ای محمد! همانا من خدایی هستم که پروردگاری جز من نیست، من فاطر آسمانها و زمین هستم و به دخترت اسمی از أسماء خودم بخشیدم و او را فاطمه نامیدم و من فاطر کل شیء هستم.
اسم او را از اسم خودم مشتق کردم، او فاطمه و من فاطر آسمانها و زمین ها، جداكنندۀ دشمنانم از رحمتم در روز قيامت، و جداكنندۀ دوستانم از چيزهائى كه موجب ناراحتى و آلودگى آنها مى شود، هستم.
همان، ج ۲۶، ص ۳۲۸
همچنین پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در باب خلقت نورانی حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به فاطریت آن حضرت اشاره کرده و فرمودند:
خداوند متعال، نور دخترم فاطمه (علیها السلام) را شکافت و از آن آسمانها و زمین را بیافرید؛ پس آسمانها و زمین از نور دخترم فاطمه (علیها السلام) است و نور دخترم فاطمه (علیها السلام) از نور خداست و دخترم فاطمه (علیها السلام) والاتر از آسمانها و زمین است.
تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، ج ۳، ص ۴٦۵
از مجموع اخبار فوق که به کثرت در جوامع روایی آمده است، به دست می آید که سرّ فاطریت ذات اقدس الهی، در وجود مقدس حضرت فاطمه (علیها السلام) نهفته است. به بیان دیگر فاطریت الهی و رحمت مطلق او در وجود مبارک حضرت فاطمه (علیها السلام) که مسمّی به «أمّ الرّحمة» می باشند، به ظهور أتم و أکمل خود رسیده است. و «رحْمَتُهُ [رحمة الله] فاطمة (عليها السّلام)». خلق با محبت مادری مفطور شده اند و به سبب وجود مبارک حضرت رحمة الله الواسعة، فطرت توحیدی و معرفت به ولایت یافته اند، «و لَولا ذلِكَ لَم يَدرِ أحَدٌ مَنْ خالِقُهُ و لا مَن رازِقُهُ» و اگر چنین نبود، هیچ معرفتی به خالق و رازق برای احدی محقق نمی شود.
اینکه در مستندات دیگر تصریح شده که در جوف مؤمنین و خلق، «مشکات» و «حبّه» که از القاب حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) می باشند، قرار گرفته، دلالت بر همین مطلب دارد که فطرت خلق، مفطور به محبت فاطمی است و سرشت همۀ انسانها صبغۀ محبت مادری یافته است. أمّی بودن حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله)، آنجا که می فرمودند: «فداک ابوک يا فاطمة و انت ام ابيها» نیز به همین معنا اشاره دارد.
تفسير كنز الدقائق، ج ۲، ص ۴۳۵؛ تفسير القمي، ج ۲، ص ۱۰۳
بسیار به پدر و مادر احترام کنید و به دیدار اقوام و دوستان بروید از فقرا و نیازمندان دل جویی کنید. قرآن را سرلوحه زندگی قرار بدهید. در خط شهدا و امام شهدا حرکت کنید و گوش به فرمان ولی امر زمان باشید و رهبر عزیزمان را در این راه تنها نگذارید تا پرچم را به صاحب اصلی برسانند.
اگر امنیت هست در این مملکت، مدیون شهدا و کمک های رهبر عزیزمانیم. خداوند عمر با عزت به او عطا فرماید.
اگر من در این راه حق و خداپسند قدم گذاشتم، مطمئن باشید برای رضای خدا و رسول خدا بوده و می خواهیم به دشمنان اسلام، ثابت کنیم که ما برای رضای خداوند و کمک رساندن به اهل بیت (ص) و رسول الله (ص) از تمامی جان و مال و همسر و فرزندانمان خواهیم گذشت و نمی گذاریم که دشمنان خدا و اهل بیت (ص) به این اسلام ناب محمدی ضربه بزنند که این کار را امام حسین (ص) برای اسلام نموده و تمام دار و ندار خود را در راه اسلام و خداوند فدا نمود و از او الگو گرفته ایم. اگر من گناهکار در این کار خداپسندانه قدم گذاشتم، فردای قیامت در نزد خدا و رسولش سرافکنده نباشم.
