهی , حکومت طاغوتی , جمهوری اسلامی ایران , امام خمینی رحمة الله علیه , فرج , ولایت , ادعای مهدویت , روشن , ذلیل , تسلیم , ظلم , استکبار , قیام , مسلمانی , باطل , حدیث , پرچم اسلام , قرآن مجید , ظهور حضرت , انقلاب اسلامی , پرچم توحید , توحید , شریعت , جدید , احکام , دستورات , مسلمانان انقلابی , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 45
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

یا زهراء سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

تفسیر صفحۀ ۳۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۱۱ - تفسیر نور:

«سَلْ بَنِی إِسْرائِیلَ کَمْ آتَیْناهُمْ مِنْ آیَةٍ بَیِّنَةٍ وَ مَنْ یُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ» از بنی‌اسرائیل بپرس: چه بسیار از دلایل روشن به آنها دادیم؟ و هر کس نعمتِ (هدایت) خدا را پس از آنکه به سراغ او آمد، (کفران و) تبدیل کند (بداند که) همانا خداوند سخت کیفر است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیه ۲۱۱:

به گفته روایات، نزدیک‌ترین تاریخ به مسلمانان در پیش آمدن حوادثِ گوناگون، تاریخ بنی‌اسرائیل است.

خداوند به آنان، رهبری همچون موسی و معجزات و الطاف خویش را مرحمت فرمود و آنان را از اسارت فرعون نجات داد.

برای ادارۀ زندگی آنان، قوانین آسمانی فرستاد و به لحاظ مادّی نیز زندگی خوبی برای آنان تأمین کرد. امّا کفران و تبدیل نعمت‌ها از سوی آنان به حدّی رسید که به جای هارون، پیروی سامری کردند و به‌جای خداپرستی به گوساله‌پرستی روی آوردند.

تا آنکه خداوند که دربارۀ آنان «فَضَّلْتُکُمْ عَلَی الْعالَمِینَ» «بقره، ۴۷» فرموده بود، در اثر چنین رفتارهایی فرمود: «باؤُ بِغَضَبٍ» «بقره، ۶۱» از سنّت‌های ثابت الهی آن است که هر قوم و ملّتی، اعمّ از مسلمانان و غیر مسلمان، اگر نعمت‌های الهی را تبدیل و تغییر دهند، دچار قهر الهی خواهند شد.

چنان‌که امروزه دنیای پیشرفته به‌جای بهره‏‌گیری مفید از تکنولوژی و صنعت، دنیا را به آتش و فساد کشانده است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیه ۲۱۱:

۱. بررسی تاریخ و عبرت‌های آن لازم است. «سَلْ بَنِی إِسْرائِیلَ»

۲. نعمت‌ها، مسئولیّت‌‏آور هستند و کوتاهی در آن کیفرآور. «مَنْ یُبَدِّلْ» «شَدِیدُ الْعِقابِ»
تفسیر صفحۀ ۳۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۱۲ - تفسیر نور:

«زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ یَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ اللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ» زندگی دنیا، در چشم کافران جلوه یافته است و (به‌همین‌دلیل) افراد با ایمان را مسخره می‌کنند. در‌حالی‌که مؤمنان و پرهیزکاران در قیامت از آنها برتر هستند. و خداوند هر کس را بخواهد، روزی بی‌شمار مرحمت می‌کند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیه ۲۱۲:

این آیه، هم هشدار به کفّار است که به زرق و برق دنیا، سرگرم و مست نشوید و مؤمنان را مسخره نکنید. زیرا قیامتی هست که صحنه‌‏ها عوض می‌‏شوند.

هم موجب تسلّای خاطر مؤمنان می‌‏باشد که با تمسخر کافران، سست نشوند و به آینده امیدوار باشند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیه ۲۱۲:

۱. کفر، دنیا را در نظر انسان جلوه می‌دهد. «زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا» آری، دنیا برای کسانی جلوه می‌کند که به الطاف و نعمت‌‌های بی‌حساب قیامت، اعتقادی ندارند، ولی در نظر مؤمن، دنیا کجا و بهشت کجا.

۲. دنیاگرایی عامل تحقیر و استهزای دیگران می‏‌شود. «زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا» «یَسْخَرُونَ»

۳. مسخره‌کردن تهی‌دستان، شیوۀ دائمی اهل دنیاست. «یَسْخَرُونَ» «فعل مضارع نشانۀ استمرار و دوام است»

۴. برتری در قیامت، مخصوص مؤمنانی است که زخم زبان کفّار، رشتۀ تقوای آنها را پاره نکرده باشد. «وَ الَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ»

۵. رزق بی‌‏حساب، نشانۀ لطف اوست؛ نه آنکه خداوند حساب آن را ندارد و یا حکیمانه تقسیم نمی‌کند. «یَرْزُقُ» «بِغَیْرِ حِسابٍ»
تفسیر صفحۀ ۳۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۱۳ - تفسیر نور:

«کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَی اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلی‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» مردم (در آغاز) امّتی یگانه و یک‌دست بودند (و در میان آنها تضاد و درگیری نبود. سپس در میان آنها اختلافات به وجود آمد،) پس خداوند پیامبران را بشارت‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب آسمانی را به حقّ نازل نمود تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند حکم کند.

و در آن (کتاب) اختلاف نکردند مگر کسانی‌که به آنان داده شده بود، (آن هم) پس از آنکه دلایل روشن برای‌شان آمد، (و به خاطر) حسادتی که میان‌شان بود. پس خداوند آنهایی را که ایمان آورده بودند، به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود، به خواست خود هدایت نمود. (امّا افراد بی‌‏ایمان، هم‌چنان در گمراهی و اختلاف باقی ماندند.) و خداوند هر کس را بخواهد به راه راست هدایت می‌کند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیه ۲۱۳:

آنچه از این آیه استفاده می‌شود این است که مردم در ابتدا زندگی ساده و بسیطی داشتند، ولی کم‏ کم در اثر کثرت افراد و ازدیاد سلیقه‌‏ها، اختلافات و درگیری‌‏ها پیش آمد.

در برخی از روایات، این زمان به دوران قبل از حضرت نوح علیه‌السّلام تطبیق شده که در آن زمان، مردم زندگی ساده و محدودی داشته و در بی‌خبری به سر می‌‏بردند. «تفسیر نورالثّقلین، ج ۱، ص ۲۰۹»

سپس افراد بر سر بهره‏‌گیری از منابع طبیعی و اینکه هر کسی می‌‏خواست دیگری را به استخدام خود درآورده و از منافع او بهره ببرد، اختلاف کرده و جوامع و طبقات پیش آمد.

لازمۀ زندگی اجتماعی، وجود قانون محکم و عادلانه‌‏ای است که بتواند اختلافات را حل نماید؛ خداوند پیامبران را برای حل اختلافات و رفع درگیری‌ها، مبعوث نمود و کتاب‌های آسمانی را نازل نمود، ولی گروهی آگاهانه و از سر لجاجت، در برابر انذار و تبشیر پیامبران مقاومت کرده و خود به‌وجود‌آورندۀ اختلافات دیگری نیز شدند.

امّا خداوند با لطف خویش افرادی که مستعد و پذیرای هدایت بودند، هدایت نمود و آنهایی که در اثر حسادت و یا ظلم مقابله می‌کردند، به حال خود رها کرد تا کیفر خود را ببینند.

انتقاد قرآن، از اختلاف لجوجانه‌‌ای است که انسان حاضر به پذیرش داوری انبیاء و قانون خداوند نباشد وگرنه اختلافی که عاقبت تسلیم عدالت شود، اشکالی ندارد. همچون اختلاف دو کفّۀ ترازو که در حرکت‏‌های متضادّ خود، دنبال رسیدن به عدالت هستند. «فَهَدَی اللَّهُ» «لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ»
پیام‌های سورۀ بقره - آیه ۲۱۳:

۱. قانون و تمدّن‌‏های بشری، قادر بر حل اختلافات نیستند؛ زیرا هر گروه و فردی به‌دنبال خواست‌‌های خود است. حل اختلافات باید از طریق قانون الهی و داوری انبیاء صورت گیرد. قانونی که مصون از تحریف و خطاست و داوری که از هوا و هوس و اغراض نفسانی معصوم است. «فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ» «مَعَهُمُ الْکِتابَ»

۲. بهترین راه حل اختلاف، تقویت ایمان به معاد است. انبیاء برای پیشگیری از اختلافات، از بشارت و برای درمان آنها، از انذار استفاده می‌کنند. «مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ» «لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ»

۳. خطوط کلّی اهداف انبیاء یکی است. «النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ»

۴. داوری انبیا، در چارچوب قوانین آسمانی است. «أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ»

۵. یکی از وظایف انبیا، ایجاد وحدت و تفرقه ‏زدایی است. «لِیَحْکُمَ» «فِیمَا اخْتَلَفُوا»

۶. قضاوت همۀ انبیا، یک‌گونه است. فرمود: «لِیَحْکُمَ» و نفرمود: «لیحکموا»

۷. بدترین نوع اختلاف، اختلاف آگاهانه‌‏ای است که به خاطر حسادت و ظلم به وجود می‌‏آید. «مَا اخْتَلَفَ فِیهِ» «مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ»

۸. در بین مؤمنان هم اختلاف پیدا می‌‌شود، ولی در پرتو ولایت خداوند، رهبری می‌‏شوند. «فَهَدَی اللَّهُ» «لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ»

۹. ایمان، زمینۀ برخورداری از هدایت خاصّ الهی است. «فَهَدَی اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا»

۱۰. گرچه هدایت همۀ افراد به خواست خداوند است، ولی خواست خداوند بر اساس حکمت است. «یَهْدِی مَنْ یَشاءُ»

۱۱. صراط مستقیم، پایان دهندۀ اختلافات است. «اخْتَلَفُوا» «یَهْدِی» «صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ»
تفسیر صفحۀ ۳۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۱۴ - تفسیر نور:

«أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّی یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتی‏ نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ » آیا گمان کردید داخل بهشت می‌‏شوید و حال آنکه هنوز مانند آنچه بر پپشینیان شما گذشت به شما نرسیده است؟! آنان گرفتار تنگدستی و ناخوشی شده و چنان زیر و زبر شدند که پیامبر و افرادی که ایمان آورده و همراه او بودند، گفتند: یاری خدا چه وقت خواهد بود؟ آگاه باشید که یاری خداوند نزدیک است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیه ۲۱۴:

«الْبَأْساءُ» سختی ‏هایی است که از خارج به انسان تحمیل می‌‏شود، مثل جنگ و سرقت. و «الضَّرَّاءُ» سختی‌های درونی است، مانند بیماری، زخم و جراحت.

این آیه یادآور تحمل سختی از سوی مؤمنان گذشته و هشدار و تسلّایی برای مسلمانان است.

حوادث سخت، آزمایش الهی است و مشکلاتی همچون حوادث تلخِ مالی و جانی همه برای ساخته شدن انسان‌‏هاست.

هر بلایی را عطایی با وی است -------- هر کدورت را صفایی در پی است‏

زیر هر رنجی، گنجی معتبر ---------- خار دیدی، چشم بگشا گل نگر

در روایتی از پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله می‌خوانیم: بهشت با سختی‌‏ها پیچیده شده است. «انّ الجنّة حفّت بالمکاره و انّ النّار حفّت بالشهوات» «تفسیر کاشف، ج ۱، ص ۹. ۳۱»

و در روایت دیگری آمده: برای مؤمنان گرفتار در دنیا، چنان پاداشی است که دیگران می‌گویند: ای‌کاش این سختی‌‏ها با سختی بیشتری برای ما بود. «تفسیر منهج الصادقین، ج ۱، ص ۵۵۲»

آری، مشکلات، عامل رشد و قرب و راه ورود به بهشت است.

نابرده رنج، گنج میسّر نمی‌شود ----------- مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

تأخیر استجابت دعا، مایۀ تردید نشود. خداوند بارها وعده داده است که «إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ» «صافات، ۱۷۲» انبیاء و بندگان ما حتماً یاری می‌شوند.

و «کَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِی» «مجادله، ۲۱» خداوند نوشته است که من و فرستادگانم پیروز هستیم.

به هر حال خداوند وعدۀ پیروزی داده و ممکن است به دلائلی این وعده‌ها به تأخیر بیافتد، لکن این تأخیر نباید سبب تردید شود.
پیام‌های سورۀ بقره - آیه ۲۱۴:

۱. انتظار بهشت رفتن، تنها به خاطر ایمان داشتن و بدون سختی کشیدن، انتظار نادرستی است. «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ»

۲. در سنّت‌‏های الهی، هیچ تغییری نیست. همۀ ملّت‌‏ها و امّت‌ها و افراد باید از کوران آزمایش بگذرند. «وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا»

۳. توجّه به مشکلات دیگران، عامل تسکین است. از تاریخ، عبرت و الگو بگیریم. «مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ»

۴. آماده باشیم، آزمایشات الهی به قدری سخت است که بعضی مواقع انبیاء را نیز مضطرب می‌کند. «یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتی‏ نَصْرُ اللَّهِ»

۵. در سختی‏ ها، انبیاء از مردم جدا نبودند. «یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ»

۶. یکی از شروط استجابتِ دعا، اضطرار و قطع امید از غیر خداست. «مَتی‏ نَصْرُ اللَّهِ» «إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ»

۷. آرام ‏بخشِ همۀ مشکلات، یاد نصرت خداوند است. «أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ»

۸. مقاومت، زمینۀ دریافت نصرت الهی است. «مَسَّتْهُمُ» «إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ»
تفسیر صفحۀ ۳۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۱۵ - تفسیر نور:

«یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ فَلِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ وَ الْیَتامی‏ وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ» از تو می‌پرسند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: هر مالی که (می‌خواهید) انفاق کنید، برای پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مستمندان و درراه‌ماندگان باشد. و (بدانید) هر کار خیری که انجام دهید، همانا خداوند به آن آگاه است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیه ۲۱۵:

در این آیه دو بار کلمه «خَیْرٍ» به کار رفته است:

یکی انفاق خیر «أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ» و دیگری کار خیر «تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ» تا بگوید افراد بی‌‌پول نیز می‌‏توانند با عمل و کار خود، به خیر برسند.

در حدیث می‌خوانیم: «لا صدقة و ذو رحم محتاج؛ در صورت نیازمندی بستگان، نوبت صدقه به دیگران نمی ‏رسد. «بحار، ج ۷۷، ص ۵۹»

در انفاق، رعایت اهم و مهم، اطلاع کامل و موازین عاطفی مورد نظر است.
انفاق چند گونه است؟

انفاق پنج‌گونه است: «تفسیر مواهب الرّحمن، ج ۳، ص ۲۶۴»

۱. انفاق واجب، مانند زکات، خمس، کفّارات، فدیه و نفقه زندگی که بر عهدۀ مرد است؛

۲. انفاق مستحبّ، مانند کمک به مستمندان، یتیمان و هدیه به دوستان؛

۳. انفاق حرام، مانند انفاق با مال غصبی یا در راه گناه؛

۴. انفاق مکروه، مانند انفاق به دیگران با وجود مستحق در خویشاوندان؛

۵. انفاق مباح، مانند انفاق به دیگران برای توسعۀ زندگی. زیرا انفاق برای رفع فقر، واجب یا مستحبّ است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیه ۲۱۵:

۱. نوع انفاق و مورد و راه آن را باید از مکتب وحی آموخت. «یَسْئَلُونَکَ»

امام سجاد علیه‌السّلام در دعای مکارم‌الاخلاق از خداوند می‌خواهد که او را در انفاق کردن هدایت کند. «و أصب بی سبیل الهدایة للبر فیما انفق منه»

۲. سؤال مردم، زمینۀ نزول پاسخ از طرف خداوند است. «یَسْئَلُونَکَ» «قُلْ»

۳. انفاق، شامل کارهای کوچک و بزرگ می‌‌شود. «مِنْ خَیْرٍ»

۴. مال و دارایی دنیا، در دست افراد با ایمان، مایۀ خیر است. «مِنْ خَیْرٍ»

۵. انفاق باید از چیزهای خوب و مرغوب باشد. «مِنْ خَیْرٍ»

۶. انفاق، تنها در امور مالی نیست، هر نفع و بهره‌‏ای را در بر می‌‌گیرد. «مِنْ خَیْرٍ»

۷. بهترین مورد انفاق، والدین و بستگان هستند. «فَلِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ»

۸. انفاق به خویشان، مایۀ استحکام پیوندهای خانوادگی، و انفاق به دیگران، سبب جبران کمبودهای مالی و عاطفی نیازمندان و برطرف نمودن اختلاف طبقاتی است. «فَلِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ وَ الْیَتامی‏ وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ»

۹. حکیم کسی است که در پاسخ، به چیزی اشاره کند که سؤال‌کننده از آن غافل است. در آیه از جنس انفاق سؤال شد، خداوند مورد را معیّن نمود. «ما ذا یُنْفِقُونَ» «فَلِلْوالِدَیْنِ»

۱۰. اسلام، به طبقۀ محروم توجّه خاصّی دارد. «وَ ابْنِ السَّبِیلِ»

۱۱. عمل صالح، هرگز ضایع نمی‏‌شود. خواه آشکار صورت گیرد یا مخفیانه، کم باشد یا زیاد. «فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ»

۱۲. ایمان به آگاهی خداوند از عمل ما، بهترین تشویق است. «فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۳۳۰ - ۳۳۶.

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۱۳۰تا۱۳۲

يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا شَهِدْنَا عَلَى أَنْفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ ﴿۱۳۰﴾

(در آن روز به آنها مي‏گويد) اي جمعيت جن و انس آيا رسولاني از شما به سوي شما نيامدند كه آيات مرا برايتان بازگو مي‏كردند و از ملاقات چنين روزي شما را بيم مي‏دادند، آنها مي‏گويند گواهي ميدهيم بر ضد خودمان (آري ما بد كرديم) و زندگي (پر زرق و برق) دنيا آنها را فريب داد، و بر زيان خود گواهي مي‏دهند كه كافر بودند. (۱۳۰)

'Jinn and human, did there not come to you Messengers of your own who narrated to you My verses and warned you of encountering this Day? ' They will reply: 'We bear witness against ourselves. ' Indeed, the life of this world beguiled them. They will bear witness against themselves that they were unbelievers. (130)

ذَلِكَ أَنْ لَمْ يَكُنْ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا غَافِلُونَ ﴿۱۳۱﴾

اين بخاطر آن است كه پروردگارت هيچگاه (مردم) شهرها و آباديها را بخاطر ستمهايشان در حال غفلت و بيخبري هلاك نمي‏كند (بلكه قبلا رسولاني براي آنها مي‏فرستد). (۱۳۱)

That is because your Lord will not destroy villages unjustly, while their inhabitants were inattentive. (131)

وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ ﴿۱۳۲﴾

و براي هر يك (از اين دو دسته) درجات (و مراتبي) است از آنچه عمل كردند و پروردگارت غافل از اعمالي كه انجام مي‏دهند نيست. (۱۳۲)