مردى از حضرت صادق عليه السّلام پرسيد چه كسى مانع شد كه فرعون حضرت موسى را نكشت با اينكه گفت: ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسى، مانع نشويد تا بكشم موسى را. فرمود: پاكى ذات و فطرت و صحت نسبش (كه اولاد زنا نبود) مانعش شد زيرا پيغمبران و اولاد پيغمبران را نميكشد مگر زنازاده.
امام سجاد علیه السلام می فرمایند: چهار چيز است كه در هر كس باشد اسلام او كامل است و گناهانش پاك مىشود و پروردگارش را در حالى كه از او راضى است ملاقات مىكند: ۱. كسى كه به خاطر خدا به آنچه كه در برابر مردم تعهد كرده است وفا كند ۲. کسی که زبانش با مردم راست باشد ۳. کسی که از هر كارى كه نزد خدا قبيح است شرم نمايد ۴. کسی که اخلاقش با خانواده اش نيكو باشد.
ترجمه: ۲۶ـ خداوند مى خواهد (راه هاى سعادت را) براى شما آشکار سازد، و به سنت هاى (صحیح) پیشینیان رهبرى کند و توبه شما را بپذیرد. و خداوند دانا و حکیم است. ۲۷ ـ خدا مى خواهد شما را ببخشد (و از آلودگى پاک نماید); اما آنها که پیرو شهواتند، مى خواهند شما به کلى منحرف شوید. ۲۸ ـ خدا مى خواهد کار را بر شما سبک کند; و انسان، ضعیف آفریده شده (و در برابر طوفان غرایز، مقاومت او کم) است.
تفسیر به دنبال احکام مختلف گذشته در زمینه ازدواج، قیود و شروطى که در آیات پیش بیان شد، ممکن است، این سؤال در ذهن جمعى منعکس شود، که: منظور از این همه محدودیت ها و قید و بندهاى قانونى چیست؟ آیا بهتر نبود که آزادى عمل در این مسائل به افراد داده مى شد؟ و همان طور که بعضى از دنیاپرستان از هر وسیله لذت بهره مى گیرند، دیگران هم بهره بردارى کنند؟! آیات فوق در حقیقت پاسخ به این سؤالات مى دهد، و مى گوید: «خداوند مى خواهد به وسیله این مقررات، حقایق را براى شما آشکار سازد، و به راه هائى که مصالح و منافع شما در آن است، شما را رهبرى کند» (یُریدُ اللّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ). وانگهى شما در این برنامه تنها نیستید، اقوام پاک گذشته نیز این گونه سنت ها داشته اند، «و به سنت هاى صحیح پیشینیان هدایت کند» (وَ یَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ). علاوه بر این «خدا مى خواهد شما را ببخشد» (وَ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ). و نعمت هاى خود را که بر اثر انحرافات شما قطع شده، بار دیگر به شما بازگرداند و این در صورتى است که شما از آن راه هاى انحرافى که در زمان جاهلیت و قبل از اسلام داشتید، بازگردید. و در پایان آیه، مى فرماید: «خداوند از اسرار احکام خود آگاه است، و روى حکمت خود آنها را براى شما تشریع کرده است» (وَ اللّهُ عَلیمٌ حَکیمٌ). در آیه بعد، مجدداً تأکید مى کند، که «خدا به وسیله این احکام مى خواهد، نعمت ها و برکاتى که بر اثر آلودگى به شهوات از شما قطع شده، به شما بازگردد» (وَ اللّهُ یُریدُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ). «ولى شهوت پرستانى که در امواج گناهان غرق هستند، مى خواهند شما از طریق سعادت به کلى منحرف شوید» (وَ یُریدُ الَّذینَ یَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَمیلُوا مَیْلاً عَظیماً) و همانند آنها از فرق تا قدم، آلوده انواع گناهان گردید. اکنون شما فکر کنید، آیا آن محدودیت آمیخته با سعادت و افتخار، براى شما بهتر است؟ یا آزادى و بى بندوبارى توأم با آلودگى و نکبت و انحطاط؟! این آیات، در حقیقت به افرادى که در عصر و زمان ما نیز به قوانین مذهبى ـ مخصوصاً در زمینه مسائل جنسى ـ ایراد مى کنند، پاسخ مى گوید، که این آزادى هاى بى قید و شرط، سرابى بیش نیست، و نتیجه آن، انحراف عظیم از مسیر خوشبختى، تکامل انسانى و گرفتار شدن در بیراهه ها و پرتگاه ها است که نمونه هاى زیادى از آن را با چشم خودمان به شکل متلاشى شدن خانواده ها، انواع جنایات جنسى، فرزندان نامشروع جنایت پیشه و انواع بیمارى هاى آمیزشى و ناراحتى هاى روانى، مشاهده مى کنیم. سپس در آخرین آیه مى فرماید: «حکم سابق درباره آزادى ازدواج با کنیزان تحت شرائط معین، در حقیقت یک نوع تخفیف و توسعه محسوب مى شود» (یُریدُ اللّهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ). و در بیان علت آن مى فرماید: «زیرا انسان ضعیف آفریده شده» (وَ خُلِقَ الإِنْسانُ ضَعیفاً). و در برابر طوفان غرائز گوناگون که از هر سو به او حملهور مى شود، باید طرق مشروعى براى ارضاى غرائز به او ارائه شود، تا بتواند خود را از انحراف حفظ کند.
نماز آنگاه که با خشوع و حضور گزارده شود جامعه را به صلاح و سداد در زبان و عمل میکشاند و اعتلاء میبخشد. بخش مهمی از ...
امام خامنه ای:
نماز آنگاه که با خشوع و حضور گزارده شود جامعه را به صلاح و سداد در زبان و عمل میکشاند و اعتلاء میبخشد. بخش مهمی از ...
نماز آنگاه که با خشوع و حضور گزارده شود جامعه را به صلاح و سداد در زبان و عمل میکشاند و اعتلاء میبخشد. بخش مهمی از گرفتاریها و آلودگیهای ما براثر نپرداختن به این حقیقت هشدار دهنده است. از این رو ترویج نماز با همه شیوه های اثرگذار، در شمار وظایف بزرگی است که همه باید بدان اهتمام ورزیم. 1397/09/14
ای مردم امروز فرهنگ ما مورد تهاجم قرارگرفته است و اگر در این جنگ خدای ناکرده شکست راقبول کنیم باید بگوییم که کار ما را تمام شده باید بدانید.
شهید مدافع حرم شهید سید احسان میر سیار
تاریخ شهادت : 1394/11/21| محل شهادت : حلب - سوریه
بخشی از وصیت نامه شهید در سن 15 سالگی
ای مردم ندای فرزند حق و طنین ولایت این است: «شبیخون فرهنگی» و تمام گفتنیها را که باید بگوید درخود خلاصه کرده است. او حجت را بر شما تمام کرده است و راه رانشان داده؛ حال هر فردی به نحوی که میتواند باید در این جبهه قدم بردارد که در غیر این صورت فردای قیامت از او بازخواستی عظیم خواهد شد.
جمهوری اسلامی، امروز سربلندترین دوره خود را طی میکند. بدانید مهم نیست که دشمن چه نگاهی به شما دارد. دشمن به پیامبر شما چه نگاهی داشت و [دشمنان] چگونه با پیامبر خدا و اولادش عمل کردند، چه اتهاماتی به او زدند، چگونه با فرزندان مطهر او عمل کردند؟ مذمت دشمنان و شماتت آنها و فشار آنها، شما را دچار تفرقه نکند.