They all have their degrees according to their deeds. Your Lord is not inattentive of their actions. (132)

تفسیر
اتمام حجت:

در آيات گذشته سرنوشت شيطان صفتان ستمگر در روز رستاخيز بيان شده ، براى اينكه تصور نشود آنها در حال غفلت دست به چنين اعمالى زدند دراين آيات روشن مى سازد كه به اندازه كافى هشدار به آنها داده شده و اتمام حجت گرديده است ، لذا در روز قيامت به آنها مى گويد:(اى جمعيت جن و انس آيا رسولانى از شما به سوى شما نيامدند و آيات مرا بازگو نكردند و در باره ملاقات چنين روزى به شما اخطار ننمودند) (يا معشر الجن و الانس الم ياتكم رسل منكم يقصون عليكم آياتى و ينذرونكم لقاء يومكم هذا)
(معشر) در اصل از (عشرة ) به معنى عدد ده گرفته شده است و از آنجا كه عدد ده يك عدد كامل است ، كلمه معشر به يك جمعيت كامل كه اصناف و طوائف مختلفى را در بر مى گيرد گفته مى شود . در اينكه آيا فرستادگان جن از جنس خود آنها است ، يا از نوع بشر؟ در ميان مفسران گفتگو است . اما آنچه از آيات سوره جن به خوبى استفاده مى شود اين است كه قرآن و اسلام براى همه ، حتى آنها نازل شده ، و پيامبر اسلام مبعوث به همه بوده است ، منتها هيچ مانعى ندارد كه رسولان و نمايندگان از خود آنها از طرف پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) مامور دعوت آنان بوده باشند.
(شرح بيشتر در اين زمينه و هم در باره معنى علمى جن در تفسير همان سوره جن در جزء 29 قرآن مجيد بخواست خدا خواهد آمد).
ولى بايد توجه داشت كه كلمه (منكم ) (از شما) دليل بر آن نيست كه پيامبران هر دسته از جنس ‍ خودشان خواهند بود، زيرا هنگامى كه به گروهى گفته شود (نفراتى از شما...) اين نفرات ممكن است از يك طايفه يا از همه طوايف باشند.سپس مى گويد: از آنجا كه روز رستاخيز روز كتمان نيست و نشانه هاى همه چيز آشكار است و هيچكس نمى تواند چيزى را پنهان دارد، (همگى در برابر اين پرسش الهى ، اظهار مى دارند: ما بر ضد خود گواهى مى دهيم و اعتراف مى كنيم كه چنين رسولانى آمدند و پيامهاى تو را به ما رسانيدند اما مخالفت كرديم )
(قالوا شهدنا على انفسنا).
آرى دلائل كافى از طرف پروردگار در اختيار آنها بود و آنها راه را از چاه مى شناختند (ولى زندگى فريبنده دنيا، و زرق و برق وسوسه انگيز آن ، آنها را فريب داد)(و غرتهم الحياة الدنيا).
اين جمله به خوبى مى رساند كه سد بزرگ راه سعادت انسانها دلبستگى بيحد و حساب و تسليم بى قيد و شرط در برابر مظاهر جهان ماده است دلبستگيهائى كه انسان را به زنجير اسارت مى كشاند و او را به هر گونه ظلم و ستم ، تعدى و اجحاف ، خود خواهى و طغيان ، دعوت مى كند.
بار ديگر قرآن تاكيد مى كند كه آنها با صراحت به زيان خود گواهى مى دهند كه راه كفر پوئيدند و در صف منكران حق قرار گرفتند (و شهدوا على انفسهم انهم كانوا كافرين ).
در آيه بعد همان مضمون آيه گذشته را، اما به صورت يك قانون كلى و سنت هميشگى الهى ، بازگو مى كند كه اين به خاطر آن است كه پروردگار تو هيچگاه مردم شهرها و آباديها را به خاطر ستمگريهايشان ، در حالى كه غافلند، هلاك نمى كند مگر اينكه رسولانى به سوى آنها بفرستد و آنها را متوجه زشتى اعمالشان سازد و گفتنيها را بگويد (ذلك ان لم يكن ربك مهلك القرى بظلم و اهلها غافلون ).
كلمه (بظلم ) مى تواند به اين معنى باشد كه خدا كسى را به خاطر ستمهايش ، و در حال غفلت ، پيش ‍ از فرستادن پيامبران مجازات نمى كند، و مى تواند به اين معنى باشد كه خدا افراد غافل را از روى ظلم و ستم كيفر نمى دهد زيرا كيفر دادن آنها در اين حال ، ظلم و ستم است و خداوند برتر از اين است كه درباره كسى ستم كند.و سرانجام آنها را در آيه بعد خلاصه كرده چنين مى گويد:(هر يك از اين دسته ها: نيكو كار و بدكار، فرمانبردار و قانونشكن ، حق طلب و ستمگر، درجات و مراتبى بر طبق اعمال خود در آنجا دارند و پروردگارت هيچگاه از اعمال آنها غافل نيست ، بلكه همه را مى داند و به هر كس آنچه لايق است مى دهد (و لكل درجات مما عملوا و ما ربك بغافل عما يعملون ).
اين آيه بار ديگر اين حقيقت را تاكيد مى كند كه تمام مقامها و درجات و دركات زائيده اعمال خود آدمى است و نه چيز ديگر.

از امیرالمؤمنین علیه السلام چنین نقل شده است: «عَلَی قَدرِ النِّیه تَکُونُ مِنَ اللهِ العَطیه؛ عطیه و بخشش خداوند به اندازه نیت انسان ها است.»

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=52306

 حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای: سالها است که جبهه‌ی دشمن با صدای بلند اعلام میکند که میخواهیم جمهوری اسلامی را به زانو در بیاوریم، رهبری در مقابل میگوید «غلط میکنید»؛ این تکرار نیست؛ این استقامت است ... 1402/01/01

شهید مدافع حرم شهید محمدشفیع کریمی شـهادت: 1393/03/15 | سوریه، حلب

شهید «صفر امامی‌شهرستانکی»

بخشی از وصیت نامه:

«دعای فرج را حتماً بخوانید تا شاید فرج امام زمان (عج) نزدیک شود؛ هر چه داریم از دعا داریم ...»

شهید سید مرتضی آوینی:

حزب الله اهل ولایت است و اهل ولایت بودن دشوار است، پایمردی می‌خواهد و وفاداری.

شهید سید مرتضی آوینی:
جبهه‌هاي نبرد ما امروز جايگاه تحقق تاريخ آينده‌ي كره‌ي زمين است و آنچه اين عهد را بر گرده‌ي ما استوار مي‌دارد، پيماني ازلي است كه پروردگار متعال از انسان گرفته است و الحق رزمندگان ما، اين راهيان تاريخ، چه خوب از عهده‌ي اداي پيمان بر آمده‌اند ...


شهید «سیروس احمدی»

بخشی از وصیت نامه

‌«به خواهرانم وصیت می‌کنم همیشه حجاب خودشان را رعایت کنند؛ تا با حجاب خود، راه من را ادامه دهند ...»

شهید «محمدعلی خلجی» شهادت: ششم فروردین سال 1367، در حلبچه

بخشی از وصیت نامه:

بیشتر مدافع انقلاب باشید، از ارزش‌های والای اسلامی و انسانی پیروی کنید، تنها به خدا توکل کنید و مبادا امام را، چون اهل کوفه که ابا عبدالله (ع) را بی‌یاور گذاشتند، تنها بگذارید ...

شهید «حسن احمدی»

بخشی از وصیت نامه:

«ادامه دهنده راه شهدا باشید و همچون حضرت زینب (س) پیام شهدا را به گوش آیندگان برسانید ...»

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , حجاب , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه بقره , سوره مبارکه انعام , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای انقلاب اسلامی , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر صفحۀ ۳۳ قرآن کریم , تفسیر قرآن کریم , قرآن کریم , سوره بقره , تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۱۳۰تا۱۳۲ , تفسیر سوره مبارکه انعام , سوره انعام , استقامت , دعای فرج , شهید صفر امامی‌شهرستانکی , فرج امام زمان (عج) , فرج , امام زمان (عج) , شهید سید مرتضی آوینی , حزب الله , ولایت , دشواری , پایمردی , وفاداری , شهید سیروس احمدی , حجاب , شهید محمد علی خلجی , به خدا توکل کنید , ارزش‌های والای اسلامی , شهید , حسن احمدی , ادامه دهنده راه شهدا باشید , حضرت زینب (س) , پیام شهدا , آیندگان , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 115
|
تعداد امتیازدهندگان : 36
|
مجموع امتیاز : 36

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

بسم الله الرحمن الرحیم

به سوی خدا...

حضرت امام صادق علیه السلام
كانَ عِيسَى بْنُ مَرْيَمَ يَقُولُ لِأَصْحَابِهِ يَا بَنِي آدَمَ اهْرَبُوا مِنَ الدُّنْيَا إِلَى اللَّهِ وَ أَخْرِجُوا قُلُوبَكُمْ عَنْهَا فَإِنَّكُمْ لَا تَصْلُحُونَ لَهَا وَ لَا تَصْلُحُ لَكُمْ وَ لَا تَبْقَوْنَ فِيهَا وَ لَا تَبْقَى لَكُم‏...

عیسی بن مریم به اصحاب خود می فرمودند: ای فرزندان آدم! از دنیا به سوی خدا فرار کنید؛

و دلهای خود را از دنیا خارج کنید؛ که نه دنیا برای شما مناسب است و نه شما شایستۀ دنیا هستید، نه در آن باقی می مانید و نه دنیا برایتان می ماند...

«الأمالی» شیخ صدوق ص ۵۵۵

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

دعا برای ظهور پس از هر نماز واجب

در کتاب «جمال الصالحین» از مولایمان امام صادق علیه السلام نقل شده است که حضرت فرمودند:

همانا از حقوق ما بر شیعیان ما این است که بعد از هر نماز واجب دست هایشان را بر چانه گذاشته و سه مرتبه بگویند:

یا رَبَّ مُحَمَّدٍ عَجِّل فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ،
یا رَبَّ مُحَمَّدٍ إِحفَظ غَیبَةَ مُحَمَّدٍ،
یا رَبَّ مُحَمَّدٍ إِنتَقِم لِابنَةِ مُحَمَّدٍ

ای پروردگار محمّد، فرج و گشایش امور آل محمّد را تعجیل فرما، ای پروردگار محمّد، محافظت کن (دین را در) غیبت محمّد، ای پروردگار محمّد، انتقام دختر محمّد را بگیر.

صحیفه مهدیه، ص۲۷۱
مکیال المکارم ج۲بخش ۷

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

تفسیر سوره مبارکه مائده آیات۱۰۱تا۱۰۲

یاأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا لا تَسئَلُوا عَنْ أَشيَاءَ إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسؤْكُمْ وَ إِن تَسئَلُوا عَنهَا حِينَ يُنزَّلُ الْقُرْءَانُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللَّهُ عَنهَاوَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ‏(۱۰۱) قَدْ سأَلَهَا قَوْمٌ مِّن قَبْلِكمْ ثُمَّ أَصبَحُوا بهَا كَافِرِينَ‏(۱۰۲)

ترجمه:
۱۰۱ -اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد از مسائلى سؤال نكنيد كه اگر براى شما آشكار گردد شما را ناراحت مى‏كند ، و اگر به هنگام نزول قرآن از آنها سؤال كنيد براى شما آشكار مى‏شود ، خداوند آنها را بخشيده ( و از آن صرف نظر كرده ) است و خداوند آمرزنده و حليم است.
۱۰۲ -جمعى از پيشينيان از آنها سؤال كردند و سپس به مخالفت با آن برخاستند ، ( ممكن است شما هم چنان سرنوشتى پیدا کنید.

شان نزول
در شان نزول آيات فوق در منابع حديث و تفسير اقوال مختلفى ديده مى‏شود ، ولى آنچه با آيات فوق و تعبيرات آن سازگارتر است شان نزولى است كه در تفسير مجمع البيان از على بن ابى طالب (عليه ‏السلام‏) نقل شده است كه روزى پيامبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) خطبه ‏اى خواند و دستور خدا را درباره حج بيان كرد شخصى بنام عكاشه - و بروايتى سراقه - گفت آيا اين دستور براى هر سال است ، و همه سال بايد حج بجا بياوريم ؟ پيامبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) به سؤال او پاسخ نگفت ، ولى او لجاجت كرد ، و دو بار ، و يا سه بار ، سؤال خود را تكرار نمود ، پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) فرمود : واى بر تو چرا اينهمه اصرار مى‏كنى اگر در جواب تو بگويم بلى ، حج در همه سال بر همه شما واجب مى‏شود و اگر در همه سال واجب باشد توانائى انجام آن را نخواهيد داشت و اگر با آن مخالفت كنيد گناهكار خواهيد بود ، بنابراين ما دام كه چيزى به شما نگفته ‏ام روى آن اصرار نورزيد زيرا ( يكى از ) امورى كه باعث هلاكت ( بعضى از ) اقوام گذشته شد اين بود كه لجاجت و پر حرفى مى‏كردند و از پيامبرشان زياد سؤال مى‏نمودند ، بنابراين هنگامى كه به شما دستورى مى‏دهم به اندازه توانائى خود آنرا انجام دهيد ( اذا امرتكم من شى‏ء فاتوا منه ما استطعتم ) و هنگامى كه شما را از چيزى نهى مى‏كنم خوددارى كنيد آيات فوق نازل شد و آنها را از اين كار باز داشت .
اشتباه نشود منظور از اين شان نزول - همانطور كه در تفسير آيه خواهيم گفت - اين نيست كه راه سؤال و پرسش و فراگيرى مطالب را بروى مردم ببندد زيرا
قرآن در آيات خود صريحا دستور مى‏دهد كه مردم آنچه را نمى‏دانند از اهل اطلاع بپرسند فاسئلوا اهل الذكر ان كنتم لا تعلمون.
بلكه منظور سؤالهاى نابجا و بهانه‏ گيريها و لجاجتهائى است كه غالبا سبب مشوب شدن اذهان مردم ، و موجب مزاحمت گوينده ، و پراكندگى رشته سخن و برنامه او مى‏گردد.

تفسیر
سؤالات بيجا!
شك نيست كه سؤال كردن كليد فهم حقائق است ، و به همين دليل كسانى كه كمتر مى‏پرسند كمتر مى‏دانند ، و در آيات و روايات اسلامى نيز به مسلمانان دستور اكيد داده شده است كه هر چه را نمى‏دانند بپرسند ، ولى از آنجا كه هر قانونى معمولا استثنائى دارد ، اين اصل اساسى تعليم و تربيت نيز استثنائى دارد و آن اينكه گاهى پاره ‏اى از مسائل پنهان
بودنش براى حفظ نظام اجتماع و تامين مصالح افراد بهتر است در اينگونه موارد جستجوها و پرسشهاى پى در پى ، براى پرده برداشتن ، از روى واقعيت ، نه تنها فضيلتى نيست بلكه مذموم و ناپسند نيز مى‏باشد ، مثلا غالب پزشكان صلاح اين مى‏دانند كه بيماريهاى سخت و وحشتناك را از شخص بيمار مكتوم دارند ، گاهى تنها اطرافيان را در جريان مى‏گذارند ، با اين قيد كه از بيمار پنهان دارند ، زيرا تجربه نشان داده ، بيشتر مردم اگر از عمق بيمارى خود آگاه شوند گرفتار وحشتى مى‏گردند كه اگر كشنده نباشد لااقل بهبودى را به تاخير مى‏اندازد .
در اينگونه موارد بيمار هرگز نبايد در برابر طبيب دلسوز خود به سؤال و اصرار بپردازد .
زيرا اصرارهاى مكرر او گاهى چنان ميدان را بر طبيب تنگ مى‏كند كه براى آسودگى خود و رسيدگى به ساير بيماران جز اين نمى‏بيند كه حقيقت را براى اين بيمار لجوج آشكار سازد اگر چه او از اين رهگذر زيانهائى ببيند.همچنين مردم در همكاري هاى خود نياز به خوش‏بينى دارند و براى حفظ اين سرمايه بزرگ صلاح اين است كه از تمام جزئيات حال يكديگر با خبر نباشند ، زيرا بالاخره هر كس نقطه ضعفى دارد ، و فاش شدن تمام نقطه‏ هاى ضعف ، همكارى ‏هاى افراد را مواجه با اشكال مى‏كند ، مثلا ممكن است يك فرد با شخصيت و مؤثر تصادفا در يك خانواده پست و پائين متولد شده باشد ، اكنون اگر سابقه او فاش شود ، ممكن است آثار وجودى او در جامعه متزلزل گردد در اين گونه موارد به هيچوجه نبايد افراد ، اصرارى داشته باشند و به جستجو برخيزند .و يا اينكه بسيارى از نقشه‏ ها و طرحهاى مبارزات اجتماعى بايد تا هنگام عمل مكتوم باشد و اصرار در افشاى آنها ضربه‏ اى بر موفقيت و پيروزى اجتماع است.
اينها و امثال آن مواردى است كه سؤال كردن در آن صحيح نيست و رهبران تا در فشار زياد قرار نگيرند ، نبايد آنها را پاسخ گويند .قرآن در آيه فوق به اين موضوع اشاره كرده ، صريحا مى‏گويد : اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد از امورى كه افشاى آنها باعث ناراحتى و دردسر شما مى‏شود پرسش نكنيد ( يا ايها الذين آمنوا لا تسالوا عن اشياء ان تبد لكم تسؤكم).

ولى از آنجا كه سؤالات پى در پى از ناحيه افراد و پاسخ نگفتن به آنها ممكن است موجب شك و ترديد براى ديگران گردد و مفاسد بيشترى به بار آورد اضافه مى‏كند اگر در اينگونه موارد زياد اصرار كنيد بوسيله آيات قرآن بر شما افشاء مى‏شود و به زحمت خواهيد افتاد ( و ان تسالوا عنها حين ينزل القرآن تبد لكم).
و اينكه افشا كردن اينها را به زمان نزول قرآن اختصاص مى‏دهد به خاطر آن است كه سؤالات مربوط به مسائلى بوده كه مى‏بايست از طريق وحى روشن گردد.
سپس اضافه مى‏كند : تصور نكنيد اگر خداوند از بيان پاره ‏اى از مسائل سكوت كرده است از آن غفلت داشته بلكه مى‏خواسته است شما را در توسعه قرار دهد و آنها را بخشوده است ، و خداوند بخشنده حليم است ( عفا الله عنها و الله غفور حليم).در حديثى از على (عليه ‏السلام‏) مى‏خوانيم : ان الله افترض عليكم فرائض فلا تضيعوها و حدلكم حدودا فلا تعتدوها و نهى عن اشياء فلا تنتهكوها و سكت لكم عن اشياء و لم يدعها نسيانا فلا تتكلفوها : خداوند واجباتى براى شما قرار داده آنها را ضايع مى‏كنيد ، و حدود و مرزهائى تعيين كرده از آنها تجاوز ننمائيد و از امورى نهى كرده در برابر آنها پرده ‏درى نكنيد ، و از امورى ساكت شده و صلاح در كتمان آن ديده و هيچگاه اين كتمان از روى نسيان نبوده ، در برابر اينگونه امور ، اصرارى در افشاء نداشته باشيد.
سؤال:
ممكن است گفته شود اگر افشاى اين امور بر خلاف مصلحت مردم است چرا با اصرار افشا مى‏شود ؟
پاسخ:
دليل آن همان است كه در بالا اشاره كرديم كه گاهى اگر رهبر در مقابل
سؤالات پى در پى و مصرانه سكوت كند ، مفاسد ديگرى ببار مى‏آورد ، سوءظن‏ هائى بر مى‏انگيزد و باعث مشوب شدن اذهان مردم مى‏شود ، همانطور كه اگر طبيب در برابر سؤالات پى در پى مريض ، سكوت اختيار كند گاهى ممكن است بيمار را ، در اصل تشخيص بيمارى بوسيله طبيب ، به ترديد اندازد ، و تصور كند كه اصولا بيمارى او ناشناخته مانده و دستورات او را به كار نبندد ، در اينجا طبيب چاره‏ اى جز از افشاى بيمارى ندارد ، اگر چه بيمار از اين رهگذر دردسرهائى پيدا كند .
در آيه بعد براى تاكيد اين مطلب مى‏گويد : بعضى از اقوام پيشين ، اين گونه سؤالات را داشتند و به دنبال پاسخ آنها به مخالفت و عصيان برخاستند ( قد سالها قوم من قبلكم ثم اصبحوا بها كافرين).
در اينكه اين اشاره كلى درباره اقوام پيشين مربوط به كداميك از آنها است ميان مفسران بحث است : بعضى احتمال داده‏ اند مربوط به درخواست مائده آسمانى از مسيح (عليه ‏السلام‏) وسيله شاگردان بوده كه بعد از تحقق يافتن آن بعضى به مخالفت برخاستند ، و بعضى احتمال داده‏ اند مربوط به تقاضاى معجزه از حضرت صالح (عليه‏ السلام‏) بوده است ، ولى ظاهرا تمام اين احتمالات اشتباه است ، زيرا آيه درباره سؤال به معنى پرسش و كشف مجهول سخن مى‏گويد ، نه سؤال به معنى تقاضا و درخواست چيزى گويا استعمال كلمه سؤال در هر دو معنى باعث چنين اشتباهى شده است .
ولى ممكن است مراد ، جمعيت بنى اسرائيل بوده باشد كه چون مامور به ذبح گاوى براى تحقيق درباره جنايتى شدند ( كه شرح آن در جلد اول صفحه 209 گذشت ) موسى را سؤال‏ پيچ كرده و از جزئيات گاو كه هرگز دستور خاصى در مورد آن نداشتند پى‏درپى پرسش كردند ، به همين جهت كار را بر خود آن چنان سخت كردند كه بدست آوردن چنان گاوى آنقدر مشكل و پر هزينه شد كه نزديك بود از آن صرفنظر كنند .
در معنى جمله اصبحوا بها كافرين دو احتمال وجود دارد نخست اينكه مراد از كفر ، عصيان و مخالفت بوده باشد همانطور كه در بالا اشاره كرديم ، و ديگر اينكه كفر به معنى معروف آن بوده باشد ، زيرا گاهى شنيدن پاسخهاى ناراحت كننده كه بر ذهن شنونده سنگين آيد ، سبب مى‏شود كه به انكار اصل موضوع و صلاحيت گوينده بپاخيزد مثل اينكه گاهى شنيدن يك پاسخ ناراحت كننده از ناحيه طبيب ، سبب مى‏شود كه بيمار عكس العمل از خود نشان دهد و صلاحيت او را انكار كند و اين تشخيص را فى المثل ناشى از پيرى و خرفت شدن پزشك معرفى كند ! در پايان اين بحث تكرار نكته ‏اى را كه در آغاز گفتيم لازم مى‏دانيم كه آيه ‏هاى فوق به هيچوجه راه سؤالات منطقى و آموزنده و سازنده را به روى مردم نمى‏بندد ، بلكه منحصرا مربوط به سؤالات نابجا و جستجو از امورى است كه نه تنها مورد نياز نيست بلكه مكتوم ماندن آن بهتر و حتى گاهى لازم است .

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

منبع (ادامه مطلب)

https://www.leader.ir/

سایر موارد (پیوندها و ...):

حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:

إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران ميگذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين (يعنى تمسك بعترت) آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر (يعنى روى برتافتن از ايشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد

 

مجموعه ویژه نامه های ماه مبارک رمضان

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی | https://qaem14.blog.ir/

https://kawsar1214.blogspot.com/2022/03/the-first-revolt-took-place-during.html

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , نماز , قرآن کریم , سوره مبارکه مائده , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ماه مبارک رمضان , ,
:: برچسب‌ها: به سوی خدا , حضرت امام صادق علیه السلام , حضرت , امام صادق علیه السلام , عیسی بن مریم , اصحاب , ای فرزندان آدم , دنیا , شیخ صدوق , دعا برای ظهور پس از هر نماز واجب , دعا برای ظهور , نماز واجب , فرج , گشایش امور , گشایش , تفسیر سوره مبارکه مائده آیات۱۰۱تا۱۰۲ , تفسیر سوره مبارکه مائده , تفسیر , سوره مبارکه مائده , ايمان , سؤال , آشکار , ناراحت , نزول قرآن , خداوند , بخشیده , صرف نظر , آمرزنده , حلیم , على بن ابى طالب (عليه ‏السلام‏) , پيامبر (صلى‏ الله ‏عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) , حج , عکاشه , سراقه , لجاجت , گناهکار , هلاکت , اصرار , اصرار نورزيد , پرحرفى , نهی , خودداری , سؤالهاى نابجا , بهانه‏ گيری , مشوب , اذهان مردم , مزاحمت , پراکندگی , برنامه , رشته سخن , سؤالات بيجا , سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) , جنگ احزاب , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

امام صادق (علیه السلام) فرمودند :

بدان که(امر) فَرَجِ (ظهور)مهدی(عج) ما اتفاق نمی‌افتد مگر بعد از نااميد شدن مردم.

به خدا قسم مهدی ما (عج)ظهور نخواهد کرد تا زمانی‌که خوب و بد از هم جدا شوند ؛
والله نمی‌آید تا زمانی‌که امتحان شوید؛ والله نمی‌آید تا وقتی که اشقیاء و بَدان ، ذات خود را نشان دهند و شقی شوند و پاک ذاتان ذات خود را نشان دهند و عاقبت به خیر شوند.

کمال الدین، ج۲، جزء۲، باب۳۳

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

بخش اول مطالب:

https://qaem14.blog.ir/

بخش دوم مطالب:

http://qaem14.parsiblog.com/

بخش سوم مطالب:

http://yamahdi788.loxblog.com/

تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۶۸تا۶۹

قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لَستُمْ عَلى شىْ‏ءٍ حَتى تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَ الانجِيلَ وَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم ْوَ لَيزِيدَنَّ كَثِيراً مِّنهُم مَّا أُنزِلَ إِلَيْك مِن رَّبِّك طغْيَاناً وَ كُفْراًفَلا تَأْس عَلى الْقَوْمِ الْكافِرِينَ‏(۶۸) إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ الَّذِينَ هَادُوا وَ الصابِئُونَ وَ النَّصارَى مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يحْزَنُونَ‏(۶۹)

ترجمه:
۶۸ -اى اهل كتاب ! شما هيچ موقعيتى نداريد مگر اينكه تورات و انجيل و آنچه بر شما از طرف پروردگارتان نازل شده است بر پا داريد ولى آنچه بر تو از سوى پروردگارت نازل شده ( نه تنها مايه بيدارى آنها نمى‏گردد بلكه ) بر طغيان و كفر بسيارى از آنها مى‏افزايد بنابر اين از اين قوم كافر ( و مخالفت آنها ) غمگين مباش .
۶۹ -آنها كه ايمان آورده‏ اند و يهوديان و صابئان و مسيحيان هر گاه ايمان به خداوند يگانه و روز جزا بياورند و عمل صالح انجام دهند نه ترسى بر آنها است و نه غمگين خواهند شد.

شان نزول:
در تفسير مجمع البيان و تفسير قرطبى از ابن عباس چنين نقل شده كه جمعى از يهود خدمت پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) آمدند ، نخست پرسيدند آيا تو اقرار ندارى كه تورات از طرف خدا است ؟ پيغمبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) جواب مثبت داد .
آنها گفتند : ما هم تورات را قبول داريم ، ولى به غير آن ايمان نداريم ( درحقيقت تورات قدر مشترك ميان ما و شما است اما قرآن كتابى است كه تنها شما به آن عقيده داريد پس چه بهتر كه تورات را بپذيريم و غير آنرا نفى كنيم ! ) آيه نخست نازل شد و به آنها پاسخ گفت.

تفسیر
همانطور كه در تفسير آيات اين سوره تاكنون خوانده ‏ايم ، قسمت قابل ملاحظه‏ اى از آن پيرامون كارشكنيها ، گفتگوها ، سؤالها و ايرادهاى اهل كتاب ( يهود و نصارى ) بود ، اين آيه نيز به گوشه ديگرى از اين مباحث اشاره مى‏كند ، و به منطق سست آنها كه مى‏خواستند تورات را به عنوان يك كتاب مورد اتفاق ميان مسلمانان و يهود بپذيرند و قرآن را به عنوان يك كتاب مورد اختلاف كنار بگذارند ، پاسخ مى‏گويد .
به اين ترتيب آنها را مخاطب ساخته و مى‏گويد : اى اهل كتاب شما هيچ موقعيتى نخواهيد داشت مگر آن زمانى كه تورات و انجيل و تمام كتب آسمانى را كه بر شما نازل شده بدون تبعيض و تفاوت بر پا داريد ( قل يا اهل الكتاب لستم على شيئى حتى تقيموا التوراة و الانجيل و ما انزل اليكم من ربكم).
زيرا همانطور كه گفتيم اين كتابها همه از يك مبدا صادر شده و اصول اساسى آنها يكى است ، اگر چه آخرين كتاب آسمانى ، كاملترين و جامعترين آنها است و بهمين دليل لازم العمل است به علاوه در كتب پيشين بشارتهاى متعددى درباره آخرين كتاب يعنى قرآن آمده است ، آنها مدعيند تورات و انجيل را قبول دارند ، اگر در اين ادعا صادق هستند بايد اين بشارتها را نيز بپذيرند ، و هنگامى كه آن نشانه‏ ها را در قرآن يافتند ، در برابر آن سر تعظيم فرود آورند . آيه فوق مى‏گويد : ادعا كافى نيست بايد عملا اين كتابهاى آسمانى را بر پاداريد به علاوه كتاب ما و شما مطرح نيست ، آنچه مطرح است كتابهاى آسمانى است و آنچه از ناحيه خدا آمده ، پس چگونه مى‏توانيد با اين منطق سست ، آخرين كتاب را ناديده بگيريد .
ولى قرآن بار ديگر اشاره به وضع اكثريت آنها كرده ، مى‏گويد : بسيارى از آنها نه تنها از اين آيات پند نمى‏گيرند و هدايت نمى‏شوند بلكه به خاطر روح لجاجت بر طغيان و كفرشان افزوده مى‏شود ( و ليزيدن كثيرا منهم ما انزل اليك من ربك طغيانا و كفرا ) و اين چنين است ، تاثير معكوس آيات حق و سخنان موزون در افكار بيمار و قلوب مملو از لجاج ! و در پايان آيه پيامبر خود را در برابر سرسختى اين اكثريت منحرف دلدارى مى‏دهد و مى‏گويد : از مخالفتهاى اين جمعيت كافر غمگين مباش زيرا زيان آن متوجه خود آنها خواهد شد و به تو ضررى نمى‏رساند ( فلا تاس على القوم الكافرين ) .
بديهى است محتويات اين آيه اختصاص به قوم يهود ندارد ، مسلمانان نيز اگر تنها به ادعاى اسلام قناعت كنند ، و اصول تعليمات انبياء و مخصوصا كتاب آسمانى خود را بر پا ندارند ، هيچگونه موقعيت و ارزشى نه در پيشگاه خدا ، و نه در زندگى فردى و اجتماعى نخواهند داشت ، و هميشه زبون و زير دست و شكست ‏خورده خواهند بود.
در آيه بعد مجددا اين حقيقت را مورد تاكيد قرار داده ، مى‏گويد : تمام اقوام و ملتها و پيروان همه مذاهب بدون استثناء اعم از مسلمانان و يهوديان و صابئان و مسيحيان در صورتى اهل نجات خواهند بود ، و از آينده خود وحشتى و از گذشته غمى نخواهند داشت كه ايمان به خدا و روز جزا داشته باشند و عمل صالح انجام دهند ( ان الذين آمنوا و الذين هادوا و الصابئون و النصارى من آمن بالله و اليوم الاخر و عمل صالحا فلا خوف عليهم و لا هم يحزنون).

اين آيه در واقع پاسخ دندان شكنى است به كسانى كه نجات را در پناه مليت خاصى مى‏دانند و ميل دارند ميان دستورات انبياء تبعيض قائل شوند ، و دعوتهاى مذهبى را با تعصب قومى بياميزند ، آيه مى‏گويد : راه نجات منحصرا در كنار گذاشتن اينگونه سخنان است . همانطور كه در ذيل آيه 62 سوره بقره كه مضمون آن با آيه فوق تقريبا يكى است يادآور شديم ، بعضى از افراد با يك بيان سفسطه آميز خواسته ‏اند آيه فوق را دليل بر مسلك صلح كل بگيرند ، و تمام پيروان مذاهب را اهل نجات بدانند و در حقيقت فلسفه نزول كتب آسمانى را يكى پس از ديگرى كه ناظر به پيشبرد جهان انسانيت در مسير تكامل تدريجى است ناديده بگيرند. ولى همانطور كه گفتيم آيه با تعبير عمل صالحا اين حقيقت را مشخص مى‏سازد كه بايد در مورد تفاوت مذاهب به آخرين قانون عمل كنند ، زيرا عمل به قوانين نسخ شده ، عمل صالح نيست بلكه عمل صالح به قوانين موجود و آخرين قانون است ، ( توضيح بيشتر و مشروحتر در زمينه اين آيه را در جلد اول صفحه 191 تا صفحه 200 مطالعه فرمائيد ) .
بعلاوه اين احتمال نيز در تفسير آيه قابل قبول است كه جمله من آمن بالله و اليوم الاخر و عمل صالحا تنها به يهود و نصارى و صابئان مى‏خورد ، زيرا الذين آمنوا كه در آغاز آيه ذكر شده نيازى به اين قيد ندارد ، و به اين ترتيب معنى آيه چنين مى‏شود : افراد با ايمان و مسلمان - و همچنين يهود و نصارى و صابئان بشرط اينكه ایمان بياورند و اسلام را بپذيرند و عمل صالح كنند - همگى اهل نجات و رستگارى خواهند بود و سوابق مذهبى افراد هيچگونه اثرى در اين قسمت نخواهد داشت و راه به روى همگى باز است ( دقت كنيد).

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

بخش اول مطالب:

https://qaem14.blog.ir/

بخش دوم مطالب:

http://qaem14.parsiblog.com/

بخش سوم مطالب:

http://yamahdi788.loxblog.com/

https://www.leader.ir/

سایر موارد (پیوندها و ...):

حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:

إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران ميگذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين (يعنى تمسك بعترت) آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر (يعنى روى برتافتن از ايشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد

 

ادعیه  و اعمال ماه شعبان المعظم

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی | http://qaem14.parsiblog.com/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , سوره مبارکه مائده , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: امام صادق (علیه السلام) , فرج , ظهور , به خدا قسم , خوب و بد , امتحان , اشقیاء , بدان , ذات , شقی , پاک , پاک ذاتان , عاقبت به خیر , کمال الدین , تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۶۸تا۶۹ , تفسیر سوره مبارکه مائده , تفسیر , سوره مبارکه مائده , سوره مائده , اهل کتاب , تورات , انجیل , پروردگار , نازل , بیداری , طغیان , کفر , قوم کافر , غمگین , ایمان , یهودیان , صائبان , مسیحیان , ایمان به خداوند , خداوند یگانه , روز جزا , عمل صالح , ترس , جهاد تبیین , جهاد , تبیین , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

رابطۀ قلبی و ظاهری مؤمن با عبادت

رسول خدا صلّی الله علیه و آله
أفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ وَ تَفَرَّغَ لَهَا فَهُوَ لَا يُبَالِي عَلَى مَا أَصْبَحَ مِنَ الدُّنْيَا عَلَى عُسْرٍ أَمْ عَلَى يُسْر

برترین مردم کسی است که به عبادت عشق بورزد و آن را در آغوش بگیرد؛ با قلبش آن را دوست بدارد و بدن خویش را به عبادت وادارد، و خود را برای آن فارغ گرداند.

پس چنین کسی اهمّیتی نمی دهد که دنیایش با سختی می گذرد یا آسانی.

کافی» ج ۲ ص ۸۳

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

کسانی که غیبت حضرت ولیّ عصر ارواحنا فداه ضرری به حالشان ندارد

سمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَام‏ يَقُولُ ... وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَمْ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِه‏

فضیل بن یسار گوید از امام باقر علیه السلام شنیدم که می فرمودند: «... و هر کس در حالی که امامش را می شناسد بمیرد، جلو افتادن یا عقب افتادن فرج برایش ضرری ندارد؛ و هر کس با معرفت به امامش بمیرد، مانند کسی است که با قائم علیه السلام در خیمۀ ایشان هستند.

کافی» ج ۱ص ۳۷۲

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام حسین علیه السلام

أيُّهَا النّاسُ! إنَّ اللّهَ جَلَّ ذِكرُهُ ما خَلَقَ العِبادَ إلّا لِيَعرِفوهُ فَإِذا عَرَفوهُ عَبَدوهُ فَإِذا عَبَدوهُ استَغنَوا بِعِبادَتِهِ عَن عِبادَةِ مَن سِواهُ. فَقالَ لَهُ رَجُلٌ: يَا بنَ رَسولِ اللّهِ بِأَبي أنتَ واُمّي فَما مَعرِفَةُ اللّهِ؟ قالَ: مَعرِفَةُ أهلِ كُلِّ زَمانٍ إمامَهُمُ الَّذي يَجِبُ عَلَيهِم طاعَتُهُ.

«اى مردم! خداوند والا نام، بندگان را نيافريد مگر براى اين كه او را بشناسند. پس هرگاه او را شناختند، او را خواهند پرستيد و هرگاه او را بپرستند، با پرستش او از پرستش جز او بى‌نياز خواهند گشت». مردى به ايشان گفت: اى فرزند پيامبر خدا! پدر و مادرم فداى تو باد! شناخت خدا چيست؟ فرمود: «اين كه مردم هر زمان، امامشان را كه فرمانبرى از او واجب است، بشناسند» .

علل الشرائع : ص ۹ ح ۱

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

سوره مبارکه نساء آیات ۵۳ تا ۵۵

۵۳أَمْ لَهُمْ نَصیبٌ مِنَ الْمُلْکِ فَإِذاً لا یُؤْتُونَ النّاسَ نَقیراً ۵۴ أَمْ یَحْسُدُونَ النّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظیماً ۵۵ فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَ کَفى بِجَهَنَّمَ سَعیراً

ترجمه:
۵۳ ـ آیا آنها (یهود) سهمى در حکومت دارند؟! در حالى که اگر چنین بود، کمترین حق را به مردم نمى دادند. ۵۴ ـ یا این که نسبت به مردم (پیامبر و خاندانش)، بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشیده، حسد مىورزند؟! ما به آل ابراهیم، کتاب و حکمت دادیم; و حکومت عظیمى در اختیار آنها (پیامبران بنى اسرائیل) قرار دادیم. ۵۵ ـ ولى جمعى از آنها به آن ایمان آوردند; و جمعى ایجاد مانع در راه آن نمودند. و شعله فروزان آتش دوزخ، (براى آنها) کافى است!

تفسیر
در تفسیر دو آیه گذشته گفته شد: یهود به خاطر جلب توجه بت پرستان «مکّه» گواهى دادند که: بت پرستى قریش از خداپرستى مسلمانان بهتر است! و حتى خود آنان در مقابل بت ها سجده کردند! در آیات مورد بحث، این نکته یادآورى شده که قضاوت آنان به دو دلیل فاقد ارزش و اعتبار است: 1 ـ آنها (یهود) از نظر موقعیت اجتماعى، آن ارزش را ندارند که بتوانند بین افراد قضاوت و حکومت کنند و هرگز مردم حق حکومت و قضاوت در میان خود را به آنها واگذار نکرده اند تا آنها بتوانند دست به چنین کارى بزنند، لذا مى فرماید: «آیا آنها سهمیه اى از حکومت دارند تا بتوانند داورى کنند»؟ (أَمْ لَهُمْ نَصیبٌ مِنَ الْمُلْکِ). به علاوه، آنها هیچ گاه شایستگى حکومت مادى و معنوى بر مردم را ندارند، زیرا آنچنان روح انحصارطلبى بر آنان چیره شده که: «اگر چنان موقعیتى را پیدا کنند به هیچ کس، هیچ حقى، نخواهند داد» (فَإِذاً لا یُؤْتُونَ النّاسَ نَقیراً ) و همه امتیازات را دربست به خودشان تخصیص مى دهند! بنابراین، با توجه به این که قضاوت یهود از چنین روحیه اى سرچشمه گرفته که همواره حق را به خود یا به کسانى مى دهند که در مسیر منافع آنها باشند، مسلمانان هرگز نباید از این گونه سخنان، نگرانى به خود راه دهند. 2 ـ این گونه قضاوت هاى نادرست از حسادت آنها نسبت به پیامبر(صلى الله علیه وآله) و خاندانش سرچشمه مى گیرد، و به همین دلیل بى ارزش است. آنها بر اثر ظلم و ستم و کفران نعمت، مقام نبوت و حکومت را از دست دادند، و به همین جهت، مایل نیستند این موقعیت الهى به دست هیچ کس سپرده شود، لذا نسبت به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و خاندانش که مشمول این موهبت الهى شده اند حسد مىورزند، و با آن گونه قضاوت هاى بى اساس مى خواهند آبى بر شعله هاى آتش حسد خویش بپاشند، مى فرماید: «یا این که نسبت به آنچه خداوند از فضل خود به مردم داده است، حسادت مىورزند» (أَمْ یَحْسُدُونَ النّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ). سپس مى فرماید: چرا از اعطاى چنین منصبى به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و خاندان بنى هاشم تعجب و وحشت مى کنید و حسد مىورزید، «در حالى که ما به شما و دودمان آل ابراهیم، کتاب آسمانى، حکمت، دانش و حکومت پهناورى (همچون حکومت موسى و سلیمان و داود(علیهم السلام)) دادیم» (فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظیماً). اما متأسفانه شما مردم ناخلف آن سرمایه هاى معنوى و مادى پر ارزش را بر اثر شرارت و قساوت از دست دادید. از آنچه گفتیم روشن شد: منظور از «ناس» در «أَمْ یَحْسُدُونَ النّاسَ» پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و خاندان او(علیهم السلام) است; زیرا «ناس» به معنى جمعى از مردم است، و اطلاق آن بر یک نفر (تنها شخص پیامبر) ما دامى که قرینه اى در کار نباشد جایز نیست به علاوه کلمه «آل ابراهیم» (خاندان ابراهیم) قرینه دیگرى است که منظور از «ناس»، پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و خاندان او(علیهم السلام) است; زیرا از قرینه مقابله، چنین استفاده مى شود که ما اگر به خاندان «بنى هاشم» چنین موقعیتى را دادیم، تعجب ندارد; زیرا به خاندان ابراهیم(علیه السلام) نیز بر اثر شایستگى، آن همه موقعیت معنوى و مادى بخشیدیم. در روایات متعددى که در منابع اهل تسنن و شیعه آمده است تصریح شده که منظور از «ناس» خاندان پیامبر(علیهم السلام) مى باشد.
از امام باقر(علیه السلام) در ذیل این آیه چنین نقل شده است: «خداوند در خاندان ابراهیم، پیامبران، انبیاء و پیشوایان قرار داد (سپس به یهود خطاب مى کند) چگونه حاضرید در برابر آن اعتراف کنید، اما درباره آل محمّد(صلى الله علیه وآله) انکار مى نمائید» و در روایت دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که از معنى این آیه سؤال کردند، فرمود: نَحْنُ الْمَحْسُودُونَ: «یعنى مائیم که مورد حسد دشمنان قرار گرفته ایم» و در تفسیر «درّ المنثور» از «ابن منذر»، و «طبرانى» از «ابن عباس»، نقل شده است که درباره این آیه مى گفت: «منظور از «ناس» در این آیه مائیم، نه دیگران» سپس در آخرین آیه مى فرماید: جمعى از مردم آن زمان به کتاب آسمانى که بر آل ابراهیم نازل شده بود ایمان آوردند و بعضى دیگر نه تنها ایمان نیاوردند که در راه پیشرفت آن ایجاد مانع کردند و شعله فروزان آتش دوزخ براى آنها کافى است» (فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَ کَفى بِجَهَنَّمَ سَعیراً). همچنین کسانى که به این کتاب آسمانى که بر پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) نازل گردیده کفر مىورزند، نیز به همان سرنوشت گرفتار خواهند شد.

«حسد» که در فارسى از آن تعبیر به «رشک» مى کنیم، به معنى آرزوى زوال نعمت از دیگران است، خواه آن نعمت به حسود برسد یا نرسد. بنابراین، کار حسود در ویران کردن و آرزوى ویران شدن متمرکز مى شود، نه این که آن سرمایه و نعمت حتماً به او منتقل گردد. حسد سرچشمه بسیارى از نابسامانى هاى اجتماعى است، از جمله این که: 1 ـ حسود تمام یا بیشتر نیروها و انرژى هاى بدنى و فکرى خود را که باید در راه پیشبرد اهداف اجتماعى به کار برد، در مسیر نابودى و ویران کردن آنچه هست صرف مى کند، و ازین رو، هم سرمایه هاى وجودى خود را از بین برده و هم سرمایه هاى اجتماعى را. 2 ـ حسد انگیزه قسمتى از جنایات دنیا است و اگر عوامل و علل اصلى قتلها، دزدیها، تجاوزها و مانند آن را بررسى کنیم، خواهیم دید قسمت قابل توجهى از آنها از عامل حسد مایه مى گیرد، و شاید به خاطر همین است که آن را به شراره اى از آتش تشبیه کرده اند، که مى تواند موجودیت حسود و یا جامعه اى را که در آن زندگى مى کند، بسوزاند. یکى از دانشمندان مى گوید: «حسد و بدخواهى از خطرناکترین صفات است و باید آن را به منزله موحش ترین دشمن سعادت تلقى کرد و در دفع آن کوشید». جوامعى که افراد آن را اشخاص حسود و تنگ نظر تشکیل مى دهند، جوامعى عقب افتاده هستند; زیرا همان طور که گفتیم، حسود همیشه مى کوشد تا دیگران را به عقب بکشد و این درست بر خلاف روح تکامل و ترقى است. 3 ـ از همه اینها گذشته، حسد اثرات بسیار نامطلوبى روى جسم و سلامت انسان مى گذارد، و افراد حسود، معمولاً افرادى رنجور و از نظر اعصاب و دستگاه هاى مختلف بدن، غالباً ناراحت و بیمارند; زیرا امروز این حقیقت مسلّم شده که بیمارى هاى جسمانى در بسیارى از موارد، عامل روانى دارند، و در طب امروز بحث هاى مشروحى تحت عنوان بیمارى هاى «روان تنى» دیده مى شود که به این قسمت از بیمارى ها اختصاص دارد. جالب این که: در روایات پیشوایان اسلام روى این موضوع تکیه شده است: در روایتى از على(علیه السلام) مى خوانیم: صِحَّةُ الْجَسَدِ مِنْ قِلَّةِ الْحَسَدِ: «تندرستى از کمى حسد است» و در جاى دیگر مى فرماید: اَلْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسّادِ عَنْ سَلامَةِ الأَجْسادِ: «عجیب است که حسودان از سلامت جسم خود به کلى غافلند» و حتى در پاره اى از احادیث مى خوانیم: حسد پیش از آن که به محسود زیان برساند، از حسود شروع مى کند، و تدریجاً او را به قتل مى رساند! 3 4 ـ از نظر معنوى، حسد نشانه کمبود شخصیت، نادانى، کوتاه فکرى و ضعف و نقص ایمان است; زیرا حسود در واقع خود را ناتوان تر از آن مى بیند که به مقام محسود و بالاتر از آن برسد، و لذا سعى مى کند محسود را به عقب برگرداند. به علاوه او عملاً به حکمت خداوند که بخشنده اصلى این نعمت ها است معترض است و نسبت به اعطاى نعمت به افراد، از طرف خداوند ایراد دارد، و لذا در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: أَلْحَسَدُ أَصْلُهُ مِنْ عَمْىِ الْقَلْبِ وَ الْجُحُودِ لِفَضْلِ اللّهِ تَعالىْ وَ هُما جَناحانِ لِلْکُفْرِ وَ بِالْحَسَدِ وَقَعَ ابْنُ آدَمَ فِى حَسْرَةِ الأَبَدِ وَ هَلَکَ مَهْلِکاً لا یَنْجُو مِنْهُ أَبَداً: «حسد و بدخواهى از تاریکى قلب و کوردلى است و از انکار نعمت هاى خدا به افراد سرچشمه مى گیرد، و این دو (کوردلى و انکار بخشش خدا) دو بال کفر هستند. به سبب حسد بود که فرزند آدم(علیه السلام) در یک حسرت جاودانى فرو رفت و به هلاکتى افتاد که هرگز از آن رهائى نمى یابد» قرآن مجید مى گوید: نخستین قتل و کشتارى که در روى زمین واقع شد عامل آن حسد بود و در «نهج البلاغه» از على(علیه السلام)، نقل شده: اِنَّ الْحَسَدَ یَأْکُلُ الاِیْمانَ کَما تَأْکُلُ النّارُ الْحَطَبَ: «حسد تدریجاً ایمان را مى خورد، همان طور که آتش هیزم را تدریجاً از بین مى برد» شخص حسود تدریجاً سوء ظنش به خدا، حکمت و عدالت او بیشتر مى شود و همین سوء ظن است که او را از وادى ایمان بیرون مى کشد. زیان هاى معنوى و مادى، فردى و اجتماعى حسد، فوق العاده زیاد است و آنچه گفتیم در حقیقت فهرستى از آن به شمار مى رود.

منبع:

https://t.me/fazylatha

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

کانال فضیلتها

https://t.me/fazylatha

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه نساء , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , محرم | عاشورا , ,
:: برچسب‌ها: برترین مردم , عبادت , عشق , آغوش , قلب , بدن , فارغ , سختی , آسانی , فرج , ضرر , معرفت , امام , قائم علیه السلام , خداوند , سوره مبارکه نساء آیات ۵۳ تا ۵۵ , یهود , سهم , حکومت , حق , کمترین , مردم , پیامبر , فضل خدا , یخشش , حسد , ابراهیم , کتاب , حکمت , حکومت عظیم , پیامبران بنی اسرائیل , بنی اسرائیل , ایمان , مانع , شعله , آتش , دوزخ , آتش دوزخ , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

السلام علیک یا فاطمه الزهراء سلام الله علیها

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

 

یا زهراء سلام الله علیها

 

غدیر؛ نصب جانشین و توجه به مسأله امامت

 1.76 مگابایت

دریافت فایل فلش-  دریافت کد

 

The society of Imam Mahdi is that of justice, spirituality and dignity

The need for a savior is felt very strongly around the world

In a Qur’an Recitation Ceremony held via videoconference
The Leader: Qur’an a Book of Life for all of humanity

The goal of the educational system in Iran is to establish an Islamic society based on justice

 

 

فهرست مطالب:

مطلب اول     مطلب دوم (اصلی)     مطلب سوم (انتخابات و ...)

 

**************

مطلب اول

برخی کلید واژه ها (بیانات امام خامنه ای)

 

صوت و ویدئو

 

 

خط حزب‌الله ۲۳۴ | نور انقلاب به ثریا رسید

 برای دسترسی به آرشیو نشریه می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.

دریافت «خط حزب‌الله» نسخه‌ی مطالعه | دریافت نسخه‌ی چاپ

 

 

**************

مطلب دوم (اصلی)

 

دعا برای فرج

دعا برای فرج

امام مهدی علیه السلام فرمودند:

أَکْثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعجیلِ الفَرَجِ، فَإنَّ ذلِکَ فَرَجُکُمْ؛

برای تعجیل فرج، بسیار دعا کنید، زیرا همین موجب فرج و گشایش شماست. کمال الدین، ص 485.

منابع (ادامه مطلب):

https://rasekhoon.net/hadith/3997/

https://rasekhoon.net/hadith/show/1413771

موارد مرتبط:

https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx

 

کار بزرگ معلمان آموزش شکوفاسازی استعدادها برای ارزشهای متعالی است ...

حضرت آیت الله امام خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت روز معلم 12 /اردیبهشت/ 1399

کار بزرگ معلمان آموزش شکوفاسازی استعدادها برای ارزشهای متعالی است

علم نافع موجب پیشرفت کشور و اعتبار روحی و اعتماد بنفس جوان ایرانی است

هدف نظام آموزشی نمی‌تواند چیزی جز ایجاد یک جامعه دینی عادلانه و آرمان‌خواه باشد

موارد مرتبط

 

شهید مدافع حرم شهید امیر لطفی

امام خامنه ای:

در جنگ نامتقارن دشمنان با ایران، آنها نمی‌دانند چه قدرتی در ایمان به خدا و جهاد وجود دارد ...

در جنگ نامتقارن دشمنان با ایران، آنها نمی‌دانند چه قدرتی در ایمان به خدا و جهاد وجود دارد/ آنها داعش را برای شکست جمهوری اسلامی ساختند؛ عراق و شام مقدمه بود تا ایران را زمین‌گیر کنند اما قدرت جمهوری اسلامی آنها را در همان‌جا زمین‌گیر کرد/ کسی که به‌عنوان دفاع از اهل‌بیت(ع) می‌رود در واقع دارد از جامعه و شهرهای خود دفاع می‌کند؛ این دفاع از ایران است. ۱۳۹۵/۰۴/۰۵

شهید مدافع حرم شهید امیر لطفی

تاریخ شهادت : 1394/09/29 | محل شهادت : خانطومان – سوریه

امام خامنه ای:

هر جا به انقلاب و روحیه‌ی انقلابی تکیه کردیم، پیش رفتیم؛ هر جا از ارزش‌ها کوتاه آمدیم و برای خوشایند عناصر استکبار حرف را جویدیم و خوردیم، عقب ماندیم/ راه پیشرفت، احیای روحیه‌ی انقلابی و مجاهدت است. ۱۳۹۵/۰۴/۰۵

شهید مدافع حرم شهید امیر لطفی

تاریخ شهادت : 1394/09/29 | محل شهادت : خانطومان – سوریه

منابع (ادامه مطلب و ...):

http://farsi.khamenei.ir/tag-content?id=1440

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=33600

http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=33600&nt=2&year=1395&tid=1440

http://farsi.khamenei.ir/tag-content?id=11206

https://harimeharam.ir/shahid/323

https://harimeharam.ir/shohada/22/1

موارد مرتبط

وصیت نامه سرباز ولایت شهید حاج قاسم سلیمانی

کوتاه از زندگی رزمنده مجاهد حزب الله لبنان، شهید «رضا علی قانصوه»؛
نذرهایی که حضرت زینب (س) اجابت کرد

طنین مقاومت
«از یک پشیز میهنمان دل نمی‌کنیم»

یک جرعه کتاب
دلیل حضور ایران در سوریه

جناب فرماندار! ما با مردم ایران یگانه هستیم نه بیگانه

دفاع از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد
زمین کارزار ما «تل آویو» است، تهران نه!

http://hujjat-allah.gigfa.com

 

ادامه مطلب

 

**************

http://cdn.persiangig.com/preview/mWUF5NgLKC/ya%20zahra%20SALAMOLAH%20ALAYHA%2059%20estefade%20az%20mataleb%20ba%20zekre%20salavat%20azad%20ast.gif

صلی الله علیک یا فاطمه الزهراء سلام اللهعلیها

سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها و ارواح طیبه شهداء صلوات

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

التماس دعا



:: برچسب‌ها: امام مهدی علیه السلام , دعا برای فرج , تعجیل فرج , دعا , أَکْثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعجیلِ الفَرَجِ , فرج , گشایش , روز معلم , امام خامنه‌ ای , معلمان , استعداد , ارزشهای متعالی , علم نافع , پیشرفت کشور , اعتبار روحی , اعتماد بنفس , جوان ایرانی , نظام آموزشی , هدف , جامعه دینی , عادلانه , آرمان‌ خواه , شهید مدافع حرم , شهید امیر لطفی , جنگ نامتقارن , دشمنان , ایمان به خدا , جهاد , داعش , عراق و شام , ایران , قدرت جمهوری اسلامی , اهل‌بیت (ع) , دفاع از ایران , خانطومان , سوریه , انقلاب , روحیه‌ انقلابی , عناصر استکبار , استکبار , مجاهدت , اسلام , مسلمان ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 75 صفحه بعد


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 744
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 5529
:: باردید دیروز : 4326
:: بازدید هفته : 14252
:: بازدید ماه : 31043
:: بازدید سال : 78716
:: بازدید کلی : 78716

RSS

Powered By
loxblog.Com